نقش مستقیم نماز در عدالت اجتماعی

■ نقش مستقیم نماز در عدالت اجتماعی

نقش مستقیم نماز در عدالت اجتماعی

بسم الله الرحمن الرحیم

منبع: آينه‏ ها در کوير

تهیه کننده: مرکز تخصصی نماز

تأثير مستقيم نماز در ايجاد عدالت اجتماعي

در اين قسمت، سعي مي‏کنيم در حد امکان، عواملي را که در ايجاد عدالت اجتماعي مؤثرند و يا مانعي در ايجاد عدالت اجتماعي هستند، ذکر کنيم.

 

ايستادگي در برابر ظلم و ظالمان

يکي از فضيلت‏هاي بسيار مهم که در برقراري عدالت اجتماعي نقش مهمي ايفا مي‏کند، ايستادگي در برابر ظالمان و مبارزه با ظلم است براي درک اهميت اين موضوع، تنها به يک جمله از سرور آزادگان جهان، حضرت‏سيدالشهداء عليه السلام اشاره مي‏کنيم. ايشان مي‏فرمايد:

انّي لا أري الموت الاّ السّعادة و الحياة مع الظّالمين الاّ بَرَما.

من مرگ را جز سعادت و خوشبختي و زندگي با ستمکاران را جز ذلت و خواري نمي‏بينم.

و مي‏بينيم که آن حضرت در اين راه جان خود را فدا کردند تا پايه ي حکومت ظالمي را که هدفش نابودي اسلام‏ بود،- و بلکه ‏پايه ي حکومت همه ي ظالمان تاريخ را- به لرزه درآورد. بعد از درک اهميت اين موضوع

 بايد ببينيم که نماز چگونه مي‏تواند در اين زمينه مؤثر باشد.

نماز ارتباط با خالق هستي و سرمنشأ قدرت است. نمازگزار با اعتقاد به اين که با خداوند متعال، اين سرچشمه ي قدرت و توانايي،ارتباط دارد، بقيه ي قدرت‏ها را در مقابل قدرت خدا ناچيز، بلکه هيچ مي‏بيند و اين اعتقاد و ارتباط نيرويي در او به وجود مي‏آورد که از هيچ قدرت ظاهري نمي‏ترسد و با شجاعت در مقابل هر گونه ظلمي ايستادگي مي‏کند.

از طرف ديگر، در روايات ائمه‏ عليهم السلام، احاديثي درباره ي فضيلت‏هاي سجده بر تربت امام حسين‏ عليه السلام مي‏بينيم؛ از جمله امام صادق‏ عليه السلام فرموده‏اند:

في طين الحسين عليه‏السلام الشفاء من کلّ داءٍ و هوالدواء الاکبر[1]

تربت مقدس امام حسين‏ عليه السلام شفاي هر دردي است و آن دواي اصلي و حقيقي است.

هم‏چنين در روايات ديگر مي‏خوانيم:

السّجود علي طين قبر الحسين‏ عليه السلام ينوّر الي ‏الارض السّابعة و من کان معه سبحة من طين قبر الحسين‏ عليه السلام کتب سبحاً و ان لم يکن يسبح بها.[2]

با سجده بر تربت مقدس امام حسين‏ عليه السلام نوري براي نمازگزار حاصل مي‏شود که تا زمين هفتم را روشن مي‏سازد و کسي که با او يک دانه تسبيح از تربت پاک امام حسين‏ عليه السلام باشد او جزء تسبيح‏کنندگان محسوب مي‏شود، اگرچه با آن، تسبيح نکرده باشد.

اين تأکيد بر قداست تربت امام حسين‏ عليه السلام براي سجده، در واقع نوعي احترام به مقام شهيد و ترويج فرهنگ شهادت‏طلبي است. اگر فرهنگ شهادت‏طلبي در ملتي رواج يابد، هيچ ستمکاري، هر چند قدرت ظاهري فراواني داشته باشد، نمي‏تواند آن ملت را به زانو درآورد و در مقابل آن مردم، عاجز و ناتوان خواهد بود.

[1] بحارالانوار / ج 98 / ص 123 / به نقل از ديدار با محبوب / رحمت‏اللّه نوري قمشه‏اي.

[2] من لا يحضره الفقيه / به نقل از ديدار با محبوب / رحمت‏اللّه نوري قمشه‏اي.

 

اطاعت از ولايت و رهبري

يکي از عوامل کليدي براي نيل به هدف مقدسِ ايجاد عدالت اجتماعي در جامعه، قدرت مردمي رهبر جامعه براي مقابله با نابساماني‏ها است، و نماز اين قدرت مردميِ رهبري را تقويت مي‏کند. در روايات مي‏خوانيم که نماز بي‏ولايت قبول نمي‏شود. امام باقر عليه السلام مي‏فرمايد: «اسلام بر پنج چيز بنا شده است: نماز، زکات، حج، روزه و ولايت.»

زرارة از امام سؤال کرد: «کدام يک از اين‏ها افضل است؟» امام فرمود: «ولايت و رهبري امام معصوم‏ عليه السلام و جانشينان آنان که فقها هستند.» براي اين که ولايت و رهبري، کليد نماز و زکات و روزه و حج است‏ و ولي و حاکم عادل ‏اسلام،حجت‏ آن‏ چهار حکم‏الهي‏ديگر است.[1] .

با توجه به اين حديث و احاديث ديگر در اين زمينه، مي‏بينيم که نماز چه نقش مهمي در تقويت رهبري دارد. اين امر به برپايي حکومت عدل کمک شاياني مي‏کند و به نوبه ي خود، سر منشأ اصلاحات اجتماعي ديگر مي‏شود

[1] سفينةالبحار / به نقل از ديدار با محبوب / رحمت‏اللّه نوري قمشه‏اي.

 

نقش نماز در اصلاحات اجتماعي، سياسي و فرهنگي

- محمدرضا خادميان

مهم‏ترين و قوي‏ترين و بلکه تنها عامل و اهرمي که مي‏تواند در مقابل کج‏روي‏هاي اصلاحات بايستد، عامل معنويت شريعت مقدس است.

در اين ميان، آن چه اهميت قابل توجهي دارد، نماز و نمازگزاران است، تا آن جايي که اميرمؤمنان‏ عليه السلام مي‏فرمايد: «بعد از ايمان به خدا چيزي در حد نماز نيست.»

متن بالا قسمتي از مقدمه ي کتاب «نقش نماز در اصلاحات اجتماعي، سياسي و فرهنگي» بود.

اين کتاب از سه بخش تشکيل شده است:

فصل اول، درباره ي نقش نماز در اصلاحات اجتماعي (نماز و جلوگيري از پراکندگي‏ها، نماز و آزادي، نماز و مراعات حقوق ديگران، و نقش نماز در استقلال جامعه است.)

 فصل دوم، به نقش نماز در اصلاحات فرهنگي (شامل نماز و استعانت از خداوند، نماز و اعتدال جوانان، نماز و واقع‏بيني، و نماز و شوکت مسلمانان) مي‏پردازد.

فصل سوم، مربوط به نقش نماز در اصلاحات سياسي مي‏شود و شامل نماز و پيوند آن با ولايت، نماز و امور مالي و نماز در سياست اسلامي است.

اينک به قسمت‏هايي از اين نوشته توجه مي‏کنيم که از بخش دوم، يعني «نقش نماز در اصلاحات فرهنگي» انتخاب شده است.

نقش نماز در اصلاحات فرهنگي

فرهنگ مجموعه‏اي از عقايد و باورهاي دروني است که در قالب آداب و رسوم نمود پيدا مي‏کند. فرهنگ زمانه در هر زمان و عصري منشأ بسياري از حرکات و جريانات مرسوم زمان خود است.

 فرهنگ گاه تا حدود وسيعي ادامه مي‏يابد و ريشه در دين و آيين مي‏دواند. به‏عنوان مثال، قرآن کريم در مواردي از فرهنگ معاصر متأثر شده است. وجود نمونه‏هايي مانند احکام امضايي اسلام، کمک گرفتن از تشبيهات رايج بين عرب، به کار بردن الفاظي قرضي و عجمي، به کار بردن واژه‏هايي چون جنّ و مجنون و چشم‏زخم و... که ريشه در فرهنگ آن زمان دارد، از اين نمونه‏ها است.

فرهنگ از آن جايي که سرچشمه ي حرکات است، نقش به سزايي در پيشرفت يا پسرفت جامعه دارد. از اين رو است که جامعه اگر پاي‏بند خرافات دروغين و فرهنگ پوچ و تحميلي باشد، هر روز بيش از پيش  به سوي ضلالت و نيستي پيش مي‏رود و بالعکس، اگر اين زاويه از جامعه صواب باشد، جامعه در مسير مستقيم و صعود پيش مي‏رود.

شاهد و نمونه عيني آن، فرهنگ زمانه ي خود ما است. روزگاري جوانان ما با فرهنگ استعماري و غربي رنگ گرفته بودند و عاري از هر گونه مسؤوليت و تعهد بودند؛ اما روزگاري هم آمد که فرهنگ ما، منطبق بر فرهنگ اسلامي و ديني شد و جوانان غيور و سلحشور اين وادي با فرهنگ، حماسه‏ها و شورها آفريدند و شعرهاي حماسي در شعورهاي احساسي سرودند. و از اين قبيل است حال عرب جاهليت بعد و قبل از ظهور اسلام.

فرهنگ را بايد جزء امور لاينفک براي هر جامعه‏اي دانست، لکن بحث در اصلاح و پيشرفت آن است. به قول صائب تبريزي:

 

غفلت نگر، که پشت به محراب کرده‏ايم

در کشوري که قبله‏نما، موج مي‏زند

 در اين بخش از نوشتار بر آنيم که نقش نماز را در اصلاح فرهنگ تعقيب کنيم.

 

نماز و فرهنگ استعانت

مسلماً در هر جامعه‏اي، شرايطي به وجود مي‏آيد که مستلزم پايداري و مقاومت است و در اين رهگذر بايد به چيزي استعانت جست، استعانت جستن به چيزي ماوراي علل ظاهري، عامل ظفر و رهايي ‏است، چرا که بعضي‏ اوقات، شرايطي به وجود مي‏آيد که عوامل طبيعي ديگر راهگشا نيستند. اين ‏جا است که ماديوّن تسليم مي‏شوند و فرياد نمي‏دانيم ‏و ناتوانيم سر مي‏دهند؛ اما مؤمنان در چنين اوضاعي، به معدن ذات الهي پناه مي‏برند و پايداري مي‏کنند.

 

حافظ از دست مده دولت اين کشتي نوح

ور نه طوفان حوادث ببرد بنيادت

 

خداوند رحيم در قرآن کريم به نماز به‏ عنوان معين اشاره مي‏کند:

يا ايها الذين آمنوا استعينوا بالصبر و الصلاة.[1] .

اي کساني که ايمان آورديد، از نماز و صبر ياري و کمک بجوييد.

کما اين که در روايات آمده است: «اميرالمؤمنين، علي‏ عليه السلام هر گاه مسئله مهمي برايشان رخ مي‏داد، به نماز مي‏ايستادند و اين آيه را تلاوت مي‏کردند.[2] .

مرحوم امين‏الاسلام طبرسي- رحمة اللّه تعالي- در ذيل آيه ي مورد بحث مي‏فرمايد:

... و بالصلاة لما فيها من الذکر و الخشوع للّه و تلاوة القرآن الّذي يتضمن ذکر الوعد و الوعيد و الهدي و البيان و ما هذه صفته يدعو الي ‏الحسنات و يزجر عن السيئات.

و اما امر به صلات به اين خاطر است که صلات مشتمل بر ذکر و خشوع براي خداوند متعال و تلاوت قرآن کريم است؛ قرآني که متضمن ذکر وعده‏ها و وعيدها و هدايت و بيان آن چيزهايي است که به حسنات فرا مي‏خواند و از سيئات و زشتي‏ها باز مي‏دارد.[3]

البته نماز بايد سازنده باشد تا بتوان از آن استعانت جست و مشمول «ان الصّلاة تنهي عن‏الفحشاء و المنکر»[4]  شد.

نماز با توجه، انسان را به ياد قدرت بي‏نهايت مي‏اندازد و غير او را هر چه باشد کوچک جلوه مي‏دهد. مهر او را در دل زياد مي‏کند؛ روحيه را تقويت مي‏کند؛ از وابستگي‏هاي مادي انسان مي‏کاهد و همه ي اين آثار در برابر مشکلات براي انسان کارساز است.[5] .

پيش‏تر گذشت که حضرت امير عليه السلام در مهمات و شدائد، به حصن حصين نماز، پناهنده مي‏شدند. اين رفتار اميرمؤمنان‏عليه السلام براي همگان در تمامي اعصار و اقطار حجت است.

ابن خلکان در تاريخ خود، در شرح حال شيخ‏الرئيس مي‏نويسد:

و کان اذا أشکَلتْ عليه مسألة توضّا و قصد المسجد الجامع و صلّي و دعا اللّه (عزّ و جلّ) ان يُسَهّلها عليه و يفتح مغلقها له.

چون بر بوعلي سينا مسأله ي مشکلي پيش مي‏آمد، برمي‏خاست و وضو مي‏ساخت و قصد مسجد جامع مي‏کرد و نماز مي‏گزارد و خدا را مي‏خواند که آن مسأله ي مشکل را بر وي آسان کند و آن بسته و پوشيده را به رويش بگشايد.[6]

از آن چه گذشت معلوم و مسجّل مي‏شود که نماز را بايد چون کهفي دانست‏ که ‏بدان پناه برد و در پيشرفت‏ امور بدان استعانت جست.

شايد بتوان گفت که گذشته از بُعد معنوي و حقيقي نماز و پرستش و عبادتي که مخلوق براي خالق مي‏کند، سرّ اين که امام حسين‏ عليه السلام و پدر بزرگوارش اميرالمؤمنين‏ عليه السلام در ميدان جنگ و کارزار اقامه ي نماز مي‏کردند و يا آن نماز نشسته‏اي که ام المصائب، زينب کبري (س) در شام غريبان کربلا خواند، همين استعانت و ياري جستن از نماز بود.

مطلب ديگري که بايد به آن توجه داشت اين است که مرتبه‏اي از استعانت در آيه ي شريفه ي «اياک نعبد و اياک نستعين»[7]  تبلور يافته است. همان طوري که بر اهل ذوق و ادب پوشيده نيست، تقديم مفعول در اين کريمه، بر فعل، مفيد حصر است، و خداوند متعال، بدان وسيله از لسان عبد اعلام مي‏دارد که تنها استعانت و مدد از جانب خداوند است و ديگران دخلي در اين موضوع ندارند.

توضيح بيش‏ تر آن که: «حصر عبادت و استعانت در خداي سبحان گاهي تنها در محدوده ي لفظ و مفهوم است و گاهي فراتر از آن و همه ي شؤون اعتقادي، اخلاقي و عمليِ گوينده ي اياک نعبد و اياک نستعين، را در بر مي‏گيرد.

راه آزمودن استعانت راستين اين است که انسان همه ي شؤون هستي خود را محاسبه کند. اگر در هيچ يک از شؤون خود به غير خدا تکيه نکرد، او در نماز نيز صادقانه و به حق مي‏گويد: «اياک نعبد و اياک نستعين. اما اگر در هر پيشامد، ابتدا به غير خدا نظر داشت و پس از سرخوردگي و نااميدي، از همه ي راه‏ها، به فکر دعا و نيايش افتاد. معلوم مي‏شود او در نماز و دعا نيز صادق نيست و اگر در بين دعا نيز عاملي او را فريب دهد، دست از نيايش برمي‏دارد.»[8]

استعانت به معناي واقعي آن بسيار راهگشا است، و اين معنا نيز حاصل نمي‏شود مگر در سايه ي استعانت واقعي، يعني از غير خدا بريدن و به درگاهش التجا بردن، از اين رو است که در روايات، از ظلم کردن به کسي که دادرسي به غير خداوند متعال ندارد،شديداً نهي شده است

امام باقر عليه السلام مي‏فرمايد:

لمّا حضر علي بن الحسين‏ عليه السلام. الوفاة ضمّني الي صدره، ثم قال: يا بني! اوصيک بما اوصاني به أبي عليه السلام حين حضرته الوفاة و بما ذکر أن أباه أوصاه به، قال:

يا بني! ايّاک و ظلم من لايجد عليک ناصراً الاّاللّه.»[9] .

هنگامي که وفات پدرم‏ عليه السلام نزديک شد، مرا به سينه‏اش چسباند و چنين وصيت فرمود: اي پسرکم! سفارشت مي‏کنم به همان که پدرم هنگام وفاتش بدان مرا سفارش کرده بود و آن اين که فرمودند: از ظلم کردن به کسي که ناصر و ياوري جز خداوند متعال ندارد بپرهيز و بر حذر باش.

در تحليل و توضيح اين بيان وزين بايد گفت:

«از وصاياي امامان معصوم‏ عليهم السلام به عزيزترين بازماندگانشان در آستانه ي ارتحال، پرهيز از ستم به مظلوماني است که پناهگاهي جز خدا براي خود نمي‏بينند و اولين برقي که در ذهنشان مي‏جهد برق استعانت از خداي سبحان است و قلب خود را به فکر استعانت از بيگانه نمي‏آلايند. ايّاک و ظلم من لايجد عليک ناصراً الاّللّه. چنين متوکلي چون دعايي خالص دارد، يقيناً دعايش مستجاب است. آه مظلومِ بي‏پناه، بي‏هيچ مانعي تا ساحت مقدس ربوبي بالا مي‏رود، و از اين رو است که حضرت امام حسن‏ عليه السلام در خردسالي در پاسخ به پرسشي درباره ي فاصله ي زمين و آسمان فرمودند:

دعوة المظلوم و مَدُّ البصر

اگر پرسش تو درباره ي فاصله ي زمين با آسمان ظاهري است، تا آن جا که چشم مي‏بيند، و اگر از غيب آسمان‏ها مي‏پرسي، دعا و آه مظلوم که تا ساحت ربوبي پيش مي‏رود. اگر کسي، جز از خدا چيزي طلب نکرد به يقين خداوند ناصر او است.»[10] .

خلاصه آن که بايد استعانت جست؛ آن چنان استعانتي که مظلوم و مضطري که راه و ياري جز خداوند ندارد، مي‏جويد. جامعه ي مسلمانان براي رسيدن به کمال و فضائل بايد استعانت بجويند و فرهنگ نماز عهده‏دار اين معنا است.

پايان اين بخش را با اعتراف يک دانشمند شرقي پايان مي‏دهيم:

«مهاتما گاندي فقيد که پس از بودا بزرگ‏ترين پيشواي هندوستان بود، چنان چه از نيروي استقامت بخش دعا و عبادت الهام و مدد نمي‏گرفت، به طور يقين از پا درآمده بود. من اين مطلب را از کجا مي‏دانم؟ از آن جايي که خودش مي‏گفت: اگر دعا و نماز نبود، من مدت‏ها قبل ديوانه و مجنون شده بودم.»[11] .

نقش اصلاح‏گرايانه ي نماز در اين بخش مي‏تواند بسيار شگرف و ژرف باشد. شگرف باشد از اين جهت که اکسيري است که مس ناکارآمد وجود را چون طلا قيمتي و با ارزش مي‏کند و موجب پايداري مي‏شود، و اما ژرف و عميق است از اين رو که بايد از پوسته ي نماز گذشت‏ و به‏باطن نماز رسيد، و آن تفسيراستعانت است. گويي نماز عصايي پولادين و آب‏ديده است که هر که بر آن تکيه زند، به عافيت و سلامت مي‏تواند طي طريق کند، و الا پيروز معرکه، مشکلات و شدائد است. از اين رو نماز نقش مهمي در اصلاح جامعه دارد.

[1] بقره / 153.

[2] تفسير نور / ج 1 / ص 120.

[3] تفسير مجمع‏ البيان في تفسير القرآن / ج 1 / ص 432.

[4] عنکبوت / 29.

[5] تفسير نور / ج 1 / ص 121.

[6] سيماي فرزانگان / رضا مختاري / ص 171.

[7] حمد / 5.

[8] تفسير تسنيم / ج 1 / ص 446.

[9] ميزان‏الحکمة / ج 2 / ح 11431.

[10] تفسير تسنيم / ج 1 / ص 447.

[11] کيفر گناه / حجت‏الاسلام سيد هاشم رسولي محلاتي /به نقل از آيين زندگي / ص 185

این مطلب را به اشتراک بگذارید :
اشتراک گذاری در کلوب اشتراک گذاری در  فیس بوک اشتراک گذاری در تویتر اشتراک گذاری در افسران

نوع محتوا : مقاله
تعداد کلمات : 2690 کلمه
مولف : يونس باقري و حسين حداد
1395/1/18 ساعت 12:26
کد : 1193
دسته : فرهنگ‌سازی و دعوت به نماز
لینک مطلب
کلمات کلیدی
نماز
آثار نماز
آثار اجتماعی نماز
نماز و عدالت اجتماعی
درباره ما
با توجه به نیازهای روزافزونِ ستاد و فعالان ترویج اقامۀ نماز، به محتوای به‌روز و کاربردی، مربّی مختصص و محصولات جذاب و اثرگذار، ضرورتِ وجود مرکز تخصصی در این حوزه نمایان بود؛ به همین دلیل، «مرکز تخصصی نماز» در سال 1389 در دلِ «ستاد اقامۀ نماز» شکل گرفت؛ به‌ویژه با پی‌گیری‌های قائم‌مقام وقتِ حجت الاسلام و المسلمین قرائتی ...
ارتباط با ما
مدیریت مرکز:02537841860
روابط عمومی:02537740732
آموزش:02537733090
تبلیغ و ارتباطات: 02537740930
پژوهش و مطالعات راهبردی: 02537841861
تولید محصولات: 02537841862
آدرس: قم، خیابان شهدا (صفائیه)، کوچۀ 22 (آمار)، ساختمان ستاد اقامۀ نماز، طبقۀ اول.
پیوند ها
x
پیشخوان
ورود به سیستم
لینک های دسترسی:
کتابخانه دیجیتالدانش پژوهانره‌توشه مبلغانقنوت نوجوانآموزش مجازی نمازشبکه مجازی نمازسامانه اعزاممقالات خارجیباشگاه ایده پردازیفراخوان های نماز