شرکت در جشنواره ی سراسری نماز سال 1395
نقش نماز در کاهش آسیب های اجتماعی / گفتار دوم / 8
نویسنده: سید رضا شفیع اف - ۱۳٩٥/٧/٢۳

3/5/4/ب ) امر و نهی خدای یکتا

هم اکنون اگر به بحث اصلی برگردیم خواهیم دید که خدای یکتا چگونه امر و یا نهی می کند و در واقع به چه چیزهایی امر و از چه چیزهایی نهی می کند و در بین این امر و نهی کردن ها کدام یک است که به طور عام می تواند سعادت بشر و به طور خاص سعادت مومنین را به دنبال خود داشته باشد، چرا که هر انسانی برابر فطرت خود در پی سعادت و نیک بختی است. : « ان الله یأمر بالعدل و الاحسان و ایتاء ذی القربی و ینهی عن الفحشاء و المنکر و البغی ج یعظکم لعلکم تذکرون. و أوفوا بعهدالله اذا عاهدتم و لا تنقضوا الایمان بعد توکیدها و قد جعلتم الله علیکم کفیلا ج ان الله یعلم ما تفعلون. ولا تکونوا کالتی نقضت غزلها من بعد قوة انکاثا تتخذون ایمانکم دخلا بینکم ان تکون امة هی أربی من امة ج انما یبلوکم الله به ج و لیبینن لکم یوم القیامة ما کنتم فیه تختلفون. و لو شاءالله لجعلکم امة واحدة ولکن یضل من یشاء و یهدی من یشاء ج ولتسئلن عما کنتم تعملون ... (90-93 نحل با توجه به آیات 94- 97) » .

پس برابر آیه ی کریمه 90 مذکور مشخص می شود که خدای یکتا از یک سو به عدل و احسان و کمک به خویشان امر می کند[1] و از سوی دیگر از فحشا و منکر و بغی نهی می کند. یعنی آنچه که کار شیطان است که بدان به کسی که پیروی او را بنماید امر می کند و این است تفاوت کار خدای یکتا و آفریده اش شیطان مرتبط با مقولات امر و نهی. حال کدامیک به راستی انسان را به سعادت و خوشبختی می رساند و اسباب هدایت او را فراهم می نماید؟ از دیگر مواردی که برابر آیات مذکور خدای یکتا بدان امر می کند این است که مومنین به عهد خود با خدای یکتا وقتی آن را بستند پایبند باشند و نهی میکند از اینکه در زمره ی پیمان شکنان در آیند؛ چرا که عهد یک آزمایش الاهی است. به هر جهت در سرای دیگر از اعمال هر کس پرسیده خواهد شد. پس باید به عنوان یک مومن بدانیم که چه می کنیم و باید که تا آنجا که می توانیم بدانچه خدای یکتا بدان امر کرده عمل نماییم و از آنچه نهی کرده دوری نماییم که هر عملی نتایج و تبعات خود را خواهد داشت.

حال اینکه عینیت این اوامر و نواهی خداوند در کجاست؛ بدیهی است که پاسخ را باز باید در سخن پاکیزه و دگرگون ناپذیر خدای یکتا یافت. برای نمونه اینکه او به عدالت در آیاتش و مرتبط با اقوام پیشین و اهل کتاب سخن گفته است مبنی بر اینکه اهل کتاب همه یکسان نیستند؛ پس مومنین باید پیروی کنند و چیزی نگویند که خود را مدیون نمایند بلکه آیات خدا و از جمله این آیات را برایشان بخوانند تا آنان بدانند که خدای یکتا همه چیز را می داند از جمله اینکه آنان نیز امر به معروف و نهی از منکر می کنند و ... جان کلام اینکه خدای یکتا حق را بیان کرده است و ... : « لیسوا سواء ق من اهل الکتاب امة قائمة یتلون آیات الله آناء الیل و هم یسجدون. یؤمنون بالله و الیوم الاخر و یأمرون بالمعروف و ینهون عن المنکر و یسارعون فی الخیرات ص و اولائک من الصالحین. و ما یفعلوا من خیر فلن یکفروه ق والله علیم بالمتقین. (113- 115 آل عمران ) » . // و مومنین را هم به همین مورد امر کرده است که بر پایه ی عدالت در امور به پیش بروند حتی اگر مرتبط با دشمنشان باشد چرا که این به تقوا نزدیکتر است و خدای یکتا هر آنچه را که مومنین می گویند و انجام می دهند را می داند : « یا ایها الذین آمنوا کونوا قوامین لله شهداء بالقسط ص و لا یجرمنکم شنئان قوم علی الّا تعدلوا ج اعدلوا هو اقرب للتقوی ص واتقوا الله ج ان الله خبیر بما تعملون. (8 مائده با توجه به آیات 9-10) ». و اگر اقوام گذشته را نیز بر آنان خشم گرفته و نابودشان کرده است بدان خاطر بوده که آنان به خود با تکذیب رسولان و آیات الاهی ستم کرده اند[2]، امری که باید نصب العین مومنین قرار گیرد و از انجام آنها به عنوان گناهان کبیره بپرهیزند. و تمام اینها یعنی اینکه خدای یکتا به همه چیز از پیدا و پنهان و از آنچه که بنی بشر آشکار می کند و یا در سینه های خود نگه می دارد کاملن آگاه است. باری خدای یکتا در قرآن کریم که به مواردی از آنها اشاره شد؛ سعادت افراد را در ایمان و اعمال شایسته و تقوا می داند و نه در انجام کارهای بد و فحشا و منکرات؛ هر چند که از مومنین باشند چه آنکه سیئات نیز تبعات خود را برای عاملینش در پی دارد. و دیگر اینکه او از آنجا که نسبت به بندگانش احسان دارد پس به این مورد هم امر کرده است که بندگانش هم به ویژه مومنین احسان داشته باشند و دیگر اینکه از آنچه که او به آنان داده و روزی کرده است انفاق کنند که همانا شرط برخورداری از پاداش اعمال نیک در این است که اوامر خدا فرمان برده شود.

و از دیگر مواردی که خدای یکتا بدان امر می کند این است که امانات به صاحبانش برگردانده شود و هنگامی که بین مردم حکم کرده می شود همه بر اساس عدل باشد و نه جز آن. و چنانچه دیده شود این آیه ی کریمه سخن از مردم به میان آورده است پس یک مومن حق ندارد در حکم کردن میان آنان، نگرش ها و ... را دخالت دهد، چه آنکه خدای یکتا شنوا و بیناست و هر کاری تبعات خود را دارد و از سوی دیگر بر اساس عدالت رفتار کردن باعث می شود تا مردم با تفکر و به یاری خدا به سوی دین هدایت شوند: « ان الله یأمرکم ان تؤدوا الامانات الی اهلها و اذا حکمتم بین الناس ان تحکموا بالعدل ج ان الله نعما یعظکم به ق ان الله کان سمیعا بصیرا . (58 نساء با توجه به آیه ی59-64) ».

اما نهی کردن خدای یکتا از فحشا و منکر و بغی به طرق گوناگونی بیان شده است که از جمله ی آنها برای دور ماندن مومنین از این موارد این است که او برای نمونه و در قالب فرایض دینی و به عبارتی دقیقتر معروف ، دستور به خواندن نماز داده است؛ امری که همانطور که پیرامونش برابر آیات الاهی گذشت از فحشا و منکر و حتا بغی باز می دارد. و اینجاست که باز حکمت قرار داده شدن نماز با کم و کیف انجام آن توسط خدای یکتا و البته به واسطه ی سنت پیامبر خاتم ص بر مومنین روشن می شود. از دیگر مواردی که خدای یکتا برای دور ماندن مومنین از هر گونه فحشا و منکری بیان فرموده است این است که آن ذات مقدس طی آیاتی محرمات را تشریح فرموده است تا بدین وسیله جامعه سالم بماند و دچار آسیبی از هر نوعش نشود و نخواهد که همانند کسانی که از کتاب خدا بی بهره اند ابتدا تجربه نمایند و سپس طی قوانینی انجام امور مضر را محدود و یا ممنوع نمایند. به هر جهت باید از هر گونه فحشا و منکری دوری نمود که نمونه ی آنچه که حرام شمرده شده است این مورد می باشد هر چند که مخاطب آن اهل کتابند اما مومنین اگر بدنبال راه راستند[3] لازم است که به آیات الاهی گوش فرا دهند و عمل نمایند و نه تنها در عمل به عدالت رفتار کنند بلکه در سخن نیز دادگر باشند که راه راست در ایمان و مراعات چنین مواردی است که خدای یکتا در آیاتش بیان فرموده است : « قل تعالوا اتل ما حرم ربکم علیکم ص الا تشرکوا به شیئا ص و بالوالدین احسانا ص ولا تقتلوا اولادکم من املاق نحن نرزقکم و ایاهم ص ولا تقربوا الفواحش ما ظهر منها و ما بطن ص و لا تقتلوا النفس التی حرم الله الا بالحق ج ذالکم وصاکم به لعلکم تعقلون. و لا تقربوا مال الیتیم الا بالتی هی احسن حتی یبلغ اشده ج و اوفوا الکیل و المیزان بالقسط ص لا نکلف نفسا الا وسعها ص و اذا قلتم فاعدلوا و لو کان ذا قربی ص و بعهدالله اوفوا ج ذالکم وصاکم به لعلکم تذکرون. و ان هذا صراطی مستقیما فاتبعوه ص و لا تتبعوا السبل فتفرق بکم عن سبیله ج ذالکم وصاکم به لعلکم تتقون. (151-153 انعام) » . // چه آنکه در جایی دیگر خدای یکتا بنی آدم را مخاطب قرار داده است پس باید مومنین ضمن ایمان آیات خدا را برای دیگران بخوانند تا به راه راست به یاری حضرت حق راهنمایی شود : «قل انما حرم ربی الفواحش ما ظهر منها و ما بطن و الاثم و البغی بغیر الحق و ان تشرکوا بالله ما لم ینزل به سلطانا و ان تقولوا علی الله ما لا تعلمون. ( 33 اعراف ) » // و حتا اینکه خدای یکتا دوری کنندگان از گناهان کبیره و فواحش را کسانی دانسته است که چون نیکوکارند پس از سوی او پاداش نیکو می گیرند؛ همانگونه که بدکاران کیفر کار بد خود را می بینند : « و لله ما فی السماوات و ما فی الارض لیجزی الذین اساؤا بما عملوا و یجزی الذین احسنوا بالحسنی. الذین یجتنبون کبائر الاثم و الفواحش الا اللمم ج ان ربک واسع المغفرة ج هو اعلم بکم اذ انشأکم من الارض و اذ انتم اجنة فی بطون امهاتکم ص فلا تزکوا انفسکم ص هو اعلم بمن اتقی. (31-32 نجم) ».

نتیجه اینکه کسی از مومنین نباید ایمان خود را به ستم آلوده نماید که همانا تبعات خود را برایش خواهد داشت. در واقع هر گونه آسایش از خشم خدا و هدایتی از سوی خدا در این است که ایمانش به ستم و ستمگری آلوده و ملبس نگردد: « الذین آمنوا و لم یلبسوا ایمانهم بظلم اولائک لهم الامن و هم مهتدون . (82 انعام با توجه به آیات 74-93 ) ». و همینطور است در این رابطه این آیه ی کریمه که شراب و قمار تحریم شده است چرا که این ها از اعمال و کردارهای شیطان است و دوم و به تبع آن هر کسی که به سمت این اعمال شیطانی برود؛ نتیجه اش این است که از نماز و ذکر خدا باز داشته می شود. به هر جهت باید فرمان خدا و رسولش را برد که تمام آنها در آیات قرآن کریم است : « یا ایهاالذین آمنوا انما الخمر و المیسر[4] و الانصاب و الازلام رجس من عمل الشیطان فاجتنبوه لعلکم تفلحون. انما یرید الشطان ان یوقع بینکم العداوة و البغضاء فی الخمر و المیسر و یصدکم عن ذکرالله و عن الصلاة ص فهل انتم منتهون. و اطیعوا الله و اطیعوا الرسول واحذروا ج فان تولیتم فاعلموا انما علی رسولنا البلاغ المبین . (90-92 مائده با توجه به آیه ی 93) ».

و از دیگر موارد این است که شیطان اگر وعده ای هم می دهد به فقر است و اگر امری می کند به فحشا می باشد، در حالی که خدای یکتا به آمرزش و فضل خود وعده می دهد : « ... الشیطان یعدکم الفقر و یأمرکم بالفحشاء ص والله یعدکم مغفرة منه و فضلا ق والله واسع علیم. یوتی الحکمة من یشاء ج و من یؤت الحکمة فقد اوتی خیرا کثیرا ق و ما یذکر الا الواالالباب . (268-269 بقره با توجه به آیات 267-273 ) ». که این موضوع البته مرتبط با امر و فریضه ی انفاق از آنچه است که خدای یکتا به مومنین روزی کرده و یا آنان از راه حلال به دست آورده اند. پس از انفاق در راه خدا نباید ترسید و تنها باید امر خدا را برد که او علاوه بر دادن حکمت و فرزانگی به واسطه ی عمل به این مقوله؛ به کسانی که شب و روز و در آشکار و نهان انفاق می کنند پاداش می دهد به نحوی که نه ترسی بر آنان است و نه آنان اندوهگین می شوند : « الذین ینفقون اموالهم بالیل و النهار سرا و علانیة فلهم اجرهم عند ربهم و لا خوف علیهم و لا هم یحزنون.(274 بقره) » . فقط باید ایمان داشت و ضمن انجام کارهای شایسته که نتیجه ی خوب دنیایی و آخرتی دارد[5]، آیاتش را شنید و فرمان برد و بر امور آنگونه که به آیاتی از آنها در این زمینه اشاره شد شکیبا بود و پرهیزگار[6]. البته باید دانست که وقتی کسی به وعده های شیطان گوش فرا داد و پیرو او شد؛ بنابراین شیطان وی را در حالت کفرش رها می کند: « و قال الشیطان لما قضی الامر ان الله وعدکم وعد الحق و وعدتکم فاخلفتکم ص و ما کان لی علیکم من سلطان[7] الا ان دعوتکم فاستجبتم لی ص فلا تلومونی و لوموا انفسکم ص ما انا بمصرخکم و ما انتم بمصرخی انی کفرت بما اشرکتمون من قبل ق ان الظالمین لهم عذاب الیم. (22 ابراهیم ) ». پس روشن می شود که باید به وعده ی حق خداوندی که شیطان نیز بدان اذعان دارد گوش فرا داد و از مومنین و کنندگان کارهای شایسته بود و از پیروی خطوات و گامهای شیطان دوری کرد که عاقبتش گمراهی و آتش دوزخ[8] است.

باری؛ نتیجه اینکه اولن خدای یکتا به فحشا و منکر امر نمی کند، ضمن آنکه از آن نهی می کند؛ بلکه علاوه بر امر به عدل و احسان و ایتاء ذالقربی؛ به قسط و دادگری و اینکه او در مساجد همراه با اخلاص خوانده شود نیز امر می کند. پس باید از مومنین واقعی بود زیرا که خدای یکتا فرموده که شیطان و گروهش را برای کسانی که ایمان نمی آورند ولی و سرپرست و دوست قرار داده است و همانطور که گذشت مشخص شد که شیطان هم که دیده نمی شود اما او و گروهش بنی آدم را می بینند یکی از کارهایش این است که بنی آدم را به فحشا امر می کند؛ همانگونه که با فریفتن آدم و حوا، باعث این شد که هم جامه از تنشان بر افتد و هم اینکه از بهشت بیرون شوند در حالی که خدای یکتا پیش از آن بدانان گفته بود که ابلیس دشمن آشکار آنان است باری همه باید بدانند که همانگونه که خدا ما را ایجاد کرد به سوی او باز می گردیم، پس چه بهتر که با ایمان و عمل صالح برگردیم و نه خدای ناکرده همراه با فحشا و منکرات: « یا بنی آدم لا یفتننکم الشیطان کما اخرج ابویکم من الجنة ینزع عنهما لباسهما لیریهما سوآتهما ق انه یریکم هو و قبیله من حیث لا ترونهم ق انا جعلنا الشیاطین اولیاء للذین لا یؤمنون. و اذا فعلوا فاحشة قالوا وجدنا علیها آبائنا والله امرنا بها ق قل ان الله لا یأمر بالفحشاء ص أتقولون علی الله ما لا تعلمون. قل امر ربی بالقسط[9]ص و اقیموا وجوهکم عند کل مسجد وادعوه مخلصین له الدین ج کما بدأکم تعودون. فریقا هدی و فریقا حق علیهم الضلالة ج انهم اتخدوا الشیاطین اولیاء من دون الله و یحسبون انهم مهتدون. (27-30 اعراف) ». و دوم برای اینکه مومنین از فحشا و منکر و بغی به دور بمانند؛ لازم است که ابتدا به آنچه که خدا بدانها امر کرده عمل نمایند و سوم اینکه پیروی گامهای شیطان را نکنند که پایانش همانا دچار شدن به فحشا و منکرات در این سراست و آن سرا را تنها خدای یکتا بدان آگاه است. و چهارم اینکه بدانند که خدای یکتا کسانی را یاری می کند که هنگامی که به آنان مکنتی روی زمین داد لذا در خصوص چهار فریضه به عنوان یاری کردن خدا مبادرت می کنند که به ترتیب عبارتند از برپایی نماز؛ دادن زکات؛ امر به معروف؛ نهی از منکر. یعنی آنچه که خود بدانها در قرآن کریم اشاره و دستور داده است: « الذین اخرجوا من دیارهم بغیر حق الا ان یقولوا ربنا الله ق و لولا دفع الله الناس بعضهم ببعض لهدمت صوامع و بیع و صلوات و مساجد یذکر فیها اسم الله کثیرا ق و لینصرن الله من ینصره ق ان الله لقوی عزیز. الذین ان مکناهم فی الارض اقاموا الصلاة و آتوا الزکاة و امروا بالمعروف و نهوا عن المنکر[10]ق و لله عاقبة الامور. (40-41 حج) » . پس مومنین باید اینگونه باشند و تنها فرمان خدا و رسولش را ببرند و برابر آیاتش عمل نمایند اگر بدنبال این هستند که یاری خدا را بکنند و در عوض از یاری او برخوردار شوند بنابراین لازم است بدانند که یاری خدا برای یاری کننده اش زمانی است که به این امور اقدام نماید و تمام این ها یعنی اهمیت این چهار فریضه در کنار هم برای بهره مندی از یاری خدا با عمل کردن به آنها که نماز خواندن در راس این فروع دین است. و پنجم اینکه بایسته است دانسته و بدان عمل شود که نه تنها لازم است مومنین در وهله ی نخست فرزندان خود را به خواندن نماز و دادن زکات سفارش کنند بلکه لازم است که آنان را امر به معروف و نهی از منکر نیز بنمایند که حضرت لقمان ع اینگونه بوده و مومنین هم باید اینگونه پیروی نمایند و در خصوص این چهار فریضه ابتدا از خویش، و بعد خانه و فرزندان خود شروع نمایند، که هر کس اینگونه پرورش یافت و بار آمد در جامعه و در طول زندگانی خود و بدینسان مرتبط با فرزندان خود هم به یاری خدا بدینگونه عمل خواهد کرد. یعنی از نماز گزاران و زکات دهندگان و عمل کنندگان به معروف و دوری کنندگان از منکر و سفارش کنندگان به این چهار فرع دین خواهد بود: « یا بنی اقم الصلاة و أمر بالمعروف و انه عن المنکر واصبر علی ما اصابک ص ان ذالک من عزم الامور. ( 17 لقمان) » . و ششم اینکه مومنین و کسانی که پیروی رسول خدا را می نمایند باید بدانند که هم نام او در کتابهای تورات و انجیل آمده است و هم اینکه وی امر به معروف و نهی از منکر کرده و آیات خدا را پیرامون حلال و حرامهای خدا به مردم و اهل کتاب رسانده است. پس هر کس می خواهد که از رستگاران باشد لازم است که به او و کتاب قرآن که سراسر کلام خدا و نور است ایمان بیاورد که همانا هدایت و رستگاری و بیرون رفتن از تاریکی ها به سوی روشنایی تنها و تنها در کتاب خدا فرو فرستاده شده بر پیامبر مکرم اسلام ص است و نه کتابی غیر از آن. قرآن؛ کتابی که خود پیامبر ص نیز پس از ایمان به خدای یکتا، به آن ایمان آورده است چرا که هدایت در این کتاب است. پس باید مومنین آیات این کتاب را که کلمات خدا و همه حق است را برای مردم بخوانند چرا که قرآن برای همه است تا آنان نیز به خدای یکتا و فرستاده اش ایمان بیاورند و پیروی او را بنمایند تا هدایت شوند: « الذین یتبعون الرسول النبی الامی الذی یجدونه مکتوبا عندهم فی التوراة و الانجیل یأمرهم بالمعروف و ینهاهم عن المنکر و یحل الطیبات و یحرم علیهم الخبائث و یضع عنهم اصرهم والاغلال التی کانت علیهمج فالذین آمنوا به و عزروه و نصروه واتبعوا النور الذی انزل معه اولائک هم الفلحون. قل یا ایها الناس انی رسول الله الیکم جمیعا الذی له ملک السماوات و الارض ص لا اله الا هو یحی و یمیت ص فآمنوا بالله و رسوله النبی الامی الذی یؤمن بالله و کلماته واتبعوه لعلکم تهتدون. (157-158 اعراف) ».

به هر جهت باید پس از آمدن دانش پیرامون امور و آنچه که حق است؛ بدانها ایمان آورد و عمل کرد که در غیر این صورت یار و دوستی برای کسی جز خدا نخواهد بود: « و کذالک انزلناه حکما عربیا ج و لئن اتبعت اهوائهم بعد ما جائک من العلم ما لک من الله من ولی و لا واق. (37 رعد) ». و اینکه به لقای الاهی[11] ایمان داشت و دل به زندگانی دنیا خوش نکرد[12] و از آیات خدای یکتا غافل نبود که همانا جایگاه چنین کسانی آتش است : « ان الذین لا یرجون لقائنا و رضوا بالحیاة الدنیا و اطمأنوا بها و الذین هم عن آیاتنا غافلون. اولائک مأواهم النار بما کانوا یکسبون. (7-8 یونس) ». و اینکه باید بدنبال ایمان و انجام کارهای شایسته بود که نتیجه اش تحقق وعده ی داده شده از سوی پروردگار جهانیان به آنان مبنی بر رفتن به بهشت است: « ان الذین آمنوا و عملوا الصالحات یهدیهم ربهم بایمانهم ص تجری من تحتهم الانهار فی جنات النعیم. دعواهم فیها سبحانک اللهم و تحیتهم فیها سلام ج و آخر دعواهم ان الحمدلله رب العالمین. (9-10 یونس) ». پس این ایمان و انجام کارهای شایسته است که فرد مومن را وارد بهشت می کند و از سوی دیگر این کفر و شرک و تکذیب و غفلت و یا اعراض از آیات الاهی است که فرد را گمراه و از سوی دیگر وارد دوزخ میکند. پس مبنا در دین فقط آیات خدای یکتاست که همه در قرآن کریم فرو فرستاده شده از سوی خداوند بر حضرت محمد ص آمده است.

جان سخن در پایان این بخش از گفتار اینکه باید دانست که خدای یکتا، حکمت و هدف از آفریدن مرگ و زندگی را این بیان نموده است تا افراد انسانی را بیازماید که کدام یک از آنها بهترین عمل را دارند که همانا او هم مقتدر و هم آمرزنده است. یعنی هم می تواند بر بدکاران خشم بگیرد و هم اینکه می تواند نیکوکاران را ضمن توبه و انجام کارهای شایسته و دوری از کارهای بد، بیامرزد. والله اعلم : « الذی خلق الموت و الحیاة لیبلوکم احسن عملا ج و هو العزیز الغفور. (2 ملک با توجه به آیات 1-6) ».

[1] - و این یعنی اهمیت مقولات دادگری، نیکوکاری و دادن حق خویشان نیازمند، برای اینکه کسی نشان دهد که از مومنین واقعی و صادق است. یعنی به عدالت سخن گفتن و رفتار کردن پیرامون هر کس و در هر کجا که می خواهد باشد. و دیگری از نیکوکاران بودن که تعریفی از آن در آیات نخستین سوره ی لقمان آمده است. و یا مورد احسان به والدین آن هم پس از پرستش خدای یکتا که به عنوان یک حکم بدان امر شده است: « و قضی ربک الا تعبدوا الا ایاه و بالوالدین احسانا ج اما یبلغن عندک الکبر احدهما او کلاهما فلا تقل لهما اف و لا تنهرهما و قل لهما قولا کریما. واحفض لهما جناح الذل من الرحمة و قل رب ارحمها کما ربیانی صغیرا. ربکم اعلم فی نفوسکم ج ان تکونوا صالحین فانه کان للاوابین غفورا. (23-25 اسرا) ». که به طور خلاصه از این آیات بر می آید که منظور از پدر و مادر کسی است که فرد بدان واسطه از آنان به دنیا آمده است و دیگری وجوب احسان به آنان در هر آن از عمرشان و سوم بیان وظیفه ی دیگر فرزند در قبال پدر و مادر مبنی بر اینکه برایشان از خدای آمرزش بخواهد و بعد بیان نمودن وظیفه ی پدر و مادر در قبال فرزندشان مبنی بر اینکه او را در کودکی خوب پرورش دهند، یعنی برای آنچه که فرزندشان از خدا می خواهد تا بدان وسیله و بدان خاطر که پرورش او توسط آن دو در کودکی است؛ بیامرزدشان و ...

و یا بر پا داشتن نماز و شکیبا بودن که به عنوان احسان و یک عمل نیک ذکر شده است به نحوی که فرد را در زمره محسنین و نیکوکاران قرار می دهد: « و اقم الصلاة طرفی النهار و زلفا من الیل ج ان الحسنات یذهبن السیئات ج ذالک ذکری للذاکرین. و اصبر فان الله لا یضیع اجر المحسنین. (114-115 هود) » .

و سوم که مرتبط با اهمیت و ضرورت انفاق به ویژه با قید اولویت به خویشان نیازمند است. و این مورد اخیر یعنی اینکه مومنین باید به این دستورات در این زمینه ها از جمله کمک به نزدیکان مبادرت کنند و بیش از انجام هر کار مستحبی و هزینه کردن در راه آن؛ ضرورت دارد که نخست نیازِ نیازمندان با اولویت کسان و خویشان خود را مرتفع نماید که همانا امر و دستور خداوند به عنوان معروف این است. ( آیات 115-117 آل عمران) .

[2] - همانند قوم نوح که مشرک بوده اند و یا قوم لوط که لواط کار بوده اند و یا قوم مدین که کم فروشی می کرده اند و ... تمام اینها یعنی گناهان کبیره ای که خشم خدا را برای عاملینش در پی داشته و دارد. حال توسط هر کس با هر بینش یا نام و نگرشی که می خواهد باشد. « ... فکلا اخذنا بذنبه ص فمنهم من ارسلنا علیه حاصبا و منهم من اخذته الصیحة و منهم من خسفنا به الارض و منهم من اغرقنا ج و ما کان الله لیظلمهم و لکن کانوا انفسهم یظلمون. (40 عنکبوت با توجه به آیات20-45) » .

[3] - آیه ی 153 انعام.

[4] - یسئلونک عن الخمر و المیسرص قل فیهما اثم کبیر و منافع للناس و اثمها اکبر من نفعهماق و یسئلونک ما ذا ینفقونص قل العفو ق کذالک یبین الله لکم الآیات لعلکم تتفکرون. (219 بقره ) .

[5] - و ادخل الذین آمنوا و عملوا الصالحات جنات تجری من تحتها الانهار خالدین فیها بإذن ربهم ص تحیتهم فیها سلام. (23 ابراهیم) .

[6]- یا ایها الذین آمنوا اصبروا و صابروا و رابطوا واتقوالله لعلکم تفلحون. ( 200 آل عمران) .

[7] - در این خصوص به آیات 99-100 نحل توجه شود که خدای یکتا فرموده است که شیطان را بر مومنین و توکل کنندگان بر خود یعنی خدای یگانه هیچ تسلطی نیست؛ امری که شیطان در آیه ی 22 ابراهیم به شرح فوق بدان اعتراف دارد. آری پس شیطان برابر آیه ی 100 نحل تنها بر کسانی تسلط پیدا و پس از آن رهایشان می کند که او را دوست گرفته یا بدان وسیله به خدا شرک بیاورند. (سبحان الله) .

[8] - و اذا قیل لهم اتبعوا ما انزل الله قالوا بل نتبع ما وجدنا علیه آبائنا ج او لو کان الشیطان یدعوهم الی عذاب السعیر. (21 لقمان با توجه به آیات 20-24) . پس روشن می شود که تنها و تنها باید پیروی کلام خدا و آیات او را که بر حضرت محمد ص فرو فرستاده است و تمامن در قرآن مجید می باشد را به عنوان دین و اوامر و نواهی آن نمود و نه کلامی جز آن را.

[9] - البته باید دانست که خدای یکتا تنها به مومنین دستور به قسط در گفتار و رفتار نمی دهد بلکه خود نیز مرتبط با بندگانش و رسیدگی به حساب و کتاب آنها در سرای دیگر نیز بر همین منوال یعنی قسط رفتار می نماید و این بدان معناست که او مقسِط است : « ولو ان لکل نفس ظلمت ما فی الارض لافتدت به ق و اسروا الندامة لما رأو العذاب ص و قضی بینهم بالقسط ج و هم لا یظلمون. الا ان لله ما فی السماوات والارض ق الا ان وعدالله حق ولکن اکثرهم لا یعلمون. هو یحی و یمیت و الیه ترجعون. (54-56 یونس) ». که آیه ی اخیر گویای این امر است که هیچ رجعتی برای کسی پس از مرگ به دنیا وجود نخواهد داشت. بازگشت تنها به سوی خداوند یکتاست.

[10] - مرتبط با آیه ی کریمه ی 71 توبه . فقط باید در این بین اطاعت خدا و رسولش را کرد.

[11] چه آنکه خدای یکتا در وصف خصوصیات زیانکارترین مردم گفته است که یکی از دلایل زیانکاری شان این می باشد که به آیات خدا و لقای او کافرند؛ پس جایگاهشان دوزخ است، در حالی که مومنین و کنندگان کارهای شایسته به بهشت می روند : « قل هل ننبئکم بالاخسرین اعمالا. الذین ضل سعیهم فی الحیاة الدنیا و هم یحسبون انهم یحسنون صنعا. اولائک الذین کفروا بآیات ربهم و لقائه فحبطت اعمالهم فلا نقیم لهم یوم القیامة وزنا. ذالک جزاؤهم جهنم بما کفروا واتخذوا آیاتی و رسلی هزوا. ان الذین آمنوا و عملوا الصالحات کانت لهم جنات الفردوس نزلا. خالدین فیها لا یبغون عنها حولا. (103-108 کهف).

[12] - که همانا زندگانی دنیا بازیجه و فسوسی بیشتر نیست و آنچه برای پرهیزگاران بهتر است سرای دیگر و زندگانی آن است. پس باید در آن با توجه به واقعیات و مصادیق آن دانش پیدا کرد و خرد ورزید و پرهیزگاری پیشه نمود و از غیر خدا را نپرستید و نخواند و بر غیر او تکیه نکرد، بلکه باید آیات او را شنید و فرمان برد: « و ماالحیاة الدنیا الا لعب و لهو ص و للدار الاخرة خیر للذین یتقون ج افلا تعقلون. (32 انعام) » . // « و ما هذه الحیاة الدنیا الا لهو و لعب ج و ان الدار الاخرة لهی الحیوان ج لو کان یعلمون. (64 عنکبوت) » .

نوشته . لینک . به قلم سید رضا شفیع اف در 17 آبان 1395 ساعت 00:09

x
ورود به سیستم
ورودثبت نام