به شرطی که نماز بخواند
آیت الله شیخ عبدالکریم حقشناس تهرانی ـ سالها امام جماعت مسجد امین الدوله بازار تهران بود ـ نقل کردند: موقعی که من در قم ساکن بودم، یکی از جوان هایی که با من رابطه داشت نامهای به من نوشت که: فلانی! مرا برای سربازی طلبیدهاند، شما دعا بفرمایید تا شاید از آن خلاص شوم (در زمان شاه بوده). من هم به حرم حضرت معصومه (علیها سلام) رفتم و برای نجات او دعا کردم. شبا ...
آیت الله شیخ عبدالکریم حقشناس تهرانی ـ سالها امام جماعت مسجد امین الدوله بازار تهران بود ـ نقل کردند: موقعی که من در قم ساکن بودم، یکی از جوان هایی که با من رابطه داشت نامهای به من نوشت که: فلانی! مرا برای سربازی طلبیدهاند، شما دعا بفرمایید تا شاید از آن خلاص شوم (در زمان شاه بوده). من هم به حرم حضرت معصومه (علیها سلام) رفتم و برای نجات او دعا کردم.
شبانگاه خواب دیدم که جوان مذکور به اتاقم آمده و به سینه می زند و حسین، حسین می گوید. خواب را برای آیت الله حجّت نقلکردم. ایشان چنین تعبیر فرمود: این شخص مضطرّ است، بیشتر درباره او دعا کنید. من هم اجابت کرده و بیشتر دعا کردم. تا آنکه شبی مجدّداً در عالم خواب به من گفتند: ما رفتن به سربازی را از او بر میداریم به شرط آنکه او نماز بخواند و هرگاه در نماز کوتاهی کند، دوباره او را مبتلا می کنیم.
من پس از بیدار شدن از خواب، بسیار تعجّب کردم و همانطور که در خواب شرط شده بود، دستوری را طی نامهای برای او نوشتم. او در جواب من نوشت: شما از کجا ملتفت شدید که من نماز نمی خوانم؟! هیچ کس حتی پدر و مادرم نیز از آن اطّلاع نداشتند. [1]
[1]. روزنه هایی از عالم غیب ؛ آیت الله محسن خرازی؛ ص 176