■ دنده عقب

دنده عقب

مقدمۀ قرص و قایم

راننده‌ای داشت سربالایی را با دنده‌عقب می‌رفت. پرسیدند: چرا؟ گفت می‌ترسم اون بالا جا برا دور زدن پیدا نکنم. یکی دو ساعت بعد دیدند دارد پایین می‌آید، باز با دنده‌عقب! پرسیدند: حالا چرا این طوری میای؟ گفت: آخه اون بالا، جا واسه دور زدن پیدا کردم!

خوانندۀ عزیز حتما الان از خودت می‌پرسی این لطیفه چه ربطی به موضوع کتاب دارد؟ راستش را بخواهی خودم هم دارم به همین فکر می‌کنم. حالا اگر به نتیجه‌ای رسیدم خبرت می‌کنم.

……………..

شاید فکر کنی کار سختی است؛ ولی به عنوان یک حرفه‌ای به تو می‌گویم که از خوردن دلستر هم آسان‌تر است. شاید فکر کنی خوبیت ندارد؛ اما باید بدانی اگر در عمرت یک کار درست انجام داده‌ای همین است به قول شاعر گفتنی

تا توانی نماز نخوان آری            دل‌شکستن هنر نمی‌باشد

با این حال اگر باز هم خیال می‌کنی که نمازنخواندن کار مشکلی است، من چند راهکار توپ جلوی پایت می‌گذارم حالش را ببری. اینطور بگویم که دارم حاصل سال‌ها تجربۀ کاری‌ام را در اختیارت می‌گذارم. قدر بدان.

قبل از هر چیز باید بدانی که تا حالا هیچ کس از نمازنخواندن نمرده؛ بنابراین خیالت تخت باشد که هیچ خطری تهدیدت نمی‌کند؛ لااقل تا آدم نمرده خطری تهدیدش نمی‌کند، حالا وقتی (دور از جان) آدم را داخل قبر گذاشتند، مشکلی برایش پیش می‌آید یا نمی‌آید، دیگر نه ربطی به بحث ما دارد و نه به من.

نکتۀ بعدی که خوب است از همین اول به آن توجه کنی این است که اصولا نمازنخوان‌ها یا به طور مخفف «نَ‌نَ‌ها» بر چند دسته‌اند و تو باید آنها را به صورت دقیق بشناسی. این را می‌گویم چون لازم است که آدم پست سازمانی خودش را بداند و بداند چه جایگاهی در سلسه‌مراتب نمازنخوانی دارد؟ یا اگر تازه می‌خواهد شروع کند از همین حالا انتخاب رشته کند تا تکلیفش با خودش روشن باشد.

بعضی از گونه‌های مهم و رایج «نَ‌نَ‌ها»

نمازنخوان‌های‌‌ آک‌بند: کسانی هستند که به عمرشان نخوانده‌اند. این طوری بگویم اصلا نمی‌دانند نماز را با ز زنبور می‌نویسند یا ض صابون ببخشید ضابون. لازم است بدانی که متاسفانه این گونۀ نمازنخوان‌ها، بسیار نادر و بلکه در حال انقراض هستند متاسفانه.

نمازنخوان‌های دست دوم: کسانی که قبلا و برای مدتی خوانده است؛ ولی الان هدایت شده و ترک کرده که این خودش بر چند قسم است:

در کودکی می‌خوانده‌اند؛ ولی بعد از آن نخوانده‌اند؛

 در نوجوانی می‌خوانده‌اند؛ ولی بعد از آن نخوانده‌اند؛

 تا قبل از دانشگاه می‌خوانده‌اند ولی از ترم اول کنار گذاشته‌اند؛

 تا قبل از ازدواج می‌خوانده‌اند ولی پس از آن رها کرده‌اند.

نمازنخوان‌های فصلی: کسانی که تنها در بعضی ایام سال می‌خوانند؛ برای مثال در ماه رمضان و ماه محرم و روزهای اول عقد و روزهای اول استخدام و از این قبیل.

نمازنخوان‌های عشقی: کسانی که هر وقت عشقشان کشید می‌خوانند؛ هر چند خوشبختانه بیشتر اوقات نمی‌خوانند.

نمازنخوان‌های کم‌رو: نمی‌خوانند ولی بیچاره‌ها همه‌اش نگران این هست که کسی نفهمد. اَه اَه اَه چقدر بدم می‌آید از این آدم‌ها!

نمازنخوان‌های پررو: نمی‌خوانند و تو فکر این هم نیستند که کسی نفهمد.

اما برویم سراغ اصل مطلب؛ راهکارهایی که بتوانی سری تو سرهای «نَ‌نَ‌ها» در بیاوری و برای خودت کسی شوی.

هیچ وقت به سخنرانی‌های مذهبی گوش نده؛ چون برای آدم مثل سم کشنده است. شاید خیال کنی دارم پیاز داغش را زیاد می‌کنم؛ ولی به جان عزیزت اینطور نیست. حتی یک آیه، یک حدیث، یک جملۀ آخوندی می‌تواند آدم را کله‌پا کند. من به چشم خودم دیده‌ام نمازنخوان‌های قَدَری را که همین طوری ضربه‌فنی شدند. آخریش هم اشکان بود که یک روز آمد پیشم، قیافه‌‌اش عینهو زعفران آب کشیده. هر چه هی می‌گفتم چی شده؟ اصلا مگر حرف می‌زد، کلی مخش را تیلیت کردم تا بالاخره زبان باز کرد.

تو نگو طفلک سوار تاکسی شده بود که برود نمی‌دانم کجا. رادیوی تاکسی رو رادیو معارف تنظیم بوده و گوینده‌اش آیۀ قرآنی را خوانده بود که روز قیامت وقتی از جهنمی‌ها می‌پرسند: چطور کارتان به اینجا کشید؟ چند تا چیز می‌گویند اولیش اینکه نماز نمی‌خواندیم بعد هم از عذاب‌های جهنم مثل آب جوش و مارهای جهنمی و اینها حرف‌هایی زده بود. اشکان را می‌گویی؟ از ترس داشت سکته می‌کرد، هر چه خواستم آرامش کنم نشد. می‌گفت: عجب غلطی کرده که تا حالا نخوانده. گفتم: آقا اصلا گردن من. پسرۀ بی‌چشم و رو نه گذاشت، نه برداشت گفت هیچ کس رو تو قبر یکی دیگه نمی‌ذارن. دیدم نه، مخش عیب برداشته و از دست رفته. منم با اردنگی انداختمش بیرون، الان هم احتمالا نمازش را سر وقت می‌خواند و مسجد می‌رود و از این ادا و اصول‌ها.

هیچ وقت نزدیک امامزاده یا مسجدی خانه نگیرید یا اگر چنین جاهایی منزل گرفته‌اید، هر طوری شده خانواده را راضی کنید که بروید جایی دیگر؛ از من من می‌شنوی حتی از هزار متری اینجور جاها رد نشو. می‌پرسی چرا؟ اولا صدای اذان و دعا و مناجات و... بد‌خوابت می‌کند. ثانیا ممکن است بالاخره یک روز وسوسه شوی، بروی داخل که ببینی چه خبر است و کم‌کم پایت باز شود آنجا و آن وقت دیگر وانت بیار باقالی بار بزن.

در انتخاب دوست دقت کن. هیچ چیز به اندازۀ رفیق ناباب در بدبختی آدم دخیل نیست. امان از رفیق بد؛ (البته زغال خوب هم بی‌تاثیر نیست) از من به تو نصیحت که هیچ وقت با نمازخوان جماعت، رفاقت نکن؛ یعنی آدم بمیرد بهتر است که رفیق اینطوری داشته باشد. اگر هم به هر دلیلی، چه می‌دانم... همکلاسی بودن، هم‌خوابگاهی‌بودن، همکار بودن و... سلام و علیکی با این جور آدم‌ها پیدا کرده‌ای؛ یا کلا کاتش کن یا نگذار بیشتر از آن حد بشود؛ چون تو اینها را نمی‌شناسی. هی می‌خواهند آدم را امر به معروف و نهی از منکر کنند. به اینها بخواهی رو بدهی آن قدر پاپیچت می‌شوند تا تو رودروایسی هم شده نمازخوان شوی.

توصیۀ آخر این که مواظب باش تاکید می‌کنم مواظب باش هیچ وقت و تحت هیچ شرایطی کتاب یا مجلۀ مذهبی نخوانی؛ حتی از این پوسترهای تبلیغاتی و تابلو نوشته‌های مربوط به نماز دوری کنی. حتما می‌گویی: من پوست‌کلفت‌تر از این هستم که با این چیزها متحول بشم؛ اما باید محضر انوریت عرض کنم که گنده‌تر و پوست‌کلفت‌تر از تو دیده‌ام که با همین چیزها کم آورده و بریده‌اند و الان یَک بچه مثبت‌های پاستوریزه‌ای شده‌اند که به قول خودشان نماز اول وقتشان ترک نمی‌شود. جای دوری نرویم. همین فرانک. آخ که چه دختر شری بود. می‌دیدیش حظ می‌کردی؟ یعنی ببین می‌دیدیش می‌گفتی: کل دنیا نمازخوان بشن، محاله این دختر، یک رکعت نماز بخونه.

این بیچارۀ بخت‌برگشته یک روز می‌رود خانۀ دایی‌اش که مواظب زن‌دایی‌اش باشد که تازه از بیمارستان مرخص شده بود. تو همان روزها یک بار می‌رود تو کتابخانۀ دایی و از سر کنجکاوی یا چه می‌دانم مثلا حوصله‌اش سر رفته یک کتاب بر می‌دارد و شروع می‌کند به ورق زدن. این یک نگاه همان و از این رو به آن رو شدن همان. دخترۀ بی‌چشم و رو روز بعد برداشته بود یک نامه برایم نوشته بود، که اگر نمی‌دانستی فرانک نوشته، خیال می‌کردی که یکراست از خود حوزۀ علمیه برایت فرستاده‌اند.

اِ اِ اِ برداشته بود برای من حدیث نوشته بود که اله و بله. خجالت هم نکشیده بود. هنوز نامه‌اش را دارم، اصلا بگذار نامه را برایت بخوانم که ببینی خواندن یک چیز مضر چطور می‌تواند سرنوشت یک آدم را تغییر بدهد و برای همۀ عمر بیچاره‌اش کند.

"فریبا جان سلام. خوبی؟ می‌خواستم یک چیزی را برایت بگویم که البته فکر می‌کنم برای تو به قول خودت یاسین به گوش خر خواندن باشد؛ ولی باز هم می‌نویسم تا لااقل بدانی که دیگر روی من حساب نکنی؛ چون دیگر راه من از تو جدا شده. چند روز پیش رفته بودم خانۀ دایی دومی‌ام که مواظب زن‌دایی‌ام باشم که تازه از بیمارستان مرخص شده بود. توی کتابی از کتابخانه‌شان حدیثی دیدم که چشم و گوشم را باز کرد فهمیدم که تا حالا تو چه نکبتی بوده‌ام و تقصیرش هم گردن خودم هست؛ هر چند تو هم مقصری... بگذریم.

حضرت زهرا (س) فرموده بود که پدرم رسول خدا (ص) فرمودند: هر زن و مردی که نسبت به نماز سهل‌انگاری کند خداوند او را به پانزده بلا دچار می‌کند مثلا این که برکت را از عمر و رزق وروزی‌اش می‌گیرد، هر کار خوبی هم بکند، باد هواست، دعایش مستجاب نمی‌شود، ذلیل و گرسنه و تشنه می‌میرد، قبرش تنگ و تاریک خواهد بود، روز قیامت خداوند فرشته‌ای را مامور می‌کند که جلوی چشم همه، او را با صورت روی زمین بکشد، حساب سختی از او خواهد کشید و عذاب وحشتناکی هم منتظرش خواهد بود و..."

 

حالا دیدی؟ نگفتم؟! عین نامه را برایت آوردم تا بفهمی در این راهی که در پیش گرفته‌ای چه خطرهایی تهدیدت می‌کند. به هر حال من خواستم کمکت کنم نمازنخوان قهاری بشوی، باقی قصه دیگر به عهدۀ خودت هست. البته همیشه می‌توانی رو کمک من حساب کنی.

دشمن همیشگی تو

فریبا ابلیسیان

 

1394/11/8 ساعت 13:35
کد : 252
دسته : متن طنز
لینک مطلب
کلمات کلیدی
طنزنماز
لطیفه نماز
متن ظنز
درباره ما
با توجه به نیازهای روزافزونِ ستاد و فعالان ترویج اقامۀ نماز، به محتوای به‌روز و کاربردی، مربّی مختصص و محصولات جذاب و اثرگذار، ضرورتِ وجود مرکز تخصصی در این حوزه نمایان بود؛ به همین دلیل، «مرکز تخصصی نماز» در سال 1389 در دلِ «ستاد اقامۀ نماز» شکل گرفت؛ به‌ویژه با پی‌گیری‌های قائم‌مقام وقتِ حجت الاسلام و المسلمین قرائتی ...
ارتباط با ما
مدیریت مرکز:02537841860
روابط عمومی:02537740732
آموزش:02537733090
تبلیغ و ارتباطات: 02537740930
پژوهش و مطالعات راهبردی: 02537841861
تولید محصولات: 02537841862
آدرس: قم، خیابان شهدا (صفائیه)، کوچۀ 22 (آمار)، ساختمان ستاد اقامۀ نماز، طبقۀ اول.
پیوند ها
x
پیشخوان
ورود به سیستم
لینک های دسترسی:
کتابخانه دیجیتالدانش پژوهانره‌توشه مبلغانقنوت نوجوانآموزش مجازی نمازشبکه مجازی نمازسامانه اعزاممقالات خارجیباشگاه ایده پردازیفراخوان های نماز