نماز در همه لحظات

■ نماز در همه لحظات

نماز در همه لحظات

بسم الله الرحمن الرحیم

نماز در همه لحظات

نویسنده: آيت الله حسين مظاهرى، به سوى حق،

تهیه کننده: مرکز تخصصی نماز.

 

نماز اول وقت، سفارش پيامبر اكرم صلي الله عليه و آله


به جوانان عزيز بايد گفت اگر نماز اول وقت با جماعت، مؤدب و با تعقيب در كارتان نباشد، نمي توانيد به جايي برسيد. در اين صورت نه خير دنيا و نه خير آخرت داريد. مرحوم صدوق رضوان الله عليه در ثواب الاعمال براي كسي كه نماز را سبك مي شمارد بيست و چهار عقوبت ذكر مي كند. توجه داشته باشيد كه اين بيست و چهار عقوبت براي كسي كه نماز نمي خواند نيست، بلكه براي كسي است كه نماز را سبك بشمارد.
قرآن شريف مي فرمايد چنين فردي گمراه است و نمي تواند در راه باشد.

« فَخَلَفَ مِن بعدهم خَلْفٌ اضاعُوا الصّلوةَ واتَّبَعوا الشهواتِ فَسَوْفَ يَلْقَوْنَ غيّاً.» (مريم / ۵٩)

غي در اينجا به معني گمراهي است و سوف نيز در اينجا سوف تحقيقي نظير « فسيري الله عملكم و رسوله و المؤمنون» است. يعني آنكه نماز را ضايع كند و بدون عذر آن را تا آخر وقت به تأخير بياندازد، يقيناً گمراه است و دست عنايت حق بر سرش نيست. مواظب باشيد نماز را سبك نشماريد، زيرا قرآن مي گويد واي بر كسي كه نماز را سبك بشمارد.

« فَوَيْلٌ لِلْمُصلّين. الَّذينَ هُمْ عَنْ صَلوتِهِم ساهُون.» (ماعون / ۵)

مي فرمايد واي به آن كسي كه ايمان در قلبش رسوخ نكرده است مي دانيد آن كيست؟ كسي كه سهل انگار در نماز باشد.
امام صادق عليه السلام مي گويد: سهل انگار در نماز معنايش اينست كه بدون عذر نماز را اول وقت نخواند، بلكه منظور كسي است كه وقتي خسته است، نماز را براي آخر وقت مي گذارد. فردي مي گفت: من مقدسم، براي اينكه هميشه نماز صبحم يك ركعتش اين طرف آفتاب و يك ركعتش آن طرف آفتاب است و قاعده من ادرك را من درك مي كنم. اين شخص اگر بخواهد سيرو سلوك كند غلط است و دروغ مي گويد.

نماز شب وسيله سير و سلوك


آنكه مي گويد ناد علي بخوان زيرا پدر هفت جد نماز است، شيطان بوده و اين سخن دروغ است. براي سير و سلوك بايد به:

« يا ايّها المزَّمِّلُ. قُمِ اللَّيْلَ اِلّا قَليلاً. نِصْفَهُ اَو انْقُص مِنْهُ قليلاً. اَوْزِدْ عليه و رَتّل الْقُرْانَ تَرْتيلاً.» (مزمل / ١ -4)

مقيد بود. مي فرمايد: اي پيغمبر بار گراني چون نبوت بر دوش تو آمده است. اگر بخواهي اين بار را حمل كني، بايد به وسيله ي نماز به خدا پناه ببري. نمازي كه در دل شب، يعني نصف از شب يا كمتر يا زيادتر باشد. آن اندازه كه بتواني بايد در دل شب راز و نياز با خدا داشته باشي.
اگر بخواهيد به جايي برسيد بايد به همه واجبات مخصوصاً به نماز اهميت بدهيد. اگر خانمي در حجاب سهل انگار باشد روشن است كه نمي تواند سير و سلوك كند، زيرا اين حركت او از شيطان است و به جايي نمي رسد. اگر خانمي با خويشان نزديكش بنشينند و بگويند و بخندند، و صورتش را نامحرم ببيند يا طوري باشد كه شهوت ديگران را تحريك كند، بعد هم بخواهد سير و سلوك كند، غلط است، زيرا او در خط شيطان بوده و حرف و حركت او شيطاني است. به امر واجب و مهمي كه بيشتر از ده آيه در قرآن راجع به آن آمده، يعني حجاب بايد اهميت بدهد و در مقابلش تلاطم دروني پيدا كند. بعضي اوقات ديده ام كه زن با عفتي كه پدر و مادرش حجاب را يادش داده اند، دختر كوچك خود را نيز اينچنين مقيد به حجاب بار آورده است. دختر پنج الي شش ساله اي كه اگر به ناگاه نامحرم او را ببيند مثل مار گزيده اي به خود مي پيچد كه چه شد؟ چرا صورت و موهاي سرم را نامحرم ديد؟ يك زن در مقابل حجاب بايد چنين باشد. يك زن و يك مرد مخصوصاً جوانان بايد در مقابل نماز چنين باشند.

سهل انگاري در انجام واجبات موجب سيه روزي انسان


به قول آن جوان دانشگاهي چه خوش نوشته بود كه يكي از روزهاي سياه من آن روزي بود كه از خواب بيدار شدم و ديدم آفتاب زده و نمازم قضا شده است. او راست مي گويد، روز سياه انسان آن روزي است كه در مقابل امر واجبي از واجبات خدا كوتاهي كند. روز سياه يك زن آن روزي است كه صورت او را نامحرم ببيند. روز سياه زن آن روزي است كه به واسطه ي لباسش يا صورتش جواني تحريك گردد. اين خانم خيال نكند كه روز خوش اوست، اين روز سياه اوست، ليكن نمي فهمد.
بحث ناقص و وقت ما نيز تمام شده است چند كلمه اي مصيبت حسين عليه السلام را بخوانم اين مكتب اين قيام به ما چه مي گويد؟ مي گويد اي جوان، در مقابل واجبات تلاطم دروني پيدا كن، در مقابل عبادت تلاطم دروني پيدا كن. شب عاشورا يعني روز تاسوعا و نزديك غروب است، حسين عليه السلام نزديك در خيمه نشسته و سر مبارك را بر زانوها نهاده و به خواب رفته استك قربان رأفتت حسينم، نه فقط براي حرّ دلش مي تپد، براي عمر سعد نيز دلش مي تپد، كه چرا تا اين حد كج شده است. لذا در مقابل مي خوانيم كه چند مرتبه با همين عمر سعد جلسه خصوصي داشت. حسين عليه السلام كجا و عمر سعد كجا؟ اما جلسه خصوصي مي گرفت تا ببيند آيا مي تواند اين فرد را از بيراهه به راه بياورد. در روز عاشورا حسين عليه السلام چند بار به گريه افتاد، اما اين گريه ها براي علي اصغر يا علي اكبرش نبود، بلكه براي گمراهي و جهالت دشمن اشك مي ريخت، رحمت حق متلاطم مي شد و حسين عليه السلام را به گريه در مي آورد كه چرا اين افراد بدينگونه عمل مي كنند و جهل مركب و فسق آنها را به جايي رسانده كه جمع شده اند تا پاره دل زهرا و اهلبيت ابي عبد الله را بشكند. تصور مي كنم كه عصر تاسوعا همين قضيه بوده و حسين عليه السلام براي دشمن غصه مي خورد، براي مردم پستي غصه مي خورد كه دسته دسته به سوي جهنم مي رفتند. به راستي آنها به كجا مي آيند؟ آيا براي كشتن ابي عبد الله الحسين عليه السلام مي آيند؟ ناگاه زينب مظلومانه در حالي كه بالاي سر برادرش ايستاده بود، لشگر دشمن را ديد كه رو به خيمه گاه هجوم آورد. مقاتل نوشته اند زينب دلش نمي آمد برادرش را بيدار كند، اما وقتي ديد لشگر هلهله كن مي آيد دست نوازش روي سر حسين اش گذاشت، او را بيدار كرد و گفت: حسينم لشكر دارد مي آيد. امام حسين برادرش ابوالفضل را در مقابل لشگر فرستاد كه چه خبر است؟ چيست؟ گفتند: شمربن ذي الجوشن آمده و دستور داده كه هم اينك كار را تمام كنيد. لذا يا جنگ يا تسليم.

تقاضاي مهلت از دشمن به خاطر نماز


جمله اي كه حسين دارد و همه ي ما، مخصوصاً جوانها بايد از آن درس گرفته و توبه و يقظه را از اين مكتب بياموزيم اين است، گفت: ابوالفضلم تو مي داني من رابطه با خدا و عبادت و نماز را دوست دارم پس برو و از اينها مهلت بگير تا من يك شب با خدا راز و نياز داشته باشم، نماز بخوانم و عبادت كنم.
ابي عبدالله اهلبيت خود را به صبر سفارش مي كند. ايشان در روز عاشورا يك مرتبه وداع نكرد. از مقاتل فهميده مي شود كه حسين عليه السلام به طرف ميدان مي رفت، اما مثل اينكه براي اهلبيتش نگران است، دو مرتبه بر مي گشت و مقاتل مي نويسد توصيه به صبر و به حلم مي كرد. توصيه مي كرد كه مواظب باشيد در مقابل دشمن بلند گريه نكنيد و التماس نكنيد. اما چه شده كه حالا خودش التماس مي كند و از دشمن مي خواهد كه يك شب مهلت بدهيد؟ براي چه؟ براي اينكه مي خواهم مكتبم را به جوانها بفهمانم، مي خواهم بفهمانم كه براي نماز و براي تقيد به ظواهر شرع آمدم. آمده ام تا عبادت را زنده و گناه را ريشه كن كنم. از اول شب تا به صبح خودش، اهلبيت و اصحابش زمزمه ها و عبادتها دارند.

نماز، پيام عاشورا


ظهر عاشورا شد، ظهر عاشورا مهياي نماز است. بسياري از اصحاب كشته شدند، يكي از اصحاب گفت: حسينم ظهر است، فرمودند: خوب، مگر چه شد؟ عرض كرد: دلم مي خواهد نمازي پشت سر شما بخوانم. بسياري از اصحاب مثل گل پرپر شده اند و اين صحابي اين را مي گويد خود مي داند ديري نمي پايد كه در گودال قتلگاه به خون مي غلطد، اما مي گويد: حسينم مي خواهم پشت سرت نماز بخوانم. در مقاتل مي خوانيم كه حسين تبسم كرد و خوشحال شد، بعد هم در حق او دعا مي كند، نمي گويد خدا تو را از شهداء حساب كند، بلكه مي گويد خدا تو را از نمازگزارها حساب كند. حضرت در صحنه كربلا نماز مي خواند تا با اين حركت نشان بدهد كه براي چه قيام كردند. اشهد انك قد اقمت الصلوة را نه فقط امام صادق عليه السلام مي گويد، بلكه روز عاشورا عملاً ابي عبدالله و اصحابش نشان داده و به نماز ايستادند.
مي گويند حبيب بن مظاهر كه پيرمرد نود ساله اي بود، در مقابل ابي عبدالله ايستاد و خود را سپر قرار داد. اما پستي به كجا مي رسد و خدا نكند انسان رذل بشود و عنايت حق و ولايت خدا از سرش برداشته شود. كار مي رسد به اينجا كه وقتي ابي عبدالله به نماز ايستاده حبيب بن مظاهر سپر حضرت قرار مي گيرد. در وسط نماز بدن ابي عبدالله را تيرباران كردند. اما اينها نماز مي خواندند. نماز اول تمام نشده بود كه حبيب بن مظاهر به روي خاك افتاد و در راه نماز شهيد شد. مي دانيد كه نگذاشتند نماز عصرش را بخواند. اصغرش را كشتند، اكبرش را كشتند، همه ي اصحاب و يارانش را كشتند، تير سه شعبه به قلب مباركش زدند، نگذاشتند نماز عصرش را بخواند. اما آيا تقيد به ظواهر شرع را از دست داد؟ خير، هرگز.

نماز عصر در قتلگاه


هلال بن نافع مي گويد: به گودال قتلگاه رفتم و ديدم مثل اينكه داماد به حجله رفته است، داغ علي اكبر بر دلش، اما برافروخته شده است. زيرا مكتب را نوشت و به جامعه ارائه داد. مي گويد: ديدم برافروخته شده، مثل اينكه زير لب چيزي راز و نياز مي كند، اما به قدري تشنه است كه صدايش جوهر ندارد. مي گويد: رفم جلو ببينم آقا دم مرگ چه مي گويد؟ ديدم دم مرگ مثل اينكه نماز عصرش را مي خواند.

« الهي رضا برضائك، صبراً علي بلائك لا معبود سواك» «رضي الله رضانا اهل البيت »

يعني خدايا، رضايت تو رضايت ما است و رضايت ما رضايت تو است. خدايا من در مقابل تو تسليم هستم، من عبدم و تو مولي، چه در مدينه و روي سينه پيغمبر باشم و چه در گودال قتلگاه باشم. با اين همه داغها باز هم رضا برضاك، صبراً علي بلائك، لا معبود سواك.

 

این مطلب را به اشتراک بگذارید :
اشتراک گذاری در کلوب اشتراک گذاری در  فیس بوک اشتراک گذاری در تویتر اشتراک گذاری در افسران

نوع محتوا : مقاله
تعداد کلمات : 1763 کلمه
مولف : آيت الله حسين مظاهرى،
1394/3/11 ساعت 11:22
کد : 490
دسته : اهمیت و جایگاه نماز
لینک مطلب
کلمات کلیدی
نماز
عبادت
اول وقت
نماز ظهر عاشورا
جوان و نماز
نماز شب
درباره ما
با توجه به نیازهای روزافزونِ ستاد و فعالان ترویج اقامۀ نماز، به محتوای به‌روز و کاربردی، مربّی مختصص و محصولات جذاب و اثرگذار، ضرورتِ وجود مرکز تخصصی در این حوزه نمایان بود؛ به همین دلیل، «مرکز تخصصی نماز» در سال 1389 در دلِ «ستاد اقامۀ نماز» شکل گرفت؛ به‌ویژه با پی‌گیری‌های قائم‌مقام وقتِ حجت الاسلام و المسلمین قرائتی ...
ارتباط با ما
مدیریت مرکز:02537841860
روابط عمومی:02537740732
آموزش:02537733090
تبلیغ و ارتباطات: 02537740930
پژوهش و مطالعات راهبردی: 02537841861
تولید محصولات: 02537841862
آدرس: قم، خیابان شهدا (صفائیه)، کوچۀ 22 (آمار)، ساختمان ستاد اقامۀ نماز، طبقۀ اول.
پیوند ها
x
پیشخوان
ورود به سیستم
لینک های دسترسی:
کتابخانه دیجیتالدانش پژوهانره‌توشه مبلغانقنوت نوجوانآموزش مجازی نمازشبکه مجازی نمازسامانه اعزاممقالات خارجیباشگاه ایده پردازیفراخوان های نماز