فرشته ای مرحوم شالچي را براي نماز شب بیدار کرد!
از مرحوم شالچي نقل شده كه فرمود: شبي به علت خستگي زياد ناشي از كار روزانه، براي برخاستن جهت نماز شب در ساعت مقرر، در خود توانايي نميديدم و خواب بر من سنگيني ميكرد. ناگاه ديدم صدايي ظريف مرا ميخواند كه: «ميرزا عبدالله! وقتِ نماز شب است». سراسيمه برخاستم و در بيداري، و نه در خواب، مشاهده كردم ملكي از ملايكه حق، با لبخندي مليح و نمكين از پس پنجره اطاقم مرا مي&zw ...
از مرحوم شالچي نقل شده كه فرمود: شبي به علت خستگي زياد ناشي از كار روزانه، براي برخاستن جهت نماز شب در ساعت مقرر، در خود توانايي نميديدم و خواب بر من سنگيني ميكرد. ناگاه ديدم صدايي ظريف مرا ميخواند كه: «ميرزا عبدالله! وقتِ نماز شب است».
سراسيمه برخاستم و در بيداري، و نه در خواب، مشاهده كردم ملكي از ملايكه حق، با لبخندي مليح و نمكين از پس پنجره اطاقم مرا ميخواند كه براي نماز شب برخيزم.
بيدرنگ برخاستم و وضو گرفته و به راز و نياز با معبود مشغول شدم. آن شب مناجات با دوست لذتي غير قابل توصيف داشت.
منبع داستانهايي شگفتانگيز از اولياي خدا