-
رسول اكرم صلى الله عليه و آله :
لا تَزالُ اُمَّتى بِخَيرٍ ما تَحابّوا وَاَقامُوا الصَّلاةَ وَآتَوُا الزَكاةَ وَقَروا الضَّيفَ... ؛ امّتم همواره در خير و خوبى اند تا وقتى كه يكديگر را دوست بدارند، نماز را برپا دارند، زكات بدهند و ميهمان را گرامى بدارند... امالى طوسى، ص 647، ح 1340
-
امام صادق عليهالسلام :
صَلاةُ اللَّيْلِ تُحَسِّنُ الْوَجْهَ وَ تُحَسِّنُ الْخُلْقَ وَ تُطَيِّبُ الرِّيحَ وَ تَدُرُّ الرِّزْقَ وَ تَقْضِى الدَّيْنَ وَ تَذْهَبُ بِالْهَمِّ وَ تَجْلُو الْبَصَرَ؛ نماز شب، انسان را خوشسيما، خوشاخلاق و خوشبو مىكند و روزى را زياد و قرض را ادا مىنمايد و غم و اندوه را از بين مىبرد و چشم را نورانى مىكند. ثواب الأعمال، ص 42
-
رسول اكرم صلى الله عليه و آله :
اَوَّلُ الوَقتِ رِضوانُ اللّه وَوَسَطُ الوَقتِ رَحمَةُ اللّه وَآخِرُ الوَقتِ عَفوُ اللّه ؛ نماز در اول وقت خشنودى خداوند، ميان وقت رحمت خداوند و پايان وقت عفو خداوند است. سنن الدار قطنى، ج 1، ص 201، ح 974
-
پیامبراکرم صلي الله عليه و اله و سلم :
موضع الصلوه من الدین کموضع الرأس من الجسد جایگاه نماز در دین ، مانند جایگاه سر در بدن است. کنز العمال ، ج ۷، حدیث ۱۸۹۷۲
-
پیامبراکرم صلي الله عليه و اله و سلم :
الصلوه ، معراج المؤمن نماز، معراج مؤمن است. کشف الاسرار، ج ۲، ص .۶۷۶ سرالصلوه ، ص ۷، اعتقادات مجلسی ، ص ۲۹
-
امام صادق عليه السلام :
فَضلُ الوَقتِ الاوّلِ عَلَی الأخیر کَفَضل الاخرةِ عَلَی الدُّنیا. فضیلت خواندن نماز در اول وقت نسبت به تأ خیر انداختن آن، مثل فضیلت آخرت بر دنیاست. بحارالأنوار، ج 82، ص 359
-
رسول اكرم صلى الله عليه و آله :
اَلصَّلاةُ مِفتاحُ كُلِّ خَيرٍ؛ نماز كليد همه خوبی هاست. الفردوس، ج 2، ص 404، ح 3796
-
پیامبراکرم صلي الله عليه و اله و سلم :
الصلوه نور المؤمن نماز نور مؤمن است. شهاب الاخبار، ص .۵۰ نهج الفصاحه ، ص ۳۹۶
-
پيامبر صلى الله عليه وآله :
صَلاةُ اللّيلِ مَرضاةٌ لِلرَّبِّ وَ حُبُّ المَلائِكَةِ وَ سُنَّةُ النبياءِ وَ نورُ المَعرفَةِ وَ اَصلُ اليمانِ وَ راحَةُ البدانِ وَ كَراهيَةٌ لِلشَّيطانِ وَ سِلاحٌ عَلَى العداءِ وَ اِجابَةٌ لِلدُّعاءِ وَ قَبولُ العمالِ وَ بَرَكَةٌ فِى الرِّزقِ؛ نماز شب، موجب رضايت پروردگار، دوستى فرشتگان، سنت پيامبران، نور معرفت، ريشه ايمان، آسايش بدنها، مايه ناراحتى شيطان، سلاحى بر ضدّ دشمنان، مايه اجابت دعا، قبولى اعمال و بركت در روزى است. ارشاد القلوب، ج 1، ص 191
-
امام على عليه السلام :
لَو يَعلَمُ المُصَلّى ما يَغشاهُ مِنَ الرَّحمَةِ لَما رَفَعَ رَأسَهُ مِنَ السُّجودِ؛ اگر نمازگزار بداند تا چه حد مشمول رحمت الهى است هرگز سر خود را از سجده بر نخواهد داشت. غررالحكم، ج 5، ص 116، ح 7592
■ آیکونوگرافی نقش محراب در قالیچههای نماز
پایاننامه . وزارت علوم، تحقیقات و فناوری - دانشگاه هنر - اصفهان - دانشکده هنر . 1393 . کارشناسی ارشد
موضوع: هنر
استاد راهنما: بهار مختاریان | استاد مشاور: عبدالله احراری درمیان | دانشجو: آرزو مودی
قالیچههای محرابی بخشی از صدها گونه دستبافتهای هستند که در سرتاسر حوزه فرشبافی آسیا از آسیای صغیر، قفقاز و ایران تا آسیای میانه، افغانستان، ترکستان چین و ترکمنستان بافته میشوند. قالیچههای نماز دسته مهمی از قالیچههای محرابی هستند که گاه "قالیچه نماز" به شکل عنوانی کلی برای همه بافتههای محرابی به کار میرود. نقش محراب بافته شده بر روی بافتههای محرابی در مناطق مختلف یکسان نیست و در هر منطقه گونهای خاص از این نقش بافته میشود. تمرکز اصلی در این پایاننامه بر روی محراب به عنوان فرم اصلی در این دسته از بافتهها است و اهداف این پژوهش اول معرفی قالیچههای نماز و مراکز اصلی بافت آنها، دوم شناخت ویژگیهای خاص این بافتهها در هر کدام از این مناطق، سوم متمایز و مشخص نمودن شباهتها و تفاوتهای این قالیچهها و دستهبندی نقشها، چهارم بررسی ارتباط میان محراب در فضای معماری و محراب نقش شده بر قالیچهها و در آخر رسیدن به الگویی مشخص که بر نقشه و شکل طراحی این دسته از بافتهها حاکم است که برای رسیدن به این اهداف میبایست به این دسته از سوالات پاسخ داد که اول در کدام مناطق فرشبافی قالیچه نماز میبافند؟ دوم عناصر اصلی در طرح و نقش قالیچههای نماز کدامند؟ سوم چه ویژگیهای مشترک و متفاوتی میان محراب نقش شده در این قالیچهها وجود دارد؟ چهارم چه ارتباطی بین محراب فرش و محراب در فضای معماری وجود دارد؟ و پنجم چگونه الگویی را میتوان بر نقشه و طرح قالیچههای نماز یافت؟ روش به کار رفته در این پایاننامه آیکونوگرافی برمبنای رویکرد اسطورهشناسی تطبیقی است که پاسخگویی به سوالات این پایاننامه و رسیدن به اهداف در نظر گرفته شده در قالب این روش انجام خواهد شد. آیکونوگرافی روشی است که تنها به خود اثر هنری بدون در نظر گرفتن هنرمند و خالق آن توجه میکند و اثر هنری را در بستر فرهنگی و با توجه به عناصری مانند دین، اسطوره، مذهب و زبان تحلیل و شرایط خلق آن را بررسی میکند. آنچه در پایان و پس از اتمام پژوهش به دست آمد نشان داد که تمام بافتههای محرابی را نمیتوان در یک گروه خاص با عنوان قالیچه نماز جای داد و میبایست قائل به وجود چند گروه متفاوت از بافتههایی بود که نقش محرابی دارند و از نظر اندازه و کاربرد متمایز از گروه دیگر است. محراب نقش شده بر روی این دسته از بافتهها نیز در نُه گروه متفاوت جای میگیرند که هر گروه محرابی با شکل، تعلقات و تزئیناتی متفاوت از گروه دیگر دارد. از بین نُه دسته محراب تفکیک شده یک گروه بر اساس روش آیکونوگرافی مورد تجزیه و تحلیل قرار میگیرد و ثابت میشود که دستهای از بافتههایی که آن فرم محراب خاص را که از بین نُه گروه انتخاب شده بود، دارند در بستری بافته میشوند که به انسان به عنوان موجودی دووجهی، یک وجه جسم و وجه دیگر روح، توجه میکند و معتقد به فنای بخش جسمانی و ادامه حیات بخش روحانی است. در این بستر فکری روح پس از مرگ و گذراندن مراحل مختلف به همان مبدأیی باز میگردد که دلیل و وجود حیات آن بوده و از آنجا آمده است.