■ توحیدخانه
محل اجتماع و استقرار صوفیان در عصر صفوی در اصفهان . توحیدخانه از لحاظ انگیزة تأسیس و نیز آیینها و مراسمی که در آن انجام می شده ، با مکانهایی مانند خانقاه ، زاویه و صومعه که بیشتر سلوک فردی صوفیان باعث تأسیس و رونق آنها بوده ، تفاوت داشته است .
نخستین گزارش توصیفی از توحیدخانه را شاردن ــ که در اواخر سلطنت شاه عباس دوم صفوی (1052ـ1077) و دورة شاه سلیمان (1077ـ 1105) در ایران اقامت داشته ــ در سفرنامة خود آورده است . به نوشتة او (ج 7، ص 370ـ371)، صوفیان در یکی از خیابانهایی که به عالی قاپو منتهی می شده ، سکونت داشتند و روزهای جمعه در مکانی در همان خیابان جمع می شدند و عبادت می کردند. وی (ج 7، ص 371) نام این مکان را به غلط Taous canإ" " ضبط کرده است . اقبال یغمایی ، مترجم سفرنامه ، آن را در متن به همان صورت «طاووس خانه » و در پانویس به صورت «طاعت خانه » ذکر کرده است (شاردن ، ترجمة فارسی ، ج 4، ص 1446). این اشتباه به تحقیقات متأخر نیز سرایت کرده ، به طوری که گاه نام توحیدخانه و طاووس خانه یا «گنبد طاووس » به یک مکان اطلاق شده است (برای نمونه رجوع کنید به رفیعی مهرآبادی ، ص 374)، حال آنکه طاووس خانه که وحید قزوینی آن را در عباسنامه (ص 249ـ 250) وصف کرده ، باغ وحش و عمارتی در کنار پل شاه (پل خواجو) مشرف به زاینده رود بوده که شاه عباس دوم آن را بنا کرده بوده است (نیز رجوع کنید به عاشق سمنانی ، ص 195ـ203). مینورسکی (میرزا سمیعا، تعلیقات ، ص 126، پانویس 2) نیز به اشتباه شاردن اشاره کرده و ضبط درست آن را توحیدخانه دانسته است .
در بارة بانی و تاریخ تأسیس توحیدخانه ، در منابع اختلاف هست : در دستورالملوک میرزارفیع انصاری (میرزارفیعا)،تأسیس و بنای توحیدخانه به طور ضمنی به شاه اسماعیل اول صفوی (حک : 907ـ930) نسبت داده شده است . به گفتة وی ، شاه اسماعیل که به علت مشاغل سلطنتی عملاً از ارشاد مریدان بازمانده بود، صاحب منصبی رسمی و غیرنظامی با عنوان «خلیفة الخلفا» تعیین کرد تا در توحیدخانه به ارشاد صوفیان و سالکان بپردازد (ص 307ـ 308). حسینی استرآبادی ، مورخ روزگار شاه سلطان حسین صفوی (1105ـ 1135) در تاریخ سلطانی ، دستور بنای توحیدخانه را به شاه عباس کبیر (حک : 996ـ 1038) نسبت داده است (ص 134). به نوشتة نه چندان قابل قبولِ رستم الحکما (ص 197)، طهماسب قلی خان قرخلو (نادر افشار)، به دستور طهماسب دوم صفوی (حک : 1135ـ 1145)، در شهر اصفهان پشت عمارت عالی قاپو، گنبدی وسیع برای «صوفیان صافی ضمیر صاحب ذکر» بنا کرد و آن را توحیدخانه نامید.
در دورة صفوی ، نظارت بر امور صوفیان توحیدخانه برعهدة خلیفة الخلفا بود ( رجوع کنید به انصاری مستوفی الممالک ، همانجا؛
میرزا سمیعا، ص 55، تعلیقات مینورسکی ، ص 125ـ 126؛
نصیری ، ص 36). به گفتة میرزارفیع انصاری (ص 308)، از جمله وظایف خلیفة الخلفا، تعلیم ذکر جَلی و خفی و آداب طریق به صوفیان ، امر به معروف و نهی از منکر، تعیین عملة توحیدخانه و نیز توزیع طعام و حلوا و شمع توحیدخانه و ضبط نذورات در سفر و حضر بوده است .
خلیفة الخلفا به منزلة استاد شاه بود و از میان صوفیان ، خلیفه و مرشد انتخاب می کرد و آنان را به ایالات مختلف می فرستاد (میرزا سمیعا، تعلیقات مینورسکی ، ص 125؛
نصیری ، همانجا) و هرکس که از وی منصبی می گرفت ، می بایست نذری (از نقد و جنس و شیرینی ) به توحیدخانه می آورد و میان صوفیان و مجاوران توحیدخانه تقسیم می کرد و دویست دینار از وجه آن را در کفگیری طلایی می گذاشت و به خلیفة توحیدخانه می داد تا نزد پادشاه ببرد (انصاری مستوفی الممالک ؛
نصیری ، همانجاها).
بر اساس منابع موجود، آیینها و مراسم توحیدخانه بدین شرح بوده است : صوفیان بایست هر عصر در توحیدخانه حاضر و به ذکر و فاتحه خوانی مشغول می شدند. عصر روز پنجشنبه امرا و بیگلربیگیان و خانها و سلاطین و عمّال هر ولایت ، «تاج بی جیقه و طومار» و به تعبیر میرزاعلی نقی نصیری ، «تاج وَهّاج »، بر سر می نهادند و در توحیدخانه به نیت سلامتی شاه ، حمد و سوره می خواندند. اگر کسی از این رسوم تخلف می کرد، بایست به صوفیان وجهی می پرداخت . این آداب ، حتی در سفرها نیز رعایت می شد و «ناظران بیوتات »، چادر توحیدخانه و فرش و غذا و دیگر مایحتاج سفر را برای صوفیان فراهم می کردند (همانجاها). در منشآت (موجود در کتابخانة ( ش 1 ) مجلس شورای اسلامی ، ش 2506) که ظاهراً همان تحفة شاهی نصیری طوسی (نسخة پاریس ، عکس ش 3535؛
رجوع کنید به دانش پژوه ، ج 1، ص 223، 225) است ، فرمانی با عنوان «حکم اشرف در باب نسق توحیدخانه صوفیان » آمده که طبق آن ذاکر توحیدخانه باید ذکر بگوید و سورة فاتحه را قرائت کند و ستایشنامه ای را که در آن نام پیران سلسله از شیخ شهاب الدین اهری تا شاه عباس دوم آمده است ، بخواند (انصاری مستوفی الممالک ، یادداشتهای دانش پژوه ، ص 563).
بنا بر گزارشی که در ذیل تاریخ عالم آرای عباسی (اسکندر منشی و واله اصفهانی ، ص 145) زیر وقایع سال 1043 آمده ، وابستگان دربار صفوی در صورت ارتکاب جرم بایست برای اعتراف و استدعای عفو از مرشد کامل به توحیدخانه پناه می بردند و تا رضایت دادن او در آنجا می ماندند.
نظارت بر دروازة مقدّس عالی قاپو ــ که پناهندگان در آن بست می نشسته اند ــ نیز برعهدة صوفیان توحیدخانه بوده است (شاردن ، ج 7، ص 371). هرگاه به شخصی ظلم می شده یا وی درخواستی داشته ، در درگاه مقدّس دولتخانة پادشاه رو به قبله می ایستاده و تاجی بر سر می نهاده و تا از جانب شاه جوابی نمی رسیده ، سخن نمی گفته و غذا نمی خورده و جز در نماز نمی نشسته است . صوفیان توحیدخانه این حال را به شاه گزارش می دادند و خلیفة الخلفا، پاسخ شاه را به وی ابلاغ می کرد. چنانچه پاسخی نمی رسید، آن شخص باید آنقدر در آنجا می ایستاد تا حاجتش بر آورده شود و اگر پیش از روا شدن حاجت می رفت ، صوفیان او را به سبب رعایت نکردن آداب و حرمت توحیدخانه ، تنبیه می کردند و از او ترجمانی (تاوان یا جریمة نقدی ) می گرفتند؛
بدین ترتیب ، آن شخص ناچار بود که صوفیان را به نحوی راضی کند و از این راه ، صوفیان توحیدخانه استفادة هنگفتی می بردند (نصیری ، ص 37؛
میرزاسمیعا، تعلیقات مینورسکی ، ص 126). کمپفر که در 1095 در اصفهان بوده ، گفته است که طبق رسمی قدیمی ، صوفیان جمعه ها در محل بست ، خاندان صفوی را دعا می کرده اند. وی بی آنکه از توحیدخانه نام ببرد، از بقعه ای یاد کرده که گنبدی مرتفع بر فراز آن بوده است . این بقعه هشت ضلع داشته و از هر دو ضلع آن یکی بدون دیوار بوده است (ص 202، 205).
چنانکه از تحقیقات و حواشی مینورسکی بر تذکرة الملوک میرزاسمیعا برمی آید، توحیدخانه تنهاجنبة آیینی ومذهبی نداشته ، بلکه وظیفة اصلی صوفیان ودرویشان توحیدخانة اصفهان ،حفاظت از جان شاه بوده است و اینان بخشی از سپاه محسوب می شده اند. صوفیان توحیدخانه ، نگهبان مدخل اصلی قصر و حصار
خارجی آن بودند و از شاه هنگامی که بدون همراه از قصر خارج می شد، حراست می کردند (میرزاسمیعا، مقدمة مینورسکی ، ص 33، تعلیقات ، ص 126؛
نیز رجوع کنید به شاردن ، ج 7، ص 370).
باستانی پاریزی در مقدمة تذکرة صفویة کرمانِ مشیزی (ص 30ـ31) روایتی در بارة انتخاب حاکم کرمان ذکر کرده است که اگر صحیح باشد، دامنة اختیارات و نفوذ سیاسی صوفیان توحیدخانه را تا حد تصمیم گیرندگان مسائل مهم مملکتی ارتقا می بخشد (قس مشیزی ، ص 625ـ630)؛
با اینهمه ، بنا بر گزارش سانسون که در سالهای آخر دوران سلطنت شاه سلیمان مقیم ایران بود، در اواخر دورة صفویه ، صوفیان قدر و منزلت پیشین را از دست دادند و جز به مشاغل باربری و مهتری و نسقچیگری به کاری برتر گمارده نمی شدند (ص 57).
به هرحال ، توحیدخانه به عنوان جزئی از مجموعة سلطنتی عالی قاپو تا زمان شاه سلطان حسین صفوی برقرار بود. در زمان او صوفیان از توحیدخانه اخراج شدند و به دستور او توحیدخانه نیز توقیف و تعطیل شد (رهربرن ، ص 57ـ 58، به نقل از تاریخ طهماسبیه ). پس از آن جز گزارش مغشوش رستم الحکما در بارة اقدام نادر افشار به دستور طهماسب صفوی برای بازگشایی توحیدخانه ، اطلاع دیگری در دست نیست . در عصر قاجار نیز به طور کلی مراکز صوفیه و درویشان ، رونق چندانی نداشته است (شیروانی ، ص 16؛
نیز رجوع کنید به کیانی ، ص 241). در آثار معاصر، نام توحیدخانة اصفهان در زمرة باغهای اصفهان آمده است ، از جمله در کتاب تاریخ اصفهان و ری تألیف جابری انصاری (ص 355؛
نیز رجوع کنید به باغ * ، بخش باغهای تاریخی اصفهان ). در گنجینة آثار تاریخی اصفهان آمده است که باغ توحیدخانه ، باغی است پشت عالی قاپو و تالار طویله و در وسط آن گنبد بسیار وسیع و عجیب و مرتفعی قرار دارد که می گویند مقام توحیدخانة «کُمَّلین » (کاملان ) و موحدان آن زمان بوده است (هنرفر، ص 752).
در دورة پهلوی ، باغ و ساختمان آجری توحیدخانه ــ که عوام آن را «گنبد شیرگویا» می گفتند ــ تبدیل به زندان شهربانی شد (رفیعی مهرآبادی ، ص 374؛
مقدس ، ص 13؛
نیز رجوع کنید به «زندان اصفهان »، ص 67). در اواخر سلطنت پهلوی دوم ، به دستور فرح پهلوی ، مجموعة توحیدخانه و ساختمانهای اطراف آن که بناهایی متعلق به دورة قاجار بود جهت تأسیس دانشکدة پردیس در نظر گرفته شد و در 1354ـ 1355ش ، دانشکده تأسیس شد. امروزه در این دانشکده ، از بنای توحیدخانه به عنوان تالار اجتماعات و محل برگزاری کلاسهای مرمت ،معماری ، نقاشی و غیره استفاده می شود.
معماری توحیدخانه و محوطة آن ــ بجز آنچه در دورة صفوی احداث شده و شامل بنای گنبد و قسمتهایی از صحن یا حیاط جنوبی و جرز و دهنه های باقیمانده از دیوار شمالی متصل به عالی قاپو بوده است ــ به این شرح است : 1) بناهای خشت و گلی با نمای آجری و طاقهای جناغی در جبهه های شمالی ، غربی و جنوب شرقی . در سه جبهة شمال ، شرق و جنوب محوطه ، راهرو باریکی به عرض 180 سانتیمتر با جرزهایی به قطر تقریبی یک متر وجود دارد. نمای بیرونی دارای قوسهای نیم دایره است که در دورة دوم شاهان قاجار (از ناصرالدین شاه به بعد) به اقتباس از اروپاییان ساخته شده است . 2) ساختمانهایی که به علت تغییر کارکرد، تغییر شکل یافته اند و پوشش مسطح دارند و راهرو آنها را به ایوان تبدیل کرده اند. 3) معماری دوره های اخیر که بیشتر با استفاده از آجر و سیمان اتاقهایی در فضای باغ ساخته اند یا فضاهای بزرگتر را به فضاهای کوچکتر تقسیم کرده اند.
قسمت داخلی گنبد توحیدخانه ، دوازده ضلعی است و برای تبدیل پلان چندضلعی به دایره ، طاقنماهایی ساخته شده که در لبة این طاقنماها نواری به عرض سه تا چهار سانتیمتر به رنگ قرمز دیده می شود.در بالای این قسمت ، کتیبه ای از گچ مشتمل بر صلوات چهارده معصوم با خط ثلث سفید بر زمینة لاجوردی دیده می شود و در بالا و پایین آن نواری تزئینی از گل و بته ترسیم شده است . از تاریخ تحریر کتیبه و کاتب آن اطلاعی در دست نیست (مقدس ، ص 14ـ17).
غیر از توحیدخانة اصفهان ، در برخی منابع ، از دو بنای دیگر نیز با عنوان توحیدخانه یاد شده است : 1) توحیدخانة بایزید بسطامی . اعتمادالسلطنه (متوفی 1313) در وصف آرامگاه بایزید از توحیدخانه و عبادتگاه بایزید در سمت غربی مرقد وی نام برده است (ج 1، ص 69ـ70). کتیبة بالای درِ میانی آن ، نام بانی و تاریخ 702 را نشان می دهد که احتمالاً سال احداث یا نوسازی آن است . از این عمارت با عنوان «صومعه » نیز یاد شده است ( رجوع کنید به بایزید بسطامی * ، آرامگاه ). با توجه به تاریخ موجود در این کتیبه ، دستِکم تا قرن هشتم ، این مکان به توحیدخانه مشهور نبوده و به احتمال زیاد در زمان اعتمادالسلطنه ، به این نام خوانده شده است (قس همان ، ج 1، ص 70).
2) رواق توحیدخانة حرم رضوی (در بارة آن رجوع کنید به آستان قدس رضوی * ).
بخشی از تکیه در عثمانی نیز سماع خانه یا توحیدخانه نامیده می شود ( د. اسلام ، چاپ دوم ، ذیل "Tekke" ).
منابع :
(1) اسکندرمنشی و محمدیوسف واله اصفهانی ، ذیل تاریخ عالم آرای عباسی ، چاپ سهیلی خوانساری ، تهران 1317ش ؛
(2) محمدحسن بن علی اعتمادالسلطنه ، مطلع الشمس ، چاپ سنگی تهران 1301ـ1303، چاپ تیمور برهان لیمودهی ، چاپ افست تهران 1362ـ1363ش ؛
(3) محمدرفیع انصاری مستوفی الممالک ، دستورالملوک ، چاپ محمدتقی دانش پژوه ، در مجلة دانشکدة ادبیات و علوم انسانی دانشگاه تهران ، سال 16، ش 3 (بهمن 1347)، ش 5 و 6 (مرداد1348)؛
(4) محمدحسن جابری انصاری ، تاریخ اصفهان و ری و همة جهان ، ( اصفهان ) 1321ش ؛
(5) حسین بن مرتضی حسینی استرآبادی ، تاریخ سلطانی : از شیخ صفی تا شاه صفی ،چاپ احسان اشرافی ، تهران 1366ش ؛
(6) محمدتقی دانش پژوه ، فهرست میکروفیلمهای کتابخانة مرکزی دانشگاه تهران ، ج 1، تهران 1348ش ؛
(7) محمدهاشم رستم الحکما، رستم التواریخ ، چاپ محمد مشیری ، تهران 1348ش ؛
(8) ابوالقاسم رفیعی مهرآبادی ، آثار ملی اصفهان ، تهران 1352ش ؛
(9) کلاوس میشائل رُهربرن ، نظام ایالات در دورة صفویه ، ترجمة کیکاوس جهانداری ، تهران 1357ش ؛
(10) «زندان اصفهان »، ماهنامة وحید ، سال 1، ش 7 (تیر 1343)؛
(11) مارتین سانسون ، سفرنامة سانسون : وضع کشور شاهنشاهی ایران در زمان شاه سلیمان صفوی ، ترجمة تقی تفضلی ، تهران 1346 ش ؛
(12) ژان شاردن ، سفرنامة شاردن ، ترجمة اقبال یغمایی ، تهران 1372ـ 1375ش ؛
(13) زین العابدین بن اسکندر شیروانی ، حدائق السیاحة ، تهران 1348ش ؛
(14) میرمحمدمنصور عاشق سمنانی ، «تعریف طاووس خانه »، چاپ محمدتقی دانش پژوه ، فرهنگ ایران زمین ، ج 18 (1351ش )؛
(15) انگلبرت کمپفر، سفرنامة کمپفر ، ترجمة کیکاوس جهانداری ، تهران 1360ش ؛
(16) محسن کیانی ، تاریخ خانقاه در ایران ، تهران 1369ش ؛
(17) میرمحمدسعیدبن علی مشیزی ، تذکرة صفویة کرمان ، چاپ محمدابراهیم باستانی پاریزی ، تهران 1369ش ؛
(18) محمد مقدس ، «توحیدخانة اصفهان »، آگاهی نامة سازمان ملی حفاظت آثار باستانی ایران ، ش 34 (مهر 1357)؛
(19) علی نقی نصیری ، القاب و مواجب دورة سلاطین صفویه ، چاپ یوسف رحیم لو، مشهد1372ش ؛
(20) محمدطاهربن حسین وحیدقزوینی ، عباسنامه ، یا، شرح زندگانی 22 سالة شاه عباس ثانی ( 1052ـ1073 )، چاپ ابراهیم دهگان ، اراک 1329ش ؛
(21) لطف اللّه هنرفر، گنجینة آثار تاریخی اصفهان ، اصفهان 1344ش ؛
(22) Jean Chardin, Voyages du Chevalier Chardin en Perse et autres lieux de l'Orient , new ed. by L. Langlةs, Paris 1811;
(23) EI 2 , s.v. "Tekke" (by Nathalie Clayer);
(24) M ¦ârza ¦Sami ـ a ¦, Tad ¢h ¢kirat al-Mulu ¦k: a manual of S ¤afavid adminstration ( circa 1137/1725 ), translated and explained by V. Minorsky, Cambridge 1980.
/ نگار ذیلابی /