■ از بدن منفعل تا بدن فعال ، انقلابی که نماز ایجاد میکند

در بسیاری از سنتهای دینی، بدن نقش اندکی در ایجاد تجربهی معنوی انسان داشته و تنها به عنوان ابزاری برای انجام فرائض دینی تلقی میشود؛ اما در سنت اسلامی، بهویژه در نماز، بدن نقشی بسیار بنیادیتر دارد.
این نوشتار تلاش میکند نشان دهد که چگونه اعمال جسمانی در عبادت اسلامی نهتنها شیوهی انتقال معنا به خداوند هستند، بلکه راهی برای تقویت پیوند ما با خودمان و چشم انداز ادراک امر قدسیاند.
بخش اول: سیستمهای هوشمند ارتباط بدن و مغز و دیدگاه مرلوپونتی
مغز ما از دو مسیر اصلی با بدن در ارتباط است.
اول، سیگنالهای درونی (interoceptive) که از اندامهای حیاتی مانند قلب و معده میآیند و وضعیت داخلی بدن مانند گرسنگی، تشنگی یا خستگی را گزارش میکنند.
دوم، سیگنالهای پیرامون بدنی یا حرکتی (proprioceptive) که از ماهیچهها و مفاصل میآیند و موقعیت بدن در فضا را مشخص میکنند.
این دو سیستم با همکاری هم، تجربه ما از بدن خود و ارتباط با محیط را میسازند(داماسیو،۲۰۱۲).
مرلوپونتی، فیلسوف پدیدارشناس معتقد است بدن فقط یک ابزار نیست، بلکه ابزاری است که از طریق آن دنیا را تجربه میکنیم.
وقتی خسته میشوید، بدن شما به طور خودکار به دنبال جای نشستن میگردد - این دقیقاً همان چیزی است که مرلوپونتی آن را "ادراک بدنمند" مینامد: بدن ما پیش از تفکر آگاهانه، با محیط ارتباط برقرار میکند(مرلوپونتی،۲۰۱۲).
به نظر می رسد نماز با حرکات منظم خود، این سیستم ارتباطی را به کار میگیرد. هر بخش از نماز - از ایستادن تا سجده - مانند تمرینی است که هماهنگی بین سیگنالهای درونی و حرکتی را تقویت میکند.
مرلوپونتی این رابطه را "چشمانداز بدنمند" مینامد، یعنی بدن ما پنجرهای است که از طریق آن جهان را درک میکنیم. در نماز، این پنجره به سوی تجربهای عمیقتر از وجود گشوده میشود.
بخش دوم: نماز و ارتباط بدن و ذهن
تحقیقات علمی نشان دادهاند که مشکلات روانی مانند اضطراب و احساس دوری از واقعیت، اغلب به دلیل ضعف در ارتباط بین بدن و مغز ایجاد میشوند (هاوک و کریتیکس، ۲۰۱۸).
در این حالت، فرد در شناخت احساسات خود دچار مشکل میشود و ارتباط بین بدن و مغز ضعیف میشود. او نمیتواند به خوبی بفهمد چه احساسی دارد و دنیا برایش غیرواقعی و مبهم به نظر میرسد. نماز با حرکات منظم خود به بهبود این مشکلات کمک میکند.
به نظر می رسد هر حرکت در نماز - از ایستادن تا رکوع و سجده - پیامهای واضحی به مغز میفرستد و این پیامها به مغز کمک میکنند وضعیت بدن را بهتر درک کند. تمرکز همزمان بر ذکر و حرکت، ذهن را در زمان حال نگه میدارد و به تدریج احساس واقعی بودن را تقویت میکند.
نماز، با ترکیب حرکات بدنی و تمرکز ذهنی، نه تنها یک عبادت، بلکه تمرینی عملی برای تقویت ارتباط سالم بین بدن و ذهن است. این همان چیزی است که هم علم امروز به آن رسیده و هم اسلام قرنها پیش به آن توجه کرده است.
بخش سوم: بدن فعال در برابر بدن منفعل
در مقایسه با مراقبه بودایی که در آن بدن بیشتر به شکل منفعل مشاهده میشود(سیونیکا،۲۰۲۲)، به نظر می رسد نماز اسلامی نوعی مشارکت فعال بدنمند در خلق و تجربهی معناست.
در مذهب بودایی، فرد به تماشای منفعل بدن مینشیند و با بدنش به مثابهی ابژهی درونی(شئ درونی) آگاهی تعامل میکند؛ اما در نماز، بدن نه شئ، بلکه چشمانداز تجربه است.
همانطور که مرلوپونتی میگوید، بدن تنها چیزی نیست که تجربه میشود، بلکه چیزی است که از طریق آن، تجربه ممکن میشود. پس هنگامی که فرد در سجده است، نه فقط فروتنی را به خداوند نشان میدهد، بلکه آن را احساس و بنابراین محقق میکند و به واسطهی این احساس فروتنی، مثلا در سجود، وضعیت بدنی او به چشماندازی برای تجربهی امری والا و عظیم بدل میشود.
زمانی که در ادبیات عرفانی گفته میشود که انسان کامل در حین سجود همهی عناصر طبیعت را میبیند که با زبان حال خود سبوح قدوس میگویند، این را میتوان تا حدی ناشی از وضعیتی دانست که در آن شکل قرار گرفتن بدن به مجرایی برای تجربهی واقعیتهای صغیر و کبیر تبدیل شده است.
در آیینهایی چون زیارت نیز لمس مکانهای مقدس و نزدیکی فیزیکی با آنها نوعی تعمیق احساس معنوی است. این لمس کردنها صرفاً نمادین نیستند، بلکه در پیوند با همان سیگنالهای درونبدنی عمل میکنند. مثلًا لمس حجرالاسود یا ضریح امامان معصوم، به تجربهای درونی و حسی دامن میزند که معنایی قدسی را در سطحی بدنی درکپذیر میکند.
بخش چهارم: تکرار و تمرین در عبادت
تحقیقات جدید نشان دادهاند که اگر فردی به کرات احساسی نسبت به چیزی داشته باشد اما نتواند آن را به عمل تبدیل کند، دچار نوعی اضطراب و از خودبیگانگی بدنی میشود(آردما، ۲۰۱۰). به این معنا که ارتباط مغز و بدن ضعیف شده و فرد عواطف خود را کمتر احساس میکند. و یا به بیان دقیقتر کمتر قادر است یا آن ها را به وجود خود پیوند دهد.
برای درمان این وضعیت تحقیقات اخیر حرکات و مهارتهای بدنی را پیشنهاد میکنند. به این معنا که فرد بتواند متناسب با نیت خود و اقتضای موقعیتی که در آن است عمل کند و عمل او موفقیت آمیز باشد.
در واقع اگر اعمال ما جنبهی بدنی پررنگی نداشته باشند اعمالی سرد و بی کیفیت و حتی آسیبزا خواهند بود. این یافته اهمیت مشارکت بدنی در عبادت را برجسته میکند: فردی که خود را در موقعیت شکرگذاری میبیند، فردی که خود را در موقعیت طلب بخشش میبیند اگر مهارت کافی برای بیان بدنمند این حالات را نداشته باشد(به عبارتی اگر نتواند این حالات را با بیان بدنی مناسب بیان کند، عبادت اون ضعیف و ناقص خواهد بود) عمل او فاقد قدرت و معنای لازم است.
به عبارتی او قادر نخواهد بود با تمام وجود شکرگزاری یا طلب بخشش کند. تکرار در انجام افعال جسمانی نماز، تمرین مهارتی است که بیان و تحقق معنا با تمام وجود را ممکن میسازد.
نتیجهگیری
اسلام با طراحی مناسک بدنی مانند نماز و زیارت، در واقع یک درک بسیار ژرف از معماری بدن-ذهن انسان را به نمایش گزارده است.
این اعمال تنها آیینی نیستند، بلکه تمرینهایی برای بازسازی پیوند با خود، با بدن، و با خداوندند. در دورانی که بدن از تجربه زیسته فاصله گرفته، این سنتها میتوانند به بازیابی احساس بودن، تجربهی زنده از امر قدسی، و ارتباط معنادار با آن کمک کنند.
این مقاله گامی در جهت تحقق منویات مقام معظم رهبری درباره تولید علم بومی و دینی محسوب میشود.
بهمن متین پور - دکترای روانشناسی بالینی
منابع:
Aardema, F., O'Connor, K., Côté, S., & Taillon, A. (۲۰۱۰). Virtual reality induces dissociation and lowers sense of presence in objective reality. Cyberpsychology, Behavior, and Social Networking, ۱۳(۴), ۴۲۹-۴۳۵. DOI: ۱۰.۱۰۸۹/cyber.۲۰۰۹.۰۱۶۴
Ciaunica, A., Seth, A., Limanowski, J., Hesp, C., & Friston, K. J. (۲۰۲۲). I overthink—Therefore I am not: An active inference account of altered sense of self and agency in depersonalisation disorder. Consciousness and cognition, ۱۰۱, ۱۰۳۳۲۰. DOI: ۱۰.۱۰۱۶/j.concog.۲۰۲۲.۱۰۳۳۲۰
Damasio, A. (۲۰۱۲). Self comes to mind: Constructing the conscious brain. Vintage.
Hauke, G., & Kritikos, A. (Eds.). (۲۰۱۸). Embodiment in Psychotherapy: A Practitioner's Guide. Springer.(B)
Merleau-Ponty, M. (۲۰۱۳). Phenomenology of perception. Routledge.
منبع: خبرگزاری حوزه