نقش نیت خالص در عبادت

■ نقش نیت خالص در عبادت

نقش نیت خالص در عبادت

نيت

نخستين رکن هر عمل، بلکه تعيين کننده‏ي هويت هر عمل، نيت است. 

امام سجاد عليه‏السلام مي‏فرمايد: 

«لا عمل الا بالنية؛ [1]  قوام هر عمل به نيت است.» 

پيامبر اکرم صلي الله عليه و آله و سلم مي‏فرمايد: 

«انما الاعمال بالنيات؛ [2]  تمام اعمال با توجه به نيت انساني سنجيده مي‏شوند.» 

تعابير ديگر منابع اسلامي درباره‏ي نيت عبارت‏اند از: 

«لکل امرء ما نوي؛ [3]  هر انساني به اندازه‏ي پاکي نيت خود اجر مي‏برد.» 

«يحشر الناس علي نياتهم يوم القيمة؛ [4]  انسان‏ها با نيت خود محشور مي‏شوند.» 

«لا دين لمن لا نية له؛ [5]  آن که نيت صحيح ندارد، دين ندارد» 

 

«ولتکن لک في کل شي‏ء نية حتي في النوم و الاکل؛ [6]  در تمامي کارها نيت (اخلاص) داشته باشد حتي در خوابيدن و خوردن.» 

روشن است که مراد از نيت در عبادت، بازگو کردن الفاظ خاص نيست بلکه نيت امري قلبي و هويتي عيني در ارتباط با عمل است. نيت يعني سلامت و استمرار انگيزه و انحصار آن در اطاعت و رضايت خدا. نيت يعني عمل آگاهانه و عاشقانه در رابطه با معبود. 

در نماز و عبادت‏هاي ديني بايد چه نيتي داشته باشيم؟ با آن که بسياري از عبادتگران و نمازگزاران، نيت خالص دارند، اما نيت آنان، ناب نيست. يعني به جهت شايستگي خدا، او را عبادت نمي‏کنند بلکه شوق رسيدن به بهشت و هراس از جهنم، آنان را به خضوع در برابر «رب» کشانيده است. 

سخني از استاد مطهري را بخوانيم: 

«عارف از نظر هدف، «موحد» است، تنها خدا را مي‏خواهد؛ اما او خدا را به واسطه‏ي نعمت‏هاي دنيوي، يا اخروي‏اش نمي‏خواهد؛ زيرا اگر چنين باشد، مطلوب بالذات او اين نعمت‏ها است و خدا مقدمه و وسيله است و در حقيقت معبود و مطلوب حقيقي او نفس است؛ زيرا آن نعمت‏ها را براي ارضاي نفس مي‏خواند. 

عارف هر چه را بخواهد به خاطر خدا مي‏خواهد، او اگر نعمت‏هاي خدا را مي‏خواهد از آن جهت مي‏خواهد که آن نعمت‏ها از ناحيه‏ي او و عنايت او است، کرامت و لطف او است. پس غير عارف، خدا را به خاطر نعمت‏هايش مي‏خواهد و عارف، نعمت‏هاي خدا را به خاطر خدا مي‏خواهد. 

اين جا پرسشي پيش مي‏آيد، که اگر عارف، خدا را براي چيزي نمي‏خواهد، پس چرا او را عبادت مي‏کند؟ مگر نه اين است که هر عبادتي براي منظوري است؟ پاسخ آن است که هدف عارف و انگيزه عارف بر عبادت يکي از دو چيز است؛ يکي شايستگي ذاتي معبود براي عبادت يعني از آن جهت او را عبادت مي‏کند که او شايسته‏ي عبادت است، نظير اين که انسان، کمالي در شخص يا شيئي مي‏بيند و او را مدح و ستايش مي‏کند، اگر بپرسند انگيزه‏ي تو از اين ستايش چيست؟ اين ستايش براي تو چه فايده‏اي دارد؟ مي‏گويد: من به طمع فايده‏اي از اين شخص يا از اين شي‏ء ستايش نکردم، فقط از آن جهت ستايشش کردم که او را به حق، لايق ستايش ديدم، همه‏ي تحسين‏هاي قهرمانان در هر رشته‏اي از اين قبيل است. 

هدف ديگر عارف از عبادت، شايستگي خود عبادت يعني شرافت و حسن ذاتي آن است. عبادت از آن جهت که نسبت و ارتباطي است ميان بنده و خدا، کاري است در خور انجام دادن، پس لازم نيست الزاما هر عبادتي به خاطر طمعي يا ترسي باشد. 

جمله‏اي معروف از علي عليه‏السلام نقل شده است که: «الهي ما عبدتک خوفا من نارک و لا طمعا في جنتک بل وجدتک اهلا للعبادة فعبدتک» عبادت به خاطر شايستگي معبود را بيان مي‏کند. 

عارفان بر اين مطلب زياد تکيه مي‏کنند که اگر هدف و مطلوب انسان در زندگي، يا در خصوص عبادات، چيزي غير از ذات حق باشد، نوعي شرک است، عرفان صد در صد بر ضد اين شرک است. در اين زمينه سخن‏هاي لطيف فراوان گفته‏اند. ما، در اين جا به تمثيلي عالي و لطيف که «سعدي» در «بوستان» ضمن داستاني از «محمود غزنوي» و «اياز» آورده، بسنده مي‏کنيم: 

 

يکي، خرده بر شاه غزنين گرفت‏

که حسني ندارد «اياز» اي شگفت!

 

گلي را که نه رنگ باشد، نه بو

دريغ است سوداي بلبل، بر او

 

به محمود گفت اين حکايت کسي‏

بپيچيد ز انديشه بر خود بسي‏

 

که عشق من اي خواجه! بر خوي اوست‏

نه بر قد و بالاي دلجوي اوست!

 

شنيدم که در تنگنايي شتر

بيفتاد و بشکست صندوق در

 

به يغما، ملک آستين بر فشاند

وز آنجا به تعجيل، مرکز براند

 

سواران، پي در و مرجان شدند

ز سلطان به يغما پريشان شدند

 

نماند از وشاقان گردن فراز

کسي در قفاي ملک، جز «اياز»

 

چو سلطان، نظر کرد، او را بديد

ز ديدار او، همچو گل بشکفيد

 

بگفتا که: اي سنبلت پيچ پيچ‏

ز يغما، چه آورده‏اي؟ گفت: هيچ!

 

من اندر قفاي تو مي‏تاختم‏

ز «خدمت» به «نعمت» نپرداختم‏

 

سعدي پس از آوردن اين داستان، منظور اصلي خود را چنين بيان مي‏کند: 

 

گر از دوست، چشمت به احسان اوست‏

تو در بند خويشي، نه در بند دوست‏

 

خلاف طريقت بود کاوليا

تمنا کنند از خدا، جز خدا

 

بر اساس اين تلقي، مسأله‏ي کارگر و کارفرما و مزد به شکلي که ميان کارگر و کارفرما متداول است مطرح نيست و نمي‏تواند باشد. برحسب اين برداشت، عبادت: نردبان قرب، معراج انسان، تعالي روان، پرواز روح به سوي کانون نامرئي هستي، پرورش استعدادهاي روحي و ورزش نيروهاي ملکوتي آنان، پيروزي روح بر بدن، عالي‏ترين عکس‏العمل سپاسگزارانه‏ي انسان از پديد آورنده‏ي خلقت، اظهار شيفتگي و عشق انسان به کمال مطلق و جميل علي الاطلاق، و سرانجام: سلوک و سير الي الله است.

بر مبناي اين دريافت، عبادت پيکري دارد و روحي، ظاهري دارد و معنايي، آنچه وسيله‏ي زبان و ساير اعضاي بدن انجام مي‏شود، پيکره و قالب عبادت است، روح و معناي عبادت چيز ديگر است، روح عبادت وابستگي کامل دارد به مفهومي که عابد از عبادت، دارد و به نوع تلقي او از عبادت و به انگيزه‏اي که او را به عبادت برانگيخته است و بهره و حظي که عملا از عبادت مي‏برد و اين که عبادت تا چه اندازه سلوک الي الله و گام برداشتن در بساط قرب باشد.» [7] .

در برابر اين همه توصيه به نيت خالص و ناب، امروزه چنان زمينه اين کارهاي ارزشمند کم شده است که استاد مطهري رحمة الله عليه مي‏نگارد: 

«مرحوم شيخ جعفر شوشتري، آن سال‏ها که آمده بود تهران و منبرهاي معروف را مي‏رفت، يک روز گفت: ايها الناس! همه‏ي پيغمبران شما را به توحيد دعوت کرده‏اند، اما من آمده‏ام شما را به شرک دعوت کنم! همه تعجب کردند، که شيخ چه مي‏گويد؟! گفت: همه‏ي پيامبران آمدند و گفتند: فقط خدا را بپرستيد، فقط براي خدا کار کنيد؛ ولي من مي‏گويم: کمي هم براي خدا کار کنيد!» [8] .

[1] وسائل الشيعه، ج 1، ص 33.

[2] بحارالانوار، ج 70، ص 210.

[3] همان.

[4] وسائل الشيعه، ج 1، ص 34.

[5] قصار الجمل.

[6] وسائل الشيعه، ج 1، ص 35.

[7] سيري در نهج‏البلاغه / 83.

[8] فطرت، 194.

نقش و جايگاه نيت خالص

1. عامل رستگاري: اخلاص، در گفتار اميرمؤمنان عليه‏السلام به «فوز» [1]  يعني: رستگاري و پيروزي تعبير شده است. حضرتش در حديثي ديگر، فرمود: «في الاخلاص يکون الخلاص؛ [2]  آسودگي و آرامش در پرتو اخلاص ميسر گردد.» 

2. هدف اديان و شرايع: اميرمؤمنان عليه‏السلام مي‏فرمايند: اخلاص، هدف دين و مقصد شرايع آسماني است. 

«الاخلاص غاية الدين؛ [3]  همه‏ي پيامبران آمدند تا انسان را به قله‏ي اخلاص صعود دهند.» 

3. ملاک برتري: پيامبر اکرم صلي الله عليه و آله و سلم در روايتي فرمودند: «بالاخلاص تتفاضل مراتب المؤمنين؛ [4]  مقام مؤمنان با اخلاص سنجيده مي‏شود.» 

4. برترين نعمت‏ها: امام صادق عليه‏السلام مي‏فرمايد: 

«ما انعم الله عزوجل علي عبد اجل من الايکون في قلبه مع الله غيره؛ [5] .

هيچ نعمتي بالاتر از اين نيست که در قلب بنده غير از خدا چيزي نباشد.» 

در يک حديث قدسي خداوند متعال مي‏فرمايد: نيت خالص سري از اسرار من است که آن را در قلب آن کس که بخواهم قرار مي‏دهم. [6] .

5. راه دستيابي به محبوبيت: يکي از آرزوهاي ديرينه‏ي بشر دستيابي به محبوبيت اجتماعي است و همه‏ي تلاش‏ها براي راضي کردن عناصر و افراد گوناگون در جامعه و کسب محبوبيت بسيج مي‏شود. قرآن کريم مي‏فرمايد: 

«ان الذين امنوا و عملوا الصالحات سيجعل لهم الرحمن ودا؛ [7] .

آنان که ايمان و عمل صالح انجام دادند خداوند رحمان بر ايشان محبوبيت عمومي را تقدير خواهد کرد.» 

و بنا به مقتضاي روايات و تفاسير، عمل صالح، عملي است که در آن غير خدا نباشد. پيامبر اکرم صلي الله عليه و آله و سلم در روايتي چنين مي‏فرمايد: 

«اعمل لوجه واحد يکفيک الوجوه کلها؛ [8] .

«براي خداي يکتا کار کن تا او [قلب] ديگران را در اختيار تو قرار دهد.»

6. معيار شرافت و کرامت انساني: خداوندي که همه چيز را مسخر بني‏آدم قرار داده است [9]  از او توقع ويژه‏اي دارد که برتري او از ديگر موجودات را مبرهن نمايد و الا اين کرامت و امتياز بيهوده خواهد بود. امام صادق عليه‏السلام مي‏فرمايد: بايد بندگان در هر حرکت و سکوني، نيت خالص داشته باشند؛ چرا که در غير اين صورت غافل خواهند بود و غافلان را قرآن چنين معرفي فرموده: 

«اولئک کالانعام بل هم اضل اولئک هم الغافلون؛ [10]  انسان‏هاي غافل و پند ناپذير، مانند چهار پايانند، بلکه پست‏ترند.» 

بنابراين، نيت خالص، تنها معيار شناسائي و جدايي انسان از حيوان است. 

7. کارآمدترين ابزار نيکوکاري: انسان مي‏تواند از امکانات مالي و مادي خدادادي عمر و زندگي و از فرصت‏ها و نشاط کاري خود، براي انجام طاعات و ارائه‏ي عبادات بهره گيرد. هر کدام از اين ابزارها مواجه با محدوديت‏هايي است که استفاده از آن‏ها نمي‏تواند مطلق و بي‏پايان باشد. بخشي از اموالش را مي‏تواند صرف تعاون و خدمت نمايد. سالياني از عمرش را به انجام عبادت و طاعت و خدمت مردم، اختصاص دهد. اما تنها ابزاري که بهره‏ي انسان از آن نامحدود و جاودانه است، نيت است. 

 

 

امام صادق عليه‏السلام مي‏فرمايد: 

«مؤمني که از خداوند امکانات مالي درخواست کند براي انجام کارهاي خير، خداوند پاداش همه‏ي اين خيرات را در صورتي که نيت خالص داشته باشد، به او عطا مي‏فرمايد.» [11] .

آن حضرت در روايتي ديگر مي‏فرمايد: 

«هر کس تصميم به کار خيري بگيرد ولي جامه‏ي عمل به آن نپوشاند، پاداش آن برايش منظور شود و اگر انجام دهد، تا هفتصد برابر برايش نوشته مي‏شود.» 

8. مايه‏ي قوام دين: تمام کنش‏ها و واکنش‏هاي بشر در پرتو نيت معنا مي‏يابد و همگون با نيتي که از عمل داشته با او رفتار مي‏شود. چاقوي جراح و چاقوي اشرار به ظاهر يک کار را انجام مي‏دهند اما با توجه به نيت، با هر يک برخوردي کاملا غير از آنچه با ديگري انجام مي‏گيرد اعمال مي‏شود. دين و کنش روحي و اعتقاد انسان نيز بر عمود نيت استوار است. اميرمؤمنان علي عليه‏السلام مي‏فرمايد: همان گونه که جسم انسان بدون حيات، ضايع و متلاشي مي‏گردد همچنين دين جز با نيت صادق استوار نمي‏گردد. 

آري، در هر يک از اعمال خصوصا در عبادات، نه تنها نيت الهي و خير ضرورت دارد، بلکه بايد ناب و خالص نيز باشد و هر گونه ناخالصي، هر چند اندک، ارزش معنوي‏اش را ضايع خواهد کرد و خداوند آن را نخواهد پذيرفت. 

در روايتي قدسي، خداوند متعال مي‏فرمايد: من بهترين شريک هستم. هر کس مرا در عملي با ديگري شريک گرداند، هر چند سهم او اندک و سهم من زياد باشد، سهم خود را به او مي‏بخشم و جز آنچه را خالص باشد نمي‏پذيرم. [12] .

همان گونه که قبلا اشاره شد نيت، امري قلبي است و تنها به گذراندن لفظ از زبان بسنده نمي‏شود و قربت الي الله با لفظ محقق نمي‏گردد، بلکه در عمل و در اعماق دل بايد تقرب به خدا تنها عامل و محرک به سوي عمل باشد و چگونگي ارائه‏ي عمل طوري باشد که انسان را به خدا نزديک سازد. 

[1] غررالحکم، فهرست، واژه‏ي اخلاص.

[2] تنبيه الخواطر / 390.

[3] غررالحکم و دررالکلم.

[4] تنبيه الخواطر / 36.

[5] مستدرک الوسائل، ج 1، ص 10.

[6] بحارالانوار، ج 70، ص 249.

[7] مريم / 96.

[8] کنزالعمال، ج 3 / ص 23.

[9] حج / 65؛ (الم تر ان الله سخر لکم ما في الارض).

[10] اعراف، 179.

[11] بحارالانوار، ج 70، ص 199.

[12] مستدرک الوسائل، ج 1، ص 10.

راه‏هاي دستيابي به نيت خالص

هشدارها و تأکيدهايي فراوان در روايات بر ناب‏سازي و اخلاص نيت، فرا مي‏خواند. در عين حال نفوذ شرک خفي و شراکت غير خدا در عمل عبادي را در روايات به حرکت مورچه در دل شب، بر روي سنگ سياه تشبيه کرده‏اند. بنابراين؛ دستيابي به مقام اخلاص و رهايي از نفوذ شرک خفي، کار آساني نيست و بايسته‏ي دقت و تأمل است. اکنون با پژوهش در منابع معرفتي به جست و جوي آن مي‏پردازيم. 

يقين به مبدأ و معاد

همه‏ي ما به خدا و روز قيامت ايمان داريم، ولي اين اعتقاد به مرز يقين نرسيده است، صرفا پذيرفته‏ايم که خدا و بازگشت به او، حق است. مي‏دانيم خدا، عادل است و به پرونده اعمال تمام بندگان در قيامت رسيدگي مي‏کند. مي‏دانيم که همه امکانات دنيوي ما از ابتداي خلقت تاکنون مرهون فيض مبدأ هستي، و او پرورش دهنده‏ي ما و رحمان و رحيم است و همه قدرت‏هاي ديگر، شعاعي بسيار ضعيف از قدرت اويند و مقهور اراده او خواهند بود. مي‏دانيم که نفس‏هاي ما، ما را به سوي دروازه‏ي مرگ پيش مي‏برد، اما به هيچ يک از اين‏ها يقين نداريم؛ لذا به غير خدا اميد مي‏بنديم و متکي بر اين اميد، آنان را در عمل خود شريک مي‏کنيم. پيشوايان دين عليهم‏السلام به اين واقعيت با تعابيري گوناگون در سخنان خويش پرداخته‏اند. امام علي عليه‏السلام مي‏فرمايد: 

«سبب الاخلاص اليقين؛ اخلاص، ره‏آورد يقين است.» 

و در سخن ديگري مي‏فرمايد: «علي قدر قوة الدين يکون خلوص النية؛ [1]  اخلاص آدمي به ميزان استحکام دينداري او است.» 

[1] غررالحکم و دررالکلم.

 

يأس از مردم

با آن که در بينش اسلامي، جامعه و مردم مورد توجهند، اما هيچ گاه، تکيه‏گاهي مناسب براي انسان نيستند؛ چرا که جايگاه انسان در نظام خلقت به هيچ وجه توجيه کننده‏ي وابستگي روحي فردي از افراد بشر به ديگري نيست! زيرا با آن که انسان، خليفه‏ي خدا در زمين محسوب مي‏گردد، و پروردگار حکيم، ساير موجودات را به طفيل او، آفريده، ولي انسان موجودي ناتوان است، که: «لن يخلقوا ذبابا ولو اجتمعوا له و ان يسلبهم الذباب شيئا لا يستنقذوه منه؛ [1]  اگر تمام انسان‏ها جمع شوند نمي‏توانند مگسي خلق کنند و چنانکه مگسي از آنان چيزي بستاند و بگريزد، نمي‏توانند آن را از وي بازگيرند.» 

با آنکه هر چه دارند داده الهي است و هر چه در راه خدا بدهند خداوند آن را به آنان برمي‏گرداند اما: «اذا مسه الخير منوعا؛ [2]  وقتي توانگرند، تعاونگر نيستند.»

بنابراين بايد از اين خيل ناتوان ممسک، قطع اميد کرد و اين نااميدي، گام پيشين وابستگي به خدا و اخلاص عمل براي او است.

 حضرت علي عليه‏السلام مي‏فرمايد: 

«اول الاخلاص اليأس مما في ايدي الناس؛ [3] .

نااميد بودن از مردم، نخستين شرط اخلاص است.» 

[1] حج / 73.

[2] معارج / 21.

[3] غررالحکم و دررالکلم.

 

دوري از پرورش و پرستش هواها

آنچه انسان را وادار به خضوع و زانو زدن بر در خانه‏ي خلايق مي‏کند، آرزوها، هواها و محبت دنيا است. اگر آرزوها محدود گردند و هواها سرکوب و محبت دنيا مهار گردد چگونه حريت انسان به او اجازه مي‏دهد که به دنيا وابسته شود و پرستشگري را که افضل اعمال انساني است به شراکت نالايق مشوب گرداند. غزالي در بيان حقيقت اخلاص چنين مي‏گويد: 

«آن کس که حب دنيا بر قلب او غالب گردد، تمام حرکاتش چنين صفت و نشان غير خدايي را به خود مي‏گيرد؛ پس: جز اندکي از عبادات و نماز و روزه او، ره به سلامت نمي‏برد. بنابراين راه رسيدن به اخلاص، بريدن از دنيا و آخرتي شدن است. تا قلب، صبغه‏ي الهي را بپذيرد و به اعمال، منتقل کند.» [1] .

[1] محجة البيضاء، ج 8، ص 138.

 

به کارگيري عقل

انديشه‏مندي که به توان و ضعف مردم و ميزان کارآيي آنان در ياري افراد جامعه توجه کند و آن را با قدرت، محبت و کرامت الهي بسنجد، هيچ گاه حاضر نيست عمل خود را به ديگران بفروشد؛ زيرا يا نمي‏خرند، يا کم مي‏خرند، و يا با منت مي‏پذيرند و... هزار قيد و شرط دارند، زيادند و آراء و اهواء مختلف دارند، 

دير راضي مي‏شوند و پرتوقعند و اگر کم باشد قهر مي‏کنند و جسارت به خود مي‏دانند، اما خداي سبحان يکي است و «سريع الرضا»، «کم» را مي‏پذيرد و «زياد» پاداش مي‏دهد، بي‏نياز است و بامحبت، بي‏منت است و نزديک‏ترين وجود به انسان، پس چرا به غير او رومي‏آوريم و از او مي‏گريزيم؟! او کجا اجري از پاداشهاي ما را کم گذاشته است؟ کجا به ما بي‏مهري و بي‏توجهي نموده، کجا ما را از ياد برده است؟ کدامين نعمت را از ما دريغ کرده است؟ سزاوار است که قرآن از انساني چنين با عنوان «ظلوم و جهول» [1]  ياد کند. امام باقر عليه‏السلام مي‏فرمايد: انساني که عمل عبادي خويش را براي ديگران و با نيت غير الهي انجام مي‏دهد، دچار کم‏عقلي است؛ زيرا اگر همان کار را براي خدا انجام دهد، سريع‏تر و نيکوتر به نيت و خواست خود نايل مي‏شود. [2] .

در روايتي ديگر، انجام عمل براي غير خدا، به «خسران در دنيا و آخرت» و «شقاوت عظيم»، تعبير شده است؛ چرا که از دنيا، مايه گذاشته و به اجري در آخرت نيز دست نيافته است. [3] .

 [1] احزاب / 72.

[2] بحارالانوار، ج 72، ص 299.

[3] همان، ص 300.

این مطلب را به اشتراک بگذارید :
اشتراک گذاری در کلوب اشتراک گذاری در  فیس بوک اشتراک گذاری در تویتر اشتراک گذاری در افسران

نوع محتوا : مقاله
تعداد کلمات : 3047 کلمه
مولف : محمدرضا رضوان‏طلب
1394/11/29 ساعت 10:59
کد : 1090
دسته : اهمیت و جایگاه نماز
لینک مطلب
کلمات کلیدی
نماز
عبادت
نیت
اخلاص در عبادت
راههای دست یابی به اخلاص
درباره ما
با توجه به نیازهای روزافزونِ ستاد و فعالان ترویج اقامۀ نماز، به محتوای به‌روز و کاربردی، مربّی مختصص و محصولات جذاب و اثرگذار، ضرورتِ وجود مرکز تخصصی در این حوزه نمایان بود؛ به همین دلیل، «مرکز تخصصی نماز» در سال 1389 در دلِ «ستاد اقامۀ نماز» شکل گرفت؛ به‌ویژه با پی‌گیری‌های قائم‌مقام وقتِ حجت الاسلام و المسلمین قرائتی ...
ارتباط با ما
مدیریت مرکز:02537841860
روابط عمومی:02537740732
آموزش:02537733090
تبلیغ و ارتباطات: 02537740930
پژوهش و مطالعات راهبردی: 02537841861
تولید محصولات: 02537841862
آدرس: قم، خیابان شهدا (صفائیه)، کوچۀ 22 (آمار)، ساختمان ستاد اقامۀ نماز، طبقۀ اول.
پیوند ها
x
پیشخوان
ورود به سیستم
لینک های دسترسی:
کتابخانه دیجیتالدانش پژوهانره‌توشه مبلغانقنوت نوجوانآموزش مجازی نمازشبکه مجازی نمازسامانه اعزاممقالات خارجیباشگاه ایده پردازیفراخوان های نماز