بررسی معانی و مخاطبان سلام نماز

■ بررسی معانی و مخاطبان سلام نماز

بررسی معانی و مخاطبان سلام نماز

بسم الله الرحمن الرحیم

بررسی معانی و مخاطبان سلام نماز [1]

طرح مسأله

همان‌گونه که در بخش تحلیل لغوی واژه‌ سلام‌ اشاره خواهد شد، پانزده معنای کـلی برای ایـن کلمه به دست آمده است. برپایه احکام شرعی یکی از ارکان نماز سلام است. در این رکن، نمازگزار در قالب سه فراز که فرازهای اول و دوم‌ آن مستحب و فرازپایانی واجب می‌باشد ابتدا به پیامبر اعظم(ص)سلام می‌فرستد، سپس بـر مـا(ضمیرمتکلم مع الغیر) و بندگان صالح خداوند و در فراز پایانی بر شما(ضمیر جمع حاضر) سلام می‌دهد. مساله نخست‌ مقاله‌ این‌ است که از بین پانزده معنای به دست آمده ازسـلام، کدام مـعنی با روح سلام نماز و هر یک از مخاطبان آن‌ سازگار‌ است‌ و مسالهدیگر که در پی پاسخگویی به آن‌ هستیم‌ این است که مخاطبان در فرازهای دوم و سوم نماز چه کسانی هستند.

مقدمه

سلام یکی از کلیدی‌ترین واژه‌های قرآن و دارای‌ مـعانی‌ و مـفاهیم بـسیار وسیع ومتنوع در گستره فرهنگ اسـلامی اسـت. این کـلمه‌ مبارک از جمله اسماء الهی و واژه تحیت در بین مسلمانان است که در قیاس با تحیت واژه‌های دیگر‌ ملل‌ و فرهنگ‌ها درنوع خود بی‌نظیر است. سلام بـه عـنوان رکـنی [2]از ارکان نماز و‌ بخش‌ پایانی این فریضه الهی، همانند سایر ارکـان و مـقارنات برخوردار از اسرار و نکته‌های بسیاری است کهبخشی از‌ آنها‌ بر‌ پایه روایات رسیده از پیامبر(ص)و ائمه معصومین توسط بسیاری ازآشنایان حقیقت نـماز‌ و اسـرار‌ الصـلوه نویسان بیان گردیده و مسلما راه تامل و درنگ بیشتر در این عرصه گشوده‌ و تـا‌ رسیدن به کمال معرفت مسیری طولانی در پیش است.

همان‌گونه که در آغاز سخن اشاره‌ گردید‌ سلام دارای معانی متعدد و وسیعی استکه بـیشتر آنـها در سـلامهای قرآنی نمود‌ یافته‌ است.

این که در بین این معانی و مفاهیم گوناگون کدام بـا حـقیقت سلام نماز پیوند‌ بیشتریدارد‌ و اینکه درباره فلسفه سلام نماز از بین آراء مختلف کدام رای به‌ صواب‌ نزدیکتر‌ واز درجـه اعـتبار بـیشتری برخوردار است ونهایتا اینکه مخاطبان سلام نماز در هر فرازچه کسانی‌ هستند‌ و چـه پیـامی بـه آنها عرضه می‌گردد، از جمله سوالات اساسی مطرحدرباره سلام‌ نماز‌ است‌ که با توفیق الهـی و بـا بـهره‌گیری از مجموعه احادیث و روایاتائمه معصومین و نکته‌های‌ ارزشمند‌ مطرح‌ شده درباره فلسفه و اسرار نماز؛برآنیم درحدبضاعت پاسـخهایی بـرای آنها بیابیم. ضمن آنکه‌ بررسی‌ تطبیق گونه بر روی مجموعه‌ایازاسرار الصلاۀ‌ها و کتابهایی که سعی کـرده‌اند درحـد خـود رازهایی از نماز‌ را‌ بیاندارند صورت خواهد گرفت.

نگاهی بر مهمترین مـعانی و مـفاهیم واژه سـلام بر پایه معتبر‌ ترین‌ فرهنگهای لغت

جهت رسیدن به مهمترین‌ معانی‌ و مفاهیم‌ واژه‌ سلام، نیاز‌ بود تا آنـچه فـرهنگهای لغت معتبر عربی‌ و فارسی درباره این واژه آسمانی ذکر کرده‌اند مورد بررسی و تحلیل قرار گـرفته‌ و بـا حـذف موارد مشابه جمع‌بندی دقیقی‌ در زمینه معانی واژه‌ سلام‌ صورت گیرد. بر همین اساس ابتدا نکات‌ گسترده‌ مـطرح شـده در کـتابهای لغت معروف لسان العرب(ج 12، ص 289)، مجمع البحرین(ج 6، ص 84)، کتاب‌ العین(ج‌ 7، ص 256)، تهذیب اللغه(ص 445)و آنچه مفسران‌ و لغـت‌ شـناسان عربی زبانی‌ نظیر‌ طریحی (ماده سلم)، زبیدی(ماده سلم)، ابن‌ قتیه(ج‌ 1، ص 239)، راغب(ماده سلم)، جفری(ص 258)، سیوطی(ج 1، ص 121)، خرمشاهی(ص 1206)، انصاف پور(ص 585)، دهخدا(ص13711)، ری‌شهری(ص 2571)، مصطفی(ص 1206)و بـسیاری دیـگر از‌ اهالی‌ لغت درکتابها و آثار خویش درباره‌ سلام‌ آورده‌اند وبیان‌ همه‌ آنها‌ درحـدی کـتابی گسترده خواهدبود، مورد‌ فیش برداری و طبقه‌بندی قرار گـرفت و بـا حـذف مشترکات در مجموع پانزده معنای مستقل برای‌ سلام‌ بـه دسـت آمد که به شرح‌ زیر‌ است.

1-سلامت، سلامتی از‌ تمامی‌ آفات، سالم، پاک و بری،

2-نامی از‌ نامهای خداوند،

3-عافیت، آرامش،

4-امنیت، ایمنی، در امان ماندن از یکدیگر،

5-مسالمت و آشتی،

6-درود و تهنیت،

7-خداحافظی، و تودیع،

8-بی‌اعتنایی توام با بزرگواری،

9-تسلیم شـدن و گـردن‌ نهادن،

10-سخن خالی از لغو، قول محکم و هدفمند،

11-نام درختی‌ بـزرگی‌ کـه‌ از‌ هر‌ نـوع‌ آفـتی در امـان است،

12-نام سنگی سخت است که از سستی در امـان و سـلامت است، سنگهای بزرگ وکوچک، سنگهای پهن،

13-اجازه گرفتن،

14-تعظیم و تکریم،

15-چوبی دراز مانند شاخه درخت.

بررسی معانی سلام‌ در نماز

همان‌گونه که در بخش قبلی گفته شـد، پانزده مـعنای کلی برای واژه سلام درفرهنگ‌های مختلف لغـت آمده، که از بین معانی ذکـر شـده باید بررسی کنیم کدام دسـته از مـعانی با روح‌ سلام‌ در نماز مناسبت و مطابقت دارد. در این زمینه با رجوع به مجموعه‌ای از منابع و کـتابهایی کـه در زمینه فلسفه و اسرار نماز نـگاشته شـده و در ایـن گفتار به مهمترین‌ نـکات‌ و مـباحث آنها اشاره می‌شود، ضمن بـیان بـرجسته‌ترین دیدگاه‌هادر جوانب گوناگون موضوع و جمع‌بندی مطالب، نتایج بررسی‌ها به طور خلاصه بیان خواهد شد. به همین خـاطر ابـتدا‌ درباره‌ معانی سلام نماز و مخاطبان‌ آنـ‌ مـهمترین نظرهاآورده شـده اسـت. . بی‌شک در ضـمن مباحث به نکاتی پیـرامون فلسفه و تاویل سلام درنماز و پیوندهای آن با معراج پیامبر اعظم(ص)اشاره خواهد شد.

الف-بررسی مهمترین‌ آراء و نظرها در‌ زمینه‌ معانی و مـفاهیم سـلام نماز

1-ملا حسین فیض کاشانی، امام خمینی(ره)شهید ثانی، حاج مـیرزا جـواد مـلکی تبریزی، آیت اله جـوادی آمـلی و برخی مولفان دیـگر در بـیان معنای سلام در نماز معنای امان را برگزیده‌اند و این‌ بر پایه حدیث معروفی منسوب به امام صادق(ع)در کتاب مصباح الشـریعه اسـت کـه می‌فرماید: « معنى السّلام في دبر كلّ صلاة، معنى الامان، اى من ادّى امر اللَّه و سنّة نبيّه صلّى اللَّه عليه و آله خاضعا له خاضعا منه، فله الامان من بلاء الدّنيا و براءة من عذاب الآخرة، و السّلام اسم من اسماء اللَّه تعالى، أودعه خلقه ليستعملوا معناه في المعاملات و الامانات و الانصافات، و تصديق مصاحبتهم فيما بينهم، و صحّة معاشرتهم، و ان اردت ان تضع السّلام موضعه، و تؤدّى معناه، فاتّق اللَّه و ليسلم منك دينك و قلبك و عقلك، ان لا تدنّسها بظلمة المعاصى، و لتسلم حفظتك ان لا تبرمهم و تملّهم و توحشهم منك بسوء معاملتك معهم، ثمّ صديقك ثمّ عدوّك، فاذا لم يسلم من هو الاقرب، فالابعد اولى، و من لا يضع السّلام مواضعه هذه، فلا سلام و لا تسليم، و كان كاذبا في سلامه و ان افشاه في الخلق‏»،

یعنی: معنای سلام در پایا‌ نماز‌ امان است یعنی هرکس امر خدا و سنت پیامبرش را باخشوع قلب به جای آورد، از بلای دنـیا در امـان است و از عذاب آخرت بر کنار و سلامنامی از نام‌های خدای‌ تعالی است که در میان خلق خود به ودیعت نهاده تا در داد وستد، نگاهداری امانات و روابط باهم و صـدق هـمنشینی و صحت آمیزش و معاشرتشانبه کار بـرند و اگـر خواهی‌ سلام‌ را در جای خود نهی و معنایش را ادا کنی، باید از خداپروانمایی و دین و عقل تو از تو در سلامت باشد و آنها را به تیرگی گناهان نیالایی وباید‌ فرشتگان‌ نگهبانت را در امان بـداری و آنـ‌ها را نیازاری و ملولشان نسازی و بـا رفـتارناشایست ایشان را از خود دور نسازی. سپس دوستت و آن‌گاه دشمنت باید از تو درامان‌ باشند‌ که هرکس که سلام را در این جایگاه‌ها ننهد او را نه سلام است و نه تسلیم و او در سلام خود درغگوست هرچند در میان مردم بدان تـظاهر کند.

2-حاج مـیرزا‌ ملکی‌ تبریزی نیز در زمینه معنای‌ امان‌ می‌نویسد: «از‌ این کلمات حکم سلام نمودن بر مردم را دریاب، آیا به کسی سلام نمودی، در حالیکه در دل سلامتی جمیع نعمتها یا بعضی از آنها‌ را‌ برای‌ او نمی‌خواهی. آیا این جز نفاق چـیز دیـگری هست. و آیا‌ مـی‌تواند‌ انسان در مقابل چنین سلامی توقع اجرا و ثوابی که خدا برای اینعمل معین نموده داشته باشد. هم‌چنین موقعیت سـلامت‌ را‌ به‌ پیامبر و ائمه در نماز وزیارات آنها درک کن»(همو، 368).

3-ملامحسن فیض‌ کاشانی در چاپ حدیث امـام صـادق(ع)می‌فرماید: «پس هرگاه سـالم نمانند حفظه اعمال تو که ایشان نزدیکترند به تو و نیستند‌ دورتر‌ ان‌ که دوست و دشمن می‌تواند باشد، به طـریق ‌اولی آنـان سالم نخواهند ماند، و‌ کسی‌ که وضعم کند سلام را به این وجه که ذکر شـد در مـحل خـود، هیچکس از دست او‌ سالم‌ نخواهدبود‌ و می‌باشد او کاذب در سلام خود، هرچند افشاء کند سلام را در‌ میان‌ خلق»(فیض کاشانی، 176).

4-در کتاب معانی الاخبار از عـبد اللّه بن فضل هاشمی نقل است که می‌گوید: «ازامام صادق(ع)درباره‌ معنای‌ سلام‌ پرسیدم، سلام نشانه ایـمنی و بیرونی رفتن ازنماز اسـت. گفتن فـدایت شوم چگونه، فرمود: «در گذشته مردم چنین‌ بودند‌ که چون کسی بر آنان وارد می‌شد و سلام می‌داد به این معنا بود‌ که‌ او‌ نیز از شر آنان در امان است. اما اگر در حال ورود سلام نمی‌کرد، از شر او‌ در‌ امان نبود و اگر آنـان نیز پاسخ نمی‌دادند از شرشان در امان نبود. این اخلاق‌ عرب‌ رواج‌ داشت. پس سلام نشانه خروج از نماز و آزاد شدن سخن گفتن قرار داده شده و این‌ نکته‌ را تامین می‌کندکه چیزی نتواند داخل نماز شود و آن را فاسد‌ کند، سلام‌ نامی‌ از نامهای خداوند اسـتکه نـمازگزار، خطاب به دو فرشته‌ای که از جانب خداوند بر او گمارده‌ شده‌اند‌ انجام‌ می‌دهد»(همانجا).

5-در کتاب بحار الانوار، از امام علی(ع)حدیثی نقل گردیده که دلیل گفتن: «(السلام علیکم‌ و رحمه اللّه و برکاته)در نماز را درخواست ترحم از جانب خداوندسبحان می‌دانند یعنی نـماز امـان شما‌ از‌ عذاب قیامت است»(مجلسی، 254/81).

6-آیت ا. . . جوادی آملی در این خصوص می‌نویسد: «تاویل سلام، همان موردرحمت قرار‌ گرفتن‌ از ناحیه خداوند است»(همو، 148). در سایر منابع یاد‌ شده‌ تعابیریشبیه‌ آنچه گفته شد دیده می‌شود.

ب-مخاطبان سلام

همان‌گونه که‌ می‌دانیم‌ سلام آخرین بـخش نـماز است که در سه فراز:

1-السلام علیک ایّها النبی و رحمه‌ اللّه و برکاته،

2-السلام علینا و علی‌ عباداله الصالحین،

3-السلام علیکم‌ و رحمۀ اللّه و برکاته، جلوه‌گر می‌شود.

فقها تنها‌ فراز‌ سوم یعنی گفتن: «السلام علیکم و رحمه اللّه و برکاته»را واجب دانسته و دو‌ مقام‌ دیگر را مستحب می‌دانند. بدون شک مجموعه‌ تـحلیلهایی کـه در زمـینه سلام‌ نماز‌ صورت گرفته ناظر بـر فـراز‌ سـوم‌ است که در این بخش چکیده‌ای از آنها راذکر می‌کنیم.

1-امام خمینی در رساله‌ نوین، مخاطب‌ سلام در«السلام علیکم و رحمۀ‌ اللّه‌ و برکاته»را فرشتگان یا‌ فرشته‌ صفتان نـقل کـرده‌اند و مـی‌فرماید، «از‌ آنجا که نماز در اسلام معراجو سفر روحانی شـخص بـا ایمان است در آخرین‌ رکعت‌ هر نماز بعد از تشهد، با رهبر‌ وپیشوایان، با‌ امت اسلامی‌ خود، با‌ همه‌ گروهها و احزاب صالح‌ و نیکوکار و بـا ارواح فرشتگان رابـطه روحی برقرار نموده آنها را در برابر خود احضار‌ می‌کنیم‌ و به آنـان سلاممی‌دهیم که: «بعد منزل‌ نبود‌ در‌ سفر‌ روحانی»(رساله‌ نوین، 100):

1-1-«السلام علیک ایها‌ النبی‌ و رحمه اللّه و برکاته»، یعنی: سلام و رحمت و برکتالهی بر تو ای پیغمبر!

1-2-«السلام علینا»، یعنی: سلام بر مـا. (که‌ بـا‌ هـم‌ هم عقیده بوده امت اسلامی وحزب اللّه‌ را‌ تشکیل‌ می‌دهیم. )

1-3-«و علی‌ عباد‌ اللّه الصـالحین»، یعنی: و سـلام بر همه بندگان نیکوکار خدا.

با این سلام خود را از فرقه سازی و حزب‌پرستی و خود بر تربینی دور می‌سازیم و به همه جـمعیت هایی کـه‌ در راه راسـتی و صلح و نیکوکاری گام بر می‌دارند درود می‌فرستیم.

1-4-«السلام علیکم و رحمه اللّه و برکاته»، سلام و رحمت و برکات خدا بـر شـما(فرشتگان یـا فرشته صفتان)باد.

و این سلام‌ ما‌ را از محدوده زمین و زمینیان خارج و با جهان ارواح و فرشتگان نیزارتباط می‌دهد. و پایـان دادن بـا سـلام به فرشتگان نتیجه نماز را می‌رساند که مسلمان چنانچه با توجه‌ و خشوع نماز بگزارد دارای خوی و خـصلت فـرشتگان خواهدشد تا جایی که به مقام فرشتگان می‌رسد و به آنان سلام می‌دهد(بی‌آزاد شیرازی، 100).

2-آیت ا. . . جوادی آمـلی‌ مـی‌فرمایند: «اصل(سلام)در‌ شـب معراج تمثل یافت. هنگامی که‌ پیامبر‌ خدا، در نماز شب معراج نشست و دستورهای تشهد و صلوات را اجـرا کـرد. توجهی کرد، ناگاه صفوف فرشتگان و پیامبران را حاضر دید!به او گفته شد: ای محمد‌ بر‌ آنان سلام کـن؛« فَقَالَ السَّلَامُ عَلَيْكُمْ وَ رَحْمَةُ اللَّهِ وَ بَرَكَاتُهُ فَأَوْحَى اللَّهُ إِلَيْهِ أَنَّ السَّلَامَ وَ التَّحِيَّةَ وَ الرَّحْمَةَ وَ الْبَرَكَاتِ أَنْتَ وَ ذُرِّيَّتُك‏»(کلینی، 486/3)گفت: سلامت و رحمت و برکات خداوند بر شما بـاد، خداوند بـه او وحی کرد: سلام، تحیت و رحمت‌ و برکات تو و دودمان تو هستید».

3-در کتاب علل الشرایع از امام صـادق(ع)درباره وجـوب سـلام در نماز سوال شد وایشان فرمود: « لِأَنَّهُ تَحْلِيلُ الصَّلَاةِ » سلام موجب رها کردن سلام است. مفضل بن عمرپرسید: پس بـرای‌ چـه‌ نـمازگزار با‌ اشاره به جانب راست سلام می‌دهد و به جانب چپاشاره نمی‌کند؟فرمود: زیرا فـرشته‌ای کـه نیکی ها را می‌نگارد، به طرف‌ راست گمارده شده و فرشته‌ای که بدی‌ها را می‌نویسد، به جانب چپ است‌ و نماز‌ از نیکی هاست کـه در آن بدی وجود ندارد، ازاین‌رو به جانب راست داده می‌شود نه چپ. پرسیدم پس برای چه گفته ‌‌نـمی‌شود«السلام‌ عـلیک»با این که فرشته جانب راست یک نـفر است، بلکه گفته مـی‌شود، «السلام عـلیکم؟»فرمود سلام به‌ صورت‌ جمع‌ [السلام علیکم]برای آن اسـتکه هـم به فرشته طرف راست سلام کرده باشد و هم به‌ فرشته جانب چپ، ولی فـضیلت طرف راسـت بر چپ با اشاره بـه راسـت تحقق مـی‌یابد. . . -سرانجام‌ مـفضل بـن عمر پرسید-برای‌ چه‌ بیرون آمدن از نـماز بـا صورت می‌گیرد؟فرمود: زیرا سلام، تحیت و درود بر آن دو فرشته است. سپس فرمود: در برپاداری نماز با حدود آن و رکـوع و سـجود وسلام، سلامت عبد از آتش دوزخ لحاظ شده، وچنانچه‌ در قـیامت، نماز بنده نمازگزار پذیرفته شود، سایر اعـمالش نـیز پذیرفته می‌شود. پس اگر نمازش سـالم بـاشد همه اعمالوی نیز سالم خواهد بود و اگر سالم نباشد و به او برگشت داده شود، سایر اعـمال شایسته او‌ نـیز‌ مردود خواهد بود(جوادی آملی، 148 بـه نـقل از عـلل الشرایع).

4-در کتاب نکته‌های نـاب از آیـت اللّه العظمی بهجت می‌خوانیم: «وقتی بـنده ازپیـشگاه مقدس حضرت حق باز می‌گردد، اولین چیزی که سوغات می‌آورد، سلام ازناحیه‌ اوست. در‌ دعای مسجد کـوفه مـی‌خوانیم: اللَّهُمَّ أَنْتَ السَّلَامُ وَ مِنْكَ السَّلَامُ وَ إِلَيْكَ يَعُودُ السَّلَامُ حَيِّنَا رَبَّنَا مِنْكَ بِالسَّلَام‏» (باقی زاده، 83 به نقل از بـحار الانوار)، یعنی: خداوندا تو خود سلامی و سلام‌ از‌ ناحیه توست و به سوی تو باز می‌گردد. پروردگاراما را به سلام از نـاحیه خـود تحیت‌گوی.

5-در کتاب سرود یکتاپرستی می‌خوانیم: «[نمازگزار پس از تشهد مـی‌گوید]: السلام علیک ایـها النـبی و رحـمه اللّه و بـرکاته؛سلام‌ و رحمت خدا بـر تـو ای‌ پیغمبر!بعدمی‌گوید: السلام‌ علینا‌ و علی عباد اللّه الصالحین؛سلام بر ما و بر همه بندگان نیکوکارخدا. مسلمان در هر نمازی پیوند دوسـتی بـا هـمه بندگان نیکوکار‌ خدا‌ را‌ به خود تلقین می‌کند. به عـبارت دیـگر، درود صـلح بـر بـندگان‌ نـیکوکار‌ و مسلمان را هر روز در نمازتکرار می‌کند. صلح و سلام بر بندگان صالح. بعد هم اگر کسانی اینجا هستند: السلام علیکم و رحمۀ‌ اللّه‌ و برکاته»(بهشتی، 27 و 28).

6-ملا احمد نراقی در کتاب معراج السعادۀ، در‌ میان برخی از آداب و اسرار نماز آورده است: «و چـون متوجه سلام دادن شوی باید خود را در حضور‌ سید‌ المرسلین‌ و ملائکه مقربین و بقیه انبیاء سابقین و ائمه طاهرین و کرام‌ الکاتبین‌ فرض کنی و همه ایشان را دردل خود حاضر سازی پس ابتدا سلام کنی بر پیغمبر‌ خود‌ کـه‌ سـالار همه و واسطه هدایت و ایمان است و بگویی«السلام علیک ایها النبی‌ و رحمه‌ اللّه»پس متوجه جمیع‌شوی و برایشان سلام کنی و زینهار که چون بازی‌کنندگان بدون حضور ایشان‌ دردل‌ خود‌ زبان به سلام نگشائی و چون مقتدای جماعتی بـاشی در سـلام خود ایشان را‌ نیزقصدنمایی‌ و چون متذکر این معانی گردی امید قبول نماز خود را داشته باش‌ و زینهار‌ که به غفلت و بازیچه داخل نماز نشوی و بعضی از بـزرگان در مـیان اسرار‌ نماز‌ گفته است کـه نماز نـمونه ایست از کیفیت حضور عرصه قیامت، پس باید آدمی در‌ نماز‌ متذکر‌ آن حالت گردد. پس اذان اشاره به صور دوم و زنده شدن مردگان است و اقامه به‌ جای‌ منادی پروردگار است که بـندگان را بـه موقف حضور می‌طلبد و ایـستادن رو‌ بـه‌ قبله‌ اشاره به ایستادن در حضور حضرت رب العزت به جهت پرسش اعمال و جواب و سوال‌ است. این عالم‌ بزرگ‌ در ادامه بیان خود با اشاره به قرار گرفتن انسان در عرصه‌ قیامت‌ و ذکر ارتباط هر یک از جلوه‌های نـماز بـا روز محشر درباره سلام می‌فرماید»(نراقی، 681-682).

7-شیخ بهایی در کتاب‌ جامع‌ عباسی درباره تسلیم نماز چنین آورده است: «در آنچه تعلق به تسلیم دارد و آن‌ هفده امر است پنج امر واجب و دوازده‌ امر‌ سنت است اما پنج امر واجب اول نـشستن‌ بـه‌ مقدار تـسلیم، دیم درنگ نمودن به آن مقدار، سیم گفتن السلام علیکم و رحمه اللّه و برکاته‌ چهارم، آنکه تسلیم را بعد از‌ فارغ‌ شدن از‌ تشهد‌ به‌ جاآوردن، پنجم آنـکه چنان گوید که خود‌ بشنود‌ اگرچه به تقدیر باشد و اما دوازده امـری که سـنت اسـت اول تورک‌ نمودن‌ به طریق تورک در تشهد دیم‌ کف ها را بر رانها‌ گذاشتن، سیم‌ انگشتان را به چسبانیدن چهارم‌ قصد‌ بـیرون ‌از نـماز کردن پنجم قصد سلام برانبیاء و ائمه و ملائکه و جمیع‌ مومنین انس و جن کردن‌ شـشم‌ قـصد‌ کـردن پیشنماز سلام‌بر مامومین در ضمن مومنین‌ هفتم‌ قصد کردن ما مومین سلام بر پیشنماز در ضـمن مومنین هشتم بلند گفتن پیشنماز سلام‌ را‌ نهم آهسته گفتن ماموم آن را‌ و منفرد مخیر‌ است‌ دهـم آنکه‌ پیشنماز و ماموم در‌ وقت سـلام دادن بـه جانب ابروی راست بر روی خود اشارات کنند یازدهم آنکه ماموم نوبت‌ دیگر‌ به جانب چپ سلام دهد اگر‌ در‌ جانب‌ چپ‌ اوشخصی‌ باشد و بعضی‌ دیوار‌ را در این مقام قایم مشخص داشته‌اند دوازدهم آنکه منفرد در وقـت سلام دادن به گوشه چشم‌ به‌ جانب‌ راست اشارت کند»(همو، 53-54).

8-شهید ثانی در خصوص مخاطبان‌ سلام‌ می‌نویسد، «چون‌ از‌ تشهد‌ فارغ‌ گشتی، خود را در حضور پیامبر گرامی و فرشتگان مقرب حاضر کن و بگو: «السلام علیک ایهاالنبی و رحمۀ‌اللّه و برکاته، السلام علینا و علی عـبادا اللّه الصـالحین»سپس پیامبر و دیگرپیامبران و امامان و فرشتگان که حساب اعمال ترانگاه می‌دارند. در دل حاضرنما وبگو: «السلام علیکم و رحمۀ اللّه و برکاته».

و چنان نباشد که زبان به خطاب بگشایی و مخاطب در ذهنت‌ حاضر‌ نباشد که دراین صورت از بیهوده کاران و بازیگران خـواه بـود. و چگونه خطاب شنیده شود وقتی که مخاطبی نباشد. اگر فضل خداوند و رحمت همه گیر و مهربانی کامل او در‌ پذیرفتن نمازی‌ که به واسطه بی توجهی ما از اصل و حقیقت خوش دور گشته است، نبود، چه می‌کردی؟گرچه ممکن است هـم اکـنون نیز پذیرفته نشده باشد و از‌ اوج قرب و وصول به درگاه‌ الهی‌ فرو افتاده باشد.

اگر پیش نماز عده‌ای هستی، در سلام نمازت علاوه بر آنان که گفتیم نمازگزارانی را نیز که به تو اقتدا کرده‌اند، در نـظر گـیر و آنـان‌ نیز باید در سلام‌ نمازشان‌ ترا‌ مـنظور داشـته باشند. پس چـون همین گونه که دانستی عمل نمودی وظیفه سلام نماز را ادا کرده باشی و فزونی اکرام الهی را سزاوار گشته‌ای»(نقل از جوادی آملی، 77).

9-ملا محسن فیض کاشانی نـیز مـی‌فرماید: «قال‌ بـعض‌ علمائنا: و اذا فرغت من التشهد فاحضر نفسک بحضرۀ سیدالمرسلین و المـلائکه المـقربین و قل: السلام علیک ایها النبی ورحمۀ اللّه و برکاته الی آخر التسلیم المستحب، ثم احضر فی ابلک النبی و بقیه‌ انبیاء‌ اللّه وائمته‌ والحفظۀ لک من المـلائکۀ المـقربین المـحصین لا عمالک و قل: السلام علیکم و رحمۀ اللّه و برکاته. و لا تطلق‌ لسانک بصیغۀ الخـطاب من غیر حضور المخاطب فی ذهنک فتکون منالعابثین‌ و اللاعبین، و‌ کیف یسمع الخطاب لمن لا یقصد لو لا فضل اللّه تعالی و رحمته الشـامله و رافـته الکـامله فی ‌‌اجتزائه‌ بذلک عن اصل الواجب و ان کان بعیدا عن تعالی و رحـمته الشـامله و‌ رافته‌ الکامله‌ فی اجتزائه بذلک عن اصل الواجب و ان کان بعیدا عن درجات القبور، منحطا عن اوج القرب‌ و الوصول، و ان کـنت امـاما لقـوم فاقصد هم بالسلام مع من تقدمک من‌ المقصودین و لیقصدوا هم الرد‌ علیک‌ ایـضا ثـم یـقصدوا مقصدک بسلام ثان، فاذا فعلتم ذلک فقد ادبتم وظیفه السلام و استخققتم من اللّه عزوجل مزید الاکرام، و اصل السـلام مـشترک بـین التحیه الخاصه و بین الاسم المقدس من اسماء اللّه تعالی‌ و المعنی هنا علی الاول ظاهر و علی الثانی یکوم مـستعارا فـی الخلق باذن اللّه تعالی ببتعادل بالسلام و الامان من العذاب اللّه تعالی لمن قام بحدود»(فیض کاشانی، المحجۀ البـیضاء، 393/1)که مـفهومی نـزدیک به سخنان پیش گفته‌ از‌ شهید ثانی دارد.

نتایج مقاله

1-معنای محوری سلام امان است، آن هم امان از خشم الهی در قیامت.

2-در سلام‌های نـماز، پیامبران اسـلام(ص)، امامان معصوم(ع)، بندگان صالح الهیو ملائکه مورد خطاب نماز گزاران قرار می‌گیرند.

3-در معنای نماز‌ علاوه‌ بـر مـفهوم امـان، معنای تحیّت و درود نیز خالی از وجه نیست.

کتابشناسی

1-قرآن کریم.

2-آملی، سید حیدر، انوار لحقیقۀ و اطوار الطریقۀ و اسرار الشریعه، قم، انتشارات نور علی نور، 1382 ه‍ ش.

3-ابن سلام، لغات القـبائل الواردۀ فـی القرآن‌ الکریم، به‌ کوشش عبد الحمید السید طلب کویت، 1404 ق1984/ م.

4-ابن فارس، احمد، معجم مقاییس اللغه، به کـوشش عـبد السـلام محمد هارون، بیروت. دار الجیل، [بی‌تا].

6-ازهری، محمد بن محمد، تهذیب اللغه، به کوشش عبد السلام محمد هارون و دیگران، قاهره، 1384 ق1964/ م.

7-انصاف پور، غلامرضا، فرهنگ‌ کامل‌ فـارسی، تهران، 1373‌ هـ‍ ش.

8-باقی زادهـ، رضا، نکته‌های ناب از‌ آیت‌ ا. . . العظمی‌ بهجت، تهران، انتشارات سفیر صبح، چاپ اول، 1382 ه‍ ش.

9-بهشتی، سید محمد حسین، سرود یکتاپرستی، تهران، بنیاد نشر آثـار و انـدیشه‌های شهیدآیت ا. . . دکتر بهشتی، چاپ پنجم، 1368 ه‍ ش.

10-جبل عاملی، زین الدین، اسرار‌ نماز، تهران، انتشارات‌ فراهانی، چاپ‌ اول، 1377 ه‍ ش.

11-جفری، آرتور، واژه‌های دخیل در قرآن مجید، ترجمه فریدون‌ بدره‌ای، تهران، 1385‌ هـ‍ ش.

12-جواد آمـلی، اسرار قلبی نماز، قم، مرکز نشر اسراء، چاپ دهم، 1386 ه‍ ش.

13-خرمشاهی، بهاء الدین، دانشنامه قرآن پژوهی، تهران، 1377 ه‍ ش.

14-خمینی، روح اللّه، رساله نـوین، با تـرجمه توضیح‌ عبد‌ الکریم‌ بی آزار شیرازی، تهران.

15-همو، آداب الصـلوه، تهران، موسسه تـنظیم و نشر آثار امام خمینی(ره)، چاپ هفتم، 1378 ه‍ ش.

16-دهخدا، علی اکـبر، لغت‌نامه دهـخدا، تهران، 1377 ه‍ ش.

17-راغب اصفهانی، مفردات ألفاظ القرآن الکریم، دمشق، دار القلم، [بی‌تا].

18-زیبدی، مرتضی، تاج العروس، قاهره، 1306 ه‍‌ ق.

19-شیخ بهایی، جامع‌ عباسی، تهران، کانون انتشارات عابدی.

20-طباطبایی سید محمد حـسین، المیزان فـی تفسیر القرآن، ترجمه سید محمد‌ بـاقر‌ مـوسویهمدانی، قم، 1377 ه‍ ش.

21-طریحی، فخر الدیـن، مجمع البـحرین، تهران، کتاب فـروشی مرتضوی، چاپ سوم، 1375 ه‍ ش.

22-عبد الباقی محمد فـؤاد، المعجم المـفهرس لألفاظ القرآن‌ کریم، قاهره، 1364‌ ه‍‌ ش.

23-غزالی، ابو حامد محمد، احیاء علوم الدین، ترجمه موید الدین محمد خـوارزمی، بهکوشش حـسین خدیوجم، تهران، انتشارات علمی‌ و فرهنگی، چاپ‌ سوم، 1372 ه‍ ش.

24-فراهیدی، خلیل بـن احمد، العین، قم، 1414 ه‍ ق.

25-فیض کاشانی، ملامحسن، تفسیر الصـافی، تهران، انتشارات الصـدر، چاپ دوم، 1415 ه‍ ق.

26-همو، ملامحسن، المحجۀ البیضاء‌ فی‌ تـهذیب‌ الاحـیاء، قم، دفتر نشر فرهنگ اسلامی، چاپ سوم، 1415 ه‍ ق.

27-همو، ملامحسن، نماز معراج انسان(ترجمه الصلوه)، با تاویلات عارف سبحانی شیخ حسن‌ عـلی‌ اصـفهانی، به اهتمام حسین حیدر خانی مـشتاقعلی، انتشارات مـروی، چاپ اول، 1373 هـ‍ ش.

28-فراهیدی، خلیل بن احمد، کتاب العـین، قم، انتشارات‌ هـجرت، چاپ‌ دوم، 1410‌ ه‍ ق.

29-قریشی، سید علی اکـبر، قاموس قـرآن کریم، تهران، دار الکتب الاسلامیه، چاپ ششم، 1371 ه‍ ش.

30-قرائتی، محسن، پرتوی از اسرار نماز، تهران، ستاد‌ اقامه‌ نماز، چاپ بیستم، 1381 ه‍ ش.

31-مجلسی، محمد باقر، بحار الانوار، تهران 1398 هـ‍ ش.

32-ملکی تـبریزی، حاج میرزا جواد، اسرار الصلوه، ترجمه‌ رضا‌ رجب‌ زادهـ، تهران، انتشاراتپیام آزادی، چاپ هفتم، 1376 هـ‍ ش.

پایان مقاله


[1].    «مجله پژوهش دینی » بهار و تابستان 1388 - شماره 18 (از صفحه 165 تا 176)

[2].   مراد از رکن،  اصطلاح فقهی آن نیست که در رساله‌های‌ توضیح‌ المسائل از آن سخن رفـته و بـر‌ مبنای‌ آنگفته‌اند: ارکان‌ نماز 5چیز است: نیّت،  تکبیرۀ الاحرام،  قام متصل به رکوع،  رکوع‌ و دو سجده نماز

این مطلب را به اشتراک بگذارید :
اشتراک گذاری در کلوب اشتراک گذاری در  فیس بوک اشتراک گذاری در تویتر اشتراک گذاری در افسران

نوع محتوا : مقاله
تعداد کلمات : 4413 کلمه
مولف : علی رضا صالحی
1394/6/3 ساعت 10:08
کد : 693
دسته : تفسیر نماز
لینک مطلب
کلمات کلیدی
نماز
تفسیر نماز
اسرار نماز
فلسفه نماز
واجبات نماز
حسن رضایی :
#1450
22:40:47 - 1400/4/15
سلام وسپاس بابت متن بسیار مفید وارزشمندتان.سلامت وسعادتمند باشید ان شاًالله
درباره ما
با توجه به نیازهای روزافزونِ ستاد و فعالان ترویج اقامۀ نماز، به محتوای به‌روز و کاربردی، مربّی مختصص و محصولات جذاب و اثرگذار، ضرورتِ وجود مرکز تخصصی در این حوزه نمایان بود؛ به همین دلیل، «مرکز تخصصی نماز» در سال 1389 در دلِ «ستاد اقامۀ نماز» شکل گرفت؛ به‌ویژه با پی‌گیری‌های قائم‌مقام وقتِ حجت الاسلام و المسلمین قرائتی ...
ارتباط با ما
مدیریت مرکز:02537841860
روابط عمومی:02537740732
آموزش:02537733090
تبلیغ و ارتباطات: 02537740930
پژوهش و مطالعات راهبردی: 02537841861
تولید محصولات: 02537841862
آدرس: قم، خیابان شهدا (صفائیه)، کوچۀ 22 (آمار)، ساختمان ستاد اقامۀ نماز، طبقۀ اول.
پیوند ها
x
پیشخوان
ورود به سیستم
لینک های دسترسی:
کتابخانه دیجیتالدانش پژوهانره‌توشه مبلغانقنوت نوجوانآموزش مجازی نمازشبکه مجازی نمازسامانه اعزاممقالات خارجیباشگاه ایده پردازیفراخوان های نماز