مروری بر جامعه شناسی مسجد

■ مروری بر جامعه شناسی مسجد

مروری بر جامعه شناسی مسجد

چکیده :

اگرچه ‌ ‌‌‌بـشر‌ از روزگارانی بس دور رهایی از غوغای جهان مادی و دل‌مشغولی‌های آن گهگاهی‌ چند‌ در‌ فرصت مناسب گوشه خـلوتی مـی‌جسته اسـت و برای دست‌یافتن به ارتباط قلبی و پیوند روحانی‌ با عالم معنوی و جهان ماوراء الطبیعه یا راز و نـیاز با معبود‌ خویش و عبادت و پرستش‌ خدای جهانیان و به آرامش و سکوت غاری پناه مـی‌برده است و از این طریق صـفای بـاطن و تعالی روح و آرامش درون را می‌طلبیده است و نجات و رهائی از‌ دغدغه همیشگی«در اینجا بودن»را آرزو می‌کرده است، بعدها که اولین جوبیارهای تمدن بشری از سرچشمه نخستین تاریخ، جریان یافته است پرستشگاهی ساخته است و معبدی معماری کرده اسـت و امروز تاریخ‌ تمدن‌ها‌ نشان می‌دهد که پیروان ادیان(الهی و غیرالهی) خدای خویش را در جایگاهی خاص به نام معبد پرستش می‌کرده و می‌کنند.قرآن کریم، خانه کعبه را اولین بنائی، که به منظور عبادت‌ خدا‌ برای مـردم وضـع گردیده است، معرفی می‌فرماید: « إِنَّ أَوَّلَ بَيْتٍ وُضِعَ لِلنَّاسِ لَلَّذي بِبَكَّةَ مُبارَكاً وَ هُدىً لِلْعالَمينَ آل عمران، آیه 96  »[1]. مسجد را در لغت به معنی‌ سجده‌گاه‌ گفته‌اند و آن مکانی است که مسلمانان به عبادت و راز و نیاز پروردگار خویش مـی‌پردازند.در تـعالیم پیامبر اکرم(ص)عبادت خدا منحصر در مسجد نیست.به خصوص صدر اسلام چنین بوده‌ است.بلکه‌ مسلمین‌ در هر جای دیگری نیز‌ می‌توانند‌ به‌ ادای فریضه دینی بپردازند و مسجد هرگز تنها عبادتگاه مسلمانان نبوده اسـت.«گزارشهائی دربـاره نخستین مسجد نشان می‌دهد که این محل خصوصیت‌ یک‌ مکان‌ مقدس را نداشت، در آن هیچ‌گونه اشیاء پیشکشی آئینی، دیده نـمی‌شد.مؤمنان آزادانـه در مـسجد رفت‌ و آمد‌ می‌کردند، خیمه‌ها بـرافزاشته مـی‌شد، مـباحثه‌ها در می‌گرفت و ماجراها آرام‌ می‌شد»[2] .شاید تصور عموم مردم، حتی خود مسلمین این باشد که پیروان هر دینی آئین معبدی و پرستشگاهی‌ بـرای‌ خـود مـی‌سازند و در آن به انجام عبادت و نیایش دینی‌ می‌پردازند‌ و مسجد نـیز مـعبد مسلمین است.ولی چنین تصوری دور از واقع می‌باشد.

مسجد در زمان پیامبر(ص):

این سنّت‌ از‌ پیامبر‌ اسلام(ص)به یادگار است که در مسجد مردم را مخاطب می‌ساخت و پیرامون‌ مسایل‌ و مـشکلات مـسلمین در زمـینه مختلف بحث می‌کرد و آنها را هدایت و ارشاد می‌فرمود‌ و مسجد‌ در واقع سـتاد فرماندهی، مقرّ حکومت، اجلاس عمومی سران، مجلس مشاوره -و جایی که‌ همه‌ امور سیاسی و اجتماعی و مذهبی در آن رتق و فتق مـی‌شد و دیـن‌ و دنـیای مردم رهبری می‌گردید-به حساب می‌آمد.اولین مسجد پس از هجرت پیامبر اکرم(ص)که خود آنـ‌ حـضرت‌ سنگ بنای آن‌را گذاشت در محلی بنام«قبا»بنا شد.[3] کیفیت ساختمانی این مسجد‌ روشن‌ نیست.پس‌ از چند روز که آن حـضرت بـه مـدینه می‌روند، در آن‌جا مسجدی به وسیله پیامبر،‌ مهاجرین‌ و انصار در فضایی مربعی شکل بـا قـضای الهـی انتخاب گردید.شتر آن‌ حضرت‌ در‌ زمینی که متعلق به دو کودک یتیم بود فرود.مسجد مدینه فـضایی بـود بـا کارکردهای متعدد‌ که‌ علاوه‌ بر انجام فرایض دینی و پرداختن به مسایل سیاسی اجتماعی و آمـوزشی،‌ بـرای‌ تجمّع در مواقع خاص مثل جنگ و صلح هم مورد استفاده قرار می‌گرفت، پیامبر خـدا(ص)عادت داشـت‌ کـه‌ پس از بازگشت از هر سفر، نخست به مسجد می‌رفت و دو‌ رکعت‌ نماز می‌خواند و با کسانی که بـه‌ آنـ‌جا‌ می‌آمدند‌ به گفتگو و حل مشکلات می‌پرداخت.[4]

درباره‌مسجد مدینه‌ استاد شهید مرحوم آیة ا...مطهری مـی‌نویسد:«مسجد مـدینه، در صـدر اسلام تنها برای اداء‌ فریضه‌ نماز نبود، بلکه مرکز جنب‌ و جوش و فعالیتهای‌ دینی‌ و اجتماعی مسلمانان بـود، هـر وقت‌ لازم‌ می‌شد اجتماعی صورت بگیرد مردم را به حضور در مسجد دعوت می‌کردند و مردم از هر خب مهمّی‌ در‌ آن‌جا آگاه‌ می‌شدند‌ و هـر تـصمیم جدّی گرفته‌ می‌شد در آن‌جا به مردم اعلام می‌گردید». [5]

 

مسجد در دوره خلفای راشدین:

خلفای راشدین به تـبعیت‌ از‌ پیـامبر اسلام(ص)، خود وظیفه پیش نمازی و اقامه‌ نماز‌ جـمعه‌ را‌ عـهده‌دار بـودند و این‌ کار نشانه‌ای از خلافت محسوب می‌شد...مساجد جـامع و سـایر مسجدهای بزرگ، زیر نظر خلیفه اداره می‌شد،‌ اما‌ مساجد‌ محلی را مردم محل به وضـع آنـ‌ رسیدگی‌ می‌کردند.در‌ قرن‌ اولیه‌ هـر‌ شـهری تنها یـک مـسجد جـامع داشت اما به تدریج با افـزایش شـهرنشینان، شهرهای بزرگ دارای چند مسجد جامع شدند.که آن در شهرهای اسلامی همراه در قلب و مرکز شـهر جـای داشت و در دو یا چند سوی آن بازار امـتداد می‌یافت و در پیرامون آن مؤسسات اجـتماعی هـمچون دار الحکومه، کاروانسرا و مهمانخانه‌هایی برای مـسافرین، مـکانهائی برای‌ فقرا‌ و بی‌توانان، دار الشفاء، خانقاه، آب‌انبار، حمام و مدارس، و پس از زمان صفویه حسینه و تکیه قـرار داشـت.[6]

در دوره خلفای راشدین مساجد محل تـجمع سـربازان اسـلام بود،‌ و به تـبعیت از«مـجلس قبیله‌ای»نیز به وجود آمـد و طـی غزوات اولیه اسلامی این«مساجد قبیله‌ای»کانون بسیج نیرو برای قبایل مختلف بود. [7]

مسجد در دوران‌ عباسیان:

 

مساجد که در هـر شـهری تعدادی‌ از‌ آنها ساخته شده بود تـنها عـبادتگاه نبود و در بـعضی مـوارد«کلوب»و«مهمانسرای»هم مـی‌شد.مکرر اتفاق می‌افتاد که غـریبی درمانده وارد شهری می‌شد و با اهل و عیال‌ خود از این غریبان‌ دلنوازی‌ و دستگیری می‌کردند.در این مساجد شـبهای جـمعه غالبا به احوال فقرا بیشتر تـوجه مـی‌شد و هـمچنین در مـاه رمـضان...در مساجد حلقه‌ها بود، بـرای امـلاء روایـت حدیث پیامبر(ص)و فهم احکام قرآن.در‌ ضمن‌ حـدیث رسـول‌ و تـفسیر قـرآن از تـواریخ و قـصص و از عقاید و مذاهب نیز سخن می‌رفت.در مسجد بصره‌ حلقه بحث حس بصری انواع فواید داشت و مذهب معتزله از‌ مباحثاتی‌ که‌ در محفل او می‌رفت پدید آمد.چنان‌که در بغداد در مسجد منصور نیز مـعتزله و دیگر مساجد حلقه‌ها ‌‌داشتند‌ و مناظرات کلامی می‌کردند.گاه قصه‌گویان هم می‌آمدند و در مساجد قصه‌های انبیاء سلف‌ و پادشاهان‌ قدیم را بیان می‌کردند.همچنین حلقه‌هایی بود که در آنها از نحو یا شعر یا لغت‌ سخن در میان مـی‌آمد.[8]

مدرسین در هـمه مساجد به تدریس علوم دینی و کلام مشغول بودند، در‌ دوره‌ بنی عباس توجه به علوم عقلی و کلامی بسیار بود، در مساجد حلقه‌های درس و بحث در زمینه‌های دینی و فلسفی تشکیل می‌شد.ابن خلدون می‌گوید:«وظیفه مـدرسان ایـن است که به کار‌ آموختن و نشر دانش همّت گمارند و در مساجد برای انجام دادن این وظیفه بنشینند و آماده کار تدریس شوند. دراین‌صورت اگر مدرسان در مـساجد بـزرگ و جامعی که تولیت آنها‌ بـا‌ خـلیفه است و پیشنمازان آنها را وی تعیین می‌کند، به تدریس مشغول شوند ناچار باید دراین‌باره از مقام خلافت کسب اجازه کنند ولی اگر در مساجد عمومی به تدریس پردازند‌ گـرفتن‌ اجـاره ضرورت ندارد.»[9]

مقدّسی از حلقه‌های درسـی کـه در شهرهای گوناگون در مساجد جامع برگزار می‌گردید سخن گفته و اشاره می‌کند هرکس وارد شهری می‌شد، مطمئن بود که حد‌ اقل‌ می‌تواند در مسجد جامع شهر درسی از حدیث بشنود.هم او به یکصد و ده مجلس درسی کـه در جـامع قاهره پس از نماز عشاء برپا بود، اشاره می‌کند.[10] روزانه‌ در‌ برخی از اینگونه حلقه‌ها تا‌ پانصد‌ نفر‌ حاضر می‌شدند. [11]در این‌گونه مساجد کتابخانه‌های بزرگی برای مراجعه اهل دانش وجود داشت.یکی از علمای قرن پنجم بـه نـام الما‌ فـروخی‌ به‌ کتابخانه بزرگ مسجد جامع اصفهان اشاره می‌کند که‌ دارای‌ کتب بسیاری در زمینه علوم اوایل مثل ریـاضیات، منطقیات، طبیعیات و الهیات و همچنین ادب و احادیث و اخبار‌ بود.او‌ درباره‌ رونق مساجد مـی‌گوید کـه در هـریک از نمازهای پنجگانه‌ حداقل‌ پنج هزار مرد شرکت مـی‌کنند و پهلوی هر ستونی شـیخی و جـمعی از اهل دانش‌ وجود‌ دارند که به درس یا ریاضت نفس مشغولند و از حلقه‌های مناظره فقها‌ و گفتگوی‌ علما و مجادله متکلمین و نصیحت و واعظین سخن می‌گویند.[12]

این وضع ادامه داشت‌ و کمابیش تا حمله مغول در شهرهای اسلامی اسـتمرار یافت، سپس بعد از آن‌که‌ مغول‌ها‌ مسلمان‌ شدند به تدریج به علت نادانی و جمود و انحصار، فعالیتهای غیرعبادی و دینی در‌ آن‌ ممنوع شد.[13] این روند در دوره صفویه و قاجاریه هم ادامه‌ یافت‌ و به علت عدم‌آزاداندیشی و تـسامح، تـدریس و بحث و مناظره علوم عقلی، فلسفی و احتماعی‌ به‌ بیرون‌ مسجد انتقال یافت و به این ترتیب مسجد از نظر عملکردها راه‌ انحطاط‌ پیمود.البته با این وجود از نقش مسجد در بسیج مردم چندان کاسته نـشد و در جـریان‌ انقلاب‌ مشروطه مساجد به عنوان کانونهای اصلی مبارزه مردم علیه استبداد مورد توجه‌ بود.‌[14]

کارکردهای مسجد:

به‌هرحال واقعیت تاریخی نشان می‌دهد که«مسجد»در‌ عین‌ حال‌ که عبادتگاه و محل سجده مسلمین است،‌ نسبت‌ بـه سـایر عبادتگاه‌ها و معابد ادیان و مذاهب دیگر تفاوتها و برتری‌هائی بسیار‌ دارد:مسجد‌ خانه‌ای است ساده و بی‌آلایش‌ و دور از‌ تشریفات‌ آنچنانی،‌ که از حاصل دسترنج هزاران مسلمان‌ مؤمن‌ ساخته می‌شود و آن را از خانه خود عزیزتر و محترمتر می‌دانند.و‌ بـه‌ حـق مـی‌توان گفت مسجد پایگاه ایمان‌ و طـهارت و تـقوی‌ اسـت.محیط‌ تربیت است و سازندگی، قداست‌ است‌ و پاکی، محل کسب فضایل انسانی و تقویت آنها است. جایگاه تجلی عرفان‌ و انوار درخشان الهی و گام‌ بـرداشتن‌ در‌ راسـتای طـریقت و رضای‌ اوست، جایگاه دور کردن‌ و پاک نمودن وجود خود و سـپس جـامعه و دیگران از هرچه باطل است و زدودن‌ همه زنگارهائی که بر دل و جان‌ و فکر‌ و اندیشه‌ انسان نشسته است.مسجد مکان‌ تبلیغ و ارشاد و هـدایت مـردم و عـرضه کردن قوانین الهی و آشنا نمودن مردم‌ با‌ آن است.محل آموزش قـرآن و تعلیم‌ قوانین‌ الهی‌ است،‌ با‌ منبرش که سنگر‌ بزرگ‌ نورافشانی مبلغان و گویندگان عالم و عامل می‌باشد، و با محرابش کـه مـحل حـرب و جنگ‌ و رویاروئی‌ با دشمن درون و هوای نفس و در نتیجه با دشمن بیرونی است.مسجد پایگاه اجتماع مردم و زمـینه‌ساز وحـدت‌و هـمبستگی هرچه بهتر و بیشتر در میان اقشار مختلف‌ اسلامی‌ است.[15]

کارکرد اجتماعی مسجد:

اگر در مسجد نماز خوانده می‌شود ایـن شـکل جـمعی و به جماعت برگزار کردن نماز است که بیشتر موردنظر بوده و اسلام بر آن تأکید داشـته‌ اسـت.بخصوص‌ جماعتهای هفتگی جمعه که صددرصد هدفهای اجتماعی و سیاسی در آن لحاظ گردیده است.نماز جمعه در واقـع نـوعی بـیعت عمومی است با رهبری،‌ و از این طریق بوده است‌ که‌ مردم در جریان امور و حوادث و تـحولات سـیاسی قرار می‌گرفتند و حکومت و رهبری نقش بیدارگری و آگاهی‌بخشی جامعه را و نیز رسالت‌ ارشاد‌ و تربیت و تـزکیه‌ خـلق‌ را بـا توصیه به«تقوی و انتظام امور»به انجام می‌رسانده است، البته حکومتهای جور و غصب در جهت عکس یعنی تـحمیق و اغـفال یا فریب و ارعاب مردم عمل می‌کرده‌اند.مسجد را‌ باید‌ کانون همه تلاش‌ها و حرکت‌های جـمعی و جـنبش‌های فـکری و دینی و سیاسی دانست.نقش مترقی و پرتحرک و حرکت‌آفرین مساجد در حیات اجتماعی مسلمین بخصوص در صدر اسلام نشان مـی‌دهد‌ کـه‌ انـحصار کارکرد‌ و نقش مساجد به برگزاری نماز و نیایشهای فردی و حد اکثر چند مـوعظه اخـلاقی بی‌ضرر و بی‌خطر به حال دستگاه‌های سیاسی یا سخن از نقمات دوزخ و نعمات‌ بهشت‌راندن‌ که در روزگار حاکمیت‌های ظلم و جـور و فـریب و خلافت غصب رواج داشته است، انحراف و ‌‌عدول‌ از مقصد و هدف اولیه این نهاد اجـتماعی دیـنی می‌باشد، هرچند در دوره‌ خلفای‌ اموی‌ و عباسی نـیز مـسجد و مـنبر به منزله یک وسیله ارتباط جمعی بـه کـار گرفته‌ میشده است و مرگ حاکم، نتایج جنگها، اعلان‌ها، فرامین، احکام مالیاتی، احکام عـزل‌ و نـصب صاحب منصبان‌ در‌ مسجد خوانده می‌شد.

دائرة المـعارف بـریتانیکا ذیل کـلمه euqsokM مـی‌نویسد:«مسجد عـربی، در اسلام محل نماز و دعا و جای عـبادت اسـت آن هم عمدتا به منزله مرکز عبادت جمعی که در آن‌ همه یکسان در بـرابر خـداوند قرار می‌گیرند.مسجد به لحاظ تاریخی کـارکردهای عمومیی چندی داشته اسـت، نـظامی، سیاسی، اجتماعی، آموزشی و پرورشی.مدارس و کـتابخانه‌ها گـاهی‌اوقات در مساجد قرون میانه تشکیل می‌شده‌اند، معروفترین‌ نمونه‌ آن«الازهر»در قاهره می‌باشد.» [16]

کارکردهای سیاسی اجتماعی کـه بـه مساجد داده شد در واقع‌ یـکی‌ از گـامهای بلندی بود که پیامبر اکرم(ص)در ابتدای دعوت خویش برای توسعه کیان اجتماعی اسلام بـرداشت.احمد شـلبی دانشمند معاصر مصری می‌نویسد:«هدف از ایجاد مـسجد سـاختن بنایی بـرای عـبادت تـنها‌ نبود‌ زیرا که دیـن مبین اسلام تمام زمین را برای مسلمانان مسجد قرار می‌دهد و لیکن اهمیت اولین بنا به عـنوان مـسجد بسیار عمیق‌تر از این بوده است، پیـامبر(ص)مقصودش از‌ ایـجاد‌ مـسجد‌ بـنایی بـود که منتسب بـه‌ ایـن‌ قبیله‌ یا آن قبیله نباشد که در آن افرادی از گروه‌های خاص و خاندانهای معین گرد هم آیند، بلکه بنایی بـود مـتعلق‌ بـه‌ همگان‌ تحت نام«خانه خدا»و بیت اللّه که در آنـ‌ مـسلمانان‌ یـکدیگر را مـلاقات مـی‌کردند بـرای عبادت، برای مشاوره، برای انجام امور قضایی، برای امور بازرگانی برای آموزش امور دینی‌ و غیره.در‌ این مکان وحدت و آشنایی و الفت روحی میان افراد‌ جامعه پیدا می‌شد زیـرا هر فرد پنج بار در روز به این مکان مراجعه می‌نمود.شواهد تاریخی دلالت بر‌ این‌ دارد‌ که اهل مدینه مسجد را مکانی برای شعرخوانی و گفتگوی پیرامون‌ امور‌ بازرگانی و کسب و کار و آموزش و غیره قرار داده بودند بـه طـوری که گاهی‌ صدای‌ آنان‌ بر صدای نمازگزاران غلبه می‌یافت و بنابراین عمر-خلیفه دوم-مکانی را در کنار‌ مسجد‌ و متصلف به آن برای گفتگوها قرار داد تا مسجد فقط برای عبادت و قضاوت‌ و آموزش‌ باقی بماند.به‌طورکلی امـروز بـاید مساجد مانند گذشته اختصاص به خدمات عمومی برای مسلمین و اسلام‌ داشته باشد همانطور که در صدر اسلام بوده است.»[17] همین مؤلف در‌ اثر‌ دیگری‌ از نـقش مـسجد در آموزش سخن به میان مـی‌آورد و مـی‌گوید حتی پزشکی هم‌ در‌ مسجد آموخته می‌شد.[18] همچنین حسین امین از مسجد به منزله نخستین جایگاه‌ دانش‌ در‌ اوایل عصر اسلامی یاد می‌کند.[19]

 

مسجد در حال حاضر:

کارآئی و قدرت معنوی مـسجد در بـه‌عهده‌گرفتن‌ نقش‌ها‌ و کارکردهای مترقی در حـیات سـیاسی اجتماعی و مذهبی مسلمین در دوران‌ تجدید‌ حیات‌ اسلامی اخیر در بسیاری از کشورهای اسلامی بپاخاسته و بخود بازگشته در شمال آفریقا مانند‌ مصر‌ و الجزایر و لیبی و غیره و در آسیا مانند‌ هند‌ و پاکستان و بخصوص ایران قابل مشاهده‌ است.در‌ گفتگویی‌ که با یکی از میهمانان[20] دهه‌ فـجر‌ سـال گذشته(1365)به هـنگام بازدید آنان از«بنیاد پژوهشهای اسلامی آستان قدس رضوی»به عمل آوردیم‌ روشن‌ گردید که حتی در کشور‌ آفریقای‌ جـنوبی که‌ با‌ حدود‌ 35 میلیون جمعیت تنها حدود 450‌ هزار‌ نفر مسلمان دارد، مـساجد مـسلمانان از جـمله در ژوهانسبورگ پایگاه فعالیتهای سیاسی‌ و اجتماعی و فرهنگی و مرکز سازماندهی‌ و تشکیل مسلمانان آن‌ کشور‌ بوده و نقش بسیار مهمی‌ بـه‌عهده‌ ‌ ‌دارنـد.به بیان جامعه‌شناسی می‌توان گفت مسجد یک نهاد اجتماعی-دینی است و مولود نیازهای‌ عبادی‌ و اجـتماعی مـسلمین اسـت البته‌ مسلمینی‌ که‌ اجتماعیاتشان عین شرعیاتشان‌ است.

کارکردهای مسجد بیشتر اجتماعی است.زیرا‌ که‌ در اسلام«دین»در متن حیات اجـتماعی حضور دارد و نه در حاشیه.در اسلام کلیه روابط‌ فردی‌ و اجتماعی انسانهای با احکام دینی‌ تـنظیم‌ می‌شود و دین‌ بر‌ هـمه شـئون زندگی انسان‌ حاکمیت دارد.آنچه که لازم به توجه است و باید مورد تأمل قرار داد این است‌ که‌ در حال حاضر آیا ما به‌ خوبی‌ توانسته‌ایم‌ این‌ نقش‌ها‌ و کارکردها را‌ حفظ‌ کنیم و آیا مساجد امروز مـا جایگاه واقعی خود را دارند؟البته نیاز به بررسی دارد.قبل از‌ هرگونه‌ بررسی،‌ واضح است که در دنیای امروز گسترش‌ سازمانهای‌ اجتماعی‌ و تنوع‌ آنها‌ و تعدد و تنوع و رشد سریع و وسیع وسایل ارتباط جمعی، بسیاری از نقش‌ها و کـارکردهایی کـه مساجد در گذشته داشته‌اند، به آن ابزارهای نوین واگذار‌ شده است. بنابراین طبیعی است که مساجد در بعضی زمینه‌ها بی‌رونقتر از گذشته باشند.درعین حال مساجد به جهت پایگاه مردمی که دارند، فارغ و آزاد از همه رسـمیت‌ها و بـخشنامه‌ها،‌ میدان‌ بازتری برای فعالیتهای اجتماعی، سیاسی و فرهنگی فراهم می‌آورند.

مساجد مشهد در دوره بعد از انقلاب:

برای نمونه به بررسی مختصری که در مورد مساجد شهر مقدس مشهد انجام داده‌ایم می‌پردازیم.مطابق‌ آمار‌ سازمان اوقاف مشهد تا تـابستان سـال 1364 حدود پانصد باب مسجد در مشهد وجود داشته است و بنا به گزارش‌های غیررسمی درحال‌حاضر این‌ تعداد‌ به 560 باب افزایش یافته‌ است.غالب‌ این مساجد به دنبال رشد و گسترش شهر مشهد طـی چـهل سـال اخیر ساخته شده و جدید مـی‌باشند.ما بـقی مـساجد که قدیمی خوانده می‌شوند‌ هریک‌ سابقه تاریخی متفاوتی دارند.بعضی از این مساجد مانند مـسجد ذوالفـقار واقـع در بازار سرشور، و مسجد مقبل (حمزه)واقع در بازارچه سراب‌ و مـسجد حـاجی سرکه واقع در خیابان خواجه ربیع حدود 50 الی 60 سال پیش بنا شده‌اند و بعضی دیگر مانند مسجد پائین آب(امام حسن عسگری(ع))و مـسجد حـاج فـضل اله خان‌ حدود‌ 70 سال‌ قدمت دارند، و برخی مانند مسجد حوض لقـمان واقع در کوچه‌ای به همین نام نزدیک میدان شهدا‌ 120 سال و مسجد حوض کوله واقع در کوچه چهنو و مسجد‌ کوچه‌ زردیـ(مسجد جـعفری)حدود یـکصد سال پیش احداث گردیده‌اند.در این میان می‌توان به چند مسجد قـدیمی‌تر نـیز اشاره نمود ‌‌مانند‌ مسجد حیدری‌ها واقع در خیابان نادری (توحید)که حدود 400 سال قدمت دارد، مسجد‌ سهله(نظریافته)واقع‌ در‌ بازار سـرشور کـه در سـال 927 قمری بنا گردیده است، مسجد مقبره که گویا در‌ زمان نادرشاه ساخته شـده اسـت، مـسجد حاج ملاحیدر واقع در خیابان خسروی نو‌ با دویست سال قدمت‌ و مسجد شاه)مسجد هفتاد و دو تـن)واقع در بـازار بـزرگ که در ماه رجب سال 855 هجری قمری بنا گریده و جزء ابنیه تاریخی است و زیر نـظر اداره حـفاظت آثار باستانی‌ اداره می‌شود، همچنین مسجد سنگی که زمان ایجاد آن قبل از مسجد گوهرشاد مـی‌باشد.البته ایـن مـساجد قدیمی به نسبت قدمتشان تاکنون چندین بار و حد اقل یک بار بازسازی شده‌اند.از آنـجا‌ کـه‌ زمین(عرصه)این مساجد معمولا به صورت وقف واگذار می‌شود و ملک وقفی را نمی‌توان تبدیل کـرد یـا بـه فروش رساند، مساجد از نظر تعداد کاهش نمی‌یابند و همیشه رو به افزایش‌اند.

 

رشد کمّی‌ مساجد:

به‌طورکلی در مورد رشد کمّی مساجد دو نـظر مـی‌توان ارائه داد، یکی این‌که با دید مثبت به مسئله بنگریم و افزایش کمّی مساجد را در پنـجاه سـال اخـیر نشانه‌ گرایش‌های‌ مذهبی مردم تلقی کنیم و این‌طور تحلیل کنیم که علیرغم تلاشهای ضدمذهبی رژیم گـذشته مـردم مـسلمان ما از ایجاد تأسیسات مذهبی(مساجد و تکایا)غفلت نکرده و بلکه توجه داشته‌اند.هرچند که‌ سیاست‌ مـحمد‌ رضـا پهلوی برخلاف پدرش تظاهر‌ به‌ مذهب‌ بود و بیشتر می‌کوشید مذهب را وسیله تخدیر جامعه قرار دهد، و آشکارا بـا پدیـده«ایجاد اماکن مذهبی»مخالفتی نمی‌شد درعین‌حال تمایل باطنی‌ رژیم‌ پهلوی‌ در عدم توسعه و بی‌رونقی مـساجد بـوده است.نظر‌ دیگر‌ که شاید بتوانیم آن را واقع‌بینانه بـنامیم ایـن اسـت که آیا رشد کمّی مساجد بخصوص در سـالهای بـعد از‌ انقلاب‌ که‌ جامعه از نظر مذهبی تب و تاب بیشتری یافته است،‌ منطبق با نـیازهای واقـعی جامعه صورت گرفته است یـا نـه بی‌رویه بـوده اسـت؟بدون شـک از آنجا که هیچگونه‌ برنامه‌ریزی‌ سازمان‌یافته‌ در ایجاد مـساجد وجـود ندارد بلکه وجود همّت و خودیاری و امکانات‌ فراهم‌ آمده توسط مردم و ساکنان مـحله یـا منطقه‌ای به ایجاد مسجدی می‌انجامد، مـی‌توان گفت مساجد در‌ همه‌جا‌ بـه‌طور‌ مـتعادل و منطقی توسعه نمی‌یابند.چه بسا در جـایی‌که چـندان نیازی هم احساس‌ نمی‌شد‌ مبادرت‌ به ایجاد مسجدی شده باشد.مثلا گاهی‌اوقات هرچند بـه‌ندرت، گـرایشات و تمایلات خاص افرادی ممکن‌ اسـت‌ انـگیزه‌ ایـجاد مسجدی شود کـه دراین‌صورت مسجد پایگاهی می‌گردد بـرای ابـراز وجود و تشخص‌طلبی‌های قومی‌ و گروهی، که البته مورد تأیید اسلام نمی‌باشد.پیامبر اکرم(ص)شدیدا با این فـکر کـه مساجد‌ پایگاه‌ دسته‌بندی‌های‌ سیاسی و فرقه‌ای و گـروه‌گرایی‌های قـومی قرار بـگیرند مـبارزه کـرده است.مسجد«خانه خدا»خوانده شده و بـه‌ عموم مردم تعلق دارد و هرگز نمی‌توان رنگ خاصی به آن زد.درعین‌حال گاهی‌ دیده‌ می‌شود‌ مردم محلی بـه خـاطر مسجدشان و برتری و امتیازی که نسبت بـه مـسجد مـحله دیـگر‌ مـمکن‌ است داشته بـاشد تـفاخر می‌کنند.و همین، زمینه ایجاد تفرقه و ازمیان‌رفتن وحدت‌ در‌ میان‌ مسلمین می‌گردد. نمونه تاریخی آن مسجد«ضرار»است.

به هر صورت افزایش کـمّی مـساجد تـا آنجا مطلوب است‌ که‌ بنا‌ به ضـرورت و نـیاز مـحل بـاشد.وگرنه تـنها نـمی‌توان به این دل‌خوش بود‌ که‌ در فلان شهر و ده و منطقه تعداد قابل توجهی مسجد ساخته شده و در فلان‌ دهه‌ درصد قابل ملاحظه‌ای بر تعداد آنها افزوده گردیده است.این که در ایـن‌ مساجد‌ چه می‌گذرد؟و محتوی کار آنها و عملکرد‌ واقعی‌ آنها‌ چه می‌باشد؟باید مورد نظر قرار گیرد.

نامگذاری مساجد:

هر مسجدی‌ را نامی است که مشخص‌کننده آن است.و در این نامگذاری‌ها ذوق و سلیقه‌ و گرایشات فکری و ارزشهای فرهنگی‌ خاصی‌ مؤثرند.غالبا نـام‌ اشـخاص(بانیان،‌ خلفاء،‌ امراء، علماء و بزرگان)، نام محل‌ و غیره زینت‌بخش مساجد بوده‌اند، مسجد ایاصوفیه، مسجد اموی، مسجد قبا، مسجد نبوی(مسجد‌ النّبی)...در‌ مساجد مشهد نامهای گوناگونی دیده می‌شود‌ اما بیشتر مساجد بـخصوص‌ مـساجد‌ جدید نام مبارک ائمه اطهار‌ علیهم‌ السلام را بر خود نهاده‌اند. هرچند که این خود گویای گرایشات شیعی و محبت‌ اهل بیت در مردم ما‌ مـی‌باشد‌ امـا‌ تکرار بی‌رویه این‌ نامهای‌ عـزیز از لطـف مسئله‌ کاسته‌ است.مثلا در مشهد 9 باب مسجد به نام «ابو الفضلی»، 9 باب به نام«ابو‌ الفضلی‌ها»،‌ 11 باب به نام«ابو الفضل»، 7 باب‌ به نام‌ «مسجد‌ النّبی»،‌ 15 بـاب بـه نام«مسجد‌ الرضا»و 23 باب بـه نـام«صاحب الزمان»نامگذاری‌ شده است.[21] و البته نام سایر ائمه با دفعات‌ کمتری‌ تکرار شده است.تعداد کمی از مساجد‌ مشهد‌ با‌ نام‌ صحابه‌ رسول(ص)مانند مسجد ابوذر،‌ مسجد‌ بلال و غیره نامگذاری شده است. بعضی هم با نـام مـحل مانند مسجد کوچه زردی، مسجد‌ میر‌ هوا،‌ مسجد نقندر، برخی با نام شخصیت‌های محل‌ یا‌ بانیان‌ خود‌ مانند‌ مسجد‌ ملاحیدر، مسجد محراب‌خان، مسجد ملا هاشم و برخی دیگر با نام اقـلیت‌های قـومی و صنفی نـامگذاری گردیده‌اند مانند مسجد مروی‌ها، مسجد ترک‌ها، مسجد کردها، مسجد یزدی‌ها، مسجد‌ علافها، مسجد رانندگان و غیره...

احداث مساجد:

احداث این مساجد اکـثرا به این صورت بوده که صاحب کرمی قطعه زمین اهداء کـرده اسـت و صـاحب همّتی پیش‌قدم می‌شود و آستین‌ها را بالا‌ زده‌ و با همیاری مردم و کسبه محل بنای آن‌را به انجام رسانیده‌اند.درصد بـسیار ‌ ‌کـمی از مساجد تماما یا بخش عمده هزینه احداث آن توسط فرد مؤمن و خیّری تأمین‌ گـردیده‌ و بـه صـورت«وقف»در اختیار مردم قرار گرفته است.

تأمین هزینه:

هزینه‌های جاری مساجد عموما با کمک مردم و درآمدی که از طریق برگزاری مـجالس ترحیم‌ به‌ دست می‌آید تأمین می‌گردد، که‌ البته‌ این درآمدها بنا به مـوقعیت محلی مساجد متفاوت اسـت.درصد کـمی از مساجد هم یکی دو در بند مغازه سر مسجد یا به صورت موقوفه‌ دارند‌ که درآمد مختصری نیز‌ عاید‌ مسجد می‌سازند.

مدیریت در مساجد:

مدیریت مسجد در بعضی موارد در اختیار«متولّی»است و در بعضی موارد«هیئت مدیره» اداره امور مسجد را به عهده دارد.در برخ از مـساجد هم امام جماعت گرداننده اصلی‌ به‌ حساب می‌آید و اکثر برنامه‌ریزی‌ها توسط وی صورت میگیرد و بخشی از رونق و گرمی کار مسجد به همت و تلاش او بستگی دارد.هیچگونه مدیریت رسمی و سازمان‌یافته‌ای بر کار‌ مساجد‌ حاکم نـیست،‌ حـتی در گذشته نیز نبوده است.خطمشی و نحوه اداره و کمیت و کیفیت برنامه‌ها فعالیتهای گوناگون در‌ مساجد به‌طور سنتی تعیین شده است و تفاوتهای احتمالی در این مورد ناشی از بینش و تـفکر و رأی و نـظر ‌‌گردانندگان‌ آن می‌باشد.سازمان رسمی و دولتی اوقاف تنها مسئولیت حفظ و نظارت بر مسجد‌ را‌ به‌ منزله اماکن مذهبی به عهده دارد و نه در محتوی کار آنها و کیفیت برنامه‌ها.درحال‌حاضر«شورای‌ ائمه جماعت» به منزله یک تـشکل نـوین(بعد از انقلاب به‌وجود آمده است)عهده‌دار برقراری‌ هماهنگی در فعالیت‌های مساجد‌ و برنامه‌های گوناگون آن می‌باشد.

نقش‌ها و کارکردهای مساجد در مشهد بعد از انقلاب:

 

اصلی‌ترین و سنتی‌ترین فعالیت رایج در مساجد، برپایی نمازهای جماعت یومیه می‌باشد که در غالب مساجد دو نوبت در روز(ظهر‌ و عـصر، مـغرب و عـشاء)برگزار می‌شود و بعضی از مساجد کم‌جمعیت بـه یـک نـوبت در روز اکتفاء می‌کنند.نماز عید فطر(اضحی)کم‌و بیش در همه مساجدی که موقعیت محلی مساعدی دارند برگزار می‌شود.

فعالیتهای سیاسی‌ و نظامی چندی در مساجد صورت می‌گیرد.آموزشهای نظامی از قـبیل اسـلحه‌شناسی و غـیره در سالهای اولیه انقلاب و جنگ متداول بوده است.در اوج فـعالیتهای تـروریستی سازمانها و گروه‌های محارب(سالهای 60‌ و 61)در اکثر مساجد پایگاه مقاومت و گشت شبانه نیروهای انتظامی بسیج دائر بوده است و درحال‌حاضر در بعضی از مساجد پایگاه مـقاومت نـیروهای بـسیج سپاه پاسداران برقرار می‌باشد.اعزام نیرو‌ و کمک‌رسانی به جبهه‌های نبرد در اکـثریت قریب به اتفاق مساجد مشهد صورت می‌گیرد.در این چند سال بعد از انقلاب که مردم بارها به پای صندوقهای اخـذ رأی رفـته‌اند مـساجد‌ فعّالانه‌ همکاری‌ داشته و اکثر آنها در‌ زمره‌ شعبات‌ اخذ رأی بوده‌اند.

وعظ و خطابه و روضه‌خوانی و سـخنرانی‌های تـبلیغی در ایّام سوگواری ماه محرم و صفر و روزهای وفات ائمه‌ معصومین(ع)و‌ سخنان‌ کوتاه بعد از نماز، در همه ایّام، غـالبا‌ در‌ کـلیه مـساجد انجام می‌گیرد که البته کمیّت و کیفیت آن بنا به موقعیت مساجد یعنی وسـعت مـنطقه، تـراکم جمعیت،‌ گرایشات‌ مذهبی‌ مردم محل، و احیانا وضعیت شغلی آنها که اوقات‌فراغت متفاوتی‌ را برای آنـان فـراهم مـی‌آورد، متفاوت است.سخنرانی‌های مذهبی متعددی در ماه مبارک رمضان بعد از نماز ظهر و عصر‌ و نماز مغرب و عـشاء، بـخصوص در شبهای قدر(احیاء) انجام می‌گیرد، جلسات‌ قرائت‌ قرآن نیز در شبهای ماه مبارک در مساجد بـرقرار اسـت.در بـرخی از مساجد در شبهای ماه‌ رمضان‌ سخنرانی‌های‌ سیاسی اجتماعی چندی توسط شخصیت‌های سیاسی مذهبی برگزار مـی‌شود و در آنـ‌ خطباء-همچنان‌که‌ باید‌ باشد-زمینه‌های اعتقادی، فکری، اخلاقی و تاریخی اسلام را در جهت بیداری و آگاهی عمومی‌ نسبت‌ بـه‌ مـسایل سـیاسی اجتماعی و واقعیات موجود در جامعه به کار میگیرند.

در روزهای تاسوعا و عاشورا،‌ اربعین سید الشهداء و همچنین 28 صفر در رابـطه بـا برنامه‌های عزاداری در‌ بعضی‌ از‌ مساجد، اطعام یا«خرج»صورت می‌گیرد که در مشهد غالبا «شله قـلمکار»است و بـنا بـه سنّت‌ همه‌ساله،‌ مسجد با کمک عمومی مردم و یا فرد خیّری که بانی شده باشد‌ انـجام‌ آنـ‌ را بـه‌عهده می‌گیرد.

 

در اعیاد و جشنهای مذهبی نظیر عید مبعث، میلاد حضرت مهدی(عج)، ولادت امام‌ حسین(ع)،‌ ولادت حـضرت عـلی(ع)، ولادت امام رضا(ع)و غیره در بعضی مساجد به برگزاری‌ مراسم‌ خاصی(سخنرانی،‌ شعر، سرودخوانی و پذیرائی شیرینی و چای و...)مبادرت می‌ورزند.

برگزاری مـجالس تـرحیم از کارکردهای رایج مساجد‌ است‌ که‌ هرچند در گذشته بیشتر در مورد شخصیتهای مذهبی و اجـتماعی انـجام می‌شده‌ است‌ اما در نیم قرن اخیر مـقبولیت عـام یـافته است، روزبه‌روز با استقبال بیشتری از جانب مـردم‌ روبـه‌رو‌ شده است، شاید به سبب سهولت و امکانات بیشتر جهت پذیرائی از‌ خیل‌ دوستان و آشـنایان مـتوفی، دوستان و آشنایانی‌ که‌ بنا‌ بـه تـعالیم اسلامی و سـنّت رایـج در‌ بـین‌ مسلمین بلکه در بین همه اقوام و مـلل، عـرض تسلیت و اظهار همدردی‌ نسبت‌ به بازماندگان تازه در گذشته‌ را‌ ضروری و وظیفه‌ اخلاقی،‌ شـرعی و اجـتماعی خود می‌دانند.و البته‌ از‌ این طریق بـخشی از هزینه‌های جاری مساجد نـیز تـأمین می‌گردد.

فعالیتهای آموزشی و فرهنگی‌ در بعضی از مساجد صـورت مـی‌گیرد.جلسات‌ هفتگی قرائت و آموزش‌ قرآن‌ در بسیاری از مساجد دائر‌ است.علاوه‌ بر این در بعضی از مساجد کلاسهای آمـوزش قـرآن به روشهای جدید برای‌ نـوجوانان‌ و جـوانان خـصوصا در تابستانها‌ همراه‌ بـا‌ کـلاسهای آموزش اصول‌ عقاید،‌ اخـلاق، نـهج البلاغه، آموزش‌ زبان‌ عربی و غیره توأم با برنامه‌های تفریحی سالم در جهت گذران اوقات فـراغت تـشکیل‌ می‌گردد.همچنین‌ در تعداد کمی از مساجد فعالیتهای‌ فـرهنگی‌ دیـگری از‌ قبیل‌ تـشکیل‌ نـمایشگاه کـتاب، عکس و پوستر، نمایش فـیلم و غیره به مناسبتهای گوناگون، صورت می‌گیرد.و نیز تشکیل کتابخانه در مساجد‌ در‌ دو دهه اخیر رواج بیشتری یافته‌ و حـدود‌ 75%مـساجد‌ مشهد‌ دارای کتابخانه می‌باشند.

فعالیتهای خیریه‌ مانند کمک بـه مـستمندان، تـشکیل صـندوق‌های قـرض الحسنه در تعدادی از مـساجد انـجام شده است.انجمن‌های اسلامی‌ محلی‌ و شوراهای محل دفتر کار و کانون فعلیتهای‌ خود‌ را‌ اکثرا‌ مساجد‌ قرار‌ می‌دهند.هیئت‌های مـذهبی کـه عـموما در ماه محرم و صفر در برگزاری مراسم عزاداری امام حـسین(ع)و شـهدای کـربلا فـعّالند بـعضی آنـها از نظر تشکیلاتی به مسجد وابسته هستند و مقرّ آنها مساجد یا تکایا می‌باشد.

 

در بعضی از مساجد بعد از انقلاب«برنامه‌های حمایتی»نوینی اجرا می‌شود که در آن مؤمنین محل طی برنامه معینی از خانواده شهدای مـحل سرکشی کرده و ضمن‌ دلجوئی و تقدیر از آنها نسبت به رفع مشکلات احتمالی آنها نیز اقدام می‌کنند.

تحلیل محتوی:

از بیان اجمالی نقش‌ها و کارکردهای مسجد که بگذریم آنچه که حائز اهمیت بیشتری است‌ تحلیل‌ محتوای کـار مـساجد و کیفیت این کارکردها است.البته بررسی عمیق و دقیق کیفیت کار این مساجد درحال‌حاضر از عهده این مقاله خارج است‌ ولی‌ یک بررسی هرچند هم جزئی،‌ خالی‌ از فایده نیست شاید مقدمه‌ای بـاشد بـرای بررسی‌های دقیق‌تر.تا آن‌جا که مقدور است به این مهم خواهیم پرداخت.مثلا وقتی از اصلی‌ترین کارکرد مسجد یعنی‌ برگزاری‌ «نماز جماعت»سخن به میان‌ می‌آید‌ بـاید دیـد در چه وسعتی یا کمیّتی و بـا چـه کیفیتی برگزار می‌شود.در یک بررسی مشاهده‌ای روشن گردیده است که صفهای جماعت در«مساجد مرکزی»شهر یعنی مساجدی که در مراکز جمعیتی‌ و معابر و خیابانهای پررفت‌وآمد واقع شـده‌اند و مـردمان و رهگذران بیشماری را که از دهـات و روسـتاها و شهرستانهای اطراف به زیارتی، یا به سیاحتی راهی این دیار می‌شوند برای‌ ادای‌ فریضه نماز‌ به‌سوی خود می‌خوانند، یا مساجدی که در مراکز تجاری شهر قرار دارند و کسبه و کارگران چندی‌ بـه آن گـرمی می‌دهند، پررونقتر است از صفهای جماعت در«مساجد محلی»یعنی‌ مساجدی‌ که‌ در محله‌های مسکونی در پس کوچه‌ای و یا در دل شهرکی از دید هر دهگذری مخفی می‌مانند.مقایسه ‌‌کنید‌ انبوه جمعیت نمازگزاری را که در صفهای به فشرده و طولانی مسجد«حاج مـلا‌ هـاشم»و‌ مسجد«حیدری‌ها»و‌ مـسجد«جفائی»گرد هم می‌آیند، با جماعت نمازگزار مسجد«فرهنگ» واقع در مقابل ورزشگاه مهران.

رونق و گرمی بازار‌ نماز را در مساجد و بی‌رونقی و کسادی آن را می‌توان بـا توزیع‌ و پراکندگی مساجد برمبنای‌ پایگاه‌ طبقاتی و قشربندی اجتماعی ساکنین حول و حـوش آنـ، تـحلیل کرد.مساجد مناطق متموّل‌نشین یا مناطقی که ساکنین آن‌را بیشتر قشرهای متجدد تشکیل می‌دهند کم‌رونقتر است.مقایسه کنید مـسجد«سجاد ‌ ‌شـهر» [22] و مسجد«شهرک‌ ابوذر»[23] و صـفهای جـماعت نسبتا اندکشان را، با مسجد«الهادی»واقع در مقابل پمپ بنزین عشرت آباد و«مسجد‌ الرضا»واقع‌ در چهار راه لشگر و صفهای مـتعدد و طولانی‌شان.و اما زینت‌بخش صفهای جماعت مساجد بخصوص مساجد محلی اکثرا پیرمردان بازنشسته مـحل-که از غوغای کار و بازار و تـلاشهای روزمـرّه رهیده‌اند‌ و زنان عابد دیرینه سال که فارغ از شش و پنج خانه، و بچه‌ها، به مسجد به پناه آمده‌اند، -می‌باشند.و جوانان کمتر به چشم می‌خورند شاید نه از سر بی‌دیانتی‌ بلکه‌ به‌خاطر اسارت بیشتر در غـوغای بازار و کارخانه و اداره و هیاهوی تلاشهای اقتصادی.اگر به روزگار سردی و بی‌رونقی دین و گرایشهای دینی در جامعه قبل از انقلاب صفهای‌ جماعت‌ جلوه‌ چندانی نداشت جای گلایه نیست‌ چرا‌ که‌ رواج فساد و بی‌بندوباری و بی‌دینی میدانی برای رشـد گـرایشهای مذهبی و فرصت و مجالی برای توجه به نیازهای روحانی و تأمل‌ها‌ و نیایشهای عارفانه فراهم نمی‌آورد.امّا هم‌اکنون که دوران حاکمیت‌ نظامی‌ دین و الهی است، و به یمن پیروزی اسلام بر استبداد و استعمار، امکان طاغوت‌زدایی و نـفی فـرهنگ کفرآمیز‌ و شرک‌آلود‌ بیگانه و رواج و بسط فرهنگ دینی میسر گردیده است‌ درعین‌حال مساجد را در جذب و کشاندن جوانان به سوی صفهای جماعت با توجه به توقعی که می‌رود‌ چندان‌ موفق‌ نمی‌بینیم.علت آن هرچه بـاشد مـسلما ضعف تمایلات خداگرایانه و کاهش ایمان‌ مذهبی‌ و یا به فرض بعید بی‌اعتباری مسجد در ذهن جوانان نیست، بلکه با توجه به نقش‌ پویا‌ و تحوّل‌زای که مساجد در حرکت و جنبش انقلاب اخیر ایـفا کـرده‌اند اعـتبار‌ بیشتری‌ را‌ در بین مسلمین کسب نـموده‌اند.و در افـزایش تـمایلات دینی و رواج ارزشهای مذهبی و احساسات‌ خداگرایانه‌ در بین جوانان هم نمی‌توان شک نمود.تنها این میماند که بپذیریم شرایط اجتماعی و نظام‌ معیشتی حاکم بـر جـامعه امـروز، هرگونه فرصت و مجالی را برای راز و نیازهای‌ خداجویانه‌ و تأمل‌های عـارفانه و دعـا و نیایش و عبادتهای عاشقانه و یا حتی ادای‌ فرایض‌ روزانه در خلوتگه روحانی و پررمزوراز معبدی و مسجدی، از انسان گرفته است.

به‌هرحال چنین‌ به‌ نظر مـی‌رسد کـه نـمازهای جماعت به منزله اصلی‌ترین فعالیت و نقش، غالبا صورتی را حفظ‌ کـرده‌ و محتوای خود را(محتوای اجتماعی)تا حدودی از دست داده‌اند و به‌ندرت بعضی‌ از‌ هدفهای‌ و قاصدی که اسلام از وضع این سنّت در نظر داشـته اسـت تـأمین می‌شود.آنچنان‌که در‌ فلسفه‌ نماز‌ جماعت بیان می‌شود هدفهائی همچون:ایجاد وحدت در بین مـؤمنین، نـزدیک‌شدن عاطفی و روحی‌ مؤمنین به یکدیگر، القاء این مفهوم که حرکت خداجویانه انسان‌ها و ارتـباط روحـانی انسان‌ با‌ خدا‌ حرکتی است جمعی، و افراد و آحاد‌ انسانی‌ وقتی در ارتباط با خدا بـه کـمال انـسانی قرب الی اللّه می‌رسند که‌ جمع‌ انسان‌ها در چنین ارتباطی قرار‌ بگیرند،‌ و یا‌ القاء‌ این‌ مفهوم کـه در اسـلام، انسان در‌ حرکت‌ کمال‌جویانه خویش به سوی خدا، در کنار مردم، همراه با اجتماع و از‌ مـیان جـامعه اسـت که به آن‌ دست می‌یابد(نفی رهبانیت)، یا‌ این‌که‌ مؤمنین به وسیله نماز و تقریبی‌ کـه مـی‌جویند ارتباط انسانی پیدا کرده و روابط جمعی بین آنها برقرار می‌گردد،‌ از‌ حال و وضع و روزگـار‌ یـکدیگر‌ بـا‌ خبر می‌شوند و مشکلات‌ دینی و علمی و اجتماعی‌ و حتی شخصی یکدیگر را برطرف می‌سازند، و نیز هدفهای اجتماعی دیـگری از ایـن‌ قبیل‌ موردنظر بوده است.آیا واقعا چنین هدفهائی‌ تحقق‌ می‌یابند؟شاید انگیزه‌ و هدف‌ غـالب نـمازگزاران بـیشتر این‌ باشد که به پاداش صرفا اخروی آن و بدون ارتباط با زندگی واقعی دست یابند،‌ و کمتر بـه آثـار و نـتایج عینی‌ مترتب‌ بر‌ آن‌ توجه‌ دارند و کمتر‌ بین‌ نتایج این جهانی «نـماز جـماعت»و آثار آن جهانی آن ارتباط برقرار می‌کنند.اگر سئوال شود که چرا‌ به‌ نماز‌ جماعت می‌آئید؟پاسخ رایج اینست کـه:«ثواب دارد».درعـین‌حال باید‌ اذعان‌ نمود‌ که‌ بخصوص‌ در‌ مساجد محلی که معمولا عده‌ای معین و ثـابت هـمیشه به مسجد می‌آیند نوعی همبستگی و ارتباط انـسانی بـین مـؤمنین ایجاد می‌شود، با مسایل و مشکلات یکدیگر آشـنا‌ شـده و نسبت به رفع آنها همکاری‌های متقابلی انجام می‌دهند.هرچند در بعضی موارد(بیشتر در مساجد بزرگ بـا نـمازگزاران گاه‌گاهی)دیده می‌شود که چه‌بسا نـمازگزارانی کـه مدتها در یـک مـسجد و در‌ یـک‌ صف نماز خوانده‌اند و درعین‌حال کمتر بـا درد هـم و با مشکلات یکدیگر آشنا شده‌اند و کمتر همزبانی و همدلی بین آنها ایجاد شـده و ارتـباط فکری برقرار گردیده‌ است.حتی‌ مصافحه‌ای هـم که بعد از نماز مـعمولا بـین مؤمنین صورت می‌گیرد غالبا چـنین تـصور شده که صرف تجمع فیزیکی انسانها در مسجد کافی‌ است‌ که نمازگزار به بـهره‌های اخـروی‌ خاص‌ آن دست یابد، درحالی‌که«جماعت»وقتی مـعنی دارد کـه تـجمع«انسانی»باشد یعنی ارتباطی مـعنوی و روحـی و فکری و عاطفی فراهم گـردیده بـاشد.شاید بتوان گفت یکی از‌ عوامل‌ مهمی که مانع تحقق‌ هدفهای‌ واقعی نماز جماعت می‌باشد.شاید بـتوان گـفت یکی از عوامل مهمی که مانع تـحقق هـدفهای واقعی نـماز جـماعت مـی‌باشد این است که اکـثر مردم فرصت چندانی برای ماندن در مسجد ندارند‌ و به طوری که مشاهده می‌شود در اکثر مساجد بـلافاصله بـعد از«سلام نماز»جمعیت مسجد را ترک می‌کنند، و در نـتیجه ارتـباط انـسانی عـمیقی بـه‌وجود نمی‌آید.

در سالهای قبل از انـقلاب مـساجد تحت‌ نظارت‌ و کنترل‌ غیررسمی و غیرمستقیم سازمان دینی دولتی اوقاف با محدودیتهائی روبه‌رو بود و با فشارهایی کـه بـر آنـ‌ وارد می‌شد، نقش آنها در سطح فعالیتهای سنّتی بی‌ضرر و بـی‌خطر بـه‌ حـال‌ دسـتگاه‌ سـیاسی حـاکمن محدود می‌ماند.تنها معدودی از مساجد زیر آن فشارها با توسل به مخفی‌کاری و روشهای دیگر ‌‌محتوی‌ نسبة زنده‌ای به فعالیتهای خود می‌دادند.در سال 1356 و سالهای اولیه انقلاب مساجد‌ نقش‌ بسیار‌ چـشمگیری در حیات سیاسی اجتماعی جامعه ما از خود نشان دادند.به‌طوری که اولین جرقه‌های انقلاب‌ از مساجد آغاز گردید و اکثر حرکت‌های سیاسی مردم در طول روزهای مبارزه‌ نیز در مسجد طرح‌ریزی‌ و سازماندهی و رهبری می‌شد.و هم‌اکنون مـساجد بـخصوص در این سالهای جنگ و جهاد و مقاومت با تشکیل هسته‌های بسیج، آموزشهای نظامی و اعزام رزمندگان به جبهه، و نیز با جمع‌آوری کمکهای‌ مالی مردم و تأمین بخشی از تدارکات جبهه نقش سیاسی خود را حـفظ کـرده‌اند.امروز محتوی خطابه و منبر در مساجد تحوّل یافته است و مردم از این طریق با مسایل سیاسی‌ جهان‌ نیز آشنا می‌شوند و در جریان امور قرار می‌گیرند.البته باید اذعـان نـمود که در حال حاضر با حـاکمیت نـظام جمهوری اسلامی نهادها و سازمانهای متعدد دیگری نیز برخی از نقش‌ها‌ و کارکردهای مسجد را به‌عهده دارند که همین امر موجب شده است علیرغم جوّ مذهبی موجود، در بـعضی از زمـینه‌ها کار مساجد رونق چـندانی نـداشته باشد.برای مثال رادیو و تلویزیون،‌ مطبوعات،‌ مدارس و دانشگاه‌ها با ارائه بخش عظیمی از آموزشخای دینی و تعالیم مذهبی مورد نیاز جامعه، تا حدودی بازار مسجد را در بعضی از زمینه‌ها به کسادی کشانده‌اند.یا این‌که‌ بخشی‌ از‌ فعالیتهای مـربوط بـه جنگ از‌ قبیل‌ اعزام‌ نیرو، کمک‌رسانی و غیره توسط ستادهایی که در ادارات و مؤسسات گوناگون تشکیل گردیده‌اند انجام می‌شود.

براساس یک بررسی نمونه‌ای، حدود 75%مساجد‌ دارای‌ کتابخانه‌ می‌باشند.اکثر اینها راکد و فاقد مراجعه‌کننده هستند.تعداد کتاب‌ در‌ بیشتر ایـن کـتابخانه‌ها بین 100 تـا 400 نسخه می‌باشد، (چند ردیف کتاب در یکی دو قفسه).افزایش سریع و چشمگیر‌ کتابخانه‌ در‌ مساجد از جلوه‌های حرکت سیاسی مذهبی اخیر اسـت.هرچند که در‌ دوران اولیه رشد و شکوفائی فرهنگ و تمدن اسلامی کتابخانه جزء لاینفک مـسجد بـوده اسـت اما در دوره‌ افول‌ تمدن‌ و انحطاط فرهنگ اسلامی به فراموشی سپرده شده بود.در دهه 1350‌ تأسیس‌ کتابخانه در کنار مـسجد ‌ ‌بـه منزله یک حرکت نوین به‌وجود آمد و در اوج حرکت انقلابی‌ جامعه‌ ما‌ در سال 1357 به سـرعت افـزایش یـافت.مردمی که پس از سالها غفلت‌ و بی‌خبری‌ به بیداری می‌رسیدند خود را بیش‌ازپیش نیازمند دانستن و کسب آگاهی‌های سیاسی مـذهبی می‌دیدند‌ و مشتاقانه‌ در این جهت گام برمی‌داشتند.ولی اکنون که تب‌وتاب کسب اطلاعات و آگاهی‌های سـیاسی و اجتماعی‌ و مذهبی قدری فـروکش کـرده است از گرایش عمومی نسبت به استفاده از‌ کتابخانه‌ کاسته شده‌ است و در نتیجه غالب این کتابخانه‌ها به سبب عدم مراجعه ‌کننده، بدون مسئول و گرداننده‌ بوده و تعطیل می‌باشد.حتی کتابخانه«مسجد حیدری‌ها»با حدود 3000 مجلد کتاب به سبب عدم‌ مـراجعه(در‌ تابستان‌ 1364 که مطالعه انجام شده است)تعطیل بوده است.تعداد کمی از کتابخانه‌های مساجد بین 1000 تا‌ 3000‌ مجلد کتاب دارند و کتابخانه«مسجد الرضا» واقع در سی متری احمد آباد‌ با‌ حدود‌ 9000 جلد کتاب و حدود 600 نفر عضو و مـراجعه‌کننده فـعالترین کتابخانه مساجد مشهد است.در‌ حال‌ حاضر‌ درصد کمی از این کتابخانه‌ها فعال بوده است و بیشتر مورد استفاده‌ اعضای‌ بسیج محل قرار دارد.شاید علت رکود این کتابخانه‌ها این باشد که عامه مـردم بـه میزان احتیاج‌ خودشان‌ از سایر رسانه‌های جمعی دیگر (رادیو و تلویزیون و منبر)بهره‌مند می‌شوند و خواص‌ مردم هم(دانشجو و معلم و تحصیلکرده‌های اهل‌ مطالعه)اینها‌ را‌ محدود یک بعدی و فاقد غنای کافی‌ می‌دانند‌ لذا به آنها مراجعه نـمی‌کنند.هرچند کـه بی‌رونقی کتابخانه و کتابخوانی در سطح کل‌ جامعه‌ ما پدیده‌ای است عمومی.در جامعه‌ ما‌ صرفنظر از‌ بی‌سوادی،‌ میل‌ به خواندن و عادت به مطالعه‌ نیز‌ در سطح پائین است.امروز علیرغم تلاشهایی که از جانب کـارگزاران امـور فـرهنگی‌ صورت‌ می‌گیرد دانشجو و محصل مـا کـمتر‌ شـوق مطالعه و تحقیق‌ دارد،‌ حتی بسیاری از تحصیلکرده‌های ما‌ بعد‌ از فراغت از تحصیل و اشتغال به کار، مطالعه در زمینه تخصص خودشان‌ را‌ هم رها می‌کنند و کاملا‌ فـارغ‌ التـحصیل‌ مـی‌شوند.و این جای‌ بسی‌ تأسف است آن‌هم برای‌ پیـروان‌ آئیـنی که طلب علم را«فریضه»می‌داند و حقیقت‌جوئی را یکی از«فطریات»انسان می‌شمارد.با توجه به این‌که‌ رشد‌ فکری و علمی لازمه کمال معنوی‌ انسان‌ و تـعالی‌ فـرهنگی‌ او‌ مـی‌باشد و این یکی‌ از هدفهای و آرمانهای اصولی نظام جمهوری اسلامی است، جـا دارد که در این مورد‌ به‌طور‌ جدی اندیشید و طرح و برنامه‌ ارائه‌ داد.فعال‌کردن‌ مساجد‌ در‌ زمینه فعالیت‌های فرهنگی‌ از‌ ضروریات است، و دادن یک نـقش درجـه اول بـه آن می‌تواند جامعه را در جهت دست‌یافتن‌ به‌ آرمانهای‌ اساسی خویش یاری کند.مؤمنین خـیّر مـا باید‌ بدانند‌ که‌ اجر‌ معنوی‌ و ثواب اخروی دایر کردن یک مرکز فرهنگی و علمی و کتابخانه کمتر از یـک دهـه روضـه‌خوانی در ماه محرم، یا کاشی کردن گنبد مسجدی و یک وعده«شله»دادن‌ آن‌هم به کـسانی کـه شـاید اکثر آنها هرگز محتاج آن نیستند نمی‌باشد.

 

فعالیتهای فرهنگی در مساجد علاوه بر برنامه‌های آموزشی می‌توانند در سطح فـعالیتهای هـنری ورزشـی، تفریحات سالم، اردوهای آموزشی و تربیتی‌ و رزمی، گردشهای علمی، مسابقات علمی و هنری و ورزشی، کلوب‌های هـنری(خط و نـقاشی، قصه و نمایشنامه نویسی، تأتر و نمایش، فیلم و اسلاید، عکس و پوستر، هنرهای دستی‌ و غیره)و خـلاصه آنـچه کـه در زبان آموزش و پرورش«فوق برنامه»خوانده می‌شود گسترش یابند.با خودیاری و همیاری مردم، مساجد می‌توانند برای پر کردن اوقـات فـراغت‌ بخصوص‌ نوجوانان در تعطیل تابستان و حتی‌ عامه مردم در سطح وسیعی برنامه‌ریزی کنند.نهادهای و سازمانهای رسـمی بـرای ایـن کار کافی نیستند.اگر گفته شود این کارهای جایش در مسجد نیست و زیبنده‌ آن نمی باشد، خواهیم‌ گـفت‌ درسـت برعکس، وظیفه مسجد است.تنها ممکن است پذیرش عمومی وجود نداشته باشد، کـه البـته بـاید ایجاد کرد.خیلی زود و جدّی هم باید به فکر افتاد، قبل از این‌که دامهای شیطانی‌ جوانان‌ ما را در سـر چـهار راه و یـا در پیچ و خم کوچه‌ای و یا در گوشه و کناری شکار کنند و به دخمه‌های هولناک افـیون و مـواذ مخدّر بکشانند‌ و قبل از‌ این‌که جمع بیشتری از فرزندان این مرز و بوم را هیولای جهّنمی هروئین و امثال آن ببلعد‌ و آتـش ایـن جهّنمی که دشمن افروزد(توطئه سیاسی استکبار جهانی در‌ قاچاق‌ مواد‌ مخدّر و زمینه‌های اقـتصادی اجـتماعی داخلی که بیشتر ناشی از جنگ تحمیلی اسـت)هستی ایـن مـلّت را بسوزانند‌ و ‌‌انقلاب‌ را به نابودی بکشاند باید تـدبیری انـدیشید و ساجد ر ادر جهت پر‌ کردن‌ اوقات‌ فراغت و اعتلاء فرهنگی جامعه به کار گرفت.آیا منگری از ایـن بـزرگتر در زمانه ما‌ سراغ دارید؟ای مـتولیان دیـن، ای مبلغین مـذهبی، ای مـؤمنین و ای دلسـوزان انقلاب‌ و اسلام و مردم،‌ چه‌ نشسته‌اید؟بیم آن اسـت کـه دیر شود. اگر«نهی از منکر»تکلیفی شرعی است، پس در مسجد باید از آن سخن گفت و در مسجد بـاید بـرنامه‌ریزی اصولی برای نفی و رفع آن تدارک‌ دیـد.این رسالتی است بیشتر بـر دوش مـبلغین و کارگزاران امور دینی، اگر روحـانی مـحل و امام جماعت مسجد به این امور نمی‌رسد و یا در قلمرو تخصص و توان خود نـمی‌بینند‌ و یـا در شأن خود نمی‌دانند پس باید در کـنار هـر امـام جماعتی یک«کارگزار امـور فـرهنگی و اجتماعی»قرار داد، آن‌هم به صـورت مـردمی و خودجوش.معّلمی، بیدار دل دردمندی، طلبه و دانشجویی‌ در‌ محل پیدا شود، به‌پا خیزد و برنامه‌ریزی کند و در اجرای بـرنامه‌ها مـردم او را یاری کنند، برای خودشان و به خـاطر فـرزندانشان، باشد کـه کـار مـسلمین سامان گیرد‌ و نتیجه حـاصل آید.چنین همّت‌هایی و چنین فعالیتهایی در دوران حاکمیت ظلم و جور و فساد و بی‌دینی رژیم گذشته که همه ابزارها در دسـت دشـمن بود صورت می‌گرفت هرچند‌ محدود‌ و پراکـنده، اکـنون کـه مـانع رفـع‌ شده‌ و امکانات بـیشتر مـیسّر است، جدّی‌تر و وسیع‌تر و کاملتر می‌توان تلاش کرد و همّت نمود.اگرچه در حال حاضر این‌جا و آنجا‌ چنین‌ همّت‌هایی‌ دیـده مـی‌شود امـا به هیچ‌وجه کافی نیست، باید‌ به‌ صـورت یـک حـرکت و تـلاش گـسترده درآید.

 


[1] . رک:علامه طباطبائی، تفسیر المیزان،‌ جلد‌ 6، ترجمه سید محمد باقر موسوی همدانی، ص 259.

[2] . اصـغر‌ فـتحی،‌ مـنبر یک رسانه عمومی در اسلام‌ پژوهشکده علوم ارتباطی و توسعه‌ ایران، 1358، ص 8.

[3] . سیره ابن‌ هشام،‌ ج 2، ص 11-تاریخ طبری ج 1-3، ص 124-فتوح البـلدان بـلاذری ص 17،‌ بـه‌ نقل از تاریخ آموزش در‌ اسلام،‌ دکتر‌ احمد شلبی، ترجمه‌ محمد‌ حسین ساکت، ص 90.

[4] . حسین سـلطانزاده،‌ رونـد شکل‌گیری شهر و مراکز مذهبی در ایران، انتشارات آگاه، چاپ اول 1362، ص 204.

[5] . مرتضی مـطهری، داسـتان راستان، ج 1، ص 1 و 2.

[6] . حسین سلطانزاده،‌ روند شکل‌گیری شهر و مراکز مذهبی در ایران، ص 205 و 206.

[7] . اصغر فتحی، منبر یک رسانه عمومی در اسلام، ص 9.

[8] . عبد الحسین زرین‌ کوب، تاریخ ایران بعد از اسلام، انتشارات امیر کبیر، ص 449 و 450.

[9] . ابن خلدون، مقدمه تاریخ ابن خلدون،‌ ج 1،‌ تـرجمه ‌ ‌مـحمد پروین گنابادی، مرکز انتشارات علمی و فرهنگی، ص 423.

[10] . فیلیپ حتی،‌ تاریخ عرب، ترجمه ابو القاسم پایـنده، جـلد اول، ص 528 بـه نقل ازحسین سلطانزاده، شکل‌گیری شهر‌ و مراکز‌ مذهبی در ایران.

[11] . علی سامی، سیر دانش و فرهنگ ایران در ادوار مختلف‌ بعد‌ از‌ اسـلام، هنز و مردم شماره 26، ص 38 به نقل از همان مأخذ.

[12] . الما‌ فروخی‌ اصفهان،‌ محاسن‌ اصـفهان،‌ تـصحیح‌ سید جلال الدین حسینی، ص 85 به نقل از همان مأخذ.

[13] . علی مظاهری، زندگی مسلمانان در قرون وسطی، ص 14 به نقل از همان مأخذ.

[14] . حسین سـلطانزاده، شـکل‌گیری شـهر‌ و مراکز مذهبی در ایران، ص 207 و 208.

[15] . رک:ابو القاسم رزّاقی، مـسجد پایـگاه توحیدی و تقوی، نشریه شماره 67 حـزب جـمهوری اسـلامی، ص 18-20.

[16] . .1976,acinatitB,aidepolcycnE -(

[17] . احمد شلبی، المجتمع الاسلامی، قاهره، ص 56‌ و 57.

[18] . رک:دکتر احمد شلبی، تاریخ آمـوزش در اسـلام، ترجمه محمد حسین ساکت، ص 97.

[19] . محمد حسین ساکت، جایگاه‌های‌ دانش‌ در جهان اسلام، کانون نشر کتاب مشهد، ص 5.

[20] . وی از‌ مدیران‌ بخش خصوصی آن کشور و مسلمان متخصص جامعه‌شناسی و علوم سیاسی بود.

[21] . سازمان اوقاف خراسان،‌ فهرست‌ اسامی‌ مساجد مشهد در سال 1365.

[22] . سجاد شهر بدون هیچ ابهامی از متمول‌نشین و متجددنشین‌ترین محله‌ها و مناطق شهر مـشهد می‌باشد.

[23] . شهرک ابوذر متشکل از ساکنینی اسـت هـرچند‌ از‌ نـظر اقتصادی مستضعف اما از نظر اجتماعی و فرهنگی می‌توان جزء قشرهای‌ متجدد‌ به حـساب آورد

این مطلب را به اشتراک بگذارید :
اشتراک گذاری در کلوب اشتراک گذاری در  فیس بوک اشتراک گذاری در تویتر اشتراک گذاری در افسران

نوع محتوا : مقاله
تعداد کلمات : 7033 کلمه
مولف : عباسی حسینی،ابراهیم
ناشر : مجله مشکو‌ة » پاييز 1366 - شماره 16(نور مگز)
1395/6/25 ساعت 13:35
کد : 1602
دسته : نماز و مسجد
لینک مطلب
کلمات کلیدی
مسجد
مدیریت مسجد
تاریخچه مسجد
مسجد در قرآن و روایات
جایگاه مسجد
نقش مسجد در سیاست
درباره ما
با توجه به نیازهای روزافزونِ ستاد و فعالان ترویج اقامۀ نماز، به محتوای به‌روز و کاربردی، مربّی مختصص و محصولات جذاب و اثرگذار، ضرورتِ وجود مرکز تخصصی در این حوزه نمایان بود؛ به همین دلیل، «مرکز تخصصی نماز» در سال 1389 در دلِ «ستاد اقامۀ نماز» شکل گرفت؛ به‌ویژه با پی‌گیری‌های قائم‌مقام وقتِ حجت الاسلام و المسلمین قرائتی ...
ارتباط با ما
مدیریت مرکز:02537841860
روابط عمومی:02537740732
آموزش:02537733090
تبلیغ و ارتباطات: 02537740930
پژوهش و مطالعات راهبردی: 02537841861
تولید محصولات: 02537841862
آدرس: قم، خیابان شهدا (صفائیه)، کوچۀ 22 (آمار)، ساختمان ستاد اقامۀ نماز، طبقۀ اول.
پیوند ها
x
پیشخوان
ورود به سیستم
لینک های دسترسی:
کتابخانه دیجیتالدانش پژوهانره‌توشه مبلغانقنوت نوجوانآموزش مجازی نمازشبکه مجازی نمازسامانه اعزاممقالات خارجیباشگاه ایده پردازیفراخوان های نماز