■ حجّت(3)
اصطلاحى در علم حدیث، ناظر بر یكى از مراتب تعدیل راوى. حجت در لغت به معناى دلیل و برهان است، یعنى آنچه بتوان با آن چیزى را ثابت كرد و در بحث و جدال بر مخالف پیروز شد (رجوع کنید به ازهرى، ج 3، ص 390، ذیل «حج»). از همینرو، حجت با دلیل هممعنا دانسته شده است (رجوع کنید به جرجانى، ص 86؛ تهانوى، ج 1، ص 622). بر این اساس منظور از حجت، در اصطلاح محدّثان، كسى است كه بتوان به حدیث او استدلال و احتجاج كرد و احتجاج و استدلال به حدیث، اگرچه مفهومى اعم است اما در اینجا به منزله توثیق دانسته شده است (صدر، ص 395) و بهعلاوه حجت به كسى اطلاق شده است كه سیصدهزار حدیث را با سند آنها از حفظ داشته و بر چگونگى احوال راویان آنها نیز آگاه باشد (مناوى، ج 2، ص 421؛ نیز رجوع کنید به اعظمى، ص 130). در سلسله مراتب محدّثان، حجت پس از حاكم*، كه عالیترین مرتبه است، قرار دارد (مناوى، همانجا).
به گفته مامقانى (ج 2، ص 170) اصطلاح حجت نزد شیعه بر مدح كامل فرد به اعتبار راوى بودن یا بر امامىِ عادل و ضابط بودن او دلالت دارد. در نظر كسانى چون ابنصلاح (ص 71) و خطیب بغدادى (ص 27)، كلمه حجت از الفاظ درجه اول در تعدیل راوى است (نیز رجوع کنید به ابنجماعه، ص 65)، اما گاه، در بیان مراتب تعدیل راوى، حجت از الفاظ درجه دوم و حتى سوم به شمار آمده است (رجوع کنید به انصارى ازهرى، ص 274). در عین حال، گفته شده است كه حجت گرچه در مورد تعدیل راوى به كار میرود، اما در مرتبه پس از لفظ ثقه و هم ردیف الفاظى چون عدل ضابط، حافظ یا متقن، و ثَبْت قرار دارد (رجوع کنید به حارثى، ص 192). ذهبى (كتاب تذكرةالحفاظ، ج 3، ص 979) بر آن است كه لفظ حجت در مرتبهاى بالاتر از ثقه قرار دارد، چنان كه لفظ حافظ بر واژه مفید برترى دارد و از این روست كه یحییبن مَعین میگفته محمدبن اسحاق ثقه بوده است اما نمیتوان او را حجت گفت (رجوع کنید به ابنحجر عسقلانى، ج 7، ص 39).
به گزارش طریحى (ص27)، صدق اطلاق لفظ حجت (چون ثقه و عدل) بر تعدیل و توثیق راوى، اجماعى است. حافظ عراقى (ص 152) لفظ حجت را به عنوان لقب راوى در مرتبه اول و در كنار لفظ ثقه قرار دادهاست. حجت گاهى به عنوان صفت براى لفظ دیگرى (مانند ثبت یا ثقه)، كه بر توثیق راوى دلالت دارد، نیز آمده است (رجوع کنید به ذهبى، میزانالاعتدال، ج 1، ص 4). در این صورت، حجت مرتبه دوم از مراتب تعدیل تلقى شده است (رجوع کنید به مقبولى اهدل، ص 202). از دیدگاه نورالدین عِتر (ص 77)، حفظ سند و متن حدیث به صورت متقن و دقیق، راوى را از مرتبه حافظ به مرتبه حجت ارتقا میبخشد.
از برخى محدّثان با عنوان حجت یادشدهاست، مانند ابوهاشم رمّانى واسطى (متوفى 132) و عباسبن عبدالعظیم (متوفى 246؛ رجوع کنید به ذهبى، سیر اعلام النبلاء، ج 6، ص152، ج 12، ص 302).
منابع :
(1) ابنجماعه، المنهل الروى فى مختصر علوم الحدیث النبوى، چاپ محییالدین عبدالرحمان رمضان، دمشق 1406/1986؛
(2) ابنحجر عسقلانى، كتاب تهذیب التهذیب، چاپ صدقى جمیل عطار، بیروت 1415/1995؛
(3) ابنصلاح، مقدمة ابنالصّلاح فى علوم الحدیث، چاپ مصطفى دیب البغا، دمشق 1404/1984؛
(4) محمدبن احمد ازهرى، تهذیباللغة، ج 3، چاپ عبدالحلیم نجار، قاهره: دارالمصریة للتألیف و الترجمة، (بیتا.)؛
(5) محمدضیاءالرحمان اعظمى، معجم مصطلحات الحدیث و لطائف الاسانید، ریاض 1420/1999؛
(6) زكریابن محمد انصارى ازهرى، فتح الباقى بشرح الفیة العراقى، چاپ حافظ ثناءاللّه زاهدى، بیروت 1999/1420؛
(7) محمداعلیبن على تهانوى، موسوعة كشّاف اصطلاحات الفنون و العلوم، چاپ رفیق العجم و على دحروج، بیروت 1996؛
(8) علیبن محمد جرجانى، التعریفات، چاپ عبدالرحمان عمیره، بیروت 1407/1987؛
(9) حسینبن عبدالصمد حارثى، وصول الاخیار الى اصول الاخبار، چاپ عبداللطیف كوهكمرى، قم 1401؛
(10) عبدالرحیمبن حسین حافظ عراقى، التّقیید و الایضاح لما اطلق و اغلق من مقدّمة ابنالصّلاح، بیروت 1411/1991؛
(11) احمدبن على خطیب بغدادى، كتاب الكفایة فى علم الروایة، حیدرآباد، دكن 1390/1970؛
(12) محمدبن احمد ذهبى، سیراعلام النبلاء، ج 6، چاپ شعیب ارنؤوط و حسین اسد، بیروت 1402/1982، ج 12، چاپ شعیب ارنؤوط، بیروت 1403/1983؛
(13) همو، كتاب تذكرة الحفاظ، حیدرآباد، دكن 1376ـ1377/ 1956ـ1958، چاپ افست بیروت (بیتا.)؛
(14) همو، میزان الاعتدال فى نقد الرجال، چاپ علیمحمد بجاوى، قاهره 1963ـ1964، چاپ افست بیروت (بیتا.)؛
(15) حسن صدر، نهایة الدرایة فى شرح الرسالة الموسومة بالوجیزة للبهائى، چاپ ماجد غرباوى، (قم ? 1413)؛
(16) فخرالدینبن محمد طریحى، جامعالمقال فیما یتعلق باحوال الحدیث و الرجال، چاپ محمدكاظم طریحى، تهران [? 1374]؛
(17) نورالدین عتر، منهج النقد فى علوم الحدیث، دمشق 1401/1981؛
(18) عبداللّه مامقانى، مقباس الهدایة فى علم الدرایة، چاپ محمدرضا مامقانى، قم 1411ـ1413؛
(19) حسن محمد مقبولى اهدل، مصطلح الحدیث و رجاله، صنعا 1410/ 1990؛
(20) محمد عبدالرؤوفبن تاجالعارفین مناوى، الیواقیت و الدّرر فى شرح نخبة ابنحجر، چاپ مرتضى زیناحمد، ریاض 1420/1999.
/ محسن قاسمپور /