نوسازي معنوي و نماز، پيش نيازها و لوازم

■ نوسازي معنوي و نماز، پيش نيازها و لوازم

نوسازي معنوي و نماز، پيش نيازها و لوازم

به سهم خودم تشکر مي کنم در درجه ي اول از عنايت مقام معظم ولايت به اين اجلاس که براي هيچ اجلاسي به طور منظم پيام ارسال نفرمودند، جز اين اجلاس که امسال هفتمين سال برگزاري آن است. همچنين برحسب وظيفه تشکر مي کنم از همه ي عزيزاني که در برپايي اين محفل الهي مشارکت کردند و زحمت کشيدند- به خصوص موضوع و محور اصلي بحث در اجلاس امسال بسيار به جا انتخاب شده است؛ مسأله نسل نو و نوجوانان و همچنين مسأله مسجد.

اي کاش روي موضوعات، در جمع هاي محدودتري بحث کارشناسي بشود، يکي از پيشنهادهاي بنده اين است که ستاد اقامه نماز در طول سال کميسيون هاي دائمي داشته باشد و محصول آن کميسيون ها به اجلاس عمومي و براي تصويب يا تکميل عرضه بشوند يا احياناً بعضي از آنها به مراجع قانونگذاري فرستاده شوند. در هر حال چند پيشنهاد اجرايي هم دارم که در پايان عرض مي کنم. اما نکته اول دعوت به نگاه جامع تر و عميق تر به موضوع است، نگاهي به ريشه ها. اگر ما تصور کنيم که مسأله نماز با تمام اهميتي که دارد مي تواند مجرد از ساير مسائل مورد بررسي قرار بگيرد و براي آن راه کار ارائه شود، بايد گفت که اين نگاه، سطحي است. مسائل فرهنگي حقيقتاً پيچيده ترين مسائل اجتماعي است و مسائل اجتماعي پيچيده ترين پديده هاي طبيعت است، چون با انسان سر و کار دارد. رهبر عزيز ما به عنوان يک کارشناس آگاه، خبير و بصير، صرف نظر از مقام ولايت، در آغاز سال جاري يا پايان سال گذشته مسأله اي را تحت عنوان نوسازي معنوي مطرح فرمودند. اين يک سياست کلان است که جزو شؤون رهبري است و روي اين مسئله بايد بررسي صورت بگيرد، که البته حالا مجمع تشخيص مصلحت نظام براي مشورت درباره ي اين موضوع مهم فعال شده است، اين سياست کلان اولاً بايد خوب شناخته شود.

نوسازي معنوي يعني چه؟ ما الان از نظر اجتماعي در چه وضعيتي هستيم؟ جامعه ي خودمان را بايد خوب بشناسيم، همچنين تأثير و تأثرات دروني و بروني را. ايشان چند سال قبل تحليل تاريخي عميقي از تاريخ صدر اسلام ارائه فرمودند که حتماً نظرتان هست، همان بحث خواص و عوام و دو دسته کردن خواص و اينکه چگونه انحراف در تاريخ صدر اسلام بوجود آمد، انقلابي که رهبري مانند رسول خدا (ص) داشت و امامي مانند اميرالمؤمنين (ع) و اينکه چرا اين انحراف پيش آمد را مطرح فرمودند. اين تحليل عميق به ما درسي مي دهد که بر اساسش شناخت دقيقي از مسائل اجتماعي پيدا مي کنيم و بر اساس اين خط استراتژيک و اين سياست کلان است که مسأله ي نوسازي معنوي و فرهنگ بايد مسأله ي اول در اين شرايط باشد و آن وقت مبناي سياست هاي اجرايي و برنامه ريزي قرار بگيرد.

اگر اين موضوع فقط در حد يک شعار باقي بماند، فقط پلاکاردهايي زده شود: نوسازي معنوي، استقرار عدالت اجتماعي، ولي براساس آن برنامه ريزي نشود، ده سال ديگر هم به اين ايده و آرمان نخواهيم رسيد. البته ممکن است بفرماييد اين وظيفه ي مجلس و دولت است که بر اساس اين سياست کلي برنامه ريزي بکنند. خواست ما هم همين است، اما در اين اين گونه محافل و مجالس مي شود روي آن کارِ کارشناسي انجام داد و موضوع مورد تحليل و بررسي قرار بگيرد. بايد مبناي بحث هاي ايران 1400 و برنامه ي بلند مدت 25 ساله، نوسازي معنوي قرار بگيرد. واقعاً نوسازي معنوي يعني چه؟ شرايط توسعه چه آثار و پيامدهايي دارد؟ مسائل فرهنگي و همين مسأله ي نماز با ده ها مسأله اجتماعي و اقتصادي و مسائل اخلاقي به هم پيوند خورده اند، جامعه مانند يک کلافي است که در آن سرنخ هاي مختلف با هم گره خورده اند، اگر ما يک نقطه را بگيريم و از نقطه ديگر غافل شويم، نتيجه نمي گيريم. لذا سياست گذاري ها بايد همه جانبه باشد. رابطه ي متقابلي بين سياست هاي اقتصادي و سياست هاي فرهنگي وجود دارد.

واقعاً پيوند عميقي بين مسائل اقتصادي و مسائل فرهنگي و مسائل اخلاقي وجود دارد و نمي شود اينها را از هم جدا کرد و مجرد مورد بررسي قرار داد. شما ملاحظه بفرماييد، واقعيتي که در جامعه ي ما در حال اتفاق افتادن است، مهم ترين کار جلب توجه به طور عام از سوي دلسوزان جامعه به اين حقيقت تلخ است و آن عبارت است از يک نوع جابجايي ارزش ها و تغيير الگوها در ذهنيت جوانان. اين واقعيتي است که امروز حتي افراد خوش بين و ساده و سطحي نگر نيز به آن رسيده اند و آن را انکار نمي کنند. به قدري مسأله آشکار شده که همه قبول دارند.

اين که خود اين موضوع، ريشه ها و علل و عواملش چه هستند، يک بحثي است و مسلماً مسائل و سياست هاي اقتصادي- که اجتناب ناپذير هم هست- در اين امر مؤثرند، ما نمي توانيم مسائل را از يکديگر جدا کنيم، همان طور که فرض بفرماييد وقتي که امروز توسعه ي صنايع را در دنيا بررسي مي کنند، در کنارش مسأله اي به نام محيط زيست مطرح مي شود، چون توسعه ي صنايع باعث آلودگي محيط زيست مي شود. توسعه ي اقتصادي يک سلسله لوازم و پيامدهايي دارد که اگر براي آنها فکر نشود و خلاصه توسعه ي فرهنگي و معنوي اصل قرار نگيرد، به فرض که ما بتوانيم آن الگوهاي توسعه ي کشورهاي غربي و اروپايي را هم اجرا کنيم، اگر هم موفق شويم، خداي ناکرده همان بحران اخلاقي و معنوي که در اين جوامع هست، در کشور ما هم بوجود خواهدآمد. يک وقت چشم باز مي کنيم و مي بينم که آنچه نبايد بشود، شده.

در مورد اين موضوع به همين اندازه اکتفا مي کنم. بحمدلله همه ي حضار اهل دقت و مطالعه هستند. با برداشتي که بنده دارم شايد فقط ما چند سال- اگر با خوش بيني نگاه کنيم، يک دوره ي چهار، پنج ساله- وقت داشته باشيم براي اين که خودمان را از اين بحراني که ناخواسته تحميل مي شود- اين بحران فرهنگي- نجات بدهيم. نکته ي بعدي، مسأله دشمن است؛ ما در يک شرايط عادي بسر نمي بريم، انقلاب اسلامي با کارهاي بزرگي که انجام داده- که انسان بايد برود و در خارج از کشور ببيند که اين انقلاب و امام چه کرده اند- دشمن احساس خطر کرده است! رهبر سياهان امريکا مي گويد که ما از انقلاب شما درس گرفتيم و به هويت اصلي خودمان برگشتيم. در فلسطين تمام نقشه ها و برنامه ها را انقلاب اسلامي بر هم زده است، انتفاضه فرزند انقلاب اسلامي است. دشمن همه چيز را از اينجا مي بيند. اين دلايل و دلايل متعدد ديگر کافي است که دشمن تمام همّ خود و تمام توان و هنر و تکنولوژي پيشرفته و ماهواره ها و تمام متفکرين خود را براي کوبيدن فرهنگ اين انقلاب بکار گيرد. به نظر بنده جا دارد که مسئولين محترم و مسئولين دلسوز آموزش و پرورش بيايند و اگر در جلسات بزرگ هم نمي شود در جلسات محدودتر، بگويند که بر جوانان و نوجوانان ما چه مي گذرد. ما دست آنها را مي بوسيم و به آنها کمک مي کنيم. الحمدلله که بيش از 70 هزار نماز جماعت در مدارس ما تشکيل شده است. بسيار اقدام خوب و بجايي است، ولي اگر فقط همين موضوع را شاخص بگيريم، گمراه مي شويم. بايد ديد چند درصد از دانش آموزان يک مدرسه در اين نماز جماعت شرکت مي کنند و چقدر آن نمازهايي است که ما مي خواهيم. آيا اين نماز جماعت به عنوان يک کار داخلي و وظيفه اي و احياناً در بعضي جاها اداري است؟ که در اين صورت بايد به شدت از اين موضوع پرهيز کرد. مي بايستي فريضه ي نماز، به طور عميق ادا شود و بايد ريشه ها را بشناسيم تا بتوانيم برنامه ريزي همه جانبه نماييم.

برنامه ي تک بعدي هميشه يک دلخوشي بوجود مي آورد، چرا که پيشرفت سريعي در کنار خودش دارد، چه در مسائل فرهنگي، چه در مسائل اقتصادي و چه در مسائل اجتماعي. ما مثلاً اگر تصميم بگيريم که عده ي دانش آموزانمان يا دانشجويانمان را بالا ببريم، در ظاهر مي شود براي آن برنامه ريزي کرد، ولي اگر در کنار اين، فکري براي شغلشان نکرده باشيم، يک مرتبه جامعه با بحران مواجه مي شود.

حساس کردن مردم و جامعه نسبت به شرايط موجود يکي از کارهاي مهم مي باشد که ما بايد انجام بدهيم. الان پدران و مادراني هستند که با اين که خودشان از نظر مذهبي مقيد نيستند، مثلاً خانم هايي که مقيد به حجاب نيستند، اما بنده خودم ديده ام که دست دخترش را مي گيرد و به کلاس قرآن مي آورد مقنعه هم سرش مي کند و دلش مي خواهد که بچه اش اينجا بيايد. اين فرهنگ مردم ما است که حتي آنهايي که خودشان دچار بعضي از بي بند و باري ها هستند، نمي خواهند بچه هايشان دچار اين مسائل بشوند. ما بايد از اين خاصيت استفاده کنيم و آنها را حساس نماييم. بگوييم دشمن دارد چکار مي کند تا وقت از دست نرفته است. دوران جنگ، منتهي وقتي موشک به تهران مي خورد همه متوجه مي شدند، اما اين موشک هاي فرهنگي، اين موشک هاي اخلاقي، نه آتش دارد و نه صدا و نه تخريب ظاهري.

بايد مردم ما خوب متوجه بشوند و اين وظيفه بسيار مهمي است. ما چند تا تجربه در سازمان تبليغات اسلامي داشتيم. بنده خيلي سريع عرض مي کنم، هم به عنوان قدرداني از زحمات عزيزاني که همکاري مي کنند، هم به عنوان استفاده از اين تجربيات. يکي از اين تجربه ها گسترش پايگاه هاي فرهنگي مردمي با کمترين هزينه است. يک نمونه اش همين بوستان هاي نماز است. اول ما با حدود 500 بوستان نماز شروع کرديم و امسال تابستان چهار هزار و پانصد بوستان نماز تشکيل شد و شايد شما تعجب کنيد که کمک مادي سازمان تبليغات اسلامي به هر يک از اين بوستان هاي نماز علاوه بر مربيان- که اعزام شدند از حوزه ي علميه و دفتر تبليغات- پنجاه هزار تومان بود، اما ده ها برابر مردم کمک کردند، مسئولين کمک کردند و هزينه شد. الان در همين سالن هلال احمر شهرستان اروميه، برگزيدگان کانون هاي جوانان و بوستان هاي نماز برنامه هاي هنري خودشان را اجرا مي کنند، در همين سالن دو هزار نفره که ديروز ما رفتيم و افتتاح کرديم. خود جوانان و نوجوانان ما اگر راهنمايي بشوند، اگر سازماندهي بشوند و اگر برايشان برنامه ريزي انجام بگيرد و اگر مقداري کمک هاي مالي به آنها شود، بهترين اهرم هستند براي مقابله با تهاجم فرهنگي. خودشان احساس مسئوليت مي کنند و روي همسال هاي خودشان بيشترين تأثير را خود جوانان و نوجوانان دارند.

يکي از تجربه هاي خوب و موفق سازمان تبليغات اسلامي، برنامه ي توجه دادن به مساجد است. در 3 سال گذشته برنامه اي ده روزه، به عنوان غبار روبي و عطر افشاني و رشد مساجد در دهه ي آخر ماه شعبان اجرا مي شد، باور بفرماييد استقبال از اين برنامه از جانب مردم، جوانان و حتي خانم ها بسيار بسيار زائدالوصف بود و براي غبار روبي مسجد نذر مي کنند. اين فرهنگ بايد در جامعه عملاً رشد پيدا کند. اگر مسئولين ما؛ کساني که چهره هاي معروف و محبوب جامعه هستند و ديگران به آنها نگاه مي کنند، يک روحاني برجسته، يک استاندار، يک فرماندار يا يک معلم برجسته، حتي يک ورزشکار محبوب جوانان، ايشان بيايند خدمت افتخاري در يک مسجد را عهده دار بشوند يا در اين دهه ي غبار روبي، خودشان نظافت خانه ي خدا را که فرمان خداوند به حضرت ابراهيم (ع) و حضرت اسماعيل (ع) مي باشد که «عَهِدنَا الي اِبراهيمَ و اسماعيلَ اَن طَهِّرا بيتيَ للطّآئفين و العاکفينْ» بر عهده بگيرند. کار پسنديده اي است. عزيزان سؤال مي کنند که چرا گرايش جوانان به مسجد کم است؟ حقيقتاً بين خودمان و خدا، شما خودتان را بگذاريد جاي آن جواني که بعد از ظهر، ساعت مثلاً چهار بعد از ظهر از خانه بيرون مي آيد و مي خواهد برود يک جايي اوقات فراغتش را بگذراند. سمت راست را نگاه مي کند مي بيند يک فرهنگسراي زيبا، تميز با تمام امکانات و تجهيزات خودنمايي مي کند، سمت چپش را نگاه مي کند، مي بيند يک پارک سبز خرم، آماده است براي قدم زدن، آن طرف را نگاه مي کند، يک سالن ورزشي مي بيند با مسابقات جذاب، آن طرفتر يک تالار در حال اجراي فلان برنامه هنري است، البته مسجد هم هست، اما حتماً در آن کوچه و پس کوچه، يک جايي که تاريک است، تميز نيست و برنامه جذابي هم ندارد. شما را به خدا بفرماييد اگر بنده و شما جاي آن جوان و نوجوان بوديم کداميک را انتخاب مي کرديم؟ خيلي طبيعي است. نه اين که ما با اين ها مخالفيم، نه. اما مي گوييم اگر در برنامه هاي ورزشي و برنامه هاي هنري و غيره با هم هماهنگ باشيم، مي توان مانند تمدن طلايي گذشته ي اسلام را تجديد و همه ي اين فعاليت ها را حول محور مساجد سازماندهي کرد. يکي ديگر از برنامه هايي که بسيار مورد استقبال قرار گرفت- حتي از جانب دانشجويان- و مقام معظم رهبري هم آن را مورد عنايت قرار دادند، اعتکاف در مساجد بود. ماه رجب نزديک است. سال گذشته آن قدر جوانان دانشجو از اين موضوع استقبال کردند مثلاً در دانشگاه تهران ديگر جا نبود که مجبور شديم خلاف احتياط عمل کنيم و بگوئيم حالا درست است که مسجد کوي دانشگاه جامع نيست، اما برويد آنجا هم رجاءً معتکف بشويد. يکي ديگر از اقدامات، آيين نامه اي است که به تصويب رسيده است و شايسته است عزيزان دلسوز در استان ها و در شهرستان ها، هيأت هايي را براي پيگيري اين آيين نامه به وجود آورند. در اين آيين نامه همه چيز مشخص شده است، ديگر وزارت نيرو براي آب و برق حق ندارد از مساجد وجهي را دريافت کند، تعرفه بايد در پايين ترين حد باشد، وزارت مسکن وظيفه دارد، جهاد موظف است، تبليغات، اوقاف، ارشاد، همه وظايفشان در اينجا تعيين شده است. و اگر اين وظايف به خوبي عمل شود، ان شاءالله درصد بالايي از مشکلات ما در ارتباط با مساجد حل مي شود. اما موضوع ديگري که نمي توانم از آن بگذرم، مسأله ي نرم افزار فرهنگي براي نماز و مسجد است و آن وظيفه اي است که مستقيماً متوجه روحانيت عزيز و بزرگوار است. در همين استان، اجازه بدهيد اشاره کنم به کرامت سفر مقام معظم رهبري که بسيار سفر پر برکتي بود، الان شايد حدود دويست پروژه عمراني در اينجا، در حال انجام است. بيست، سي مورد از آن را سازمان تبليغات- با همه محدوديتش- دارد اجرا مي کند که يکي از آنها ساخت خانه عالم در روستاها است. ديشب يکي از آنها را در خدمت حضرت آيت الله موسوي افتتاح کرديم و امروز هم يکي ديگر را افتتاح مي کنيم. بسيار طرح موفقي بوده است. الان که بنده خدمت شما هستم بيش از ششصد نفر روحاني مستقر در مناطق فاقد روحاني داريم، که قول دادند و با خانواده در آنجا ماندند، ولي متأسفانه براي ايشان، فقط تاکنون هفتاد خانه توانسته ايم بسازيم، بقيه به صورت استيجاري است و يا اين که ميهمان مردم هستند. ان شاءالله اين برنامه بايد با جديت دنبال شود و مساجد آباد شوند و در کنار آنها خانه ي روحاني هم ساخته بشود. اما خود روحاني چطور؟ در اين استان روحاني کم داريم. مقام معظم رهبري خواستند ما آماري تهيه کنيم. برادر عزيزمان جناب حاج آقاي فخري مسئول تبليغات اسلامي استان آذربايجان غربي اين آمار را تهيه کردند، آمار اين بود که اين استان هزار و نهصد و شصت و چهار مسجد بدون امام جماعت دارد، اما تقاضاها زيادند.

اميدواريم که همگي، خصوصاً دولت و مجلس شوراي اسلامي همت کنند و آنجاهايي که مسأله ي نماز و مساجد نياز به قانون و يا پشتوانه مالي دارد، کمک نمايند.

بايد بخشي از امکانات تبليغات شهري، صدا و سيما و مطبوعات براي تبليغ رايگان مسائل فرهنگي و به خصوص نماز اختصاص پيدا کند، نام گذاري تالارها، ميدان هاي مهم و سالن هاي مهم به نام ميدان اذان، ميدان تکبير، ميدان «الله اکبر» و تالار نماز انجام گيرد. طرحي به نام «گلبانگ» داريم که فرصت نيست توضيح بدهيم اين طرح، در ارتباط با اذان و همکاري بين آموزش و پرورش و دستگاه هاي ديگر در اين زمينه است.

«والسلام عليکم و رحمةالله و برکاته»

این مطلب را به اشتراک بگذارید :
اشتراک گذاری در کلوب اشتراک گذاری در  فیس بوک اشتراک گذاری در تویتر اشتراک گذاری در افسران

نوع محتوا : مقاله
تعداد کلمات : 2619 کلمه
مولف : حجت الاسلام و المسلمين محمدي عراقي
1395/3/10 ساعت 08:22
کد : 1388
دسته : فرهنگ‌سازی و دعوت به نماز
لینک مطلب
کلمات کلیدی
نماز
نماز و رسانه
نماز و سینما
نماز و شهر سازی اسلامی
درباره ما
با توجه به نیازهای روزافزونِ ستاد و فعالان ترویج اقامۀ نماز، به محتوای به‌روز و کاربردی، مربّی مختصص و محصولات جذاب و اثرگذار، ضرورتِ وجود مرکز تخصصی در این حوزه نمایان بود؛ به همین دلیل، «مرکز تخصصی نماز» در سال 1389 در دلِ «ستاد اقامۀ نماز» شکل گرفت؛ به‌ویژه با پی‌گیری‌های قائم‌مقام وقتِ حجت الاسلام و المسلمین قرائتی ...
ارتباط با ما
مدیریت مرکز:02537841860
روابط عمومی:02537740732
آموزش:02537733090
تبلیغ و ارتباطات: 02537740930
پژوهش و مطالعات راهبردی: 02537841861
تولید محصولات: 02537841862
آدرس: قم، خیابان شهدا (صفائیه)، کوچۀ 22 (آمار)، ساختمان ستاد اقامۀ نماز، طبقۀ اول.
پیوند ها
x
پیشخوان
ورود به سیستم
لینک های دسترسی:
کتابخانه دیجیتالدانش پژوهانره‌توشه مبلغانقنوت نوجوانآموزش مجازی نمازشبکه مجازی نمازسامانه اعزاممقالات خارجیباشگاه ایده پردازیفراخوان های نماز