دوشنبه های نمازی جلسه نهم - چرایی نماز وآسیب شناسی بی اعتنایی به آن

■ دوشنبه های نمازی جلسه نهم - چرایی نماز وآسیب شناسی بی اعتنایی به آن

دوشنبه های نمازی جلسه نهم - چرایی نماز وآسیب شناسی بی اعتنایی به آن

سلام علیکم و رحمه الله

 بسم الله الرحمن الرحیم. ولا حول ولا قوه الا بالله العظیم

با عرض سلام خدمت همه عزیزان، بندگان خوب خدا، نمازگزاران، روزه‌داران و بندگان صالحی که بنایشان بر این است که ان‌شاءالله از برگزیدگان و از یاران ولی‌الله اعظم، امام زمان (عج) باشند. انصافاً اگر بخواهیم تمدن‌ساز باشیم و بخواهیم زمینه‌ساز ظهور ولی‌الله اعظم، امام زمان (عج) باشیم، یکی از گام‌های رسیدن به این زمینه‌سازی و تمدن‌سازی این است که جامعه، جامعه‌ای صالح باشد.«وَلَقَدْ كَتَبْنَا فِي الزَّبُورِ مِنْ بَعْدِ الذِّكْرِ أَنَّ الْأَرْضَ يَرِثُهَا عِبَادِيَ الصَّالِحُونَ» لازمه‌اش این است که عباد صالح باشیم. خدای متعال در قرآن ویژگی‌های عباد صالح را بیان کرده است، از جمله دو ویژگی را در سوره اعراف، آیه ۱۷۰ این‌گونه بیان می‌کند که صالحین کسانی هستند که «وَالَّذِينَ يُمَسِّكُونَ بِالْكِتَابِ وَأَقَامُوا الصَّلَاةَ إِنَّا لَا نُضِيعُ أَجْرَ الْمُصْلِحِينَ». یکی از لوازم این که جامعه به حد کمال و صلاح برسد و آماده پذیرش وجود ولی‌الله، امام عصر (عج) باشد، این است که در جامعه نماز اقامه شود و برپا گردد. ان‌شاءالله. خب، با موضوع چرایی نماز و آسیب‌شناسی عوامل ترک نماز در جامعه امروزی با هم گفت‌وگو می‌کنیم. این بحثی است که دغدغه همه ماست، خصوصاً این عوامل ترک و چرایی بی‌اعتنایی به نماز. این را عزیزان مد نظر داشته باشند. ببینید، مخاطبینی که الان در خدمتشان هستیم، مستمعین عزیز، اکثر دوستان دغدغه‌مند هستند. اکثر دوستان شخصیت‌های فعالی هستند. بنابراین، ما مسئول هستیم. من نکته‌ای عرض می‌کنم خدمتتان: انصافاً اگر بخواهیم پاسداری و پاسداشت خون شهدا و این انقلاب را بتوانیم و ارزش‌هایشان را محافظت کنیم، چاره‌ای نداریم جز این که یکی از آن عواملی که موجبات صیانت جامعه از آسیب‌هایی که دوران آخرالزمان ایجاد می‌کند، بحث اقامه نماز است. یکی از آن امور است. ولی خب، شاهد هستیم گاهی عواملی، موانعی یا بی‌اعتنایی‌هایی را در جامعه امروزی‌مان نسبت به نماز شاهد هستیم. خب، باید توجه کنیم که نمی‌شود یک عامل یا حتی چند عامل سفارشی را به آن اعتنا کنیم. عوامل متعددی دارد. ببینید دوستان، همان‌طور که دین داریم، عوامل متعددی ایجاب می‌کند که طرف اقبال به دین پیدا می‌کند. اعراض از دین هم موانع متعددی دارد. آدم‌ها وسعشان، حدشان، اندازشان، خلقیاتشان یکسان نیست، متفاوت است. بنابراین، نمی‌شود یک عامل یا حتی چندین عامل را به عنوان عامل خاصی شمرد. بله، می‌شود به عنوان عوامل مشهور و عوامل رایج و موانع پیش‌روی که عمدتاً گرفتارش هستند بیان کرد، ولی نمی‌شود حتی به چند مانع و عامل اکتفا کرد. خب، ابتدا بپردازیم در این فرصت کوتاه به چرایی نماز. در گذشته خاطرتان باشد، وقتی به ما می‌گفتند نماز بخوانید، می‌گفتیم چگونه بخوانیم؟ اما امروزه وقتی می‌گویند نماز بخوانید، می‌گویند چرا باید بخوانیم؟ این هم خب طبیعی است، کاملاً طبیعی است. چون نسل امروز، نسل اصطلاحاً به قول جامعه‌شناس‌ها می‌گویند نسل زده یا فراتر، نسل ایکس. یعنی یک مقداری هر نسلی حالاتش، ظرفیتش، اقتضائاتش، هنجارهایش، فرهنگش متفاوت می‌شود. به خاطر رشد روابط اجتماعی، یا به خاطر آگاهی‌هایشان، یا به خاطر مناسبات اجتماعی، بالاخره افراد متفاوت هستند. هر نسلی با نسل دیگر متفاوت است. ما نباید نسل خودمان، ما دهه پنجاه یا دهه شصتی یا دهه هفتادی، خودمان را با دهه هشتاد یا نود مقایسه کنیم. بنابراین، باید درکشان کنیم، بشناسیمشان. خب، این را همه دوستان آشنا و آگاه هستند. اما یکی از سوال‌هایی که معمولاً نسل جوان امروز، نوجوان امروزی در مواجهه با آموزه‌های دینی دارد، همین بحث چرایی است. چه رئیس خوبی! ببینید، ما چیستی‌ها را علم فلسفه متکفل است، چگونگی‌ها را علم تفسیر و علم فقه متکفل است، اما چرایی‌ها را علم کلام. آدمی جواب چرایی‌ها را با عقلش می‌رسد، متقاعد می‌شود، اقناع نسبت به امور پیدا می‌کند. و لذا باید جواب عقلی بخواهد نسبت به این مسئله. گرچه واقعاً چرایی نماز و چرایی دین را ما از قرآن هم شاهد هستیم. توجه بفرمایید، نماز نماد است. نماد است. مشکل ما این است که همین مسئله را ما در حجاب هم داریم. توجه داشته باشیم، ما بیشتر می‌خواهیم با الزام ورود پیدا کنیم، در حالی که در دین، اگر به آموزه‌های دینی و آموزه‌های قرآنی مراجعه کنیم، می‌بینیم در آموزه‌های قرآنی بیش از این که به الزام ما را وادار کند، موجبات التزام را فراهم می‌کند. ببینید، من نمی‌خواهم دیگر به فرصت کوتاهی که داریم فقط اشاره‌ای بکنم، خصوصاً از آیات دینی. ببینید، ما اگر با شیوه قرآن چرایی دین را مطرح می‌کردیم، چه بسا خیلی عوامل متقاعد شدن به دین را بیشتر فراهم می‌کرد که من وارد دین شوم، نه وارد نماز شوم. از این قرار، چون نماز نماد است، مثل حجاب. حجاب نماد است. دکل شأن وجه است، چون وجه دین است. هر نمادی داریم، نماد دینداری ما چیست؟ نماز. نماز محصول وجود ماست. بنابراین، قبل از این که وارد نماز شویم، باید آن زمینه‌هایی که موجبات التزام نماز را فراهم می‌کند، بشناسیم. این هم که ما داریم، مهلک و صبر علیها. تامل بفرمایید، این الزام عقبش یک زمینه‌هایی است که موجبات التزام را فراهم می‌کند. بنابراین، توجه داشته باشیم، تمام سعی و تلاش ما این است که جامعه امروزی ما و خود ما، نه به این الزام، بلکه التزام پیدا کنیم. الزام از باب افعال افعال و تعدی است، دیگر. اما التزام باب افعال افطار اختیار است، انتخاب مختاران و با انتخاب عقلا عقلایی به این امر توجه پیدا می‌کند. و لذا خدای متعال در آیات راهبردی‌اش که می‌دانید، در قرآن همه آیات قرآن آیات فوق‌العاده‌ای هستند، اما بعضی از آیات جزو قلل آیات هستند، جزو غرر آیات هستند، جزو قله‌های آیات هستند. به کل، صدایمان هر چیزی قله‌ای دارد، فرازی دارد. فراز و قله‌های آیات قرآن هم آیه‌الکرسی است. آیت‌الکرسی، آیه ۲۵۵ که آیه محوری است. تمام آیات قرآن بر محور این آیه بنا شده‌اند. به تعبیر مرحوم النصر که می‌گوید: آیت‌الکرسی آیه‌ای است که تمام آیات قرآن بر محور این آیه بنا شده‌اند. شانزده بنیان از بنیان‌های امر توحید بر این آیه است. ببینید، آیت‌الکرسی همین آیه ۲۵۵، آیه ۲۵۶ آیه شریعت، آیه ۲۵۷ آیه ولایت. گرچه آیت‌الکرسی یک دانه آیه است، آن هم آیه ۲۵۵، اما دو آیه بعدیش به توصیه اولیای دین جزو لوازم این آیه محسوب شده‌اند. از این سه آیه اجازه دهید من آیه ۲۵۵ را با هم گفت‌وگو کنیم که آیه مربوط به التزام شریعت را مطرح می‌کند، ضرورت شریعت را مطرح می‌کند: «لا اکراه فی الدین». اکراهی در پذیرش دین نیست. ببینید، تفاوت انسان با حیوان از زمین تا آسمان است. یکی از تفاوت‌های بنیادی انسان با دیگر موجودات در چیست؟ در قوه انتخاب. آدمی جماعت با انتخابش سعادت و شقاوت خودش را رقم می‌زند. درست ببینید، همه موجودات اراده دارند، حتی گیاهان هم اراده دارند، اما اراده نباتی، اراده حیوانی، اراده انسانی. اراده انسانی یک ارزش افزوده هم دارد به نام انتخاب. تفاوت انسان با دیگر موجودات در این قوه انتخابش است. خدای متعال در این آیه به انتخاب ما احترام گذاشته است: «لا اکراه فی الدین». آن چیزی که سعادت و شقاوت انسان را رقم می‌زند، انتخاب‌هایش است. در اینجا خدای متعال دو راه در پیش روی ما گذاشته است: «لا اکراه فی الدین قَدْ تَبَینَ الرُّشْدُ » من کاملاً واضح و روشن، راه رشد و آن بیراهه غیر را هم به ما نشان داده است. خدای متعال در این آیه راه‌های غیر را توضیح نمی‌دهد، فقط می‌فهماند: «قَدْ تَبَینَ الرُّشْدُ ». چون سقوط طبیعی است، صعود دلیل می‌خواهد. صعود را برای ما توضیح می‌دهد. هر موجودی که در عالم طبیعت قرار بگیرد، محکوم به سقوط است. اصابت الی الارض. کسی عرضه‌اش بالاخره دنیا شود، اسارت و علی الارض سقوط طبیعی است. تبیین رشد من انتخاب کنید: می‌خواهید اهل رشد باشید یا می‌خواهید اهل غیب باشید؟ اما واضح راه رشد را تبیین می‌کند: چگونه جریان رشد فراهم می‌شود؟ فقط یک فاکتور: «برائت جستن از طاغوت». هر آنچه را که موجبات طغیان است، جستن از آن و ایمان بالله. این دو عامل مهم‌ترین و بنیادی‌ترین عوامل رشد محسوب می‌شوند. تمام انبیا فرمودند: «قولوا لا اله الا الله». آن کلام بنیادی که پیغمبر خدا در ابتدای رسالتش فرمود: « قولوا لا اله الله تفلحوا» همین عبارت اخیر و کفر به طاغوت و ایمان بالله. خب، این چارچوب است. اما چگونه این چارچوب فعلیت می‌یابد؟ در ادامه آیه داره: «فَقَدْ اِسْتَمْسَكَ بِالْعُرْوَةِ الْوُثْقی».  در اینجا استعاره است، استعاره از چیزی؟ استعاره از دین است. نفرمود عروه الوثقی را ببینید، بدانید، بخوانید، ببوسید، بلکه فرمود: بگیرید. فقط تمسک به معنی التزام عملی است که در اینجا از دین تعبیر به عروه الوثقی شده است. تعبیر فوق‌العاده‌ای است. خدای متعال ما انسان‌ها را با بی‌کران استعداد آفریده است. چهار قسم به هم خورده و تیم زیتون و طور سینین و البلد الامین. «لقد خلقنا الانسان فی احسن تقویم». خدای متعال انسان را در بهترین حالت خلقش کرده و بهترین استعدادها را به او داده است. در سوره انسان که شناسنامه انسان است، باز به این مسئله اشاره می‌کند. می‌دانید که شناسنامه خدا در قرآن سوره توحید است، شناسنامه اهل بیت و اولیای خدا سوره قدر است، شناسنامه انسان سوره انسان است. فردا راه تعامل با انسان را هم در سوره انسان یا همان سوره هل اتی بیان کرده است: «هل اتی علی الانسان حین من الدهر». در آنجا ابتدا شروع می‌کند با سوال، با سوال ورود پیدا می‌کند. دارد به ما یاد می‌دهد با انسان‌ها چگونه تعامل کنید. با سوال حسن سوال نصب العین. بعد نه تا پاسخ می‌دهد. تامل و توجه شود در این سوره. حل عطا هم سخت‌افزار انسان است: «إِنَّا خَلَقۡنَا ٱلۡإِنسَٰنَ مِن نُّطۡفَةٍ أَمۡشَاجࣲ ».نرم‌افزار هدایت انسان را تعالی انسان و در آیه بعدی فرمود: «انا هدیناه السبیل اما شاکراً و اما کفوراً». خب، توجه بفرمایید در این آیه، آیه ۲۵۶ آیه شریعت این‌گونه بیان می‌کند: «فَقَدْ اِسْتَمْسَكَ بِالْعُرْوَةِ الْوُثْقی». آدمی را خدای متعال در بهترین حالت خلق کرد، اما او را به کجا آورد؟ در سوره تین ادامه تامل بفرمایید. وقتی چهار قسم می‌خورد: «لقد خلقنا الانسان فی احسن تقویم ثم رددناه أسفل سافلين»

 ما اإنسان را در بهترین حالت آفریدیم، اما او را به کجا کشاندیم؟ أسفل سافلين! هستی کجاست؟ نقطه صفر هستی کجاست؟ دنیا از در پاشنه پای آدمی، با این همه استعداد، یک دنیا استعداد به او دادیم. توانایی به او دادیم، قوا به او دادیم که فقط به او دادیم و به هیچ موجود دیگری ندادیم. اما او را به کجا آوردیم؟ تا این قوا و توانایی‌ها را به فعلیت برساند؟ دنیا، نقطه صفر هستی! آیا او را رها کردند؟ علاوه بر این که توانایی به او دادند، علاوه بر این که او را هدایت کردند، به هدایت درونی، به هدایت بیرونی، به فطرت، به هدایت انبیا، به کتب و آیین شریعت. یک طناب، عروه، به معنی طناب، و آن هم عروه، عروه چیست؟ عروه الوثقی، طناب محکم در این چاه دنیا قرار دادند. این طناب را نگفتم ببینید، بخوانید، ببوسید، بگویید، حتی بدانید. بالاتر از این‌ها، این‌ها مقدمه‌اند که این را بگیرید. طناب گرفتنی است، نه صرف خواندن و دیدن و بوسیدن و بوییدن و حتی فهمیدن. این طناب را باید گرفت، باید اخذ کرد، گرفتنش التزام عملی به آن پیدا کرد. خب، ببین این عروه چیست؟ دو رشته دارد: رشته اول کتاب، رشته دوم سنت. قرآن و عترت و سنت، این دو با هم بال پرواز هستند برای تعالی، سقوط و ترقی انسان. آن هم با التزام به این دو: قرآن به عنوان کتاب قانون، ملاک‌ها، معیارها، قوانین، چارچوب‌ها را بیان می‌کند؛ سنت به عنوان عملیات و اجرای آن دستورات را بیان می‌کند. این دو با هم، با هم، وحی تنزیلی به اضافه وحی تبیینی، قطعاً موجبات رشد را فراهم می‌کنند. لذا التزام به این دو، تمسک به این دو که آیین دین را تشکیل می‌دهد، موجبات رشد را فراهم می‌کند. پایین در اینجا مشخص بفرمایید تا اهداف ما معلوم نشود، التزام ما به آیین مشخص نمی‌شود. مشخص بکنیم برای چه به این دنیا آمدیم؟ یعنی مشکل ما نماز نیست، مشکل ما دین نیست، مشکل ما چیست؟ مشکل ما خود ما هستیم. تا تکلیفمان با خودمان روشن نشود، نماز برای ما یک مسئله سنگین و به صبر و السلام و ان کبیر می‌ماند. تا این مشخص نشود، نماز برای ما یک تکلف، یک سنگینی، یک بار، یک بار است. البته در اینجا هم به همین شکل، تا تکلیفمان با خودمان روشن نشود، نماز برایمان سنگین، روزه گرسنگی، قرآن هم صرف مشغول بودن با الفاظ قرآن می‌شود. تکلیفمان با خودمان روشن نشود، مشخص بکنید اگر آمدیم در این دنیا درسی بکنیم، بحثی داشته باشیم، مدرکی بگیریم، با این مدرک برویم کار و کاسبی راه بیندازیم، ازدواج کنیم، تولید مثل کنیم، دختر و پسر از ما به دنیا بیایند، نوه دار شویم، نتیجه دار شویم، باغدار شویم، خانه دار شویم، ماشین دار شویم، ولاد شویم، ناگاه بانگ برآید: خواجه مرد! اگر برین حد زندگی، دیر نمی‌خواهد، کافر لامصب، بی‌دین هم که باشیم، به این حد می‌رسیم. مشخص بکنید برای چه به این دنیا آمدید؟ اگر آمدید به رشد برسید، ما دچار دین نیستیم، دچار عروه الوثقی نیستیم، ما ناچار عروه الوثقی هستیم. ناچاریم! این ناچاری برای کیست؟ این اضطرار برای کیست؟ کسانی که فهمیدند آمدن برای رفتن، آمدن برای رشدیدن است، نه برای ماندن. نیامدن فقط برای رسیدن به رفاه دنیا. من هفتاد کیلو گوشت و استخوان نیستم. عطف عمل نکرد، جرم مستقل و فکر عالم اکبر، عالم اکبری در وجود من منتفی شده. خدا مرا برای خودش خلق کرد، اما عالم را برای من خلق کرد. "الشمس و القمر" اما من را خراب کرد. "إنا لله وإنا إليه راجعون". مرا برای خودش خلق کرد. تو کی آمدی؟ خدا حضرت موسی می‌گوید: من تو را برای خودم خلق کردم. خدا ما را برای خودش خلق کرده. ما خلق شدیم تا خدایی شویم، نه ناخدا شویم. بگذریم. ای کسانی که می‌خواهید به مدارج تعالی و ترقی برسید، تکلیفتان را روشن بفرمایید. اگر آمدید به ویلا برسید، به باغ و پله برسید، به ماشین برسید، به پول و ثروت برسید، دین نمی‌خواهد. بی‌دین، لامذهب، کافر، بت‌پرست که باشی، به این رفاه نسبی در این دنیا می‌رسی. اما اگر آمدی به سعادت ابدی برسی، نه صرف رفاه موقت، چاره‌ای جز دین نداری. خب، ببینید در مجموعه کتاب، در مجموعه قرآن، دو چهار آیه مستقیم در ارتباط با نماز. بنا بر گزارش، هفتصد تا نهصد آیه غیرمستقیم در مورد نماز. در سنت هم، از مجموعه شصت هزار روایتی که در آثار شیعی در وسائل الشیعه و در مسائل داریم و چهل هزار روایتی که در بین منابع اهل سنت داریم، مجموعاً صد هزار روایت. از این صد هزار روایت، باید بیست هزار روایت فقط درباره نماز باشد. یعنی حدود یک ششم آیات نماز و یک پنجم روایات. مردم چیست؟ مربوط به جدی‌ترین تکلیف، جدی‌ترین امری که نقش حداکثری در رشد و تعالی ما را دارد. ببین، یکی از چیزهایی که می‌شود اهمیت یک موضوع را پی برد، اصطلاحاً می‌گویند تراکم آماری است. ما در مجموعه آیات قرآن می‌بینیم، تقریباً حدود یک ششم آیات قرآن درباره مسئله نماز است.مگر چه خبر است؟ مگر این نماز چقدر تأثیر در رشد و تعالی من دارد که این حجم عظیم از آیات مربوط به نماز یا حدود یک پنجم روایات مربوط به نماز است؟ کسانی که می‌خواهید به رشد برسید، یکی از عوامل تأثیرگذار در رشد حداکثری من چیست؟ بس است! الصَّلاةُ قُربانُ كُلِّ تَقِيٍّ  بعد از آن، نماز یک مجموعه است، یک معجون است، یک منظومه است از معارفی که از اموری که توجه به آن من را به تعالی، ترقی و به رشد و پویایی می‌رساند. ببینید، در قرآن و در سنت، هر آنچه را که به رشد ماست، در این دو آمده است. "تبیاناً لکل شیء" و "لا رطب ولا یابس إلا فی کتاب مبین". چیزی نیست که ما برای رشد شما در کتاب، در سنت، در قرآن کم گذاشته باشیم. و هیچ‌کس در روز قیامت نمی‌تواند بگوید: خدایا، چرا کم گذاشتی برای ما؟ چرا عرفا، فلاسفه، متکلم، فقها فهمیدند؟ گفتم تو چرا تو قرآن نگفتی؟ در قرآن هر آنچه را که به رشد ماست، در قرآن آمده، در دین آمده. در قرآن در قالب وحی تنزیلی و در سنت و عترت در قالب وحی تبیینی به آن اشاره شده است. اما بعد، این‌ها نه صرف دانسته شدن، نه صرف خوانده شدن، بلکه به کار بسته شدن است. ای کسانی که می‌خواهید به رشد برسید، چاره‌ای جز التزام و تمسک به دین ندارید. یکی از آن عواملی که موجبات رشد حداکثری را فراهم می‌کند، با توجه به تراکم آماری، چیزی نیست جز نماز. "وقل رب أدخلني مدخل صدق وأخرجني مخرج صدق واجعل لي من لدنك سلطاناً نصيراً". خب، تا اینجا ما فرصت کردیم چرایی نماز را، آن هم با توجه به آیه‌ای از آیات الهی در خانه، اگر کس است، همین یک آیه بس است. فرصت نشد درباره عوامل ترک نماز، عوامل بی‌اعتنایی جامعه امروزی ما نسبت به نماز گفتگو کنیم. ان‌شاءالله اگر فرصتی شد، در فرصت‌های آتی با هم گفتگو می‌کنیم. علی‌رغم اینکه جامعه امروز ما می‌داند، توجه دارد، دین‌دان است، دین‌دار نیست. موانع دینی چیست؟ فرصتی شد، درگذشت. در آینده بیشتر با هم گفتگو خواهیم کرد. ان‌شاءالله در پناه خدا و با راهنمایی اولیای خدا و زیر سایه کلام خدا مستدام باشید. السلام علیکم و رحمه الله و برکاته.

این مطلب را به اشتراک بگذارید :
اشتراک گذاری در کلوب اشتراک گذاری در  فیس بوک اشتراک گذاری در تویتر اشتراک گذاری در افسران

نوع محتوا : مقاله
تعداد کلمات : 2980 کلمه
1403/12/14 ساعت 12:39
کد : 3648
دسته : اسرار نماز
لینک مطلب
کلمات کلیدی
دوشنبه های نمازی،مرکزتخصصی نماز
درباره ما
با توجه به نیازهای روزافزونِ ستاد و فعالان ترویج اقامۀ نماز، به محتوای به‌روز و کاربردی، مربّی مختصص و محصولات جذاب و اثرگذار، ضرورتِ وجود مرکز تخصصی در این حوزه نمایان بود؛ به همین دلیل، «مرکز تخصصی نماز» در سال 1389 در دلِ «ستاد اقامۀ نماز» شکل گرفت؛ به‌ویژه با پی‌گیری‌های قائم‌مقام وقتِ حجت الاسلام و المسلمین قرائتی ...
ارتباط با ما
مدیریت مرکز:02537841860
روابط عمومی:02537740732
آموزش:02537733090
تبلیغ و ارتباطات: 02537740930
پژوهش و مطالعات راهبردی: 02537841861
تولید محصولات: 02537841862
آدرس: قم، خیابان شهدا (صفائیه)، کوچۀ 22 (آمار)، ساختمان ستاد اقامۀ نماز، طبقۀ اول.
پیوند ها
x
پیشخوان
ورود به سیستم
لینک های دسترسی:
کتابخانه دیجیتالدانش پژوهانره‌توشه مبلغانقنوت نوجوانآموزش مجازی نمازشبکه مجازی نمازسامانه اعزاممقالات خارجیباشگاه ایده پردازیفراخوان های نماز