نماز، نردبان قرب

■ نماز، نردبان قرب

نماز، نردبان قرب

حجت الاسلام دکتر ابوالفضل ساجدی

هیئت علمی موسسه امام خمینی

تهییه مرکز تخصصی نماز

 

 از جمله ثمرات برجسته نماز، نيل به قرب الهي است. در ابتدا لازم است بدانيم منظور از نزديك شدن به خدا چيست. آيا قرب مكاني و زماني مراد است؟ روشن است كه چنين نيست. خداوند در محل خاصي ننشسته كه ما به آنجا نزديك شويم؛ زيرا او آفريننده زمان و مكان و محيط بر همه زمان­ها و مكان­هاست. خدا با هيچ موجودى نسبت زمانى و مكانى ندارد: "هُوَ الاْوَّلُ وَ الاْخِرُ وَ الظَّاهِرُ وَ الْبَاطِنُ"؛[1] اوست اول و آخر و ظاهر و باطن. "وَ هُوَ مَعَكُمْ أَيْنَ مَا كُنْتُمْ..."؛[2] هرجا باشيد او با شماست! "وَ لِلَّهِ الْمَشْرِقُ وَ الْمَغْرِبُ فَأَيْنَمَا تُوَلُّوا فَثَمَّ وَجْهُ اللَّهِ..."؛[3] مشرق و مغرب از آن خداست، و به هر سو رو كنيد خدا آنجاست.

دو نوع قرب در مورد خدا معنا دارد: یک. قرب غير اختياري و تكويني همه موجودات؛ دو. قرب اختياري انسان

به معناي اول همه موجودات تكوينا به او نزديك هستند؛ چون او خالق جهانيان است؛ بر آنها احاطه دارد و همه به اراده او وابسته­اند. چنانچه به سخن قرآن: "أَلاَ إِنَهُ بِكُلِّ شَىْء مُحِيطٌ"؛[4] آگاه باشيد كه خداوند به هر چيز احاطه دارد! بر همين اساس در آيه ديگري مي­خوانيم كه او از رگ گردن به شما نزديك­تر است: "وَ لَقَدْ خَلَقْنَآ الإنْسَانَ وَ نَعْلَمُ مَا تُوَسْوِسُ بِهِ نَفْسُهُ وَ نَحْنُ أَقْرَبُ إِلَيْهِ مِنْ حَبْلِ الْوَريدِ"؛[5] ما انسان را آفريديم و از وسوسه­هاى نفساني او هم آگاهيم، و ما به او از رگ گردن نزديك­تريم!

نوع دوم قربي است كه حاصل رفتار اختياري انسان است. هر كس در اين مسير تلاش بيشتري داشته باشد قرب فزون­تري براي وي حاصل مي­شود. منظور از قرب الهي كه از راه نماز حاصل مي­شود، نوع دوم است. اين نوع نزديكي همان قرب معنوي به خداوند است؛ چون خداوند موجودي مجرد است نه مادي. بنابراين نوع تقرب به او هم نه تقرب مادي، بلكه تقرب ماوراي مادي يا معنوي است كه با دل انسان پيوند دارد. بدین روی منظور از قرب الهي، اتصال معنوي به خداوند است.

لوازم قرب الهي

نماز بهترين وسيله كسب قرب الهي است. هر اندازه نماز با توجه بيشتري باشد، قرب حاصل شده از آن فزون­تر است. نزديك شدن انسان به خدا و اتصال قلبي به او، بركاتي دارد كه لازم است مورد توجه قرار گيرد:

الف. معرفت قلبي به نيازمندي خود و بي نيازي خدا

 شناخت­هاي انسان به دو دسته قابل تقسيم است: شناخت غير مستقيم يا با واسطه (علم حصولي) و شناخت مستقيم يا بي­واسطه (علم حضوري). شناخت­هاي ما از امور مادي جهان از نوع اول است. ما نسبت به ماه و خورشيد و آسمان و ستارگان علم داريم؛ به اين معنا كه تصوري از آنها در ذهن يا نفس ما موجود است؛ اما خود اين موجودات خارج از ما هستند. اين نوع دانش، علم حصولي يا باواسطه نام دارند. اما برخي شناخت­ها بي­واسطه­اند؛ مانند شناخت ما نسبت به خود و حالات خود؛ مانند ترس و غم و شادي خود. ما با شهود دروني از خود آگاه مي­شويم، نه از راه مفاهيم ذهني. اما آگاهي ما نسبت به رنگ، شكل و ساير ويژگي­هاي بدني­امان، چنين نيست. آنها را از راه ديدن و لمس كردن و تصور ذهني مي­شناسيم و لذا از اعضای درون بدن خود خبري نداريم چون آنها را نمي­بينيم. شما وقتي مي­گوييد "من خسته يا گرسنه­ام" درك شما نسبت به "من" از راه حواس ظاهري نيست؛ بلكه با علم حضوري است. گاهي به جاي اين واژه، از واژه "معرفت قلبي" استفاده مي­شود. در اينجا هم منظور از قلب، عضو صنوبري داخل سینه نيست؛ بلكه منظور همان نفس انساني است.

يكي از لوازم قرب معنوي به خدا يا اتصال معنوي به او تقويت شناخت قلبي ما نسبت به اوست. به طور طبيعي وقتي كسي به چيزي نزديك يا متصل مي­شود، او را بهتر مي­شناسد؛ لذا نزديكي به خدا سبب معرفت بيشتر خدا مي­شود. بالاترين قرب به بالاترين درجه معرفت حضوري يا قلبي خدا منتهي مي­شود و وقتي خدا به درستي شناخته شود عظمت او و وابستگي تام ما به او شناخته مي­شود. در چنين حالي است كه انسان بالاترين كمال را در عالي­ترين سطح عبوديت و بندگي خدا مي­يابد و رضاي او را بر هر چيز ترجيح مي­دهد و بدین­رو به اوج توكل، تفويض و رضا مي­رسد و خود را در او فاني مي­سازد.

ب. تشابه اختياري صفات انسان با خداوند

از لوازم قرب الهي اين است كه انسان به صفات الهي نزديك­تر مي­شود و از صفات حيواني فاصله مي­گيرد. البته بي­ترديد انسان هرگز نمي­تواند صفات كمالي خدا را در سطح وجودي او كسب كند؛ زيرا او مانندی ندارد "لَيْسَ كَمِثْلِهِ شَيْ‏ء"[6]؛ بلکه منظور اين است كه انسان مرتبة بسيار نازلي از صفات غير انحصاري خدا را مي­تواند كسب كند. برخي صفات مانند علم،‌ قدرت،‌ و اراده استقلالي خداوند، براي انسان قابل وصول نيستند؛ اما در سايه عبوديت مي­توان به درجه­اي از قدرت، بخشش، رحمت و اراده غير استقلالي و وابسته به خدا دست يافت. بدين ترتيب منظور از نزديك شده به خدا، قرب وجودي به اوست؛ يعني وجود ما به گونه­اي شود كه درجة بسيار نازلي از صفات الهي كه اختصاص به خدا ندارد، در ما راسخ شوند.

 

 

. [1] حديد:3.

[2] . همان.

[3] . بقره: 115.

. [4] فصلت: 54.

. [5] ق:16.

[6] . هيچ چيز مانند او نيست. (شوري:42).

این مطلب را به اشتراک بگذارید :
اشتراک گذاری در کلوب اشتراک گذاری در  فیس بوک اشتراک گذاری در تویتر اشتراک گذاری در افسران

نوع محتوا : مقاله
تعداد کلمات : 910 کلمه
1394/1/19 ساعت 10:37
کد : 155
دسته : آثار اخلاقی و عرفانی نماز
لینک مطلب
کلمات کلیدی
معرفت قلبی
آثار نماز
قرب الهی
صفات خدا
نماز
درباره ما
با توجه به نیازهای روزافزونِ ستاد و فعالان ترویج اقامۀ نماز، به محتوای به‌روز و کاربردی، مربّی مختصص و محصولات جذاب و اثرگذار، ضرورتِ وجود مرکز تخصصی در این حوزه نمایان بود؛ به همین دلیل، «مرکز تخصصی نماز» در سال 1389 در دلِ «ستاد اقامۀ نماز» شکل گرفت؛ به‌ویژه با پی‌گیری‌های قائم‌مقام وقتِ حجت الاسلام و المسلمین قرائتی ...
ارتباط با ما
مدیریت مرکز:02537841860
روابط عمومی:02537740732
آموزش:02537733090
تبلیغ و ارتباطات: 02537740930
پژوهش و مطالعات راهبردی: 02537841861
تولید محصولات: 02537841862
آدرس: قم، خیابان شهدا (صفائیه)، کوچۀ 22 (آمار)، ساختمان ستاد اقامۀ نماز، طبقۀ اول.
پیوند ها
x
پیشخوان
ورود به سیستم
لینک های دسترسی:
کتابخانه دیجیتالدانش پژوهانره‌توشه مبلغانقنوت نوجوانآموزش مجازی نمازشبکه مجازی نمازسامانه اعزاممقالات خارجیباشگاه ایده پردازیفراخوان های نماز