نماز در ادبیات عاشورا

■ نماز در ادبیات عاشورا

نماز در ادبیات عاشورا

نماز در شب عاشورا

شب عاشورا آخرين شبي بود که حضرت اباعبداللّه قصد کرد آخرين راز و نيازها و ترنمات معنوي را با حضرت حق در ميان گذارد و آخرين لذت‏هاي معنوي را از جام دوست بچشد. هر انسان کمال‏جويي که تشنه ي وصال محبوب باشد در اين لحظات آخر، از تمام اوقات خود استفاده مي‏کند تا لحظه‏اي را از هم‏نشيني با دلدار خويش از دست ندهد. در کتاب‏هاي معتبر و شريف مقاتل نيز نقل کرده‏اند که حضرت در آن شب تمام مدت شب را به عبادت ‏و تلاوت‏ قرآن سپري کرد.آن شب‏ را چنين ‏توصيف کرده‏اند:

روز نهم محرم بود که سپاه عمر سعد طبل جنگ را نواخت و آماده نبرد شد. امام هم چون صداي طبل را شنيد علت آن را جويا شد. به او خبر رسيد که عمر سعد قصد حمله به طرف خيام را دارد. در اين جا بود که امام، حضرت ابوالفضل را به طرف آن‏ها فرستاد تا يک روز مهلت بگيرد، تا امام آن شب را به راز و نياز و عبادت خداوند بپردازند.

 

اين وقايع را مرحوم الهي قمشه‏اي در ديوان شريفش به خوبي به شعر درآورده است. در اين جا آن اشعار زيبا را از نظر خوانندگان ادب ‏دوست مي‏گذرانيم:

 

روز نهم دشمن دون بي‏درنگ

يک دله بنواخت ز کين کوس جنگ

 

آن سپه کفر فرو کوفت طبل

وز شرف شرع بريدند حبل

 

چون ز صف جنگ برآمد خروش

خون شهيدان حق آمد به جوش

 

مژده ي ديدار نکو يارشان

کرد چو گل جلوه ي رخسارشان

 

تازه شد از وجدِ گل روي شاه

طعنه زد آري به رخ مهر و ماه

 

شه به ابوالفضل، امير وفا

گفت شو آگه ز سپاه جفا

 

مقصد اين قوم ستمگر بياب

آگهي آور ز درنگ و شتاب

 

کز چه به غوغا به خروش آمدند

ديووش و حق‏کش و کافر شدند

 

اين همه تعجيل و شر و شور چيست

روز نهم فتنه ي عاشور چيست

 

گر سر جنگ است کنون خيل را

گو به سحر مهلتي اين ليل را

 

تا کنم اين خاتمه ي روزگار

باز شبي طاعت پروردگار

 

تا دمي از سوز دل بي‏شکيب

نالمي از شوق وصال حبيب

 

تا نفسي در شب تار فراق

گريم و نالم ز سر اشتياق

 

تا که به پايان، شب هجران رسد

ناله ي مشتاق به جانان رسد

 

من برهم از غم هجران يار

تا به رخش صبح کنم شام تار

 

من کشم از دل شبي آه دگر

او کند از لطف نگاه دگر

 

من زنم از شوق به عالم شرر

او کند از مهر به حالم نظر

 

من ز نگاه رخ زيباي دوست

ديده کنم محو تماشاي دوست

 

تا به نگاهي به رخش جان دهم

جان ستمديده به جانان دهم

 

مير وفادار ابوالفضل راد

سر به وفا در ره فرمان نهاد

 

رفت به همراه زهير و حبيب

راند سخن‏ها به فراز و نشيب

 

گفت که‏ اي مردم بي‏عقل و هوش

چيست غرض زين همه جوش و خروش

 

حالي اگر بر سر رزميد و جنگ

خسرو ما خواسته يک شب درنگ

 

مهلتي اي ديو و ددان، شاه را

شب نزند ديو ره ماه را

 

خواسته سلطان وفا امشبي

تا ز دل شوق کشد ياربي

 

شمر ابا کرد و چو غرنده رعد

زاده ي حجاج شد و ابن سعد

 

گفت که بر ديلم و ترکي نژاد

هست روا مهلتي اي کج‏نهاد

 

نيست به فرزند رسول اين روا

واي بر اين رأي مخالف نوا

 

باري از آن قوم که مهلت بيافت

جانب سلطان شهيدان شتافت

 

شب همه شب شاه به راز و نياز

با همه اصحاب به ذکر و نماز[1] .

 

قمشه‏اي با طبع لطيف و کلمات نغزي که دارد سپس سروده‏هاي  خود را به اوج مي‏برد و شب عاشورا را با نهايت زيبايي و لطافت چنين مي‏سرايد:

 

اي فلک امشب شب عاشور ماست

خواب مکن گر به دلت شور ماست

 

شب نه که آرايش روز الست

ساقي محفل ز مي عشق ماست

 

شب نه که معراجگه مصطفي

ليله ي اسراي سپاه وفا

 

شب نه که در دهر بهين روز عشق

روز ازل را ز ابد سوز عشق

 

شب نه که آرايش صبح وصال

معرکه ي عشق، سپاه جلال

 

شب نه که آشوب دو عالم در او

جلوه‏گه آدم و خاتم در او

 

شب نه که صبح ازل از اهتزاز

مشتري و زهره ي او دلنواز

 

شب عجبا روز قيامت ز شور

انجم او مظهر اللّه و نور

 

چرخ به حيرت که چه غوغاستي

شام، و يا محشر کبراستي

 

مهر ز بي‏مهري اگر خواب کرد

چرخ نکو طالع مهتاب کرد

 

زهره به وجد است و نشاط و سرور

خنده زند خوش به جهان غرور

 

مشتري امشب طلب دل کند

منطقه ي لعل حمايل کند

 

چشم عطارد نگران است باز

تا نگرد بر رخ ماه حجاز

 

ديده مريخ و زحل، زهره‏دار

شد متحير به رخ آن نگار

 

جلوه ي آن شاهد ملک ابد

رعشه در افکنده به قلب الاسد

 

عشق فکند از سر اکليل تاج

شوق گرفت از دل جوزا خراج

 

رونق صد جبهه و کفّ الخضيب

مي‏برد از پرتو آن دلفريب

 

حسن رخش جلوه ي پروين بَرَد

بلکه ز مه رونق و تمکين برد

 

ديده ي شعرا به تماشاي او

چشم سها بر رخ زيباي او

 

اين شب عشق است و نداي وثاق

نغمه ي وصل است و نواي فراق

 

نيست روا کانجم شبگرد و ماه

خواب و بر او ديده ي شاه و سپاه

 

بر شدي از ناله و شب تا سحر

نغمه ي عشاق به عيّوق بر

[1] ديوان الهي / ص 157- 158.

این مطلب را به اشتراک بگذارید :
اشتراک گذاری در کلوب اشتراک گذاری در  فیس بوک اشتراک گذاری در تویتر اشتراک گذاری در افسران

نوع محتوا : مقاله
تعداد کلمات : 853 کلمه
مولف : مهدي ستوده کويري آراني
1395/3/26 ساعت 09:11
کد : 1427
دسته : اشعار نماز
لینک مطلب
درباره ما
با توجه به نیازهای روزافزونِ ستاد و فعالان ترویج اقامۀ نماز، به محتوای به‌روز و کاربردی، مربّی مختصص و محصولات جذاب و اثرگذار، ضرورتِ وجود مرکز تخصصی در این حوزه نمایان بود؛ به همین دلیل، «مرکز تخصصی نماز» در سال 1389 در دلِ «ستاد اقامۀ نماز» شکل گرفت؛ به‌ویژه با پی‌گیری‌های قائم‌مقام وقتِ حجت الاسلام و المسلمین قرائتی ...
ارتباط با ما
مدیریت مرکز:02537841860
روابط عمومی:02537740732
آموزش:02537733090
تبلیغ و ارتباطات: 02537740930
پژوهش و مطالعات راهبردی: 02537841861
تولید محصولات: 02537841862
آدرس: قم، خیابان شهدا (صفائیه)، کوچۀ 22 (آمار)، ساختمان ستاد اقامۀ نماز، طبقۀ اول.
پیوند ها
x
پیشخوان
ورود به سیستم
لینک های دسترسی:
کتابخانه دیجیتالدانش پژوهانره‌توشه مبلغانقنوت نوجوانآموزش مجازی نمازشبکه مجازی نمازسامانه اعزاممقالات خارجیباشگاه ایده پردازیفراخوان های نماز