■ تکبیرةالاحرام
نخستین جزء واجب از افعال نماز را تکبیرةالإحرام گویند که به نامهای تکبیرةالافتتاح و تکبیرةالاستفتاح هم نامیده میشود و از عنوان یاد شده در باب صلات سخن رفته است.
فهرست مندرجات
- وجه تسمیه تکبیرةالاحرام
- عنوان تکبیرةالاحرام در احادیث
- حکم تکبیرةالإحرام
- زیادی سهوی تکبیرةالاحرام
- استحباب تکبیرةالاحرام
- جزء یا شرط بودن تکبیرةالاحرام
- رکن بودن تکبیرةالاحرام
- تکرار تکبیرةالاحرام
i. نظر مشهور
ii. نظر غیرمشهور
- شروط صحت تکبیرةالاحرام
- تقارن با نیت
- قیام
- گفتن الله اکبر
i. نظر ابوحنیفه
- خلاصه شروط
- ادای تکبیرةالاحرام به غیر زبان عربی
- نظر ابوحنیفه
- نظر مشهور
- شافعیان و حنبلیان
- کیفیت تکبیرةالإحرام
- حکم فراگیری تلفظ الله اکبر
- مستحبات تکبیرةالاحرام
- بالابردن دستها تا مقابل گوش
- ذکر هفت تکبیر
- احکام دیگر تکبیرةالاحرام
- فهرست منابع
- پانویس
- منابع
وجه تسمیه تکبیرةالاحرام
سبب این نامگذاری آن است که با این تکبیر در ابتدای نماز ، همه کارهای منافی با آن (از قبیل سخن گفتن یا با صدای بلند خندیدن ) بر نمازگزار حرام میشود [۱] [۲] [۳] و ازاینرو آن را «تحریمه» هم نامیدهاند. [۴] [۵]
به عبارت دیگر نماز با تکبیرةالإحرام آغاز میشود و از این جهت که با گفتن آن، امور منافی نماز ممنوع میشود به آن «تکبیرةالإحرام» و به سبب آغاز شدن نماز با آن « تکبیرةالافتتاح » گفته میشود.
البتّه اوّلین جزء بودن آن بنابر قول به شرط بودن نیّت ـ و نه جزء بودن آن ـ و نیز تقدّم رُتبی تکبیر بر قیام است. [۶] [۷]
عنوان تکبیرةالاحرام در احادیث
عنوان تکبیرةالاحرام در احادیث نیز به کار رفته [۸] [۹] و گاه «تکبیرةالافتتاح» [۱۰] یا « أَنْفالصلاة » [۱۱] خوانده شده است.
حکم تکبیرةالإحرام
تکبیرةالإحرام، جزء واجب رکنی نماز است؛ از اینرو، ترک آن ـ چه عمدی و چه سهوی [۱۲]ـ و نیز بنابر مشهور، زیادی عمدی و سهوی آن ـ به معنای گفتن تکبیری دیگر به نیّت افتتاح نماز با آن ـ موجب بطلان نماز است. [۱۳] [۱۴] [۱۵]
← زیادی سهوی تکبیرةالاحرام
بسیاری از معاصران، زیادی سهوی آن را مبطل ندانستهاند. [۱۶] [۱۷]
بنابر قول به بطلان نماز به زیادی تکبیر، برای شروع نماز باید تکبیر سومی گفته شود و گفتن تکبیر دوم که موجب بطلان نماز شده کافی نیست. [۱۸] [۱۹]
← استحباب تکبیرةالاحرام
هر چند در بعضی منابع فقهی اهلسنت ، از برخی تابعین مانند اوزاعی ، زُهْری و سعید بن مُسَیِّب ، استحباب تکبیرةالاحرام نقل شده، [۲۰] [۲۱] در فقه امامی و اهلسنت بر وجوب آن اتفاق نظر وجود دارد. [۲۲] [۲۳]
← جزء یا شرط بودن تکبیرةالاحرام
در باره اینکه آیا تکبیرةالاحرام جزو نماز است یا شرط آن، اختلاف نظر وجود دارد.
فقهای بیشتر مذاهب فقهی آن را اولین جزء نماز دانستهاند [۲۴] [۲۵] [۲۶] [۲۷] و بر این اساس تمام شرایط لازم برای اجزای نماز را، مانند رو به قبله بودن و پوشش داشتن نمازگزار، در تکبیرةالاحرام واجب شمردهاند [۲۸] [۲۹] [۳۰] اما در برابر، فقیهان حنفی تکبیرةالاحرام را، مانند طهارت لباس و مکان ، شرط صحت نماز دانستهاند نه جزو آن. [۳۱] [۳۲] [۳۳]
← رکن بودن تکبیرةالاحرام
بسیاری از فقها علاوه بر واجب شمردن تکبیرةالاحرام، آن را از ارکان نماز ن یز به شمار آوردهاند؛ ازینرو، بر پایه نظر مشهور در باره رکن ، اگر نمازگزار عمداً یا سهواً آن را ترک نماید یا خللی در آن ایجاد کند، نمازش باطل میشود و ملزم به اعاده آن میگردد. [۳۴] [۳۵] [۳۶] [۳۷] [۳۸]
← تکرار تکبیرةالاحرام
در باره اینکه آیا تکرار تکبیرةالاحرام موجب بطلان نماز میشود یا نه، فقهای امامی اختلاف نظر دارند.
این امر به تفسیر آنان از واژه رکن باز میگردد.
←← نظر مشهور
بنا بر نظرِ مشهور فقهای امامی در باره رکن، چنانچه نمازگزار برای شروع نماز « اللّه اکبر » بگوید و سپس آن را به قصد تکبیرةالاحرام تکرار کند، نماز باطل میشود و برای شروع نماز باید تکبیر سوم را بگوید.
به همین ترتیب تکبیر چهارم آن را باطل میکند و به تکبیر پنجم نیاز است. [۳۹] [۴۰] [۴۱] [۴۲] [۴۳] [۴۴]
←← نظر غیرمشهور
بر پایه نظری دیگر، افزودن تکبیر موجب بطلان و اعاده نماز نمیشود.
مستند این نظر فقهی، فقدان دلیل شرعی بر بطلان نماز در این مورد و نیز مفهومِ رکن بودن تکبیرةالاحرام است، زیرا واژه رکن اصطلاحی است که فقها آن را به کار بردهاند و در قرآن و احادیث به کار نرفته است؛ ازینرو، رکن را باید به معنای لغوی آن ( پایه و ستون ) دانست. [۴۵] [۴۶] [۴۷]
شروط صحت تکبیرةالاحرام[ویرایش]
صحت تکبیرةالاحرام شروطی دارد که اهمّ آنها عبارت است از:
← تقارن با نیت
تقارن آن با « نیتِ » نماز. [۴۸] [۴۹] [۵۰]
← قیام
ایستادن ( قیام ) در هنگام ادای تکبیرةالاحرام. [۵۱] [۵۲] [۵۳] [۵۴]
← گفتن الله اکبر
گفتن اللّه اکبر به همین صورت؛ ازینرو، الفاظ دیگر ــ هر چند با آن هم معنا باشند ــ کفایت نمیکند و چه بسا که موجب بطلان نماز میشود. [۵۵] [۵۶] [۵۷] [۵۸] [۵۹]
←← نظر ابوحنیفه
ابوحنیفه ذکر هر تعبیر حاکی از تعظیم و تجلیل خداوند [۶۰] را به جای «اللّه اکبر» جایز دانسته است. [۶۱] [۶۲] [۶۳] [۶۴] [۶۵] [۶۶] [۶۷] [۶۸]
← خلاصه شروط
آنچه در نماز شرط است ـ مانند طهارت، پوشش، قیام، استقرار، استقبال، ترتیب (گفتن"أَکْبَر"بعد از"اللّه ) و موالات بین حروف و کلمات ـ در تکبیرةالإحرام نیز همانند سایر اجزای نماز، شرط است. [۶۹] [۷۰] [۷۱]
ادای تکبیرةالاحرام به غیر زبان عربی
← نظر ابوحنیفه
ابوحنیفه ادای تکبیرةالاحرام را به فارسی ، حتی در صورت توانایی شخص بر تکلم به زبان عربی ، جایز دانسته است. [۷۲] [۷۳] [۷۴]
← نظر مشهور
بیشتر فقیهان بر لزوم ذکر تکبیرةالاحرام به زبان عربی، فتوا دادهاند. [۷۵] [۷۶] [۷۷] [۷۸]
← شافعیان و حنبلیان
شافعیان و حنبلیان ذکر آن را به زبان دیگر تنها در صورتی جایز دانستهاند که شخص قادر به ادای الفاظ تکبیرةالاحرام به عربی نباشد. [۷۹]
کیفیت تکبیرةالإحرام
صورت تکبیرةالإحرام عبارت است از گفتن"اَللّهُ أَکْبَر" به طور صحیح. گفتن هم معنای آن به عربی یا ترجمه آن به هر زبانی کفایت نمیکند. [۸۰] [۸۱]
بنابر قول اکثر ، تلفظ «اکبر» با الف و لام (الاکبر) موجب بطلان نماز میشود؛ بلکه بر بطلان، حکایت اجماع شده است. [۸۲]
چنانکه بسیاری از فقها افزودن هر نوع پسوندی به «اکبر» که کبریایی و عظمت خداوند را بیان میکند، ـ مانند"اللّهُ أَکْبَرُ مِنْ کُلِّ شَیء "یا"مِنْ أَنْ یُوصَف "ـ را مبطل نماز دانستهاند. [۸۳]
در بطلان نماز به اِشباع فتحه «با» بهگونهای که تولید حرف الف گردد(اللّهُ أَکْبار) اختلاف است. [۸۴] [۸۵]
حکم فراگیری تلفظ الله اکبر
فقهای امامی فراگرفتن زبان عربی را برای شخص ناتوان از تلفظ « اللّه اکبر » واجب شمرده و نماز چنین فردی را، در صورت وسعت وقت و امید داشتن به یادگیری، بدون تکبیرةالاحرام باطل دانستهاند.
از نظر آنان، اگر فراگیری آن به دلیل کمبود وقت یا مأیوس بودن از یادگیری ، برای شخص ممکن نباشد، وی باید تکبیرةالاحرام را با تلقین فردی دیگر، حرف به حرف بیان کند و اگر این کار هم ممکن نباشد، ادای آن به صورت نادرست ــ به گونهای که عرفاً به آن تکبیر گفته شود ــ بر ترجمه کردن رجحان دارد. [۸۶] [۸۷] [۸۸] [۸۹] [۹۰] [۹۱] [۹۲]
شخص لال در حدّ امکان باید تکبیرةالإحرام را بگوید و اگر هیچ توانی بر ادای آن ندارد، به قصد تکبیر اشاره کند. برخی، در این فرض حرکت دادن زبان را نیز واجب دانستهاند. [۹۳] [۹۴]
مستحبات تکبیرةالاحرام
در منابع فقهی برای تکبیرةالاحرام برخی امور مستحب ذکر شده است، از جمله :
← بالابردن دستها تا مقابل گوش
بالابردن دستها تا مقابل گوش هنگام گفتن آن [۹۵] [۹۶] [۹۷] [۹۸] اما سیدمرتضی ملقب به علم الهدی [۹۹] [۱۰۰] این کار را واجب دانسته است.
← ذکر هفت تکبیر
ذکر هفت تکبیر ، که تکبیرةالاحرام یکی از آنهاست و با نیت به جا آوردن نماز واجب از تکبیرهای دیگر متمایز میشود. [۱۰۱] [۱۰۲] [۱۰۳]
فقهای امامی در این باره که نمازگزار کدامیک از این تکبیرها را باید تکبیرةالاحرام قرار دهد، اختلاف نظر دارند و طبق فتوای مشهور ، نمازگزار در تعیین آن مختار است. [۱۰۴] [۱۰۵]
برخی فقها نخستین تکبیر [۱۰۶] و شماری دیگر [۱۰۷] آخرین تکبیر را تکبیرةالاحرام دانستهاند.
مجلسی [۱۰۸] نظری دیگر نقل کرده و آن را به پدرش نسبت داده است. [۱۰۹]
همچنین مستحب است که امام جماعت تکبیرةالاحرام را چنان بلند بگوید که اقتدا کنندگان آن را بشنوند اما شش تکبیر دیگر را آهسته ادا کند. [۱۱۰] [۱۱۱] [۱۱۲] [۱۱۳] [۱۱۴] [۱۱۵] [۱۱۶]
احکام دیگر تکبیرةالاحرام
تکبیرةالاحرام احکام دیگری نیز دارد که در کتب فقهی ، در مبحث نماز ، ذکر شده است. [۱۱۷]
فهرست منابع
(۱) ابن ادریس حلّی، کتاب السرائر الحاوی لتحریر الفتاوی، قم ۱۴۱۰ـ۱۴۱۱.
(۲) ابن حنبل، مسندالامام احمد بن حنبل، بیروت: دارصادر، (بی تا).
(۳) ابن عابدین، حاشیة ردّالمحتار علی الدّر المختار: شرح تنویر الابصار، چاپ افست بیروت ۱۳۹۹/۱۹۷۹.
(۴) ابن فهد حلّی، المهذب البارع فی شرح المختصر النافع، چاپ مجتبی عراقی، قم ۱۴۰۷ـ۱۴۱۳.
(۵) ابن قدامه، المغنی، بیروت: عالم الکتب، (بی تا).
(۶) مرتضی بن محمد امین انصاری، کتاب الصلاة، ج ۱، قم ۱۴۱۵.
(۷) یوسف بن احمد بحرانی، الحدائق الناضرة فی احکام العترة الطاهرة، قم ۱۳۶۳ـ۱۳۶۷ ش.
(۸) مرتضی بروجردی، مستندالعروة الوثقی، تقریرات آیة اللّه خوئی، ج ۳، قم ۱۴۱۳.
(۹) عبدالرحمان جزیری، کتاب الفقه علی المذهب الاربعة، استانبول ۱۴۰۴/ ۱۹۸۴.
(۱۰) حرّعاملی، وسائل الشیعه.
(۱۱) روح اللّه خمینی، رهبر انقلاب و بنیانگذار جمهوری اسلامی ایران، تحریرالوسیلة، بیروت ۱۴۰۷/ ۱۹۸۷.
(۱۲) وهبه مصطفی زحیلی، الفقه الاسلامی و ادلّته، دمشق ۱۴۱۸/۱۹۹۷.
(۱۳) محمد بن ادریس شافعی، الاُمّ، چاپ محمد زهری نجار، بیروت (بی تا).
(۱۴) زین الدین بن علی شهیدثانی، روض الجنان فی شرح ارشاد الاذهان، چاپ سنگی تهران ۱۳۰۳، قم ۱۴۰۴.
(۱۵) علی بن محمدعلی طباطبائی، ریاض المسائل فی تحقیق الاحکام بالدلائل، قم ۱۴۱۸ـ۱۴۲۱.
(۱۶) محمدکاظم بن عبدالعظیم طباطبائی یزدی، العروة الوثقی، بیروت ۱۴۰۴/۱۹۸۴.
(۱۷) محمد بن حسن طوسی، المبسوط فی فقه الامامیة، ج ۱، چاپ محمدتقی کشفی، تهران ۱۳۸۷.
(۱۸) حسن بن یوسف علامه حلّی، قواعدالاحکام، قم ۱۴۱۳ـ۱۴۱۹.
(۱۹) علی بن حسین علم الهدی، الانتصار، قم ۱۴۱۵.
(۲۰) محمود بن احمد عینی، البنایة فی شرح الهدایة، بیروت ۱۴۱۱/۱۹۹۰.
(۲۱) الفقه المنسوب للامام الرضا علیهالسلام، و المشتهر ب فقه الرضا، مشهد: موسسة آل البیت، ۱۴۰۶.
(۲۲) محمد بن احمد قرطبی، الجامع لاحکام القرآن، بیروت ۱۴۰۵/۱۹۸۵.
(۲۳) محمدعلی کاظمی خراسانی، کتاب الصلاة، تقریرات درس آیة اللّه نائینی، قم ۱۴۱۱.
(۲۴) مالک بن انس، المدونة الکبری، قاهره ۱۳۲۳، چاپ افست بیروت (بی تا).
(۲۵) مجلسی، بحارالانوار.
(۲۶) علی بن حسین محقق کرکی، جامع المقاصد فی شرح القواعد، قم ۱۴۰۸ـ۱۴۱۱.
(۲۷) احمد بن محمد مقدس اردبیلی، مجمع الفائدة والبرهان فی شرح ارشادالاذهان، چاپ مجتبی عراقی، علی پناه اشتهاردی، و حسین یزدی اصفهانی، ج ۲، قم ۱۳۶۲ ش.
(۲۸) الموسوعة الفقهیة، کویت: وزارت الاوقاف و الشئون الاسلامیة، ج ۱۳، ۱۴۰۸/ ۱۹۸۸، ج ۲۳، ۱۴۱۰/ ۱۹۹۰.
(۲۹) محمد بن علی موسوی عاملی، مدارک الاحکام فی شرح شرائع الاسلام، قم ۱۴۱۰.
(۳۰) محمدحسن بن باقر نجفی، جواهرالکلام فی شرح شرائع الاسلام، ج ۹، چاپ عباس قوچانی، بیروت ۱۹۸۱.
(۳۱) احمد بن محمدمهدی نراقی، عوائد الایام، قم ۱۳۷۵ ش.
(۳۲) احمد بن محمدمهدی نراقی، مستندالشیعة فی احکام الشریعة، ج ۱۱، قم ۱۴۱۷.
(۳۳) یحیی بن شرف نووی، المجموع: شرح المهذب، بیروت: دارالفکر، (بی تا).
پانویس
- ↑ ا بن ادریس حلّی، کتاب السرائر الحاوی لتحریر الفتاوی، ج۱، ص۲۱۶، قم ۱۴۱۰ـ۱۴۱۱.
- ↑ علی بن محمدعلی طباطبائی، ریاض المسائل فی تحقیق الاحکام بالدلائل، ج۳، ص۱۱۶ـ۱۱۷، قم ۱۴۱۸ـ۱۴۲۱.
- ↑ عبدالرحمان جزیری، کتاب الفقه علی المذهب الاربعة، ج۱، ص۲۱۹، استانبول ۱۴۰۴/ ۱۹۸۴.
- ↑ ا بن فهد حلّی، المهذب البارع فی شرح المختصر النافع، ج۱، ص۳۵۹، چاپ مجتبی عراقی، قم ۱۴۰۷ـ۱۴۱۳.
- ↑ وهبه مصطفی زحیلی، الفقه الاسلامی و ادلّته، ج۲، ص۸۱۵، دمشق ۱۴۱۸/۱۹۹۷.
- ↑ العروة الوثقی، ج۱، ص۶۲۶.
- ↑ مستمسک العروة، ج۶، ص۵۲.
- ↑ ا بن حنبل، مسندالامام احمد بن حنبل، ج۱، ص۱۲۳، بیروت: دارصادر، (بی تا).
- ↑ حرّعاملی، وسائل الشیعه، ج۶، ص۹ـ۱۲.
- ↑ حرّعاملی، وسائل الشیعه، ج۶، ص۱۶.
- ↑ حرّعاملی، وسائل الشیعه، ج۶، ص۱۰.
- ↑ جواهر الکلام، ج۹، ص۲۰۱.
- ↑ مستمسک العروة، ج۶، ص۵۴-۵۲.
- ↑ جواهر الکلام، ج۹، ص۲۰۱.
- ↑ جواهر الکلام، ج۹، ص۲۲۰.
- ↑ العروة الوثقی (و حواشی)، ج۱، ص۶۲۶.
- ↑ العروة الوثقی، ج۲، ص۴۶۲.
- ↑ العروة الوثقی، ج۱، ص۶۲۶.
- ↑ جواهر الکلام، ج۹، ص۲۲۲.
- ↑ محمد بن احمد قرطبی، الجامع لاحکام القرآن، ج۱، ص۱۷۵، بیروت ۱۴۰۵/۱۹۸۵.
- ↑ محمود بن احمد عینی، البنایة فی شرح الهدایة، ج۲، ص۱۸۶، بیروت ۱۴۱۱/۱۹۹۰.
- ↑ احمد بن محمد مقدس اردبیلی، مجمع الفائدة والبرهان فی شرح ارشادالاذهان، ج۲، ص۱۹۳، چاپ مجتبی عراقی، علی پناه اشتهاردی، و حسین یزدی اصفهانی، ج ۲، قم ۱۳۶۲ ش.
- ↑ عبدالرحمان جزیری، کتاب الفقه علی المذهب الاربعة، ج۱، ص۲۱۹، استانبول ۱۴۰۴/ ۱۹۸۴.
- ↑ ا بن قدامه، المغنی، ج۱، ص۴۶۴، بیروت: عالم الکتب، (بی تا).
- ↑ محمدحسن بن باقر نجفی، جواهرالکلام فی شرح شرائع الاسلام، ج۹، ص۲۰۱، ج ۹، چاپ عباس قوچانی، بیروت ۱۹۸۱.
- ↑ محمدکاظم بن عبدالعظیم طباطبائی یزدی، العروة الوثقی، ج۱، ص۶۲۶، بیروت ۱۴۰۴/۱۹۸۴.
- ↑ عبدالرحمان جزیری، کتاب الفقه علی المذهب الاربعة، ج۱، ص۲۱۸، استانبول ۱۴۰۴/ ۱۹۸۴.
- ↑ یوسف بن احمد بحرانی، الحدائق الناضرة فی احکام العترة الطاهرة، ج۸، ص۳۲، قم ۱۳۶۳ـ۱۳۶۷ ش.
- ↑ علی بن محمدعلی طباطبائی، ریاض المسائل فی تحقیق الاحکام بالدلائل، ج۳، ص۱۲۰، قم ۱۴۱۸ـ۱۴۲۱.
- ↑ الموسوعة الفقهیة، کویت: وزارت الاوقاف و الشئون الاسلامیة، ج۱۳، ص۲۱۸، ج ۱۳، ۱۴۰۸/ ۱۹۸۸، ج ۲۳، ۱۴۱۰/ ۱۹۹۰.
- ↑ عبدالرحمان جزیری، کتاب الفقه علی المذهب الاربعة، ج۱، ص۲۱۹، استانبول ۱۴۰۴/ ۱۹۸۴.
- ↑ وهبه مصطفی زحیلی، الفقه الاسلامی و ادلّته، ج۲، ص۸۱۷، دمشق ۱۴۱۸/۱۹۹۷.
- ↑ محمود بن احمد عینی، البنایة فی شرح الهدایة، ج۲، ص۱۸۹، بیروت ۱۴۱۱/۱۹۹۰.
- ↑ یحیی بن شرف نووی، المجموع: شرح المهذب، ج۳، ص۲۸۹ـ۲۹۱، بیروت: دارالفکر، (بی تا).
- ↑ حسن بن یوسف علامه حلّی، قواعدالاحکام، ج۱، ص۲۷۱، قم ۱۴۱۳ـ۱۴۱۹.
- ↑ یوسف بن احمد بحرانی، الحدائق الناضرة فی احکام العترة الطاهرة، ج۸، ص۳۲، قم ۱۳۶۳ـ۱۳۶۷ ش.
- ↑ وهبه مصطفی زحیلی، الفقه الاسلامی و ادلّته، ج۲، ص۸۱۵، دمشق ۱۴۱۸/۱۹۹۷.
- ↑ حرّعاملی، وسائل الشیعه، ج۶، ص۱۳ـ۱۴.
- ↑ علی بن حسین محقق کرکی، جامع المقاصد فی شرح القواعد، ج۱، ص۴۳۳، قم ۱۴۰۸ـ۱۴۱۱.
- ↑ زین الدین بن علی شهیدثانی، روض الجنان فی شرح ارشاد الاذهان، ج۱، ص۲۵۸، چاپ سنگی تهران ۱۳۰۳، قم ۱۴۰۴.
- ↑ محمدکاظم بن عبدالعظیم طباطبائی یزدی، العروة الوثقی، ج۱، ص۶۲۶، بیروت ۱۴۰۴/۱۹۸۴.
- ↑ روح اللّه خمینی، رهبر انقلاب و بنیانگذار جمهوری اسلامی ایران، ج۱، ص۱۴۶، تحریرالوسیلة، بیروت ۱۴۰۷/ ۱۹۸۷.
- ↑ ا بن فهد حلّی، المهذب البارع فی شرح المختصر النافع، ج۱، ص۳۵۶ـ۳۵۷، چاپ مجتبی عراقی، قم ۱۴۰۷ـ۱۴۱۳.
- ↑ ج ۲۳، ص ۱۰۹ـ۱۲۰، ج۱، ص۷۸۴ـ۷۸۹ و در فقه اهل سنّت رجوع کنید به الموسوعة الفقهیّة، احمد بن محمدمهدی نراقی، عوائد الایام، قم ۱۳۷۵ ش.
- ↑ احمد بن محمد مقدس اردبیلی، مجمع الفائدة والبرهان فی شرح ارشادالاذهان، ج۲، ص۱۹۵، چاپ مجتبی عراقی، علی پناه اشتهاردی، و حسین یزدی اصفهانی، ج ۲، قم ۱۳۶۲ ش.
- ↑ احمد بن محمدمهدی نراقی، عوائد الایام، ج۱، ص۷۸۸ـ۷۸۹، قم ۱۳۷۵ ش.
- ↑ مرتضی بروجردی، مستندالعروة الوثقی، ج۳، ص۱۰۴، تقریرات آیة اللّه خوئی، ج ۳، قم ۱۴۱۳.
- ↑ احمد بن محمدمهدی نراقی، مستندالشیعة فی احکام الشریعة، ج۱۱، ص۲۵۶، ج ۱۱، قم ۱۴۱۷.
- ↑ محمدحسن بن باقر نجفی، جواهرالکلام فی شرح شرائع الاسلام، ج۹، ص۱۷۴، ج ۹، چاپ عباس قوچانی، بیروت ۱۹۸۱.
- ↑ الموسوعة الفقهیة، کویت: وزارت الاوقاف و الشئون الاسلامیة، ج۱۳، ص۲۱۹، ج ۱۳، ۱۴۰۸/ ۱۹۸۸، ج ۲۳، ۱۴۱۰/ ۱۹۹۰.
- ↑ ا بن قدامه، المغنی، ج۱، ص۴۶۳، بیروت: عالم الکتب، (بی تا).
- ↑ یحیی بن شرف نووی، المجموع: شرح المهذب، ج۳، ص۲۹۶، بیروت: دارالفکر، (بی تا).
- ↑ محمد بن علی موسوی عاملی، مدارک الاحکام فی شرح شرائع الاسلام، ج۳، ص۳۲۲، قم ۱۴۱۰.
- ↑ محمدکاظم بن عبدالعظیم طباطبائی یزدی، العروة الوثقی، ج۱، ص۶۲۸، بیروت ۱۴۰۴/۱۹۸۴.
- ↑ مالک بن انس، المدونة الکبری، ج۱، ص۶۲ـ۶۳، قاهره ۱۳۲۳، چاپ افست بیروت (بی تا).
- ↑ محمد بن حسن طوسی، المبسوط فی فقه الامامیة، ج۱، ص۱۰۲، ج ۱، چاپ محمدتقی کشفی، تهران ۱۳۸۷.
- ↑ محمدحسن بن باقر نجفی، جواهرالکلام فی شرح شرائع الاسلام، ج۹، ص۲۰۵ـ ۲۰۶، ج ۹، چاپ عباس قوچانی، بیروت ۱۹۸۱.
- ↑ عبدالرحمان جزیری، کتاب الفقه علی المذهب الاربعة، ج۱، ص۲۲۶، استانبول ۱۴۰۴/ ۱۹۸۴.
- ↑ محمد بن ادریس شافعی، الاُمّ، ج۱، ص۱۰۰، چاپ محمد زهری نجار، بیروت (بی تا).
- ↑ رهبر انقلاب و بنیانگذار جمهوری اسلامی ایران، تحریرالوسیلة، بیروت ۱۴۰۷/ ۱۹۸۷.
- ↑ محمود بن احمد عینی، البنایة فی شرح الهدایة، ج۲، ص۱۹۷، بیروت ۱۴۱۱/۱۹۹۰.
- ↑ عبدالرحمان جزیری، کتاب الفقه علی المذهب الاربعة، ج۱، ص۲۲۰، استانبول ۱۴۰۴/ ۱۹۸۴.
- ↑ وهبه مصطفی زحیلی، الفقه الاسلامی و ادلّته، ج۲، ص۸۱۵ ـ ۸۱۸، دمشق ۱۴۱۸/۱۹۹۷.
- ↑ ا بن ادریس حلّی، کتاب السرائر الحاوی لتحریر الفتاوی، ج۱، ص۱۱۶، قم ۱۴۱۰ـ۱۴۱۱.
- ↑ ا بن قدامه، المغنی، ج۱، ص۴۶۱، بیروت: عالم الکتب، (بی تا).
- ↑ علی بن محمدعلی طباطبائی، ریاض المسائل فی تحقیق الاحکام بالدلائل، ج۳، ص۱۱۷، قم ۱۴۱۸ـ۱۴۲۱.
- ↑ محمدحسن بن باقر نجفی، جواهرالکلام فی شرح شرائع الاسلام، ج۹، ص۲۱۳، ج ۹، چاپ عباس قوچانی، بیروت ۱۹۸۱.
- ↑ محمدکاظم بن عبدالعظیم طباطبائی یزدی، العروة الوثقی، ج۱، ص۶۲۷، بیروت ۱۴۰۴/۱۹۸۴.
- ↑ العروة الوثقی، ج۱، ص۶۲۸.
- ↑ جواهر الکلام، ج۹، ص۲۱۳.
- ↑ جواهر الکلام، ج۹، ص۲۲۲.
- ↑ محمود بن احمد عینی، البنایة فی شرح الهدایة، ج۲، ص۲۰۲، بیروت ۱۴۱۱/۱۹۹۰.
- ↑ ا بن عابدین، حاشیة ردّالمحتار علی الدّر المختار: شرح تنویر الابصار، ج۱، ص۴۵۲ـ۴۵۳، چاپ افست بیروت ۱۳۹۹/۱۹۷۹.
- ↑ وهبه مصطفی زحیلی، الفقه الاسلامی و ادلّته، ج۲، ص۸۱۸، دمشق ۱۴۱۸/۱۹۹۷.
- ↑ محمد بن حسن طوسی، المبسوط فی فقه الامامیة، ج۱، ص۱۰۲، ج ۱، چاپ محمدتقی کشفی، تهران ۱۳۸۷.
- ↑ ا بن قدامه، المغنی، ج۱، ص۴۶۲، بیروت: عالم الکتب، (بی تا).
- ↑ یحیی بن شرف نووی، المجموع: شرح المهذب، ج۳، ص۳۰۱، بیروت: دارالفکر، (بی تا).
- ↑ محمدکاظم بن عبدالعظیم طباطبائی یزدی، العروة الوثقی، ج۱، ص۶۲۷، بیروت ۱۴۰۴/۱۹۸۴.
- ↑ الموسوعة الفقهیة، کویت: وزارت الاوقاف و الشئون الاسلامیة، ج۱۳، ص۲۲۰ـ۲۲۱، ج ۱۳، ۱۴۰۸/ ۱۹۸۸، ج ۲۳، ۱۴۱۰/ ۱۹۹۰.
- ↑ العروة الوثقی، ج۱، ص۶۲۷.
- ↑ جواهر الکلام، ج۹، ص۲۰۶-۲۰۵.
- ↑ جواهر الکلام، ج۹، ص۲۰۷.
- ↑ جواهر الکلام، ج۹، ص۲۰۷.
- ↑ مستمسک العروة، ج۶، ص۶۱-۶۰.
- ↑ جواهر الکلام، ج۹، ص۲۲۸-۲۲۷.
- ↑ مرتضی بن محمد امین انصاری، کتاب الصلاة، ج۱، ص۲۸۸ـ۲۸۹، ج ۱، قم ۱۴۱۵.
- ↑ محمدکاظم بن عبدالعظیم طباطبائی یزدی، العروة الوثقی، ج۱، ص۶۲۸، بیروت ۱۴۰۴/۱۹۸۴.
- ↑ مرتضی بن محمد امین انصاری، کتاب الصلاة، ج۱، ص۲۹۰ـ۲۹۳، ج ۱، قم ۱۴۱۵.
- ↑ وهبه مصطفی زحیلی، الفقه الاسلامی و ادلّته، ج۲، ص۸۱۶، دمشق ۱۴۱۸/۱۹۹۷.
- ↑ مستمسک العروة، ج۶، ص۶۷-۶۵.
- ↑ جواهر الکلام، ج۹، ص۲۰۹-۲۰۸.
- ↑ مستمسک العروة، ج۶، ص۶۷.
- ↑ توضیح المسائل مراجع، ج۱، ص۵۵۷، م۹۵۳.
- ↑ جواهر الکلام، ج۹، ص۲۱۳-۲۱۱.
- ↑ یحیی بن شرف نووی، المجموع: شرح المهذب، ج۳، ص۳۰۴ـ ۳۰۵، بیروت: دارالفکر، (بی تا).
- ↑ محمود بن احمد عینی، البنایة فی شرح الهدایة، ج۲، ص۱۹۳، بیروت ۱۴۱۱/۱۹۹۰.
- ↑ محمد بن علی موسوی عاملی، مدارک الاحکام فی شرح شرائع الاسلام، ج۳، ص۳۲۴، قم ۱۴۱۰.
- ↑ محمدحسن بن باقر نجفی، جواهرالکلام فی شرح شرائع الاسلام، ج۹، ص۲۲۹، ج ۹، چاپ عباس قوچانی، بیروت ۱۹۸۱.
- ↑ علی بن حسین علم الهدی، الانتصار، ج۱، ص۱۴۷ـ ۱۴۸، قم ۱۴۱۵.
- ↑ العروة الوثقی، ج۱، ص۶۳۱-۶۳۰.
- ↑ ا بن ادریس حلّی، کتاب السرائر الحاوی لتحریر الفتاوی، ج۱، ص۲۳۷، قم ۱۴۱۰ـ۱۴۱۱.
- ↑ حرّعاملی، وسائل الشیعه، ج۶، ص۲۰.
- ↑ محمدکاظم بن عبدالعظیم طباطبائی یزدی، العروة الوثقی، ج۱، ص۶۲۹، بیروت ۱۴۰۴/۱۹۸۴.
- ↑ محمد بن علی موسوی عاملی، مدارک الاحکام فی شرح شرائع الاسلام، ج۳، ص۳۲۱، قم ۱۴۱۰.
- ↑ علی بن محمدعلی طباطبائی، ریاض المسائل فی تحقیق الاحکام بالدلائل، ج۳، ص۱۲۲، قم ۱۴۱۸ـ۱۴۲۱.
- ↑ یوسف بن احمد بحرانی، الحدائق الناضرة فی احکام العترة الطاهرة، ج۸، ص۲۱، قم ۱۳۶۳ـ۱۳۶۷ ش.
- ↑ الفقه المنسوب للامام الرضا علیهالسلام، و المشتهر ب فقه الرضا، ج۱، ص۱۰۵، مشهد: موسسة آل البیت، ۱۴۰۶.
- ↑ مجلسی، بحارالانوار، ج۸۱، ص۳۵۷ ۳۵۸.
- ↑ محمدعلی کاظمی خراسانی، کتاب الصلاة، ج۲، ص۵۷ ـ۶۰، تقریرات درس آیة اللّه نائینی، قم ۱۴۱۱.
- ↑ ا بن قدامه، المغنی، ج۱، ص۴۶۰، بیروت: عالم الکتب، (بی تا).
- ↑ یوسف بن احمد بحرانی، الحدائق الناضرة فی احکام العترة الطاهرة، ج۸، ص۳۶، قم ۱۳۶۳ـ۱۳۶۷ ش.
- ↑ ۹۳۶، وهبه مصطفی زحیلی، ج۲، ص۸۷۱، الفقه الاسلامی و ادلّته، دمشق ۱۴۱۸/۱۹۹۷.
- ↑ روح اللّه خمینی، رهبر انقلاب و بنیانگذار جمهوری اسلامی ایران، ج۱، ص۱۴۷، تحریرالوسیلة، بیروت ۱۴۰۷/ ۱۹۸۷.
- ↑ حرّعاملی، وسائل الشیعه، ج۶، ص۳۳.
- ↑ العروة الوثقی، ج۱، ص۶۳۱-۶۳۰.
- ↑ جواهر الکلام، ج۹، ص۲۲۰-۲۱۳.
- ↑ محمدکاظم بن عبدالعظیم طباطبائی یزدی، العروة الوثقی، ج۱، ص۶۳۱ـ۶۳۲، بیروت ۱۴۰۴/۱۹۸۴.
منابع
دانشنامه جهان اسلام، بنیاد دائرة المعارف اسلامی، برگرفته از مقاله «تکبیرة الاحرام»، شماره۳۷۸۷.
فرهنگ فقه مطابق مذهب اهل بیت، ج۲، ص۵۹۵.