-
رسول اكرم صلى الله عليه و آله :
لا تَزالُ اُمَّتى بِخَيرٍ ما تَحابّوا وَاَقامُوا الصَّلاةَ وَآتَوُا الزَكاةَ وَقَروا الضَّيفَ... ؛ امّتم همواره در خير و خوبى اند تا وقتى كه يكديگر را دوست بدارند، نماز را برپا دارند، زكات بدهند و ميهمان را گرامى بدارند... امالى طوسى، ص 647، ح 1340
-
پیامبراکرم صلي الله عليه و اله و سلم :
الصلوه ، معراج المؤمن نماز، معراج مؤمن است. کشف الاسرار، ج ۲، ص .۶۷۶ سرالصلوه ، ص ۷، اعتقادات مجلسی ، ص ۲۹
-
رسول اكرم صلى الله عليه و آله :
اَلصَّلاةُ مِفتاحُ كُلِّ خَيرٍ؛ نماز كليد همه خوبی هاست. الفردوس، ج 2، ص 404، ح 3796
-
پیامبراکرم صلي الله عليه و اله و سلم :
الصلوه نور المؤمن نماز نور مؤمن است. شهاب الاخبار، ص .۵۰ نهج الفصاحه ، ص ۳۹۶
-
امام على عليه السلام :
لَو يَعلَمُ المُصَلّى ما يَغشاهُ مِنَ الرَّحمَةِ لَما رَفَعَ رَأسَهُ مِنَ السُّجودِ؛ اگر نمازگزار بداند تا چه حد مشمول رحمت الهى است هرگز سر خود را از سجده بر نخواهد داشت. غررالحكم، ج 5، ص 116، ح 7592
-
پيامبر صلى الله عليه وآله :
صَلاةُ اللّيلِ مَرضاةٌ لِلرَّبِّ وَ حُبُّ المَلائِكَةِ وَ سُنَّةُ النبياءِ وَ نورُ المَعرفَةِ وَ اَصلُ اليمانِ وَ راحَةُ البدانِ وَ كَراهيَةٌ لِلشَّيطانِ وَ سِلاحٌ عَلَى العداءِ وَ اِجابَةٌ لِلدُّعاءِ وَ قَبولُ العمالِ وَ بَرَكَةٌ فِى الرِّزقِ؛ نماز شب، موجب رضايت پروردگار، دوستى فرشتگان، سنت پيامبران، نور معرفت، ريشه ايمان، آسايش بدنها، مايه ناراحتى شيطان، سلاحى بر ضدّ دشمنان، مايه اجابت دعا، قبولى اعمال و بركت در روزى است. ارشاد القلوب، ج 1، ص 191
-
رسول اكرم صلى الله عليه و آله :
اَوَّلُ الوَقتِ رِضوانُ اللّه وَوَسَطُ الوَقتِ رَحمَةُ اللّه وَآخِرُ الوَقتِ عَفوُ اللّه ؛ نماز در اول وقت خشنودى خداوند، ميان وقت رحمت خداوند و پايان وقت عفو خداوند است. سنن الدار قطنى، ج 1، ص 201، ح 974
-
پیامبراکرم صلي الله عليه و اله و سلم :
موضع الصلوه من الدین کموضع الرأس من الجسد جایگاه نماز در دین ، مانند جایگاه سر در بدن است. کنز العمال ، ج ۷، حدیث ۱۸۹۷۲
-
امام صادق عليه السلام :
فَضلُ الوَقتِ الاوّلِ عَلَی الأخیر کَفَضل الاخرةِ عَلَی الدُّنیا. فضیلت خواندن نماز در اول وقت نسبت به تأ خیر انداختن آن، مثل فضیلت آخرت بر دنیاست. بحارالأنوار، ج 82، ص 359
-
امام صادق عليهالسلام :
صَلاةُ اللَّيْلِ تُحَسِّنُ الْوَجْهَ وَ تُحَسِّنُ الْخُلْقَ وَ تُطَيِّبُ الرِّيحَ وَ تَدُرُّ الرِّزْقَ وَ تَقْضِى الدَّيْنَ وَ تَذْهَبُ بِالْهَمِّ وَ تَجْلُو الْبَصَرَ؛ نماز شب، انسان را خوشسيما، خوشاخلاق و خوشبو مىكند و روزى را زياد و قرض را ادا مىنمايد و غم و اندوه را از بين مىبرد و چشم را نورانى مىكند. ثواب الأعمال، ص 42
■ حجابهای عرفانی و مقدمات و ارکان نماز از دیدگاه امام خمینی
پایاننامه . سایر - پژوهشکده امام خمینی (ره) و انقلاب اسلامی . 1388 . کارشناسی ارشد
موضوع: هنر و علوم انسانی > عرفان
استاد راهنما: بیوک علیزاده | استاد مشاور: هادی وکیلی | پدیدآور: نرجس خاتون سازندگی
در عرفان اسلامی اولین قدم در سیروسلوک معنوی، شناخت موانع وحجاب ها و راه خرق وعبور از آنهاست. آنگونه که می توان ادعا کرد ؛عرفان یا مقدمه ای برای رفع حجاب بین انسان وخداست ویا نتیجه وفروع آن. در آیات قرآن کریم و روایات ائمه معصومین علیهم السلام این بحث مهم مطرح شده و انواع حجابهایی که میان خداوند و مخلوقات او وجود دارد مورد بررسی قرار گرفته است. اما وجه مشترکی که در آیات و روایات به چشم می خورد آن است که حجاب از جانب پروردگار سبحان نیست؛ این مائیم که بواسط? محدود بودن خود در حجاب ها گرفتار گشته ایم. برخی از این حجاب ها بخاطر طبیعت و جسم مادی هر بنده ای است؛ برخی دیگر به خاطر گناهان و عصیانهای اوست و برخی دیگر از این حجاب ها که رقیق و لطیف و نورانی اند؛ همچون آینه ای، حقیقت را به ما نشان می دهند . بسیاری از عرفا در آثار خود بحث حجاب های عرفانی را مطرح کرده ودرباره مفهوم ،علت،انواع وتعداد حجب نظراتی را بیان کرده اند. در باب مفهوم حجاب همه عرفا متفق القولند آن چیز که مارا از خداوند دور می کند و از یاد و ذکر او غافل می سازد حجاب میان عبد و پروردگارش است. اما در جواب این سئوال که سرچشمه این حجب از کجا نشأت می گیرد می توان چند عامل را مطرح کرد : برخی تنزل روح را که سبب تعین و حدود می شود علت حجاب می دانند. برخی دیگر عوالم باطنی ای که تو در توی یکدیگر قرار گرفته اند را علت حجابها دانسته اند و برخی نیز کاستی ها و زشتیهای اخلاقی را پرده و مانعی در مقابل پروردگار می دانند. در باب تعداد حجب نیز اعداد مختلفی ذکر شده است. اما این اعداد هیچ تعارضی با یکدیگر ندارند و تفاوت به اجمال و تفصیل و کلی و جزئی است. همچنین عرفا انواع مختلفی از حجب رانام برده اند اما در اغلب آثار این حجب در دو عنوان حجب نورانی و ظلمانی خلاصه شده است امام خمینی رحمه الله علیه نیز در آثار خود حجاب را به حجب نورانی وظلمانی تقسیم کرده واولین قدم در سیر و سلوک معنوی را شناخت موانع و حجب ظلمانی و خرق و عبور از آنها دانسته و قدم دیگر را شناخت حجب نورانی وکنار زدن آنان از پیش روی سالک معرفی می کنند. حجب نورانی از جمله واژه های رمزی عرفان است، چراکه از جهتی نورند و « مظهر غیر» و از جهتی دیگر حجاب و مانعی در راه رسیدن به حضرت حق تبارک و تعالی به شمار می روند و از این رو می توان آنان را نور سیاه نامید. از منظر امام راحل ،راه کشف این حجب نیز ذکر نام خداوند سبحان ، تقوای الهی وعشق وتوجه و عنایت به آیات پروردگار سبحان است. حضرت امام در بحث حجاب به فطرت محجوبه اشاره کرده ومعتقدند فطرت انسانی که بر نقشه جمال تام و کمال مطلق و با دست قدرت الهی سرشته شده و وسیله عروج انسان به اوج کمال و سعادت ابدی است؛ اگر در پرده های ظلمانی طبیعت مستور شود منشأ همه صفات ناشایست و رفتارهای ناپسند خواهد شد وبا سپاهیان خود که عبارتند از کفر،جهل،یاس، غضب،کبر،جزع،حرص و استکبارو . . . انسان را به نقص مطلق کشانده و او را دچار بزرگترین خسرانها می کند . از منظرامام خمینی جهت گیری سیر و سلوک در تاویل آیات قران کریم نیز جایگاه محوری دارد. ایشان معتقدند کسی که خواهان بهره برداری از معارف قرآن است باید قلب خود را از آلودگی ها پاک کند و از کثافات عالم طبیعت خالی سازد تا بتواند از مواعظ پروردگار در آیات قران کریم بهرمند گرددو مادامی که انسان در حجاب است نمی تواند به قرآن که مصداق نور است نظر اندازد. نماز معراج قرب پروردگار است و برای رسیدن به این جایگاه، باید حجابها و موانع مسیررا برداشت. آن چنانکه سالک برای رسیدن به این هدف ،در طهارت، حجابهای معصیت و آلودگی و خودبینی را خرق می کند و در اذان و اقامه حجاب طبیعت و حجاب تعینات خلقیه و حجاب کثرت افعالی را کنار می زند و در تکبیرات افتتاحیه حجب سبعه را خرق می کند و در قرائت حجاب انانیت و حجاب حامدیت و همچنین حجاب بزرگ فطرت و حجایهای تعینات و تقیدات را کنار می زند. و در رکوع از حجاب وقوف و حجاب اسماء و صفات عبور می کند و در سجده دیگر حجابی از غیب و شهادت را پیش روی خود نمی بیند و عالم را به وجود حقانی مشاهده می کند. و در تشهد و سلام از جنبه یلی الخلقی و جهات باطله مظلمه اشیاء بیزاری می جوید و از خداوند می خواهد که او را از حجب کثرات در امان دارد. و در تکبیرات اختتامیه به تجلیات حق اشاره می کند و عدم احتجاب را به قلب خود یادآوری می کند.