اصول هدايت و راهنمايي فرزندان به نماز1

■ اصول هدايت و راهنمايي فرزندان به نماز1

اصول هدايت و راهنمايي فرزندان به نماز1

حجت الاسلام دکتر محمد داودی، هیئت علمی پژوهشگاه حوزه و دانشگاه، مرکز تخصصی نماز

انسان موجودي آگاه و هدفمند بوده، براي رسيدن به هدف خود ناگزير از فعاليت و تلاش است؛ اما فعاليت و تلاش در صورتي به نتيجه مي‌رسد كه بر اساس اصولي دقيق و كارآمد انجام شود. اين قاعده در مورد تربيت عبادي كه يكي از مصاديق آن هدايت و راهنمايي فرزندان به نماز است نيز صادق است. اصول هدايت فرزندان به نماز دستور­العمل­هايي كلي هستند كه در چگونگي انجام فعاليت­هاي مربوط به هدايت فرزندان به نماز نقش مهمي ايفا مي‌كنند. در اين فصل، مهم‌ترين اين اصول را به اختصار معرفي مي‌كنيم.

یک. اصل زمينه‌سازي

هدايت فرزند به سوي نماز و آموزش نماز به او يك فعاليت است. اين فعاليت مانند هر فعاليت ديگر نه در خلأ، بلكه در يك محيط و موقعيت اتفاق مي‌افتد. اگر اين محيط و موقعيت براي انجام اين فعاليت آماده شده باشد، زحمت ما مفيد واقع مي‌شود و ثمر مي‌دهد و در غير اين صورت، به احتمال زياد به هدر مي‌رود و به هدف مورد نظر نمي‌رسد. به ديگر سخن، تربيت مانند باغباني است. باغبان پيش از كاشتن نهال، نخست زمين را با شخم زدن و جمع‌آوري سنگ­ها و مواد زايد آماده مي‌كند. سپس نهال را مي‌كارد؛ زيرا مي‌داند نشاندن نهال در زمين ناهموار و آماده­نشده چيزي جز زحمت بيهوده نيست. اين قاعده در مورد نماز نيز صادق است.

بدين ترتيب، در ترغيب فرزندان به نماز اصل و قاعدة نخستين همان زمينه‌سازي است. پيش از اين در بررسي نقش زمينه‌سازي خانواده دربارة راه و روش زمينه‌سازي بحث كرده‌ايم و در اينجا آن را تكرار نمي‌كنيم.

دو. اصل جامعيت

نماز عملي عبادي است كه برخلاف برخي عبادت­هاي تك بعدي مانند روزه و دعا و ذكر، ابعاد گوناگوني دارد. در نماز ذكر و قرائت، نيت و رفتار توأمان وجود دارد. از سوي ديگر، نماز يك رفتار است و رفتار، چنان­كه روانشناسان گفته‌اند، سه بعد دارد: شناختي، گرايشي و رفتاري. رفتار نماز از كسي صادر مي‌شود كه بهره­ای هرچند کم از شناخت، گرايش و توانايي عمل نسبت به آن را داشته باشد. هر چه شناخت بيشتر و عميق­تر و هر چه گرايش قوي­تر باشد، فرد به اين عمل پايبندتر خواهد بود؛ مشروط به اينكه توانايي و مهارت براي انجام آن را دارا باشد. اگر كسي كاملاً به نماز آگاه و به آن گرايش هم داشته باشد اما فاقد توانايي و مهارتهاي لازم باشد، براي مثال، حمد و سوره و اذكار را نداند يا نتواند ركوع و سجود را به صورت صحيح انجام دهد، نمي‌تواند نماز را به صورت صحيح انجام دهد.

آموزه‌هاي ديني نيز همين مطلب را تأييد مي‌كند. بر اساس آموزه‌هاي ديني اساس نماز بر شناخت و اعتقاد به خدا و پيامبر dو پس از آن بر شناخت و باور به این تكليف ديني استوار است. افزون بر اين، نماز بر انگيزه و گرايش به انجام دستور خداوند متعال و نيز بر انجام رفتارهاي خاص به همان صورتي كه در شرع آمده، استوار است. بر اساس آموزه‌هاي ديني، نماز در صورتي قبول مي‌شود كه عمل به آن از شناخت و باور و انگيزة صحيح نشأت گرفته باشد و مطابق دستور شرع انجام شود.

بدين ترتيب، در آموزش نماز بايد به هر سه بعد آن توجه داشت. در هدايت فرزندان به نماز، بايسته است شناخت و باورهاي لازم، گرايش­ها و انگيزه‌هاي صحيح و توانايي­ها و مهارت­هاي لازم را در آنان ايجاد كرد و پرورش داد. اصل جامعيت بدين معناست كه در هدايت به نماز نبايد تنها به بعد شناختي، بعد گرايشي يا بعد رفتاري بسنده كرد، بلكه بايد به هر سه بعد به اندازة لازم توجه كرد و پرورش داد.

سه. اصل رفق و مدارا

رفق و مدارا يكي از اصول تعليم و تربيت است كه در آموزه‌هاي اسلامي بر آن بسيار تأكيد شده است. پيامبرd مي‌فرمايد: "أمرني ربّي بمداراة الناس، كما أمرني بأداء الفرائض"؛[1] پروردگارم مرا به مدارا كردن با مردم دستور داده، چنان­كه مرا به انجام واجبات دستور داده است. در روايت ديگري آمده است: "إنّ اللّه ـ عزّ و جلّ ـ بعث محمّداً، فأمره بالصبر و الرفق"[2]؛ خداوند عزّ و جلّ محمد را بر انگيخت؛ سپس او را به استقامت و رفق دستور داد. در برخي روايات به رفق با شيعيان ـ به ويژه ـ سفارش شده است: "لا تُحَمِّلوا علي شيعتنا، و ارفقوا بهم"؛[3] بر شيعيان ما ]چيزهاي سخت[ تحميل نكنيد و با آنان به نرمي و ملايمت رفتار كنيد.

"رفق" در لغت در چهار معنا به كار مي­رود:

 1. خوب انجام دادن يك كار، در مقابل بد انجام دادن آن؛ 2. نرم­خويي در مقابل تند­خويي و شدت عمل؛ 3. ميانه­روي و اعتدال در انجام كار؛ 4. محكم كاري و دقت در انجام كار.[4]

"مدارا" نيز در لغت به معناي ملاطفت و نرمي و احتياط به كار رفته است.[5] گرچه در كتاب­هاي لغت، براي رفق دو معناي خوب انجام دادن و محكم كاري و دقت در انجام كار هم بيان شده است؛ اما بررسي كاربردهاي آن در روايات نشان مي‌دهد كه اين واژه در اكثر موارد در معناي نرم‌خويي و ميانه‌روي در انجام كار به كار رفته است و به همين جهت، مترادف با مدارا است. در زبان فارسي هم كه اين دو واژه با يكديگر و به صورت تركيبي به كار مي‌رود در همين معنا به كار مي‌رود.

بنابراين، اصل رفق و مدارا در تعليم و تربيت بدين معناست كه "مربي، متربيان را با ملايمت و نرمي (و بدون اينكه مشكل و تكلّفي احساس كنند) به سوي اهداف تربيتي مورد نظر هدايت كند".

اصل بنيادينِ رفق و مدارا در تعليم و تربيت اقتضا مي‌كند كه برنامه‌ها و فعاليت­هاي تربيتي به­گونه‌اي طراحي و اجرا شود كه متربي به آساني و بدون احساس تحميل و اكراه و اجبار، بتواند مراحل رشد و كمال را طي كند. از سوي ديگر، رفق و مدارا اصلي عام و فراگير است كه بسياري از اصول ديگر مانند اصل تدريج، اصل تسهيل، اصل اعتدال و اصل تفرد از مصاديق آن هستند. چرا كه رفق و مدارا در عمل جز با رعايت اين اصول محقق نمي‌شود.

چهار. اصل تدريج

يكي از ويژگي­هاي انسان، زمانمندي اوست. شكل­گيري جنين انسان و كامل شدن آن نيازمند گذشت 9 ماه است. پس از تولد نيز رشد كامل انسان نيازمند طي حدود 14سال است. زمانمند و تدريجي بودن پيدايش و رشد انسان محدود به امور زيستي و تكوين اعضا و جوارح او نيست، بلكه شامل رفتار و گرايش و شناخت او نيز مي‌شود. يادگيري رفتارها، گرايش­ها و دانش­ها نيز در انسان، زمانمند و تدريجي است. نماز نيز از اين قاعده مستثنا نيست و يادگرفتن نماز و پايبند شدن به آن نيز نيازمند زمان است و نمي‌توان انتظار داشت به يكباره در مدت يك هفته و يك ماه فرزند ما نماز را بياموزد و كاملاً به آن پايبند گردد.

به همين جهت، پيشوايان ديني ما به والدين دستور داده‌اند آموزش نماز به فرزند و ترغيب وي به آن را چند سال پيش از رسيدن وي به سن تكليف شروع كنند. در روايات صادره از معصومانb سن شروع آموزش نماز از شش سالگي تا ده سالگي بیان شده است.[6] اين نشان مي‌دهد بین چهار تا هشت سال براي آشنايي فرزندان با نماز و پايبندي كامل آنان به نماز وقت لازم است.

اصل تدريج بيانگر این مطلب نیز هست كه در آموزش نماز به فرزندان، نبايد يكباره كل نماز و معارف و مهارت­هاي مربوط به آن را به فرزند ارائه كرد؛ بلكه بايد آنها را به تدريج آموزش داد. براي مثال، بايد نخست اصل سجده را به وي آموخت و او را رها كرد تا آن را انجام دهد. پس از مدتي بايد وضو را به وي آموزش داد. پس از مدتي بايد از او خواست صورت نماز را انجام دهد و رعايت شرايط نماز را از وي نخواست.

در تصریح به این مطلب در روايتي از امام صادق يا باقر[7]b نقل شده است:

"آنگاه كه پسر سه ساله شد به او مي­گويند هفت بار بگو: "لا إله إلاّ اللّه". وقتي سه سال و هفت ماه و بيست روزه شد، به او مي­گويند: هفت بار بگو: "محمّد رسول اللّه". وقتي چهار ساله شد به او مي­گويند: هفت بار بگو " صلّي اللّه علي محمّد و آل محمّد". آنگاه كه پنج سالش تمام شد از او مي­پرسند: دست چپ تو كدام و دست راست تو كدام است؛ اگر جواب صحيح داد او را رو به قبله مي­كنند و مي­گويند: سجده كن و رهايش مي­كنند تا شش ساله شود. زماني كه شش سالش تمام شد، ركوع و سجود را به او مي­آموزند و به نمازش وا مي­دارند تا هفت ساله شود. وقتي هفت سالش تمام شد به او مي­گويند: دو دست و صورتت را بشوي، آنگاه به او مي­گويند: نماز بخوان، تا نه سالش تمام شود. در آن هنگام، وضو به او مي­آموزند و براي آن او را مي­زنند، و نماز را به او مي­آموزند و بر آن او را مي­زنند.[8] هرگاه وضو و نماز را آموخت، خداوند والدينش را مشمول رحمت خود مي­كند".[9]

پنج. اصل تسهيل

انسان موجودي است با استعدادها و توانايي­ها و قابليت­هاي شگرف. اين قابليت­ها و توانايي­ها در ابتداي تولد انسان هنوز به فعليت نرسيده‌اند و به فعليت رسيدن و شكوفا شدن آنها تدريجي و نيازمند فراهم آمدن زمينه‌هاي مناسب و تلاش و كوشش است. خود اين تلاش­ها و كوشش­ها نيز در صورتي به نتيجة مطلوب مي‌انجامد و نهال انسان را به مرحلة ثمر­دهي مي‌رساند كه متناسب با توانايي­ها و استعدادهاي وي باشد.

آموزش نماز به كودكان و نونهالان نيز فعاليت و كوششي است به منظور به فعليت رساندن فطرت الهي و خداپرستي كه خداوند حكيم و دانا در وجود انسان به وديعه گذاشته است. اين فعاليت در صورتي استعداد خداپرستي فطري در انسان را شكوفا مي‌كند كه متناسب با توانايي­ها و استعدادهاي انسان باشد. اگر خواسته‌هاي مربي از متربي نوخاسته بيش از توان او باشد، او را زمين­گير كرده و قامت كوچكش را در زير بار سنگين خواسته‌هاي بيش از توانش خم مي‌كند و مجال قد راست كردن و سربرافراشتن به وي نمي‌دهد. در مقابل، اگر خواسته‌هاي مربي بسيار اندك و ناچيز باشد، رشد وي را در فضاي خواسته‌هاي اندك خود محدود مي‌كند و او را از سر برافراشتن و دستيافتن به اوج رشد و كمال بازمي‌دارد. از اين رو، معصومانb در آموزش نماز به كودكان، توانايي و ظرفيت آنها را در نظر مي­گرفتند و در آموزش نماز بر آنان سخت نمي‌گرفتند و آنان را از رعايت بسياري از اعمال و آداب نماز معاف مي‌كردند؛ هرچند پايبندي به همان اعمال و آداب را از بزرگسالان مي‌خواستند. بر پاية شمار فراواني از روايات، ائمهb به كودكان دستور مي­دادند نماز ظهر و عصر و نيز نماز مغرب و عشا را با هم بخوانند، در حالي كه بزرگسالان اين چهار نماز را در چهار وقت جداگانه مي­خواندند. فضيل­بن­يسار مي­گويد:

"علي­بن­حسين jبه كودكان دستور مي­داد، نماز مغرب و عشا را با هم بخوانند و مي­فرمود: اين بهتر از آن است كه بخوابند و نماز عشاي آنان قضا شود".[10]

همچنين روايت شده است:

"امام زين العابدين jكودكاني را كه نزد او بودند وا مي­داشت تا نماز ظهر و عصر و نماز مغرب و عشا را در يك وقت بخوانند. به او اعتراض شد و ايشان فرمود: اين كار براي آنان سبك­تر است و بهتر به انجام آن مي­شتابند و موجب مي­شود نماز را ضايع نكنند و نخوابند [تا نماز آنان قضا شود] و به كار ديگري مشغول نشوند."[11]

 

 

کلیدواژه: نقش آموزشی والدین، دعوت فرزندان به نماز، زمینه سازی، جامعیت، تدریج، رفق و مدارا، نماز، والدین

 

 


[1]. مجلسی، بحارالأنوار، ج9، ص202.

[2]. همان.

[3]. کلینی، كافى، ج8، ص 334.

[4]. طريحى، مجمع البحرين، ذيل ماده رفق.

[5]. همان، ذيل ماده درى.

[6]. داودي، سيره تربيتی معصومانb، ج 2، تربيت ديني، [بحث ضميمة آموزش نماز، روايات دستة دوم]

[7]. اين ترديد در خود روايت است.

[8]. معنای اين روايت جواز تنبيه بدنی در آموزش نماز است. اما استفاده از آن شرايطی دارد كه در فصل چهارم به تفصيل در باب آن بحث شده است.

[9]. عاملي، وسائل الشيعه، ج 21، ص 474.

[10]. عن الفضيل­بن­يسار قال: "كان علی بن الحسينj يأمر الصبيان يجمعون بين المغرب والعشاء ويقول: هو خير من أن يناموا عنها" (کلینی، كافى، ج 3، ص 409).

[11]. "عن علي­بن­الحسينj أنّه كان يأخذ من عنده من الصبيان بأن يصلّوا الظهر والعصر فی وقت واحد، والمغرب والعشاء فی وقت واحد. فقيل له فی ذلك، فقال: هو أخفّ عليهم، واجدر أن يسارعوا إليها; ولا يضيّعوها ولا يناموا عنها ولا يشتغلوا" (نورى، مستدرك الوسائل، ج 15، ص 160).

این مطلب را به اشتراک بگذارید :
اشتراک گذاری در کلوب اشتراک گذاری در  فیس بوک اشتراک گذاری در تویتر اشتراک گذاری در افسران

نوع محتوا : مقاله
تعداد کلمات : 2120 کلمه
1394/2/7 ساعت 09:43
کد : 252
دسته : دعوت فرزندان به نماز
لینک مطلب
کلمات کلیدی
نماز
خانواده
درباره ما
با توجه به نیازهای روزافزونِ ستاد و فعالان ترویج اقامۀ نماز، به محتوای به‌روز و کاربردی، مربّی مختصص و محصولات جذاب و اثرگذار، ضرورتِ وجود مرکز تخصصی در این حوزه نمایان بود؛ به همین دلیل، «مرکز تخصصی نماز» در سال 1389 در دلِ «ستاد اقامۀ نماز» شکل گرفت؛ به‌ویژه با پی‌گیری‌های قائم‌مقام وقتِ حجت الاسلام و المسلمین قرائتی ...
ارتباط با ما
مدیریت مرکز:02537841860
روابط عمومی:02537740732
آموزش:02537733090
تبلیغ و ارتباطات: 02537740930
پژوهش و مطالعات راهبردی: 02537841861
تولید محصولات: 02537841862
آدرس: قم، خیابان شهدا (صفائیه)، کوچۀ 22 (آمار)، ساختمان ستاد اقامۀ نماز، طبقۀ اول.
پیوند ها
x
پیشخوان
ورود به سیستم
لینک های دسترسی:
کتابخانه دیجیتالدانش پژوهانره‌توشه مبلغانقنوت نوجوانآموزش مجازی نمازشبکه مجازی نمازسامانه اعزاممقالات خارجیباشگاه ایده پردازیفراخوان های نماز