■ بقیّة اللّه
تعبیر قرآنی و نیز از القاب آخرین امام شیعة اثنی عشری. این تعبیر در آیة هشتادوششم سورة هود، پس از آنکه شعیب پیامبر قوم خود را به پرستش خداوند دعوت و از کم فروشی و تباهکاری نهی می کند، بدین صورت آمده است : «بَقیَّة اللّ'هِ خَیرٌ لکُم اِن کُنتم مؤمنین .» مفسران بقیّة اللّه را، در این آیه ، به پُرداشتن پیمانه و ابزار سنجشِ («مکیال » و «میزانِ») یاد شده در آیة هشتاد و پنجم همین سوره پیوند داده و گفته اند که بقیّة اللّه ، یعنی آنچه پس از پیمانه کردن و سنجیدنِ درست برای شما بماند یا خداوند برای شما نگاه دارد؛ این برای شما بهتر از آن است که نادرستی و کم فروشی کنید. زمخشری (ج 2، ص 418) در تفسیر بقیّة اللّه گفته است : «ما یُبقی لَکُم مِن الحَلال بعدَ التَنَّزُهِ عَمّا هو حرامٌ علیکم »؛ یعنی آنچه خداوند برای شما، پس از دوری جستن از آنچه بر شما حرام شده است ، از مال حلال نگاه می دارد. او (همانجا) این احتمال را هم مطرح می کند که ممکن است مراد از بقیة اللّه ، «مایَبقی لَکم عندالله مِنَ الطاعات » باشد، یعنی آنچه از طاعات برای شما نزد خدا می ماند. اهل لغت نیز تقریباً همین معناها را برای بقیّة و بقیّة اللّه آورده اند که به نظر می رسد که این معانی با توجه به سیاق آیه و موضع این عبارت در این آیه ذکر شده است .
در احادیث شیعه ، بقیّة اللّه در این آیه به ائمه تأویل شده است . مجلسی (ج 24، ص 211( ازمناقب ابن شهرآشوب نقل می کند که «بقیة اللّه خیرلکم نَزَلَت فیهم »، یعنی آیة بقیة اللّه ... دربارة ائمه نازل شده است . مجلسی (همانجا) در تفسیرخود بر این حدیث که «امامان بقیة الله اند» می گوید: مقصود کسانی از انبیا و اوصیا هستند که خداوند ایشان را بر روی زمین برای هدایت مردم نگاه می دارد، یا اوصیا و امامانی که بازماندگان انبیا در میان امت خود هستند. بنابراین ، وی «بقیة »را به معنای «مَن اَبْقاه » می داند، یعنی کسی که خداوند او را نگاه داشته است .
در بحارالانوار (ج 24، ص 212) روایتی است ، که براساس آن ، امام باقر علیه السلام ، خطاب به مردمی که دروازة شهر خود را بر روی ایشان بستند، خود را بقیة الله نامیده است . تعبیر دوم این کلمه به آخرین امام شیعة اثناعشری برمی گردد، یعنی امام مهدی عجل اللّه تعالی فرجه . روایات متعددی هست که براساس آنها مقصود از بقیّة اللّه ، امام زمان است ، از جمله طبرسی (ج 1، ص 252) از قول حضرت علی علیه السلام نقل می کند که مراد از بقیة اللّه امام مهدی عجل الله تعالی فرجه است که پس از انقضای مهلت خواهد آمد و زمین را که پر از جور شده است از داد پر خواهد کرد.
مجلسی (ج 24، ص 211ـ212) به نقل از کافی آورده است : امام جعفر صادق علیه السلام در پاسخ این سؤال که مردم به مهدی علیه السلام امیرالمؤمنین خطاب می کنند، فرمود: این لقب مخصوص علی بن ابی طالب علیه السلام است ، و امام مهدی را باید با لقب «بقیة اللّه »، و چنین خطاب کنند: «السلام علیک یا بقیة الله .» بعضی از علمای امامیه جملة نهج البلاغه (بقیةٌ من بقایا حجته : او مانده ای از حجتهای خداست ـ خطبة 182) را تفسیری بر امام دوازدهم می دانند (قطب راوندی ، ج 2، ص 722)، ولی بعضی از شارحان نهج البلاغه «بقیة » را در این عبارت عالمان و عارفانی می دانند که حجت خدا بر بندگان او در همة دورانها هستند (ابن میثم ، ج 3، ص 393؛ ابن ابی الحدید، ج 10، ص 96). در دعای ندبه نیز از امام مهدی عجل الله تعالی فرجه به بقیة اللّه تعبیر شده است .
در روایات شیعی آمده است که حضرت مهدی عجل الله تعالی فرجه به هنگام ظهور، آیة «بقیة اللّه خیرلکم ...» را خواهد خواند و خواهد گفت : «انا بقیة اللّه و حجّته » و هیچ مسلمانی بر او سلام نمی دهد مگر آنکه بگوید : «السلام علیک یا بقیّة اللّهِ فی ارضه .» از مجلسی (ج 24، ص 212) نیز روایت شده است که حضرت مهدی خود فرموده است : «انا بقیّة اللّه فی ارضه » (همانجا).
برای تبیین دقیقتر مفهوم «بقیة اللّه » در آیة مذکور و روایات شیعی ، لازم است به آیة دیگری از قرآن توجه شود: مفسران در تفسیر آیة 116 سورة هود، که در آن «اُولُوا بقیّةٍ» آمده است ، با در نظر گرفتن سیاق آیه ، «بقیة » را به معنای فضل و خیر گرفته اند. زمخشری (ج 2، ص 436) «اولوا بقیّة » را به معنای «خداوندان فضل و مال » و «بقیّة » را به معنای «خیر و فضل » (= دارایی و روزی ) گرفته است . وی شواهدی نیز ذکر می کند که در آنها «بقیّة » به معنای برگزیدگان است ، اما این شواهد مستقل از متن و تفسیر این آیة قرآن است و نمی توان گفت که مفهوم اخیر برای تفسیر متن قرآن در نظر گرفته شده است . خطیب تبریزی (ج 1، ص 87) نیز بقیه را در بیتی ، که از شواهد زمخشری است ، هم به معنای «افاضلکم » گرفته است و هم به معنای باقی ماندگان . شواهد مفصل دیگری نیز که آنتون اشپیتالر در مقالة «بقیه در قرآن به چه معناست ؟» (ص 137ـ146) آورده ، همه مستقل از تفسیر آیة مذکور است . بنابراین ، چنانکه اشپیتالر (همانجا) و رودی پارت (ص 52 ـ 53) آورده اند، «بقیّة » به معنای فضل است و در اساس ، و از لحاظ معناشناسی نیز، چنین است ، زیرا فضل هم در اصل به معنای «بقیّة » و زیادتی است و در تحول معنایی مفهوم افزونی و خیر (دارایی ) را به خود گرفته است و «بقیّة » نیز به مفاهیم «خیر» و «فضل » و «برتری » و «برگزیده » تحول معنایی یافته است .
با توجه به مطالبِ پیشین ، وجه تفسیر بقیّة اللّه به امامان بخوبی معلوم می شود و آنجا که مقصود از بقیّة اللّه ، حضرت مهدی عجل الله تعالی فرجه دانسته می شود، می توان بسهولت به جای بقیّة اللّه ، فضل اللّه گذاشت ؛ به این معنا که آن حضرت فضل و نعمت خداوند بر آدمیان است . این تفسیر بهتر و رساتر از تفسیر مجلسی است که به موجب آن ، امامان بقیه و بازماندة اوصیا و انبیا هستند و خداوند ائمه را از میان اوصیا برای نسلهای بعدی نگاه داشته است .
بنابر آنچه گفته شد، آیة شریفة «بقیّة اللّه خیرلکم ان کنتم مؤمنین » با توجه به حدیث «بقیّة اللّه خیرٌ لکم نزلت فیهم »، اینگونه تفسیر می شود که امامان که برگزیدگان خدا هستند، برای شما بهترند. دربارة بقیّة اللّه ، به عنوان لقب خاص امام مهدی عجل الله تعالی فرجه نیز مطلب به همین صورت است .
گفتنی است که کلمة بقیّة ، علاوه بر دو مورد یاد شده ، یک بار نیز در آیة 248 سورة بقره آمده است . در این آیه نیز بسهولت می توان گفت که «بقیة » به مفهوم فضل و خیر (دارایی و مال ) است (پارت ، همانجا).
منابع :
(1) علاوه بر قرآن ؛
(2) ابن ابی الحدید، شرح نهج البلاغة ، چاپ محمدابوالفضل ابراهیم ، قاهره 1385ـ1387/1965ـ1967، بیروت ( بی تا. ) ؛
(3) ابن میثم ، شرح نهج البلاغة ، قم 1362ش ؛
(4) یحیی بن علی خطیب تبریزی ، شرح دیوان الحماسه ، بولاق 1290؛
(5) محمودبن عمر زمخشری ، الکشاف عن حقائق غوامض التنزیل ، بیروت ( بی تا. ) ؛
(6) احمدبن علی طبرسی ، الاحتجاج ، چاپ محمدباقر موسوی خرسان ، بیروت 1401/ 1981؛
(7) علی بن ابی طالب (ع )، امام اول ، نهج البلاغة ، چاپ صبحی صالح ، قاهره 1411/1991؛
(8) سعیدبن هبة الله قطب راوندی ، منهاج البراعة فی شرح نهج البلاغة ، چاپ عزیزالله عطاردی خبوشانی ، چاپ افست دهلی 1404؛
(9) محمدباقر بن محمدتقی مجلسی ، بحارالانوار ، بیروت 1403/1983؛
(10) Rudi Paret, Der Koran: Kommentar und Konkordanz, Stuttgart 1977;
(11) Anton Spitaler, "Was Bedeutet Baq ¦ ja im Koran?", in Westخstliche Abhandlungen: zum siebzigsten Geburtstag Rudolf Tschudi , ed. Fritz Meier, Wiesbaden 1954.
/ عباس زریاب /