نماز و تکريم ارباب رجوع

■ نماز و تکريم ارباب رجوع

نماز و تکريم ارباب رجوع

تکريم ارباب رجوع يک اصل بنيادي در اخلاق اداري است. سخن نيکو با مراجعان، پي‌گيري‌ کارها و درخواست‌هاي آنان، توجه به حقوق آنها و توهين و تحقيرنکردن آنان از نظر اسلام مورد توجه جدي است. برخورد نيکو نه تنها در سلامت روان کارمندان بلکه در ميزان موفقيت سازمان‌ها نيز نقش دارد. بنا بر تعبير قرآن برخورد درست با ديگران سبب جلب رضايت مراجعين و بيشتر شدن طرفداران مي‌گردد.[1] يعني، تکريم ارباب رجوع رضايت مشتري را به دنبال مي‌آورد. امام علي عليه السلام در منشوري که به يکي از مديران ارشدش يعني مالک اشتر مي‌فرستد نکاتي را يادآوري مي‌کند که تکريم اربابان رجوع اهميت اساسي دارد. حضرت در فرازهايي ياد آور مي‌شود.

« با ترس از خداي يکتا و بي همتا گام بردار. هيچ مسلماني را مترسان؛ با زور با مردم مواجه نشو؛ ...با آرامش و وقار به سوى مردم حركت كن، ... به آنها سلام كن، و در سلام و تعارف و مهربانى كوتاهى نكن. و [هنگام اخذ ماليات] بگو«اى بندگان خدا، مرا ولىّ خدا و جانشين او به سوى شما فرستاده، تا حق خدا را كه در اموال شماست تحويل گيرم، آيا در اموال شما حقّى است كه به نماينده او بپردازيد؟» اگر كسى گفت: نه، ديگر به او مراجعه نكن، و اگر كسى پاسخ داد: آرى، همراهش برو، بدون آن كه او را بترسانى، يا تهديد كنى، يا به كار مشكلى وادار سازى، هر چه از طلا و نقره به تو رساند بردار، و اگر داراى گوسفند يا شتر بود، بدون اجازه‏اش داخل مشو، كه اكثر اموال از آن اوست.آنگاه كه داخل شدى مانند اشخاص سلطه‏گر، و سختگير رفتار نكن، حيوانى را رم مده، و هراسان مكن، و دامدار را مرنجان، حيوانات را به دو دسته تقسيم كن و صاحبش را اجازه ده كه خود انتخاب كند، پس از انتخاب اعتراض نكن، سپس باقى مانده را به دو دسته تقسيم كن و صاحبش را اجازه ده كه خود انتخاب كند و بر انتخاب او خرده مگير، به همين گونه رفتار كن تا باقى مانده، حق خداوند باشد. اگر دامدار از اين تقسيم و انتخاب پشيمان است، و از تو درخواست گزينش دوباره دارد، همراهى كن، پس حيوانات را درهم كن، و به دو دسته تقسيم نما، همانند آغاز كار، تا حق خدا را از آن برگيرى. و در تحويل گرفتن حيوانات، حيوان پير و دست و پا شكسته، بيمار و معيوب را به عنوان زكات نپذير، و به فردى كه اطمينان ندارى، و نسبت به اموال مسلمين دلسوز نيست، مسپار.»[2]

    از فراز نسبتا طولاني دستور امام به مالک اشتر بدست مي‌آيدکه براي کارگزاران و کارکنان سازمان‌ها مهم است که «تقوي الهي داشته» و «در چارچوب دستورات شرع گام بردارند» و از «تضييع حقوق ديگران چشم بپوشند». «برخورد متکبرانه»،«تهديدکردن»، «ترساندن»، «سخت‌گيري»، «رنجاندن»، «خرده‌گيري»، و «سلب حق اختيار» از اربابان رجوع به هيچوجه شايسته نيست.

    در قرآنکريم، برخورد نيکو با مردم و نماز قرين هم ذکرشده است[3] و اينمي تواند به اين معنا باشدکه آن‌دو مقوم و مکمل يکديگر اند. نماز فروتني مي‌آورد،[4] ملکه رعايت کردن حقوق ديگران در فرد تقويت مي‌کند.[5] با نماز تقوي در وجود انسان شکوفا مي‌شود و قلب نرم مي‌گردد و روحيه پرخاشگري در انسان از بين رفته و در پرتو آن رفتار انسان اصلاح مي‌شود.[6]

    در تحقيقات تجربي نيز ثابت شده است که دين ورزي و فعاليت کاري و رضايت شغلي ارتباط دارد. روان‌شناسان با بررسي و تحقيقات راجع به دينداري و رضايت شغلي دريافتند که که دين‌ورزي با رضايت شغلي همبستگي مثبت دارد.[7] آنها نشان داده اند که عقايد و فعاليت‌هاي مذهبي ممکن است فشار رواني کار را هم کاهش دهد.[8] دينداري و احياي مناسک مذهبي در محيط کار، روحيه فداکاري، از خودگذشتي و خويشتن‌داري را در افراد بارور ساخته و زندگي شغلي و کاري را دلنشين مي‌سازد.[9] فداکاري، از خودگذشتگي و خوشتن‌داري متغييرهايي است که در محيط اداري ضرورت مضاعف دارد زيرا اربابان رجوع يکسان نيستند و به قشر واحدي نيزتعلق ندارند ، بلکه از نظر خصايص انساني و اخلاقي با يکديگر متفاوتند، به همين لحاظ، کارکنان ادارات نيز نه تنها بايد از سعه صدر، حلم و بردباري، عطوفت و مهرباني و... برخوردار باشند، تا بتوانند با ارباب رجوع برخورد توأم با احترام و عطوفت و در خور شأن و مقام آنان نمايند، بلکه همواره بايد به توقعات قانوني و شرعي شان، نيز توجه بنمايند

نماز و رعايت حقوق ديگران

ادارات و سازمان‌ها، با حقوق مراجعين سرو کار دارند. از همين حيث رعايت حقوق ديگران و احترام به حقوق آنها يک اصل اخلاقي و فرانهادي است. از آنجا که رعايت حقوق ديگران در پوشش، آب وضو، مکان نماز شرط صحت و تضييع حقوق ديگران در امور مذکور عامل بطلان نماز مي‌باشد،[10] نماز، از يک حيث به منزله تمرين مکرر حفظ حقوق ديگران است. خداوند همه روزه و دست کم هر روز پنج مرتبه انسان را به تمرين نمودن رعايت حقوق ديگران واميدارد و از اين طريق جدي گرفتن حقوق ديگران و اهتمام به حق الناس را دروني مي‌سازد. بنابراين، يکي از کارهاي که نماز مي‌تواند در عرصه‌ فعاليت‌هاي سازماني ايفا کند اين است رعايت حقوق ديگران اصل رفتاري و اخلاقي ما قرار گيرد. نماز قطع نظر از محتواي خودش با توجه به شرائط صحت دعوت به پاكسازي زندگي مي كند، چرا كه مي دانيم مكان نماز گزار، لباس نمازگزار، فرشي كه بر آن نماز مي خواند، آبي كه با آن وضو مي گيرد و غسل مي كند، محلي كه در آن غسل و وضو انجام مي شود بايد از هر گونه غصب و تجاوز به حقوق ديگران پاك باشد كسي كه آلوده به تجاوز و ظلم، ربا، غصب، كم فروشي، رشوه خواري و كسي اموال حرام باشد چگوه مي تواند مقدمات نماز را فراهم سازد؟ بنابر اين تكرار نماز در پنج نوبت در شبانه روز خود دعوتي است به رعايت حقوق ديگران.[11]

نماز و فروتني(تواضع) در برخورد

فروتني و تواضع در محيط کار از برخي مشکلاتي که ميان ادارات و اربابان رجوع به وجود مي‌آيد ، پيشگيري مي‌کند. در مقابل خودخواهي و خود بزرگ بيني به شعله‌ي اختلافات دو طرف ميز ادارات(اختلاف ميان پشت ميز نشين و مقابل ميز نشين) دامن مي‌زند. بنا بر اين، تمهيداتي که روحيه غرور و خودخواهي را حد اقل در ميان کارمندان ادارات ازبين ببرد سزاوار به کار گيري است. با توجه به روايات و آيات يکي از تمهيدات برپايي نماز است. زيرا يکي ازکارکردهاي نماز از بين بردن کبر و غرور و تثبيت روحيه تواضع و فروتني در افراد شمرده شده است. نماز خود بيني و كبر را درهم مي شكند، چرا كه انسان در هر شبانه روز هفده ركعت و در هر ركعت دو بار پيشاني بر خاك در برابر خدا مي گذارد، خود را ذره ي كوچكي در برابر عظمت او مي بيند، بلكه صفري در برابر بي نهايت. پرده هاي غرور و خود خواهي را كنار مي زند، تكبر و برتري جوئي را در هم مي كوبد.[12]

    کارکرد تواضع آوري نماز در روايات زيادي مورد توجه قرار گرفته است. حضرت فاطمه زهرا سلام الله عليها يکي از علل تشريع نماز را کبرزدايي ذکر نموده و فرموده اند:« نماز براي پاکي شما از کبر و غرور تشريع شده است».[13] امير المومنين ميان ايمان و نماز مقايسه نموده نقش ايمان را تطهير باطني و نقش نماز پاکسازي از کبر و غرور ذکر نموده اند.[14] حضرت ثامن الائمه نيز در باب ذکر فرموده اند:«مداومت ذكر خداوند، سبب مي شود كه انسان روح سركشي و طغيانگري بر او غلبه نكند.  باعث نهايت خضوع و نهايت تواضع ودوري از كبر و غرور مي‌گردد».[15] حضرت امير المومنين عليه السلام درحديث ديگري چگونگي نقش نماز در تواضع و فروتني را اينگونه به تصوير کشيده اند.

« خداوند بندگانش را، با نماز و زكات و تلاش در روزه‏دارى، حفظ كرده است، تا اعضا و جوارحشان آرام، و ديدگانشان خاشع، و جان و روانشان فروتن، و دل‏هايشان متواضع باشد، كبر و خودپسندى از آنان رخت بربندد، چرا كه در سجده، بهترين جاى صورت را به خاك ماليدن، فروتنى مي‌آورد، و گذاردن اعضاء پر ارزش بدن بر زمين، اظهار كوچكى كردن را به نمايش مي‌گذارد.»[16]

    حضرت امام رضا عليه السلام به صورت مبسوط‌تري به علت تشريع نماز پرداخته و نقش آن را نابودي هواهاي نفساني و کبر وغرور بيان فرموده است.

«علّت وجوب نماز اين است که در آن اقرار به خداوند و نفي شرک وجود دارد. زيرا نمازگزار با حالت خواري، نيازمندي و خضوع و اعتراف به گناه در درمقابل خداوند مي‌ايستد و در هر روز پنج بار پيشاني کرنش بر زمين مي‌سايد. نماز براي اين است که انسان به ياد خداوند باشد، او را فراموش نکند، خاضع و خاشع باشد و از حضرت زيادي دين و دنيا بطلبد. در نماز انزجار از غير خداوند و مداومت بر ذکر حق در طول روز و شب وجود دارد تا بدين ترتيب بنده سيّد و سرور و مدبّر و خالق خود را فراموش نكند و به طغيان و سرکشي سرنسپارد».[17]

    روي‌همرفته، اهتمام به نماز در محيط اداري، تواضع و فروتني مي‌آفريند و کارمندان و مديران را از برخورد خود محورانه باز مي‌دارد. کسي‌که در برابر خداوند تواضع و فروتن هستند در برابر بندگان خدا نيز با کبر و نخوت برخورد نخواهد کرد.

 


[1] خداوند خطاب به پيامبر به عنوان متصدي بالاترين سطح مديريت جامعه مي‌فرمايد:

«فَبِما رَحْمَةٍ مِنَ اللَّهِ لِنْتَ لَهُمْ وَ لَوْ كُنْتَ فَظًّا غَليظَ الْقَلْبِ لاَنْفَضُّوا مِنْ حَوْلِكَ فَاعْفُ عَنْهُمْ وَ اسْتَغْفِرْ لَهُمْ وَ شاوِرْهُمْ فِي الْأَمْرِ فَإِذا عَزَمْتَ فَتَوَكَّلْ عَلَى اللَّهِ إِنَّ اللَّهَ يُحِبُّ الْمُتَوَكِّلي» آل عمران؛ 159

يعني؛

«پس به [بركتِ‏] رحمت الهى، با آنان نرمخو [و پُر مِهر] شدى، و اگر تندخو و سختدل بودى قطعاً از پيرامون تو پراكنده مى‏شدند. پس، از آنان درگذر و برايشان آمرزش بخواه، و در كار [ها] با آنان مشورت كن، و چون تصميم گرفتى بر خدا توكل كن، زيرا خداوند توكل كنندگان را دوست مى‏دارد»

مفهوم اين آيه اين است که نرمخويي با ديگران سبب جذب و جلب رضايت آنها و تندخويي و سخت دلي موجب دفع و پراکندگي آنان مي‌گردد.

[2] عن امير المومنين علي عليه السلام

«انْطَلِقْ عَلَى تَقْوَى اللَّهِ وَحْدَهُ لَا شَرِيكَ لَهُ وَ لَا تُرَوِّعَنَّ مُسْلِماً وَ لَا تَجْتَازَنَّ عَلَيْهِ كَارِهاً وَ لَا تَأْخُذَنَّ مِنْهُ أَكْثَرَ مِنْ حَقِّ اللَّهِ فِي مَالِهِ فَإِذَا قَدِمْتَ عَلَى الْحَيِّ فَانْزِلْ بِمَائِهِمْ مِنْ غَيْرِ أَنْ تُخَالِطَ أَبْيَاتَهُمْ ثُمَّ امْضِ إِلَيْهِمْ بِالسَّكِينَةِ وَ الْوَقَارِ حَتَّى تَقُومَ بَيْنَهُمْ فَتُسَلِّمَ عَلَيْهِمْ وَ لَا تُخْدِجْ بِالتَّحِيَّةِ لَهُمْ ثُمَّ تَقُولَ عِبَادَ اللَّهِ أَرْسَلَنِي إِلَيْكُمْ وَلِيُّ اللَّهِ وَ خَلِيفَتُهُ لِآخُذَ مِنْكُمْ حَقَّ اللَّهِ فِي أَمْوَالِكُمْ فَهَلْ لِلَّهِ فِي أَمْوَالِكُمْ مِنْ حَقٍّ فَتُؤَدُّوهُ إِلَى وَلِيِّهِ فَإِنْ قَالَ قَائِلٌ لَا فَلَا تُرَاجِعْهُ وَ إِنْ أَنْعَمَ لَكَ مُنْعِمٌ فَانْطَلِقْ مَعَهُ مِنْ غَيْرِ أَنْ تُخِيفَهُ أَوْ تُوعِدَهُ أَوْتَعْسِفَهُ أَوْ تُرْهِقَهُ فَخُذْ مَا أَعْطَاكَ مِنْ ذَهَبٍ أَوْ فِضَّةٍ فَإِنْ كَانَ لَهُ مَاشِيَةٌ أَوْ إِبِلٌ فَلَا تَدْخُلْهَا إِلَّا بِإِذْنِهِ فَإِنَّ أَكْثَرَهَا لَهُ فَإِذَا أَتَيْتَهَا فَلَا تَدْخُلْ عَلَيْهَا دُخُولَ مُتَسَلِّطٍ عَلَيْهِ وَ لَا عَنِيفٍ بِهِ وَ لَا تُنَفِّرَنَّ بَهِيمَةً وَ لَا تُفْزِعَنَّهَا وَ لَا تَسُوأَنَّ صَاحِبَهَا فِيهَا وَ اصْدَعِ الْمَالَ صَدْعَيْنِ ثُمَّ خَيِّرْهُ فَإِذَا اخْتَارَ فَلَا تَعْرِضَنَّ لِمَا اخْتَارَهُ ثُمَّ اصْدَعِ الْبَاقِيَ صَدْعَيْنِ ثُمَّ خَيِّرْهُ فَإِذَا اخْتَارَ فَلَا تَعْرِضَنَّ لِمَا اخْتَارَهُ فَلَا تَزَالُ كَذَلِكَ حَتَّى يَبْقَى مَا فِيهِ وَفَاءٌ لِحَقِّ اللَّهِ فِي مَالِهِ فَاقْبِضْ حَقَّ اللَّهِ مِنْهُ- 152 فَإِنِ اسْتَقَالَكَ فَأَقِلْهُ ثُمَّ اخْلِطْهُمَا ثُمَّ اصْنَعْ مِثْلَ الَّذِي صَنَعْتَ أَوَّلًا حَتَّى تَأْخُذَ حَقَّ اللَّهِ فِي مَالِهِ وَ لَا تَأْخُذَنَّ عَوْداً وَ لَا هَرِمَةً وَ لَا مَكْسُورَةً وَ لَا مَهْلُوسَةً وَ لَا ذَاتَ عَوَارٍ وَ لَا تَأْمَنَنَّ عَلَيْهَا إِلَّا مَنْ تَثِقُ بِدِينِهِ رَافِقاً بِمَالِ الْمُسْلِمِينَ»

ر.ک. سيد رضي، نهج البلاغه، ترجمه محمد دشتي،قم، مشهور، اول 1379، ص505-507.

[3] « قُولُوا لِلنَّاسِ حُسْناً وَ أَقيمُوا الصَّلاة» سوره مبارکه بقره، آيه83.

[4] در ذيل همين بحث تاثير نماز بر فروتني به تفصيل بحث شده است

[5] به سرفصل «نماز و رعايت حقوق ديگران» مراجعه شود

[6] در سوره معارج اين خصوصيت نمازگزاران توضيح داده شده است و در آياتي از آن سوره آمده است که انسان به صورت معمول وقتي با رخدادي و واکنش ناسالمي مواجه مي‌شود دار و فرياد راه مي‌انداز و جزع و فزع مي‌کنند؛ ليکن نمازگزاران چنيني نيستند. يعني، آنان با راتفاقاتي که در اطرافشان اتفاق مي‌افتد عنان از کف نداده و خونسرد و آرام هستند و بالتبع رفتارشان نيز عاري از پرخاشگري و همراه با عطوف و مهرباني و نرم خويي خواهد بود. در آيات 19 تا 21 چنين آمده است.

« إِنَّ الْانسَانَ خُلِقَ هَلُوعًا * إِذَا مَسَّهُ الشَّرُّ جَزُوعًا * وَ إِذَا مَسَّهُ الخَيرْ مَنُوعًا * إِلَّا الْمُصَلِّينَ»

يعني؛

« بدرستي‌که انسان بي تاب آفريده شده است. هرگاه شري متوجهش شود ناراحتي مي‌کند و هرگاهه خيري به او روي آورد بخل مي‌ورزد. ليکن نماز گزاران چنين نيستند.»

[7] برنارد اسپيلکا، رالف دبليوهود، بروس هونسبرگر و ريجارگرساچ، روان‌شناسي دين براساس رويکرد تجربي، ترجمه محمد دهقاني، تهران، رشد، اول 1390، ص246.

[8] همان

[9] ر.ک. ويليام جيمز، دين و روان، ص30

[10] ر.ک.توضيح المسائل امام خميني (رح) مسئله‌هاي 262، 798، 847 و 848.

[11] http://namaz.namaz.ir/page.php?page=showarticles&cat=21&id=38&office=namaz

[12] http://namaz.namaz.ir/page.php?page=showarticles&cat=21&id=38&office=namaz

[13]قالت فاطمة الزهراء عليها السلام : «[ جعل الله ] الصلوة تنزيها لكم عن الكبر» يعني؛ خداوند نماز را جهت دوري شما از كبر و خودپسندي مقرر فرمود. اعيان الشيعه ، جلد1 ،ص316.

[14] قَالَ علي (ع ) فَرَضَ اللَّهُ الْإِيمَانَ تَطْهِيراً مِنَ الشِّرْكِ وَ الصَّلَاةَ تَنْزِيهاً عَنِ الْكِبْر نهج البلاغة حکمت 252ص : 512

[15] وسائل الشيعه ج3 ص4

[16] عن امير المومنين(ع):

«عَنْ ذَلِكَ مَا حَرَسَ اللَّهُ عِبَادَهُ الْمُؤْمِنِينَ بِالصَّلَوَاتِ وَ الزَّكَوَاتِ وَ مُجَاهَدَةِ الصِّيَامِ فِي الْأَيَّامِ الْمَفْرُوضَاتِ تَسْكِيناً لِأَطْرَافِهِمْ وَ تَخْشِيعاً لِأَبْصَارِهِمْ‏ وَ تَذْلِيلًا لِنُفُوسِهِمْ وَ تَخْفِيضاً لِقُلُوبِهِمْ وَ إِذْهَاباً لِلْخُيَلَاءِ عَنْهُمْ وَ لِمَا فِي ذَلِكَ مِنْ تَعْفِيرِ عِتَاقِ الْوُجُوهِ بِالتُّرَابِ تَوَاضُعاً وَ الْتِصَاقِ كَرَائِمِ الْجَوَارِحِ بِالْأَرْضِ تَصَاغُراً»

[17] عن أَبَا الْحَسَنِ عَلِيَّ بْنَ مُوسَى الرِّضَا ع كَتَبَ إِلَيْهِ فِيمَا كَتَبَ مِنْ جَوَابِ مَسَائِلِهِ

«أَنَّ عِلَّةَ الصَّلَاةِ أَنَّهَا إِقْرَارٌ بِالرُّبُوبِيَّةِ لِلَّهِ عَزَّ وَ جَلَّ وَ خَلْعُ الْأَنْدَادِ وَ قِيَامٌ بَيْنَ يَدَيِ الْجَبَّارِ جَلَّ جَلَالُهُ بِالذُّلِّ وَ الْمَسْكَنَةِ وَ الْخُضُوعِ وَ الِاعْتِرَافِ وَ الطَّلَبُ لِلْإِقَالَةِ مِنْ سَالِفِ الذُّنُوبِ وَ وَضْعُ الْوَجْهِ عَلَى الْأَرْضِ كُلَّ يَوْمٍ خَمْسَ مَرَّاتٍ إِعْظَاماً لِلَّهِ عَزَّ وَ جَلَّ وَ أَنْ يَكُونَ ذَاكِراً غَيْرَ نَاسٍ وَ لَا بَطَرٍ وَ يَكُونَ خَاشِعاً مُتَذَلِّلًا رَاغِباً طَالِباً لِلزِّيَادَةِ فِي الدِّينِ وَ الدُّنْيَا مَعَ مَا فِيهِ مِنَ الِانْزِجَارِ وَ الْمُدَاوَمَةِ عَلَى ذِكْرِ اللَّهِ عَزَّ وَ جَلَّ بِاللَّيْلِ وَ النَّهَارِ لِئَلَّا يَنْسَى الْعَبْدُ سَيِّدَهُ وَ مُدَبِّرَهُ وَ خَالِقَهُ فَيَبْطَرَ وَ يَطْغَى»

شيخ صدوق؛ علل الشرائع؛ قم؛ نشر داورى؛ اول، جلد2، ص317.

این مطلب را به اشتراک بگذارید :
اشتراک گذاری در کلوب اشتراک گذاری در  فیس بوک اشتراک گذاری در تویتر اشتراک گذاری در افسران

نوع محتوا : مقاله
تعداد کلمات : 2430 کلمه
مولف : حجت الاسلام دکتر ساجدی، مرکز تخصصی نماز
1395/5/13 ساعت 15:30
کد : 1475
دسته : آثار تربیتی نماز,آثار فرهنگی و اجتماعی نماز
لینک مطلب
کلمات کلیدی
نماز
تکريم ارباب رجوع
درباره ما
با توجه به نیازهای روزافزونِ ستاد و فعالان ترویج اقامۀ نماز، به محتوای به‌روز و کاربردی، مربّی مختصص و محصولات جذاب و اثرگذار، ضرورتِ وجود مرکز تخصصی در این حوزه نمایان بود؛ به همین دلیل، «مرکز تخصصی نماز» در سال 1389 در دلِ «ستاد اقامۀ نماز» شکل گرفت؛ به‌ویژه با پی‌گیری‌های قائم‌مقام وقتِ حجت الاسلام و المسلمین قرائتی ...
ارتباط با ما
مدیریت مرکز:02537841860
روابط عمومی:02537740732
آموزش:02537733090
تبلیغ و ارتباطات: 02537740930
پژوهش و مطالعات راهبردی: 02537841861
تولید محصولات: 02537841862
آدرس: قم، خیابان شهدا (صفائیه)، کوچۀ 22 (آمار)، ساختمان ستاد اقامۀ نماز، طبقۀ اول.
پیوند ها
x
پیشخوان
ورود به سیستم
لینک های دسترسی:
کتابخانه دیجیتالدانش پژوهانره‌توشه مبلغانقنوت نوجوانآموزش مجازی نمازشبکه مجازی نمازسامانه اعزاممقالات خارجیباشگاه ایده پردازیفراخوان های نماز