■ ذاريات
سوره ، پنجاه و يكمين سورۀ قرآنكريم در ترتيب مصحف. اين سوره در ترتيب نزولِ مشهور، شصت و هفتمين سوره است كه پس از سورۀ احقاف و پيش از سورۀ غاشيه جاى گرفته است (ابننديم، ص 8؛ دروزه، ج 5، ص 36؛ راميار، ص 612). همچنين در ترتيب نزولهاى ديگر، رقمهاى 63 تا 70 به اين سوره اختصاص يافته است (مقدمتان فى علومالقرآن، ص 9ـ15؛ راميار، ص 676). سورۀ ذاريات شصت آيه دارد و در شمارى از كلمات آن اختلاف قرائت به چشم ميخورد (رجوع کنید به ابنمهران، ص 415؛ دانى، ص 203؛ ابنجزرى، ج 2، ص 377). اين سوره با توجه به نخستين آيۀ آن نامگذارى شده است. واژۀ ذاريات، كه فقط در اين سوره به كار رفته، به معناى پراكنده كنندگان است و به بادها، فرشتگان، ستارگان (فخررازى، ج 28، ص 168) و زنان فرزندآور (قرطبى، ج 17، ص 30) تفسير شده است. عنوان اين سوره در برخى تفاسير، با حفظ واوِ قسم به صورت «والذاريات» ثبت شده است (ابنعاشور، ج 10، ص 335). سوره ذاريات بى هيچ اختلافى مكّى است. اسلوب بيان و محتواى آن نيز گواه همين است (قرطبى، همان، ص 29؛ آلوسى، ج 27، ص 2؛ طباطبايى، ج 18، ص 364).
بسيارى از مفسران موضوع اصلى سوره را انذار كافران و ارائۀ ادله محكم آفاقى و انفسى در اثبات توحيد، نبوت و معاد دانستهاند (رجوع کنید به فيروزآبادى، ج 1، ص 439؛ ابنعاشور، ج 10، ص 335ـ336؛ طباطبايى، همانجا)، اما قطب (ج 7، ص 569) محور موضوعى اين سوره را پيوند قلب انسان با عالم غيب و رسيدن به بندگى خالصانه ميداند.
سورۀ ذاريات با چهار سوگند، مبنى بر صادق بودن وعدۀ الاهى در برپايى قيامت، آغاز ميشود. از صدر اسلام معناى اين سوگندها مورد مناقشه بوده و گاه براى آزمودن دانش خلفاى نخستين، از آنان دربارۀ مفاد اين سوگندها پرسش ميشده است (براى نمونه رجوع کنید به طبرى؛ قرطبى، ذيل آيات). برخى از مفسران نيز، با توجه به جايز نبودن سوگند به غير نام خدا، مقصود از اين سوگندها را سوگند به پروردگار، كه خالق اين موجودات است، دانستهاند (رجوع کنید به طوسى، ج 9، ص 379؛ قرطبى، همان، ص 30). آيات بعدى با انتقاد از انديشۀ سست منكران معاد، به آنان وعده عذاب ميدهد (آيات 7ـ14) و ويژگيهاى پرهيزكاران را، كه اهل احسان و شب زندهدارى و استغفار و انفاقاند، بيان ميكند (آيات 15ـ19). همچنين اشاره به آيات الاهى در زمين و در وجود انسان، منبع رزق آدميان را آسمان معرفى ميكند (آيات 20ـ23). بخش بعدى سوره به داستان مهمان شدن فرشتگان بر ابراهيم و بشارت تولد فرزند به وى ميپردازد (آيات 24ـ30) و به اجمال به داستان موسى، قوم لوط، عاد، ثمود و قوم نوح و عذاب الاهى بر اين اقوام اشاره ميكند (آيات 31ـ46). در بخش پايانى سوره (آيات 47 به بعد)، بار ديگر با اشاره به نشانههاى قدرت خدا در جهان، بازگشت به سوى خدا و شتافتن به درگاه او (فَفِرّوآاِلياللّه) و نفى شرك خواسته شده است. تكرار عبارت «اِنّى لَكُم مِنهُ نَذيرٌ مُبين» از لحن هشدارآميز اين آيات حكايت دارد. همچنين با توجه به شباهت واكنش منكران پيامبر اكرم با رفتار اقوام پيشين، به نكوهش اين منكران پرداخته است. آيۀ پايانى سوره، كه شامل هشدار به منكران رستاخيز است، با مضامين نخستين آيات آن تناسب فراوان دارد (فخر رازى، ج 28، ص 166؛ دروزه، ج 5، ص 44).
برخى كوشيدهاند تا عبارت «و إنّا لَموسعون» را در آيۀ چهل و هفتم سورۀ ذاريات «والسَّمآءَ بَنَيْناها بِاَيْدٍ و اِنّالَموسِعون»، با دستاوردهاى جديد كيهانشناسى دربارۀ انبساط و گسترش جهان تطبيق دهند (براى نمونه رجوع کنید به بوكاى، ص 225ـ226؛ الحاج احمد، ص 382ـ384؛ رضايى اصفهانى، ج 1، ص 145ـ148). اما در تفاسير متقدم، اين عبارت غالبآ به «لقادرون» تفسير شده است كه اشاره به قدرت خدا بر خلق آسمانهايى نظير آسمان دنيا يا رزق بخشيدن به خلق دارد. همچنين مقصود از اين آيه وسعت و گستردگى فراوان آسمان در مقايسه با زمين دانستهاند (براى نمونه رجوع کنید به طوسى، همان، ص 394ـ395؛ فخر رازى، ذيل آيه؛ قرطبى، همان، ص 52).
از ديگر آيات مشهور سورۀ ذاريات، آيۀ پنجاه و ششم آن (وَ ما خَلَقتُاْلجِنَّ وَ الاِنْسَ إِلّالِيَعبُدُون) است. در اين آيه، خدا هدف از خلقت جنّيان و آدميان را عبادت خود بيان ميكند. اين عبادت به بزرگ داشتن مقام الاهى، شفقت به خلق او و نيز، با استناد به حديثى قدسى، شناخت وى تفسير شده است (فخررازى، ج 28، ص 200). در برخى تفاسير، آيۀ 119 سورۀ هود، كه هدف از خلقت را رحمت بر مردم برميشمارد، ناسخ آيۀ پنجاه و ششم سورۀ ذاريات دانسته شده است (رجوع کنید به قمى، ج 2، ص 331؛ عياشى، ج 2، ص 164).
در روايات، شأن نزول چنين آمده است كه به دنبال نزول آيۀ 54 سوره ذاريات، كه پيامبر را به روگردانى از كافران و رها كردن آنان فراميخواند، اصحاب آن حضرت در انتظار فرود آمدن عذاب بودند كه آيۀ بعدى نازل شد و در آن پيامبر مأمور به تذكر دادن به بندگان گرديد و اصحاب آرامش يافتند (طبرى، ذيل آيه). قمى (ج 2، ص 330ـ331) اين واقعه را يكى از مصاديق بداء* دانسته است.
دربارۀ وجه تناسب اين سوره با سورۀ پيشين آن (سوره ق)، از ذكر رستاخيز در پايان سوره ق و سوگند به راستين بودن آن در آغاز سورۀ ذاريات سخن گفتهاند (طبرسى، ج 9، ص 252؛ سيوطى، ص 133). مناسبت اين سوره با سورۀ بعدى آن (سوره طور) نيز ياد كرد متقين در بخشهاى نخستين هر دو سوره (ذاريات: 15ـ19؛ طور: 17ـ20) و پرداختن به كافران در بخش پايانى هر دو سوره (ذاريات: 59ـ60؛ طور : 45ـ47) دانسته شده است (سيوطى، همان، ص 124).
در روايتى، قرائت سورۀ ذاريات براى بهبود معيشت و وسعت رزق توصيه شده است (ابنبابويه، ص 115). اين روايت را ميتوان با آيات 22 و 58 اين سوره، كه به رزاقيت خدا ميپردازد، مرتبط دانست (براى ديگر روايات در فضيلت قرائت سورۀ ذاريات رجوع کنید به طبرسى، همانجا).
در تداول عامۀ فارسيزبانان، والذاريات (يا به اشتباه والزاريات؛ رجوع کنید به جمالزاده، ص 437) به عنوان مَثَل، در اشاره به شرايط ناخوشايند يا رسيدن مصيبت و ناگوارى، به كار ميرود، كه البته با معناى اصلى آن بيارتباط است (درباره سبب كاربرد اين تعبير رجوع کنید به شادمان، ص 146؛ پرتوى آملى، ج 2، ص 1053ـ1054؛ جمالزاده، همانجا).
منابع : علاوه بر قرآن؛ محمودبن عبداللّه آلوسى، روحالمعانى فى تفسير القرآن و السبع المثانى، بيروت [بيتا.]؛ ابنجزرى، النشر فى القراءات العشر، چاپ عليمحمد ضباع، مصر [? 1940]؛ ابنبابويه، ثوابالاعمال، چاپ محمدمهدى سيدحسن خرسان، ابنعاشور (محمدطاهربن محمد)، تفسير التحرير و التنوير، تونس 1984؛ احمدبن حسين ابنمهران اصبهانى، المبسوط فى القراءات العشر، چاپ سبيع حمزه حاكمى، دمشق 1407/1986؛ ابننديم؛ موريس بوكاى، مقايسهاى ميان تورات، انجيل، قرآن و علم، ترجمه ذبيحاللّه دبير، تهران، 1368ش؛ پرتوى آملى، ريشههاى تاريخى امثال و حكم، تهران 1369ش؛ سيدمحمدعلى جمالزاده، فرهنگ لغات عاميانه، چاپ محمدجعفر محجوب، تهران، 1341ش؛ يوسف الحاج احمد، موسوعةالاعجاز العلمى فى القرآن الكريم و السنة المطهرة، دمشق، 1424/2003؛ عثمانبن سعيد دانى، كتاب التيسير فى القراءات السبع، چاپ اتو پرتسل، استانبول 1930؛ محمد عزه دروزه، التفسير الحديث، ترتيب السور حسب النزول، بيروت 1421/2000؛ محمود راميار، تاريخ قرآن، تهران، 1380ش؛ محمدعلى رضايى اصفهانى، پژوهشى در اعجاز علمى قرآن، تهران 1380ش؛ عبدالرحمانبن ابيبكر سيوطى، تناسق الدرر فى تناسب السور، چاپ عبداللّه محمد درويش، بيروت 1408/1987؛ سيد فخرالدين شادمان، «صورت و معنى»، يغما، سال 12، ش 4 (تير 1338ش)؛ طباطبايى ؛ طبرى، جامع؛ فضلبن حسن طبرسى ؛ طوسى ؛ محمدبن مسعود عياشى، تفسير العياشى، چاپ سيدهاشم رسولى محلاتى، تهران، بيتا؛ محمدبن عمر فخررازى، التفسير الكبيرآ و مفتاحالغيب، بيروت 1421/2000؛ محمدبن يعقوب فيروزآبادى، بصائر ذوى التمييز فى لطائف كتاباللّه العزيز، چاپ محمدعلى نجار، قاهره، 1383؛ محمدبن احمد قرطبى، الجامع الاحكام القرآن، بيروت 1405/1985؛ سيدقطب، فيظلال القرآن، بيروت 1386/1967؛ عليبن ابراهيم قمى، تفسير القمى، چاپ طيب موسوى جزائرى، نجف 1387؛ مقدمتان فى علوم القرآن، چاپ آرتور جفرى و عبداللّه اسماعيل صاوى، قاهره 1932/1972.
/ نرگس پروازيايزدى و سعيد زعفرانيزاده /