■ اسرار نماز
دانستنن نهان و ملکوت نماز، تنها یک پیشنهاد اخلاقی نیست؛ بلکه به گفتة امیرمؤمنان (ع) ، نماز، بدون دانستن تأویل آن، ناقص است و نمازگزار را به منزل مقصود نمیرساند. "جابربنعبدالله انصاري" نقل میکند: حضرت علی (ع) به فردی فرمودند: "اي مرد، آيا تأويل نماز را ميشناسي؟" عرض كرد: آقاي من، آيا نماز تأويلي جز عبادت دارد؟ حضرت (ع) فرمودند: "آري، بهخدا سوگند... تأويل و تفسير دارد و همۀ اينها، نشانۀ تعبّد و بندگي است". مرد گفت: اينها را به من بياموز. آن جناب بعد از بيان تأويل اجزای مختلف نماز فرمودند: "كسي كه تأويل نمازش را اينگونه نداند، نمازش كمبود دارد و ناقص است".[1]
سِرّ: در لغت به معنای پنهان کردن مطلبی در دل میباشد[2]. در اصطلاح، "سرّ" آنچه را گویند که به عالم ملكوت و درون و باطن عبادت مربوط ميشود. از آن، تعبیر به راز، غیب، ملکوت، نهان، باطن، گنجینه و تأویل نیز میشود.
راه رسیدن به این رازهای نماز، روایات معتبر اهلبیت (ع) و مراجعه به گفتههای عالمان اخلاق و اهلمعنا است که ایشان نیز این مطالب را با توجه به آیات و روایات بیان کردهاند.
یادآوری این نکته نیز ضروری است که اگر از منابع بهدست آوردن اسرار نماز، [برخی] كشف و شهود را نیز بر میشمارند، منظور کشفی است که از آمیزۀ تمثّل شیطانی یا نفسانی خالص باشد و مخالفتی با نقل و اصول عقلی نداشته باشد. اهل کشف، برای آن میزان مخصوصی دارند که کشف را با آن میسنجند؛ همانگونه که اهل نقل و روایات را برای نقل، میزانی است که نقل را با آن میسنجند.[3]
دست یافتن به اسرار نماز، تنها با مطالعة اسرارِ بیان شده میسر نمیشود؛ بلکه نمازگزار بايد پس از شناخت نماز و هدف والاي آن، جان را به آداب نماز و صفات صاحبان اسرار بيارايد تا به تأويل دست يابد. مثال آن، قرآن است. همانگونه كه ظاهر قرآن را جز آن كسي كه پاك باشد، نميتواند مسّ كند، باطن آن را جز پاکان، مسّ نميكند: "لا يَمَسُّهُ إِلاَّ الْمُطَهَّرُون"[4]. نماز نیز اينگونه است؛ یعنی به باطن آن نمیرسد، جز چشم پاكي كه از آلودگي مبرّاست و دستی که به گناه نرسیده است و شکمی که از حلال تغذیه میشود.
غسل در اشک زدم که اهل طریقت گویند پاک شو اوّل و پس دیده بر آن پاک انداز[5]
به بیانی دیگر رسیدن به ملکوت و اسرار نماز، کمک گرفتن از آداب نماز است که این آداب مانند رعايت اخلاص و حضور قلب، همان علتهاي آمادهساز و اسباب كمكرسان در رسيدن به پارهاي از اسرار نماز است؛ زیرا جهت رسيدن به باطن نماز، خاطر پاك و درون صاف نیاز است و این با رعایت آداب حاصل میگردد. بنابراین غیر خالص که همان شرک و ناپاك است؛ "إِنَّمَا الْمُشْرِكُونَ نَجَس"[6]، راهی به اسرار و باطن نماز ندارد.
ضمن اینکه برای رسیدن به اسرار نماز، باید مراقب موانع رسیدن به اسرار نماز بود. باید دانست آنچه در نماز و خارج از نماز مورد نهی خداوند واقع شده است مانع دستیابی به راز نماز میباشد. چه نهیی که دلالت بر حرمت دارد و چه نهیی که دلالت بر کراهت دارد.
[1]. "مَنْ لَمْ يَعْلَمْ تَأْوِيلَ صَلَاتِهِ هَكَذَا فَهِيَ خِدَاجٌ أَيْ نَاقِصَة"؛ کسی که تأویل نماز را نداند، نمازش ناقص است (مجلسى، بحارالأنوار، ج81، ص254).
[2]. راغب اصفهاني، المفردات في غريب القرآن، ص 404.
[3]. ر. ک. عبد الله جوادی آملی، رازهای نماز، ص30.
[4]. واقعه: 79.
[5]. حافظ، دیوان اشعار.
[6]. توبه: 28.