■ الله
الله برترین نام از نام های ذات مقدسی است که هستی صرف و جامع و مبداء همه کمالات وجودی و منزه از هر نقصی است و چون آن ذات اقدس جامع همه اسمای حسنی و صفات نیکوست، گفته می شود: الله اسم ذاتی است که جامع همه کمالات است و گرنه اشتمال بر کمالات در معنای این کلمه مأخوذ نیست.
فهرست مندرجات
- معنی واژه الله
- اسم اعظم خدای سبحان
- ساختار لفظی واژه جلاله اللّه
- دیدگاه شهید مطهری
- دیدگاه شرق شناسان
- واژه الله در اصل همان واژه لاه است
- واژه الله در اصل همان الاله است
- واژه الله در اصل الاه است
- الله معنی وصفی دارد
- ۴ - حوزه معنایی واژه جلاله الله
- عبادت و پرستش کردن چیزی یا کسی
- خدایی گرفتن چیزی یا کسی
- آرامش پیدا کردن با کسی
- روی آوردن به کسی برای حمایت
- تحیر و سرگردانی پیرامون چیزی
- پانویس
- منابع
معنی واژه الله
در زبان عرب و فرهنگ وحی، اله بر هر معبودی که عابدان در پیشگاهش خضوع کنند، اطلاق می شود؛ حق باشد یا باطل: ( لا تتخذوا الهین اثنین ) (سوره نحل، آیه ۵۱) [۱]، (أرأیت من اتخذ الهه هواه ) (سوره فرقان، آیه ۴۳) [۲] (أأنت فعلت هذا بالهتنا ) (سوره انبیاء، آیه ۶۲) [۳]؛ اما الله بر اثر کثرت استعمال، علم (اسم خاص ) ذات مقدس خداوند است که جامع همه صفات جلالی و جمالی است و جز بر او اطلاق نمی شود: هو الله الخالق الباری المصور له الأسماء الحسنی (سوره حشر، آیه ۲۴) [۴] و از این رو لفظ جلاله (الله) موصوف همه اسمای حسنای خداوند از جمله الرحمن و الرحیم قرار می گیرد، ولی خود، صفت هیچ اسمی واقع نمی شود و بر این اساس، گفته می شود: الله اسم ذات و دیگر اسم های خداوند نام های صفات اوست.
اسم اعظم خدای سبحان
در میان اسمای لفظی خدای سبحان اسم مبارک الله، اسم جامع و اعظم است و سایر اسمای الهی با واسطه یا بی واسطه، زیر پوشش این نام مقدس است؛ مثلا اسم شافی که از اسمای جزئیه است زیر پوشش رازق و رازق تحت پوشش خالق و خالق زیر پوشش قادر و قادر زیر پوشش اسم جامع و اعظم الله است. [۵]
ساختار لفظی واژه جلاله اللّه
قرآن پژوهان راجع به اشتقاق این لفظ جلاله و اینکه اصل شکل لغوی آن چگونه بوده است، نظرها و دیدگاه های مختلفی را بیان کرده اند.
← دیدگاه شهید مطهری
استاد شهید مطهری درباره ریشه لغت "الله" چنین بیان می کنند:
"کلمه الله در اصل الاله بوده است و همزه آن به خاطر کثرت استعمال حذف شده است [۶] و یا این که احتمال قوی این است که اله و وله دو لهجه از یک لغت باشد یعنی اول وله بوده و بعد آن را به صورت اله استعمال کرده اند [۷]".
← دیدگاه شرق شناسان
گروهی می گویند که الله گونه دیگر از الاهای سریانی (آرامی) است، این دیدگاه_ که فخر رازی آن را در مفاتیح الغیب [۸] نقل کرده و بعید دانسته _از جانب شرق شناسان تأیید شده و بیشتر مقبول این گروه است [۹].
← واژه الله در اصل همان واژه لاه است
واژه الله همان لاه است [۱۰] که الف و لام تعریف به خود گرفته است: ال+لاه => اللّه [۱۱]
۱ - تستر ۲ - علا و ارتفع: بلند و مرتفع و برتر از هرچیز و "تستر" یعنی از نظرها پوشیده و محجوب و آیه شریفه لاتدرکه الابصار و هو یدرک الابصار (سوره انعام، آیه ۱۰۳) [۱۲].
← واژه الله در اصل همان الاله است
اللّه در اصل اَلاِله بوده است، که در تلفظ، تخفیف پذیرفته است: اَل + اِله => اللّه
← واژه الله در اصل الاه است
الله در اصل اِلاه بوده است، بعدها الف و لام تعریف بر سر آن وارده شده و به شکل الالاه درآمده است سپس عرب زبانان، همزه را به علت ثقیل بودن در تلفظ، حذف کرده اند و هنگامی که همزه از اول آن حذف شد، کسره آن را به لام تعریف دادند و به صورت (اللاه) درآمد و بعد از آن لام تعریف را حرکت دادند. بنابراین وقتی دو لام متحرک در کنار هم قرار گرفتند، اولی را در دومی ادغام کردند تا این که بعد از این تغییرات تبدیل به الله شد. چگونگی مراتب اشتقاق این نظریه و تغییرات آن را می توان به شکل ذیل به طور خلاصه بیان کرد:
اضافه کردن ال به واژه اِلاه، حذف همزه دوم این واژه، دادن حرکت کسره همزه محذوف به لام تعریف، ادغام دو تا لام
اِلاه --->اَلاِلاه--->اَللاه--->اَلِلاه--->الله
← الله معنی وصفی دارد
طبق این برداشت ریشه الله معنی وصفی دارد و در اصل مشتق از وله به معنای تحیر! است چرا که عقل ها در ذات اقدس او حیران اند و گاه نیز از ریشه الاهة به معنای عبادت دانسته اند و الاله را به معنی معبود که جامع جمیع اوصاف جلالی و کمالی و عاری از هر عیب و نقص وجودی است گرفته اند [۱۳].
حوزه معنایی واژه جلاله الله
از ریشه اله معانی متعددی در کتب لغت ذکر شده که از میان آنها معنی اله را می توان یکی از آنها یا تمامی آنها دانست. در ذیل به نمونه ای از این معانی اشاره می شود:
← عبادت و پرستش کردن چیزی یا کسی
اَلَه، یَاله، اُلوهَة، اُلوهیّة: عبادت و پرستش کردن (کسی یا چیزی را).
← خدایی گرفتن چیزی یا کسی
أَلَهَّه، اِتَّخَذَ اِلهاً: (چیزی یا کسی را به) خدایی گرفتن.
← آرامش پیدا کردن با کسی
الهت الی فلان: سَکَنت الیه: آرامش پیدا کردن با کسی اشاره به آیه ۲۸ سوره رعد: الا بذکر الله تطمئن القلوب [۱۴].
← روی آوردن به کسی برای حمایت
با حرف جر الی (اله الی): روی آوردن به کسی برای حمایت. اشاره به آیه ۸۸ سوره مومنون: هو یجیر و لایجار علیه [۱۵].
مجیر و پناه دهنده مردم، خدای بلند مرتبه است که مردم برای نجات از گمراهی ها به سوی او پناه می آورند، این وجه شبه بین ریشه و مفهوم لفظ الله یافت می شود. مولوی در مثنوی در این باره می گوید:
معنی الله گفت سیبویه یولهون فیالحوائج هم لدیه
گفت الهنا فی حوائجنا الیک والتمسناها وجدناها لدیک
← تحیر و سرگردانی پیرامون چیزی
اله فی الشی: اذاالتحیر فیه و لم یهتد الیه (تحیر و سرگردانی پیرامون چیزی) [۱۶].
از آنجا که اندیشه و عقل انسان در فهم ذات الهی - و بلکه صفات او - آنچنان که هست، ضعیف و ناتوان بوده و در آخر همچون شخصی مبهوت، حیران و سرگردان می شود، او را الله نامند. این وجه تسمیه از اشاره ای که علی (ع) در صفات خداوند متعال بیان فرمودند اخذ شده: "الله معناه، المعبود الذی یاله فیه الخلق ویوله الیه والله هوالمستور عن درک الابصار و المحجوب عن الاوهام والخطرات [۱۷]". الله مفهومش معبودی است که خلق در او حیران اند و به او عشق می ورزند، او کسی است که از درک چشم ها مستور و از افکار عقول، محجوب و پنهان است. قسمت اخیر حدیث اشاره به آیه لاتدرکه الابصار و هویدرک الابصار (سوره انعام، آیه ۱۰۳) [۱۸] دارد.
پانویس
- نحل/سوره۱۶،آیه۵۱
- فرقان/سوره۲۵،آیه۴۳
- انبیاء/سوره۲۱،آیه۶۲
- حشر/سوره۵۹،آیه۲۴
- آیة الله جوادی آملی، تفسیر تسنیم،ج۱
- مطهری، مرتضی، آشنایی با قرآن، ج ۱، ص ۸۰، انتشارات صدرا، چاپ دوازدهم، ۱۳۶۷ش.
- مطهری، مرتضی، آشنایی با قرآن، ج ۱، ص ۸۲، انتشارات صدرا، چاپ دوازدهم، ۱۳۶۷ش.
- فخر رازی، تفسیر مفاتیح الغیب، ج ۱، ص ۱۴۸، چاپ دوم، دار احیاءالتراث العربی، بیروت، ۱۴۱۷ هـ.
- مقاله "ونکن بلاک ماکدونالد" مستشرق انگلیسی درباره الله، دایرةالمعارف الاسلامیة، ج ۱، ص ۳۰۲ - ۳۱۱ و مقاله او درباره کلمه اله، دایرةالمعارف الاسلامیة، ج ۳، ص ۱۰۹۳-۱۹۰۴، ماکدونالد در این دو مقاله سعی در اثبات آرامی یا عبری بودن این واژه نموده است.
- مفاتیح الغیب، ج ۱، ص ۱۴۶.
- مفاتیح الغیب، ج ۱، ص ۱۴۷.
- انعام/سوره۶،آیه۱۰۳
- مصطفوی، حسن، التحقیق فی کلمات القرآن الکریم، ج ۱، ص ۱۰۵ - ۱۰۹، نشر بنگاه ترجمه، تهران، ۱۳۶۰ ش.
- رعد/سوره۱۳،آیه۲۸
- مومنون/سوره۲۳،آیه۸۸
- زکی حمّاد، احمد، "الله الاحد" صفاته و کمالاته فی کلماته، ص ۱۷۰ و ۱۷۱، دارالقلم، دمشق، چاپ اول، ۲۰۰۱ م.
- علامه مجلسی، بحارالانوار، ج ۳، ص ۲۲۲.
- انعام/سوره۶،آیه۱۰۳
منابع
معارف قرآن
سایت شهید آوینی