ارسال کننده : نجمه روزیطلب
طرح : ایده پرداز: نجمه روزیطلب
بی تردید در صورت ترویج و نهادینه شدن بیش از پیش فرهنگ نماز در جامعه چالش و آسیب هاي فرهنگی
و اجتماعی کاهش یافته و موجب اصلاح اجتماعی و برخورداري از محیطی سالم و معنوي می شود. همه ي
کودکان و نوجوانان ، محتاج هدایتند و به یک برنامه ي صحیح زندگی نیاز دارند . این نیاز برآورده نمی شود
، مگر با پرورش حس مذهبی ، احیاء فطرت و فراهم نمودن زمینه هاي رشد و به کمال رساندن فضایل
اخلاقی آنها که نماز کامل ترین پاسخ به عالی ترین نیاز انسان است.
در دین ما نماز به عنوان ستون دین تلقی شده و ملاك ارزش آدمی و قبولی کلیه ي اعمال و فرائض دیگر
اوست و اگر درست اقامه گردد، به عنوان معراج مؤمن و رأس دین شمرده می شود،که نیاز به مداومت
ومحافظت دارد.
بدون تردید ،همه ي جوانان و نوجوانان، بالفطره استعداد پذیرش و انجام تکالیف مذهبی را دارند اما آنچه
مهم است ، چگونگی روش ها و ارائۀ شیوه هاي جذب آنها به سوي تکالیف مذهبی است .
نماز، تقدیم حمد و سپاس به درگاه خالق منان و کامل ترین پاسخ به عالی ترین نیاز انسان؛ فرصتی براي
یعنی کمال جویی است . یکی از اساسی ترین . » نماز « طراوت بخشیدن روح و پلی براي نیل به اوج کمال
مطلق و زینت بخش شخصیت و منش مؤمنان است ، تمدن، فرهنگ، زندگی و . » نماز « ، ارکان حیات
تحرك جوامع انسانی است.
اگرچه نماز داراي اهمیت فراوان است، اما برگزار کردن نماز به جماعت اهمیت بیشتر دارد، زیرا نمازجماعت
نمادي با ارزش از جامعه مطلوب اسلامی است که عناصري مانند رهبري، اتحاد و نظم را دربر می گیرد.
بنابراین، مطالعه نماز جماعت و حکمتهاي فراوانی که در آن نهفته، حایز اهمیت است. به همین دلیل، یکی
از مهمترین مسائلی که فکر دینداران جوامع گوناگون بشري را به خود جلب کرده، این مسئله است که
چگونه فرزندان جامعه را دیندار و نمازخوان کنند و آنها را از بهره هاي فراوان این ودیعه آسمانی پرنصیب
سازند. پرستش حقیقتی است که در همه موجودات عالم وجود دارد و موجودي در عالم نیست که پرستنده
حق نباشد. این حقیقت که گوشه هایی از رموز آن در عالم کشف و شهود براي عالمان راستین پدیدار گشته،
و اِن مِن شَیء اِلاّ یُسَبِّحُ بِحَمدِه وَ لکنْ لا « : در آیه شریفه 34 سوره بنی اسرائیل این گونه آورده شده است
» تَفْقَهُونَ تَسبیحَهُم
» موجودي نیست که تسبیح گوي خداوند سبحان نباشد، لکن تسبیح آن ها را متوجه نمی شود «
دکتر محسن ایمانی در مقالۀ خود می گوید: انجام عبادت در کودکی موجب ملکه شدن این رفتار در وجود
آنها می گردد و اگر بخواهیم افراد با عبادت خو بگیرند ، باید دورۀ کودکی را مغتنم بشماریم.
3
وي، نقش الگو ، تبلیغ صحیح ، تبشیر، تشویق ، تقویت ، تسهیل، تذکر و یاد آوري و نقش حمایتگري را در
آوردن کودکان به میدان عبادي، مؤثر می داند و می گوید : چون کودکان، بسیاري از حرکات و رفتارها را از
طریق تقلید کردن از دیگران می آموزند ؛ پس باید براي آموزش نماز، الگویی مناسب در معرض دید آنها قرار
دهیم و به این شعر سعدي استناد می کند که گفته :
بزرگی سرا سر به گفتار نیست
دو صد گفته چون، نیم کردار نیست
غلامحسن حیدري در مقاله ي خود آورده ، بهتر است براي جذب کودکان از این راهها استفاده نماییم :
استفاده از تشویق و تحسین . -
آمادگی عقیدتی، به این معنی که مربیان باید از کودکی و پیش از سن تکلیف ، دانش آموزان را در فرا -
گیري احکام و شرایط برپایی نماز یاري دهند و در زمان به وجود آمدن گرایش در آنان ، زمینۀ انجام عمل را
برایشان فراهم نمایند .
میانه روي ، که نماز نباید خسته کننده باشد. -
بیان آثار نماز براي کودکان که نماز باعث جلوگیري از غرور ، جلب رحمت پروردگار ، نزدیکی با خدا و... -
می شود.
بر پایی نماز جماعت باعث می شود که کودکان با دیدن نظم و انضباط و جمعیت دوستان خود، براي -
شرکت در نماز تشویق شده و کم کم به آن روي آورند.
آسان گیري در نماز ، از مواردي است که ایشان به آن معتقد است و بیان می دارد : باید طوري با کودك -
برخورد کرد که احساس جبر و خستگی نکند و نماز براي او رنج آور و کسل کننده نباشد . حتی اگر کودك
نماز را ترك کرد و حواسش پرت شد ، او را سرزنش نکنیم .
شاید هر متربی براي علاقه مند کردن دانشآموزانش از به جستجوي راهی تازه بپردازد،از منابع روانشناسی
و علمی استفاده کند اما براي من کافیست تا دست در صندوقچه خاطراتم کنم و فاتحهاي نثار روح
پدربزرگ از دست رفته ام و به یاد بیاورم روزهایی را که اولیا من با وجود نداشتن تحصیلات عالیه با صبر و
حوصله از تمام منابع روانشناسی و علمی استفاده کردند عاشق خدا بودن راو بندگی کردن را به ما آموختند.
4
خوب به یاد دارم شش سالم بود.روزهاي پنجشنبه و جمعه به خانه مادربزرگم میرفتیم،در نزدیکی خانه آن-
ها مسجدي قدیمی و باصفایی قرار داشت.
مادربزرگم براي من و خواهرم چادر نماز گلداري دوخته بود و وقتی آنها را به سر می کردیم همه فرشته
خطابمان می کردند و ما هم فکر میکردیم روي ابرها هستیم تمام اتاقشان را بالشت می چیدیند تا فرشته
ها روي ابرها بپرند و به زمین نیفتند .
پدربزرگم روزهایی که ما آن جا بودیم زودتر از همیشه به مسجد میرفت ؛مسجدي با درهاي بزرگ چوبی،
خادم مسجد انسان بسیار خاضعی بود با لبخند در را به روي ما میگشود دوستان پدربزرگ هم زودتر به
مسجد می آمدند آن ها هم با نوه هایشان. تا نیم ساعت مانده به اذان صداي خنده هاي ما بود که در حیاط
و شبستان مسجد می پیچید، بعد روحانی که مرد بسیار متین خوشرویی بود به مسجد میآمد و به ما بادام
میداد و از ما میخواست که قرعهکشی کنیم تا یک نفر پیش نماز شود ،قرعه که می انداختند پیش نماز
مشخص می شد، بعد یکی از بچه ها را که نماز خواندن بلد بود مکبر می شد و ما دو رکعت نماز می
خواندیم .
به ساعت اذان که نزدیک می شدیم مردم کم کم به مسجد وارد میشدند و روحانی براي نماز صبح با ما قرار
میگذاشت،باور کردنی نیست اما همهي ما بیتاب نمازهاي صبح بودیم، هیچکدام از ما بچهها نماز صبح
مسجد را از دست نمیدادیم.
معمولا افراد کمی براي نماز صبح به مسجد میآمدند اما جمعه ها صبح معمولا شلوغ میشد؛ چون پدر و
مادرها از شوقی که بچهها نشان میدادند به وجد می آمدند و خودشان هم با ما به مسجد روانه میشدند و...
تجربه کودکی من که ما حصل عشق بی قید و شرط اولیا من و صبوري ایشان در آموزش و علاقه مند کردنم
به مسایل دینی بیشک راه روشنی است که میتوان مطمئن در آن قدم برداشت تا کودکی را به کاري
علاقهمند کنیم ،عاشقی در جاي جاي خاطراتم نقش دارد،آنانی که اصول دین را به من آموختند و راه و رسم
مسلمانی را تنپوشم کردند فاقد تحصیلات آکادمیک بودند ،آنها براي بدست آوردن بهترین حاصل از
پرورش محصول زندگیشان و فقط عاشق بودند.
راه روشن در راه رسیدن به معبود داشتن عشقی بی قید و شرط است و بنابراین براي اینکه بتوانیم کودکان
را به عابدانی مخلص تبدیل کنیم؛ در درجه اول باید عاشق باشیم ،هم عاشق آموزنده ، هم آموزش و هم
نکته اي که می آموزیم و اگر یکی از ارکان این عشق ضعیف باشد مسلما نتیجه دلخواه کسب نخواهد شد.
5
چند سال پیش در روستایی که مردمانش مومن و خداترس بودند، مشغول به تدریس شدم .براي خواندن
نماز مغرب و اعشا به مسجد روستا میرفتم و با دانش آموزان هم قرار می گذاشتم تا آن ها به مسجد بیایند
.در همان روزهاي اول یکی از بزرگترهاي روستا موقع برپایی نماز جماعت بچه ها را ازصف بیرون گذاشت و
با این دلیل که نماز مقبول نمی شود ، بعد از دیدن این رفتار با بزرگان روستا جلسه اي در این رابطه تشکیل
دادم و از خاطرات خود تعریف کرده و از نیاز جامعه به داشتن انسانهاي مومن و صالح و از اینکه این عزیزان
چراغ راه روشنی مردم منطقه خویش هستند و چشم مردم به دهان ریش سفیدان است و خلاصه مطلب در
آخر خواسته شد که با کودکان در این خصوص مناسبتر رفتار شود، اما همگی برآشفتند و مرا شهري
خطاب کردند و به گمانشان من راه مستقیم به جهنم را برایشان به ارمغان آورده ام.
دستم کوتاه بود ،اما تصمیم گرفتم که نماز جماعت را در خانه ام با حضور بعضی از پدربزرگ ها و مادربزرگ
هایی که دنبال راه بهشت براي نسل خویش بودند برگزار کنم، بچه ها شوق عجیبی داشتند و مرتب از من
می پرسیدند که دوباره کی این کار را انجام میدهیم؟
تجربه اي ساده بود بر پایه تمام اصول روانشناسی و روانشناختی و علوم قرآنی استوار است .تعاملی که میان
این علوم براي رشد و پرورش کودکانی که لایق حیات طیبه در فرداي آرمانی هستند که ماحصل تعلیم و
تربیت اولیا و راهنمایی اندیشمندان و صاحبنظران امروز میباشد.
یکی از کارهاي که میتوان از آن بهره برد استفاده از افراد کهنسال است، بی شک امید زندگی با دعوتی که
مراکز آموزشی از آنان بهعمل می آورند دوباره دیده خواهد شد و با توجه به رابطه ي عاطفی که بین دانش
آموزان و پدربزرگ و مادربزرگهایشان وجود دارد، شوق کودکانمان نیز دیدنی خواهد ،با توجه به این که
این عزیزان به سبب داشت وقت آزاد بیشتر و تعامل این عزیزان براي پرورش نسلی معناگرا و خدا جو انتظار
میرود که همراهان خبرهاي براي نظام آموزش دینی و ترویج نماز براي ایجاد شهر امن و نزدیکی به مدینه
فاضله باشند.
انگاشت کوتاه ، روشن و ساده باشد تا نگره ما را به مقصود پرطمطراق برساند و توضیحات بیش ما را به
چالش سردرگمی تشخیص میان راه مستقیم و بیراهه نسپارد .
بزرگان و صاحبنظران چشم انداز روشن و بایدش همت ، همدلی و دلداگی ماست.