شرکت در جشنواره ی سراسری نماز سال 1395
نقش نماز در کاهش آسیب های اجتماعی / گفتار دوم / 6
نویسنده: سید رضا شفیع اف - ۱۳٩٥/٧/٢۳
/5/4/ب )مصادیق فحشا و منکر
نمونه های فحشا می تواند لواط و زنا باشد به نحوی که به طور فطری نوع انسان آن را امری نکوهیده می داند و صد البته که مومنین از آنها نهی شده اند و در این رابطه به ترتیب می توان به سرگذشت قوم لوط پیرامون لواط که از گناهان کبیره است و همچنین به سوره ی روشنی بخش نور که آیات اولیه ی آن پیرامون زنا و احکامش و حرمتش بر مومنین است اشاره کرد، و دانست که انجام آن توسط عاملین بدانها برایشان تبعاتی دست کم در این دنیا به لحاظ خشم خداوند خواهد داشت. و تمام این ها یعنی اینکه روشن می شود که چگونه است که نماز از فحشا باز می دارد. زیرا که یک مومن هر گز پس از گزاردن نماز به سمت امور فحشا گونه نمی رود.
اما منکر، یعنی آنچه که ناشناخته است و فرد بدان، آن دانشی را که باید داشته باشد به نحوی که از آن دوری و در واقع معروف را به کار ببندد ندارد و از سر سنت پدران و پیشینیان و یا غفلت و ناآگاهی بدون تدبر در آنها و یا رواج یافتنش در اجتماع؛ آن را انجام می دهد. همانند شرک به خدا (سبحان الله) و یا همانند خواندن از غیر خدا. و لذا کسی که حجت و بینات و دانش امر برایش آمد و دست از شرک برداشت و مسلمان و مومن شد و نماز گزارد؛ بنابراین نه تنها با این نماز خواندن از مشرک بودن بیرون است، بلکه خواندن آن باعث می شود که فرد مومن، دیگر تردیدی در وحدانیت خدا نکند و رو به شرک نگذارد. و این جا یکی از حکمت های اینکه چرا باید بر نماز محافظت کرد روشن می شود.
نمونه ی دیگری که می تواند از منکرات باشد این است که فرد مومن، شاید بر اساس وسوسه های شیطان[1] ناشی از شرایط پیش آمده بیاید و برای نمونه نسبت به احتکار اجناس مورد نیاز اولیه ی عامه ی مومنین و مردم اقدام نماید تا آن حد که با به فروش رساندن آن به قیمت چند برابر، سودی عایدش شود و به اصطلاح در آمد بالاتر و بیشتری داشته باشد؛ هم اکنون و در واقع سپس بیاید و برای یک مراسم مذهبی ، بخشی از همان درآمد مذکور را نذر کند و یا به نیازمندان کمک و به عبارتی انفاق نماید به این امید که جبران آن احتکار و گرانفروشی و درآمد نامشروع را کرده باشد. در حالی که این فرد نمیداند و برایش شناخته شده نیست که دین جای این امور و اعمال نیست، چرا که او در حالت خوش بینانه منکری را انجام داده که در دین جایی از خیر بودن برایش منظور نشده است؛ امری که اگر می دانست معروف آن کدام است؛ هر گز منکرش را انجام نمی داد، تا چه رسد به اینکه بخواهد از درآمد نامشروعش انفاق و یا نذر نماید. زیرا که خدای یکتا می فرماید که کسانی که از غیر آنچه که او به آنان روزی کرده و یا از غیر آنچه که از راه حلال به دست آورده اند؛ اگر انفاق و یا نذر کنند؛ بنابراین باید از پاداش آن چشم بپوشند چرا که خدای یکتا بی نیاز و ستوده است : « یا ایها الذین آمنوا انفقوا من طیبات ما کسبتم و مما اخرجنا لکم من الارض ص و لا تیمموا الخبیث منه تنفقون و لستم بآخذیه الا ان تغمضوا فیه ج واعلموا ان الله غنی حمید. (267 بقره) ». و آنچه را که هر مومنی انفاق و یا نذر می کند را بدان داناست و او هر گز یاور ستمگران نیست. یعنی یاور کسانی که از غیر راه مشروع و خبیث کسب درآمد می کنند و سپس بخشی از آن را به زعم خود انفاق و یا نذر می کنند نمی باشد. : « و ما انفقتم من نفقة او نذرتم من نذر فان الله یعلمه ق و ما للظالمین من انصار. (270 بقره) » . و باز از آن جهت که پیشوایان دین هر گز اهل این کارهای ناستوده نبوده اند که حال کسی بخواهد برایشان از این گونه درآمدها نذر کند و ... امید بخشش و پاداش از سوی خدا داشته باشد. و همینطور است تعمیم و تسری این موضوع به کسانی که دستی در تولیدات کالاهای غذایی و یا خدماتی غیر استاندارد و با کیفیت پایین دارند و به نوعی در اینجا با سلامت مردم بازی می کنند و از عواقب آن به خاطر ناظر ندانستن خدای یکتا غافلند و بخشی از آن را انفاق و نذر می کنند تا به زعم خود حتمن مالشان را پاکیزه نمایند و ...
مورد دیگر که از جمله ی منکرات به شمار می آید و سالیانی است برای رفع آن و سوق دادن مشمولین موضوع به سوی معروف تلاشهای گسترده صورت گرفته و با توجه به افزایش آن صورت می گیرد؛ موضوع بد حجابی است، امری که از فرایض دین است و بایسته است که بدان از سوی زنان مومن عمل شود[2]. و باز مقوله ای که همین زنان مومنِ مشمولِ امرِ بد حجابی؛ آن را بی هیچ کم و کاستی وقتی که در پیشگاه خداوند یکتا برای عبادتش طی بر پایی نمازهای پنجگانه ی شبانه روز قرار می گیرند؛ کاملن مراعات می نمایند یعنی با پوشش کامل نماز می خوانند. اما؛ همین افراد از زنان مومن وقتی در جامعه می آیند نسبت به این مهم آن طور که باید عمل نمی کنند و در واقع با بدحجابی در بین جماعت گذر می نمایند، که دست کم از عوارض آن این است که اگر این روند ادامه پیدا کند هر چه بیشتر بر دیگران و رفته رفته بر شهرهای کوچکتر با ثبوت فرهنگی مذهبی و حتا فرزندانشان از دختران کم سن و سال تر تاثیر سوء می گذارد و ...
باری؛ در خصوص مورد اخیر باید دید و مو شکافی و به عبارتی علت یابی نمود که چرا چنین افرادی از زنان مومن هنگام مواجهه و حضور در جامعه اینگونه رفتار و بر آن به نوعی پافشاری می کنند؟ به تعبیر دیگر باید ابتدا در پی یافتن پاسخ این پرسش و رفتاری این چنینی بود؛ چرا که حکم خدا برای مراعات پوشش زنان مومن یکی است.اما به طور آشکارا می بینیم که رفتار این گروه از زنان مومن با موضوع و حکم خدا دوگانه است؛ در پیشگاه خداوند هنگام پرستش او ، پوشش کامل مراعات می شود اما در حضور مردم همراه با کاستی و در واقع همراه با تعدی از دستور خداوند است . ؟! آیا اینگونه عمل کردن در بین جامعه به رفتار مردم و عدم همخوانی گفتارشان با رفتارشان بر می گردد؟ و ... روشن است که این مهم نیز به غفلت از نظارت خدا بر اعمال انسان ها از جمله مشمولین امر حجاب بر می گردد.
بدیهی است که اقدام در جهت مرتفع شدن هر امری و منکری باید متناسب آن و از سنخ آن باشد. یعنی وقتی سخن از منکر است باید از طریق نهی از منکر اقدام نمود. و وقتی سخن از مقوله ای است که خداوند آن را همچون حجاب برای زنان مومن فرض کرده؛ پس راهکار آن برای نهی از این منکر این است که به طریق اولی بوسیله ی کلام مقدس الاهی، فردِ عامل به این منکر از آن نهی و به معروف امر شود. چرا که این خدای یکتاست که این فریضه را برای زنان مومن[3] قرار داده است و بنابراین هر زن مومن در هر زمان و مکان که باشد لازم است بر پایه ی دستور خداوند پوشش و حجاب داشته باشد و آن را مراعات نماید چرا که حکم خدا تغییر ناپذیر است و هیچ مرد یا زن مومنی پس از بیان و قرار داده شدن حکمی از سوی خدا؛ این اختیار را ندارد که از امر خدا و رسول او نافرمانی کند چرا که نتیجه اش دچار شدن به گمراهی روشن است: « و ما کان لمؤمن و لا مؤمنة اذا قضی الله و رسوله امرا ان یکون لهم الخیرة من امرهم ق و من یعص الله و رسوله فقد ضل ضلالا مبینا. (36 احزاب) » . سپس به وی گوشزد شود که خداوند در هر حال ناظر اعمال او و همه ی انسان هاست و از این لحاظ باید مراعات موازین و فرایض دین را بنماید و باز تاکید کرد که برابر سنت آفرینش و کلام مقدس الاهی هر کس باز خود را بر خواهد داشت و نسبت ها و خویشاوندی ها هیچ موثر در این امر نیست؛ فقط باید از خدای یکتا در نهان ترسید و نماز به پا داشت که هر لجظه از فحشا و منکرات باز می دارد و پاکیزه شدن هر کس هم در این راه برای خودش است و پایان کار هم بازگشت به سوی اوست: « و لا تزر وازرة وزر اخری ج و ان تدع مثقلة الی حملها لا یحمل منه شیءٌ و لو کان ذاقربی ق انما تنذر الذین یخشون ربهم بالغیب و اقامو الصلاة ج و من تزکی فانما یتزکی لنفسه ج و الی الله المصیر. ( 18 فاطر) » .
و البته در کلیه موارد از جمله تعلیل انجام منکرات؛ لازم است که ضمن توجه به مولفه های رفتار شناسی و ... به این مهم مبتنی بر سخن حضرت علی ع نیز نظر داشت که : من کسی را به کاری امر نکردم مگر اینکه خود پیش از آن عامل بدان بودم و کسی را از کاری نهی نکردم و باز نداشتم مگر اینکه از پیش آن را ترک کرده و انجام نداده بودم. و همینطور است تسری این موضوع مرتبط با مصادیق سایر منکرات و مفسده های اخلاقی و آفات دینی و بزه های اجتماعی همچون زیاده روی، گرانفرشی، کم فروشی، دروغگویی و پیمان شکنی و تهیه و توزیع و مصرف مواد الکلی و مخدر و ...؛ به نحوی که عاملین بدان بوسیله ی آیات الاهی از انجامشان نهی و در مقابل به معروف امر شوند و ...
جان کلام اینکه امت اسلامی لازم است دیگر امت ها را برابر کلام مقدس الاهی دعوت به خیر[4] و امر به معروف[5] و نهی از منکر[6] نماید تا آن حد که دست از شرک بردارند و یکتا پرست شوند و با خواندن نماز ، موحد بودن خود را و اینکه به سرای دیگر و مالک آن ایمان دارند به لحاظ عملی نشان دهند. و این از آن جهت گفته می شود که دیگر امت ها نیازمند این دستور خداوند به وسیله ی مومنین و امت میانه[7] با خواندن آیاتش بر آنان می باشند : « ولتکن منکم امة یدعون الی الخیر[8] و یأمرون بالمعروف و ینهون عن المنکر ج و اولائک هم المفلحون. ولا تکونوا کالذین تفرقوا واختلفوا من بعد ما جائهم البینات ج و اولائک لهم عذاب عظیم. (104-105 آل عمران) » . // چرا که خدای یکتا امت اسلام را بهترین امتی میداند که برای امر به معروف و نهی از منکر و ایمان به خدا به پا خواسته اند . امری که اگر اهل کتاب هم به آن ایمان می آوردند برایشان بهتر بود در حالی که بیشترشان تباهکارند: « و لله ما فی السماوات و ما فی الارض ج و الی الله ترجع الامور. کنتم خیر امة اخرجت للناس تأمرون بالمعروف و تنهون عن المنکر و تؤمنون بالله ق و لو آمن اهل الکتاب لکان خیرا لهم ج منهم المؤمنون و اکثرهم الفاسقون. (109-110 آل عمران) ». و این ها بدان معناست که به واسطه ی این آیه ی کریمه این دیگر امت ها هستند که توسط امت اسلامی دعوت به خیر شده و امر به معروف و نهی از منکر می گردند و نه امت اسلامی؛ چرا که امت اسلامی برای نمونه مشرک نیست و معروف ها را می داند و به انجام خیری همچون نماز معتقد و مشغول است و ... به عبارت دیگر مومنین؛ امت دیگری نیستند که بخواهند به استناد این آیه مورد دعوت به خیر و امر به معروف و نهی از منکر قرار گیرند و ... بلکه آنچه که می تواند مرتبط با منکرات و یا آسیب های مبتلا به جامعه و حتا فراتر از آن به خاطر آنچه که در کشورهای اسلامی رخ داده و به قتل یکدیگر مشغولند و شاهد آن می باشیم؛ اینکه برابر این آیه ی کریمه به عنوان امر به معروف و نهی از منکر عمل شود : « والمؤمنون و المؤمنات بعضهم اولیاء بعض ج یأمرون بالمعروف و ینهون عن المنکر و یقیمون الصلاة و یؤتون الزکاة و یطیعون الله و رسوله ج اولائک سیرحمهم الله ق ان الله عزیز حکیم. (71 توبه با توجه به آیه ی 72) ». و این بدان معناست که آن گروه از مومنین می توانند به عنوان ولی دیگر مومنین باشند که ضمن امر به معروف و نهی از منکر؛ خودشان دارای ویژگی های 1) نماز خواندن، یعنی آنچه که برپایی اش از فحشا و منکر باز می دارد به نحوی که چنین مومنی می تواند ولی مومن دیگری قرار گیرد از آن جهت که چون با نماز خواندن دنبال فحشا و منکر نمی رود، پس مشمول این امر قرار می گیرد که امر به معروف نموده و از منکر باز دارد. و 2) زکات دادن هستند و 3) فرمانبردار خدا و فرستاده اش یعنی خاتم النبیین ص هستند آن هم با توجه به آیاتش که همه در قرآن کریم است. یعنی چنین مومنینی قرآن را مهجور نمی کنند و کتاب یا کلام دیگری را مبنای ایمان و مومن بودن خود قرار دهند و این می شود پیروی و فرمانبری خدا و رسولش بر اساس قرآن کریم. و چون این مومنین اینگونه باشند پس بزودی خدا بر آنان مهر خواهد ورزید. در غیر این صورت او مقتدر درستگار است و اگر کسی بر خلاف این دستورات عمل نماید می شود که خشم خدا او را در بر گیرد.
و مورد دیگر اینکه روشن می شود که آنچه که از فحشا و منکر و نیز آسیب های اجتماعی باز می دارد در وهله ی نخست خود نماز است و سپس این بخش از قرائت نماز در سوره ی حمد یعنی مالک یوم الدین ، چرا که خداوند یکتا روشن بیان می فرماید که در آن روز هر کس نتیجه ی اعمال خود را خواهد دید و لذا کسی که به این روز یقین داشته باشد از انجام کارهای بد و منکرات و فسق و فجورها به عنوان یک مومن پارسا می پرهیزد تا هم از هدایت قرآن بهره مند شود : « ... والذین یؤمنون بما انزل الیک و ما انزل من قبلک و بالاخرة هم یوقنون. (4 بقره با توجه به آیات 1-5) ». و هم اینکه چون پرهیزگاری را پیشه ی خود کرده است؛ بنابراین از دوستان خدا به شمار می آید: « و ما لهم الا یعذبهم الله و هم یصدون عن المسجد الحرام و ما کانوا اولیاءه ج ان اولیاؤهُ الا المتقون و لکن اکثرهم لا یعلمون. ( 34 انفال) ». و هم اینکه رو به سوی انجام کارهای خوب می آورد تا توشه ای برای آخرتش باشد که همانا خدای یکتا فرموده است : « ما عندکم ینفد و ما عندالله باق ق و لنجزین الذین صبروا اجرهم بأحسن ما کانوا یعملون. (96 نحل) » . حال هر کس بدنبال آخرت است لازم است که از بدی ها دوری کند و خوبی ها را انجام دهد و به خدا و رسول و آیات و کتابها و فرشتگانش و روز دیگر ایمان آورد تا در آن روز از کسانی باشد که نه ترسی بر آنان است و نه آنان اندوهگین می شوند: « ان الذین آمنوا و الذین هادوا و النصاری و الصابئین من آمن بالله و الیوم الاخر و عمل صالحا فلهم اجرهم عند ربهم و لا خوف علیهم و لا هم یحزنون. (62 انعام) ». چه آنکه به طور کلی دارایی ها و فرزندان همه مایه ی آزمایش هستند و پاداش بزرگ نزد خداست: « واعلموا انما اموالکم و اولادکم فتنة و ان الله عنده اجر عظیم. (28 انفال) ». // چه آنکه باید بدانیم و باور کنیم که زندگانی دنیا متاعی بیشتر نیست و لذا باید بدنبال آخرت باشیم یعنی آنچه که نزد خداست و بهتر و پاینده تر است. اما رسیدن به این یعنی آنچه که آن ماندگار و بهتر و پاینده تر است؛ خود شرایطی دارد که البته یکی از آنها را خداوند یکتا این ذکر کرده است که چنین کسانی دارای ویژگی نماز خواندن هستند ضمن اینکه از گناهان بزرگ و فواحش نیز دوری می کنند و ... : « فما اوتیتم من شیءٍ فمتاع الحیاة الدنیا ج و ماعندالله خیر و ابقی للذین آمنوا و علی ربهم یتوکلون. والذین یجتنبون کبائر الاثم و الفواحش و اذا ما عضبوا هم یغفرون. والذین استجابوا لربهم و اقاموا الصلاة و امرهم شوری بینهم و مما رزقناهم ینفقون. والذین اذا اصابهم البغی هم ینتصرون ... (36-39 شورا) ».
به عبارت دیگر باید از بدی ها از هر نوعش چه شرک باشد چه خواندن از غیر خدا و چه اعراض از آیات و فرامین خدا و یا قصور در انجام فرایض دین و چه کارهای ناشایست و سوء استفاده از بیت المال و دسیسه چینی علیه دیگران و ...دوری کرد و دانست که سعادت و نیکبختی دنیا و آخرت در گرو ایمان و یقین به این روز یعنی یوم الدین با انجام دادن کارهای شایسته و نیکو است. به عبارت دیگر باید باور و ایمان داشت که آخرت تنها روز بیرون آورده شدن از گورها و برانگیخته یا محشور و یا جمع شدن به واسطه ی زنده شدن دوباره ی پس از مرگ و به سوی خدای دانای توانا بازگشتن نیست؛ بلکه مهمتر از تمام این ها، روز دیدن جزای اعمال اعم از خوب بد با نظر داشت عقیده ی افراد است که این امر طی همان یوم الدین که مالک و صاحب آن تنها خدای یکتا یعنی همان الله است رخ می دهد و هر کس نتیجه ی اعمالش را با بهشت و یا دوزخ رفتن می بیند؛ زیرا که نتیجه ی انجام کارهای بد با انجام کارهای شایسته ضمن ایمان داشتن یکی نیست: «بلی ج من کسب سیئة و احاطت به خطیئته فاولائک اصحاب النار ص هم فیها خالدون. والذین آمنوا و عملوا الصالحات اولائک اصحاب الجنة ص هم فیها خالدون. (81-82 بقره با توجه به آیات 76-86) ».
آری ؛ پس باید به عنوان یک مومن به این روز یعنی همان یوم الدین که دست کم در نمازهای شبانه روز پنجگانه روزی ده بار آن را قرائت می کنیم[9]؛ باور و توجه داشته باشیم و در همه ی مراحل زندگی خود پس از رشد و بلوغ تنها پیروی سخن خدا و در امتدادش رسولش را که همه در قرآن کریم آمده است را نمود و نه جز آن را اگر در پی راهنمایی و رستگار شدن هستیم. چه آنکه مومن با تباهکار در نزد خدای یکتا یکسان نیستند؛ پس نتیجه ی کارشان هم متفاوت است : « أفمن کان مؤمنا کمن کان فاسقا ج لا یستوون. اما الذین آمنوا و عملوا الصالحات فلهم جنات المأوی نزلا بما کانوا یعملون. و اما الذین فسقوا فمأواهم النار ص کلما ارادوا ان یخرجوا منها و اعیدوا فیها و قیل لهم ذوقوا عذاب النار الذی کنتم به تکذبون. (18-20 سجده) ». در واقع مومنین نخست باید به فکر عقبه باشند؛ یعنی آن ویژگی هایی که فرد را از اصحاب یمین قرار می دهد و نه از اصحاب شمال: « ... و ما ادریک ما العقبة. فک رقبة.او اطعام فی یوم ذی مسغبة. یتیماً ذا مقربة. او مسکینا ذا متربة. ثم کان من الذین آمنوا و تواصوا بالصبر و تواصوا بالمرحمة. اولائک اصحاب المیمنة. والذین کفروا بآیاتنا هم اصحاب المشئمة. علیهم نار مؤصدة. (12-20 بلد با توجه به آیات 1-11)[10] ». و دوم اینکه بدانند خدای یکتا در جایی هم بر نماز گزاران وای فرستاده است: « فویل للمصلین. الذین هم عن صلاتهم ساهون. الذین هم یراءون. و یمنعون الماعون. (4-7 ماعون) » . حال اینکه اینان چه کسانی هستند را باید در برگردان فارسی آن یافت : « وای بر آن نمازگزاران. که دل از یاد خدا غافل دارند. کسانی که همانا (اگر طاعتی کنند) به ریا و خودنمایی کنند و از احسان به فقیران و نیازمندان منع می کنند. » . پس روشن می شود که هم باید در نمازها حضور دل داشت و هم اینکه کارها را برای ریا و خودنمایی انجام نداد و هم اینکه نه تنها از کمک به دیگران از نیازمندان و دستگیری شان به لحاظ انفاق و بخشیدن بخشی از آنچه که انسان از راه حلال به دست آورده و یا خدا روزی اش کرده؛ نباید باز ماند بلکه نباید که دیگران را نیز از این مهم به عنوان دستور الاهی مبنی بر انفاق کردن و یا زکات دادن به عنوان یک فریضه منع کرد وگرنه در زمره کسانی از نمازگزاران قرار خواهیم گرفت که خدا برایشان وای فرستاده است.
نتیجه ی کلی؛ برای اینکه مردم و مومنین دست از انواع فحشا و منکر و مفسده ها و اعراض و تکدیب و بزه ها و نیرنگ ها و سنگدلی ها و ... علیه یکدیگر بردارند و دچار به اصطلاح آسیب های دینی و اخلاقی و اجتماعی نشوند و از سوی دیگر رو به یکتاپرستی و عمل به خیرات و معروف ها آورند و از مومنین حقیقی و صادق شوند و ... ؛ درمانش در این است که از یک سو مومنین به آیات خدا گوش فرا داده و فرمان خدا و رسولش را ببرند و از نیکوکاران باشند و نه بدکاران و بدانند که هر عملی نتیجه ی خود را برایشان در پی دارد، و از سوی دیگر این که مومنین برای موحد شدن مشرکین تنها و تنها آیات خدا را برایشان بخوانند و بدان وسیله با آنان مجادله کنند و نه کلامی جز آن. در واقع تنها راه رستگاری در دو گیتی در ایمان به آیات خدا و عمل بدانهاست و ترویج و تبلیغ کردن همین آیات که همه در قرآن کریم مسطور است.
[1] - البته باید دانست که شیطان کار خود را مرتبط با امر به فحشا و منکرات با آراستن کارها و اعمال بد افراد برایشان، حتا اگر از مومنین باشند به پیش می برد تا آنجا که ولی چنین کسانی قرار می گیرد و عذاب دردناک الاهی را برایشان فراهم می نماید: « تالله لقد ارسلنا الی امم من قبلک فزین لهم الشیطان اعمالهم فهو ولیهم الیوم و لهم عذاب الیم. (63 نحل). به هر جهت خدای یکتا برای کسانی که از غیر او را ولی و دوست خود می گیرند اینگونه مثال زده است: « مثل الذین اتحذوا من دون الله اولیاء کمثل العنکبوت اتخذت بینا ص و ان اوهن البیوت لبیت العنبکوت ج لو کانوا یعلمون. ان الله یعلم ما یدعون من دونه من شیء ج و هو العزیز الحکیم. و تلک الامثال نضربها للناس ص و ما یعقلها الا العالمون. (41-43 عنکبوت) ». که برابر آیه ی 43 مذکور روشن می شود که پیشاهنگ هر گونه خردورزی بر روی امور اعم از شنیدنی و دیدنی و خردمند شدن؛ دانش و بدنبال آن دانشمند شدن است. حتا اگر پیرامون سخنان خداوند است و بدیهی است که لازمه ی به دست آوردن دانش هم؛ به کار بستن حواس اعم از گوش و چشم است و بعد به دل پذیرفتن و ... چه آنکه خدای یکتا به پیامبر ص می فرماید که : قل رب زدنی علما . و یا آنکه پیرامون کتاب قرآن می فرماید که آن را بر اساس علم و دانش تفصیل داده است به نحوی که برای مومنین هدایت و رحمت است. یعنی اگر کسی مومن نباشد از هدایت و رحمت قرآن برخوردار نمی شود: « و لقد جئناهم بکتاب فصلناه علی علم هدی و رحمة لقوم یؤمنون. (52 اعراف) ».
[2] - یا ایهاالنبی قل لازواجک و بناتک و نساء المؤمنین یدنین علیهن من جلابیبهن ج ذالک ادنی ان یعرفن فلا یؤذین ق و کان الله غفورا رحیما (59 احزاب).
[3] - و قل للمؤمنات یغضضن من ابصارهن و یحفظن فروجهن و لا یبدین زینتهن الا ما ظهر منها ص ولیضربن بخمرهن علی جیوبهن ص ... (31 نور) ».
[4] - برای نمونه، که بهترین آنها نماز است و باید به سوی آن شتافت.
[5] - برای نمونه یکتا پرستی آن هم با شنیدن و فرمان بردن آیات الاهی.
[6] - برای نمونه دوری از شرک (سبحان الله) .
[7] - و کذالک جعلناکم امة وسطا لتکونوا شهداء علی الناس و یکون الرسول علیکم شهیدا ق و ما جعلنا القبلة التی کنت علیها الا لنعلم من یتبع الرسول ممن ینقلب علی عقبیه ج و ان کانت لکبیرة الا علی الذین هدی الله ق و ما کان الله لیضیع ایمانکم ج ان الله بالناس لرءوف رحیم. (143 بقره). پس روشن می شود که مسلمانان و مومنین امت میانه می باشند از آن جهت که آنان می بایستی گواه بر مردم باشند همانگونه که رسول او گواه بر آنان است. بنابراین باید راه رسول را که همان راه خداست و در آیاتش متبلور شده پیروی کرد و پیمود و نه غیر از آن را.
[8] - البته باید دانست که خوانندگان به سوی خیر ، به طریق اولی خود باید از مصادیق شتابندگان به سوی خیرات و خوبی ها باشند. یعنی برابر کلام الاهی دارای این صفات باشند: « ان الذین هم من خشیة ربهم مشفقون. والذین هم بآیات ربهم یؤمنون. والذین هم بربهم لا یشرکون. والذین یؤتون ما آتوا و قلوبهم وجلة انهم الی ربهم راجعون. اولائک یسارعون فی الخیرات و هم لها سابقون. ولا نکلف نفسا الا وسعها ج و لدینا کتاب ینطق بالحق ص و هم لا یظلمون . (57-62 مومنون با توجه به آیات 63-71) ». همانا آن کسانی که از خشیت پروردگارشان هراسانند و آنان که به آیات پروردگارشان (و نه کلامی جز آن) ایمان می آورند و کسانی که آنان به پروردگارشان شرک نمی ورزند و آنانکه آنچه وظیفه ی بندگی و ایمان است به جای می آورند و باز از روزی که به خدای خود رجوع می کنند دلهایشان ترسان است؛ این گروه و چنین کسانی در انجام خوبی ها شتاب می کنند و اینان هستند که به کارهای نیکو پیشی می گیرند. و ما هیچ نفسی را بیش از وسع و توانایی تکلیف نمی کنیم و نزد ما کتابی است که آن کتاب به حق سخن گوید و به هیچ کس ستم نخواهد شد.
[9] - نمازهای مستحبی فارغ از آنچه که مرتبط با نماز شب و نیز نماز جمعه در قرآن بدان اشاره شده و به بر پا داشتنش تصریح شده است جای خود دارد. یعنی هر چه افراد بیشتر نمازهای مستحبی اعم از زیارات و نوافل نمازهای واجب و ... بخوانند به همان نسبت بیشتر از این روز و مالک آن یاد می کنند. پس باید بیشتر به این مهم با حضور قلب و اندیشه توجه داشته باشند. والله اعلم
[10] - برابر این آیات کریمه روشن می شود که آنچه که می تواند به درد یک فرد انسانی در سرای دیگر بخورد و به فریاد او برسد تا از راهنمایی شدگان و رستگاران باشد و وارد بهشت خداوندی شود؛ در این است که فرد از آنچه که خدا به او روزی داده و یا از راه حلال به دست آورده است به نیازمندان در روزهای سخت گرسنگی و امثال این ها اطعام کند و یا اینکه به خویشان خود و یا تهیدستان کمک و در واقع انفاق نماید. و این یعنی اینکه مومنین و شیعیان باید بدانند که عقبه به طریق اولی در به کار بستن این امور مرتبط با اموالشان به شرح فوق است و نه به کار بستن مستحبات مکرر در مکرر. و علاوه بر اینها اینکه ایمان داشته باشد و از کسانی باشد که به شکیبایی و مهربانی سفارش می کنند؛ و نه از کسانی که خدای ناکرده به آیات خدا کافر می شوند، بنابراین از اهل شقاوت و آتشند.
چه آنکه اگر کسی به دنبال این است که اراده و خواستی برای به دست آوردن وجه الله به عنوان عقبه داشته باشد به نحوی که آن را عملی بیاید و ازنتیجه اش برخوردار و در واقع رستگار شود؛ پس لازمه اش این است که بداند که این وجه الله در سایه ی دادن حق خویشان و نیازمندان و در راه ماندگان به دست می آید و نه جز آن همانند انجام مستحبات جند باره و ... و این یعنی همان انفاق : « فَآت ذالقربی حقه و المسکین و ابن السبیل ج ذالک خیر للذین یریدون وجه الله ص و اولائک هم المفلحون. (38 روم) ».
نقش نماز در کاهش آسیب های اجتماعی / گفتار دوم / 6
نویسنده: سید رضا شفیع اف - ۱۳٩٥/٧/٢۳
/5/4/ب )مصادیق فحشا و منکر
نمونه های فحشا می تواند لواط و زنا باشد به نحوی که به طور فطری نوع انسان آن را امری نکوهیده می داند و صد البته که مومنین از آنها نهی شده اند و در این رابطه به ترتیب می توان به سرگذشت قوم لوط پیرامون لواط که از گناهان کبیره است و همچنین به سوره ی روشنی بخش نور که آیات اولیه ی آن پیرامون زنا و احکامش و حرمتش بر مومنین است اشاره کرد، و دانست که انجام آن توسط عاملین بدانها برایشان تبعاتی دست کم در این دنیا به لحاظ خشم خداوند خواهد داشت. و تمام این ها یعنی اینکه روشن می شود که چگونه است که نماز از فحشا باز می دارد. زیرا که یک مومن هر گز پس از گزاردن نماز به سمت امور فحشا گونه نمی رود.
اما منکر، یعنی آنچه که ناشناخته است و فرد بدان، آن دانشی را که باید داشته باشد به نحوی که از آن دوری و در واقع معروف را به کار ببندد ندارد و از سر سنت پدران و پیشینیان و یا غفلت و ناآگاهی بدون تدبر در آنها و یا رواج یافتنش در اجتماع؛ آن را انجام می دهد. همانند شرک به خدا (سبحان الله) و یا همانند خواندن از غیر خدا. و لذا کسی که حجت و بینات و دانش امر برایش آمد و دست از شرک برداشت و مسلمان و مومن شد و نماز گزارد؛ بنابراین نه تنها با این نماز خواندن از مشرک بودن بیرون است، بلکه خواندن آن باعث می شود که فرد مومن، دیگر تردیدی در وحدانیت خدا نکند و رو به شرک نگذارد. و این جا یکی از حکمت های اینکه چرا باید بر نماز محافظت کرد روشن می شود.
نمونه ی دیگری که می تواند از منکرات باشد این است که فرد مومن، شاید بر اساس وسوسه های شیطان[1] ناشی از شرایط پیش آمده بیاید و برای نمونه نسبت به احتکار اجناس مورد نیاز اولیه ی عامه ی مومنین و مردم اقدام نماید تا آن حد که با به فروش رساندن آن به قیمت چند برابر، سودی عایدش شود و به اصطلاح در آمد بالاتر و بیشتری داشته باشد؛ هم اکنون و در واقع سپس بیاید و برای یک مراسم مذهبی ، بخشی از همان درآمد مذکور را نذر کند و یا به نیازمندان کمک و به عبارتی انفاق نماید به این امید که جبران آن احتکار و گرانفروشی و درآمد نامشروع را کرده باشد. در حالی که این فرد نمیداند و برایش شناخته شده نیست که دین جای این امور و اعمال نیست، چرا که او در حالت خوش بینانه منکری را انجام داده که در دین جایی از خیر بودن برایش منظور نشده است؛ امری که اگر می دانست معروف آن کدام است؛ هر گز منکرش را انجام نمی داد، تا چه رسد به اینکه بخواهد از درآمد نامشروعش انفاق و یا نذر نماید. زیرا که خدای یکتا می فرماید که کسانی که از غیر آنچه که او به آنان روزی کرده و یا از غیر آنچه که از راه حلال به دست آورده اند؛ اگر انفاق و یا نذر کنند؛ بنابراین باید از پاداش آن چشم بپوشند چرا که خدای یکتا بی نیاز و ستوده است : « یا ایها الذین آمنوا انفقوا من طیبات ما کسبتم و مما اخرجنا لکم من الارض ص و لا تیمموا الخبیث منه تنفقون و لستم بآخذیه الا ان تغمضوا فیه ج واعلموا ان الله غنی حمید. (267 بقره) ». و آنچه را که هر مومنی انفاق و یا نذر می کند را بدان داناست و او هر گز یاور ستمگران نیست. یعنی یاور کسانی که از غیر راه مشروع و خبیث کسب درآمد می کنند و سپس بخشی از آن را به زعم خود انفاق و یا نذر می کنند نمی باشد. : « و ما انفقتم من نفقة او نذرتم من نذر فان الله یعلمه ق و ما للظالمین من انصار. (270 بقره) » . و باز از آن جهت که پیشوایان دین هر گز اهل این کارهای ناستوده نبوده اند که حال کسی بخواهد برایشان از این گونه درآمدها نذر کند و ... امید بخشش و پاداش از سوی خدا داشته باشد. و همینطور است تعمیم و تسری این موضوع به کسانی که دستی در تولیدات کالاهای غذایی و یا خدماتی غیر استاندارد و با کیفیت پایین دارند و به نوعی در اینجا با سلامت مردم بازی می کنند و از عواقب آن به خاطر ناظر ندانستن خدای یکتا غافلند و بخشی از آن را انفاق و نذر می کنند تا به زعم خود حتمن مالشان را پاکیزه نمایند و ...
مورد دیگر که از جمله ی منکرات به شمار می آید و سالیانی است برای رفع آن و سوق دادن مشمولین موضوع به سوی معروف تلاشهای گسترده صورت گرفته و با توجه به افزایش آن صورت می گیرد؛ موضوع بد حجابی است، امری که از فرایض دین است و بایسته است که بدان از سوی زنان مومن عمل شود[2]. و باز مقوله ای که همین زنان مومنِ مشمولِ امرِ بد حجابی؛ آن را بی هیچ کم و کاستی وقتی که در پیشگاه خداوند یکتا برای عبادتش طی بر پایی نمازهای پنجگانه ی شبانه روز قرار می گیرند؛ کاملن مراعات می نمایند یعنی با پوشش کامل نماز می خوانند. اما؛ همین افراد از زنان مومن وقتی در جامعه می آیند نسبت به این مهم آن طور که باید عمل نمی کنند و در واقع با بدحجابی در بین جماعت گذر می نمایند، که دست کم از عوارض آن این است که اگر این روند ادامه پیدا کند هر چه بیشتر بر دیگران و رفته رفته بر شهرهای کوچکتر با ثبوت فرهنگی مذهبی و حتا فرزندانشان از دختران کم سن و سال تر تاثیر سوء می گذارد و ...
باری؛ در خصوص مورد اخیر باید دید و مو شکافی و به عبارتی علت یابی نمود که چرا چنین افرادی از زنان مومن هنگام مواجهه و حضور در جامعه اینگونه رفتار و بر آن به نوعی پافشاری می کنند؟ به تعبیر دیگر باید ابتدا در پی یافتن پاسخ این پرسش و رفتاری این چنینی بود؛ چرا که حکم خدا برای مراعات پوشش زنان مومن یکی است.اما به طور آشکارا می بینیم که رفتار این گروه از زنان مومن با موضوع و حکم خدا دوگانه است؛ در پیشگاه خداوند هنگام پرستش او ، پوشش کامل مراعات می شود اما در حضور مردم همراه با کاستی و در واقع همراه با تعدی از دستور خداوند است . ؟! آیا اینگونه عمل کردن در بین جامعه به رفتار مردم و عدم همخوانی گفتارشان با رفتارشان بر می گردد؟ و ... روشن است که این مهم نیز به غفلت از نظارت خدا بر اعمال انسان ها از جمله مشمولین امر حجاب بر می گردد.
بدیهی است که اقدام در جهت مرتفع شدن هر امری و منکری باید متناسب آن و از سنخ آن باشد. یعنی وقتی سخن از منکر است باید از طریق نهی از منکر اقدام نمود. و وقتی سخن از مقوله ای است که خداوند آن را همچون حجاب برای زنان مومن فرض کرده؛ پس راهکار آن برای نهی از این منکر این است که به طریق اولی بوسیله ی کلام مقدس الاهی، فردِ عامل به این منکر از آن نهی و به معروف امر شود. چرا که این خدای یکتاست که این فریضه را برای زنان مومن[3] قرار داده است و بنابراین هر زن مومن در هر زمان و مکان که باشد لازم است بر پایه ی دستور خداوند پوشش و حجاب داشته باشد و آن را مراعات نماید چرا که حکم خدا تغییر ناپذیر است و هیچ مرد یا زن مومنی پس از بیان و قرار داده شدن حکمی از سوی خدا؛ این اختیار را ندارد که از امر خدا و رسول او نافرمانی کند چرا که نتیجه اش دچار شدن به گمراهی روشن است: « و ما کان لمؤمن و لا مؤمنة اذا قضی الله و رسوله امرا ان یکون لهم الخیرة من امرهم ق و من یعص الله و رسوله فقد ضل ضلالا مبینا. (36 احزاب) » . سپس به وی گوشزد شود که خداوند در هر حال ناظر اعمال او و همه ی انسان هاست و از این لحاظ باید مراعات موازین و فرایض دین را بنماید و باز تاکید کرد که برابر سنت آفرینش و کلام مقدس الاهی هر کس باز خود را بر خواهد داشت و نسبت ها و خویشاوندی ها هیچ موثر در این امر نیست؛ فقط باید از خدای یکتا در نهان ترسید و نماز به پا داشت که هر لجظه از فحشا و منکرات باز می دارد و پاکیزه شدن هر کس هم در این راه برای خودش است و پایان کار هم بازگشت به سوی اوست: « و لا تزر وازرة وزر اخری ج و ان تدع مثقلة الی حملها لا یحمل منه شیءٌ و لو کان ذاقربی ق انما تنذر الذین یخشون ربهم بالغیب و اقامو الصلاة ج و من تزکی فانما یتزکی لنفسه ج و الی الله المصیر. ( 18 فاطر) » .
و البته در کلیه موارد از جمله تعلیل انجام منکرات؛ لازم است که ضمن توجه به مولفه های رفتار شناسی و ... به این مهم مبتنی بر سخن حضرت علی ع نیز نظر داشت که : من کسی را به کاری امر نکردم مگر اینکه خود پیش از آن عامل بدان بودم و کسی را از کاری نهی نکردم و باز نداشتم مگر اینکه از پیش آن را ترک کرده و انجام نداده بودم. و همینطور است تسری این موضوع مرتبط با مصادیق سایر منکرات و مفسده های اخلاقی و آفات دینی و بزه های اجتماعی همچون زیاده روی، گرانفرشی، کم فروشی، دروغگویی و پیمان شکنی و تهیه و توزیع و مصرف مواد الکلی و مخدر و ...؛ به نحوی که عاملین بدان بوسیله ی آیات الاهی از انجامشان نهی و در مقابل به معروف امر شوند و ...
جان کلام اینکه امت اسلامی لازم است دیگر امت ها را برابر کلام مقدس الاهی دعوت به خیر[4] و امر به معروف[5] و نهی از منکر[6] نماید تا آن حد که دست از شرک بردارند و یکتا پرست شوند و با خواندن نماز ، موحد بودن خود را و اینکه به سرای دیگر و مالک آن ایمان دارند به لحاظ عملی نشان دهند. و این از آن جهت گفته می شود که دیگر امت ها نیازمند این دستور خداوند به وسیله ی مومنین و امت میانه[7] با خواندن آیاتش بر آنان می باشند : « ولتکن منکم امة یدعون الی الخیر[8] و یأمرون بالمعروف و ینهون عن المنکر ج و اولائک هم المفلحون. ولا تکونوا کالذین تفرقوا واختلفوا من بعد ما جائهم البینات ج و اولائک لهم عذاب عظیم. (104-105 آل عمران) » . // چرا که خدای یکتا امت اسلام را بهترین امتی میداند که برای امر به معروف و نهی از منکر و ایمان به خدا به پا خواسته اند . امری که اگر اهل کتاب هم به آن ایمان می آوردند برایشان بهتر بود در حالی که بیشترشان تباهکارند: « و لله ما فی السماوات و ما فی الارض ج و الی الله ترجع الامور. کنتم خیر امة اخرجت للناس تأمرون بالمعروف و تنهون عن المنکر و تؤمنون بالله ق و لو آمن اهل الکتاب لکان خیرا لهم ج منهم المؤمنون و اکثرهم الفاسقون. (109-110 آل عمران) ». و این ها بدان معناست که به واسطه ی این آیه ی کریمه این دیگر امت ها هستند که توسط امت اسلامی دعوت به خیر شده و امر به معروف و نهی از منکر می گردند و نه امت اسلامی؛ چرا که امت اسلامی برای نمونه مشرک نیست و معروف ها را می داند و به انجام خیری همچون نماز معتقد و مشغول است و ... به عبارت دیگر مومنین؛ امت دیگری نیستند که بخواهند به استناد این آیه مورد دعوت به خیر و امر به معروف و نهی از منکر قرار گیرند و ... بلکه آنچه که می تواند مرتبط با منکرات و یا آسیب های مبتلا به جامعه و حتا فراتر از آن به خاطر آنچه که در کشورهای اسلامی رخ داده و به قتل یکدیگر مشغولند و شاهد آن می باشیم؛ اینکه برابر این آیه ی کریمه به عنوان امر به معروف و نهی از منکر عمل شود : « والمؤمنون و المؤمنات بعضهم اولیاء بعض ج یأمرون بالمعروف و ینهون عن المنکر و یقیمون الصلاة و یؤتون الزکاة و یطیعون الله و رسوله ج اولائک سیرحمهم الله ق ان الله عزیز حکیم. (71 توبه با توجه به آیه ی 72) ». و این بدان معناست که آن گروه از مومنین می توانند به عنوان ولی دیگر مومنین باشند که ضمن امر به معروف و نهی از منکر؛ خودشان دارای ویژگی های 1) نماز خواندن، یعنی آنچه که برپایی اش از فحشا و منکر باز می دارد به نحوی که چنین مومنی می تواند ولی مومن دیگری قرار گیرد از آن جهت که چون با نماز خواندن دنبال فحشا و منکر نمی رود، پس مشمول این امر قرار می گیرد که امر به معروف نموده و از منکر باز دارد. و 2) زکات دادن هستند و 3) فرمانبردار خدا و فرستاده اش یعنی خاتم النبیین ص هستند آن هم با توجه به آیاتش که همه در قرآن کریم است. یعنی چنین مومنینی قرآن را مهجور نمی کنند و کتاب یا کلام دیگری را مبنای ایمان و مومن بودن خود قرار دهند و این می شود پیروی و فرمانبری خدا و رسولش بر اساس قرآن کریم. و چون این مومنین اینگونه باشند پس بزودی خدا بر آنان مهر خواهد ورزید. در غیر این صورت او مقتدر درستگار است و اگر کسی بر خلاف این دستورات عمل نماید می شود که خشم خدا او را در بر گیرد.
و مورد دیگر اینکه روشن می شود که آنچه که از فحشا و منکر و نیز آسیب های اجتماعی باز می دارد در وهله ی نخست خود نماز است و سپس این بخش از قرائت نماز در سوره ی حمد یعنی مالک یوم الدین ، چرا که خداوند یکتا روشن بیان می فرماید که در آن روز هر کس نتیجه ی اعمال خود را خواهد دید و لذا کسی که به این روز یقین داشته باشد از انجام کارهای بد و منکرات و فسق و فجورها به عنوان یک مومن پارسا می پرهیزد تا هم از هدایت قرآن بهره مند شود : « ... والذین یؤمنون بما انزل الیک و ما انزل من قبلک و بالاخرة هم یوقنون. (4 بقره با توجه به آیات 1-5) ». و هم اینکه چون پرهیزگاری را پیشه ی خود کرده است؛ بنابراین از دوستان خدا به شمار می آید: « و ما لهم الا یعذبهم الله و هم یصدون عن المسجد الحرام و ما کانوا اولیاءه ج ان اولیاؤهُ الا المتقون و لکن اکثرهم لا یعلمون. ( 34 انفال) ». و هم اینکه رو به سوی انجام کارهای خوب می آورد تا توشه ای برای آخرتش باشد که همانا خدای یکتا فرموده است : « ما عندکم ینفد و ما عندالله باق ق و لنجزین الذین صبروا اجرهم بأحسن ما کانوا یعملون. (96 نحل) » . حال هر کس بدنبال آخرت است لازم است که از بدی ها دوری کند و خوبی ها را انجام دهد و به خدا و رسول و آیات و کتابها و فرشتگانش و روز دیگر ایمان آورد تا در آن روز از کسانی باشد که نه ترسی بر آنان است و نه آنان اندوهگین می شوند: « ان الذین آمنوا و الذین هادوا و النصاری و الصابئین من آمن بالله و الیوم الاخر و عمل صالحا فلهم اجرهم عند ربهم و لا خوف علیهم و لا هم یحزنون. (62 انعام) ». چه آنکه به طور کلی دارایی ها و فرزندان همه مایه ی آزمایش هستند و پاداش بزرگ نزد خداست: « واعلموا انما اموالکم و اولادکم فتنة و ان الله عنده اجر عظیم. (28 انفال) ». // چه آنکه باید بدانیم و باور کنیم که زندگانی دنیا متاعی بیشتر نیست و لذا باید بدنبال آخرت باشیم یعنی آنچه که نزد خداست و بهتر و پاینده تر است. اما رسیدن به این یعنی آنچه که آن ماندگار و بهتر و پاینده تر است؛ خود شرایطی دارد که البته یکی از آنها را خداوند یکتا این ذکر کرده است که چنین کسانی دارای ویژگی نماز خواندن هستند ضمن اینکه از گناهان بزرگ و فواحش نیز دوری می کنند و ... : « فما اوتیتم من شیءٍ فمتاع الحیاة الدنیا ج و ماعندالله خیر و ابقی للذین آمنوا و علی ربهم یتوکلون. والذین یجتنبون کبائر الاثم و الفواحش و اذا ما عضبوا هم یغفرون. والذین استجابوا لربهم و اقاموا الصلاة و امرهم شوری بینهم و مما رزقناهم ینفقون. والذین اذا اصابهم البغی هم ینتصرون ... (36-39 شورا) ».
به عبارت دیگر باید از بدی ها از هر نوعش چه شرک باشد چه خواندن از غیر خدا و چه اعراض از آیات و فرامین خدا و یا قصور در انجام فرایض دین و چه کارهای ناشایست و سوء استفاده از بیت المال و دسیسه چینی علیه دیگران و ...دوری کرد و دانست که سعادت و نیکبختی دنیا و آخرت در گرو ایمان و یقین به این روز یعنی یوم الدین با انجام دادن کارهای شایسته و نیکو است. به عبارت دیگر باید باور و ایمان داشت که آخرت تنها روز بیرون آورده شدن از گورها و برانگیخته یا محشور و یا جمع شدن به واسطه ی زنده شدن دوباره ی پس از مرگ و به سوی خدای دانای توانا بازگشتن نیست؛ بلکه مهمتر از تمام این ها، روز دیدن جزای اعمال اعم از خوب بد با نظر داشت عقیده ی افراد است که این امر طی همان یوم الدین که مالک و صاحب آن تنها خدای یکتا یعنی همان الله است رخ می دهد و هر کس نتیجه ی اعمالش را با بهشت و یا دوزخ رفتن می بیند؛ زیرا که نتیجه ی انجام کارهای بد با انجام کارهای شایسته ضمن ایمان داشتن یکی نیست: «بلی ج من کسب سیئة و احاطت به خطیئته فاولائک اصحاب النار ص هم فیها خالدون. والذین آمنوا و عملوا الصالحات اولائک اصحاب الجنة ص هم فیها خالدون. (81-82 بقره با توجه به آیات 76-86) ».
آری ؛ پس باید به عنوان یک مومن به این روز یعنی همان یوم الدین که دست کم در نمازهای شبانه روز پنجگانه روزی ده بار آن را قرائت می کنیم[9]؛ باور و توجه داشته باشیم و در همه ی مراحل زندگی خود پس از رشد و بلوغ تنها پیروی سخن خدا و در امتدادش رسولش را که همه در قرآن کریم آمده است را نمود و نه جز آن را اگر در پی راهنمایی و رستگار شدن هستیم. چه آنکه مومن با تباهکار در نزد خدای یکتا یکسان نیستند؛ پس نتیجه ی کارشان هم متفاوت است : « أفمن کان مؤمنا کمن کان فاسقا ج لا یستوون. اما الذین آمنوا و عملوا الصالحات فلهم جنات المأوی نزلا بما کانوا یعملون. و اما الذین فسقوا فمأواهم النار ص کلما ارادوا ان یخرجوا منها و اعیدوا فیها و قیل لهم ذوقوا عذاب النار الذی کنتم به تکذبون. (18-20 سجده) ». در واقع مومنین نخست باید به فکر عقبه باشند؛ یعنی آن ویژگی هایی که فرد را از اصحاب یمین قرار می دهد و نه از اصحاب شمال: « ... و ما ادریک ما العقبة. فک رقبة.او اطعام فی یوم ذی مسغبة. یتیماً ذا مقربة. او مسکینا ذا متربة. ثم کان من الذین آمنوا و تواصوا بالصبر و تواصوا بالمرحمة. اولائک اصحاب المیمنة. والذین کفروا بآیاتنا هم اصحاب المشئمة. علیهم نار مؤصدة. (12-20 بلد با توجه به آیات 1-11)[10] ». و دوم اینکه بدانند خدای یکتا در جایی هم بر نماز گزاران وای فرستاده است: « فویل للمصلین. الذین هم عن صلاتهم ساهون. الذین هم یراءون. و یمنعون الماعون. (4-7 ماعون) » . حال اینکه اینان چه کسانی هستند را باید در برگردان فارسی آن یافت : « وای بر آن نمازگزاران. که دل از یاد خدا غافل دارند. کسانی که همانا (اگر طاعتی کنند) به ریا و خودنمایی کنند و از احسان به فقیران و نیازمندان منع می کنند. » . پس روشن می شود که هم باید در نمازها حضور دل داشت و هم اینکه کارها را برای ریا و خودنمایی انجام نداد و هم اینکه نه تنها از کمک به دیگران از نیازمندان و دستگیری شان به لحاظ انفاق و بخشیدن بخشی از آنچه که انسان از راه حلال به دست آورده و یا خدا روزی اش کرده؛ نباید باز ماند بلکه نباید که دیگران را نیز از این مهم به عنوان دستور الاهی مبنی بر انفاق کردن و یا زکات دادن به عنوان یک فریضه منع کرد وگرنه در زمره کسانی از نمازگزاران قرار خواهیم گرفت که خدا برایشان وای فرستاده است.
نتیجه ی کلی؛ برای اینکه مردم و مومنین دست از انواع فحشا و منکر و مفسده ها و اعراض و تکدیب و بزه ها و نیرنگ ها و سنگدلی ها و ... علیه یکدیگر بردارند و دچار به اصطلاح آسیب های دینی و اخلاقی و اجتماعی نشوند و از سوی دیگر رو به یکتاپرستی و عمل به خیرات و معروف ها آورند و از مومنین حقیقی و صادق شوند و ... ؛ درمانش در این است که از یک سو مومنین به آیات خدا گوش فرا داده و فرمان خدا و رسولش را ببرند و از نیکوکاران باشند و نه بدکاران و بدانند که هر عملی نتیجه ی خود را برایشان در پی دارد، و از سوی دیگر این که مومنین برای موحد شدن مشرکین تنها و تنها آیات خدا را برایشان بخوانند و بدان وسیله با آنان مجادله کنند و نه کلامی جز آن. در واقع تنها راه رستگاری در دو گیتی در ایمان به آیات خدا و عمل بدانهاست و ترویج و تبلیغ کردن همین آیات که همه در قرآن کریم مسطور است.
[1] - البته باید دانست که شیطان کار خود را مرتبط با امر به فحشا و منکرات با آراستن کارها و اعمال بد افراد برایشان، حتا اگر از مومنین باشند به پیش می برد تا آنجا که ولی چنین کسانی قرار می گیرد و عذاب دردناک الاهی را برایشان فراهم می نماید: « تالله لقد ارسلنا الی امم من قبلک فزین لهم الشیطان اعمالهم فهو ولیهم الیوم و لهم عذاب الیم. (63 نحل). به هر جهت خدای یکتا برای کسانی که از غیر او را ولی و دوست خود می گیرند اینگونه مثال زده است: « مثل الذین اتحذوا من دون الله اولیاء کمثل العنکبوت اتخذت بینا ص و ان اوهن البیوت لبیت العنبکوت ج لو کانوا یعلمون. ان الله یعلم ما یدعون من دونه من شیء ج و هو العزیز الحکیم. و تلک الامثال نضربها للناس ص و ما یعقلها الا العالمون. (41-43 عنکبوت) ». که برابر آیه ی 43 مذکور روشن می شود که پیشاهنگ هر گونه خردورزی بر روی امور اعم از شنیدنی و دیدنی و خردمند شدن؛ دانش و بدنبال آن دانشمند شدن است. حتا اگر پیرامون سخنان خداوند است و بدیهی است که لازمه ی به دست آوردن دانش هم؛ به کار بستن حواس اعم از گوش و چشم است و بعد به دل پذیرفتن و ... چه آنکه خدای یکتا به پیامبر ص می فرماید که : قل رب زدنی علما . و یا آنکه پیرامون کتاب قرآن می فرماید که آن را بر اساس علم و دانش تفصیل داده است به نحوی که برای مومنین هدایت و رحمت است. یعنی اگر کسی مومن نباشد از هدایت و رحمت قرآن برخوردار نمی شود: « و لقد جئناهم بکتاب فصلناه علی علم هدی و رحمة لقوم یؤمنون. (52 اعراف) ».
[2] - یا ایهاالنبی قل لازواجک و بناتک و نساء المؤمنین یدنین علیهن من جلابیبهن ج ذالک ادنی ان یعرفن فلا یؤذین ق و کان الله غفورا رحیما (59 احزاب).
[3] - و قل للمؤمنات یغضضن من ابصارهن و یحفظن فروجهن و لا یبدین زینتهن الا ما ظهر منها ص ولیضربن بخمرهن علی جیوبهن ص ... (31 نور) ».
[4] - برای نمونه، که بهترین آنها نماز است و باید به سوی آن شتافت.
[5] - برای نمونه یکتا پرستی آن هم با شنیدن و فرمان بردن آیات الاهی.
[6] - برای نمونه دوری از شرک (سبحان الله) .
[7] - و کذالک جعلناکم امة وسطا لتکونوا شهداء علی الناس و یکون الرسول علیکم شهیدا ق و ما جعلنا القبلة التی کنت علیها الا لنعلم من یتبع الرسول ممن ینقلب علی عقبیه ج و ان کانت لکبیرة الا علی الذین هدی الله ق و ما کان الله لیضیع ایمانکم ج ان الله بالناس لرءوف رحیم. (143 بقره). پس روشن می شود که مسلمانان و مومنین امت میانه می باشند از آن جهت که آنان می بایستی گواه بر مردم باشند همانگونه که رسول او گواه بر آنان است. بنابراین باید راه رسول را که همان راه خداست و در آیاتش متبلور شده پیروی کرد و پیمود و نه غیر از آن را.
[8] - البته باید دانست که خوانندگان به سوی خیر ، به طریق اولی خود باید از مصادیق شتابندگان به سوی خیرات و خوبی ها باشند. یعنی برابر کلام الاهی دارای این صفات باشند: « ان الذین هم من خشیة ربهم مشفقون. والذین هم بآیات ربهم یؤمنون. والذین هم بربهم لا یشرکون. والذین یؤتون ما آتوا و قلوبهم وجلة انهم الی ربهم راجعون. اولائک یسارعون فی الخیرات و هم لها سابقون. ولا نکلف نفسا الا وسعها ج و لدینا کتاب ینطق بالحق ص و هم لا یظلمون . (57-62 مومنون با توجه به آیات 63-71) ». همانا آن کسانی که از خشیت پروردگارشان هراسانند و آنان که به آیات پروردگارشان (و نه کلامی جز آن) ایمان می آورند و کسانی که آنان به پروردگارشان شرک نمی ورزند و آنانکه آنچه وظیفه ی بندگی و ایمان است به جای می آورند و باز از روزی که به خدای خود رجوع می کنند دلهایشان ترسان است؛ این گروه و چنین کسانی در انجام خوبی ها شتاب می کنند و اینان هستند که به کارهای نیکو پیشی می گیرند. و ما هیچ نفسی را بیش از وسع و توانایی تکلیف نمی کنیم و نزد ما کتابی است که آن کتاب به حق سخن گوید و به هیچ کس ستم نخواهد شد.
[9] - نمازهای مستحبی فارغ از آنچه که مرتبط با نماز شب و نیز نماز جمعه در قرآن بدان اشاره شده و به بر پا داشتنش تصریح شده است جای خود دارد. یعنی هر چه افراد بیشتر نمازهای مستحبی اعم از زیارات و نوافل نمازهای واجب و ... بخوانند به همان نسبت بیشتر از این روز و مالک آن یاد می کنند. پس باید بیشتر به این مهم با حضور قلب و اندیشه توجه داشته باشند. والله اعلم
[10] - برابر این آیات کریمه روشن می شود که آنچه که می تواند به درد یک فرد انسانی در سرای دیگر بخورد و به فریاد او برسد تا از راهنمایی شدگان و رستگاران باشد و وارد بهشت خداوندی شود؛ در این است که فرد از آنچه که خدا به او روزی داده و یا از راه حلال به دست آورده است به نیازمندان در روزهای سخت گرسنگی و امثال این ها اطعام کند و یا اینکه به خویشان خود و یا تهیدستان کمک و در واقع انفاق نماید. و این یعنی اینکه مومنین و شیعیان باید بدانند که عقبه به طریق اولی در به کار بستن این امور مرتبط با اموالشان به شرح فوق است و نه به کار بستن مستحبات مکرر در مکرر. و علاوه بر اینها اینکه ایمان داشته باشد و از کسانی باشد که به شکیبایی و مهربانی سفارش می کنند؛ و نه از کسانی که خدای ناکرده به آیات خدا کافر می شوند، بنابراین از اهل شقاوت و آتشند.
چه آنکه اگر کسی به دنبال این است که اراده و خواستی برای به دست آوردن وجه الله به عنوان عقبه داشته باشد به نحوی که آن را عملی بیاید و ازنتیجه اش برخوردار و در واقع رستگار شود؛ پس لازمه اش این است که بداند که این وجه الله در سایه ی دادن حق خویشان و نیازمندان و در راه ماندگان به دست می آید و نه جز آن همانند انجام مستحبات جند باره و ... و این یعنی همان انفاق : « فَآت ذالقربی حقه و المسکین و ابن السبیل ج ذالک خیر للذین یریدون وجه الله ص و اولائک هم المفلحون. (38 روم) ».