نماز با اعمال شاقه
یکى از آزادهها می گفت: روزى پس از اذان ظهر، افسر اردوگاه همه را به محوطۀ باز اردوگاه فراخواند و تا نزدیک غروب همه را نگهداشت. چون وقت نماز گذشت یکى از برادرها گفت: اللَّهاکبر. او را بردند و کتک زدند. برادرى دیگر گفت: اللَّهاکبر. او را هم زدند؛ همین طور تعدادى از برادرها به خاطر نماز شکنجه شدند. بالاخره دوستان تصمیم گرفتند به صورت نشسته و آهسته و به طورى ک ...
یکى از آزادهها می گفت: روزى پس از اذان ظهر، افسر اردوگاه همه را به محوطۀ باز اردوگاه فراخواند و تا نزدیک غروب همه را نگهداشت. چون وقت نماز گذشت یکى از برادرها گفت: اللَّهاکبر. او را بردند و کتک زدند. برادرى دیگر گفت: اللَّهاکبر. او را هم زدند؛ همین طور تعدادى از برادرها به خاطر نماز شکنجه شدند.
بالاخره دوستان تصمیم گرفتند به صورت نشسته و آهسته و به طورى که افسران عراقى متوجّه نشوند، نماز ظهر و عصر را بخوانند