نقش دوستان در نماز جوانان

■ نقش دوستان در نماز جوانان

نقش دوستان در نماز جوانان

ملاك و معيار انتخاب دوست

1 ـ دارا بودن فكر و عقيده سالم:

بر جوانان لازم است كه با افرادى مجالست و همنشينى داشته باشند كه صاحب عقيده پاك و فكرى سالم باشند چه اينكه داشتن فكرى سالم آدمى را به شخصيت فردى و اجتماعى سالم دعوت مى كند اينكه برخى به دنائت و پستى زندگى روى مى آورند به خاطر آن است كه داراى انديشهاى پاك و صحيح نمىباشند بسيار روشن است كه هرگز عقيده صواب انسان را به مسير ناصواب نمى كشاند.

نوجوانى و جوانى مقطعى از حيات آدمى است كه هنوز به نيمروز آن نرسيده بلكه در صبحدم حيات اجتماعى و تكليفى قرار دارد و بايد در هنگامه صبح، گل وجود خويش را با افكار و نيات پاك آبيارى نمود تا پژمردگى زودرس بر او عارض نشود. لازمه طراوت و شادابى گل وجود آدمى به اين است كه هم همت گمارد تا عقايد فطرىاش را سالم نگه دارد و هم با كسانى مصاحبت نمايد كه داراى افكار و عقايد پاك باشند.

حضرت امیرالمومنین على (عليه السلام) خطاب به يكى از يارانش بنام حارث همدانى چنين توصيه مىكند كه:

يا حارث وَاحْذَرْ صحابَةَ من يفيل رأيُهُ ويُنْكَرُ عَمَلُهُ فَاِنَّ الصاحِبَ مُعْتَبَرٌ بصاحِبِهِ.

«اى حارث از رفاقت با كسانى كه افكارشان خطا و اعمالشان ناپسند است دورى كن، همانا آدمى به اخلاق و سيره رفيقش خو مى گيرد و با افكار و اعمال و ى معتاد مي شود»(1).

در حقيقت دوست به منزله عضوى از اعضاى بدن است كه حفظ و مواظبت آن لازم است پس به همان اندازه كه انسان بايد در حفظ سلامت خود بكوشد تا آسيبى به او نرسد مى بايست در اعتقاد و افكار دوستان خويش نظارت كند تا عقايد و رفتارش را فاسد نكنند و نيز همت گمارد كه دوستان پاك ضمير را از دست ندهد چون از دست دادن آنها به منزله جدا شدن عضوى از اعضاى اوست.

در سخنى ديگر، حضرت امیرالمومنین على (عليه السلام) مى فرمايند: مَنْ فَقَدَ اَخاً فى الله فَكاَنَّما فَقَدَ اَشْرَفَ اَعضائه.

«كسى كه دوست خوب خود را كه براى خدا با وى پيوند دوستى داشته از دست بدهد گويا شريفترين اعضاى بدن خود را از دست داده است»(2).

2 ـ حسن خلق و فروتنى:

يكى ديگر از معيارهاى مهم در انتخاب دوست اين است كه او داراى حسن خلق، رفتار پسنديده، تواضع و فروتنى و اوصاف نيكو باشد. فردى كه از اين اوصاف برخوردار نباشد لايق ارتباط و پيوند دوستى نيست چون اعمال ناشايست او حاكى از نيّات پليدى است كه در باطن اوست. بهترين مزيت ارتباط و دوستى با اينگونه از افراد اين است كه بتدريج خُلق و خوى او در رفتار آدمى تأثير مى گذارد. طورى كه منش و رفتار دو دوست مثل هم مىشود. در حديثى از رسول گرامى اسلام (صلى الله عليه وآله وسلم) وارد شد كه فرمودند:

المرء على دين خليله وقرينه. «روش آدمى بر طبق مذهب و سيره دوست و رفيقش خواهد بود»(3).

اين تأثير در رفتار آنچنان محكم و وثيق است كه سليمان پيامبر(عليه السلام) فرمودند:

«درباره كسى به نيكى و بدى قضاوت نكنيد تا دو ستانش را ببينيد. چه اينكه آدمى از امثال و اقرانش شناخته مىشود و به صفات همنشينان و دوستانش توصيف مى گردد»(4).

و نيز حضرت امیرالمومنین على (عليه السلام) در دورى از اينگونه افراد مى فرمايند: «لاتصحبُ الشريرَ فَانَّ طبعكَ يسْرِقُ مِنْ طبْعِهِ شراً وَاَنْتَ لاتَعْلَمُ».

«از مصاحبت با مردم شرير و فاسد بپرهيز كه طبيعت بطور ناخودآگاه بدى و ناپاكى را از طبع منحرف مىدزدد در حاليكه تو از آن بى خبرى»(5).

و در كلام نورانى امام صادق (عليه السلام) چنين آمده است كه: «مَنْ يَصْحَبُ صاحِبَ السّوءِ لايَسْلَمُ».

«كسى كه با رفيق بد همنشين شود سالم نمىماند و سرانجام به ناپاكى آلوده مى شود»(6).

همه اين تأكيدات و هشدارها از كلمات نورانى معصومين(عليهم السلام) حاكى از آن است كه انسان نبايد دوستى را انتخاب نموده و با او مجالست نمايد كه در زندگى مواظب عملكردهاى خود و در مسائل اجتماعى در برخورد با ديگران متوجه منش و رفتارهاى خود نيست و شخصى كه داراى اخلاق تند، رفتار ناشايست و برخورد نامناسب باشد از رفاقت با او نهى شده است.

3 ـ عاقل بودن:

معيار ديگرى كه در انتخاب دوست بايد لحاظ گردد ميزان علم و آگاهى و عقل و انديشه اوست. دوست آگاه و عاقل مايه خوشبختى و سعادت و رفيق سفيه و جاهل اسباب ناراحتى و رنج را فراهم خواهد نمود. چون اوّلى با درايت خويش و آگاهى و معرفتى كه دارد در انجام اعمال خود تمام جوانب كار را درنظر دارد كه هم براى خود و هم براى نزديكان و دوستانش معضل يا مشكلى را ايجاد نكرده بلكه مشكلات موجود را رفع مىكند امّا دوّمى با علم اندك و عدم تدبير و دورانديشى و استفاده نكردن بجا از عقل و انديشه نه تنها قدرت از ميان برداشتن مشكلات را در زندگى ندارد بلكه با سفاهت خويش موانعى را براى خود و دوستان در مسير پيشرفت زندگى ايجاد مىكند. چه بسا نيّتى خير در ذهن داشته باشد تا اينكه كار خيرى در حق دوستان انجام دهد و ليكن بر اثر كج فهمى و كم خردى عملى به زيان او انجام مى دهد.

اين مورد هم يكى از مواردى است كه در احاديث تربيتى از طرف معصومين (عليهم السلام) بدان بسيار تأكيد رفته است.

و ما از باب نمونه به چند روايت اشاره مى كنيم.

امام سجّاد(عليه السلام) خطاب به فرزند بزرگوارش امام باقر(عليه السلام) مى فرمايند:

يابُنىّ اِيّاكَ ومصاحَبَةَ الاحمقِ فانّه يريد أن ينفعك فيضرّك.

«اى فرزندم از رفاقت با احمق پرهيز كن چون او اراده مىكند كه به نفع تو قدمى بردارد ولى بر اثر حماقت و نافهمى مايه زيان و ضرر تو مى شود»(7).

در حديث ديگر تأكيد شده كه از اينگونه افراد فاصله بگيريد چون مصاحبت با ايشان موجب مىگردد كه شما هم در آينده مثل آنان گرديد و اينگونه از رفتارهاى نابخردانه بسيار سريع در شما اثر گذارد.

امام صادق (عليه السلام) مى فرمايند: مَنْ لَم يَجْتَنِبْ مصاحبة الأحمقِ اوشَكَ اَنْ يتخَلَّقَ بأخلاقِهِ.

«كسى كه از رفاقت با احمق پرهيز نكند تحت تأثير كارهاى احمقانه وى واقع مى شود و خيلى زود به اخلاق او متخلق مى گردد»(8).

بنابر اين دوستى با انسانهاى غير عاقل و جاهل جز سختى و رنج چيزى را به ارمغان نخواهد آورد و تحفه اى جز ايجاد مشكل در بر نخواهد داشت. چنانچه امام حسن عسکرى (عليه السلام) فرمودند: صديقُ الجاهل تَعِبٌ.

«دوست انسان جاهل هميشه در سختى و زحمت است»(9).

يا حضرت امیرالمومنین على (عليه السلام) مى فرمايند: صديقُ الاحمق فى تعب. «دوست انسان احمق همواره در رنج است»(10).

متقابلاً در برخى روايات رفيق عاقل و آگاه به داروى شفا بخش تشبيه شده است كه مىتواند امراض اخلاقى و ناهنجارى هاى رفتارى را درمان نمايد. امام صادق (عليه السلام) در روايتى بسيار زيبا چنين فرمودند:

«دوستان صميمى سه قسمند: اوّل كسى كه همانند غذا از ضروريات و لوازم زندگى به حساب مىآيد و در همه حالات، انسان به او نيازمند است و او رفيق عاقل است. دوّم كسى است كه وجود او براى انسان به منزله يك بيمارى مزاحم و رنج آور است و او رفيق احمق است. سوّم دوستى است كه وجودش نافع است همانند داروى شفا بخش و ضد بيمارى است و او رفيق عاقل و لبيب است (يعنى داراى فكرى عميق و دور انديش است)»(11).

4 ـ خوشنامى و شهرت داشتن به خوبى:

در جامعه روستايى يا شهرى كه در آن زندگى مى كنيم برخى از خانواده ها به خوبى و پاكى و نجابت و نيك نامى شهرت دارند و بالعكس برخى ديگر به بدى و زشتى و بىايمانى مشهورند همه همت يك جوان بايد در اين باشد كه اگر قدرت اصلاح چنين افرادى را دارد كه با آنها طرح دوستى ببندد و در مقام ساختن و اصلاحشان بر آيد بسيار كار پسنديده اى است و چون غالباً چنين قدرتى از غالب جوانان بعيد است لذا سفارش اكيد بر اين است كه با اين قشر مجالست و رفاقتى نداشته باشيد. در توصيه هاى اولياى دين در اين زمينه از دو چيز نهى شده است.

يكى نزديك شدن به مراكز و مجالس بدنام كننده و ديگرى رفاقت با افراد بدنام و مورد اتهام.

در وصيت حضرت امیرالمومنین على (عليه السلام) به فرزندش امام حسن مجتبى (عليه السلام) چنين آمده است كه: ايّاكَ وَمَواطِنَ التُّهمَة والمجلسِ المظنونَ بِهِ السُّوءُ فَاِنَّ قرينَ السَّوءِ يَغُرُّ جَليسَهُ.

«از مراكز بدنام و محلهاى مورد تهمت و از مجالسى كه مورد سوء ظن است دورى كن به دليل آنكه رفيق بد، دوستش را فريب مى دهد و او را به كار ناپسند تحريك مى كند»(12).

و نيز پيامبر عظيم الشّأن اسلام (صلى الله عليه وآله وسلم) فرمودند: اَولى النّاس بالتُّهمَةِ مَنْ جالَسَ اهلَ التهمة.

«شايسته ترين مردم براى بدنام كردن و ننگ اجتماعى كسى است كه با بدنامان مجالست داشته باشد»(13).

قطعاً كسى كه داراى اعمال و عقايد خوبى باشد و مردم او را به صفات نيك بشناسند در حاليكه با افراد بدنام مجالست نمايد و با آنها حشر و نشر داشته باشد تدريجاً مورد اتهام واقع مى شود و چه بسا بدنامى آنان در او سرايت نموده و او را مورد تأثير قرار دهد.

5 ـ صادق بودن و صداقت داشتن:

از اوصاف ديگرى كه در آئين دوست يا بىملاك و محور است اين است كه رفيق بايد در گفتار صادق و در رفتار صداقت داشته باشد. صدق در گفتار و صداقت در رفتار، تعديل شخصيت انسان را به همراه دارد.

آنكه در گفتار صادق نبوده و سعى در درست جلوه دادن قضاياى كاذب است و يا در اعمال و رفتار خود تلاش مىكند كه نوعى رفتار تصنعى و كاذب را براى خود ايجاد نمايد و در وراى آن رفتار حقيقى خود را بپوشاند از ديدگاه علوم روانشناختى از نوعى كمبود و كاستى روحى و باطنى رنج مى برد و سعى دارد كه از اين طريق آن كاستى خود را به اين صورت جبران نمايد. و اِلا كسى كه داراى شخصيت متعادل و حقيقى بوده و از تعديل روحى و روانى برخوردار باشد نيازى نمى بيند كه به كذب قولى و عملى دست زند.

روانشناسان مدعىاند كه با تجربه ثابت شده است آنانكه از حيث شخصيتى ضعفى در خود مى بينند و يا كمبود عاطفى در خود احساس مى كنند سعى دارند كه خود را به نحوى در ميان دوستان مطرح سازند كه يكى از بهترين راهها بزرگ نمائى در امور است و اينان هميشه مى خواهند خوبى را بدى، راست را دروغ، زيبا را زشت، راستى را كجى، نزديك را دور و هر امرى كه جلوهاى تازه و اعجاب آور داشته باشد نمايان سازند تا اينكه خود مطرح گردند. و شايد به همين دليل باشد كه در اخبار و روايات ائمّه (عليهم السلام) انسان كاذب و دروغگو به سراب تشبيه شده است و از پيمان دوستى با آنان شديداً نهى شده است.

امام صادق (عليه السلام) فرمودند: اِيّاكَ ومصادقة الكذّابِ فَاِنِّه كالسرابِ يُقَرِّبُ عليك البعيدَ ويُبَعِّدُ عنك القريبَ.

«از دوستى با انسان كذاب برحذر باش چون او همانند سراب است كه دور را براى تو نزديك و نزديك را از تو دور مى سازد»(14).

يعنى همانگونه كه سراب امر واقعيت دارى نبوده و از دور فريبنده است دوستان كاذب هم اين چنين مىباشند چون ايشان هم امور غير واقعى را واقعى جلوه مى دهند. جوان هوشمند بايد بداند كه چنين دوستانى به پيمان دوستى وفادار نخواهند بود و زيان ارتباط با آنان بيش از نفعشان است.

رئيس مذهب شيعه در سخنى ديگر می فرمايند: لاينبغى للمرء المسلم اَنْ يُواخى الفاجر ولا الأحمق ولا الكذّاب. «شايسته نيست براى انسان مسلمان كه با شخص تبهكار و احمق و دروغگو رفاقت كند»(15).

علاوه بر اين ملاكات پنجگانه اى كه بيان شد از مطالعه در روايات بدست مى آيد كه همچنين بايد از دوستى و پيمان رفاقت با افراد چاپلوس، خائن، ظالم و سخن چين و كسى كه داراى اوصاف رذيله است دورى نمود.

 

پی نوشت ها: 

1 . بحار الانوار، ج33 ص508 روايت 707.

2 . غرر الحكم، ص414 فصل اوّل.

3 . بحار الانوار، ج71 ص201 روايت 40.

4 . رُوى اَنَّ سليمان(عليه السلام) قال: لاتحكموا على رجل بشىء حتى تنظروا الى من يُصاحبُ فاِنَّما يُعْرَفُ الرجلُ باشكالِهِ واقرانه ويُنْسَبُ الى اصحابه واخدانه. سفينة البحار، ج2 ص27.

5 . مجموعه ورام، ج2 ص15.

6 . بحار الانوار، ج68 ص278 روايت 17.

7 . بحار الانوار، ج71 ص196 روايت 29.

8 . بحار الانوار، ج71 ص190 روايت 2.

9 . بحار الانوار، ج75 ص374 روايت 1.

10 . بحار الانوار، ج75 ص352 روايت 9.

11 . بحار الانوار، ج75 ص238 روايت 107.

12 . بحار الانوار، ج42 ص203 روايت 7.

13 . بحار الانوار، ج72 ص90 روايت 3.

14 . اصول كافى، ج4 كتاب العشرة ص455.

15 . اصول كافى، ج4 كتاب العشرة ص454.

 

منبع: کتاب "نقش نماز در شخصيت جوانان" تالیف مصطفى خليلى

این مطلب را به اشتراک بگذارید :
اشتراک گذاری در کلوب اشتراک گذاری در  فیس بوک اشتراک گذاری در تویتر اشتراک گذاری در افسران

نوع محتوا : مقاله
تعداد کلمات : 2028 کلمه
1402/3/24 ساعت 10:33
کد : 3456
دسته : جوانان و نماز
لینک مطلب
کلمات کلیدی
نماز
تربیت نمازی
دوست
نقش دوستان در نماز جوانان
انتخاب دوست
نوجوانان
جوانان
ملاک انتخاب دوست
مرکز تخصصی نماز
سایت قنوت
درباره ما
با توجه به نیازهای روزافزونِ ستاد و فعالان ترویج اقامۀ نماز، به محتوای به‌روز و کاربردی، مربّی مختصص و محصولات جذاب و اثرگذار، ضرورتِ وجود مرکز تخصصی در این حوزه نمایان بود؛ به همین دلیل، «مرکز تخصصی نماز» در سال 1389 در دلِ «ستاد اقامۀ نماز» شکل گرفت؛ به‌ویژه با پی‌گیری‌های قائم‌مقام وقتِ حجت الاسلام و المسلمین قرائتی ...
ارتباط با ما
مدیریت مرکز:02537841860
روابط عمومی:02537740732
آموزش:02537733090
تبلیغ و ارتباطات: 02537740930
پژوهش و مطالعات راهبردی: 02537841861
تولید محصولات: 02537841862
آدرس: قم، خیابان شهدا (صفائیه)، کوچۀ 22 (آمار)، ساختمان ستاد اقامۀ نماز، طبقۀ اول.
پیوند ها
x
پیشخوان
ورود به سیستم
لینک های دسترسی:
کتابخانه دیجیتالدانش پژوهانره‌توشه مبلغانقنوت نوجوانآموزش مجازی نمازشبکه مجازی نمازسامانه اعزاممقالات خارجیباشگاه ایده پردازیفراخوان های نماز