■ حُجُرات
سوره، چهلونهمین سوره قرآن كریم در ترتیب مصحف. در ترتیب نزول یكصدوششمین سوره است و پس از سوره مجادله و پیش از سوره تحریم قرار دارد (مقدمتان فى علوم القرآن، ص10ـ12؛ زركشى، ج 1، ص 194؛ رامیار، ص 587) و داراى هجده آیه است. این سوره به اجماع مفسران بعد از هجرت نازل شده و مدنى است (ابنعطیه، ج 15، ص 129؛ ابنعاشور، ج 26، ص 213) و با معتبر دانستن ملاك زمانى در تعیین مكى و مدنى، آیه سیزدهم این سوره نیز، كه به نظر شمارى از قرآنپژوهان (رجوع کنید به واحدى نیشابورى، ص280؛ سیوطى، 1363ش، ج 1، ص70) در روز فتح مكه نازل شده است، مدنى محسوب میشود. نام سوره برگرفته از آیه چهارم آن است. این سوره را آغاز سورههاى مفصّل (مفصّلات) قرآن دانستهاند (رجوع کنید به سیوطى، 1363ش، ج 1، ص 221؛ رامیار، ص 595ـ596).
سوره حجرات شامل بخشى از احكام و آداب دینى است كه رعایت آنها موجب سعادت انسان در زندگى فردى و برقرارى نظامى شایسته در اجتماع میشود (طباطبائى، ج 18،
ص 305). این آداب و احكام یا درباره مسائلى اخلاقى است كه مؤمنان باید در برخورد با پیامبر صلیاللّهعلیهوآلهوسلم رعایت كنند یا حاكى از اصول و نكات مرتبط با اخلاق اجتماعى است كه اهل ایمان باید در برخورد با یكدیگر به كار بندند (زحیلى، ج 26، ص 212ـ213). در پایان این سوره، تقوا به عنوان معیار برترى انسانها در پیشگاه خدا مطرح، و بر تفاوت دو مرحله اسلام و ایمان تأكید شده است.
پنج آیه نخست سوره حجرات، مؤمنان را از پیشى گرفتن بر خدا و رسولش نهى میكند و به آنان ادب سخن گفتن با رسول خدا و فراخواندن ایشان و همچنین رعایت احترام در حضور ایشان را میآموزد، تا جاییكه بلندتر بودن صداى آنان از پیامبر را موجب از بین رفتن اعمال نیكشان میشمارد. شأن نزولهاى متعددى كه براى این آیات ذكر شده، همگى مؤید آن است كه دستكم گروهى از مسلمانان آن دوران، جایگاه و مرتبه پیامبر خدا را نشناخته بودند و به دور از ادب و احترام با ایشان برخورد میكردند، از جمله اینكه بعضى فرایض دینى خود، نظیر روزه و قربانى كردن، را قبل از موعد آن یا قبل از پیامبر صلیاللّه علیهوآله ادا میكردند؛ گاهى پیامبر خدا را بدون لقب و كنیه و با صداى بلند، از پشت در خانه ایشان مورد خطاب قرار میدادند؛ عدهاى نیز میگفتند كه اى كاش آیهاى درباره فلان مسئله نازل میشد (رجوع کنید به واحدى نیشابورى، ص 273ـ277؛ طبرسى؛ قرطبى، ذیل آیات؛ سیوطى، 1402، ص 264ـ266).
در آیه ششم این سوره به مؤمنان دستور داده شده است كه در تصدیق خبرى كه به آنها میرسد و آورنده آن فاسق است، دقت و درباره آن تحقیق كنند تا مبادا نادانسته به گروهى آسیب رسانند و از كرده خود پشیمان شوند. اگرچه در نقل جزئیات سبب نزول این آیه اختلافاتى هست، اما بیشتر مفسران آن را در شأن ولیدبن عُقبه میدانند كه پیامبر اكرم وى را براى دریافت صدقات به قبیله بنیمصطلق فرستاد (براى نمونه رجوع کنید به طبرى؛ ابوالفتوح رازى؛ ابنكثیر، ذیل آیه؛ نیز براى گزارش تاریخى ماجرا رجوع کنید به ابنعبدالبرّ، ج 4، ص 1553). این آیه، كه به آیه نبأ معروف است، از مشهورترین مستنداتِ قرآنى شمارى از اصولیان براى اثبات حجیت خبر واحد است (رجوع کنید به آخوند خراسانى، ص 296؛ مظفر، ج 3، ص 72)، چرا كه بنابر «مفهوم مخالف» آیه، براى پذیرش خبر شخص عادل نیازى به تحقیق نیست و لازمه این برداشت از آیه، حجیت خبر عادل است (براى آگاهى بیشتر از دلایل موافقان و مخالفان دلالت آیه بر حجیت خبر واحد رجوع کنید به انصارى، 1376ش، ص 799ـ 813؛ خبر واحد*).
آیه نهم سوره حجرات بیانگر آن است كه اگر میان دو گروه از مؤمنان نزاع پدید آمد، وظیفه دیگران است كه زمینه صلح را فراهم سازند و چنانچه یك گروه از آنان تجاوز پیشه كرد، باید با آن گروه پیكار كنند تا به فرمان خدا بازگردد. برخى مفسران و فقیهان باتوجه به كاربرد مادّه بغى در عبارات «فَاِنْ بَغَتْ اِحْدیهُما عَلَى الْاُخْرى» و «فَقاتِلُوا الَّتى تَبغى»، از این آیه پیكار با اهل بغى را استفاده كردهاند (رجوع کنید به بغى*). در آیه بعد، مؤمنان برادر یكدیگر دانسته شدهاند و ازاینرو باید بین آنها صلح و آشتى برقرار باشد. برخى مفسران، این تعبیر قرآن را استعاره یا تشبیه دانستهاند (رجوع کنید به حقى؛ ابنعاشور، ذیل آیه)، اما به نظر طباطبائى (ذیل آیه)، قرآن از یك قرارداد اجتماعى خاص خبر میدهد (نیز رجوع کنید به برادرى*).
در آیات یازدهم و دوازدهم این سوره، مسلمانان از شش رذیله اخلاقى، كه مرتبط با آداب اجتماعى و روابط انسانى است، نهى شدهاند كه عبارتاند از: مسخره كردن یكدیگر، طعن و عیبجویى، خواندن دیگران با القاب زشت و ناپسند، بدگمانى به همدیگر، تجسّس* و خبرگیرى از احوال نهانى مردم، و غیبت كردن. باتوجه به این دو آیه، فردى كه دیگران را مسخره میكند، باید بداند كه ممكن است فردى كه مورد استهزاى او قرار میگیرد، جایگاه والاترى نزد خدا داشته باشد (رجوع کنید به همان، ذیل آیات). همچنین غیبت فرد مؤمن به منزله خوردن گوشت برادرِ مرده دانسته شده است، زیرا همانطور كه مُرده اطلاعى از خوردن گوشتش ندارد، آن فرد مؤمن نیز نمیداند كه دیگرى غیبت او را میكند (قرطبى، ذیل آیات). در فقه نیز به استناد این آیات بر حرمت تجسّس و غیبت و امثال آن استدلال شده است (براى نمونه رجوع کنید به انصارى، 1378ش، ج 1، ص 315ـ364 درباره حرمت غیبت).
آیه سیزدهم، بر خلاف آیات قبلى، با خطاب «یاأیها النّاسُ» آغاز میشود كه علاوه بر مؤمنان، سایر مردم را نیز دربرمیگیرد. از این آیه و همچنین شأن نزولها (رجوع کنید به واحدى نیشابورى، ص280ـ281؛ قرطبى، ذیل آیه) و مأثورات تفسیرىِ آن (رجوع کنید به ابنكثیر؛ حویزى، ذیل آیه)، دانسته میشود كه عناصرى مانند رنگپوست، نسب، نژاد و قومیت نباید مایه تفاخر انسانها باشد، چرا كه معیار ارزشگذارى نزد خدا، تقوا و پرهیزكارى است و معناى اصیل واژه «كرم» كه در عبارت «اِنَّ أكرَمَكُمْ عِندَاللّهِ اَتْقیكُمْ» بهكار رفته است، مؤید این مطلب است، زیرا واژه «كریم» در عصر نزول به معناى فرد داراى شرافت خانوادگى و تبار والا بهكار میرفته است (ایزوتسو، ص 48).
آیات پایانى این سوره به بیان تفاوت اسلام و ایمان میپردازد. در شأن نزول این آیات آمده است كهگروهى از بادیهنشینان عرب بههنگام قحطى نزد رسول خدا رفتند و به امید كمك ایشان، در حالیكه در دل ایمان نداشتند، اظهار اسلام كردند و با سخنانشان بر ایشان منّت نهادند (واحدى نیشابورى، ص 281). نزول این آیات به آنان فهماند كه اسلامشان ظاهرى و زبانى است، چرا كه ایمان وارد قلبهاى آنان نشده است. علاوه بر این، اگر هم ایمان آورده بودند، نباید بر پیامبر اسلام منّت میگذاشتند، بلكه خدا بر آنها منّت دارد كه به سوى ایمان هدایتشان كرده است. به مسئله تفاوت اسلام و ایمان و رابطه بین آنها در احادیث نیز اشاره شده است (رجوع کنید به كلینى، ج 2، ص 25ـ28؛ مجلسى، ج 65، ص 243ـ255، 277ـ278).
سیوطى (1408، ص 122) چند وجه تناسب بین سورههاى فتح و حجرات آورده است، از جمله: اشاره هر دو سوره به احكام قتال، تمجید و بیان شأن پیامبر اسلام در آغاز هر دو سوره و پایان یافتن اولى و آغاز شدن دومى با مطالبى درباره مؤمنان. برخى آثار و پاداشهاى تلاوت این سوره در احادیث و كتابهاى تفسیر آمده است (براى نمونه رجوع کنید به طبرسى، ج 9، ص 193؛ مجلسى، ج 89، ص 303؛ آقانجفى، ص 123ـ124). این سوره، به سبب احتوا بر مجموعهاى از احكام اخلاقى فردى و اجتماعى، محل توجه خاص مفسران قرار گرفته و حتى تكنگاریهاى تفسیرى درباره آن تألیف شده است؛ براى نمونه : تفسیر سوره حجرات، سیدرضا صدر؛ اخلاق اجتماعى، تفسیر سوره حجرات، سیدمرتضى شبسترى؛ نظام اخلاقى اسلام، تفسیر سوره حجرات، جعفر سبحانى تبریزى؛ آدابى از قرآن، تفسیر سوره شریفه حجرات، سید عبدالحسین دستغیب شیرازى؛ مواقف و تأملات مع سورةالحجرات، احمد على سعدنى.
منابع : علاوه بر قرآن؛ محمدكاظمبن حسین آخوند خراسانى، كفایةالاصول، قم 1409؛ محمد تقی بن محمدباقر آقانجفى، خواصّ الآیات و خواصّ تمامى سورههاى قرآنكریم، بمبئى 1299، چاپ افست تهران 1345ش؛ ابنعاشور (محمدطاهربن محمد)، تفسیر التحریر و التنویر، تونس 1984؛ ابنعبدالبَرّ، الاستیعاب فى معرفة الاصحاب، چاپ علیمحمد بجاوى، بیروت 1412 /1992؛ ابنعطیه، المُحَرّرُ الوجیز فى تفسیر الكتابالعزیز، ج 15، [رباط] 1411/ 1991؛ ابنكثیر، تفسیرالقرآن العظیم، چاپ على شیرى، بیروت [بیتا.]؛ ابوالفتوح رازى، روضالجنان و روحالجنان فى تفسیرالقرآن، چاپ محمدجعفر یاحقى و محمدمهدى ناصح، مشهد 1365ـ1376ش؛ مرتضی بن محمدامین انصارى، الانظار التفسیریة للشیخ الانصارى، تدوین صاحبعلى محبّى، قم 1376ش؛ همو، كتاب المكاسب، قم 1378ش؛ توشیهیكو ایزوتسو، خدا و انسان در قرآن، ترجمه احمد آرام، تهران 1361ش؛ اسماعیلبن مصطفى حقى، تفسیر روحالبیان، بیروت 1405/1985؛ عبدعلیبن جمعه حویزى، تفسیر نورالثقلین، چاپ هاشم رسولیمحلاتى، قم 1370ش؛ محمود رامیار، تاریخ قرآن، تهران 1362ش؛ وهبه مصطفى زحیلى، التفسیر المنیر فیالعقیدة و الشریعة والمنهج، بیروت 1418/1998؛ محمدبن بهادر زركشى، البرهان فى علومالقرآن، چاپ محمدابوالفضل ابراهیم، بیروت 1408/1988؛ عبدالرحمانبن ابیبكر سیوطى، الاتقان فى علومالقرآن، چاپ محمدابوالفضل ابراهیم، [قاهره 1967]، چاپ افست قم 1363ش؛ همو، تناسق الدرر فى تناسب السّور، چاپ عبداللّه محمد درویش، بیروت 1408/1987؛ همو، لباب النّقول فى اسباب النّزول، تونس 1402/1981؛ طباطبائى؛ طبرسى؛ طبرى، جامع؛ محمدبن احمد قرطبى، الجامع لاحكام القرآن، بیروت: دارالفكر، [بیتا.]؛ كلینى؛ مجلسى؛ محمدرضا مظفر، اصول الفقه، قم: مؤسسه مطبوعاتى اسماعیلیان، [بیتا.]؛ مقدمتان فى علومالقرآن، چاپ آرتور جفرى و عبداللّه اسماعیل صاوى، قاهره: مكتبةالخانجى، 1392/1972؛ علیبن احمد واحدى نیشابورى، اسباب النزول، بیروت 1985.
/ علیرضا بهاردوست /