چرا کلید بهشت، نماز است؟

چرا کلید بهشت، نماز است؟

در برخی از منابع اسلامی آمده است که پیامبر (ص) فرمود: «کلید بهشت، نماز است». [1]   با توجّه به آیه شریفه «و نماز را برپا دار، که‏ نماز (انسان را) از زشتی ها و گناه باز مى ‏دارد». [2] و برخی احادیث دیگر در باره نماز، می توان فهمید که چرا نماز، کلید بهشت است. چنانچه پیامبر اکرم (ص) فرمود: «نماز ستون دین است. هر کس آن را انجام ندهد، دین خود را از بین ب ...

در برخی از منابع اسلامی آمده است که پیامبر (ص) فرمود: «کلید بهشت، نماز است». [1]

 

با توجّه به آیه شریفه «و نماز را برپا دار، که‏ نماز (انسان را) از زشتی ها و گناه باز مى ‏دارد». [2] و برخی احادیث دیگر در باره نماز، می توان فهمید که چرا نماز، کلید بهشت است. چنانچه پیامبر اکرم (ص) فرمود: «نماز ستون دین است. هر کس آن را انجام ندهد، دین خود را از بین برده است». [3]

 

همچنین فرمود: «هیچ نمازى وقتش فرا نمى ‏رسد، مگر آن که فرشته ‏اى در برابر مردم ندا مى‏ دهد که بپا خیزید و آتش هایى را که بر پشت خویش برافروخته ‏اید، با نماز خود خاموش کنید». [4]

 

توضیح آن که: هدف آفرینش انسان برای بندگی و معرفت خدای متعال است، [5] و در سایه پرستش خداوند است که انسان به کمال و مقام قرب الاهی می رسد. نماز، بهترین صورت اظهار عبودیت و بندگی خالق متعال است. به علاوه، اصل پرستش و نیایش در فطرت هر انسانی قرار دارد، و او با انجام واجباتی مانند نماز، این حقیقت را در وجود خویشتن إحیا و زنده و پرورش داده و خود را در مسیر نیکی ها و پرهیز از زشتی ها قرار می دهد. التزام به نمازهای پنج گانه، سبب فضیلت روان و قدرت روحى است که انسان را از ارتکاب گناه و رفتار ناشایسته باز می دارد و نیروى تقوا را در روان انسانى قوی تر می کند. در این صورت است که می توان فهمید چرا نماز، کلید دروازه بهشت است.

 

ناگفته نماند که نماز، یکی از اعمال عبادی است که ثوابی همچون کلید بهشت برای آن در نظر گرفته شده است؛ زیرا در روایات محبّت به ائمه اطهار (ع)، [6] ذکر لا إله إلا الله [7] ، صبر [8] و ... نیز کلید بهشت شمرده شده است؛ از این رو، کلید بهشت بودن، منحصر به نماز نیست، ولی چون نماز از واجباتی است که انسان بیشتر از عبادات دیگر با آن سر و کار دارد و به بیانی از عبادات غیر موسمی است، انجام آن به عنوان یکی از مهم ترین واجبات، با شرایط آن دارای ثوابی همانند بهشت است. همچنین از این روایات فهمیده می شود که نماز با ایمان به توحید و یگانگی خداوند و محبّت اهل بیت (ع) عجین شده و وابستگی ویژه ای دارد.

در برخی از منابع اسلامی آمده است که پیامبر (ص) فرمود: «کلید بهشت، نماز است». [1]

 

با توجّه به آیه شریفه «و نماز را برپا دار، که‏ نماز (انسان را) از زشتی ها و گناه باز مى ‏دارد». [2] و برخی احادیث دیگر در باره نماز، می توان فهمید که چرا نماز، کلید بهشت است. چنانچه پیامبر اکرم (ص) فرمود: «نماز ستون دین است. هر کس آن را انجام ندهد، دین خود را از بین برده است». [3]

 

همچنین فرمود: «هیچ نمازى وقتش فرا نمى ‏رسد، مگر آن که فرشته ‏اى در برابر مردم ندا مى‏ دهد که بپا خیزید و آتش هایى را که بر پشت خویش برافروخته ‏اید، با نماز خود خاموش کنید». [4]

 

توضیح آن که: هدف آفرینش انسان برای بندگی و معرفت خدای متعال است، [5] و در سایه پرستش خداوند است که انسان به کمال و مقام قرب الاهی می رسد. نماز، بهترین صورت اظهار عبودیت و بندگی خالق متعال است. به علاوه، اصل پرستش و نیایش در فطرت هر انسانی قرار دارد، و او با انجام واجباتی مانند نماز، این حقیقت را در وجود خویشتن إحیا و زنده و پرورش داده و خود را در مسیر نیکی ها و پرهیز از زشتی ها قرار می دهد. التزام به نمازهای پنج گانه، سبب فضیلت روان و قدرت روحى است که انسان را از ارتکاب گناه و رفتار ناشایسته باز می دارد و نیروى تقوا را در روان انسانى قوی تر می کند. در این صورت است که می توان فهمید چرا نماز، کلید دروازه بهشت است.

 

ناگفته نماند که نماز، یکی از اعمال عبادی است که ثوابی همچون کلید بهشت برای آن در نظر گرفته شده است؛ زیرا در روایات محبّت به ائمه اطهار (ع)، [6] ذکر لا إله إلا الله [7] ، صبر [8] و ... نیز کلید بهشت شمرده شده است؛ از این رو، کلید بهشت بودن، منحصر به نماز نیست، ولی چون نماز از واجباتی است که انسان بیشتر از عبادات دیگر با آن سر و کار دارد و به بیانی از عبادات غیر موسمی است، انجام آن به عنوان یکی از مهم ترین واجبات، با شرایط آن دارای ثوابی همانند بهشت است. همچنین از این روایات فهمیده می شود که نماز با ایمان به توحید و یگانگی خداوند و محبّت اهل بیت (ع) عجین شده و وابستگی ویژه ای دارد.در برخی از منابع اسلامی آمده است که پیامبر (ص) فرمود: «کلید بهشت، نماز است». [1]

 

با توجّه به آیه شریفه «و نماز را برپا دار، که‏ نماز (انسان را) از زشتی ها و گناه باز مى ‏دارد». [2] و برخی احادیث دیگر در باره نماز، می توان فهمید که چرا نماز، کلید بهشت است. چنانچه پیامبر اکرم (ص) فرمود: «نماز ستون دین است. هر کس آن را انجام ندهد، دین خود را از بین برده است». [3]

 

همچنین فرمود: «هیچ نمازى وقتش فرا نمى ‏رسد، مگر آن که فرشته ‏اى در برابر مردم ندا مى‏ دهد که بپا خیزید و آتش هایى را که بر پشت خویش برافروخته ‏اید، با نماز خود خاموش کنید». [4]

 

توضیح آن که: هدف آفرینش انسان برای بندگی و معرفت خدای متعال است، [5] و در سایه پرستش خداوند است که انسان به کمال و مقام قرب الاهی می رسد. نماز، بهترین صورت اظهار عبودیت و بندگی خالق متعال است. به علاوه، اصل پرستش و نیایش در فطرت هر انسانی قرار دارد، و او با انجام واجباتی مانند نماز، این حقیقت را در وجود خویشتن إحیا و زنده و پرورش داده و خود را در مسیر نیکی ها و پرهیز از زشتی ها قرار می دهد. التزام به نمازهای پنج گانه، سبب فضیلت روان و قدرت روحى است که انسان را از ارتکاب گناه و رفتار ناشایسته باز می دارد و نیروى تقوا را در روان انسانى قوی تر می کند. در این صورت است که می توان فهمید چرا نماز، کلید دروازه بهشت است.

 

ناگفته نماند که نماز، یکی از اعمال عبادی است که ثوابی همچون کلید بهشت برای آن در نظر گرفته شده است؛ زیرا در روایات محبّت به ائمه اطهار (ع)، [6] ذکر لا إله إلا الله [7] ، صبر [8] و ... نیز کلید بهشت شمرده شده است؛ از این رو، کلید بهشت بودن، منحصر به نماز نیست، ولی چون نماز از واجباتی است که انسان بیشتر از عبادات دیگر با آن سر و کار دارد و به بیانی از عبادات غیر موسمی است، انجام آن به عنوان یکی از مهم ترین واجبات، با شرایط آن دارای ثوابی همانند بهشت است. همچنین از این روایات فهمیده می شود که نماز با ایمان به توحید و یگانگی خداوند و محبّت اهل بیت (ع) عجین شده و وابستگی ویژه ای دارد.در برخی از منابع اسلامی آمده است که پیامبر (ص) فرمود: «کلید بهشت، نماز است». [1]

 

با توجّه به آیه شریفه «و نماز را برپا دار، که‏ نماز (انسان را) از زشتی ها و گناه باز مى ‏دارد». [2] و برخی احادیث دیگر در باره نماز، می توان فهمید که چرا نماز، کلید بهشت است. چنانچه پیامبر اکرم (ص) فرمود: «نماز ستون دین است. هر کس آن را انجام ندهد، دین خود را از بین برده است». [3]

 

همچنین فرمود: «هیچ نمازى وقتش فرا نمى ‏رسد، مگر آن که فرشته ‏اى در برابر مردم ندا مى‏ دهد که بپا خیزید و آتش هایى را که بر پشت خویش برافروخته ‏اید، با نماز خود خاموش کنید». [4]

 

توضیح آن که: هدف آفرینش انسان برای بندگی و معرفت خدای متعال است، [5] و در سایه پرستش خداوند است که انسان به کمال و مقام قرب الاهی می رسد. نماز، بهترین صورت اظهار عبودیت و بندگی خالق متعال است. به علاوه، اصل پرستش و نیایش در فطرت هر انسانی قرار دارد، و او با انجام واجباتی مانند نماز، این حقیقت را در وجود خویشتن إحیا و زنده و پرورش داده و خود را در مسیر نیکی ها و پرهیز از زشتی ها قرار می دهد. التزام به نمازهای پنج گانه، سبب فضیلت روان و قدرت روحى است که انسان را از ارتکاب گناه و رفتار ناشایسته باز می دارد و نیروى تقوا را در روان انسانى قوی تر می کند. در این صورت است که می توان فهمید چرا نماز، کلید دروازه بهشت است.

 

ناگفته نماند که نماز، یکی از اعمال عبادی است که ثوابی همچون کلید بهشت برای آن در نظر گرفته شده است؛ زیرا در روایات محبّت به ائمه اطهار (ع)، [6] ذکر لا إله إلا الله [7] ، صبر [8] و ... نیز کلید بهشت شمرده شده است؛ از این رو، کلید بهشت بودن، منحصر به نماز نیست، ولی چون نماز از واجباتی است که انسان بیشتر از عبادات دیگر با آن سر و کار دارد و به بیانی از عبادات غیر موسمی است، انجام آن به عنوان یکی از مهم ترین واجبات، با شرایط آن دارای ثوابی همانند بهشت است. همچنین از این روایات فهمیده می شود که نماز با ایمان به توحید و یگانگی خداوند و محبّت اهل بیت (ع) عجین شده و وابستگی ویژه ای دارد.

 

[1] . «مِفْتَاحُ‏ الْجَنَّةِ الصَّلَاة»؛ ابن أبی جمهور، محمد بن زین الدین‏، عوالی اللئالی العزیزیة فی الأحادیث الدینیة، ج 1، ص 322، دار سید الشهداء للنشر، قم، چاپ اول، 1405ق؛ محمدى رى شهرى و همکاران‏، حکم النبی الأعظم (ص)، ج 5، ص 285، دار الحدیث‏، قم، چاپ اول، 1429ق؛ زحیلى، وهبة بن مصطفی، التفسیر المنیر فى العقیدة و الشریعة و المنهج، ج 6، ص 102، دار الفکر المعاصر، بیروت، دمشق، چاپ دوم، 1418ق؛ سیوطى، جلال الدین، الدر المنثور فى تفسیر المأثور، ج 1، ص 296، نشر کتابخانه آیة الله مرعشى نجفی، قم، 1404ق.

[2] . «وَ أَقِمِ الصَّلاةَ إِنَّ الصَّلاةَ تَنْهى‏ عَنِ الْفَحْشاءِ وَ الْمُنْکَر»؛ عنکبوت، 45.

[3] . «الصَّلَاةُ عَمُودُ الدِّینِ‏ فَمَنْ‏ تَرَکَهَا فَقَدْ هَدَمَ الدِّین»؛ ابن أبی الحدید، عبد الحمید بن هبه الله‏، شرح نهج البلاغه، محقق و مصحح ابراهیم، محمد ابوالفضل، ج 10، ص 206، نشر مکتبة آیة الله المرعشی النجفی، قم، چاپ اول، 1404ق؛‏ عوالی اللئالی العزیزیة فی الأحادیث الدینیة، ج 1، ص 322.

[4] . «مَا مِنْ صَلَاةٍ یَحْضُرُ وَقْتُهَا إِلَّا نَادَى مَلَکٌ بَیْنَ یَدَیِ النَّاسِ أَیُّهَا النَّاسُ قُومُوا إِلَى نِیرَانِکُمُ الَّتِی أَوْقَدْتُمُوهَا عَلَى ظُهُورِکُمْ فَأَطْفِئُوهَا بِصَلَاتِکُم»؛ شیخ صدوق، ثواب الأعمال و عقاب الأعمال‏، ص 35، نشر دار الرضی، چاپ اول، 1406ق.

[5] . «من جنّ و انس را نیافریدم جز براى اینکه عبادتم کنند (و از این راه تکامل یابند و به من نزدیک شوند)»؛ ذاریات، 56.

[6] . طبرى آملى، عماد الدین أبی جعفر محمد بن أبی القاسم‏، بشارة المصطفی لشیعة المرتضی، ج 2، ص 68، المکتبة الحیدریة، نجف، چاپ دوم، 1383 ق؛ مجلسى، محمد باقر، بحار الانوار، ج 11، ص 114، دار إحیاء التراث العربی، بیروت، چاپ دوم، 1403 ق.‏

[7] . بحار الانوار، ج 48، ص 105.

[8] . همان، ج 75، ص 9.