شرکت در جشنواره ی سراسری نماز سال 1395
نقش نماز در کاهش آسیب های اجتماعی/ گفتار دوم / 4
نویسنده: سید رضا شفیع اف - ۱۳٩٥/٧/٢۳

/4/ب ) ایمان و مومن

هم اکنون در ادامه این بحث باید دید که از دیدگاه خدای یکتا آن هم بر اساس برخی از آیات قرآن کریم و البته در حد توان و نیز در حد رساندن مطلب، ایمان چیست و مومن چه کسی می تواند باشد؟ « قالت الاعراب آمَنّا ص قل لم تؤمنوا ولکن قولوا اسلمنا و لما یدخل الایمان فی قلوبکم ص و ان تطیعوا الله و رسوله لا یلتکم من اعمالکم شیئا ج ان الله غفور رحیم » . (14 حجرات) . برابر بخش اخیر این آیه ی کریمه روشن می شود که ایمان یعنی فرمان خدا و رسولش را آن هم بر پایه ی دل بردن است تا اعمال کسی از بین نرود که همانا خدای یکتا آمرزنده ی مهربان است.

و اما مومن چه کسی می تواند باشد؟ حضرت حق مرتبط با این موضوع در جایی می فرماید : « انما المؤمنون الذین آمَنوا بالله و رسوله ثم لم یرتابوا و جاهَدوا باموالهم و انفسهم فی سبیل لله ج اولائک هم الصادقون » . ( 15 حجرات ) . برابر این آیه ی کریمه روشن می شود که مومنین کسانی هستند که به خدا و فرستاده اش ایمان آورده و هیچ تردیدی هم پس از این ایمان نیاورده و همچنین با دارایی ها و جان هاشان در راه خدا کوشش می کنند. دقت شود که مومن از این منظر کسی است که با دارایی ها و جان خودش در راه خدا مجاهده و کوشش می کند یعنی به کارهای خیر می پردازد و در همین راه انفاق می کند و حق خویش و همسایه و مستمند را می دهد و ... و نه با دارایی کسی یا کسانی دیگر و هم اینکه از جان خود در راه خدا مایه می گزارد تا به تبلیغ دین بپردازد و ... حال کسی که به عنوان مومن دارای این ویژگی ها باشد؛ بنابراین او از راستگویان و در زمره ی آنان است. برای نمونه اینکه کسی تنها دیگران را به انفاق در راه خدا سفارش کند اما خود عامل بدان نباشد این نمی تواند که از راستگویان باشد. (والله اعلم.)

و باز در جایی دیگر می فرماید: « انما المؤمنون الذین آمنوا بالله و رسوله و اذا کانوا معه علی امر جامع لم یذهبوا حتی یستئذنوه ج ان الذین یستئذنونک اولائک الذین یؤمنون بالله و رسوله ج فاذا استئذنوک لبعض شانهم فأذن لمن شئت منهم و استغفر لهم الله ج ان الله غفور رحیم ». (62 نور) . برابر این آیه ی کریمه روشن می شود که از صفات مومنین این است که باز به خدا و رسولش گرویده و بدون اجازه ی او از حضورش بیرون نمی رفته اند و او نیز مامور به این بوده که نه تنها اگر از او برای انجام برخی کارهایشان اجازه می خواسته اند؛ بدان مومنین اجازه دهد بلکه لازم بوده برایشان از خدا آمرزش نیز بخواهد که همانا او آمرزنده ی مهربان است.

و اما برای دانستن اینکه مومنان حقیقی چه کسانی و با چه ویژکی هایی هستند باید به این آیه ی کریمه توجه نمود : « انما المؤمنون الذین اذا ذکرالله وجلت قلوبهم و اذا تلیت علیهم آیاته زادتهم ایمانا و علی ربهم یتوکلون. الذین یقیمون الصلاة و مما رزقناهم ینفقون. اولائک المؤمنون حقا ج لهم درجات عند ربهم و مغفرة و رزق کریم » . (2-4 انفال ). [1]

« ان هذا القرآن یهدی للتی هی اقوم و یبشر المؤمنین الذین یعملون الصالحات ان لهم اجرا کبیرا. و ان الذین لا یؤمنون بالاخرة اعتدنا لهم عذابا الیما » . ( 9-10 اسراء ) // « بسم الله الرحمن الرحیم. الحمدلله الذی انزل علی عبده الکتاب و لم یجعل له عوجا. قیما لینذر باسا شدیدا من لدنه و یبشر المؤمنین الذین یعملون الصالحات ان لهم اجرا حسنا » . (1-2 کهف) . برابر این آیات کریمه روشن می شود که مومنین کسانی هستند که کارهای شایسته می کنند و چون این ویژگی را دارند بنابراین کتاب قرآن هم برایشان مایه ی نوید و بشارت و پایان کارشان هم پاداش نیکوست. یعنی اینکه مومنین کارهای بد نمی کنند چرا که آن وقت از مژده و پاداش مذکور برخوردار نمی شوند. والله اعلم. پس مومن بودن به نحوی که قرآن برایش مایه ی نوید و بشارت باشد؛ در انجام کارهای شایسته و مشروط به آن است.

و اما معنای دیگر مومن بودن در این است که به هر آنچه که خدای یکتا دستور داده است ایمان آورده شود و گفته شود که شنیدیم و فرمان بردیم و سپس از پروردگار هم بدان خاطر که بازگشت به سوی اوست آمرزش بخواهد؛ که از جمله ی آنها ایمان آوردن به قرآن است همانگونه که رسول خدا به عنوان اولین مومن بدان ایمان آورد و سپس دیگر مومنین و ... این بدان معناست که مومنین فقط باید به این کتاب که مصدق کتب پیشین الاهی و تفصیل برای همه ی امور است ایمان بیاورند و نه کتابی دیگر جز آن. همانگونه که حضرت محمد ص نیز به قرآن ایمان آورده است که از سوی خدا بر وی نازل شده است: « آمن الرسول بما انزل الیه من ربه و المؤمنون ج کل آمن بالله و ملائکته و کتبه و رسله لا نفرق بین احد من رسله ج و قالوا سمعنا و اطعنا ص غفرانک ربنا و الیک المصیر. (285 بقره) ».

4/4/ب ) عمل صالح

هم اکنون باید دید عمل صالح چیست و نتیجه و تاثیراتش کدام است؟ در ادامه باز هم البته بر اساس آیات قرآن کریم بدان اشاره ای خواهد شد.

نخست باید دانست که خدای یکتا به پیامبرانش دستور داده است که از کنندگان کارهای شایسته باشند و بدانند که او به آنچه که انجام می دهند نیز داناست؛ پس مبادا که خلاف آن انجام دهند که تبعات خود را برایشان خواهد داشت : « یا ایها الرسل کلوا من طیبات واعملوا صالحا ص انی بما تعملون علیم. (51 مومنون) » . و روشن است که کسی که به رسالت پیامبری ایمان آورده است باید کارهای شایسته بکند و نه کارهای بد. که همانا برای نمونه کسی یا کسانی از بستگان خردمندان و اولوا الالباب می توانند به همراه آنان وارد بهشت شوند که از شایستگان و صالحین بوده باشند و نه جز آن : « ... جنات عدن یدخلونها و من صلح من آبائهم و ازواجهم و ذریاتهم ص والملائکة یدخلون علیهم من کل باب. » (23 رعد با توجه به آیات18-24 ) ». و این در سطحی گسترده ت بدان معنی است که صرف اینکه من بگویم شیعه ام و کارهای بد همچون تهمت و غیبت و .. انجام دهم؛ برای برخورداری از شفاعت ائمه ع بسنده نمی کند بلکه من باید همانگونه که آنان نیکوکار و پیرو قرآن و مومن به رسول الله بوده اند؛ از نیکوکاران و انجام دهندگان کارهای شایسته باشم و نه جز آن. به عبارت دیگر حرف باید با عمل بخواند تا نتیجه ی خوب داشته باشد و گرنه خروجی هر امری همانگونه که می بینیم مطابق با ورودی های مربوطه است. اگر بسیار چیز بخوریم خروجی آن چیزی جز دست کم بیماری نخواهد بود و همینطور است پیرامون اینکه اگر از آنچه خدا بدان دستور داده است یعنی پاکیزه ها به اندازه بخوریم خروجی آن چیزی جز تامین سلامتی نخواهد بود. پس نیتجه ی هر عملی در دل آن نهفته است و چه بهتر است که کارهای خوب انجام شود که سر انجام خوب به یاری خدا خواهد داشت و این یعنی همان سنت آفرینش که دگرگون ناپذیر است.

خداوند یکتا در جایی از قرآن کریم می فرماید: « و نادی نوح ربه فقال رب ان ابنی من اهلی و ان وعدک الحق و انت احکم الحاکمین. قال یا نوح انه لیس من اهلک ص انه عمل غیر صالح ص فلا تسئلن ما لیس لک به علم ص انی اعظک ان تکون من الجاهلین. قال رب انی اعوذ بک ان اسئلک ما لیس لی به علم ص و الا تغفر لی و ترحمنی اکن من الخاسرین » . (45-47 هود با توجه به آیات25-49). [2] برابر بخش میانی آیه ی کریمه ی 46 روشن می شود که عمل صالح عبارت است از فرمان خدا و رسولش را بردن و به خدا و فرستاده اش و آیات الاهی ایمان آوردن. و این امر مرتبط با هر کسی صدق می کند حتی اگر آن کس فرزند پیامبری اولوالعزم باشد و اگر کسی فرمانبرداری نکرد و آیات خدا را گوش نداد و آنها را تکذیب و یا از آنها اعراض نمود و به قیامت ایمان نیاورد و ... لذا خشم خدا او را در بر خواهد گرفت. آن دنیا که جای خود را دارد. اما برداشت دیگر از این آیه اینکه نسبت ها در اینکه کسی از بدکاران در این سرا از عذاب خدا در امان بماند و یا اینکه در آخرت به واسطه ی همان اعمال بد به بهشت برود هیچ تاثیری ندارد. پس نتیجه اینکه هر کس خود باید با نصب العین قرار دادن آیات خدا و قرآن به دنبال انجام کارهای شایسته باشد و از تکیه بر دیگران به جز خدای یکتا بپرهیزد و خدای ناکرده با تکیه بر کسی کارهای نکوهیده و بد انجام ندهد که سر انجامش بد خواهد بود که نمونه ی دنیایی اش فرزند حضرت نوح ع می باشد.

اما پیرامون مصادیق دیگر اعمال صالح می توان گفت که آن هر آنچه است که عقل به عنوان یک امر عام بر آنها صحه می گذارد. همانند خدمت به دیگران. دستگیری ناتوانان و نیازمندان بدون هیچ آزار یا منتی یا مکری. وفای به عهد. عمل کردن و نیز ترویج عدالت و ... که خدای یکتا در این زمینه و متفاوت بودن نتیجه ی کارهای خوب از کارهای بد اینگونه فرموده است : « من جاء بالحسنة فله خیر منها ص و من جاء بالسیئه فلا یجزی الذین عملوا السیئات الا ما کانوا یعملون » . (84 قصص) . // البته باید گفت که خدای یکتا فرموده که اگر کسی از زن یا مرد کاری شایسته کند و از مومنین باشد لذا وارد بهشت می شود و روزی بی حساب می خورد؛ همانگونه که بدکاران نتیجه ی کارشان فقط به تناسب همان کارشان است : « من عمل سیئة فلا یجزی الا مثلها ص و من عمل صالحا من ذکر او انثی و هو مومن فاولائک یدخلون الجنة یرزقون فیها بغیر حساب. (40غافر ) ».

باری؛ خدای یکتا کسی را در سخن نیکوترین دانسته که یکی از صفات این شخص این است که کارهای شایسته می کند یعنی گفتار نیک وی با رفتارش همخوانی دارد و خلاف آنچه را که آموزش و پند و یا دستور می دهد و ... عمل نمی کند : « و من احسن قولا ممن دعا الی الله و عمل صالحا و قال اننی من المسلمین. (33 فصلت با توجه به آیات 34-36) » . پس مومنین باید وقتی سخن می گویند اینگونه باشند، هم به سوی الله بخوانند هم کار شایسته کنند و هم اینکه اذعان داشته باشند که از مسلمانانند.

اما تاثیرات عمل صالح کدام است ؟: در پاسخ باید گفت که در مطالب گذشته به مواردی از تاثیرات عمل صالح اشاره شد؛ اینکه به همراه ایمان باعث اجابت دعا و ... در این دنیا و موجب رفتن به بهشت در آن سرا به لطف خدای یکتا می شود؛ اما شاید بتوان موثرترین وجه آراسته شدن به مصلح بودن که ناشی از همین اعمال صالح می باشد را در این دانست که ؛ عمل صالح به عنوان یک ابزاری توانمند و خدشه ناپذیر است که می تواند برابر کلام مقدس الاهی، کلمه ی طیب و پاکیزه را بالا ببرد. چرا که این کلمه ی طیب و پاکیزه است که بالا می رود و نه جز آن. یعنی با مکر و نیزنگ و نفاق و ... کلمه ی طیبه بالا نمی رود تا مثلن دعاها اجابت شود و ... به عبارت دیگر و بر اساس آنچه که می بینیم اگر بخواهیم نمونه بیاوریم اینکه؛ برای بالا رفتن یک ماهواره و یا سفینه های فضایی تحقیقاتی حتا در کرات دیگر، نیاز به وجود شرایط خود می باشد که از جمله ی آنها که موثرترین در پرتاب وسیله ی علمی مذکور می باشد، همانا سوخت و انرژی مربوطه می باشد و نه هر سوختی. حال برابر کلام مقدس الاهی که هیچ تردیدی در آن نیست اگر مومنین می خواهند که کلمه ی پاکیزه ی : الله : بالا برود باید همانگونه که او را می پرستند به همان نحو نیز تنها او را بخوانند و تنها از او یاری و عزت و سربلندی بخواهند و تنها بر او تکیه کنند و تنها از او خشیت داشته باشند و به آخرت یقین داشته باشند و به انجام کارهای شایسته بپردازند و ... در امر ایجاد و استحکام وحدت بین مومنین و نیز ترویج دین اسلام بین همه فقط آیات او را برای مردم بخوانند و نه جز آن را و هر گز بر اساس مکر در کارها به پیش نروند که نه تنها بالا برنده ی کلمه ی پاک و طیب نیست بلکه تبعات خود را نیز برای مکاران به بدکاری بدنبال دارد چرا که او دانا و توانای به تمام امور است، هم هر نوع مکری را دفع می کند و هم اینکه بابتش عذاب سخت می نماید: « من کان یرید العزة فلله العزة جمیعا ج الیه یصعد الکلم الطیب و العمل الصالح یرفعه ج والذین یمکرون السیئات لهم عذاب شدید ص و مکر اولائک هو یبور. (10 فاطر) » .

نتیجه این که این ایمان به همراه عمل صالح است که یک فرد را راهنمایی و رستگار و سپس وارد بهشت وعده داده شده ی خداوندی می کند؛ در حالی که از سوی دیگر این کفر و شرک و فسق و فساد و ظلم و انجام کارهای بد است که موجبات گمراهی فرد و رهنمون شدن او به سوی دوزخ و عذاب آن را که خدای یکتا باز آن را برای چنین افرادی که آیاتش را تکذیب و یا از آنها اعراض می کنند به دنبال دارد. و این یعنی اینکه یک فرد مومن در عین حال هم باید از کنندگان کارهای شایسته باشد و هم اینکه از پرهیزگاران. تا اینکه موجبات دچار شدن تدریجی خود و نیز جامعه اش را با انجام کارهای بد به انواع آسیب ها فراهم نیاورد. « و ما نرسل المرسلین الا مبشرین و منذرین ص فمن آمن و اصلح فلا خوف علیهم و لا هم یحزنون. والذین کذبوا بآیاتنا یمسهم العذاب بما کانوا یفسقون. (48-49 انعام) » .

چه آنکه خدای یکتا فرموده است که هر کسی که کار شایسته ای کند برای خودش کرده است و هر کس هم بدکار باشد به زیان و علیه خودش اقدام نموده، که همانا خدای یکتا نسبت به بندگانش ستمگر نمی باشد: « من عمل صالحا فلنفسه ص و من اساء فعلیها ق و ما ربک بظلام للعبید. (46 فصلت) ».

پس بایسته است که در این راه از خدا بخواهیم که ما را توفیق انجام کار شایسته دهد به نحوی که خشنودی حضرتش در آن باشد: « و وصینا الانسان بوالدیه احسانا ص حملته امه کرها و وضعته کرها ص و حمله و فصاله ثلاثون شهرا ج حتی اذا بلغ اشده و بلغ اربعین سنة قال رب اوزعنی ان اشکر نعمتک التی انعمت علی و علی والدی و ان اعمل صالحا ترضاه و اصلح لی فی ذریتی ص انی تبت الیک و انی من المسلمین. اولائک الذین نتقبل عنهم احسن ما عملوا و نتجاوز عن سیئاتهم فی اصحاب الجنة ص وعد الصدق الذی کانوا یوعدون. (15-16 احقاف) »[3].

البته باید دانست که خدای یکتا برآورده کردن دعا مرتبط با توفیق انجام کارهای شایسته را در این می داند که یک مومن، تقوای الاهی داشته باشد و نیز سخن استوار و بر مبنای حق و صواب بگوید و نه جز آن. چرا که در این صورت است که او نیز اعمال ما را اصلاح می فرماید و گناهانمان را برایمان می آمرزد. باری باید گفت که رسیدن به رستگاری و کامیابی بزرگ در فرمان بردن از خدا و فرستاده ی اوست و نه جز آن، که همه ی این فرامین در قرآن کریم آمده است. یعنی کتابی که تنها انسان پذیرفت که بار آن را بردارد ؛ حال اگر از مومنین بدان باشد از کسانی خواهد بود که خدا توبه آنان را می پذیرد و ایشان را می آمرزد؛ در غیر این صورت عواقب آن او را در بر خواهد گرفت: « یا ایها الذین آمنوا اتقوالله و قولوا قولا سدیدا. یصلح لکم اعمالکم و یغفر لکم ذنوبکم ق و من یطع الله و رسوله فقد فاز فوزا عظیما. ان عرضنا الامانة علی السماوات و الارض و الجبال فأبین ان یحملنها و اشفقن منها و حملها الانسان ص انه کان ظلوما جهولا. لیعذب المنافقین و المنافقات و المشرکین و المشرکات و یتوب الله علی المؤمنین و المؤمنات ق و کان الله غفورا رحیما. (70-73 احزاب) » .

جان کلام اینکه خدای یکتا می فرماید که اگر کسی می خواهد که در زمره ی کسانی باشد که امیدوار لقای پروردگارشان هستند؛ باید که هم کارهای شایسته بکند و هم اینکه در کار پرستش کسی را برای خدای یکتا انباز قرار ندهد : « قل انما انا بشر مثلکم یوحی الی انما الهکم اله واحد ص فمن کان یرجوا لقاء ربه فلیعمل عملا صالحا و لا یشرک بعبادة ربه احدا. (110 کهف) ». پس نباید به عنوان یک مومن از کنندگان کارهای بد نیز بود به نحوی که نه تنها نشان داده شود که امیدوار لقای پروردگار نمی باشد؛ بلکه نتیجه ی کارهایش این باشد که وقتی شیوع یافت و افراد بیشتری بدان پرداختند؛ جامعه را با آسیب ها اجتماعی و اخلاقی روبرو کنند و ...

[1] - برگردان فارسی : جز این نیست که مومنین کسانی هستند که چون ذکری از خدای یکتا شود دلهایشان ترسان شود و چون آیات خدا را بر آنها تلاوت کنند بر مقام ایمانشان بیفزاید و بر پروردگارشان تکیه می کنند. و کسانی هستند که نماز به پا داشته و از آنچه خدا روزی شان کرده انفاق می کنند. این گروه مومنان حقیقی هستند که نزد پروردگارشان درجاتی دارند و از آمرزش و روزی خوب او برخوردارند.

[2] - برگردان فارسی : و نوح به درگاه خدا عرض کرد پروردگارا فرزند من اهل بیت من است و وعده ی عذاب تو هم حتمی است که تو همانا قادرترین حکم کنندگان می باشی. خداوند گفت ای نوح همانا او از اهل تو نیست زیرا که او را عمل بسیار ناشایسته است، پس تو از من امری را که بدان دانشی نداری نخواه. بدرستی که من تو را پند می دهم که از نادانان نباشی. نوح گفت پروردگارا من به تو پناه می برم که دیگر چیزی را از تو بخواهم که بدان برایم دانشی نیست، و اگر تو اکنون مرا نیامرزی و مورد مهربانی است قرار ندهی از زیانکاران خواهم بود.

[3] - برگردان فارسی: و ما انسان را به احسان در حق پدر و مادرش سفارش کردیم. مادر با رنج و زحمت بارِ حمل کشید و با مشقت وضع حمل نمود و سی ماه تمام مدت حمل و شیر خواری بود تا زمانی که طفل به حد رشد رسید و جهل ساله شد شایسته است که گوید پروردگارا مرا به نعمتی که به من و پدر و مادر من عطا فرمودی شکر بیاموز و به کار شایسته ای که رضا و خشنودی تو در آن باشد موفق بدار و فرزندان مرا صالح گردان. همانا من به درگاه تو به توبه باز آمدم و همانا من از مسلمانانم. این گروهند که به نیکوترین اعمال خود مقبول درگاه ما شده و از گناهانشان می گذریم و داخل اهل بهشت می گردانیم. این وعده ی راستی است که به آنها وعده داده اند.

نوشته . لینک . به قلم سید رضا شفیع اف در 16 آبان 1395 ساعت 23:55

x
ورود به سیستم
ورودثبت نام