بیسیم الهی
یکبار شهید رجایی، در حال پرسش و پاسخ با مسؤولان بود که صدای اذان بلند شد. شهید رجایی خطاب به حضّار و آن جمع گفت: اگر خبر داده باشند برای مدت بیست دقیقه ضرورت دارد ارتباط تلفنی با مرکزی برقرار کنم، آیا اجازه هست که همینجا صحبت را متوقف و ادامهی آن را به بعد از تلفن موکول کنیم؟ حاضران که از پیشنهاد غیرمنتظرهی شهید رجایی غافلگیر و شگفتزده شده بودند، گفتند: اختیار داری ...
یکبار شهید رجایی، در حال پرسش و پاسخ با مسؤولان بود که صدای اذان بلند شد. شهید رجایی خطاب به حضّار و آن جمع گفت: اگر خبر داده باشند برای مدت بیست دقیقه ضرورت دارد ارتباط تلفنی با مرکزی برقرار کنم، آیا اجازه هست که همینجا صحبت را متوقف و ادامهی آن را به بعد از تلفن موکول کنیم؟
حاضران که از پیشنهاد غیرمنتظرهی شهید رجایی غافلگیر و شگفتزده شده بودند، گفتند: اختیار دارید. بله قربان!
او گفت: هم اکنون دستگاه بیسیم الهی (اذان) خبر از انجام فریضهی ظهر داده است. ما فعلاً وظیفه داریم با اقامهی نماز، این ارتباط را برقرار کنیم. لحظهای بعد شهید رجایی در برابر نگاه ناباورانهی حضّار، با جمعی به نماز ایستاد و این تکلیف الهی را سر وقت انجام داد.
گلبرگ، شهریور1383، شماره 54.