کفش خوشگله
یه روز بعد از نماز حمید اومدم پیشم _گفت آقا نمی دونی چه خوابی دیدم دست ما را هم بگیرید دیشب خواب دیدم اصلا یه وضعی شده بود می گفتن قیامت شده همه باید از پل صراط رد بشند من و بچه های محل پشت پل صراط منتظر بودیم که رد بشیم یک دفعه دیدیم شما با یه سرعت عجیبی رد شدید _ من که حسابی حال کرده بودم همین که خواستم بگم آره دیشب تو نماز شب حال خوبی داشتم و همچنین به یادتون بودم _حمید سریع ...
یه روز بعد از نماز حمید اومدم پیشم
_گفت آقا نمی دونی چه خوابی دیدم دست ما را هم بگیرید دیشب خواب دیدم اصلا یه وضعی شده بود می گفتن قیامت شده همه باید از پل صراط رد بشند من و بچه های محل پشت پل صراط منتظر بودیم که رد بشیم یک دفعه دیدیم شما با یه سرعت عجیبی رد شدید
_ من که حسابی حال کرده بودم همین که خواستم بگم آره دیشب تو نماز شب حال خوبی داشتم و همچنین به یادتون بودم
_حمید سریع گفت آقا همین که رد شدید کفشتون را به ما نشون دادید و گفتید: سرعت عمل بیشتر با کفش خوشگل تر ...