فضیل عیاض

فضیل عیاض

  "فضيل بن عياض" مردي بود که به صورت آشکار گناه می‌کرد. او بر سر راه كاروان‌هاي تجارتي و مسافرتي قرار مي‌گرفت و با زور و تهديد، اموال كاروانيان را به غارت مي‌برد. دزدي قهار و چيره‌دست بود و تمام مردم او را با همان صفاتش مي‌شناختند. او كه از راه دزدي، اموال فراواني را به دست آورده بود و از وضع مالي مناسبي برخوردار بود، شبي براي دزدي به خانه‌اي ...

 

"فضيل بن عياض" مردي بود که به صورت آشکار گناه می‌کرد. او بر سر راه كاروان‌هاي تجارتي و مسافرتي قرار مي‌گرفت و با زور و تهديد، اموال كاروانيان را به غارت مي‌برد. دزدي قهار و چيره‌دست بود و تمام مردم او را با همان صفاتش مي‌شناختند.

او كه از راه دزدي، اموال فراواني را به دست آورده بود و از وضع مالي مناسبي برخوردار بود، شبي براي دزدي به خانه‌اي وارد شد.

صاحب منزل در حال قرائت قرآن بود كه فضيل با طرح و نقشه قبلي روي ديوار منزل قرار گرفت، همين كه خواست وارد خانه شود، قرائت قرآن صاحب منزل توجهش را جلب نمود. صاحب‌خانه اين آيه را تلاوت كرد كه: "أَ لَمْ یَأْنِ لِلَّذِینَ آمَنُوا أَنْ تَخْشَعَ قُلُوبُهُمْ لِذِکْرِ اللّهِ؛ آيا وقت آن نرسيده است كه قلب‌هاي كساني كه ايمان آورده‌اند، با ياد خدا خاشع شود؟".[1]

فضيل بن عياض با شنيدن اين آيه تمام وجودش شعله‌ور شد و از ديوار پايين آمد و مثل آنكه آيه بر او نازل شده باشد، تحت تأثير قرار گرفت و روش زندگی خود را تغییر داد و جزء خوبان قرار گرفت. او تا جايي كه صاحبان اموال به دست آمده از راه دزدي را مي‌شناخت، راضي كرد و اموال آنان را بازگرداند.[2]

 

[1]. حدید: 16.

[2]. نک: ناصر مكارم شيرازى، تفسیر نمونه، ج‌23، ص358؛ شهيد مطهرى، گفتارهاى معنوى، ص‌261.