حرفای من و خدا

حرفای من و خدا

خدای من ! وجود نداشتم به من زندگی دادی ... ضعیف و ناتوان بودم با محبتت، مرا در دل پدر و مادرم  جا دادی. چشمانی دادی همه جا را ببینم. گوشی دادی صدا ها را بشنوم. زبانی دادی راحت حرف بزنم.   حالا از بی معرفتی های من! در اصل وجودت شک کردم محبتت را ندیدم همه، غیر تو را دیدم همه صداها را شنیدم جز صدای ترا ... در رفاقت چیزی را کم نگذاشتی اما از امروز تص ...

خدای من !

وجود نداشتم به من زندگی دادی ...

ضعیف و ناتوان بودم با محبتت، مرا در دل پدر و مادرم  جا دادی.

چشمانی دادی همه جا را ببینم.

گوشی دادی صدا ها را بشنوم.

زبانی دادی راحت حرف بزنم.

 

حالا از بی معرفتی های من!

در اصل وجودت شک کردم

محبتت را ندیدم

همه، غیر تو را دیدم

همه صداها را شنیدم جز صدای ترا

...

در رفاقت چیزی را کم نگذاشتی

اما از امروز تصمیم گرفتم حرف هایم را با تو بزنم ...