نقش نماز در اصلاحات فرهنگی,سیاسی و اجتماعی2

■ نقش نماز در اصلاحات فرهنگی,سیاسی و اجتماعی2

نقش نماز در اصلاحات فرهنگی,سیاسی و اجتماعی2

بسم الله الرحمن الرحیم

منبع: سطري از آسمان

تهیه کننده: مرکز تخصصی نماز

«نقش نماز در اصلاحات اجتماعي، فرهنگي و سياسي

نوشته اي زيبا و مختصر! گويي نويسنده در قلم پردازي اش به آسمان رفته و قطعه اي از آن را با خود آورده است. اين گونه قلم پردازي تنها از مطالعه زياد کتاب حاصل مي آيد.

آقاي مجيد يعقوبي نوشته اش را در هفت فصل مختصر سامان داده است! گاه از «شايسته سالاري و نقش نماز در شايستگي ها» سخني گفته است و گاه از «اعتدال و نماز»، «نماز و فلسفه آفرينش»، «نماز و بهداشت رواني»، «نماز و وحدت»، «نماز و نظم»، و «نماز و وفاي به عهد» گفت وگو کرده است.

چند نمونه از نوشته هاي ايشان را در پي مي آوريم:

 

نماز و شايسته سالاري

يکي از درس هايي که در بطن نماز، اين آيين پاکان، وجود دارد، همين «شايسته سالاري» است.

نمازگزار در برگزيدن امام جماعت، اين درس را مي آموزد و تجربه مي کند.

پيامبر صلي الله عليه وآله وسلم مي فرمايد:

اگر مي خواهيد نمازي پاک و پاکيزه داشته باشيد، برگزيدگان خود را مقدّم داريد.[1] .

امام رضا عليه السلام مي فرمايد:

لا صلاة خلف الفاجر.

نماز، پشت سر انسان فاجر، نماز نيست.[2] .

ابوذرعليه السلام مي فرمايد:

ان امامک شفيعک الي الله، فلا تجعل شفيعک سفيها و لا فاسقا

امام جماعت تو، شفيع توست. در پيشگاه خدا، هيچ گاه، شخص نادان و فاسق را، شفيع خود قرار مده.[3] .

رسول خدا صلي الله عليه وآله وسلم در حديثي ديگر نيز، مي فرمايد:

امام القوم وافد هم الي الله فقدموا افضلکم

امام جماعت هر گروه، سفير آن هاست به سوي خدا، پس فاضل ترين افرادتان را مقدم داريد.[4] .

وقتي فلسفه سياسي يونان باستان را مورد مطالعه قرار مي دهيم به نوعي سيستم حکومتي به نام «آريستوکراسي - گزينش بر اساس فضيلت» برمي خوريم، که «ارسطو» در مقابل سيستم حکومتي «اوليگارشي» که «گزينش بر اساس ثروت» است آن را ارائه کرد.

در فلسفه سياسي چين باستان، به ويژه در فلسفه کنفوسيوس نيز، توجه خاص به نوعي حکومت، يعني حکومت با فضيلت ترين مردمان به عنوان بهترين نوع حکومت ديده مي شود.»[5] .

به اميد آن روز که اين آرزوي فلاسفه، به ياري آيين پاک نماز، از يک تئوري، به يک واقعيت ملموس در جوامع تبديل شود و همه ما، اين سخن امام علي عليه السلام را در ژرفاي وجودمان زمزمه کنيم:

قيمة کل أمرئ ما يحسنه

ارزش هر کس هم سنگ کاري است که انجام دادنش را به نيکويي مي تواند.[6] .

[1] روايت 10770، ج 8، وسائل الشيعه.

[2] روايت 10768، همان مدرک.

[3] روايت 10765، همان مدرک.

[4] روايت10766،همان مدرک.

[5] صفحه 19، دانش نامه سياسي.

[6] صفحه 1322، ج 3، فرهنگ آفتاب.

 

 

نماز و اعتدال

آيين پاک، در دو چهره خويش، درس «ميانه روي» را به «نمازگزار» مي آموزد:

الف. ميانه روي در مدت زمان نماز

امام علي عليه السلام در نامه خويش به مالک اشتر نخعي مي فرمايد:

و اذا قمت في صلاتک للناس، فلا تکونن منفراً و لا مضيّعاً

اي مالک! هنگامي که امام جماعت مردم مي شوي، بايد دقت نمايي که نماز تو نه مردم را فراري دهد و نه اين که حق نماز را ضايع گرداند.[1] .

امام صادق عليه السلام نيز به يکي از ياران خويش، به نام ابوبصير فرمود:

فاذا قام احدکم فليعتدل

هر گاه يک نفر از شما، به نماز ايستاد، اعتدال و ميانه روي را مراعات کند.[2] .

ب. ميانه روي در چگونگي خواندن اذکار

خداوند بزرگ، در سوره اسراء، آيه 110 مي فرمايد:

و لا تجهر بصلاتک و لا تخافت بها و ابتغ بين ذلک سبيلاً

و نمازت را زياد بلند و آهسته نخوان و در ميان اين دو، راهي [معتدل] انتخاب کن.

و در تفاسير ذيل اين آيه آمده است:

اين بايد الگويي باشد براي همه اعمال ما و تمام برنامه هاي اجتماعي و سياسي و اقتصادي، بايد همه اين ها دور از افراطکاري ها و تندروي ها، و تفريطکاري و مسامحه و سهل انگاري باشد و اصل اساسي «وابتغ ذلک سبيلاً» که در آيه ي فوق آمده، همه جا رعايت گردد.[3] .

و بجاست ما در هر يک از نمازهاي پنجگانه درس ميانه روي را از نو مشق کنيم، که درس مهم در زندگي ماست و به اين حديث پيامبر، گوش فرا دهيم: «خيرالامور اوسطها».

که آن را عطار نيشابوري، در مصيبت نامه[4] ، اين گونه مي سرايد:

 

نه به نزديک آي و نه مي باش دور

در وسط رو، تا بود خيرالامور

 

[1] صفحه 351، خورشيد بي غروب نهج البلاغه.

[2] ص 37، الگوي پرستش.

[3] ص 324، ج 12، تفسير نمونه.

[4] ص 210، مصيبت نامه.

 

نماز و فلسفه آفرينش

خداوند، آن گاه که در سوره بقره، آيه ي 3، از يُؤمِنُونَ بِالْغَيبْ سخن مي راند، بدون هيچ مکث و فاصله اي، از يُقيمونَ الصَّلَوة نام مي برد:

الّذين يؤمنون بالغيب و يقيمون الصلاة

آري: نماز «تذکري» است که انسان را از «فراموشي نفرت بار» مي رهاند، و هميشه «ريسمان پيوند» بين «انسان» و «غيب» است.

امام رضا عليه السلام در پاسخ نامه اي که در آن، از «فلسفه نماز» سؤال شده بود چنين فرمود:

«... و نيز هدف اين است که انسان همواره هشيار و متذکر باشد، گرد و غبار فراموش کاري بر دل او ننشيند.»[1] .

و در سوره ي طه، آيه 14، آمده است:

أَقِمِ الصَّلوةَ لِذِکْرِي

نماز را به پاي دار، تا به ياد من باشي.

و امام رضا عليه السلام در سخني ديگر، درباره ي «فلسفه وجوب نماز» مي فرمايد:

لئلاينسي العبد سيده و مدبرّه و خالقه.

نماز واجب گرديد که بنده، آقا و مدّبر و خالقش را فراموش نکند.[2] .

[1] ص 294، ج 12، تفسير نمونه.

[2] ص 169، سروده هاي زمان.

نماز و بهداشت روان

نماز، معجون بکري از زيباترين «نيکي»هاست:

الصلوة خير موضوع

رسيدن به «قله» پاکي ها، از گذرگاه «نماز» عبور مي کند.

اکنون، رابطه «نماز» و «بهداشت روان» را، در دو عنوان بررسي مي کنيم:

الف: نماز، بهداشت روان و برخورد با شکست ها

چنان که پيش از اين گفتيم، آن چه «انسان» را در برابر «شکست در موضع گيري ها»، «پايداري» مي آموزد، ارتباط او با «ملکوت» است و نماز، بهترين نردبان اتصال به «عالم بالا» است:

الصّلاة معراج المؤمن

آن گاه که به وسيله نماز، «روح» به «بينهايت مطلق» پيوند خورد، هيچ شکستي را ياراي آن نيست، که موجبات «زردي رنگ» شود.

در آيات قرآني، تجلي اين موضوع را مي بينيم:

أِنّ الاْنْسانَ خُلِقَ هَلُوعاً. اِذا مَسَّهُ الشَّرُ جَزُوعاً... الاَّ المُصَلّيِنَ. اَلَّذينَ هُمْ عَلي صَلوتِهِم دائِمُونَ(معارج/ 23-19)

به تحقيق، انسان مخلوقي حريص است، چون شر و زياني به او رسد، سخت جزع و بي قراري مي کند... جز آنان که با نماز پيوند دارند، آنان که در نمازشان دوام دارند.

در سيره معصومين ما نيز آمده است که هنگام برخورد با شکست ها و رويارويي با سختي ها، به «نماز» پناه مي بردند:

از امام صادق عليه السلام نقل شده که فرمود: هنگامي که با غمي از غم هاي دنيا روبه رو مي شويد، وضو گرفته، به سجده برويد، نماز بخوانيد و دعا کنيد، زيرا خداوند دستور داده است:

وَاسْتَعينُوا بِالصَّبرِ وَ الصَّلوةِ[1] .

در کتاب «کافي» از امام صادق عليه السلام مي خوانيم:

کان علي عليه السلام إذا اهاله أمر فزع قام الي الصلوة ثمّ تلا هذه الاية و استعينوا بالصبر و الصلاة.

هنگامي که مشکل مهمي براي علي عليه السلام پيش مي آمد، به نماز برمي خاست، سپس اين آيه را تلاوت مي فرمود «از صبر و نماز، استعانت بجوييد.»[2] .

ب: نماز، بهداشت روان و شادي

در سخنان پيشين آورديم، «شادي» در «پديد آمدن» و «قوام» پاکيزگي رواني، نقشي مهم دارد و از عوامل و اسباب «برانگيزاننده شادي» نام برديم.

نماز، اين آيين پاکان نيز، با توصيه نمازگزار به بهره جويي از عوامل «فرح انگيز» و «شادي آور»، در راه استقرار «بهداشت روان» نيز، گام بر مي دارد:

[1] ص 219، ج1، تفسير نمونه.

[2] ص 219، ج 1 تفسير نمونه.

 

خودآرايي

امام علي عليه السلام مي فرمايد:

زن، بدون زينت نماز نخواند.[1] .

و نيز آورده اند:

امام چهارم عليه السلام هنگامي که براي خواندن نماز آماده مي شد، بهترين لباس هاي خود را در بر مي کرد. بعضي سؤال مي کردند چرا شما، بهترين لباستان را در اين موقع مي پوشيد؟

مي فرمود: «اِنّ اللهَ جَميلٌ وَ يُحِبُّ الجَمال»

و من براي خدا، جامه هاي خوبم را مي پوشم، و خدا فرموده است:

خُذوا زينَتَکُم عِندَ کُلِّ مَسْجِدٍ.[2] .

[1] ص 158، برداشتي از نماز.

[2] ص 158، همان مدرک.

 

بوي خوش

امام صادق عليه السلام مي فرمايد:

دو رکعت نماز با بوي خوش بهتر و افضل است از هفتاد رکعت نماز، بدون بوي خوش.[1] .

هم چنين در روايات آورده اند:

امام چهارم در جاي نمازشان، شيشه عطري گذارده بودند که هر گاه مي خواستند نماز بخوانند، خود را با آن خوش بو مي کردند.[2] .

[1] ص 159، همان مدرک.

[2] ص 159، همان مدرک.

 

«نماز» و «وحدت»

نماز جمعه و نماز جماعت دو نماد عيني نماز است، که درباره جايگاه و ارزش آن، تنها به دو حديث بسنده مي کنيم:

1. نماز جمعه

امام علي عليه السلام مي فرمايد:

ولا تسافر في يوم جمعه حتي تشهد الصلاة الا فاصلاً في سبيل الله

روز جمعه - پيش از حضورت در نماز جمعه - مسافرت مکن، مگر انگيزه و هدف سفرت الهي باشد.[1] .

2. نماز جماعت

امام صادق عليه السلام در پاسخ شخصي که از ايشان مي پرسد: که نماز فرادي، در مسجدي که ثواب هر رکعت آن معادل هزار رکعت نماز است، بهتر است يا نماز جماعت در مسجد محلي که از امتياز کمي برخوردار است؟

امام مي فرمايد: «نمازت را با جماعت بخوان.»[2] .

نماز جمعه و جماعت، تمرين مداوم «اتحاد» و «برادري» در قلب حيات ديني و معنوي است.

مسلمانان، با هر عقيده اي که دارند، با هر انديشه اي که در سر مي پرورانند - که ممکن است، حتي با يکديگر متضاد باشد - دو شادوش هم به نماز مي ايستند، تا متذکر شوند اختلاف انديشه شان، به معناي در هم شکستن «اتحاد» بين آن ها نيست.

پيامبراکرم صلي الله عليه وآله وسلم در سخني گهربار، به نقش «نمازهاي جماعت» در «آفرينش وحدت» اشاره مي کند:

يا ايهّاالناس اقيموا صفوفکم، و امسحوا بمناکبکم لئلا يکون بينکم خلل و لا تخالفوا فيخالف الله بين قلوبکم.[3] .

اي مردم صف هايتان را منظم کنيد و دوش به دوش هم بايستيد تا فاصله و جدايي خللي ميان شما نباشد، و نامرتب نباشيد وگرنه خداوند دل هاي شما را از يکديگر دور مي گرداند.

از سويي ديگر، اين «سنت وحدت آفرين» را موجب «نوميدي شياطين» از «پيروان دين» معرفي مي کند:

سووّا بين صفوفکم، و حاذوا بين مناکبکم لا يستحوذ عليکم الشّيطان

ميان صف ها را پر کنيد، دوش به دوش يکديگر بايستيد تا شيطان بر شما غلبه نکند.[4] .

در بعضي تفاسير نيز، در پاسخ به اين پرسش که:

اگر به هر سو رو مي کنيم، خدا آن جاست:

فَأَينَما تُوَلّوُا فَثَمَّ وَجْهُ اللّهِ (بقره/ 115)

پس توجه به قبله، چه لزومي دارد؟

آمده است:

«توجه به قبله، هرگز مفهومش محدود کردن ذات پاک خدا در سمت معيني نيست، بلکه از آن جا که انسان يک وجود مادي است و بالاخره بايد به سويي نماز بخواند، دستور داده شده است که همه به يک سو نماز بخوانند، تا وحدت و هماهنگي در صفوف مسلمين پيدا شود و از هرج و مرج و پراکندگي، جلوگيري به عمل آيد.»[5] .

پس مي بينيم، بعضي از انديشمندان، «فلسفه قبله» را نيز، «وحدت» و «يکرنگي و يکدلي» تفسير کرده اند.

[1] ص 4784، فرهنگ آفتاب.

[2] روايت 10683، ج 8، وسايل الشيعه.

[3] سيره نبوي، ص 429.

[4] همان مدرک، ص429.

[5] ص 415، ج1، تفسير نمونه.

 

«نماز» و «وفاي به عهد»

نماز، اين سنت شايستگان، درس «وفاي به عهد» را در بطن آسماني خويش دارد.

«دين» پيمان نامه اي است که «انسان» با «خدا»ي خويش «امضا» مي کند، که به «واجبات» بپردازد و از «محرّمات» بپرهيزد، و «نماز بزرگ ترينِ واجبات» است:

الصلاة عمودالدّين.

«اداي نماز» در «ابتداي وقت خويش»، تمرين مداوم «وفاي به عهد» «پايمردي بر سر پيمان ها»است، که در آيين ما، بسيار به آن توجه شده است:

از پيامبراکرم صلي الله عليه وآله وسلم پرسيدند: «از کارها کدام افضل تر است؟» گفت «نماز به وقت خويش به پاي داشتن.»[1] .

حضرت امير عليه السلام در نامه اي به محمد بن ابي بکر، آن گاه که او را، والي مصر قرار داد، در سخناني، از سويي او را دعوت به «دين داري» مي کند، و از سويي ديگر به «تربيت سياسي» دست مي زند، تا درس «وفاي به پيمان ها» را به خوبي به او بياموزد:

صل الصلاة الموقّت لها، و لا تعجّل وقتها لفراغ، و لا تؤخرها عن وقتها لاشتغال.

هر نمازي را در وقت خاصش که مقرر شده است، به جاي آر، نه در موقع داشتن وقت آزاد زودتر از وقتش بگزار، و نه به دليل درگيري هاي ديگر از وقت مقرر به تأخير انداز.[2] .

[1] ص136، کيمياي سعادت.

[2] ص 316، خورشيد بي غروب نهج البلاغه. 

این مطلب را به اشتراک بگذارید :
اشتراک گذاری در کلوب اشتراک گذاری در  فیس بوک اشتراک گذاری در تویتر اشتراک گذاری در افسران

نوع محتوا : مقاله
تعداد کلمات : 2127 کلمه
مولف : تيمور اميري و حسين حداد
1395/1/21 ساعت 14:20
کد : 1207
دسته : فرهنگ‌سازی و دعوت به نماز
لینک مطلب
کلمات کلیدی
نماز
آثار نماز
آثار اجتماعی نماز
نماز و اصلاح
نماز و گناه
نماز و اصلاحات اجتماعی
تأثير نماز در اصلاح فرد
نماز و حکومت اسلامي
درباره ما
با توجه به نیازهای روزافزونِ ستاد و فعالان ترویج اقامۀ نماز، به محتوای به‌روز و کاربردی، مربّی مختصص و محصولات جذاب و اثرگذار، ضرورتِ وجود مرکز تخصصی در این حوزه نمایان بود؛ به همین دلیل، «مرکز تخصصی نماز» در سال 1389 در دلِ «ستاد اقامۀ نماز» شکل گرفت؛ به‌ویژه با پی‌گیری‌های قائم‌مقام وقتِ حجت الاسلام و المسلمین قرائتی ...
ارتباط با ما
مدیریت مرکز:02537841860
روابط عمومی:02537740732
آموزش:02537733090
تبلیغ و ارتباطات: 02537740930
پژوهش و مطالعات راهبردی: 02537841861
تولید محصولات: 02537841862
آدرس: قم، خیابان شهدا (صفائیه)، کوچۀ 22 (آمار)، ساختمان ستاد اقامۀ نماز، طبقۀ اول.
پیوند ها
x
پیشخوان
ورود به سیستم
لینک های دسترسی:
کتابخانه دیجیتالدانش پژوهانره‌توشه مبلغانقنوت نوجوانآموزش مجازی نمازشبکه مجازی نمازسامانه اعزاممقالات خارجیباشگاه ایده پردازیفراخوان های نماز