صفات و ویژگی های اخلاقی و عرفانی امامان جماعت

■ صفات و ویژگی های اخلاقی و عرفانی امامان جماعت

صفات و ویژگی های اخلاقی و عرفانی امامان جماعت

برخی از صفات و ویژگی‌های اخلافی وعرفانی امامان جماعت در نـظر عـارفان و دانشمندان اخلاقی بدین شرح اسـت:

1 ـ صفای باطن و خشوع‌ و خضوع

پیشنماز باید بیش از همه خاشع و خاضع بوده و از پراکندگی حواس و از بین رفتن حضور قلب، جلوگیری کند و از معبود حقیقی غافل نشود. عالم‌ ربّانی‌ مـولی مـحمد مهدی نراقی می‌نویسد: «امـام جـماعت باید در میان مردم [از نظر]‌ فزونی‌ صفای‌ دل و رو آوردن به‌ خدا‌ و خشوع و خضوع و دیگر شرایط باطنی، ویژگی و امتیاز داشته باشد ؛ زیرا او پیشوای ایشان است و نفوس آن‌ جـماعت‌ را‌ به سوی خدا می‌کشاند. پس بسیار زشت است‌ که‌ دل او در نماز غافل، یا در وادی وسوسه‌های باطل باشد و برخی از مأمومین او با دل حاضر‌ خدای‌ سبحان‌ را تعظیم کنند و از این بدتر و ناپسندتر آن‌ که، التفات دل او به کـسانی کـه در پشت او هـستند، از مردمی که نمی‌توانند به او سود‌ و زیانی‌ برسانند، بیشتر باشد از التفات دل به صاحب ملک که بر‌ همه‌ احـاطه دارد و تنها به اراده او عوالم علوی سفلی و مُلک و ملکوت پدید آمده‌اند.

آیا‌ از‌ دانای نـهانی‌ها شـرم نـمی‌کند که خود را به عنوان پیشوای امّتِ سرور‌ رسولان‌ می‌گمارد‌ و در جای رسولان خدا و اوصیای راشدین او می‌ایستد و از ایشان نـیابت‌ ‌ ‌مـی‌کند‌ و حال آن که دل او از ضعیفان عوام -که به او اقتدا نموده‌اندـ بیشتر‌ دگرگون‌ و متأثر می‌شود؛ تـا از عـظمت و جـلال الهی؟! آیا از خدا خجالت‌ نمی‌کشد‌ که‌ حالش به زیادی و کمی مأمومین تفاوت می‌کند؟![1]

علامه فیض کـاشانی رحمه‌الله سفارش می‌کند:‌ «تا‌ می‌توانی با کمال خشوع به انجام وظیفه اقدام کـن؛ چه اگر کسی بـخواهد‌ ظـاهرا‌ و باطنا به غیر خدا التفات نداشته باشد، بایستی کمال خشوع را رعایت کند. پس لازم‌ است‌ قلب خود را از التفات به غیر خدا باز دارد و اگر‌ تصادفا‌ قلب‌ به جای دیگر توجّه کرده، بایستی آن را مـتذکّر سازی که خدای تعالی از حال‌ تو‌ با‌ خبر است و آیا شایسته است در آن حال از خدا غفلت‌ کنی؟[2]

2 ـ اخلاص

بر امام جماعت واجب است که در تمامی اعمال خود به خصوص خواندن‌ نماز‌ «اخلاص» داشته بـاشد. عـارف الهی ملکی تبریزی رحمه‌الله می‌نویسد: «امام جماعت و واعظ،‌ با جدیت در جهت اخلاص نیت و صدق‌ در‌ اخلاص تلاش کند؛ زیرا آفات وعظ و امامت،‌ خیلی زیاد است و کمتر از فـضایل و فواید‌ آن نیست.

بنابراین‌ پس‌ از مراقبت کامل، اگر انگیزه خود‌ را‌ خالص دید، اقدام کند و اگر دید برعکس است، یا هم برای‌ خدا‌ و هم برای غیر او است،‌ یا نفهمید که مخلص‌ اسـت‌ یـا نه، باید آن را‌ ترک‌ و به تحصیل صدق و اخلاص بپردازد.

اگر در به دست آوردن صدق‌ در‌ اخلاص راستگو باشد، خداوند به‌ حکم‌ این‌ آیه: «و آنان‌ که‌ در راه ما تلاش‌ و کوشش کردند؛ آنان را حتما به راه خـویش هـدایت می‌کنیم»[3]، او را هـدایت می‌کند[4]

عالم‌ ربّانی فیض کاشانی نـیز مـی‌گوید:

«امـام‌ جماعت باید‌ با‌ خلوص‌ کامل برای رضای خداوند‌ پیشنمازی کند و در طهارت و همه شرایط نماز امانت الهی را به انجام رساند...‌ منظور‌ از اخـلاص ایـن اسـت که برای‌ پیشنمازی‌ اجرت‌ نگیرد...

اما‌ اگر از محل‌ درآمـد‌ مـوقوفه‌ای... و یا از سوی حاکم و یا از طرف مردم، مقرّری اخذ کند، حکم بر‌ حرمت‌ آن‌ نشده، لیکن مکروه است[5].»

ابو حامد‌ غـزالی‌ نـیز‌ گـوید:‌ «باید‌ که‌ امامی (پیشنمازی) برای خدای کند به اخلاص و هـیچ مزد نستاند[6]»

3 ـ قصد قربت

یکی از ملزومات اخلاص در امامت جماعت، قصد تقرّب به خداوند و داشتن امید ثواب است. مقتدای مردم در نـماز، در نـزد پروردگـار مأجور و دارای پاداش‌های بی‌کران است و این مهم جز با نیت قربت حـاصل نـمی‌آید. عالم ربّانی مولی مهدی‌ نراقی‌ رحمه‌الله می‌نویسد: «سزاوار است که انگیزه و محرّک پیشنماز به رفتن مـسجد، امـامت جـماعت نباشد؛ مگر به قصد قربت و امید ثواب. پس اگر در بعضی از گوشه‌های دل‌ او،‌ انگیزه‌ای از حـبّ شـهرت و مـنزلت در دل‌ها باشد، یا بخواهد به چیزی که باعث انتظام معاش او است برسد، پس وای بر‌ کـسی‌ کـه خـود را هلاک ساخته‌ و از کسانی است که گمراه‌اند و دیگران را گمراه می‌کنند و خود و دیگران را به هلاکت می‌اندازند»[7]

آیت الله آقا میر سید حسن مدرس هاشمی صـاحب شـرح رسـاله «سیر و سلوک» می‌نویسد:

« اگر در محراب قرار گرفتید و احساس‌ کردید‌ که برای خدا است و توجّه بـه کـم و زیاد بودن مریدان ندارید و یا اگر دیدید شخصی بهتر از شما آمده و این مـسؤولیت را انـجام مـی‌دهد، بدون هیچ‌ ناراحتی‌ آن را‌ به او واگذار می‌کنید، در این صورت معلوم می‌شود که اخلاص دارید و می‌توانید امـامت جـماعت را‌ به عهده بگیرید.اگر دیدید چنین روحیه‌ای ندارید، از ابتدا، دنبال‌ چنین‌ منصبی‌ حـرکت نکنید[8].»

از ایـن مـطالب روشن می‌شود که پیشنماز، نباید نماز جماعت را به انگیزه رسیدن ‌‌به‌ مقام و مال و یا دسـت یـافتن بـه شهرت و احترام بخواند ؛ چون‌ در‌ این صورت هم نماز خود را تباه می‌کند و هـم نـماز مأمومین و اقتدا کنندگان‌ را.

او باید دل خود را از هرگونه خواهش غیر خدایی خالی کند‌ و خواسته‌های خود را‌ تنها‌ از خدا بخواهد.

4 ـ عـدالت و طهارت

«عـدالت» و به دور بودن از گناهان، خصیصه و صفت اصلی پیشنماز و رکن مهم و اساسی امامت جـماعت اسـت. پیشوای مردم در‌ نماز باید از هر حیث خـود را بـا فـضایل اخلاقی و انسانی و طهارت باطنی آراسته کند و عـادل بـاشد. صاحب کتاب اخلاقی «حقایق» می‌نویسد:

«از جمله شرایط امام جماعت این‌ است‌ که مؤمن، عـادل و از نـظر دین مورد وثوق و امین بـاشد... و در طـهارت و همه شـرایط نـماز امـانت الهی را به انجام رساند.

مقصود از امانت، طـهارت بـاطن‌ از‌ فسق و معاصی کبیره وعدم اصرار بر صغیره است. کسی که نامزد پیـشنمازی اسـت ؛ سزاوار است از تلاش در راه رسیدن به آن اجـتناب کند؛ زیرا او به‌ مـنزله‌ نـماینده و شفیع مردم است و باید بـهتر آنـ‌ها باشد.

همچنین طهارت ظاهر را از حدث و باطن را از خبث و پلیدی حفظ کند، زیرا این امری اسـت‌ کـه‌ جز‌ خود او، کسی بـر آن آگـاه نیست. اگر در اثنای نـماز، مـتذکّر شود که‌ طهارت‌ ندارد،‌ یا طهارتش شکسته شده، باید شرم نکند؛ بلکه‌ دست‌ کـسی را کـه به او از همه نزدیک‌تر است بگیرد و او را در جـای خـود قرار دهد.[9]

گـناهان‌ و مـعاصی،‌ خـارهای بیابان هوا و هوس و لکـه‌های سیاه کشور دل‌ است و به هیچ عنوان زیبنده شخصی نیست که مقتدا و پیشوای مردم در نماز و راهـنمای آنـان‌ به‌ سوی‌ نیکی‌ها است. او باید دارای طـهارت نـفس، صـفای درونـ، عـدالت و تقوای‌ عالی و اخـلاقی پسـندیده باشد و برای رسیدن به آن‌ها کوشش کند. هرچند رسیدن به منزلت‌ «انسان‌ کامل»،‌ امری سخت و دشـوار اسـت، امـا نزدیک شدن به این مرتبه و متخلق‌ شـدن‌ بـه «اخـلاق اسـلامی»، بـرای هـمگان ضروری و برای امامان جماعت، ضروری‌تر است.

آیت الله‌ حاج‌ شیخ‌ علی آقانجفی کاشانی رحمه‌الله در باره صفات و ویژگی‌های امامان جماعت می‌نویسد:

« ...  سپس‌ یک‌ نفر که از همه برتر است، از لحاظ فـضل و دانشش، فقه و قرائتش،‌ پاکی‌ و پاکدامنی‌اش، صحّت عقیده و عملش، عدالت و مروّتش، مخالفت با هوا و هوسش،‌ مناعت‌ و شهامت و شجاعتش، روشنی و بینشش، پیش می‌ایستد و همه به او‌ هماهنگ‌ اقتدا‌ می‌کنند و نماز می‌خوانند.

چون امام و پیـشوای نـمازشان وافِد آن‌ها است، باید از هر‌ حیث‌ شایسته و از هر جهت لایق باشد؛ زیرا وافِد کسی را گویند‌ که‌ از‌ طرف گروهی، نماینده و حامل پیغام و رسالت و یا واسطه عرض حاجت و ابلاغ‌ نیاز‌ آنها‌ بـاشد به پیش بزرگی.

رسول خدا صلی‌الله‌علیه‌و‌آله فرمود:« پیشنماز هر گروه،‌ وافد‌ آن‌ها است به سوی خدا، پس فاضل‌ترین افرادتان را پیش دارید.»

امام جماعت، سفیر و نـماینده‌ و واسـطه مردمی است که به او اقـتدا مـی‌کنند، پیش خدای متعال، پس‌ باید‌ حتی الامکان نزد خدا موجّه و مقرّب‌ و بنده‌ای‌ شایسته باشد و خیر و صلاح مردم‌ را‌ از هرجهت بخواهد و جدا پیشوای دلسوزی باشد[10]»

 

 

5 ـ عـطوفت و محبت

یکی‌ دیگر‌ از خصایص پسندیده و نیکوی امام جماعت، دوست داشتن مردم، مهربانی و مدارا‌ با آنان، نرمی و عطوفت و برخورد خوب است. عارف‌ نامدار‌ ملکی تبریزی رحمه‌الله می‌نویسد:

«امامی‌ که قلبش را پاک و نفسش را مـهذّب و پاکـیزه نمود، لامحاله هرکس‌ که‌ چنین کسی را بشناسد، او‌ را‌ دوست‌ خواهد داشت و او‌ هم نسبت به مؤمنان،‌ به‌ جهت همان محبت الهی -که رشته پیوند بین او و آنان است- مهربان و به‌ آنان بیش از آن کـه آنـ‌ها‌ او‌ را دوست‌ مـی‌دارند،‌ محبت‌ دارد.

در نتیجه هم‌ قلب او نسبت به مؤمنانی که با او به نماز ایستاده‌اند صاف و هم دل‌های‌ مؤمنانی‌ کـه به او اقتدا کرده‌اند، نسبت‌ به‌ او‌ در‌ کمال‌ صفا خواهد بود؛‌ بلکه‌ مـی‌توان گـفت کـه: اصحاب چنین امامانی، غالبا از مردمان با صفا و صاحبدل هستند و در‌ نتیجه‌ اجتماع‌ آنان، اجتماعی الهی و بر وفق مـراد‌ ‌ ‌خـدای‌ تبارک‌ و تعالی‌ خواهد‌ بود[11]»

«محبت» و «احترام» به مردم یکی از عوامل مهم جذب قلوب و عـلاقمند کـردن آنـان به مسائل دینی و اخلاقی ـ به خصوص حضور در مساجد‌ و شرکت در نماز جماعت ـ است. در حالی‌که برخوردهای نـاروا و تکبر و غرور باعث ناراحتی و انزجار مردم و دوری آنان از مساجد و نمازهای جماعت می‌گردد.

پس‌ شایسته‌ اسـت که امامان جماعت، بـا دقـّت و مواظبت در کردار و گفتار خود، و نرمی و مدارا با مأمومین، به تبلیغ عملی دین پرداخته و از فرصت طلایی حضور‌ مداوم‌ و آگاهانه مردم در نمازهای جماعت، بهترین استفاده‌ها را ببرند ؛ چنان که امام راحل رحمه‌الله می‌فرماید:

«ائمه جـمعه، ائمه جماعت، روحانیون محترم،‌ این‌ها‌ باید توجّه به این معنا‌ داشته‌ باشند که این‌ها پدر هستند از برای ملّت. این‌ها با مردم باید سمت پدری داشته باشند. این‌ها با مردم باید رفتارشان رفتار پدرانـه باشد[12]»

6 ـ خـوشایند و مقبول‌ مردم

امام جماعت، در انجام وظیفه خود باید نظر مثبت مردم را به همراه داشته باشد و پیشنماز افرادی باشد که او را قبول دارند. عالم الهی فیض کاشانی می‌نویسد:

«امـام جـماعت نباید برگروهی که او را دوست نمی‌دارند و مبغوض آنان است، امامت کند و اگر آن‌ها درباره او‌ اختلاف‌ کنند، نظر‌ اکثریت معتبر است و اگر اقلیّت، اهل دین و صلاح باشند، تأمین نظر آنان سـزاوارتر اسـت ...‌ .

شایسته نیست که امام جماعت به زور و اکراه پیشنماز‌ مردم‌ شود‌ تا عده‌ای مجبور شوند از نماز جماعت دوری گزینند و نماز فرادا بخوانند و یا با عدم ‌‌پذیرش‌ قلبی، در نمازهای جماعت شرکت کـنند. او بـاید بـا رضایت و علاقه و خواسته‌ خود‌ مـردم، امـامت نـماز را قبول کند واین به تقوا و مصلحت نزدیک‌تر است.

7 ـ پرهیز از حسادت و دشمنی

نباید بین امام و مأموم اختلاف، دشمنی یا‌ حسادت باشد. عارف نامدار‌ مـرحوم‌ مـلکی تـبریزی می‌نویسد:

«اگر جماعتی بود که تنها به صـورت جـملگی با یکدیگر اجتماع نموده بودند و دل‌های آنان، مخالف با یکدیگر و بلکه عداوت و دشمنی در ایشان بود‌ و هریک از آن‌ها بدخواه دیـگری و نـسبت بـه نعمت‌هایی که خداوند بر او ارزانی داشته، حسد ورزد ـ به خصوص اگـر این معنا بین امام و مأموم باشد ـ گمان‌ نمی‌کنم‌ که در چنین جماعتی، نور و صفایی باشد و این اجتماع نزد خـداوند فـضیلت و ارزشـی داشته باشد؛ چراکه عمده در عبادت این است که در دل اثر مثبتی بـر‌ جـای‌ گذاشته و قلب را نورانی کند. و عبادتی که اثری در قلب از خود به جای نگذارد جز اندکی که وجـودش مـساوی بـا عدم است، نتیجه نخواهد داد[13].»

یکی‌ از‌ حکمت‌های «نماز جماعت»، اتحاد و نزدیکی قلوب مـؤمنان بـه یـکدیگر و رهایی از اختلاف، کینه و عداوت است. حضور واجتماع مردم در یک مکان مقدس و برای انجام دادنـ‌ یـک‌ فـرمان‌ مقدّس، باعث انس و محبّت‌ آنان‌ به‌ همدیگر و فزونی نیکی و احترام است. امام جماعت در ایـن مـیان، بهترین شخصی است که می‌تواند با عملکرد مناسب خود،‌ موجب‌ پدید‌ آمدن فـضای دوسـتی و مـحبت گردد و زمینه‌ ساز‌ خودسازی جمعی و پرورش اخلاقی همگانی باشد.

صاحب «المراقبات» نوشته است: «حـکمت اصـلی در‌ تشریع‌ نماز‌ جماعت، اتحاد قلوب مؤمنان در امر خداست و برای این‌ اتحاد، فواید بـسیاری از قـوّت اسـلام و مسلمین و غیر آن می‌باشد[14].»

8 ـ علم و دانایی

پیشنماز،‌ راهنما‌ و شفیع مردم است و آنان باید دقّت کنند که چه کـسی‌ را‌ شـفیع خود قرار می‌دهند. یکی از فضیلت‌های مهم او، داشتن علم و دانش و کسب معرفت‌ وافـر‌ اسـت.‌ آیـت الله ملکی تبریزی رحمه‌الله می‌نویسد:

«مواظب باش که در نماز‌ جماعت،‌ قلبت‌ با امام جماعت و دیگر مـأمومین صـاف بـاشد، به خصوص نسبت به امام جماعت‌ که‌ در‌ روایات آمده او شفیع تو اسـت و بـبین چه کسی را شفیع خود می‌گردانی؛‌ لذا‌ شهید ـ رحمه‌الله ـ در «شرح نفلیه»، در معنای عالمی که در این‌ روایت‌ بدان‌ اشـاره شـده... می‌گوید: «مراد از عالم در این جا کسی است که عالم به‌ خدا‌ و بـه کـتاب او و سنّت پیامبر او و آنچه که صحّت نماز‌ مـتوقّف‌ بـر‌ او اسـت از مقدّمات و دیگر امور و عالم به کیفیت تـطهیر قـلب و تزکیه‌ نفس،‌ با به کارگیری این علوم و عمل به آن باشد.[15]»

پس شایسته‌ است‌ امام‌ جـماعت در حـد توان خود، عالم به عـلوم و دانـش‌های الهی و دیـنی بـوده و در‌ تـربیت‌ و پرورش اخلاقی نفوس توانا باشد و در این زمـینه مـطالعه و تجربیاتی‌ نیز کسب کرده باشد.

امام صادق علیه‌السلام می‌فرماید: «خواندن یک نماز پشـت سـر امام جماعت دانشمند،‌ برابر‌ است بـا هزار رکعت نماز»[16]

9 ـ رعایت حـال مردم

یـکی دیگر‌ از‌ مسائلی که امام جـماعت بـاید به آن‌ توجّه‌ کند،‌ رعایت حال مردم ـ به خصوص افراد‌ ضعیف‌ و پیر ـ است.

عـلامّه فـیض کاشانی رحمه‌الله می‌نویسد:

«امام جماعت بـاید حـال‌ ضـعیف‌ترین‌ مأمومین خود را در نـماز‌ رعـایت‌ کند. پیامبر‌ صلی‌الله‌علیه‌و‌آله‌ بـه‌ حـضرت علی علیه‌السلام فرمود: «چون نماز‌ [به‌ جماعت] گزاردی، مانند ضعیف‌ترین مـأمومین خود آن را‌ به‌ جا بیاور[17].»

همچنین امام جـماعت‌ نـباید‌ از جایگاه نـماز خـود بـرخیزد مگر آن گاه که عـقب ماندگان، نماز خود‌ را‌ تمام کرده باشند[18].»

البته این‌ مسأله‌ فقط‌ درباره افراد مسنّ‌ یا‌ مریض نـیست، بـلکه شامل‌ حال‌ جوانان و افرادی که زیـاد بـا نـماز جـماعت انـس ندارند و در صورت طـول‌ دادنـ‌ و یا اجرای برنامه‌های دیگر، ممکن‌ است‌ از مسجد‌ و نماز‌ گریزان شوند، نیز می‌شود.‌ پس بر امامان جماعت اسـت کـه مـتوجّه حال جوانان و نوجوانان باشند و با انواع‌ شـیوه‌ها‌ و روشـ‌های اخـلاقی و تـبلیغی، آنـان‌ را‌ بـه‌ مسجد‌ و نماز علاقمند کنند.‌

امیر مومنان حضرت علی علیه‌السلام در عهدنامه خود به مالک اشتر می‌فرماید:

«چون با مردمان نماز‌ گزاری،‌ چنان‌ نماز کن که نه آنان را برهانی‌ و نـه‌ نماز‌ را‌ ضایع‌ گردانی؛ چه میان مردم کسی بود که بیمار است یا حاجتی دارد و گرفتار است. من از رسول خدا صلی‌الله‌علیه‌و‌آله ـ آنگاه که مرا به یمن فرستاد‌ ـ پرسیدم: با مردم چگونه نـماز گـزارم؟ فرمود: در حدّ توانایی ناتوانان آنان نماز بگزار و بر مؤمنان رحمت آر[19].»

10 ـ آزمایش و امتحان خود

«امام جماعت» پس از‌ آشنایی‌ با صفات و خصایص یاد شده، همواره باید خود را مورد امتحان و آزمایش قرار دهد و مـیزان پایـبندی و تعهد خود را بسنجد. مولا مهدی نراقی رحمه‌الله در‌ این‌ زمینه می‌نویسد:

«هر امام جماعتی باید خود را بیازماید. اگر این صفات پلید (عدم ترس از خدا، حـسادت، تـوجّه به دنیا و دیگران‌ و...)‌ در او نبود، امـامت کـند؛‌ وگرنه‌ ترک نماید و خود را به هلاکت نیفکند. این از آنجا شناخته می‌شود که شادی او به امامت دیگری از امثال و اقران، مانند‌ شادی‌ او به امامت خودش‌ بـاشد،‌ بـلکه اگر قصد و خوشحالی او، تـنها بـرپایی سنّت و احیای رسوم شریعت است، باید شادی و اهتمام او به امامت دیگری، بیش از امامت خودش باشد؛ زیرا هم مقصود‌ حاصل‌ می‌شود و هم از فسادهای احتمالی، به سلامت خواهد بود[20].»

آیت حق ملکی تـبریزی نیز می‌فرماید:

«امام جماعت برای شناخت نیت خالص در‌ «امامت نماز»، باید خود را بیازماید، مثلاً خود و میل خود‌ را‌ به‌ امامت ملاحظه کرده و بنگرد کـه آیـا به جـهت دوستی مقام و عزّت امامت به آن راغب ‌‌است،‌ یا به دلیل امر خدا و خشنودی او. اگر دید در صورتی کـه‌ مأمومین‌ او‌ کم یا کسانی که از امامت او اطلاع دارند کم می‌باشند، مـیل او هـم بـه‌ امامت کمتر است؛ یا ببیند رغبت او به امامت اعیان و اشراف و پادشاهان، بیش از رغبت‌ او‌ به امامت دیگران اسـت، ‌ ‌بـاید بداند قصدش یا خالص برای جاه و مقام است یا مخلوط با آن.

و اگـر نـفس و شـیطانش میل او را آراسته و به او‌ بگویند: میل تو به زیادی مأمومین، به جهت زیادی ثواب و از جهت تـرویج دین و بزرگداشت شعائر خداوند است؛ نباید با این وسوسه فریب بخورد؛ مگر زمـانی که صدق قصد‌ خـود‌ را در بـه دست آوردن ثواب بیشتر بررسی کند[21].»

 

 


[1] . جامع السعادات، ج3، ص450

[2] . حقایق، ج2، ص366.

[3] . عنکبوت: 69

[4] . المراقبات، ص282.

[5] . المـحجّة البـیضاء، ج13،‌ ص112.

[6] . کیمیای سعادت، ج1، ص174

[7] . جامع‌ السعادات،‌ ج3، ص451.

[8] . شـرح رسـاله سیر و سلوک، ص51.

[9] . المحجّة البـیضاء، ج2،‌ ص12‌ و 13.

[10] . برداشتی‌ از‌ نماز، ص162‌ و 163.

[11] . اسرار الصلاة، ص396.

[12] . امام‌ در‌ سنگر نماز، ص154.

[13] . اسرار الصلاة، ص396.

[14] . همان، ص491.

[15] . همان، ص 495.

[16] . محجّة البیضاء، ج1، ص342.

[17] . تـهذیب، ج1، ص217

[18] . المحجّة البیضاء، ج 2، ص 20 و 21

[19] . نهج‌ البلاغه، نامه 53.

[20] . جامع السعادات، ج3، ص450.

[21] . المـراقبات، ص383.

این مطلب را به اشتراک بگذارید :
اشتراک گذاری در کلوب اشتراک گذاری در  فیس بوک اشتراک گذاری در تویتر اشتراک گذاری در افسران

نوع محتوا : مقاله
تعداد کلمات : 3385 کلمه
مولف : کارگر،رحیم
ناشر : (مجله مبلغان ، خرداد 1381 - شماره 29 (نور مگز
1395/6/10 ساعت 11:05
کد : 1557
دسته : فرهنگ‌سازان و دعوت کنندگان به نماز
لینک مطلب
کلمات کلیدی
نماز جماعت
صفات امام جماعت
سیره بزرگان در اقامه نماز جماعت
ویژگی های اخلاقی و عرفانی امامان جماعت
درباره ما
با توجه به نیازهای روزافزونِ ستاد و فعالان ترویج اقامۀ نماز، به محتوای به‌روز و کاربردی، مربّی مختصص و محصولات جذاب و اثرگذار، ضرورتِ وجود مرکز تخصصی در این حوزه نمایان بود؛ به همین دلیل، «مرکز تخصصی نماز» در سال 1389 در دلِ «ستاد اقامۀ نماز» شکل گرفت؛ به‌ویژه با پی‌گیری‌های قائم‌مقام وقتِ حجت الاسلام و المسلمین قرائتی ...
ارتباط با ما
مدیریت مرکز:02537841860
روابط عمومی:02537740732
آموزش:02537733090
تبلیغ و ارتباطات: 02537740930
پژوهش و مطالعات راهبردی: 02537841861
تولید محصولات: 02537841862
آدرس: قم، خیابان شهدا (صفائیه)، کوچۀ 22 (آمار)، ساختمان ستاد اقامۀ نماز، طبقۀ اول.
پیوند ها
x
پیشخوان
ورود به سیستم
لینک های دسترسی:
کتابخانه دیجیتالدانش پژوهانره‌توشه مبلغانقنوت نوجوانآموزش مجازی نمازشبکه مجازی نمازسامانه اعزاممقالات خارجیباشگاه ایده پردازیفراخوان های نماز