جایگاه نماز در دین
امر دیگری که اهمیت نماز را در نگاه نمازگزار بیشتر میکند، توجه به جایگاه نماز در دین مبین اسلام و اوصافی است که معصومان برای آن ذکر کردهاند. توجه و تدبر در این صفات نشان میدهد که گویا نماز از سایر عبادات و فضائل بالاتر بوده و سهم بیشتری در تقرب به سوی خداوند را دارا است. چند نمونه از فضائل نماز عبارت است از: 1. رأس اسلام پیامبر اکرم ص زمانی که معا ...
امر دیگری که اهمیت نماز را در نگاه نمازگزار بیشتر میکند، توجه به جایگاه نماز در دین مبین اسلام و اوصافی است که معصومان برای آن ذکر کردهاند. توجه و تدبر در این صفات نشان میدهد که گویا نماز از سایر عبادات و فضائل بالاتر بوده و سهم بیشتری در تقرب به سوی خداوند را دارا است. چند نمونه از فضائل نماز عبارت است از:
1. رأس اسلام
پیامبر اکرم ص زمانی که معاذ بنجبل را برای تبلیغ اسلام به سرزمین یمن فرستادند، به او فرمودند: "کتاب خدا را به ایشان بیاموز... و بیشترین توجه خود را معطوف به نماز کن؛ چراکه پس از پذیرش اصل دین، نماز به منزله رأس (سر) دین است و مهمترین جایگاه را دارد".[14]
کلمۀ رأس به معنای اساس و شاکله یک شیء و بنا است. طبق این حدیث بنیان نظام عبادی اسلام بر نماز استوار است. خصوصیت مهم رأس آن است که بقیه اجزای بنا در پرتو استحکام آن اتقان مییابند و با ایجاد کوچکترین سستی و خلل در آن، دیگر اجزاء نهتنها متضرر شده، بلکه هستی خویش را از دست خواهند داد.
2. وجه دین
پیامبر اکرم ص فرمودند: "هرچیزی چهرهای دارد و چهره دین شما نماز است. پس مبادا شخصی چهره دینش را زشت و نازیبا گرداند و هر چیزی شروعی دارد و شروع نماز با تکبیر است".[15]
بدن انسان دارای اعضاء و جوارح بیرونی مختلفی است؛ اما در میان آنها فقط چهره است که بیش از همه متصف به زیبایی و زشتی میشود. در میان عبادت های مختلف اسلام هم نماز به مثابه چهره ایمانی شخص است. اگر این چهره زیبا و خوشایند باشد، تصویر خوبی از انسان در ملکوت ترسیم خواهد شد و در غیر این صورت، پرونده شخص زیبا و دلچسب نخواهد بود.
3. محبوبترین اعمال
زید شحام میگوید: از امام صادق (ع) شنیدم که فرمود: "خداوند عزوجل نماز را بیش از سایر اعمال دوست دارد و نماز آخرین سفارش همۀ پیامبران است. چه منظره زیبایی است که شخصی غسل کرده یا وضوی مطلوبی گرفته، در مکانی خلوت و به دور از چشم دیگران، به رکوع و سجده مشغول شود. زمانی که بندهای سر بر خاک مینهد و سجده خود را طولانی میکند، صدای شیطان به ناله بلند میشود که: ای وای، این بنده اطاعت خدای را نمود و من نافرمانی کردم و او سجده کرد و من امتناع نمودم".[16]
4. نور چشم پیامبر
آن حضرت به ابوذر فرمودند: "خداوند نور چشم مرا در نماز قرار داده است و چنان مرا علاقهمند به نماز ساخته که گرسنه را علاقهمند به غذا و تشنه را علاقهمند به آب گردانیده است. البته محبت گرسنه و تشنه به غذا و آب موقت است، ولیکن من از نماز سیری ندارم".[17] پیامبر خدا در این حدیث نماز را نورچشمی خود معرفی میکند و سپس در قالب مثالی پر معنا سیریناپذیری خود از نماز را بیان فرمودند. طبق فرمایش حضرت در برابر تشنگی و گرسنگی جسمانی، تشنگی و گرسنگی معنوی هم وجود دارد که راه سیراب شدنش، اقامۀ نماز است.
5. عامل نزدیک شدن به خدا
امام علی(ع) فرمود: "نماز عامل نزدیکی پارسایان به خداوند است".[18]
نماز عامل نزدیکی به سوی خداوند است. هر نمازی و با هر کیفیتی این خصوصیت را ندارد و تقوا و پرهیزکاری است که نمازگزار را مقرب میکند. به دیگر سخن، از آنجا که مهمترین اثر نماز دور شدن از فحشاء و منکر است، نماز واقعی ملازم با متقی بودن نمازگزار است؛ چراکه اثر نماز او حاصل شده و به گناه و معصیت بیرغبت شده است.[19]
6. بهترین حُکم خداوند
ابوذر میگوید به پیامبر6عرض کردم: مگر نماز چیست که مرا به آن توصیه[ویژه] نمودید؟ فرمودند: "بهترین موضوع است. حال، هرکس [مخیر است] که بهره خود را اندک یا بسیار کند".[20]
نعمت ویژه توصیه ویژه هم میطلبد. مهربانی خداوندگار عالم اجازه نمیدهد که مردم را غافل و بیخبر از بهترین حکم شرعی خویش بگذارد. به همین علت به اندک بهانهای یاد نماز و نمازگزاران را به صحنه میآورد که مخلوقاتش بیشتر و بیشتر به او نزدیک شوند. حال برخی غنیمت دانسته و مقرب حضرت دوست میشوند و برخی کفران نعمت میکنند و از نماز که خوان و سفره رحمت الهی است، بیبهره میمانند
7. بهترینِ اعمال
معاویةبنوهب میگوید: از امام صادق7پرسیدم: باارجترین طاعتی که انسان را به خدا نزدیک کند و هیچ طاعتی به درگاه خدا محبوبتر از آن نباشد، چیست؟ حضرت فرمود: "بعد از شناخت خداوند، هیچ طاعتی را باارجتر و باارزشتر از نماز نمیشناسم. نشنیدهای که بندۀ صالح خدا عیسیبنمریم گفته است:"و خداوند مرا به ادای نماز سفارش کرد".[21]
به نظر میرسد میان شناخت و نماز به عنوان یک عمل، ارتباط مستقیم و تنگاتنگ برقرار است. نمازی صحیح و مقبول است که پشت گرم یک معرفت صحیح و مستقیم باشد. بعد از شناخت خدا و معرفت به توحید ربوبی اوست که بندۀ مؤمن سراغ نماز میرود و خاشعانه در برابر وجود مطلق سر به خاک میساید و زمزمه نیاز سر میدهد.
8. نخستین چیزی است که از آن سؤال میشود
پیامبر(ص) فرمودند: "در روز قیامت، ابتدا به نماز بنده توجه میشود. اگر شایسته پذیرش بود، به بقیه اعمال او هم توجه میشود و اگر شایسته پذیرش نبود، به هیچ یک از اعمالش توجه نمیشود".[22]
مانند اینکه پزشکی به بیمار میگوید: اگر این داروی خاص را نخوری، مصرف بقیة داروها بیفایده است. یا معلم به دانشآموزی میگوید: اگر به فلان سؤال جواب ندهی، ورقهات را تصحیح نمیکنم؛ چراکه پاسخگویی به بقیه سؤالات، وابسته به پاسخگویی یه این سؤال است. یا به کسی گفته میشود: اگر مقدمه کتاب را نخوانی، گویا اصلاً کتاب را نخواندهای. به عبارت دقیقتر، نماز محصول کارخانه زندگی و بندگی انسان است که کیفیت مطلوب آن از سلامت همۀ دستگاهها و ساحتها حکایت دارد.
[1]. ر.ک: راغب اصفهانی، المفردات، ص285.
[2]. همان.
[3]. زبیدی، تاج العروس من جواهر القاموس، ج19، ص 608.
[4]. برهان قاطع و فرهنگ دهخدا، ذیل واژۀ "نماز".
[5]. ر. ک: مائده: 72 و 117؛ اعراف: 59، 65، 73 و 85؛ هود: 50، 61، 84 و... .
[6]. "إنّنى أنا اللَّه لآ إلـهَ إلاّ أنا فاعبدنى و أقم الصّلوة لذكرى" (طه: 14).
[7]. "وجعلنِى مبارَكًا أينَ ما كُنتُ و أوصَنى بالصّلوة و الزَّكوة مادُمتُ حيًّا" (مريم: 31).
[8]. "قالوا يـا شعيب أصلوتكَ تأمرك أن نَّترك ما يعبد ءابآؤنآ" (هود: 87).
[9]. "وَكَانَ يَأْمُرُ أَهْلَهُ بِالصَّلَوة وَالزَّكَوة وَكَانَ عِندَ رَبِّهِ مَرْضِيًّا" (مريم: 55).
[10]. احكام القرآن، ص40.
[11]. همان.
[12]. تفسير نمونه، ج14، ص163 و 164.
[13]. رسولى محلاتى، زندگانى حضرت محمد6، ص135.
[14]. محمدباقر مجلسی، بحار الانوار، ج74، ص129.
[15]. کلینی، اصول كافی، ج3، ص270.
[16]. همان، ص264.
[17]. محمدباقر مجلسی، بحار الانوار، ج74، ص72.
[18]. "الصَّلَاةُ قُرْبَانُ کُلِّ تَقِی" (نهج البلاغه، كلمات قصار 136).
[19]. کلینی، اصول كافی؛ ج3، ص264.
[20]. محمدباقر مجلسی، بحار الانوار، ج74، ص72.
[21]. کلینی، الفروع من الكافى، ج3، ص264لنگر؛ مريم: 33.
[22]. محمدباقر مجلسی، بحار الانوار، ج79، ص227.
[23]. برهان قاطع و فرهنگ دهخدا، ذیل واژۀ "نماز".
[24]. ر. ک: مائده: 72 و 117؛ اعراف: 59، 65، 73 و 85؛ هود: 50، 61، 84 و... .
[25]. "وَكَانَ يَأْمُرُ أَهْلَهُ بِالصَّلَوة وَالزَّكَوة وَكَانَ عِندَ رَبِّهِ مَرْضِيًّا" (مريم: 55).
[26]. کلینی، اصول كافی، ج3، ص264.
[27]. محمدباقر مجلسی، بحار الانوار، ج74، ص72.
[28]. کلینی، الفروع من الكافى، ج3، ص264؛ مريم: 33.
[29]. همو، بحار الانوار، ج79، ص227.