■ جزیرة ‌الخَضراء(1)

 شهری‌ بندری‌ در جنوب‌ اندلس‌ (اسپانیا) در ساحل‌ دریای‌ مدیترانه‌ مقابل‌ جبل‌طارق‌ * كه‌ امروزه‌ آلخثیراس (قس‌ ابن‌عثمان‌، ص‌ 188: الخزیرات‌) نامیده‌ می‌شود و از توابع‌ ایالت‌ قادس‌ اسپانیا به‌ شمار می‌آید. این‌ شهر گاه‌ به‌ اختصار الجزیره‌ (حِمیری‌، ص‌ 165) یا الخضراء (ابن‌خطیب‌، 1956، ص‌ 31) و به‌ مناسبت‌ اقامت‌ كنیز طارق‌بن‌ زیاد، فاتح‌ اندلس‌ به‌ هنگام‌ فتح‌ اندلس‌ در آنجا جزیره اُمّ حكیم‌ ( اخبار مجموعه فی‌ فتح‌ الاندلس‌ ، ص‌ 43ـ44؛ حمیری‌، ص‌ 223) نامیده‌ شده‌ است‌. بنای‌ جزیرة ‌الخضراء به‌ عصر رومی‌ باز می‌گردد كه‌ در دوران‌ اسلامی‌ بر ویرانه‌های‌ آن‌ شهری‌ با شكوه‌ ساخته‌ شد و قرنها مهم‌ترین‌ شهر مرزی‌ جنوب‌ اندلس‌ بود (عنان‌، 1381، ص‌282).

 

جزیرة ‌الخضراء بر روی‌ تپه‌ای‌ واقع‌ شده‌ و مشرف‌ بر دریاست‌. در مشرق‌ آن‌ خندقی‌ قرار داشت‌ كه‌ قصبه بسیار مستحكم‌ شهر بدان‌ پیوسته‌ بود. بارویی‌ سنگی‌ با سه‌ دروازه‌ به‌ موازاتِ مشرقِ جزیرة ‌الخضراء تا ساحل‌ دریا امتداد داشت‌ كه‌ شهر را در بر می‌گرفت‌. شهر دارای‌ سه‌ حمام‌ و مسجدجامعی‌ زیبا در وسط‌ شهر بود كه‌ پنج‌ رواق‌ و صحنی‌ وسیع‌ و قسمتهایی‌ سرپوشیده‌ در سمت‌ شمال‌ داشت‌. در جنوب‌شرقی‌ جزیرة ‌الخضراء، نزدیك‌ ساحل‌، مسجد دیگری‌ معروف‌ به‌ رایات‌ قرار داشت‌. بعدها عبدالرحمان‌بن‌ محمدالناصر اموی‌ (اولین‌ حاكم‌ اموی‌ در اندلس‌، حك :138ـ172) در داخل‌ شهر، دارالصناعه‌ای‌ استوار با دیوارهایی‌ بلند برای‌ ساختن‌ كشتیها تأسیس‌ كرد كه‌ در زمان‌انحطاط‌ دولت‌ اموی‌ اندلس‌، سرای‌ پناهندگان‌ شد. بازارها از مسجدجامع‌ تا ساحل‌ دریا كشیده‌ شده‌ بود (ادریسی‌، ج‌ 2، ص‌ 539؛ یاقوت‌ حموی‌، ذیل‌ مادّه‌؛ حمیری‌، ص‌ 223ـ224).

 

جزیرة ‌الخضراء در دوره اسلامی‌، به‌ سبب‌ موقعیت‌ ممتازش‌، پایگاه‌ مهم‌ دریایی‌ و بندر تجاری پر رونقی‌ به‌ شمار می‌رفت‌، به‌ گونه‌ای‌ كه‌ آنجا را دروازه جنوبی‌ اندلس‌ می‌خواندند. جزیرة ‌الخضراء مقابل‌ شهر سبته، واقع‌ در ساحل‌ مغرب‌، قرار داشت‌ و نزدیك‌ترین‌ مسیر دریایی‌ میان‌ دو سرزمین‌ (اسپانیا و ساحل‌ شمالی‌ افریقا) بود و كشتیها در لنگرگاه‌ جزیرة ‌الخضراء پهلو می‌گرفتند (ابن‌حَیان‌، 1979، ج‌ 5، ص‌256، 288؛ ابن‌دلائی‌، ص‌ 117؛ ابن‌سعید مغربی‌، 1970، ص‌ 139؛ ابن‌خطیب‌، 1400، ص‌ 110؛ حمیری‌، ص‌ 223).

 

در جزیرة ‌الخضراء كشاورزی‌ و دامداری‌ صورت‌ می‌گرفت‌. آب‌ آن‌ گوارا بود. رودی‌ كوچك‌ به‌ نام‌ وادی‌العسل‌ ــ كه‌ آب‌ آشامیدنی‌ مردم‌ را تأمین‌ می‌كرد و امروزه‌ نیز به‌ همین‌ نام‌ خوانده‌ می‌شود از میان‌ شهر می‌گذشت‌ و در مغرب‌ شهر به‌ دریای‌ مدیترانه‌ می‌ریخت‌. در دو سوی‌ این‌ رود، همچون‌ امروز، باغها و بوستانهایی‌ با درختان‌ انجیر و زیتون‌ قرار داشت‌ (ادریسی‌، همانجا؛ ابن‌سعید مغربی‌، 1964، ج‌ 1، ص‌ 320ـ321؛ حمیری‌، ص‌ 223ـ224؛ عنان‌، 1381، ص‌ 282ـ283؛ د. اسلام‌ ، چاپ‌ دوم‌، ذیل‌ مادّه‌).

 

جزیرة ‌الخضراء مركز كوره‌ (ناحیه‌)ای‌ به‌ همین‌ نام‌ بود كه‌ از سمت‌ غرب‌ تا شذونه‌ گسترش‌ داشت‌ و شامل‌ چندین‌ شهر و روستا می‌شد، از جمله‌ اسطبونه‌ ، جبل‌طارق‌، و طَریف‌ ( رجوع کنید به یاقوت‌حموی‌، همانجا؛ ابن‌اَبّار، ج‌ 2، ص‌ 199، پانویس‌ 3؛ نیز رجوع کنید به ابن‌دلائی‌، ص‌ 120؛ ابن‌سعید مغربی‌، 1964، ج‌ 1، ص‌ 203، 326، 328) و خراجی‌ معادل‌ 873 ، 18 دینار و شش‌ درهم‌ داشت‌ (ابن‌دلائی‌، همانجا؛ قس‌ بكری‌، ج‌ 2، ص‌ 905؛ حمیری‌، ص‌ 224).

 

در رمضان‌ سال‌ 91 به‌ دستور موسی‌بن‌ نُصَیر (والی‌ مغرب‌)، كنت‌ یولیان‌، حاكم‌ سبته‌ و هم‌پیمان‌ مسلمانان‌، و طریف‌بن‌ مالك‌ به‌ جزیرة ‌الخضراء حمله‌ كردند ( اخبار مجموعه فی‌ فتح‌الاندلس‌ ، ص‌ 16ـ17؛ ابن‌ كَردَبوس‌، ص‌ 45ـ46؛ عنان‌، 1417، عصر 1، قسم‌ 1، ص‌ 38ـ40). جزیرة ‌الخضراء از نخستین‌ شهرهای‌ اندلس‌ بود كه‌ مسلمانان‌ آن‌ را فتح‌ كردند. طارق‌بن‌ زیاد در 5 رجب‌ 92 در كوهستانی‌ كه‌ پس‌ از آن‌ به‌ نام‌ او (جبل‌طارق‌) خوانده‌ شد، پیاده‌ شد و سپس‌ جزیرة ‌الخضراء را گشود و پس‌ از شكست‌ دادن‌ مدافعان‌ گوت‌، دژهای‌ آنجا را تصرف‌ كرد (ابن‌ قوطیه‌، ص‌ 33ـ 35؛ ابن‌عِذاری‌، ج‌ 2، ص‌ 4ـ9؛ قس‌ ادریسی‌، همانجا). پس‌ از آن‌ جزیرة ‌الخضراء پایگاهی‌ برای‌ استقرار و پشتیبانی‌ سپاهیان‌ مسلمان‌ گردید و كمی‌ بعد عبدالملك‌ مَعافِری‌، از سران‌ عرب‌، بر این‌ شهر حكومت‌ یافت‌ (ابن‌خطیب‌، 1956، ص‌ 59). بعداً حسام‌بن‌ ضِرار كلبی‌، والی‌ اندلس‌ (حك : 125ـ130)، برای‌ فرونشاندن‌ نزاعهای‌ قبیله‌ای‌، عربهای‌ فلسطین‌ را در جزیرة ‌الخضراء اسكان‌ داد (عنان‌، 1417، عصر 4، ص‌ 22). دسته‌هایی‌ از عَرَبِ بنی‌كِنانه‌ و جُذام‌ و لَخم‌ و بربرها نیز در این‌ شهر زندگی‌ می‌كردند (ابن‌حزم‌، ص‌189، 421، 424؛ ابن‌دلائی‌، همانجا).

 

در 123، چندی‌ پس‌ از ورود بَلْج‌بن‌ بِشر قُشَیری‌ با گروهی‌ از سپاهیان‌ شام‌ به‌ اندلس‌، میان‌ او و عبدالملك‌بن‌ قَطَن‌، والی‌ اندلس‌، نزاع‌ در گرفت‌. در جنگی‌ سخت‌ در ناحیه جزیرة ‌الخضراء، بلج‌، عبدالملك‌ را شكست‌ داد و حكومت‌ اندلس‌ را به‌ دست‌ گرفت‌ (ابن‌قوطیه‌، ص‌ 40ـ41؛ ابن‌عذاری‌، ج‌ 2، ص‌ 30ـ31). در زمان‌ حكومت‌ یوسف‌ فِهری‌ در اندلس‌ (130ـ 138)، یكی‌ از سران‌ عرب‌ مُضَر به‌ نام‌ عامربن‌ عَمرو عَبْدَری‌ بر جزیرة ‌الخضراء مستولی‌ شد و به‌ نام‌ عباسیان‌ دعوت‌ كرد و دامنه شورش‌ او تا سَرَقُسطه‌ كشیده‌ شد. این‌ شورش‌ در 137 سركوب‌ گردید (ابن‌اثیر، ج‌ 5، ص‌ 462ـ463؛ عنان‌، 1417، عصر 1، قسم‌ 1، ص‌ 135ـ136). در اوایل‌ امارت‌ عبدالرحمان‌ الداخل‌ اموی‌، رزق‌بن‌ نعمان‌ غَسّانی‌، والی‌ جزیرة ‌الخضراء، با گردآوردن‌ عربهای‌ یمنی‌ در 143 سر به‌ شورش‌ برداشت‌ و بر چند شهر چیره‌ شد، اما عبدالرحمان‌ او را شكست‌ داد (ابن‌دلائی‌، همانجا؛ ابن‌اثیر، ج‌ 5، ص‌ 512). در سالهای‌ بعد نیز شورشیان‌ عرب‌ و بربر، بعضاً با تمایلات‌ خوارجی‌، جزیرة ‌الخضراء را پایگاه‌ شورشهای‌ خود برضد دولت‌ اموی‌ ساختند ( رجوع کنید به اخبار مجموعه فی‌ فتح‌الاندلس‌ ، ص‌ 102؛ ابن‌قوطیه‌، ص‌ 67ـ 68؛ ابن‌حیان‌، 1393، ص‌ 7؛ ابن‌دلائی‌، ص‌ 117ـ 118).

 

در 245/ 859 860، در عهد امارت‌ محمدبن‌ عبدالرحمان‌ دوم‌ (238ـ272)، نورمانها (در منابع‌ عربی‌: مجوس‌ * ) به‌ سواحل‌ غربی‌ و جنوبی‌ اندلس‌، از جمله‌ جزیرة ‌الخضراء، حمله‌ كردند و مسجدجامع‌ این‌ شهر را به‌ آتش‌ كشیدند (ابن‌دلائی‌، ص‌ 118ـ119؛

ابن‌اثیر، ج‌ 7، ص‌ 90؛

حمیری‌، همانجا). پس‌ از آن‌، امیرمحمد، استحكاماتی‌ در آنجا بنا نهاد و پیرامون‌ شهر بارویی‌ استوار كشید (ابن‌حیان‌، 1937، قسم‌ 3، ص‌ 90)؛

از این‌رو، نورمانها در حمله مجدد خود در 247/861 نتوانستند آسیبی‌ به‌ جزیرة ‌الخضراء برسانند ( رجوع کند به ابن‌دلائی‌، ص‌ 119).

 

در 265، به‌ سبب‌ فشار و سخت‌گیری‌ حاكم‌ رَیه‌ و برادرش‌ ادریس‌بن‌ عبیداللّه‌ (عبداللّه‌) حاكم‌ جزیرة ‌الخضراء، در گرفتن‌ خراج‌، مردم‌ جزیرة ‌الخضراء شوریدند كه‌ امیرمحمد با فرستادن‌ لشكری‌ از قرطبه‌، اوضاع‌ را آرام‌ ساخت‌؛

اما این‌ امر، زمینه‌ را برای‌ شورش‌ طولانی‌ و گسترده ابن‌حَفصون‌ * فراهم‌ ساخت‌ (ابن‌حیان‌، 1393، ص‌ 393ـ 395؛

ابن‌عذاری‌، ج‌ 2، ص‌ 103ـ 106، 114؛

ابن‌خطیب‌، 1956، ص‌ 31ـ32).

 

در 275، در آغاز امارت‌ عبداللّه‌بن‌ محمد (275ـ300)، به‌ سبب‌ نزاع‌ عربهای‌ یمنی‌ و مضری‌، در جزیره ‌الخضراء فتنه‌ به‌ پا شد (ابن‌حیان‌، 1937، قسم‌ 3، ص‌ 52). ابن‌حفصون‌ فرصت‌ را غنیمت‌ شمرد و به‌ جزیرة ‌الخضراء لشكر كشید و رِزْق‌بن‌ مندریل‌، دیگر شورشی كوههای‌ جزیرة ‌الخضراء، نیز به‌ او پیوست‌. هر چند ابراهیم‌بن‌ خالد، حاكم‌ شهر، این‌ حمله‌ را دفع‌ كرد، اما در جزیرة ‌الخضراء هر از گاه‌ شورشی‌ برضد حكومت‌ اموی‌ صورت‌ می‌گرفت‌ ( رجوع کنید به همان‌، قسم‌ 3، ص‌ 89 90، 99، 112، 120ـ121، 142). در 301، عبدالرحمان‌ الناصر، امیر مقتدر اموی‌، دژ لوره‌ را در مجاورت‌ جزیرة ‌الخضراء، كه‌ ساكنان‌ آن‌ هواخواه‌ ابن‌حَفْصون‌ بودند، گرفت‌ و در چهارم‌ ذیقعده همان‌ سال‌ بر جزیرة ‌الخضراء مستولی‌ شد و كشتیهای‌ تداركاتی‌ ابن‌حفصون‌ را در آنجا به‌ آتش‌ كشید. پس‌ از این‌ حمله‌، همه توابع‌ كوره جزیرة ‌الخضراء تحت‌ فرمان‌ الناصر در آمدند. الناصر همچنین‌ یك‌ كارگاه‌ كشتی‌سازی‌ در جزیرة ‌الخضراء تأسیس‌ كرد و كشتیهایی‌ با سلاح‌ و ساز و برگ‌ كامل‌ و نیروهای‌ كافی‌ در آنجا مستقر نمود. بدین‌گونه‌ جزیرة ‌الخضراء پایگاه‌ دریایی‌ مهمی‌ برای‌ گشت‌زنی‌ در سواحل‌ جنوب‌ تا تُدمیر و دفع‌ حملات‌ ابن‌حفصون‌ و ادریسیان‌ مغرب‌ اقصی‌ (مراكش‌ كنونی‌) گردید (ابن‌حیان‌، 1979، ج‌ 5، ص‌ 86 88، 289، 312ـ313؛

ابن‌عذاری‌، ج‌ 2، ص‌ 164ـ 165؛

كمال‌ ابومصطفی‌، ص‌ 136ـ 138). پس‌ از آن‌ نیز حَكَم‌المستنصر (حك :350ـ366)، با تهیه مواد لازم‌ برای‌ كشتی‌سازی‌، در تقویت‌ ناوگان‌ جزیرة ‌الخضراء كوشید ( رجوع کنید به ابن‌حیان‌، 1965، ص‌ 101). جزیرة ‌الخضراء در زمان‌ عامریان‌ (اواخر سده چهارم‌) جایگاه‌ مهم‌ نظامی‌ خود را حفظ‌ كرد ( رجوع کنید به ابن‌عذاری‌، ج‌ 2، ص‌ 281ـ282؛

ابن‌ابی‌زرع‌، ص‌ 106).

 

با انحطاط‌ خلافت‌ اموی‌ در سال‌ 400 و آغاز عصر ملوك‌ الطوایف‌ و بروز قیامها، جزیرة ‌الخضراء پناهگاه‌ فراریان‌ شد (ابن‌عذاری‌، ج‌3، ص‌95). سلیمان‌المستعین‌ با رسیدن‌ به‌ خلافت‌ در قرطبه‌، در 401 در جزیره ‌الخضراء قتل‌ و غارت‌ كرد و در 403، قاسم‌بن‌ حَمّود را حاكم‌ جزیرة ‌الخضراء ساخت‌ (ابن‌اثیر، ج‌ 9، ص‌ 270؛

ابن‌خطیب‌، 1956، ص‌ 119). جزیرة ‌الخضراء از 431 تحت‌ حكومت‌ محمدبن‌ قاسم‌بن‌ حمود قرار گرفت‌ (ابن‌اثیر، ج‌ 9، ص‌ 275ـ276، 280؛

مراكشی‌، ص‌ 51 52). در 439، سران‌ بربر با وی‌ در جزیرة ‌الخضراء بیعت‌ كردند. محمد، المهدی‌ لقب‌ گرفت‌ و مناطق‌ مجاور به‌ اطاعت‌ او درآمدند. پس‌ از مرگ‌ او در 440، پسرش‌ قاسم‌ جانشین‌ وی‌ شد و شش‌ سال‌ در جزیرة ‌الخضراء حكومت‌ كرد. در 446، معتضدبن‌ عَبّاد، حاكم‌ اشبیلیه‌ (حك : 434ـ461)، جزیرة ‌الخضراء را از زمین‌ و دریا محاصره‌ كرد. قاسم‌ امان‌ خواست‌ و شهر را ترك‌ كرد و معتضد بر آنجا استیلا یافت‌ (ابن‌حزم‌، ص‌ 50 51؛

ابن‌عذاری‌، ج‌ 3، ص‌ 229ـ231، 242ـ243؛

عنان‌، 1417، عصر 2، ص‌ 47ـ 48).

 

با بالا گرفتن‌ خطر مسیحیان‌ اسپانیا، معتمدبن‌ عبّاد (حاكم‌ اشبیلیه‌ از 461 تا 484) از یوسف‌بن‌ تاشفین‌ (امیر مرابطی‌) كمك‌ خواست‌. در پی‌ آن‌، الراضی‌، پسر معتمد و حاكم‌ جزیرة ‌الخضراء، این‌ شهر را پس‌ از توافق‌ یوسف‌ با معتمد، به‌ یوسف‌ واگذار كرد. یوسف‌ در نیمه ربیع‌الاول‌ 479، با لشكریان‌ فراوان‌ خود در جزیرة ‌الخضراء پیاده‌ شد و به‌ ساختن‌ استحكامات‌ پرداخت‌. وی‌ برجهای‌ شهر را ترمیم‌ كرد و مدافعانی‌ در آنجا گماشت‌. یوسف‌ در همین‌ سال‌ در نبرد مهم‌ زلاّقه‌ (ساگراخاس‌) بر نیروهای‌ مسیحی‌، به‌ رهبری‌ آلفونسوی‌ ششم‌، پیروز شد و چندی‌ بعد با بر انداختن‌ دولت‌ بنی‌زیری‌ و تصرف‌ غرناطه‌ در 483، فتوحات‌ خویش‌ را در اندلس‌ آغاز كرد (عبداللّه‌بن‌ بلقین‌ زیری‌، ص‌ 102ـ106؛

كتاب‌ الحلل‌الموشیة، ص‌ 51؛

عنان‌، 1417، عصر 2، ص‌ 79ـ80، 320، 341ـ343).

 

به‌ روایت‌ ابن‌اَبّار (ج‌ 2، ص‌ 199)، احمدبن‌ حسین‌ بن‌ قَسی‌، از مُوَلَّدان‌ (عربهای‌ دو رگه‌)، در منطقه شِلْب‌ در جنوب‌ پرتغال‌ بر مرابطون‌ شورید و به‌ كمك‌ یارانش‌، كه‌ به‌ مُریدین‌ معروف‌ بودند، بر آن‌ نواحی‌ چیره‌ شد (نیز رجوع کنید به عنان‌، 1417، عصر 3، قسم‌ 1، ص‌ 307). سپس‌ از عبدالمؤمن‌بن‌ علی‌، خلیفه موحدی‌، برای‌ برچیدن‌ بساط‌ مرابطون‌ از اندلس‌، كمك‌ خواست‌. عبدالمؤمن‌ نیز در محرّم‌ 541 سپاهی‌ به‌ اندلس‌ فرستاد و نخست‌ طریف‌ و جزیرة ‌الخضراء و سپس‌ شهرهای‌ غربی‌ اندلس‌ را فتح‌ كرد (همان‌، عصر 3، قسم‌ 1، ص‌ 326ـ327؛

قس‌ ابن‌ابی‌زرع‌، ص‌ 188ـ189: 539). چندی‌ بعد، در 542، اهالی‌ این‌ شهرها بر موحدون‌ شوریدند و یحیی‌بن‌ غانیه‌ (متوفی‌ 543)، امیر مرابطی‌ غرناطه‌، سپاهی‌ به‌ جزیرة ‌الخضراء فرستاد، ولی‌ بار دیگر موحدون‌، این‌ شهرها را گشودند. در 549، عبدالمؤمن‌، حكومت‌ جزیره ‌الخضراء و سبته‌ و مالقه‌ را به‌ پسرش‌ ابوسعید داد (عنان‌، 1417، عصر 3، قسم‌ 1، ص‌ 338ـ339).

 

در 565، قَشتالیان‌ (كاستیلیان‌) به‌ اندلس‌ هجوم‌ آوردند. كنت‌ نوپرس‌دولارا، سرپرست‌ آلفونسوی‌ هشتم‌، پادشاه‌ خردسال‌ قَشْتاله‌ ، از طُلَیطله‌ (تولدو) لشكر كشید و در مسیر خود تا جزیرة ‌الخضراء غارت‌ و كشتار كرد (ابن‌صاحب‌ الصلاة ‌، ص‌ 310؛

عنان‌، 1417، عصر 3، قسم‌ 2، ص‌ 42). در 585، یعقوب‌بن‌ یوسف‌ المنصور موحدی‌، برای‌ لشكركشی‌ به‌ اندلس‌، وارد جزیرة ‌الخضراء شد و از آنجا برای‌ جهاد با مسیحیان‌ به‌ ناحیه اُشبونه‌/ اُسْبونه‌ (لیسبون‌) رفت‌ (ابن‌ابی‌زرع‌، ص‌ 218). در 591 نیز كه‌ مسیحیان‌، به‌ رهبری‌ آلفونسوی‌ هشتم‌، تا نزدیك‌ جزیرة ‌الخضراء پیشروی‌ كردند، المنصور بار دیگر عزم‌ جهاد نمود و در 18 جمادی‌الاولی‌ این‌ سال‌ وارد جزیرة ‌الخضراء شد و در نبرد اركش‌ بر آنها پیروز گردید (همان‌، ص‌ 220ـ222).

 

محمدبن‌ یوسف‌ بن‌ هود جُذامی‌ (از سران‌ عرب‌ كه‌ سلطه خود را بر بخشی‌ از جنوب‌ اندلس‌ گسترده‌ و به‌ نام‌ عباسیان‌ دعوت‌ نموده‌ بود) در 629 جزیره ‌الخضراء و جبل‌طارق‌ را از موحدون‌ گرفت‌ و بر سبته‌ نیز مستولی‌ شد (ابن‌خطیب‌، 1956، ص‌ 280؛

عنان‌، 1417، عصر 3، قسم‌ 2، ص‌ 390ـ391، 401، 411).

 

پس‌ از مرگ‌ ابن‌هود در 635، ابن‌ احمرمحمد الغالب‌، سلطان‌ غرناطه‌ (629ـ671)، كوشید تا میراث‌ او را در منطقه وسطای‌ اندلس‌ از آن‌ خود كند. وی‌ المریه‌ را گرفت‌ و سلطه خود را تا سواحل‌ جنوبی‌، از جمله‌ جزیرة ‌الخضراء، بسط‌ داد (عنان‌، 1417، عصر 4، ص‌ 39ـ40، 55). مسیحیان‌ بار دیگر به‌ بلاد اسلامی‌ تاختند. پادشاه‌ قشتاله‌ به‌ جزیرة ‌الخضراء لشكر كشید و در حوالی‌ آن‌ تاراج‌ و كشتار كرد. ابن‌ احمر از ابویوسف‌ یعقوب‌المنصور، سلطان‌ مَرینی‌ مغرب‌ (حك : 656ـ 685)، كمك‌ خواست‌، اما خود در 671 درگذشت‌ (همان‌، عصر 4، ص‌ 51) و جانشین‌ او، محمدالفقیه‌ (حك : 671ـ701)، چند شهر ساحلی‌، از جمله‌ جزیرة ‌الخضراء، را به‌ ابویوسف‌ واگذار كرد. ابویوسف‌ در صفر 674 وارد اندلس‌ شد و به‌ نبرد با مسیحیان‌ پرداخت‌ و در مدت‌ اقامتش‌ در اندلس‌، جزیرة ‌الخضراء را پایگاه‌ خود كرد (رجوع کنید به همان‌، عصر 4، ص‌ 99ـ101).

 

محمدالفقیه‌ از بیم‌ از دست‌ دادن‌ سلطه خود برغرناطه‌، با آلفونسوی‌ دهم‌، پادشاه‌ قشتاله‌، تجدید مناسبات‌ كرد. بر اساس‌ توافق‌ آنان‌، نیروهای‌ قشتاله‌ در جزیرة ‌الخضراء پیاده‌ شدند تا مانع‌ پیشروی‌ سلطان‌ ابویوسف‌ در اندلس‌ شوند؛

ازاین‌رو، در اوایل‌ 678، امیر ابویعقوب‌الناصر (پسر ابویوسف‌) با ناوگانی‌ عظیم‌ به‌ اندلس‌ لشكر كشید و مسیحیان‌ را شكست‌ سختی‌ داد و جزیرة ‌الخضراء را تصرف‌ كرد (ابن‌ابی‌زرع‌، ص‌ 328ـ334؛

ابن‌خطیب‌، 1956، ص‌ 289؛

عنان‌، 1417، عصر 4، ص‌ 102ـ 103). از آن‌ پس‌، جزیرة ‌الخضراء به‌ هنگام‌ مناسبات‌ دوستانه دربار غرناطه‌ و بنی‌مَرین‌، پایگاهِ مَرینیان‌ و سپاهیان‌ بربر برای‌ جهاد با مسیحیان‌ بود ( رجوع کنید به عنان‌، 1417، عصر 4، ص‌ 105ـ 106، 109).

 

المنصور در 684 قصر و مسجدجامعی‌ در بخش‌ نوبنیاد جزیرة ‌الخضراء ساخت‌ و سال‌ بعد در آنجا درگذشت‌ (ابن‌ ابی‌زرع‌، ص‌ 363، 373).

 

فرناندوی‌ چهارم‌، پادشاه‌ قشتاله‌، از 21 صفر تا اواخر شعبان‌ 709 جزیرة ‌الخضراء را محاصره‌ كرد؛

اما، پس‌ از تصرف‌ جبل‌طارق‌، از محاصره‌ دست‌ كشید (ابن‌خطیب‌، 1400، ص‌ 75؛

عنان‌، 1417، عصر 4، ص‌ 115). وی‌ در 716 نیز قصد تصرف‌ جزیرة ‌الخضراء را داشت‌ ولی‌ با مقاومت‌ ابن‌ احمر ابوالولید اسماعیل‌ روبرو شد و عقب‌نشینی‌ كرد (ابن‌خطیب‌، 1956، ص‌ 294ـ 295؛

عنان‌، 1417، عصر 4، ص‌ 116).

 

در عهد سلطنت‌ ابوالحجّاج‌ یوسف‌بن‌ اسماعیل‌ در غرناطه‌ (733ـ 755)، فشار قشتالیان‌، به‌ رهبری‌ آلفونسوی‌ یازدهم‌، بر مسلمانان‌ افزایش‌ یافت‌. سلطان‌ ابوالحسن‌ علی‌بن‌ عثمان‌ مَرینی‌ (حك : 732ـ749)، به‌ فرماندهی‌ پسرش‌ ابومالك‌، نیروی‌ كمكی‌ به‌ اندلس‌ فرستاد. ابومالك‌، پس‌ از نبردی‌ پیروزمندانه‌ با مسیحیان‌، در اواسط‌ 740 هنگام‌ بازگشت‌ كشته‌ شد. سلطان‌ ابوالحسن‌ برای‌ گرفتن‌ انتقام‌ او، در اوایل‌ محرّم‌ 741/ ژوئن‌ 1340 به‌ اندلس‌ رفت‌ و سلطان‌ یوسف‌ با نیروهای‌ خود به‌ او پیوست‌. لشكرهای‌ مسیحی‌ تا دشتهای‌ جزیرة ‌الخضراء رسیده‌ بودند. در جنگی‌ كه‌ در جمادی‌الاولی‌ 741/ اكتبر 1340 در كنار رود طریف‌ (سالادو) در ناحیه جزیرة ‌الخضراء در گرفت‌، سپاه‌ مسلمانان‌ شكست‌ خورد (عنان‌، 1417، عصر 4، ص‌ 126ـ 127، 172؛

ابن‌ابّار، ج‌ 2، ص‌ 199، پانویس‌ 3). در 743 نیز در نبرد میان‌ ناوگان‌ سلطان‌ ابوالحسن‌ و ناوگان‌ آلفونسوی‌ یازدهم‌، پادشاه‌ قشتاله‌، مسلمانان‌ شكست‌ خوردند و مسیحیان‌، جزیره ‌الخضراء را محاصره‌ كردند. سلطان‌ یوسف‌ با لشكری‌ به‌ یاری شهرِ محاصره‌ شده‌ شتافت‌. در این‌ جنگ‌، مسلمانان‌ با وسیله‌ای‌ به‌ نام‌ انفاظ‌ كه‌ شبیه‌ توپ‌ بود، آتش‌ و آهن‌ به‌ سوی‌ دشمن‌ پرتاب‌ می‌كردند، ولی‌ كاری‌ از پیش‌ نبردند و ناگزیر، شهر را تسلیم‌ كردند. بدین‌گونه‌ دو شهر مرزی‌ جنوب‌، یعنی‌ جزیرة ‌الخضراء و طریف‌، به‌ دست‌ مسیحیان‌ افتاد (ابن‌خطیب‌، 1393ـ1397، ج‌ 1، ص‌ 539 540؛

عنان‌، 1417، عصر 4، ص‌ 128ـ 129).

 

در اواخر 769/ 1368، الغَنی‌باللّه‌، سلطان‌ غرناطه‌، جزیرة ‌الخضراء را مدتی‌ تصرف‌ و آنجا را ویران‌ كرد (عنان‌، 1417، عصر 4، ص‌ 149). پس‌ از تسلط‌ مسیحیان‌ بر جزیرة ‌الخضراء، مسجدجامع‌ شهر به‌ كلیسا بدل‌ شد و امروزه‌ چیزی‌ از آثار دوران‌ اسلامی‌ در آنجا باقی‌نمانده‌ است‌ (همو، 1381، ص‌ 282).

 

از جزیرة ‌الخضراء علمایی‌ برخاسته‌اند كه‌ از مشهورترین‌ آنها ابوزید عبداللّه‌بن‌ عمر بن‌ سعید تمیمی‌ جزیری‌ (متوفی‌ 265) محدّث‌ (یاقوت‌حموی‌، ذیل‌ مادّه‌) و ابومروان‌ عبدالملك‌بن‌ ادریس‌ جزیری‌ * ، ادیب‌ و شاعر (ابن‌سعید مغربی‌، 1964، ج‌ 1، ص‌ 321) بوده‌اند (برای‌ شماری‌ دیگر از علما و ادبا رجوع کنید به همان‌، ج‌ 1، ص‌ 323ـ 325). عبدالجبّاربن‌ ابی‌بكربِن‌ محمد بن‌حَمْدِیس‌ (متوفی‌ 527) كتابی‌ با عنوان‌ تاریخ‌ الجزیرة ‌الخضراء تألیف‌ كرده‌ است‌ (حاجی‌خلیفه‌، ج‌1، ص‌290؛

قس‌ ابن‌خطیب‌، 1393ـ1397، ج‌ 1، ص‌ 83).

 

منابع‌:

(1) ابن‌ابّار، كتاب‌ الحُلة‌ السیراء، چاپ‌ حسین‌ مونس‌، قاهره‌ 1963ـ1964؛

(2) ابن‌ ابی‌زرع‌، الانیس‌ المطرب‌ بروض‌القرطاس‌ فی‌ اخبار ملوك‌ المغرب‌ و تاریخ‌ مدینة‌ فاس‌، رباط‌ 1972؛

(3) ابن‌اثیر؛

(4) ابن‌حزم‌، جمهرة انساب‌العرب‌، بیروت‌ 1403/1983؛

(5) ابن‌حیان‌، كتاب‌المقتبس‌ فی‌ تاریخ‌ رجال‌الاندلس‌ ، قسم‌ 3، چاپ‌ ملچور آنتونیا، پاریس‌ 1937؛

(6) همان‌: المقتبس‌ ، ج‌ 5، چاپ‌ چالمتا، مادرید 1979؛

(7) همان‌: المقتبس‌ فی‌ اخبار بلدالاندلس‌ ، چاپ‌ عبدالرحمان‌ علی‌ حجی‌، بیروت‌ [ ? 1965 ]؛

(8) همان‌: المقتبس‌ من‌ انباء اهل‌الاندلس‌ ، چاپ‌ محمود علی‌ مكی‌، بیروت‌ 1393/1973؛

(9) ابن‌خطیب‌، الاحاطة فی‌ اخبار غرناطة، چاپ‌ محمد عبداللّه‌ عنان‌، قاهره‌ 1393ـ1397/ 1973ـ1977؛

(10) همو، تاریخ‌ اسبانیة‌ الاسلامیة‌، او، كتاب‌ اعمال‌ الاعلام‌ ، چاپ‌ لوی‌ ـ پرووانسال‌، بیروت‌ 1956؛

(11) همو، اللَّمحة البدریة فی‌الدولة النصریة، بیروت‌ 1400/1980؛

(12) ابن‌ دلائی‌، نصوص‌ عن‌الاندلس‌ من‌ كتاب‌ ترصیع‌الاخبار، و تنویع‌ الا´ثار و البستان‌ فی‌ غرائب‌ البلدان‌ و المسالك‌ الی‌ جمیع‌الممالك‌ ، چاپ‌ عبدالعزیز اهوانی‌، مادرید 1965؛

(13) ابن‌سعید مغربی‌، كتاب‌الجغرافیا ، چاپ‌ اسماعیل‌ عربی‌، بیروت‌ 1970؛

(14) همو، المُغْرِب‌ فی‌ حُلَی‌المغرب‌ ، چاپ‌ شوقی‌ ضیف‌، قاهره‌ 1964؛

(15) ابن‌صاحب‌ الصلاة‌، المنُّ بالامامة : تاریخ‌ بلادالمغرب‌ و الاندلس‌ فی‌ عهدالموحدین‌ ، چاپ‌ عبدالهادی‌ تازی‌، بیروت‌ 1987؛

(16) ابن‌عثمان‌، الاكسیر فی‌ فكاك‌الاسیر ، چاپ‌ محمد فاسی‌، رباط‌ 1965؛

(17) ابن‌عذاری‌، البیان‌المغرب‌ فی‌ اخبارالاندلس‌ و المغرب‌ ، ج‌ 1ـ3، چاپ‌ ژ. س‌. كولن‌ و ا. لوی‌ ـ پرووانسال‌، بیروت‌ 1983؛

(18) ابن‌قوطیه‌، تاریخ‌ افتتاح‌الاندلس‌ ، چاپ‌ ابراهیم‌ ابیاری‌، قاهره‌ 1410/1989؛

(19) ابن‌كردبوس‌، تاریخ‌الاندلس‌ لابن‌ الكردبوس‌ و وصفه‌لابن‌ الشباط‌ ، چاپ‌ احمد مختار عبّادی‌، مادرید 1971؛

(20) اخبار مجموعه فی‌ فتح‌ الاندلس‌ ، چاپ‌ ابراهیم‌ ابیاری‌، قاهره‌ 1401/1981؛

(21) محمدبن‌ محمد ادریسی‌، كتاب‌ نزهة ‌المشتاق‌ فی‌ اختراق‌ الا´فاق‌ ، قاهره‌: مكتبة‌ الثقافة‌ الدینیة‌، [بی‌تا. ]؛

(22) عبداللّه‌بن‌ عبدالعزیز بكری‌، كتاب‌ المسالك‌ و الممالك‌ ، چاپ‌ ادریان‌ فان‌لیوفن‌ و اندری‌ فری‌، تونس‌ 1992؛

(23) حاجی‌ خلیفه‌؛

(24) محمدبن‌ عبداللّه‌ حمیری‌، الروض‌المعطار فی‌ خبرالاقطار ، چاپ‌ احسان‌ عباس‌، بیروت‌ 1984؛

(25) عبداللّه‌بن‌ بُلُقِّین‌ زیری‌، مذكّرات‌ الامیر عبداللّه‌، آخرملوك‌ بنی‌زیری‌ بغرناطه ( 469ـ483 )، المسماة‌ بكتاب‌ التبیان‌ ، چاپ‌ ا. لوی‌ پرووانسال‌، قاهره‌ 1955؛

(26) محمد عبداللّه‌ عنان‌، الا´ثار الاندلسیة الباقیة‌ فی‌ اسبانیا و البرتغال‌ ، قاهره‌ 1381/1961؛

(27) همو، دولة ‌الاسلام‌ فی‌ الاندلس‌ ، قاهره‌ 1417/1997؛

(28) كتاب‌ الحُلَل‌ الموشیة‌ فی‌ ذكرالاخبار المراكشیة، لمؤلف‌ اندلسی‌ من‌ اهل‌ القرن‌ الثامن‌ الهجری‌، چاپ‌ سهیل‌ زكار و عبدالقادر زمامه‌، دارالبیضاء 1399/1979؛

(29) كمال‌ ابومصطفی‌، بحوث‌ فی‌ تاریخ‌ و حضارة الاندلس‌ فی‌ العصر الاسلامی‌ ، اسكندریه‌ 1993؛

(30) عبدالواحدبن‌ علی‌ مراكشی‌، المُعجِب‌ فی‌ تلخیص‌ اخبار المغرب‌، چاپ‌ محمدسعید عریان‌، قاهره‌ 1368/ 1949؛

(31) یاقوت‌حموی‌؛

 

 

(32) EI 2, s.v. " A L Djazira A L Khadra" (by A. Huici Miranda).

 

/ محمدرضا ناجی‌ /

 

1394/2/30 ساعت 10:15
کد : 341
دسته : اماکن
لینک مطلب
درباره ما
با توجه به نیازهای روزافزونِ ستاد و فعالان ترویج اقامۀ نماز، به محتوای به‌روز و کاربردی، مربّی مختصص و محصولات جذاب و اثرگذار، ضرورتِ وجود مرکز تخصصی در این حوزه نمایان بود؛ به همین دلیل، «مرکز تخصصی نماز» در سال 1389 در دلِ «ستاد اقامۀ نماز» شکل گرفت؛ به‌ویژه با پی‌گیری‌های قائم‌مقام وقتِ حجت الاسلام و المسلمین قرائتی ...
ارتباط با ما
مدیریت مرکز:02537841860
روابط عمومی:02537740732
آموزش:02537733090
تبلیغ و ارتباطات: 02537740930
پژوهش و مطالعات راهبردی: 02537841861
تولید محصولات: 02537841862
آدرس: قم، خیابان شهدا (صفائیه)، کوچۀ 22 (آمار)، ساختمان ستاد اقامۀ نماز، طبقۀ اول.
پیوند ها
x
پیشخوان
ورود به سیستم
لینک های دسترسی:
کتابخانه دیجیتالدانش پژوهانره‌توشه مبلغانقنوت نوجوانآموزش مجازی نمازشبکه مجازی نمازسامانه اعزاممقالات خارجیباشگاه ایده پردازیفراخوان های نماز