جوشش چشمه در بیابان

جوشش چشمه در بیابان

صدای موذن در بیابان پیچید: سبحان الله و الحمد لله و لا اله الا الله و الله اکبر، الله اکبر؛ موذن دست بر گوش گذاشته بود و اذان می گفت. ظهر شده بود و کاروانیان برای نماز توقف کردند، کاروانیان یکی یکی از اسب ها و شترهایشان پیاده شدند و بارشان را بر زمین گذاشتند. همه به دنبال آبی برای وضو گرفتن بودند. موذن می خواند: اشهد ان محمد رسول الله مردان کمی دست پاچه به این سو و آن سو می رفتند، تا از نماز او ...

صدای موذن در بیابان پیچید: سبحان الله و الحمد لله و لا اله الا الله و الله اکبر، الله اکبر؛ موذن دست بر گوش گذاشته بود و اذان می گفت. ظهر شده بود و کاروانیان برای نماز توقف کردند، کاروانیان یکی یکی از اسب ها و شترهایشان پیاده شدند و بارشان را بر زمین گذاشتند. همه به دنبال آبی برای وضو گرفتن بودند.

موذن می خواند: اشهد ان محمد رسول الله مردان کمی دست پاچه به این سو و آن سو می رفتند، تا از نماز اول وقت جا نمانند. بعضی به هم تنه می زدند بعضی ها هم بر زمین می افتادند، اما خیلی زود بر می خواستند و به راه می افتادند، همه به دنبال آب بودند. تا چشم کار می کرد بیابان خشک و بی آب و علف، و خبری از آب نبود. موذن از بلندی پایین آمد، اذان تمام شده بود ولی هنوز آبی برای وضو گرفتن پیدا نشده بود. مردان دست از پا درازتر دور امام جمع شدند. همهمه ای بین شان افتاده بود!! همه حیران و سرگردان گفتند حالا چه کنیم!! در این بیابان جز خار و خاشاک چیزی یافت نمی شود! امام رضا فرمود: آری بیابان خشک و برهوتی است.

همه به امام گفتند بهتر نیست نماز را تا منزل بعدی به تأخیر بیندازیم تا آب پیدا کنیم؟ امام رضا علیه السلام آرام و مطمئن ایستاده بود، چند قدم جلوتر رفتند و بر زمین نشستند، کاروانیان هم امام رضا علیه السلام را همراهی کردند. امام دستشان را میان خاک ها بردند و کمی خاک و سنگ ها را کنار زدند، همه منتظر بودند ببینند چه اتفاقی می افتد. ناگهان از میان انگشتان امام آبی فوران زد و کم کم جاری شد. صدایی در بیابان پیچید: آب آب آب پیدا شد، چشمان همه به آب خیره مانده بوده هیچ کس چیزی را که دیده بود باور نمی کرد. در این بیابان خشک، این آب گوارا واقعا معجزه بود که از زیر دست آن امام می جوشید. امام رضا علیه السلام به آرامی وضو گرفتند و کنار رفتند تا بقیه هم وضو بگیرند. کاروانیان حیرت زده دست در آب می بردند و وضو می گرفتند.

صدای مکبر در بیابان پیجید، قد قامت الصلوه....