■ شهادت ثالثه
یعنی سومین گواهی دادن؛ که بعد از شهادتین(دو گواهی دادن: شهادت دادن به توحید و نبوت)، شهادت دادن به امامت و ولایت علی بن ابی طالب است.
شهادتین، یا گواهی دادن به اینکه «خدایی جز خدای یکتا نیست» و «محمد رسول خداست» در مواضع مختلفی مطرح است:
هنگام اسلام آوردن، و گفتن شهادتین برای این کار
در تشهد نمازهای واجب و مستحب
در اذان و اقامه، پیش از نمازهای واجب
همه مسلمانان، از جمله شیعیان، معتقدند که گفتن «اشهد ان لا اله الا الله» و «اشهد انّ محمداً رسول الله» برای ورود به اسلام کفایت میکند، و نیز همین دو عبارت جزء اذان و اقامه و نیز تشهد نماز هستند.
مراجع تقلید شیعه هم معتقدند «اشهد انّ علیا ولی الله» جزء شهادتین اسلام، و نیز جزء تشهد و اذان نیست؛[۱] ولی در مورد اینکه آیا گفتن آنها به عنوان استحباب جایز است یا نه:
در مورد اذان: مراجع تقلید همه در رساله توضیح المسائل شان نوشته اند: «اشْهَدُ انَّ عَلِیّاً وَلِیُّ اللّٰهِ» جزء اذان و اقامه نیست -و گفتن آن به قصد جزئیّت، بدعت و حرام است- ولی خوب است بعد از «اشْهَدُ انَّ مُحَمَّداً رَسُولُ اللّٰهِ»، بدون قصد ورود و جزئیت، به قصد قربت و به عنوان ذکر مطلق گفته شود؛ مانند صلوات بعد از «اشهد انّ محمّدا رسول اللّه».[۲] برخی مراجع تقلید معتقدند که این عبارت باید طوری گفته شود که شبیه جملات اذان و اقامه نگردد:
سید موسی شبیری زنجانی: خوب است که پس از «اشْهَدُ انَّ مُحَمَّداً رَسُولُ اللّٰه» به قصد تیمن و تبرّک، شهادت به ولایت و امامت بلا فصل حضرت امیر المؤمنین و سایر معصومین علیهم السلام به نحوی که شبیه جملات اذان و اقامه نگردد؛ ذکر گردد.[۳]
ناصر مکارم شیرازی: به قصد تبرّک گفته شود، لکن به صورتی که برای شنونده معلوم شود جزءِ آن نیست؛ مثلا با تغییر تعداد یا کیفیت بیان آن.[۴][۵] یا مثلا گاهی بگویند و گاهی ترک نمایند تا جزئیّت از آن انتزاع و فهمیده نشود.
البته همراه با بیان اینکه شهادت به ولایت و امامت علی بن ابی طالب جزء اذان نیست، مراجع تقلید شیعه یادآوری کرده اند که امامت و ولایت امامان معصوم در تشیع از ارکان دین است، و اقرار و شهادت به آن شعار شیعه است:
سید موسی شبیری زنجانی: ...البته ولایت امیر المؤمنین و ائمۀ معصومین علیهم السلام از ارکان ایمان است...[۶]
حسین نوری همدانی: ...چون در امثال زمان ما، شعار تشیع محسوب میشود، در هر جا که اظهار این شعار، مستحسن و لازم باشد، گفتن آن هم مستحسن و لازم است.[۷]
محمدتقی بهجت فومنی: امّا اقرار به ولایت، اگر چه در غیر اذان باشد خوب است... و کاملترین عبارتی که در اینجا گفته میشود آن است که اقرار به خلیفه بودن یا وصی بودن حضرت امیر المؤمنین علیه السلام و ائمۀ طاهرین علیهم السلام در آن باشد.[۸]
حسین وحید خراسانی: ولی چون ولایت آن حضرت مکمّل دین است، شهادت به آن در هر حال و از جمله بعد از «اشهد انّ محمّدا رسول اللّه» از أفضل قربات است. [۹]
سید علی خامنه ای: گفتن «اشهد انّ علیاً ولی اللّٰه» به عنوان شعار تشیع خوب و مهم است.[۱۰]
میرزا جواد تبریزی: شهادت بر ولایت علی علیه السلام و اولاد طاهرینش، جزء اذان و اقامه نیست، ولی شعار مذهب شیعه است. [۱۱]
در مورد تشهّد: در پاسخ به استفتایی در مورد جایز بودن شهادت دادن به ولایت امام علی در تشهد نماز،
ناصر مکارم شیرازی بیان میدارد: «نظر به اینکه ائمه معصومین (علیهم السلام) اجازه اضافه کردن شهادت ثالثه را ندادهاند، این کار صحیح نیست و وظیفه ما در اینگونه موارد تبعیّت از دستورات معصومین (علیهم السلام) است.»
روح الله خمینی بیان میدارد: «باید تشهد نماز به همان طور که وارد شده و متعارف است خوانده شود.»
میرزا جواد تبریزی مینویسد: «بنابر احتیاط واجب در نماز شهادت بر ولایت ترک شود، و اگر خواستند بگویند باید بعد از سلام آخر نماز بگویند.»
در مورد اسلام آوردن: از دیدگاه شیعیان برای مسلمان شدن شهادتین کافیست[۱۲][۱۳] اما علاوه بر شهادتین، شیعیان گواهی میدهند، که
«(به عربی: اشهد انّ علیّا ولی الله)». البته شیعیان در جامعه مسلمان تفاوت حقوقی با مسلمانان غیر شیعه ندارند، و این گواهی ارزش حقوقی ندارد و صرفاً ارزش اعتقادی و معنوی دارد. به علاوه بر خلاف دو گواهی بالا، فرد میتواند بدون بر زبان راندن این عبارت و صرفاً با نیت قلبی آن شیعه شود.
زمان رایج شدن
آیةالله میرزا جواد تبریزی در پاسخ به این سؤال که «"اشهد أن علياً ولىّ اللّه" از كدام زمان در اذان رايج شده؟» مینویسد: گفتن «اشهد أن علياً ولىّ اللّه- صلوات اللّه عليه-» از وقتى كه شيعه از تقيه خارج شده رايج شد، و اين شعار مذهب است. [۱۴]
جستارهای وابسته
شهادتین
امامت
چهارده معصوم
منابع
↑ توضیح المسائل ۱۲ مرجع، ج۱، ص ۱۲۵ و ۵۱۹؛ العروة الوثقی (المحشی)، ج۱، ص ۲۷۳.
↑ توضیح المسائل ۱۲ مرجع، ج۱، ص ۵۱۹؛ رساله صلاتیه، محمد تقی رازی نجفی اصفهانی، ص ۱۹۷.
↑ توضیح المسائل ۱۲ مرجع، ج۱، ص ۵۱۹.
↑ توضیح المسائل ۱۲ مرجع، ج۱، ص ۵۱۹؛ العروة الوثقی (المحشی)، ج۲، ص ۴۱۲.
↑ رساله آیتالله مکارم شیرازی
↑ توضیح المسائل ۱۲ مرجع، ج۱، ص ۵۱۹.
↑ توضیح المسائل ۱۲ مرجع، ج۱، ص ۵۱۹.
↑ توضیح المسائل ۱۲ مرجع، ج۱، ص ۵۱۹.
↑ توضیح المسائل(وحید)، ص ۱۸۵.
↑ أجوبة الاستفتاءات (فارسی)، ص ۹۲.
↑ استفتاءات جدید(تبریزی)، ج ۱، ص ۷۰.
↑ رساله آیتالله مکارم شیرازی
↑ رساله آیتالله سیستانی
↑ استفتاءات جدید(تبریزی)، ج ۱، ص ۷۱.