انسان باید بنده باشد!
روح انسان، تشنة یافتن و رسیدن به حقیقت است و تا زمانی که به آن نرسد، به آرامش دست نخواهد یافت. در آموزههای الهی، پرسیدن دارای جایگاه ارزشمندی است؛ ولی رسیدن و یافتن، ارزش و جایگاهی بس والاتر دارد. اینکه انسان بتواند با تفکر و تعقل ـ که نعمتی الهی و امتیاز خاص انسان است ـ در آفاق و انفس سیر کند و به سرای حقیقت تا سرحد ممکن بار یابد، از امتیازات بارز او است. ...
روح انسان، تشنة یافتن و رسیدن به حقیقت است و تا زمانی که به آن نرسد، به آرامش دست نخواهد یافت. در آموزههای الهی، پرسیدن دارای جایگاه ارزشمندی است؛ ولی رسیدن و یافتن، ارزش و جایگاهی بس والاتر دارد. اینکه انسان بتواند با تفکر و تعقل ـ که نعمتی الهی و امتیاز خاص انسان است ـ در آفاق و انفس سیر کند و به سرای حقیقت تا سرحد ممکن بار یابد، از امتیازات بارز او است.
یکی از مواردی که فکر و عقل انسان باید بدان توجه ویژه کند، جایگاه عبادت و بندگی انسان در زندگی است که این مهم با شناخت صحیح از خود، امکانپذیر خواهد بود. وقتی انسان مقام و شأن حقیقی خود و قابلیتهای جسمی و روحی فراوانی را که در او قرار داده شده، بشناسد و بداند که وظیفة شکوفا ساختن و بروز آن بر عهدة او است، آنگاه خواهد دانست که این مهم در پرتو عبادت و نزدیکی به خداوند از طریق انجام دادن واجبات و ترک محرّمات ممکن خواهد شد. هنگامی که انسان بداند جلوهای از صفات الهی است که با نفخة الهی برای جانشینی خدا در زمین انتخاب شده است و تا بدانجا میتواند رشد یابد که در عالَم تصرف کند و بر تمام اطراف خود تسلط داشته باشد، افقهای بزرگتری را پیش روی خود خواهد دید و خود را با خواستههای الهی همسو و هماهنگ خواهد کرد.
شرط رسیدن به این مقامها، این است که انسان بنده باشد. اگر بندة حقیقی باشد، همه چیز رام او خواهد بود و بنده حلقه به گوش فرمانش خواهند شد.