نقش نماز در پيشگيري از بحران هويت

■ نقش نماز در پيشگيري از بحران هويت

نقش نماز در پيشگيري از بحران هويت

چکيده

با توجه به گسترش روز افزون اينترنت و از بين رفتن سريع حد و مرزها ميان افراد و ارتباط قوي و در نتيجه گسترش معضل بحران هويت در ميان جهانيان بخصوص جوامع غربي و کشيده شدن دامنه ي اين معضل به درون کشورهايي اسلامي در چند دهه ي گذشته مشکلات بسياري براي خانواده ها و در کل جامعه ي اسلامي ايجاد شده است.گسترش مهاجرت، مدرنيته شدن، تهاجم فرهنگي گسترش شبکه هاي ارتباط جمعي و در بحران هويت تاثير وافري دارد. آيا چيزي که ازآن با بحران هويت ياد مي شود واقعا بحران ميان مردم است يا ادامه مي روند جهاني شدن ويکي شدن فرهنگ ها و آيا افزايش آمار خودکشي و طلاق و بزهکاري و ... در جامعه ربطي به اين بحران دارد؟ در اين مقاله سعي شده است به نقش تربيتي وتاثير گذار نماز و دين داري و توجه به خداوند در افراد، توجه شود و براي پيشگيري از بحران زدگي ابتدا تعاريف کاملي از هويت، بحران هويت،فلسفه ي نماز ونقش آن در زندگي افراد ريشه يابي مي شود و سپس به ارائه ي راهکاربراي جلوگيري از هويت زدگي و پيشگيري از بحران هويت پرداخت.اميد است مقاله ي پيش رو ذره اي راهگشاي اين معضل همه گير که در حال رشد سريع در کشورهاي مختلف است باشد.

مقدمه

سپاس خدايي را که به گويندگان ياراي ستايش او را ندارند و نمي توانند بخشندگي هايش را بشمارد همت هاي بلند به درگاه او دست نمي آرد و انديشه هاي ژرف به گوهرتابناکش پي نمي برد و ره نمي سپاردتاثيرات مثبت نماز بر زندگي افراد بر کسي پوشيده نيست نماز موجب اخلاص روح و عروج انسان به قله ي رفيع معنويت است نماز يک خود سازي است که مي تواند پيکره ي وجود انسان را از آلات شيطاني بزدايد.نماز ونيايش ارتباط صميمانه ايست ميان انسان و خدا، آفريده و آفريدگار نماز تجلي بخش وآرامش گر و روشني بخش روان و ذات است لازمه آن خداباوري است خدا باوري سري محکم در مقابل آلام روان است خداباوري مخصوصا در مذهب ما مي تواند سدي محکم در مقابل آلام رواني ايجاد کند. در نماز به جاودانگي انسان تاکيد شده است.جهان حاصل مهر ولطف خداوند است که تنها کارگذارمطلق ومنزه اين جهان است.براي شناخت خداي بزرگ ومنزه بيداري معنوي انسان ها نياز است «رد فيلد» بيداري معنوي در عصر حاضر وبازگشت به خدا و نيايش را از اواخر دهه ي پنجاه و در اوج قدرت مادي بشر مي داند.همانگونه که داشتن اندام متناسب حاصل داشتن تمرينات و رژيم غذايي مناسب ومداوم است.تداوم نيايش هم موجب استحکام روان است «مُداوَمَةُ الْذِّکرَ قُوُّةٌ الْاَرواحْ»[1] پس چرا کساني که به خدا معتقدند و ارزش هاي معنوي را مي ستايند هميشه به ان عمل نمي کنند. شايد پاسخ اين سوال اين باشد که اعتقادات ما به صورت باورهاي عاطفي درنيامده اند و از علم اليقين به عين اليقين نرسيده ايم و آنچه را که مي دانيم را احساس نکرده ايم . تنها خدا را در ذهن پذيرفتن خدا باوري نيست. خدا باوري احساس خداوند با تمام وجود است. اگر خدا را از جهان برداريم، دنيا برهوت مي شود بي صاحب و وحشتناک و نا امن که در صورت، هر کاري مجاز است آيا در جهاني بي صاحب و هدف، ايثار وگذشت و ديگر خصلت هاي انساني توجيهي دارد؟ در اينصورت با اين همه تهديد چگونه مي توان امنيت روحي و فکري داشته باشد؟ چگونه انسان مي تواند به هويت خود دست يابد؟ مگر جز در پناه انيسي که نامش دوا وذکرش شفاست مي توان به امنيت عاطفي و اطمينان قلبي رسيد «اَلْا بِذِکْرِاللهْ تَطْمِئنُ الْقُلُوبْ»[2].علي (ع) هم نيايش و ياد خدا را موجب درمان آلام روان مي داند از طرفي با توجه به تاثير که جهاني شدن بر هويت جمعي وفردي و بروز آغاز تهاجم فرهنگي وشکل گيري بحران هويت بصورت تعارضات وتناقضات رفتاري وانحراف از معيارهاي اصيل جامعه دارد، لزوم بازگشت به خويشتن، حفظ تقويت و هويت ملي را ايجاب مي کند.نماز بعنوان ستون دين مبين اسلام و بويژه نقش آن در ارتباط با مبدا هستي و توجه به حقيقت حيات مي تواند در سازندگي افراد جامعه، ايجاد تعاملات اجتماعي و گسترش روابط عاطفي و احساس مسئوليت در برابر ديگران نقش بسزايي داشته باشد و همچنين در افزايش مشارکت اجتماعي، هويت بخشي ايجاد وجدان اخلاقي و در نتيجه بهبود فرهنگ جامعه در عرصه هاي مختلف اجتماعي بسيار موثر خواهد بود . لذا ضمن تبين بحران هويت و علل و عوامل ايجاد آن در عصر حاضر مي توان به نقش تربيتي نماز در هويت بخشي به ابعاد فردي و اجتماعي آحاد جامعه و اثرات پيشگيرانه آن پرداخت و اين سوالات را پاسخ گفت:1)چه عواملي بر شکل گيري هويت وبحران هويت افراد جامعه تاثير دارند. 2)نقش تربيتي نماز در هويت بخشي آفراد جامعه چيست؟

 

هويت

هويت کلمه ايست عربي که در زبان فارسي به جاي واژه ي انگليسي(Identify) به کار مي رود.اين کلمه در فرهنگ معين فارسي معاني اي از قبيل «ذات باري تعالي» «هستي و وجود» و «آنچه موجب شناسايي شخص مي شود» آورده شده است.[3]عده اي هويت را داراي سه بخش وکارکرد اصلي مي دانند که عبارت است از: افزايش توان گزينشي، ايجاد امکان ارتباط با ديگران ونيروبخشي و نرمش پذيري انسان.[4]هويت از ديدگاه جامعه شناسان، پاسخي است به سوال من کيستم و هويت من چيست، مي باشد.[5]هويت انساني عبارت است از مجموعه خصوصيات و مشخصات فردي و اجتماعي احساسات وانديشه هايي که فرد آنها را از طريق توانايي کنش متقابل با خود و با يافتن تصوراتي از خود به دست مي آورد هويت يک فرد مي تواند فردي يا اجتماعي باشد.هويت اجتماعي يک فرد به خصوصيات وتفکراتي گويند که فرد آنها را از طريق اشتراکات اجتماعي و عضويت در گروه هاي رسمي و مجازي (مانند اينترنت و رسانه ها و ...) کسب مي کند. گروه هايي با پيش زمينه هاي نژادي، مذهبي، قومي، ملي، حزبي، سياسي و ... باعث شکل گيري مضمون «ما» در برابر «آنها» براي فرد عضو شده مي شود.[6]در واقع هر فردي مايل است در بسياري از گروه هاي اجتماعي عضو شود اما اين ضرورتاً بدين معنا نيست که وي از آنها تاثير زيادي مي پذيرد وآنها منابع اصلي شکل گيري هويت وشخصيت وي هستند.پس يکي از تکاليف مرتبط بارشد در افراد کسب احساس هويت است.هويت بصورت دارا بودن يک احساس پايدار ومنسجم واين موضوع که من چه کسي هستم و چه کسي بايد باشم تعريف شده است.اريکسون هويت را بصورت يک احساس نسبتاً پايدار از يگانگي خود تعريف مي کند.ريشه هاي شکل گيري هويت از تجربيات وهمانند سازي هاي زمان کودکي نشأت مي گيرد وتا کهنسالي ادامه مي يابد پس خانواده ها وجوامع اسلامي بايد توجه داشته باشد که کودکان خود را در محيط هاي اسلامي وبا شعائر ديني اسلامي وطبق دستورات خداي منان، رشد وپرورش دهند تا دچار از خود بيگانگي وهويت زدگي نشوند.

 

بحران هويت

کساني که ايماني به خود ندارند، خود را باور نکرده اند وارزش هايشان را شناخته اند ونمي دانند کيستند، کجايند وچه مي کنند، به بحران هويت مبتلا مي شوند افرادي که نتوانند پاسخ شايسته اي براي سوال من کيستم بيابند دچار بحران هويت شده اند وياس ونااميدي وافسردگي وجودشان را خواهد گرفت. عدم توانايي فرد در تحصيل هويت انساني خود بصورت هاي مختلفي تعبير شده است.برخي از صاحب نظران از آن با تعبير«گم کردن خويش» يا «ازخودبيگانگي» ياد مي کنند. روان شناسان از اين حالت اغلب تحت عناويني از قبيل«آشفتگي هويت»، «اختلال هويت» و«بحران هويت» نام مي برند. بروز چنين وضعي وتزلزل فکري اعتقادي، مهمترين خطري است که سلامت انسان را در طول حيات مورد تهديد قرار مي دهد.[7]در اينجاست که نقش مهم دين وارتباط بندگي با خدا پررنگ تر مي شود تا راهي شود براي نجات فرد بحران زده. در شکل گيري هويت فردي واجتماعي عناصر پيدا وپنهان بسياري موثر اند واين مقوله داراي مولفه هاي متعددي است عوامل خانواده، آموزش وپرورش، رسانه ها، ساختارهاي اجتماعي، گروه هاي مرجع وجهاني شدن که به نظر مي رسد در شرايط کارکرد منفي آنها، بحران هويت ايجاد مي شود. عده اي از پژوهشگران، فرآيند جهاني شدن راعامل اصلي بحران هويت مي دانند و اعتقاد دارند که اين فرآيند با دگرگون ساختن شرايط وچارچوب سنتي هويت سازي وتضعيف کردن عده اي از افراد وتخريب عوامل ومنابع سنتي وملي و مذهبي، هويت سازي را درجهان کنوني دشوار ومسئله ساز مي کنند.[8]

 

تهاجم فرهنگي واهداف آن

تجاهم فرهنگي عبارت است از تلاش برنامه ريزي شده وسازمان يافته يک گروه يا يک جامعه براي تحميل باورها و ارزش ها، اعتقادات، اخلاقيات و رفتارهاي مورد نظر خويش بر ساير گروه ها و جوامع. هم چنين مي توان گفت تهاجم فرهنگي فعاليتي است براي  دگرگون کردن اعتقادات عمومي از راه هاي غير مستقيم وپنهاني. البته از راه هايي که عکس العمل و حساسيت مردم برانگيخته نشود که مراحلي دارد: حمله به سنت هاي اجتماعي ايستا، زيرا تغيير در آنها حساسيت چنداني ايجاد نکرده و مهاجمان ردپايي در جامعه از خود ايجاد مي کنند ودر مرحله ي بعدي حمله به سنت هاي اجتماعي پويا به صورت عيني صورت مي گيرد. در تهاجم فرهنگي يک مجموعه ي سياسي يا اقتصادي براي اجراي مقاصد خود واسارت يک ملت، به بنيادهاي فرهنگي آن ملت هجوم مي برد. در اين هجوم باورهاي تازه اي را به زور و به قصد جايگزيني با فرهنگ و باورهاي ملي آن ملت وارد آن کشور مي کنند. به قول مقام عظماي ولايت: شبيخون فرهنگي، تهاجمي است به تار و پود و تمامي انديشه ها و باورها و مقدسات و سنن يک کشور و به خصوص در نوک پيکان اين يورش خصمانه، جوانان قرار دارند[9].

دشمنان از هجوم فرهنگي اهدافي دارند اين اهداف عبارتند از[10]:1-تسلط بر نظام سياسي 2-احساس حقارت نسبت به دين 3-کم کردن اعتقاد نسبت به ولايت فقيه 4-القاي نژاد برتر 5-انگيزه ي رهبري وتسلط بر جهان 6-هدف اقتصادي

حال جاي طرح اين سوال است که نماز چگونه به تقويت هويت کمک کرده واز بروز بحران هويت جلوگيري مي کند؟

 

فلسفه ي نماز

تمام پديده هاي نظام هستي معلول ومخلوق ذات حق بوده  و منشاء آفرينش، خالقي قادر است که هستي از او نشأت مي گيرد و همه ي موجودات به خالقيت و ربوبيت او اعتراف دارند: «يسَبِّحُ لِلّهِ ما فِي الْسَّماواتِ وَمْا فِي الْاَرْضِ»: تسبيح مي گويد خدا را آن چه در آسمان ها و زمين است.[11] انسان که اشرف مخلوقات است بر اساس فطرت به ربانيت او معترف است وهرگونه شرک را از او نفي مي کند ولازم است که فقر خويش و غناي خالق را اظهار نمايد ورمز نماز در همين است که بنده اظهار عبوديت و بندگي نمايد.آدمي مرکب از عقل و شهوت است و نيز در قرآن فرمان برادري او هيچ گونه جبري وجود ندارد و داراي قوه ي اختيار است. قطعا داراي معاصي و گناهان هم هست. پنج بار ايستادن در مقابل خداوند در حال نماز به معناي اعتراف به گناه ودرخواست آمرزش گناهان وطلب مغفرت در مقام عمل است؛ اما نبايد فراموش کاري و نيسان او را در نظر نگرفت.چون در سرشت آدمي نيسان و فراموشي عجين است، هر لحظه بيم آن مي رود که انسان خود وآفريدگارش را به باد نيسان سپرده وطغيان وسرکشي پيشه سازد وعمري را در حيوانيت وپستي سپري سازد و کمال و انسانيت را در حيات حيوانيت ببيند، اين جا است که: نماز اورا به مداومت بر ذکر خدا مي انگيزد تا بنده، مولا و پروردگار خود را فراموش نکند، چرا که فراموش کاري، باعث طغيان و سرکشي خواهد بود[12]. و بالاخره اين که فلسفه ي نماز، حضور در پيشگاه ربوبي و اظهار بندگي و اقرار ربوبيت پروردگار و جاودانگي بر آن ذاتي است که موجب مي شود بنده در پي اصلاح و سعادت خويش برآيد و دچار بحران هويت و از خودبيگانگي نشود وهميشه کمال انساني را مدنظر قرار بدهد.

 

 

 

روح وحقيقت نماز و نجات بخشي دين

نماز لفظ و واژه اي است که در متون ديني ما بعنوان«صلاة» از آن ياد شده داراي معاني متعدد بوده که يکي از آن معاني، همين عمل مخصوصي است که به نام نماز در دين اسلام تشريع شده است.«صلاة» معنايي است که به طريق مشخص وبا ارکان مخصوص وجزئيات معين، از طرف شرع مقدس، حقيقت پيدا کرده است وپيامبر خاتم(ص) آن حقيقت نازله را در عمل تشريع، آنرا تحقق عملي بخشيد. نه تنها شخص پيامبر در طول عمرش بدان پايبند بود بلکه همه ي مسلمين موظف بودند که آنرا شبانه روز5 بار به جاي آورند.نماز امري است الهي که تحقق آن همانند ساير امور داراي ظاهر وباطن است که در متون ديني به هردو جهت آن اشاره شده است.تصوير ظاهري نماز همان است که با اعمال مخصوصي انجام مي گيرد وحفظ آن نيز فرض و واجب است اما روح وباطن نماز عبارت از: اخلاص، حضور قلب، ذکر خداوند، تعظيم در مقابل او، اميد ودلبستگي ذاتي به ربوبيت، اعتماد و رکون به وجود سرمدي ومحو شدن در مقابل ذات يکتايي است که در مقابل عظمت وجلال او قيام نموده است.پس نماز نبايد امري ظاهري باشد.نمازي که فقط ظاهر داشته باشد وفاقد روح باشد تاثير گذار نخواهد بود. بنابراين قيام ظاهري، تحرکي در نماز ايجاد نخواهد کرد و از سوي ذات باري تعالي به اين نماز اقبال و توجهي نيست؛ چنانچه از رسول گرامي اسلام روايت شده که فرمودند: خداوند متعال نظر نمي افکند به نمازي که آدمي دل خود را همانند بدن خود حاضر نمي کنند.

امام سجاد(ع) مي فرمايند: و حق نماز اين است که بداني آن هجرتي است به سوي خداي عز وجل، و تو در حال نماز، در مقابل خداي گرانقدر و شکوهمند ايستاده اي.هنگامي که اين را دانستي در جايگاه بنده ي خوار و کوچک و مشتاق و نگران، اميدوار و ترسان و بيچاره اي قرار مي گيري که آنرا که در برابرش ايستاده اي بزرگ دانسته وبا آرامش وهيبت عظمت، او را سپاس مي داري و با قلبت به نماز روي آورده وآنرا با تمام حد و مرزها و حقوق لازم برپا مي داري،[13] و نماز اين چنين هويت انسان را احيا مي کند مگر نگفتيم که يکي از عوامل بحران هويت، ترک ياد خدا و فراموشي اوست. اما نماز انسان را سراسر به ياد خدا مي اندازد و اين هنر نماز است که خدا مي فرمايد: «وَاَقِمِ الْصَّلوةَ لِذِکْري» : نماز را به ياد من به پا دار، و در نماز نيز سوره ي حمد، سوره ي نجواي عاشقانه ي بازگشت به خود واحيا هويت انساني است.پس کسي که خداي جهانيان را حمد و سپاس مي گويد و خود را بنده ي خاضع وخاشع او مي شمارد، چگونه ممکن است هويت وبندگي خود را به دست فراموشي سپرده باشد.از منظر قرآن هم اين فراموشي وبحران هويت عواملي و عللي دارد که عبارتند از: 1-فراموشي و دوري از خدا2-نفاق وريا3-کسالت در هنگام نماز4-بي توجهي به يادخدا و عدم صميميت در دل آنها. همانطور که مشاهده مي شود همه ي علل از نداشتن حضور قلبي در نماز وايمان به خدا نشأت مي گيرند.

پس از قرن ها ويليام جيمز پدر روانشناسي جديد و استاد فلسفه در دانشگاه هاروارد مي گويد: ايمان يکي از قوايي است که بشر به مدد آن زندگي مي کندو فوران کامل آن در حکم سقوط بشر است.ايمان از نيروهايي است که بشر به ياري آن زنده است نداشتن ايمان برابر است با مرگ.[14]

 

نقش تربيتي نماز در هويت بخشي افراد جامعه

خداوند در قران کريم مي فرمايد: و نماز را به جاي آر همانا که نماز شما را از هر کار زشت و منکر باز مي دارد.[15] پيامبر گرامي اسلام مي فرمايند: «بهترين کارها در نزد خدا، نماز بوقت است، آن گاه نيکي به پدر و مادر و بعد از آن جنگ در راه خدا.»[16] حضرت علي (ع) مي فرمايند: «امر نماز را مراعات کنيد وآنرا محافظت نماييد و بسيار به جاي آوريد و بوسيله ي آن به خدا نزديک شويد.»[17] نماز به عنوان يک فريضه از بعد فردي خارج شده و در ابعاد اجتماعي و وسيع جامعه کارکرد هاي خود را ايفا مي کند.[18] اجراي صحيح فريضه ي نماز چه در واحد هاي کوچکي مانند خانواده و چه در واحدهاي بزرگ اداري اجتماعي مانند مدرسه و جامعه،مستلزم تزکيه ي روح و پالايش دروني است.بدين معنا که نماز بايد باتوجه به نياز بنده به خداي متعال وبدون هيچگونه ريايي برپاشود. براي انجام اين نيايش واقعي، علاوه بر طهارت جسمي وظاهري،پاکي دروني وقلبی هم لازم است.[19] اصولاً نياز به خداجويي وعبادت ريشه در عمق وجودي انسان دارد.خانواده از طريق سوق دادن کودکان به برپايي نماز مي تواند کانون مناسبي را براي تربيت سالم فرزندان خود به وجود آورند.بنابراين اجراي فرايض ديني توسط افراد خانواده در ايجاد صحيح آنها موثر است.[20]

مدرسه بعد از خانواده دومين نهادي است که درفرآيند اجتماعي شدن افراد، نقش موثري ايفا مي کند.نهاد مدرسه بعنوان فرآيندي است که در آن تجارب آموزشي، نگرش ها و موفقيت ها يا شکست ها، جامعه عمل به خود مي گيرد.[21]پس مدرسه نقش مهمي در آموزش نماز و نهادينه ساختن آن براي فرد و در نتيجه جلوگيري از مسئله ي بحران هويت در افراد دارد. همچنين فريضه نماز به لحاظ نقشي که در مدرسه ايفا مي کند کارکردهاي مختلفي را در جنبه هاي تربيتي اخلاقي و فرهنگي، مي تواند داشته باشد: از جمله پيوند علم و اخلاق و جلوگيري از کج روي هاي رفتاري و اخلاقي و اجتماعي. آثار روانشناختي نماز عبارتند از: جهت بخشيدن به زندگي، سپردفاعي در برابر گناه، تقويت روحيه مسئوليت پذيري و تلفيق ارزش ها است.

 

نقش نماز در تعليم وشکل گيري شخصيت افراد

انسان تمايلات جسمي  و روحي فراواني دارد که خداي منان براي همه ي آنها پاسخي در نظر گرفته است.اگر انسان احساس عطش وگرسنگي کند بايد آب وطعامي باشد تا رفع تشنگي وگرسنگي کند. حال بايد ديد که چه عواملي اضطراب او را رفع مي کند و چه دارويي براي او شفابخش است و کدام طبيب به درد او عالم مي باشد. ترديدي نيست که روح وحقيقت تعاليم دين به نيازهاي روحي وگرايشات غريزي وفطري او برگشت داده مي شود و با يقين مي توان گفت که تمام دستورات دين در ارتباط با تکميل انساني اوست. همه ي اين مباحث بدين جهت صورت مي گيرد که اسلام همانند مسيحيت تحريف نشده است. و پاسخ همه ي معضلات را مي توان در آن جست. خداوند عالم به راز همه ي موجودات آگاه است.پس تنها طبيب حازق اوست و قرآن تنها نسخه ی کاملي است که با عمل به آن مي توان سلامت کامل را بدست آورد. پس تنها ملجا وپناهگاه واقعي انسان نسل امروز و فردا که در کشمکش آمال دنيايي فراواني است، اتصال قلوب به عالم لاهوت و سپردن دل بدست صاحب دل وتوجه کامل به خالق قادر است تا اينکه خود را به آن وابسته ببيند و از غير او دل برکند و هدايت خويش را در عمل به دستورات وتعاليم او بداند.

براي پرداختن به اين موضوع که نماز در ساختار شخصيت افراد موجب چه آثاري مي شود و نقش وتاثير آن تا چه حدي است، به نظر مي رسد که تبيين و توضيح چند مطلب در اين زمينه لزم وضروري است نخست حقيقت و روح نماز است وديگري اهميت زياد اين مبحث در مقابل عوامل بيروني و دروني زيادی است. بنظر مي رسد تا وقتي که اين مطالب و مسائل روشن شود جايگاه خود را پيدا نکند، فوايد وآثار اين امر عبادي يعني نماز در زندگي افراد در پرده اي از ابهام خواهد ماند و قطعاً موضوع مورد بحث موضع وجايگاه حقيقي خود را پيدا نخواهد کرد.

 

نقش نماز و نيايش در زندگی

در عصر ارتباطات و فراموش کاري انسان ها تنها دين و مذهب است که مي تواند جوابگوي مسايل فلسفي انسان باشد و معنا و مفهومي در زندگي معين کند به فرموده ي قرآن کريم: نتيجه ي نيايش رشد وتکامل آدمي است. نيايش ومذهب جوابگوي نياز فطري انسان به پرستش ومفهوم زندگي است در اسلام و مذهب ما که کامل ترين و متوفي ترين فلسفه ي زندگي است، نماز ونيايش وسيله اي براي رشد روحي وهدايت انسان است. نيايش نياز به برون ريزي وخود افشايي ما را رضا مي کند. الکيس کارن فيزيولوژيست بينش علمي در علوم طبيعي در قرن بيسم است و عقيده دارد که نيايش همچون دم زدن و خوردن وآشاميدن از نيازهاي ژرفي است که از عمق سرشت و فطرت طبيعي انسان سر مي زند. خوردن، نمو کردن، تکثير نسل و نيايش،چهار بعد اساسی روح انسان هستند. هيچ ملتي در تاريخ و هيچ تمدني در گذشته به زوال قطعي فرو نرفت مگر آنکه پيش از آن سنت و نيايش در ميان آن قوم ضعيف شده بود.

بعد اساسي و پر ارزش زندگي، درک معناي زندگي است.اين تنها معنا و مفهوم زندگي است که انسان هاي بزرگ را وا داشته تا امنيت و آسايش خود را فداي ديگران وهدف هاي والايشان کنند.امام حسين (ع) پيشوايي راستين، معنا و مفهوم زندگي را چقدر زيبا بيان مي کند: «زندگي تنها عقيده و مبارزه براي آن و در جهت تحقق اهداف آن است» پس آيا بينش غير خدا باورانه مي تواند به ما احساس امنيت بدهد و معنا ومفهومي در زندگي تعيین کند؟ انسان در جهاني فاقد صاحب، روح، شعور، درک، منطق، معنا، حساب و هدف چگونه مي تواند اهميت ومعني بيابد؟ اين کار به قول ژان ايزوله مثل برداشتن کاسه اي آب از اقيانوسي از زهر است.به قول داستايوفسکي:«هر کاري مجاز است اگر آن ناظر در جهان نباشد واگر جهان تنها مجموعه اي از عناصر فيزيکي باشد هر حرکت وعملي خوب يا بد مساوي است».تنها بينش خدا باورانه بر مبناي توحيد است که مي تواند به ما امنيت بدهد، بينش توحيدي معتقد است که يک اراده ي مطلق ومنزه بر جهان حاکم است. دين ضمن آنکه هدف، جهت، راه و وسيله را مشخص وتببين مي کند، توش و توان لازم براي پيمودن راه را نيز به انسان مي بخشد ومهمترين توشه اي که راهيان اين راه در کوله بار خود دارند همانا «ياد خداست». نماز و اسلام که با تلقين وتکرار يادخدا، بشر محدود وآسيب پذير را با خداي نامحدود وميسطر، مرتبط مي سازد وبه او متکي مي کند، بايد نيکوترين درمان ضعف انسان وموثرترين داروي عزم اراده به حساب آيد.

مذهب در اعم و نيايش در اخص و والاترين آن نماز، در شکل گيري رفتار و عادات ما تاثير مي گذارد. نماز يک عامل تربيتي است که بر روي اخلاق، رفتار، عادات، ماهيت و روح نماز گزار تاثیر مي گذارد. نماز انسان را در راه خودسازي و خودشناسي کمک مي کند تا بتواند خود را الهي کند، وارسته کند و آسماني کند تا از خود شيطاني جدا شود وگام در راه بازسازي خود بردارد و به يک شناخت کامل از خود برسد. همان طور که امام علي (ع) مي فرمايند: «برترين معرفت، شناخت خويشتن خود آدمي است، تا با شناخت خود به شناخت خدا برسد وبه پاسخ صحيح از سوالات خود دست یابد و بداند که کيست وچيست وبه کجا مي رود؟»همانطور که مولانا مي گويد:از کجا آمده ام آمدنم بهر چه بود و ز کجا مي روم آخر ننمايي وطنم. انسان بايد خدا را بشناسد تا خود را تنها و رها شده نبيند و احساس امنيت رواني و اميد کرده. اين انسان ها با هويت موفق ديني، ديگر دچار سردرگمي، بي هدفي و پوچي نخواهند شد و نا اميد و نگران از آينده ي خود نيستند؛ زندگي را پوچ و بي ارزش نمي دانند و فکر خودکشي در سر نمي پرورانند و بزهکار و مفسد و منزوي و افسرده نمي شوند. و با اراده، به کار و تلاش وخدمت وسازندگي جامعه مي پردازند.

براي گسترش ونشر فرهنگ نماز در جامعه اقدامات زير مي تواند مفيد واقع گردند: 1) بيان نقش نماز در پيشگيري از بحران هويت از رسانه هاي جمعي خصوصاً صدا وسيما 2)بيان و تشريح عوامل بحران هويت از ديدگاه قرآن در شبکه هاي ملي و ماهواره اي علي الخصوص برنامه هاي پر ببينده 3)بيان نقش نماز در شکل گيري واحياء هويت الهي انسان وهويت جمعي 4)اختصاص يک واحد درسي پيرامون نقش نماز در پيشگيري از بحران هويت در دانشگاه ها 5)تشکيل کلاس هاي ضمن خدمت، پيرامون نقش کارگشاي نماز و تاثيرات ­آن 6)طرح مباحثي بصورت مستقيم در کتاب هاي درسي دانش آموزان و دانشجويان.

 

نتيجه گيري

از ديدگاه قرآن مهم ترين عامل بحران هويت، فراموشي ياد خداست.شکل گيري هويت از بدو تولد و از خانواده شروع شده وعوامل ديگري مثل آموزش و پرورش، رسانه ها، گروه هاي دوستان، ساختارهاي اجتماعي گوناگون درتخريب هويت انساني مي توانند موثر باشند. نماز بعنوان ستون دين مبين اسلام، پيشگيري کننده ي بسياري از نابساماني هاي زندگي افراد است واز بروز بحران هاي فردي واجتماعي جلوگيري مي کند.براي نهادينه سازي فرهنگ نماز به منظور بهره مندي احاد جامعه از آثار سازنده ي تربيتي نماز در ابعاد فردي واجتماعي، شرايط و زمينه­ي مناسبي نياز است تا سد محکمي باشد در مقابل تهاجم گسترده ي فرهنگي که به منظور بي هويت ساختن نسل جوان وديگر افراد جامعه ي اسلامي صورت مي پذيرد. بايدها ونبايدهاي دين مبين اسلام خصوصاً نماز در تشکيل هويت ونهادينه شدن شخصيت مذهبي افراد درطول تاريخ اسلام، از هنگام نزول دين بر پيامبر اکرم(ص) تا زمان حال تاثير بسزايي داشته است وبرهمين اساس شاهد افراد فداکار و با ايثار زيادي همچون ياسرها وعمارها ومالک اشترها و ... وحسين فهميده وباهنر بوده ايم که تحت تعاليم دين اسلام و با انجام فرايض ديني خود،راه پيشرفت وتکامل واقعي را پيموده ونقشي بسيار زيبا وماندگار در کتاب تاريخ ملت، کشور و بشريت برجا گذاشته اند. 

تاثير انجام فرايض ديني بر تشکيل وتثبيت هويت وشخصيت افراد در تقويت حس مسئوليت پذيري وتعهد نسبت به خود، خانواده وجامعه مي تواند،جامعه ي بزرگ وتمدن ساز ايران اسلامي راهر چه بيشتر در بلنداي قله ي شرف وپيشرفت قرار داده وزمينه هاي ظهور منجي عالم بشريت، قائم آل محمد وتشکيل حکومت عدل جهاني وي را فراهم سازد.

 

منابع

قرآن کريم

سخنان مقام معظم رهبري در ديدار کارکنان رسانه هاي گروهي وروساي آموزش وپرورش

1. الطائي، علي؛ بحران هويت قومي در ايران؛ تهران:نشر شادگان،1378

2. پاينده، ابوالقاسم؛ نهج البلاغه؛ تهران:انتشارات جاويدان،1362

3. رجب زاده، احمد؛ جامعه شناسي نظام جهاني، تهران: شرکت چاپ ونشر کتابهاي درسي،1383

4. سپهري،محمد؛ ترجمه وشرح رساله ي حقوق اما سجاد(ع)؛ قم:انتشارات دارالعلم،1389

5. شيخي، حميدرضا؛ ميزان الحکمه؛ قم:دارالحديث،1383

6. صدر،ضياء؛ کثرت قومي وهويت ملي ايرانيان؛ تهران:انديشه نو،1377

7. ضميري، محمدرضا؛ غرورالحکم؛ قم:موسسه فرهنگي واطلاع رساني تبيان،1387

8. طالقاني، سيد محمود؛ پرتوي از قرآن؛ تهران: شرکت سهامي انتشارات،1360

9. فيروزي، عباس؛ مباني جنگ نرم وريشه هاي آن در تهاجم فرهنگي؛ تهران:نشر شکوفه ياس،1389

10. قرائتي،محسن؛ تفسير  نور،جلد اول؛تهران: مرکز فرهنگي درسهايي از قرآن،1387

11. قرائتي، محسن؛ پرتويي از اسرار نماز؛ تهران: سازمان تبليغات اسلامي،1369

12.کارنگي، ديل؛آيين زندگي؛ ترجمه ي سوسن اردکاني،تهران: انتشارات جاودان،1375

13.گل محمدي، احمد؛ جهاني شدن وبحران هويت؛ فصلنامه مطالعات ملي؛ سال سوم، شماره،1380

14.گيبرنا، م؛ مکاتب ناسيوناليسم: ناسيوناليسم ودولت-ملت در قرن بيستم؛ ترجمه اجتهادي؛ تهران: انتشارات وزارت امور خارجه،1378

15.نوردبي، ورنون؛ راهنماي نظريه: روانشناسان بزرگ؛ ترجمه رمضان دولتي؛ تهران:انتشارات رشد،1369

16. Musavilari Tsayyid Mujtaba; God and his Atributes; translated by Hamid Alyar; Islamic Education Center, 1989.

17. MC Nelli, Patrick; the Sociology of schools; Traistock Publications, 1989.

 

[1] - غررالحکم

[2] - قرآن کريم

[3] - الطايي

[4] - گيبرنا

[5] - رجب زاده

[6] - صدر

[7] - نوردبي

[8] - گل محمدي

[9] - سخنان مقام معظم رهبري در ديدار کارکنان رسانه هاي گروهي و روساي آموزش و پرورش

[10] - فيروزي

[11] - سوره مبارکه جمعه، آيه 1

[12] - ميزان الحکمه، جلد5، ص376.

[13] - سپهري، صدوق

[14] - کارنگي

[15] - سوره ي عنکبوت، آيه 45

[16] - نهج الفصاحه

[17] - نهج البلاغه

[18] - طالقاني

[19] - قرائتي

[20] - موسوي لاري

[21] - Mc.nelli

این مطلب را به اشتراک بگذارید :
اشتراک گذاری در کلوب اشتراک گذاری در  فیس بوک اشتراک گذاری در تویتر اشتراک گذاری در افسران

نوع محتوا : مقاله
تعداد کلمات : 4397 کلمه
مولف : مهديه قرباني نژاد /محسن حبيبي
ناشر : همایش ملی نماز و پیشگیری از آسیب های فردی و اجتماعی 1394
1395/8/4 ساعت 14:57
کد : 1669
دسته : آثار فرهنگی و اجتماعی نماز,نماز و آسیب‌های اجتماعی
لینک مطلب
کلمات کلیدی
نماز و هويت
بحران هويت
نماز و تهاجم فرهنگی
نماز و شکل گیری شخصیت
درباره ما
با توجه به نیازهای روزافزونِ ستاد و فعالان ترویج اقامۀ نماز، به محتوای به‌روز و کاربردی، مربّی مختصص و محصولات جذاب و اثرگذار، ضرورتِ وجود مرکز تخصصی در این حوزه نمایان بود؛ به همین دلیل، «مرکز تخصصی نماز» در سال 1389 در دلِ «ستاد اقامۀ نماز» شکل گرفت؛ به‌ویژه با پی‌گیری‌های قائم‌مقام وقتِ حجت الاسلام و المسلمین قرائتی ...
ارتباط با ما
مدیریت مرکز:02537841860
روابط عمومی:02537740732
آموزش:02537733090
تبلیغ و ارتباطات: 02537740930
پژوهش و مطالعات راهبردی: 02537841861
تولید محصولات: 02537841862
آدرس: قم، خیابان شهدا (صفائیه)، کوچۀ 22 (آمار)، ساختمان ستاد اقامۀ نماز، طبقۀ اول.
پیوند ها
x
پیشخوان
ورود به سیستم
لینک های دسترسی:
کتابخانه دیجیتالدانش پژوهانره‌توشه مبلغانقنوت نوجوانآموزش مجازی نمازشبکه مجازی نمازسامانه اعزاممقالات خارجیباشگاه ایده پردازیفراخوان های نماز