-
امام على عليه السلام :
لَو يَعلَمُ المُصَلّى ما يَغشاهُ مِنَ الرَّحمَةِ لَما رَفَعَ رَأسَهُ مِنَ السُّجودِ؛ اگر نمازگزار بداند تا چه حد مشمول رحمت الهى است هرگز سر خود را از سجده بر نخواهد داشت. غررالحكم، ج 5، ص 116، ح 7592
-
پيامبر صلى الله عليه وآله :
صَلاةُ اللّيلِ مَرضاةٌ لِلرَّبِّ وَ حُبُّ المَلائِكَةِ وَ سُنَّةُ النبياءِ وَ نورُ المَعرفَةِ وَ اَصلُ اليمانِ وَ راحَةُ البدانِ وَ كَراهيَةٌ لِلشَّيطانِ وَ سِلاحٌ عَلَى العداءِ وَ اِجابَةٌ لِلدُّعاءِ وَ قَبولُ العمالِ وَ بَرَكَةٌ فِى الرِّزقِ؛ نماز شب، موجب رضايت پروردگار، دوستى فرشتگان، سنت پيامبران، نور معرفت، ريشه ايمان، آسايش بدنها، مايه ناراحتى شيطان، سلاحى بر ضدّ دشمنان، مايه اجابت دعا، قبولى اعمال و بركت در روزى است. ارشاد القلوب، ج 1، ص 191
-
رسول اكرم صلى الله عليه و آله :
اَوَّلُ الوَقتِ رِضوانُ اللّه وَوَسَطُ الوَقتِ رَحمَةُ اللّه وَآخِرُ الوَقتِ عَفوُ اللّه ؛ نماز در اول وقت خشنودى خداوند، ميان وقت رحمت خداوند و پايان وقت عفو خداوند است. سنن الدار قطنى، ج 1، ص 201، ح 974
-
پیامبراکرم صلي الله عليه و اله و سلم :
الصلوه ، معراج المؤمن نماز، معراج مؤمن است. کشف الاسرار، ج ۲، ص .۶۷۶ سرالصلوه ، ص ۷، اعتقادات مجلسی ، ص ۲۹
-
پیامبراکرم صلي الله عليه و اله و سلم :
موضع الصلوه من الدین کموضع الرأس من الجسد جایگاه نماز در دین ، مانند جایگاه سر در بدن است. کنز العمال ، ج ۷، حدیث ۱۸۹۷۲
-
رسول اكرم صلى الله عليه و آله :
اَلصَّلاةُ مِفتاحُ كُلِّ خَيرٍ؛ نماز كليد همه خوبی هاست. الفردوس، ج 2، ص 404، ح 3796
-
امام صادق عليهالسلام :
صَلاةُ اللَّيْلِ تُحَسِّنُ الْوَجْهَ وَ تُحَسِّنُ الْخُلْقَ وَ تُطَيِّبُ الرِّيحَ وَ تَدُرُّ الرِّزْقَ وَ تَقْضِى الدَّيْنَ وَ تَذْهَبُ بِالْهَمِّ وَ تَجْلُو الْبَصَرَ؛ نماز شب، انسان را خوشسيما، خوشاخلاق و خوشبو مىكند و روزى را زياد و قرض را ادا مىنمايد و غم و اندوه را از بين مىبرد و چشم را نورانى مىكند. ثواب الأعمال، ص 42
-
امام صادق عليه السلام :
فَضلُ الوَقتِ الاوّلِ عَلَی الأخیر کَفَضل الاخرةِ عَلَی الدُّنیا. فضیلت خواندن نماز در اول وقت نسبت به تأ خیر انداختن آن، مثل فضیلت آخرت بر دنیاست. بحارالأنوار، ج 82، ص 359
-
پیامبراکرم صلي الله عليه و اله و سلم :
الصلوه نور المؤمن نماز نور مؤمن است. شهاب الاخبار، ص .۵۰ نهج الفصاحه ، ص ۳۹۶
-
رسول اكرم صلى الله عليه و آله :
لا تَزالُ اُمَّتى بِخَيرٍ ما تَحابّوا وَاَقامُوا الصَّلاةَ وَآتَوُا الزَكاةَ وَقَروا الضَّيفَ... ؛ امّتم همواره در خير و خوبى اند تا وقتى كه يكديگر را دوست بدارند، نماز را برپا دارند، زكات بدهند و ميهمان را گرامى بدارند... امالى طوسى، ص 647، ح 1340
■ اذان از منظر مذاهب خمسه
پایاننامه . وزارت علوم، تحقیقات و فناوری - دانشگاه جامعه المصطفی العالمیه - دانشکده الهیات و معارف اسلامی . 1384 . کارشناسی ارشد
موضوع: علوم انسانی
استاد راهنما: علی رحمانی سبزواری | استاد مشاور: محمد حسن مهدوی مهر | دانشجو: محمد کاظم ناصری
در این تحقیق موضوع اذن و اقامه از دیدگاه فقهای امامیه و اهل سنت مورد تحقیق و بررسی قرار گرفته است رساله حاضر که در سه فصل تنظیم شده است: در فصل اول ابتدا به معنی اذان و اقامه و الفاظ مستعمل در قرآن به معنی اذان پرداخته شده سپس زمان و مکان و کیفیت تشریع اذان، ادله فریقین مورد تحلیل و بررسی قرار گرفته است، در نتیجه ثابت کردیم که اذان و اقامه از طرف خدای سبحان تشریع گردیده و هیچ انسانی در تشریع آن دخالتی نداشته است. روایاتی که در منابع اهل سنت نشان میدهد که اذان به عبدالله بن زید در خواب الهام شده و پیامبر آنرا از او گرفته از نظر سند و دلالت ضعیف و بی پایه است در آخر این فصل از تعداد فصول اذان و اقامه نیز بحث شده است. فصل دوم که شامل سه گفتار میباشد. در گفتار اول شهات ثالثه موضوع بحث و بررسی میباشد. نتیجه گفتار اول این میشود که این فصل در قرن اول هجری در زمان خود پیامبر در مدینه گفته میشد مشهور علماء شیعه این فصل را جزء اذان و اقامه نمیدانند. ولی گفتن آنرا به قصد قربت جایز، بلکه به قصد امتثال عمومات مستحب میدانند. در گفتار دوم حی علی خیر العمل از نظر فقهای شیعه و سنی بررسی شده است. نتیجه این میشود: که این فصل از ابتدا تشریع جزء اذان و اقامه بوده و در عصر پیامبر و ابوبکر و آغاز خلافت عمر در اذان ها گفته میشد. بعدا بدستور عمر به بهانه اینکه مردم بجای جهاد به سوی نماز روی می آورد از اذان حذف شده و اما ائمه اهلبیت تا آخر عمر آنرا ترک نکردند. گفتار سوم در موضوع تتویب پرداخته است، ابتدا آغاز ورود آن را در اذان صبح مورد قرار داده است. غالب اهل سنت گفتن آنرا مستحب میدانند. اما تمام شیعیان به تبع امامان معصوم شان آنرا بدعت میدانند. برخی از فقهای بزرگ اهل سنت مانند: ابوحنیفه، شافعی، مالک .... نیز به بدعت بودن آن تصریح کرده اند. بدین جهت که این جمله در زمان رسول خدا و در زمان ابوبکر نبود، بلکه در زمان خلیفه دوم به اذان افزوده شد. فصل سوم: ابتدا فرق بین اذان اعلام و اذان نماز را بیان میکند پس از آن بیان محتوا، مفهوم و فلسفه اذان از دیدگاه ائمه اطهار میپردازد. در ادامه پاداش و اثرات فراوان که برای اذان نقل شده ذکر میکند. در آخر سنن و مستحبات اذان را نقل میکند.