آسيب شناسي نماز

■ آسيب شناسي نماز

آسيب شناسي نماز

موضوع: آسيب شناسي به لحاظ بي توجهي به حقيقت و جايگاه نماز و ارائه ي راهكارها در جهت رفع آسيبها در اقامه نماز

ناهيد جوادي

مدرس مراكز تربيت معلم تبريز

چکیده

در جوامع بشري كمتر جامعه اي را مي توان يافت كه با دين سر و كار نداشته باشد. همه اديان بخصوص اديان آسماني مظاهري دارند كه بدان وسيله پيروان خود را به معبود نزديك مي كنند نماز نيز از مظاهر و اركان دين اسلام است هر نمازگزاري به تناسب سطح نماز خويش از تعاليم و‌ آثار و بركات آن برخوردار مي گردد.

اين مقاله با هدف آسيب شناسي بي توجهي به حقيقت نماز و ارائه ي راهكارها در جهت رفع آسيبها در اقامه نماز با استفاده از روش اسنادي تهيه شده است ابتدا به بررسي جايگاه نماز در و زندگي فردي و اجتماعي و تكامل انسان پرداخته شده است آنگاه آسيبهاي بي‌توجهي به نماز مانند عدم آشنايي با فلسفة نماز، احساس عقب ماندگي، تنبلي و تن پروري، سهل انگاري، غرق شدن در زندگي مادي، تربيت غلط خانوادگي، دوستان و محيط اجتماعي فاسد، برخوردهاي نامناسب برخي افراد مذهبي مطرح شده و سپس راهكارهايي مانند آشنايي با فلسفه نماز، دوري از پرخوري و پرخوابي و شهوتراني، اميدواري به رحمت خداوند،‌ اختصاص بهترين اوقات براي اقامه نماز، هماهنگي گفتار و عمل مربيان و والدين،‌قطع رابطه با دوستان ناباب، فعال شدن رسانه ها در جهت دادن اطلاعات و معرفي الگوهاي مناسب، كوشش مسئولان در جهت اصلاح جامعه،‌ بيان شده است. در نهايت نتيجه گيري بعمل آمده است.

مقدمه:

انسان در ميان مخلوقات برترين موجودي است كه بالاترين استعداد تكامل را دارد از نقطه صفر آغاز به حركت كرده و به سوي بي نهايت همچنان پيش مي رود و چرخ تكامل او اگر در مسير حق باشد، متوقف نخواهد شد. از طرفي عبادت مكتب عالي تربيت و است، انديشه انسان را بيدار مي كند و فكر او را متوجه بي نهايت مي كند، گرد و غبار گناه و غفلت را از دل و جان مي شويد، صفات عالي انساني را در وجود او پرورش مي دهد،‌ روح ايمان را تقويت و آگاهي و مسئوليت به انسان مي بخشد. (مكارم شيرازي، ج 11، 1362:145)

حلقه اتصال انسان به مبدأ آفرينش مي باشد و باعث تخلق انسان  به صفات ملكوتي مي شود.

بارزترين شكل عبادت، نماز است كه مهمترين عامل ذكر و بهترين رافع غفلت است. نماز روح تشكر و سپاس را در نمازگزار  تقويت مي كند. نماز پيوستن به خدا و بريدن از غير اوست. تسليم و رضا به قضاي خداوند متعال است. نماز اطاعت از خدا و پرهيز از عصيان است نماز موجب تقوي و تقوي نيروي تشخيص حق از باطل را به نمازگزار مي دهد. نمازگزار خدا را ناظر بر اعمال خود مي داند و عالم را محضر خدا مي داند و در محضر خداوند معصيت نمي كند.

گاهي انسان به دلايل مختلف فريفتة ظواهر مادي دنيا مي شود و غرق شدن در زندگي مادي او را در وادي بي خبري و غفلت از حقايق مي اندازد و او را از خود بيگانه مي سازد، آدمي با آلوده شدن به صفات پست حيواني ايمان خود را ضايع مي كند، به انواع گناهان دست مي زند در اين راه،‌ شيطان قسم خورده نيز به تزيين زشتيها مي پردازد و بيش از پيش او را در منجلاب ذلت و نيستي فرو مي برد. اينجاست كه گويي همه عوامل دست به دست هم داده تا او از اصل خود بيگانه شود و خداي خود را فراموش كند.

ما در اين مقاله در پي آنيم كه به آسيب شناسي بي توجهي به حقيقت و جايگاه نماز پرداخته و راهكارهايي را در جهت رفع آسيب‌ها بيان كنيم.

 

نماز چيست؟

نماز اساسي ترين و كاملترين عبادت انسان بشمار مي رود در راس تمام عبادات است. اساس دين، ستون دين، كليد بهشت، نور چشم پيامبر (ص) وسيله تشكر از نعمتهاي خداوند، وسيلة سنجش مردم، نزديكي به خدا اولين واجب بعد از ايمان به توحيد و معاد، مهمترين سفارش انبياء، وسيله ذكر خداوند، سبب نشاط مومنان و كوبندة شيطان، عامل آمرزش گناهان و موجب قبولي تمام عبادتها و بهترين عمل و ماية رستگاري انسان است (حسينيا. 1376: 122)

نماز عبادتي است كه تمام ابعاد اعتقادي مسلمان اعم از توحيد، معاد و نبوت در قالب سوره حمد در آن بيان مي شود.

زماني كه نمازگزار اِيّاَك نَعْبُد را بر زبان جاري مي سازد شعار توحيد و يگانه پرستي را بيان مي كند كه نفي تمام قدرتهاي شيطاني را به دنبال دارد.

آنگاه كه ايَّاكَ نَسْتَعين را مي گويد ياري تنها معبودش را خواستار است جز او به پيش ديگري دست نياز دراز نمي كند و از كس ديگري ياري نمي طلبد.

با بيان مالِكِ يَومِ الدّين اعتقاد خود را به روز جزا و اصل معاد اظهار مي كند روزي كه همه براي رسيدگي به اعمالشان سر از خاك بر مي دارند تا پاداش و جزاي خود را بگيرند.

در ادامه اِهدِنَا الْصَّراطَ المُستَقيم را بيان مي كند كه اعتراف به پيروي از راهي است كه راه انبيا و اوصيا است. مقصود نمازگزار از صراط مستقيم راه پيامبران خداو اقرار به نبوت است.

بنابراين با قرائت سوره حمد در نماز، نمازگزار در هر شبانه روز حداقل 10 بار اقرار به اصول اعتقادي خود مي كند و در ساية اين اين اقرار مكرر تاثيرات عملي آن در اعمال و رفتار نمازگزار مشاهده مي شود.

جايگاه نماز در عرصة تكامل انسان

نماز گنجينة معرفت است، نمازگزار در سايه نمازش، انديشه اش اوج مي گيرد والا مي شود به خدا نزديكتر و در كسب معرفت تواناتر مي شود. هر اندازه در شناخت خدا پيش تر رود، بهتر مي تواند حق نماز را به جاي آورد.

نماز از آن جهت موجب اوج گيري و والايي انديشه مي شود كه بسان ابزار حمايت كننده اي ذهن را از محسوسات جدا مي كند و آن را به تمركز مي رساند و فعال مي كند به تعبير ديگر ذهن را كه مركز فكر است، از محدوديتي كه ماديات و محسوسات بر آن تحميل مي كنند آزاد مي سازد و قدرت پرواز مي بخشد. (راشدي، 1380: 185)

اين كه رسول خدا (ص) فرموده اند: «اَلْصَّلوهُ مِعراُج الموُمِن» به اين معني است كه نماز حقيقي نردبان تكامل ايمان مومن و تقربش به خداست. نماز مومن را به سطح بالايي از معرفت و كمال مي رساند و به خدا نزديك مي سازد. هر ركعت نماز حقيقي، پله اي است كه نماز گزار را گامي به سوي معبود نزديك مي كند.

به حكم عقل و تصديق برخي از روايت ها بالاترين حالت قرب انسان به خداي سبحان حالت سجود و به خاك افتادن براي اوست و اين كاري است كه در نماز به طور مكرر اجرا مي شود امام علي (ع) فرمودند. «اَقْرَبُ مايَكُونُ العَبْدُ مِنَ اللهِ اِذَاِ سَجَدْ» نزديكترين حالت بنده به معبودش موقعي است كه برايش به خاك مي افتد. (همان: 199)

انسان تكامل يافته، در طي طريق كمال نسبت به مسائل روبنايي و پيش پا افتاده كه همچون حبابي بر سطح درياست، بي اعتنا مي شود و به مسير خود در سير الي الله ادامه مي دهد و اين همان تقوي است.

جايگاه نماز در زندگي فردي و اجتماعي

نماز بعنوان بزرگترين عبادت و مهمترين پيوند خلق با خالق موثرترين راه براي فراموش نكردن ذات پاك ربوبي است. انسان در زندگي اين جهان با توجه به عوامل غافل كننده نياز به تذكر و يادآوري دارد. وسيله اي كه در فواصل مختلف زماني، خدا و رستاخير و دعوت پيامبران و هدف آفرينش را به ياد او آورد و از غرق شدن در گرداب غفلت و بيخبري حفظ كند. نماز اين وظيفه مهم را بر عهده دارد. «اَقِمِ الصَّلوهَ لِذِكري1» نماز را براي ياد من بپادار.

انسان صبحگاهان از خواب بر مي خيزد خوابي كه او را از همه چيز اين جهان بيگانه كرده، مي خواهد برنامه زندگي را شروع كند،‌قبل از همه چيز به سراغ نماز مي رود، قلب و جان خود را با ياد خدا صفا مي دهد از او نيرو و مددمي‌گيرد و‌ آماده سعي و تلاش توام با پاكي و صداقت مي‌گردد.(مكارم‌شيرازي،جلد13،1361: 174)

نماز به حكم اينكه در فواصل مختلف در هر شبانه روز پنج بار انجام مي شود، مرتباً به انسان اخطار مي دهد، هدف آفرينش را به او گوشزد مي كند و اين نعمت بزرگي است كه انسان وسيله اي در اختيار داشته باشد كه در هر شبانه روز چند بار به او بيدار باش گويد.

از سويي ديگر نماز وسيله شستشوي از گناهان و مغفرت و آمرزش الهي است و خواه ناخواه انسان را دعوت به توجه و اصلاح گذشته مي كند. رسول اكرم (ص) مي فرمايد: نماز همانند آب جاري است، هر زمان كه انسان نمازي مي خواند گناهاني كه در ميان دو نماز انجام شده است از ميان مي رود (عاملي، ج3، 1409 :7)

نماز زنگارهايي كه در اثر انجام گناه بر قلب مي نشيند مي زدايد.

نماز سدي در برابر گناهان آينده است. «اِنَّ الصَّلوهَ تَنهي عَنِ الفَحشآء وَ اْلمُنكَر2» همانا نماز انسان را از زشتيها و منكرات باز مي دارد

از آنجا كه طبيعت نماز انسان را به ياد نيرومند ترين عامل باز دارنده يعني اعتقاد به مبدا و معاد مي اندازد داراي اثر بازدارندگي از فحشا و منكر است.

انساني كه به نماز مي ايستد، تكبير مي گويد، خدا را از همه چيز برتر و بالاتر مي شمرد، به ياد روز جزاي او مي افتد، اعتراف به بندگي او مي كند و از او ياري مي جويد و صراط مستقيم از او مي‌طلبد.

بدون شك در قلب و روح چنين انساني جنبشي به سوي حق و حركتي به سوي پاكي و جهشي به سوي تقوا پيدا مي شود.

منتها هر نمازي به همان اندازه كه از شرايط كمال و روح عبادت برخوردار است نهي از فحشا و منكر مي كند.

نماز قطع نظر از محتواي خودش با توجه به شرايط صحت، دعوت به رعايت حقوق ديگران مي كند چرا كه مكان نمازگزار، لباس نمازگزار، آبي كه با آن وضو مي گيرد بايد از هر گونه غصب و تجاوز به حقوق ديگران پاك باشد كسي كه‌ آلوده به تجاوز و ظلم، غصب، كسب مال حرام باشد چگونه مي تواند مقدمات نماز را فراهم سازد؟ (مكارم شيرازي، ج 1363016)

نمازگزار واقعي در مقابل ظلم و ستم و بي عدالتيهاي حاكم بر جامعه سكوت نمي كند. بنابراين او يك وظيفة ديگري نيز بر عهده دارد كه بر اساس آن پيوند و ارتباط با مردم و اجتماع برقرار مي كند. در قبال آنچه كه در پيرامون او مي گذرد مسئول و متعهد است از راهنمايي كساني كه احساس مي كند از مسير صحيح زندگي خارج شده اند، دريغ نمي ورزد و آنها را از زشتيها و عواقب تفكرات و اعمال اشتباه و خلاف و گناه آگاه كرده و از زشتيها نهي مي كند.

نماز از آن جهت داراي اهميت است كه در جهت دهي اعمال انسان نقش موثري دارد انسان را عادت مي دهد كه در وقت معيني خود را به  كاري ملزم كند، علاوه بر اين خشوع، طهارت، نظافت و مراقبت به بعضي كارها و رعايت چيزهايي كه در نماز لازم است همه اين اعمال روح انضباط و نظم و برنامه را در زندگي انسان تقويت مي كند.

قرائت نماز يا اقامة نماز

يكي از نكات قابل توجه در نماز به كاربردن كلمه اقامه به جاي قرائت است قرائت به معني خواندن است و مقصود از آن خواندن و ادراك و دريافت مطلبي است، در حالي كه اقامه بيانگر خواندن و در مطلب و شكل دادن و حيات بخشيدن به مفاهيمِ مطالب خوانده شده است. در مورد نماز، از اين جهت اصطلاح اقامه به كار مي‌رود كه نمازگزار نه تنها بايد بخواند بلكه وظيفه دارد كه همه مفاهيم آموزشي و پرورشي نماز را در زندگي فردي و اجتماعي خود شكل داده و حيات بخشد و در برپايي اهداف نماز، كوشا باشد (حسينيا، 1376: 162)

آسيب شناسي بي توجهي بي اقامه نماز3

عوامل متعددي در بي توجهي افراد به اقامة نماز موثر است كه در زير به بررسي پاره اي از اين  عوامل مي پردازيم.

1- عدم آشنايي به فلسفه نماز

اهميت ندادن به نماز به لحاظ عدم آشنايي به حقيقت آن و احساس نياز نكردن نسبت به آن از عوامل بي‌توجهي به نماز است. انسان  بر طبق فطرت خود، همواره به سوي آن چيزي توجه مي كند كه برايش اهميت دارد. اگر براي آدمي، امري مهم و ضروري باشد آن را به هر صورت ممكن، انجام خواهد داد.

وقتي از بعضي از افراد سئوال مي كنيم؟ چرا نماز نمي خوانيد؟ مي گويند: خودم هم نمي دانم  از اين جواب معلوم مي شود، كه دليل ترك نماز وي ندانستن فلسفه نماز و آشنا نبودن به فوايد آن است و اصولاً نسبت به نماز احساس نياز نمي كند، چرا كه با خود مي گويد: من كه زندگي مي كنم و در آن عقل خود را راهنما قرار مي دهم چه نيازي به نماز دارم؟

2- احساس تحجر و عقب ماندگي

عده اي بر اين باورند كه دين از زندگي جداست و دين با زندگي كردن و لذت بردن از دنيا مخالف است و به خود، اين معنا را تلقين مي كنند كه دين قديمي و ارتجاعي است و معتقدان به آن مرتجعند و از دنيا و علم و پيشرفت جدا هستند. از آن جايي كه نماز جزئي از دين است و دين جداي از زندگي است نتيجه مي گيرند كه نماز جداي از زندگي است و اگر بخواهند دينداري كنند و بالتبع نماز بخوانند احساس تحجر و عقب ماندگي مي كنند اين اشخاص براي اينكه خود را قانع كنند به دينداران و بي دينان اطراف خود نگاه مي‌كنند و مشاهده مي كنند كه دينداران از واقعيتهاي زندگي، لذت زندگي، علم و پيشرفت، با زمان بودن و در زمان بودن به دورندو انسانهايي سواد، خشك و متحجر و عقب مانده اند كه قديمي فكر مي كنند و در عين حال نماز مي خوانند در مقابل بي دينان دنياي خارج و حتي اطراف ما، آدمهاي با سواد، پيشرفته و به روز هستند.

 

3- تنبلي و تن پروري

تنبلي، سستي و تن پروري، يكي ديگر از عوامل ترك نماز است كه در برخي افراد ديده مي شود كه به صورت هميشگي و يا گاهي اوقات، آنان را از نماز باز مي دارد اساساً افراد تنبل و تن پرور، ارادة قوي نسبت به امور معنوي ندارند و چون عبادت نيز از اموري است كه نيازمند روح آزاد و اراده محكم و قوي است، بنابراين افرادي كه تنبل و تن پرور باشند نمي توانند به انجام آن موفق گردند. اين افراد همواره در بند خواهشهاي تن هستند و به خواسته هاي جسم توجه نمي كنند و چون خواهشهاي تن كوچك و ناچيزند، روح نيز بدانها عادت مي كند و به دليل زنداني بودن روح در بدن، انجام امور معنوي مخصوصاً نماز برايشان مشكل است.

4- مسامحه كاري و سهل انگاري

يكي ديگر از اسباب بي توجهي به نماز، مسامحه كاري و سهل انگاري نسبت  به انجام آن است اين عامل غير از عامل تنبلي و بي حالي است، زيرا مشاهده مي شود كه انسان با اين كه در بهترين وضعيت روحي و جسمي بر سر مي برد. ليكن نسبت به امور معنوي مخصوصاً نماز بي توجه است.

5- احساس بي فايده بودن نماز به علت گناهكار بودن

يكي از علل بي توجهي به نماز، احساس بي فايده بودن نماز به علت گناهكار بودن مي باشد شخص گناهكار با خود مي گويد من كه غرق در گناه و سرپيچي از فرمان خدا هستم، براي چه نماز بخوانم نماز چه فايده اي به حال من دارد؟ در نتيجه سعي مي كند يا ترك گناه كند يا ترك نماز و از آن جايي كه با گناه بيشتر مانوس است، ترك آن را مشكل مي پندارد و لذا راه آسانتر را كه ترك نماز است در پيش مي گيرد.

6- غرق شدن در زندگي مادي

برخي نماز خود را هنگامي كه كاري ندارند مي خوانند و هرگاه سرگرمي و يا كار سودآوري برايشان باشد نماز را به آن مي فروشند. پيامبر اكرم (ص) مشغول خواندن خطبه هاي نماز جمعه بودند، گروهي براي فروش اجناس خود، شروع به طبل زدن كردند، اكثريت مردمي كه حاضر در نماز جمعه بودند نماز جمعه و سخن پيامبر را رها كردند و به جايگاه عرضه كالاها رفتند و تنها نفرات  اندكي بر جاي ماندند. اين آيه درباره رها كنندگان نماز نازل شد.

وَ اِذا رَاَ و تِجارَهَ اَو لَهْواً انفَضُّوا اِلَيها وَ تَرَكُوكَ قائماً4 و هنگامي كه خريد و فروش يا بازيچه اي را ديدند بسوي آن پراكنده گشتند و ترا در حالي كه به ايراد خطبه هاي جمعه ايستاده بودي رها كردند.

7- خانواده

يكي از عوامل مهم در سازندگي و شكوفايي و يا تخريب شخصيت انسان، خانواده و محيط زندگي است. از آن جايي كه بخش اعظم شخصيت انسان در دوران كودكي شكل مي گيرد، خانواده از مهمترين عوامل تربيتي بشمار مي رود. كودك بيشترين همانند سازي و الگو برداري را در دوران طفوليت از اهل خانواده مخصوصاً‌پدر و مادر مي كند.

خانواده به دلايل زير ممكن است عامل بي توجهي به فريضة نماز بشود:

الف- نبودن الگوي مناسب در منزل

وجود الگويي براي اقامه نماز درمنزل، نقش اساسي در معنوي شدن كودكان دارد، چه بسا ديده مي شود كودكان، براي تقليد از پدر و مادر، همراه آنها نماز مي خوانند.

حال اگر در خانواده اي الگويي براي نماز خواندن وجود نداشته باشد كودك نيز به تبعيت از پدر و مادر، نماز نخواهد خواند.

ب- نبودن جو معنوي در منزل

از علل ترك عبادت، مخصوصاً‌نماز، وجود جو آلوده و فساد حاكم بر منزل است، ممكن است اهل منزل نماز بخوانند، ولي به دليل عدم هماهنگي گفتار باكردار و رعايت نكردن مسائل معنوي و اخلاقي، موجبات تنفر از مذهب را در فرزند پديد آورند.

چگونه ممكن است در خانه اي كه معصيت در آن انجام مي شود، فيلمهاي گمراه كننده و فاسد ديده مي شود، معنويت، روح بندگي و عبادت در آن حاكم باشد؟

ج- اعمال روش نادرست در معنويات

گاهي علت ترك نماز در بعضي از نوجوانان و جوانان، سختگيريها و فشار هاي بي اندازه و غير منطقي پدر و مادر است و اين واقعيتي است كه در بعضي از تاركان صلوه ديده مي شود. رفتار خشونت آميز، با تحكّم و زورگويي در تمام موضوعات تربيتي، مخصوصاً معنويات، نه تنها اثر مثبت و سازنده ندارد، بلكه چه بسا درست نتيجه معكوس بر جا مي گذارد و موجب بريدگي و ترك معنويات مي شود.

8- دوست فاسد

يكي ديگر از عوامل ترك نماز، همنشيني و همراهي با تارك الصلوه است. و اين واقعيتي است كه اسلام به آن توجه كرده است به طوري كه از امام صادق (ع) نقل شده: اَلْمَرءُ عَلي دين خَليله: دين انسان بستگي به دين دوستش دارد. (كليني، ج2، بي تا. ص 375)

از آنجايي كه هر انساني در زندگي خود دوستاني دارد و ساختار شخصيتي و معنوي انسان با دوستانش گروه مي خورد. لذا انتخاب دوست در ديندار شدن و يا فاسد شدن انسان موثر است.

9- محيط و اجتماع فاسد

از ديگر عوامل بي توجهي به نماز، قرار گرفتن در محيط نامساعد و فاسد است و اين واقعيتي غير قابل انكار است كه روح آدمي تحت تاثير جو حاكم بر محيط و جامعه قرار مي گيرد.

در محيطي كه فسق و فجور، اعتياد، بزه و اعمال خلاف اخلاق حاكميت داشته باشد، انگيزه هاي معنوي جايي براي بروز و ظهور نخواهند داشت در نتيجه نبايد انتظار داشت كه در چنين وضعيتي معنويت و  روح نماز حاكم باشد.

10- برخورد هاي نامناسب برخي افراد مذهبي

تاثير رفتارهاي مبلغان مذهبي و به طور كلي متدينان در انسانهاي ديگر حتمي است مسلماً الگوهاي ديني كه جوانان ونوجوانان را دعوت به پاكي، انسانيت، معنويت و عبادت و. .. مي كنند، بايد اول خودشان عامل به گفته هايشان باشند و اگر خلاف گفته هاي خود عمل كنند،‌ آثار منفي تربيتي بر افراد جامعه خواهد داشت. از سوي ديگر اگر متديّنان از روشهاي توام با تحكّم، تمسخر، خشونت براي دعوت به دين و انجام فرايض ديني استفاده كنند اين عمل باعث روي گرداني افراد از دين و دينداري خواهد شد.

راه كارها در جهت رفع آسيب ها در اقامه نماز

در قسمت آسيب شناسي مواردي به عنوان عوامل موثر در بي توجهي به نماز بيان شد در اين قسمت راه كارهايي در جهت رفع عوامل بيان شده ارائه مي شود:

1- يكي از عوامل بي توجهي به نماز عدم آشنايي به فلسفه نماز است كه در جهت رفع اين آسيب بايد گفت آشنا شدن و آشنا كردن به فلسفه و حقيقت نماز و اين كه نماز نياز ماست جزء زندگي و حيات ماست و فايده و آثار نماز در دنيا و آخرت تجلي مي كند. با نماز زندگي معنا و جهت پيدا مي كند. نماز پاسخ به حس پرستش است به واسطه آن آرامش و تعادل رواني پيدا مي شود چنانكه خداوند مي فرمايد: اَلا بِذِكْرِ اللهِ تَطْمَئنُّ القُلُوب5 آگاه باشيد كه با ياد خدا دلها آرامش پيدا مي كند.

نماز درمان افسردگي و اضطراب، نگراني، نااميدي و ... است با ارتباط برقرار كردن با مبدا پاكيها و كمال مطلق تمام ناپاكيها، ضعفها، ناتوانيها و ... از بين مي رود

2- عده اي به زعم خودشان دين را عامل تحجر و عقب ماندگي مي دانند و از اين رو نماز نمي خوانند در قبال اين عده بايد گفت كه دين نه تنها با علم، پيشرفت،‌ زندگي كردن و لذت بردن صحيح مخالف نيست،‌بلكه دين برنامة زندگي است و تمام دستورات ديني براي چگونه زندگي كردن و چگونه انسان شدن و به چه نحو جامعه را ساختن است.

تمام واجباتي كه در دين وجود دارد، نه براي اين است كه از خوشيها و لذتهاي دنيوي بكاهد، بلكه يكي از موارد فلسفه تشريح واجبات، براي خوشبختي در دنياست.

اما علت اين كه چرا مذهبيها و ملتهاي مسلمان جهان عقب مانده اند را بايد نخست در عوامل انحطاط مسلمانها و در خود مسلمانها پيدا كرد،‌نه در اصل اسلام و مذهب. بايد مطالعه كرد كه چرا مسلمانها در زماني، حرف اول را در پيشرفت،‌علم و تمدن مي زدند و بعد عقب ماندند. دوم اين كه، اين گونه نيست كه همه دينداران بي سواد باشند، بلكه در طول تاريخ و در عصر حاضر مشاهده مي كنيم كه پيشرفته ترين و فهميده ترين و پاك ترين انسانها در ميان دينداران بوده است.

3- عامل ديگر بي توجهي به اقامه نماز تنبلي و تن پروري است. پرخوري و پرخوابي و شهوتراني باعث سستي و بي حالي مي شود وقتي جسم عادت به پرخوري و پرخوابي كرد اولاً احساس كسالت مي‌كند ثانياً اراده فرد ضعيف مي شود. لذا براي عبادت و نماز و انجام امور معنوي، شور و اشتياقي باقي نمي ماند. بنابراين در رفع سستي و تن پروري اولاً بايد در صدد ترك عادت پرخوري و پرخوابي برآيد تا روح بتواند براي نيازهاي عالي خود پاسخي مثبت بدهد. چنانچه علي (ع) مي فرمايد: غَيِّرِ العاداتِ تَسْهَلُ عَلَيكُمُ الطّاعات عادتهاي خود را تغيير دهيد تا طاعتها و بندگيها برايتان آسان شود. (ري شهري، ج 5، 1362: 123) ثانياً براي ترك عادتهاي ناپسند از خداي متعال كمك بگيريم و از او بخواهيم كه ما را در اين امر ياري فرمايد.

ثالثاً از ورزش و نرمش جسمي، براي رفع بي حالي و سستي استفاده كنيم و براي ورزيدگي جسم، خود را موظف به ورزش نماييم.

از آنجايي كه يكي ديگر از علل تنبلي شهوتراني است كه اراده انسان را ضعيف و روح را اسير جسم مي كند لذا بهترين وسيله براي ترك شهوتراني القاي زوال خوشيهاي آن به قلب است كه بايد دائماً به ضمير باطن فهماند كه خوشيهاي مادي و جسماني مي روند و‌ آثار زيانبار آن مي ماند. با تلقين و تفهيم اين مطلب به قلب كه ارتباط با خدا و خواندن نماز داراي لذت است و از اين طريق مي توان عشق و علاقه به نماز را در خود زنده كرد.

4- مسامحه كاري يا سهل انگاري از ديگر عوامل بي توجهي به نماز است. اينكه گاهي انسان بعضي كارها را به راحتي ترك يا فراموش مي كند دليل بر عدم اهميت آن كاربراي فرد است. براي رفع سهل انگاري يا مسامحه در نماز بايد به نماز اهميت داد. بايد فهميد كه فرياد خداوند بر سر سهل انگاران نماز بلند است كه مي‌فرمايد: فَوَيْلٌ لِلْمُصَلّين اَلَّذينَ هُمْ عَنْ صَلاتِهِم ساهون6 واي بر نمازگزاران، كساني كه در نمازشان سهل انگاري مي كنند.

5- در مورد رفع آسيب پنجم كه فرد خود را گناهكار مي داند و در نتيجه نماز را بي فايده مي انگارد. ارتكاب معصيت اگرچه حرام است ولي موجب بطلان نماز نمي شود. ثانياً مشكل گناهكار با ترك نماز حل نمي شود بلكه گرفتاري او مضاعف مي شود. ثالثاً به اين نكته بايد توجه كرد كه نااميدي از خود و خداي خود از گناهان بزرگ است. انسان هر مقدار هم كه گناهكار باشد راه برگشت دارد چنانكه خداوند مي‌فرمايد: لاتَقْنَطُوا مِنْ رَحْمَهِ اللهِ اِنَّ اللهَ يَغْفرِ الذُنُوبَ جَميعاً، از رحمت خدا مايوس نشويد زيرا خداوند همه گناهكاران را مي بخشد.

بــاز آي هــر آنچه هستي باز آي                             گر كافر و گبر و بت پرستي باز آي

اين درگه ما درگه نوميدي نيست                              صدبــار، اگـر توبه شكستي باز آي

6- غرق شدن در زندگي مادي آسيب ديگري است كه مانع توجه به اقامه نماز مي شود. معمولاً‌ انسان در تقسيم بندي اوقات خود بهترين ساعتها را براي بهترين كارها در نظر مي گيرد. نماز نيز از ارزنده ترين كارهاست لذا لازم است كه ارزشمند ترين اوقات براي نماز در نظر گرفته شود. لازمه اين كار اين است كه فرد به اهميت نماز پي ببرد. بنابراين در جهت رفع اين آسيب لازم است كه اولاً فرد به اهميت نماز پي ببرد تا بهترين و با فضيلت ترين اوقات را براي ارتباط با خدا در نظر بگيرد و ثانياً سرگرميهاي دنيوي و غرق شدن در ماديات برنامه عبادي او را مختل نكند.

7- خانواده از ديگر عوامل بي توجهي به نماز است. در جهت رفع اثرات مخرب اين عامل بايد پدر و مادر و الگوهاي ديني در منزل، با اعمال روشهاي صحيح، فرزندان را دعوت به انجام فرايض ديني بكنند و به جاي خشونت از روشهاي صحيح مانند برهان، تشويق، تكريم و استفاده كنند و فرزندان را با الگوها و متخصصان مذهبي آشنا كنند و آنها را به مطالعه كتابهايي كه در اين زمينه نوشته شده دعوت كنند.

لازم است كه پدر و مادر در حاكم كردن روح معنويت از طريق برنامه هاي مذهبي و تربيتي در محيط منزل سعي وافر داشته باشند.

از همه مهمتر اين كه با اعمال و رفتار صحيح انساني و هماهنگي بين اعتقاد و رفتار و اخلاق، فرزندان را دعوت به عبادت كنند و مسلماً اگر بين اعمال ديني و رفتار و اخلاق حاكم بر منزل هماهنگي نباشد و صرفاً پدر و مادر از روي عادت، بدون توجه به آثار مثبت و سازنده عبادت، نماز بخوانند، در آن صورت دعوت به نماز بي اثر خواهد بود.

8- يكي ديگر از آسيبهاي بي توجهي به اقامه نماز دوست فاسد مي باشد. براي رفع اين عامل مخرب، لازم است با دوست فاسد و تارك الصلوه قطع رابطه شود و در مقابل همنشيني با انسانهاي پاك و نمازگزار و اهل علم به عنوان بهترين راه برگزيده شود.

9- محيط و اجتماع فاسد از عوامل ترك نماز است راه كارهاي پيشنهادي براي اصلاح جامعه در سه قسمت بيان مي شود:

الف – رسانه‌ها بخصوص رسانه‌هاي جمعي از سه طريق مي‌توانند موثر واقع شوند.

ب- وظايف مسئولان نظام: لازم است كه مسئولان در صدد اصلاح محيط و جامعه برآيند و زمينه هاي فساد را از بين ببرند. قانون گذاران با وضع قوانين نيروهاي انتظامي را ملزم را به اجرا آن نمايند كنترل اجتماعي در جامعه چه از طرف مسئولين چه از طرف خود افراد وجود داشته باشد.

نخست از راه الگو دادن. آنچه كه افراد در تلويزيون به ويژه در فيلمها وسريالها مي‌بينند مي‌تواند الگويي براي رفتار ، نگرش و شخصيت آنان باشد و آنها با تقليد از قهرمانان فيلم و همانند سازي، رفتارها، نگرشها و ويژگيهاي شخصيتي آنها را مي‌آموزند و به تدريج اين الگوها دروني و تثبيت مي‌شوند.

دوم از راه ارائة اطلاعات. برنامه‌هايي كه از اين رسانه‌ها پخش مي‌شود اطلاعات گوناگوني در اختيار افراد قرار مي‌دهد. اگر اطلاعات حاوي مطالبي مفيد در بعد اخلاقي و اجتماعي و آموزشي باشد مي‌تواند تاثير مثبتي بگذارد.

سوم از طريق ارائه نگرشهاي خاص به موضوعات مختلف. اگر اين نگرشها همسو با نگرش اسلام باشد به طور مستقيم به افرادي كه اين برنامه ها را دريافت مي‌كنند منتقل مي‌شود و مي‌تواند تاثير مثبت بر تربيت ديني افراد بگذارد(داوودي، 1385: 115)

ج – وظايف افراد جامعه: اگر چه تاثير جامعه فاسد بر‌آدمي ، واقعيتي غير قابل انكار است. اما اين تاثير پذيري به قوت ،  ضعف، آگاهي، ايمان، اراده، استقلال و شخصيت انسانها بستگي دارد و اگر آدميان بر شناخت ، ايمان، ارادة خود بيفزايند نه تنها تاثير پذيري آنان از محيط كم مي‌شود بلكه مي‌توانند جامعه را تحت تاثير خود قرار دهند، چرا كه تاثير جامعه و فرد بر يكديگر امر متقابل است اگر انسان بخواهد زمينه‌هاي نقش پذيري كم شود ، بايد در مجالس گناه و بزهكاري وارد نشود و به جاي آن در محافل علمي – مذهبي شركت و ارتباط خود را با متخصصان و متعهدان ديني برقرار نمايد.

10- برخوردهاي نامناسب برخي از افراد مذهبي

در رفع اين عامل بايد گفت كه اولاً بر الگوهاي مذهبي است كه اين واقعيت را بپذيرند كه هر نوع عمل ، رفتار، كردار و برخورد آنها در معنويات ، ايمان و رفتار مردم، تاثير خواهد داشت. چنان كه پيامبر (ص) مي‌فرمايد: صِنفانُ مِنْ اُمتَّي اِذاصَلي صَلُحَ النّاسُ وَ اِذا فَسَد فَسَدَ النّاسُ: اَلعُلَماءِ وَ الاُمرَاء: دو گروه از امت من هستند كه اگر صالح شوند، مردم صالح مي‌شوند و هنگامي كه فاسد شوند مردم فاسد مي‌شوند : اول عالمان و دوم سلاطين و حاكمان (حراني، 1369: 50)

نكتة ديگر اين كه رهبران ديني بايد در اعمال روشهاي تربيتي همانند حضرت محمد (ص) اعتدال و ميانه روي و ظرفيت افراد را در نظر داشته باشند و از روشهاي مفيد مانند استدلال ، تشويق ، تكريم و ساير روشهاي سازنده استفاده كنند و از استبداد ، خشونت و تمسخر پرهيز كنند.

ثانياً بر تاركين صلوه لازم است بدانند كه اگر چه علما وظيفه دارند به آنچه مي‌گويند عمل كنند ليكن ما هم وظيفه داريم به دنبال حق باشيم و ملاك عمل براي ما حقانيت حرف و منطق باشد نه حقانيت مبلّغ، در اين مورد علي (ع) مي‌فرمايد : اُنظُر اِلي ماقالَ وَ لاتَنظُرْ الي مَنْ قالَ، نگاه كن ، ببين چه مي‌گويد و نگاه نكن چه كسي مي‌گويد». (آمدي، ج 2 ، 1366:  320)

نتيجه‌گيري:

نماز يكي از اركان دين اسلام است تا جايي كه ستون دين ناميده‌اند و اين از آن جهت است كه مشتمل بر اصول وفروع دين است . اصول اعتقادي اسلام يعني توحيد، نبوت، معاد، عدل و امامت به طور مستقيم وغير مستقيم در نماز مطرح مي‌شود. فروع دين نيز كه  همان عبادات است در نماز گرد آمده است . خلاصه و عصاره حج، زكات، روزه، امر به معروف و  نهي از منكر، تولي و تبري در نماز جمع شده است و از آنجاكه نماز ياد آور آن اصول و احكام و مايه تعهد و التزام به آنها مي‌باشد لذا عاملي براي حفظ دين مي‌گردد. (راشدي، 138)

نماز حقيقي مي‌تواند به انسان قدرت پرواز دهد و به خدا نزديك سازد. از غرق شدن در غفلت و بي خبري حفظ كند همچنين نماز داراي اثر بازدارندگي از فحشاء و منكر است و علاوه بر آثار فردي داراي آثار اجتماعي از قبيل رعايت حقوق ديگران، اصلاح جامعه، دوري از ظلم و ستم، عامل اتحاد و دوستي و نظم و انضباط اجتماعي است.

حال كه نماز داراي چنين جايگاهي است علت بي توجهي بعضي از افراد به اين ركن مهم دين چيست؟ عوامل متعددي مي‌تواند در بي توجهي به اقامه نماز موثر باشد كه به دو دسته مي‌توان تقسيم كرد: عوامل فردي و عوامل اجتماعي

در جهت رفع عوامل فردي بايد علت يابي كرد و با راهنمايي و آگاه كردن افراد موانع را از بين برد.

در جهت رفع عوامل اجتماعي لازم است كه اولاً رسانه‌هاي جمعي با ارائه اطلاعات صحيح و تعيير نگرشها در مسير درست، الگودهي مناسب كه مطلوب جوانان و نوجوانان نيز باشد به رفع موانع موجود در توجه به اقامه نماز بپردازند. ثانياً مسئولين نظام از طريق وضع قوانين جديد و افزايش كنترل اجتماعي به اين امر مهم بپردازند.

در پايان اميد است با بكارگيري روشهاي فوق و ساير روشهاي مفيد نمازي موثر داشته باشيم و دائما حضور خدا را احساس كنيم و در تلاش براي برداشتن موانع حضور برآييم تا به اوج برسيم

دوست نزديكتر از من به من است                           وين عجبتر كه من از وي دورم

چه كنـم با كه توان گفت كه وي                             در كنــار مـن و من مهجورم؟

 

 

پي‌نوشتها:

1- سوره طه / 14

2- سوره عنكبوت / 45

3- آسيبها و راهكارهاي آن با استفاده از كتاب حضور قلب در نماز تاليف علي اصغر عزيزي تهراني نوشته است.

4-  سوره جمعه / 10

5- سوره رعد / 28

6- سوره ماعون / 4 و 5

7- سوره زمر / 53

 

فهرست منابع:

- قرآن.

- آمدي، عبدالواحد، (1366) غررالحكم و در رالكلم، قم، انتشارات دفتر تبليغات اسلامي.

- حسينيا، سيد احمد (1376) نقش تربيتي نماز، تهران، انتشارات دنياي قلم.

-حراني، ابو محمد، (1369) تخف العقول عن آل الرسول، ترجمه آيت الله كمره‌اي ، تهران، انتشارات كتابخانه اسلاميه.

-داوودي، محمد، (1385) نقش معلم در تربيت ديني، چاپ دوم ، تهران، پژوهشگاه حوزه و دانشگاه.

-راشدي ، حسن (1380) نماز شناسي، جلد دوم ، تهران ، انتشارات ستاد اقامه نماز.

- عاملي، شيخ حر ، 1409، وسائل الشيعه ، قم ،‌انتشارات آل البيت.

- عزيزي تهراني، علي اصغر (1375) حضور قلب در نماز ، چاپ دوم ، قم، مركز انتشارات دفتر تبليغاتي اسلامي.

- كليني ، محمد بن يعقوب، (بي تا) اصول كافي، جلد 2، ترجمة سيد جواد مصطفوي ، تهران ، دفتر نشر فرهنگ اهل بيت.

- محمدي ري شهري، محمد (1362) ميزان الحكمه، جلد 5 ، قم ، انتشارات دفتر تبليغات اسلامي.

- مكارم شيرازي ، ناصر و ديگران (1362) ، تفسير نمونه ، جلد 11 ، 13 ، 16 ، تهران ، دارالكتب اسلاميه.

این مطلب را به اشتراک بگذارید :
اشتراک گذاری در کلوب اشتراک گذاری در  فیس بوک اشتراک گذاری در تویتر اشتراک گذاری در افسران

نوع محتوا : مقاله
تعداد کلمات : 5570 کلمه
1402/12/14 ساعت 12:55
کد : 20
دسته : آسیب‌شناسی اخلاقی نماز(نماز و گناه)
لینک مطلب
کلمات کلیدی
آثار نماز
آسيب شناسي
خداوند
دين اسلام
نماز
درباره ما
با توجه به نیازهای روزافزونِ ستاد و فعالان ترویج اقامۀ نماز، به محتوای به‌روز و کاربردی، مربّی مختصص و محصولات جذاب و اثرگذار، ضرورتِ وجود مرکز تخصصی در این حوزه نمایان بود؛ به همین دلیل، «مرکز تخصصی نماز» در سال 1389 در دلِ «ستاد اقامۀ نماز» شکل گرفت؛ به‌ویژه با پی‌گیری‌های قائم‌مقام وقتِ حجت الاسلام و المسلمین قرائتی ...
ارتباط با ما
مدیریت مرکز:02537841860
روابط عمومی:02537740732
آموزش:02537733090
تبلیغ و ارتباطات: 02537740930
پژوهش و مطالعات راهبردی: 02537841861
تولید محصولات: 02537841862
آدرس: قم، خیابان شهدا (صفائیه)، کوچۀ 22 (آمار)، ساختمان ستاد اقامۀ نماز، طبقۀ اول.
پیوند ها
x
پیشخوان
ورود به سیستم
لینک های دسترسی:
کتابخانه دیجیتالدانش پژوهانره‌توشه مبلغانقنوت نوجوانآموزش مجازی نمازشبکه مجازی نمازسامانه اعزاممقالات خارجیباشگاه ایده پردازیفراخوان های نماز