نماز در چهار گوشه
در زمان اسارت، بعثی ها از خواندن نماز و قرآن و حتی صلوات فرستادن ما وحشت داشتند و مانع این کارها می شدند. در آسایشگاه های 50 نفری ما، خواندن نماز جماعت ممنوع بود، آن ها طوری برای ما برنامه ریزی کرده بودند که در هر گوشه فقط یک نفر باید نماز می خواند. یعنی چهار گوشه فقط چهار نفر.با این برنامه مثلا نماز و مغرب و عشای ما تا ساعت 12 شب طول می کشید. یک شب یکی از اسرا که از ناحیه چشم جانباز و مجروح ...
در زمان اسارت، بعثی ها از خواندن نماز و قرآن و حتی صلوات فرستادن ما وحشت داشتند و مانع این کارها می شدند.
در آسایشگاه های 50 نفری ما، خواندن نماز جماعت ممنوع بود، آن ها طوری برای ما برنامه ریزی کرده بودند که در هر گوشه فقط یک نفر باید نماز می خواند. یعنی چهار گوشه فقط چهار نفر.با این برنامه مثلا نماز و مغرب و عشای ما تا ساعت 12 شب طول می کشید.
یک شب یکی از اسرا که از ناحیه چشم جانباز و مجروح بود در گوشه ای مشغول نماز شد و نفر قبل از او را که در آن جا بود ندید. سرباز آسایشگاه این را دید و ارشد آسایشگاه را صدا زد و او را به باد ناسزا گرفت که چرا در کنار هم نماز می خوانید و این در حالی بود که همان دو نفر هم با فاصله نسبتاً زیادی از هم مشغول نماز بودند. فردا آن برادر را با کابل و وسایل دیگر کتک زدند.
در مورد تلاوت قرآن اگر از ساعت 9 شب بعد کسی را می دیدند تنبیه سفت و سختی می شد و در مورد روزه گرفتن هم ما اجازه برخاستن قبل از اذان صبح را نداشتیم، ولی اگر کسی می توانست مقدار کمی نان از روز نگه دارد شب در زیر پتو مخفیانه آن را می خورد تا بتواند روزه بگیرد.
نماز عشق ابوالفضل دربانیان