■ تسبیحات اربعه
به ذکر: «سبحان اللّه و الحمد للّه و لا اله الّا و اللّه اکبر»، تسبیحات اربع گفته می شود.
تسبیحات اربع در رکعتهاى سوم و چهارم نمازهاى یومیه خوانده مىشود .
یک بار گفتن تسبیحات اربعه در نماز واجب است.
گفتن سى یا چهل و یا صد مرتبه تسبیحات اربع در تعقیب نماز[1] و سى بار پس از نمازى که قصر خوانده مىشود، مستحب است. [2]
در نماز جعفر طیار سیصد بار تسبیحات اربع خوانده مىشود؛ ازاینرو، به آن، نماز تسبیح نیز گفته شده است.[3]
تسبیحات اربعه
تسبيح در لغت به معناي حركت سريع در آب يا هوا است و در فرهنگ قرآن به معناي پاك دانستن خداوند از هرگونه عيب، نقص و حاجت است.[4]
در قرآن حدود 92 آيه با مادة "س ب ح" و مشتقات آن وجود دارد كه همگي دلالت دارند بر اينكه عالم هستي با آن نظام عجيبش، با آن همه رازها و اسرارش، با آن عظمت خيره كننده و آن ريزهكاريهاي تعجبآورش، همگي تسبيح و حمد خدا را ميگويند.
محمدبنعمران از حضرت صادق سؤال كرد: به چه علت تسبيحات اربعه در ركعات آخر نماز افضل از قرائت است؟ حضرت فرمودند: "از آن جهت افضل است كه حضرت رسول در دو ركعت آخر، عظمت و بزرگي خداوند را مشاهده كردند و دلشان بهراسيد و زبان به تسبيح پروردگار گشودند و گفتند: "سُبحان الله والحَمدُلله و لا إله إلّا الله والله اكبر" و از اين رو تسبيح پروردگار در ركعات آخر نماز أفضل از قرائت گرديد".[5]
و امام رضا دربارة علت گفتن تسبیحات در دو رکعت یا رکعت آخر نماز میفرمایند: "اينكه در دو ركعت اول نماز، قرائت مقرر گشته و در دو ركعت آخر تسبيحات، براي فرقي است كه ميان آنچه خداوند از جانب خويش واجب ساخته و آنچه رسولش بر بندگان واجب كرده است".[6]
سرِ تسبیحات اربعه
در بيان راز چهاربخش بودن تسبيحات، گفته شده است: چهاربخش بودن واقعيتي خارجي است كه عرش خداوند و آنچه پائينتر قرار دارد، همه بدان انتظام يافتهاند. در سبب چهار گوشه بودن كعبه و بناي آن بر چهار ديوار، آمده است: "بيت المعمور" در آسمان، داراي چهار گوشه است، به علت اينكه عرش الهي چهار ضلع و چهار جهت دارد و چهار ضلعي بودن عرش، بدان سبب است كه تسبيح، چهارتاست، يعني: "سُبْحَانَ اللَّهِ وَ الْحَمْدُ لِلَّهِ وَ لَا إِلَهَ إِلَّا اللَّهُ وَ اللَّهُ أَكْبَر".[7]
آنچه از اين تعليل استفاده ميشود اين است كه تسبيح، جامع حمد، تعليل و تكبير، داراي وجودي خارجي و اثري عيني است و بر عرش الهي ـ كه اوامر و نواهي از آنجا برمیخیزد ـ پيشی دارد و سبب شده كه عرش، همانند آن شكل گيرد. براي هر يك از ضلعهاي عرش حكمي ويژه است، گرچه همة اضلاع آن، وجودی جمعي و واحدي دارند كه شكاف و گسستگي در بين آن نيست.
[1] جواهر الکلام ج۱۰، ص۴۱۱.
[2] العروة الوثقى ج۲، ص۱۶۵.
[3] العروة الوثقى ج۲، ص۱۰۵-۱۰۶.
[4]. راغب اصفهاني، المفردات في غريب القرآن، ذيل ماده سبح.
[5]. شیخ صدوق، من لایحضره الفقیه، ج1، ص480.
[6]. شیخ صدوق، من لایحضره الفقیه، ج1، ص480؛ عیون اخبارالرضا، ج2، ص226. روایت اشاره دارد به اینکه: چنانچه در اسرار نماز بیان شد، در ابتدا نمازها دو رکعتی بوده؛ اما به برخی آنها دو یا یک رکعت اضافه گردید.
[7]. حسين بروجردي، جامع احادیث الشیعه، ج5، ص188، ح2825.