-
رسول اكرم صلى الله عليه و آله :
اَوَّلُ الوَقتِ رِضوانُ اللّه وَوَسَطُ الوَقتِ رَحمَةُ اللّه وَآخِرُ الوَقتِ عَفوُ اللّه ؛ نماز در اول وقت خشنودى خداوند، ميان وقت رحمت خداوند و پايان وقت عفو خداوند است. سنن الدار قطنى، ج 1، ص 201، ح 974
-
پیامبراکرم صلي الله عليه و اله و سلم :
الصلوه نور المؤمن نماز نور مؤمن است. شهاب الاخبار، ص .۵۰ نهج الفصاحه ، ص ۳۹۶
-
رسول اكرم صلى الله عليه و آله :
اَلصَّلاةُ مِفتاحُ كُلِّ خَيرٍ؛ نماز كليد همه خوبی هاست. الفردوس، ج 2، ص 404، ح 3796
-
رسول اكرم صلى الله عليه و آله :
لا تَزالُ اُمَّتى بِخَيرٍ ما تَحابّوا وَاَقامُوا الصَّلاةَ وَآتَوُا الزَكاةَ وَقَروا الضَّيفَ... ؛ امّتم همواره در خير و خوبى اند تا وقتى كه يكديگر را دوست بدارند، نماز را برپا دارند، زكات بدهند و ميهمان را گرامى بدارند... امالى طوسى، ص 647، ح 1340
-
پيامبر صلى الله عليه وآله :
صَلاةُ اللّيلِ مَرضاةٌ لِلرَّبِّ وَ حُبُّ المَلائِكَةِ وَ سُنَّةُ النبياءِ وَ نورُ المَعرفَةِ وَ اَصلُ اليمانِ وَ راحَةُ البدانِ وَ كَراهيَةٌ لِلشَّيطانِ وَ سِلاحٌ عَلَى العداءِ وَ اِجابَةٌ لِلدُّعاءِ وَ قَبولُ العمالِ وَ بَرَكَةٌ فِى الرِّزقِ؛ نماز شب، موجب رضايت پروردگار، دوستى فرشتگان، سنت پيامبران، نور معرفت، ريشه ايمان، آسايش بدنها، مايه ناراحتى شيطان، سلاحى بر ضدّ دشمنان، مايه اجابت دعا، قبولى اعمال و بركت در روزى است. ارشاد القلوب، ج 1، ص 191
-
پیامبراکرم صلي الله عليه و اله و سلم :
موضع الصلوه من الدین کموضع الرأس من الجسد جایگاه نماز در دین ، مانند جایگاه سر در بدن است. کنز العمال ، ج ۷، حدیث ۱۸۹۷۲
-
امام صادق عليه السلام :
فَضلُ الوَقتِ الاوّلِ عَلَی الأخیر کَفَضل الاخرةِ عَلَی الدُّنیا. فضیلت خواندن نماز در اول وقت نسبت به تأ خیر انداختن آن، مثل فضیلت آخرت بر دنیاست. بحارالأنوار، ج 82، ص 359
-
پیامبراکرم صلي الله عليه و اله و سلم :
الصلوه ، معراج المؤمن نماز، معراج مؤمن است. کشف الاسرار، ج ۲، ص .۶۷۶ سرالصلوه ، ص ۷، اعتقادات مجلسی ، ص ۲۹
-
امام صادق عليهالسلام :
صَلاةُ اللَّيْلِ تُحَسِّنُ الْوَجْهَ وَ تُحَسِّنُ الْخُلْقَ وَ تُطَيِّبُ الرِّيحَ وَ تَدُرُّ الرِّزْقَ وَ تَقْضِى الدَّيْنَ وَ تَذْهَبُ بِالْهَمِّ وَ تَجْلُو الْبَصَرَ؛ نماز شب، انسان را خوشسيما، خوشاخلاق و خوشبو مىكند و روزى را زياد و قرض را ادا مىنمايد و غم و اندوه را از بين مىبرد و چشم را نورانى مىكند. ثواب الأعمال، ص 42
-
امام على عليه السلام :
لَو يَعلَمُ المُصَلّى ما يَغشاهُ مِنَ الرَّحمَةِ لَما رَفَعَ رَأسَهُ مِنَ السُّجودِ؛ اگر نمازگزار بداند تا چه حد مشمول رحمت الهى است هرگز سر خود را از سجده بر نخواهد داشت. غررالحكم، ج 5، ص 116، ح 7592
■ بازگشت خورشید
منبع |
علل الشرائع ؛ ج2 ؛ ص351 |
سند |
حَدَّثَنَا أَحْمَدُ بْنُ الْحَسَنِ الْقَطَّانُ قَالَ حَدَّثَنَا عَبْدُ الرَّحْمَنِ بْنُ مُحَمَّدٍ الْحُسَيْنِيُّ قَالَ حَدَّثَنَا فُرَاتُ بْنُ إِبْرَاهِيمَ الْكُوفِيُّ قَالَ حَدَّثَنَا جَعْفَرُ بْنُ مُحَمَّدٍ الْفَزَارِيُّ قَالَ حَدَّثَنَا مُحَمَّدُ بْنُ الْحُسَيْنِ قَالَ حَدَّثَنَا مُحَمَّدُ بْنُ إِسْمَاعِيلَ قَالَ حَدَّثَنَا أَحْمَدُ بْنُ نُوحٍ وَ أَحْمَدُ بْنُ هِلَالٍ عَنْ مُحَمَّدِ بْنِ أَبِي عُمَيْرٍ عَنْ حَنَانٍ قَالَ |
متن |
قُلْتُ لِأَبِي عَبْدِ اللَّهِ ع مَا الْعِلَّةُ فِي تَرْكِ أَمِيرِ الْمُؤْمِنِينَ ع صَلَاةَ الْعَصْرِ وَ هُوَ يَجِبُ لَهُ أَنْ يَجْمَعَ بَيْنَ الظُّهْرِ وَ الْعَصْرِ فَأَخَّرَهَا قَالَ إِنَّهُ لَمَّا صَلَّى الظُّهْرَ الْتَفَتَ إِلَى جُمْجُمَةٍ مُلْقَاةٍ فَكَلَّمَهَا أَمِيرُ الْمُؤْمِنِينَ ع فَقَالَ أَيَّتُهَا الْجُمْجُمَةُ مِنْ أَيْنَ أَنْتِ فَقَالَتْ أَنَا فُلَانٌ ابْنُ فُلَانٍ مَلِكُ بِلَادِ آلِ فُلَانٍ قَالَ لَهَا أَمِيرُ الْمُؤْمِنِينَ ع فَقُصِّي عَلَيَّ الْخَبَرَ وَ مَا كُنْتِ وَ مَا كَانَ عَصْرُكِ فَأَقْبَلَتِ الْجُمْجُمَةُ تَقُصُّ مِنْ خَبَرِهَا وَ مَا كَانَ فِي عَصْرِهَا مِنْ خَيْرٍ وَ شَرٍّ فَاشْتَغَلَ بِهَا حَتَّى غَابَتِ الشَّمْسُ فَكَلَّمَهَا بِثَلَاثَةِ أَحْرُفٍ مِنَ الْإِنْجِيلِ لِئَلَّا يَفْقَهَ الْعَرَبُ كَلَامَهَا فَلَمَّا فَرَغَ مِنْ حِكَايَةِ الْجُمْجُمَةِ قَالَ لِلشَّمْسِ ارْجِعِي قَالَتْ لَا أَرْجِعُ وَ قَدْ أَفَلْتُ فَدَعَا اللَّهَ عَزَّ وَ جَلَّ فَبَعَثَ إِلَيْهَا سَبْعِينَ أَلْفَ مَلَكٍ بِسَبْعِينَ أَلْفَ سِلْسِلَةِ حَدِيدٍ فَجَعَلُوهَا فِي رَقَبَتِهَا وَ سَحَبُوهَا عَلَى وَجْهِهَا حَتَّى عَادَتْ بَيْضَاءَ نَقِيَّةً حَتَّى صَلَّى أَمِيرُ الْمُؤْمِنِينَ ع ثُمَّ هَوَتْ كَهُوِيِّ الْكَوْكَبِ فَهَذِهِ الْعِلَّةُ فِي تَأْخِيرِ الْعَصْر |
ترجمه |
حنان مىگويد: محضر امام صادق عليه السّلام عرض كردم: با اين كه جمع بين نماز ظهر و عصر بر امير المؤمنين عليه السّلام واجب بود پس چه علّتى داشت كه حضرت نماز عصر راتأخير انداخته و آن را ترك نمودند؟ حضرت فرمودند: زمانى كه امير المؤمنين عليه السّلام نماز ظهر را خواندند استخوان جمجمهاى توجّه آن حضرت را جلب كرد، حضرت با آن به سخن پرداخت و فرمود: كيستى؟ عرضه داشت: من فلانى پسر فلانى سلطان بلاد آن فلان هستم. امير المؤمنين عليه السّلام به آن فرمود: قصّه خود را براى من نقل كن و بگو چه بودى و در چه عصر و زمانى مىزيستى؟ جمجمه جلو آمد و از قصّه خود و آنچه از خير و شر در عصرش اتّفاق افتاده بود براى آن جناب خبر داد حضرت سر گرم او بودند كه خورشيد غائب شد، حضرت با سه حرف از انجيل با جمجمه تكلّم فرمود كه عرب متوجّه كلامش نشوند و پس از فراغ از آن به خورشيد فرمود: برگرد. خورشيد عرضه داشت: من غروب كردهام و ديگر باز نمىگردم. امير المؤمنين عليه السّلام از خداى عزّ و جل خواست كه آفتاب را بازگرداند، حق تعالى هفتاد هزار فرشته با هفتاد هزار زنجير آهنى به طرف خورشيد فرستاد، فرشتگان زنجيرها را در گردن خورشيد انداخته و آن را به رو كشاندند تا با نورى درخشان و صاف برگشت و حضرت نمازشان را خواندند آنگاه همچون ستارگان فرو رفت و اين است علّت تأخير نماز عصر آن حضرت
|
نکته ها وپیامها |
تمرد خورشید از امر حجه خدا با عقاید امامیه سازگار نیست مگر برای اینکه عظمت رد الشمس امیر مومنان به گونه ای دیگر مشخص شود . که بر گرداندن خورشید توسط آن حضرت کار ساده ای نبود و فرشتگان زیادی برای جابه جایی خورشید در خدمت امیر مومنان ع بودند وگرنه حضرت با یک اشاره او را بر می گرداند |