شرکت در جشنواره ی سراسری نماز سال 1395
نقش نماز در کاهش آسیب های اجتماعی/ گفتار دوم / 2
نویسنده: سید رضا شفیع اف - ۱۳٩٥/٧/٢۳

4 / ب )مالک یوم الدین

باید گفت که این آیه بلافاصله پس از الرحمن الرحیم آمده است از آن جهت که خدای یکتا تذکر دهد که درست است که او بخشنده و مهربان است، اما علاوه بر عزیز الرحیم و عزیز ذوانتقام و عزیز العلیم و شدید العقاب بودن در این دنیا آن هم به موقع خود و مرتبط با ستمکاران؛ صاحب روز جزا نیز می باشد. یعنی جهان و سرای دیگر. روزی که خدای یکتا آن را اینگونه تشریحش فرموده است :« ... ان الابرار لفی نعیم. و ان الفجار لفی جحیم. یصلونها یوم الدین. و ما هم بغائبین. و ما ادریک ما یوم الدین. ثم ما ادریک ما یوم الدین. یوم لا تملک نفس لنفس شیئا ص والامر یومئذ لله. (13-19 انفطار) » . پس برابر آیه ی 19 مشخص می شود که یوم الدین روزی است که هیچ کس از هیچ لحاظ مالک کسی دیگر نیست و امر در آن روز فقط برای خداست و این بدان معنی است که تنها خدای یکتا مالک آن است یعنی همان مالک یوم الدین که در نمازهای شبانه روز و غیر آن از نوافل خوانده می شود.

و اینکه این روز یعنی یوم الدین وعده ی راست و صدق خداوندی است مبنی بر اینکه به وقوع خواهد پیوست. امری که خراصون پیرامونش پرسش می کنند و لذا نتیجه ی کارشان در آن روز آتش است: « انما توعدون لصادق. و ان الدین لواقع. والسماء ذات الحبک. انکم لفی قول مختلف. یؤفک عنه من افک. قتل الخراصون. الذین هم فی غمرة ساهون. یسئلون ایان یوم الدین. یوم هم علی النار یفتنون. ذوقوا فتنتکم هذا الذی کنتم به تستعجلون. ان المتقین فی جنات و عیون ... (8-15 ذاریات با توجه به آیات 1-19) ». و برابر کلام مقدس خداوند یکتا ، روشن است که تصدیق این روز یعنی یوم الدین از جمله ویژگی های نمازگزاران است. یعنی آنچه که در قرائت نماز خوانده می شود و این اهمیت نماز و تعطیل نابردار بودن آن را می رساند: « والذین یصدقون بیوم الدین. (26 معارج با توجه به آیات 19-35) ». // اما از سوی دیگر و بر عکس آن این است که مجرمین و گناهکاران از جمله ویژگی هایشان که در سرای دیگر بدان اعتراف دارند این است که در دنیا برای نمونه نه تنها از نماز خوانان نبوده اند بلکه این روز یعنی یوم الدین را هم دورغ می پنداشته اند : « قالوا لم نک من المصلین... و کنا نکذب بیوم الدین. (آیات 43 و 46 مدثر با توجه به آیات 37-56) ». // و دروغ شمردن این روز؛ یعنی امری که موجب می شود تا خدا بر آنان یعنی دروغ شمرندگان یوم الدین وای بگوید ، ضمن اینکه دانسته می شود که مکذبین یوم الدین ، کسانی نیستند جز از حد درگذرندگان گناهگاری که آیات خوانده شده ی خدا برایشان را افسانه های پیشینیان می دانند و بنابراین پایان کارشان آتش جهنم است : « ... ویل یومئذ للمکذبین. الذین یکذبون بیوم الدین. و ما یکذب به الا کل معتد اثیم. اذا تتلی علیه آیاتنا[1] قال اساطیر الاولین. (10-13 مطففین با توجه به آیات 1-36) » .

پس نتیجه اینکه باید از نمازگزاران بود و بدنبال آن تصدیق یوم الدین را نمود تا از راهنمایی شدگان و رستگاران به لطف خدا شد؛ وگرنه گناهکار بودن و دروغ پنداشتن این روز، نتیجه اش چیزی جز آتش دوزخ نخواهد بود. والله اعلم. چه آنکه شیطان هم وقتی به آیات خدا نگاه کنیم از او می خواهد که به خاطر عدم فرمانبرداری اش مبنی بر سجده به انسان؛ وی را تا روز بعثت یا همان یوم یبعثون[2] مهلت دهد؛ و این بدان معناست که شیطان از یوم الدین[3] کاملن خبر داشته است مبنی بر اینکه آن روز، زمان جزای اعمال است. امری که خدای یکتا قرار داده است و او به شیطان یادآور شد که آن روزی است که تو و هر کس تو را پیروی کند همگی وارد دوزخ خواهید شد.[4] و این بدان معناست که تنها نباید به روز برانگیخته شدن و ... ایمان داشت بلکه باید به روز معلوم[5] یعنی یوم الدین که زمان دیدن پاداش و یا کیفر اعمال است نیز ایمان و هم یقین داشت و از پیروی شیطان که به خاطر این نافرمانی اش از کفار شد ؛ دوری نمود که هم اغوا را برای پیروی کننده اش[6] در پی دارد و هم برابر سوگند و کلام حق، آتش دوزخ را[7]. و از سوی دیگر دانست که هر کس بار خود را در آن روز بر می دارد: « قل اغیرالله ابغی ربا و هو رب کل شیءٍج و لا تکسب کل نفس الا علیهاج ولا تزر وازرة وزر اخریج ثم الی ربکم مرجعکم فینبئکم بما کنتم فیه تختلفون[8]. (164 انعام) »[9].

1 / 4/ ب ) اثبات رستاخیز

البته خدای یکتا آن را یعنی یوم الدین را که یکی از ایام الله است[10] را آن هم بر اساس آفرینشش یعنی آنچه که می بینیم اینگونه اثبات فرموده است تا همگان بدانند که این روزی است که چه بدان ایمان و یقین داشته باشند و چه منکر آن باشند؛ بالاخره به اراده ی حضرتش که تنها او بدان داناست رخ خواهد داد و مردگان زنده و به سوی او حشر خواهند شد : « والله انزل من السماء ماءً فأحیا به الارض بعد موتها ج ان فی ذالک لآیة لقوم یسمعون. (65 نحل) » . پس باید کلام مقدس خدای یکتا را که در قرآن کریم است شنید و فرمان برد. // « و هو الذی یرسل الریاح بشرا بین یدی رحمته ص حتی اذا اقلت سحابا ثقالا سقناه لبلد میت فانزلنا به الماء فاخرجنا به من کل ثمرات ج کذالک نخرج الموتی لعلکم تذکرون. (57 اعراف) » . پس باید متذکر بود و از این آیات پند گرفت که چرا خداوند این مثال ها را در قالب آیاتش برای مردم می آورد و در پی اثبات چه امری است. // « و من آیاته یریکم البرق خوفا و طمعاً و ینزل من السماء ماء فیحی به الارض بعد موتها ج ان فی ذالک لَآیات لقوم یعقلون. (24 روم) » . پس باید جزو گروهی باشیم که وقتی با آمدن باران از آسمان به اراده ی خداوندی؛ زمین مرده زنده می شود؛ در آن خردمندی پیشه کنیم که آری در پسِ این عمل خدا حکمتی نهفته است و می خواهد مطلبی مهم را یادآوری نماید. // « و من آیاته انک تری الارض خاشعة فإذا انزلنا علیها الماء اهتزت و ربت ج ان الذی احیاها لمحی الموتی ج انه علی کل شیءٍ قدیر (49 فصلت) » . پس روشن می شود که خدایی که زمین مرده را به عنوان یک نشانه از نشانه ها یا آیاتش با آب باران زنده می کند، هر آینه بر زنده کردن مردگان نیز تواناست. // « یخرج الحی من المیت و یخرج المیت من الحی و یحی الارض بعد موتها ج و کذالک تخرجون. (19 روم) » . و این بدان معنی است که وقتی خدای یکتا زنده را از مرده و مرده را از زنده بیرون می آورد؛ پس انسان ها را نیز اینگونه پس از مرگشان از قبرهایشان بیرون می آورد و به سوی خود محشور می کند و ... که نمونه ی این فعل خدا یعنی بیرون آوردن زنده از مرده و مرده از زنده را می در زمان و فصل خود پیرامون درختان و گلها و ... می بینیم. یکی آنجاست که به روشنی در پایان و آغاز هر سال خورشیدی می بینیم که درختان با جوانه زدن و دادن برگ سر سبز می شوند که این همان بیرون آوردن زنده از مرده توسط خداست. و پس از آن و گذشت روزهایی از سال نو خورشیدی می بینیم که همین درخت یا شاخه ی گندم و ... دارای میوه یا محصولی می شود تا به مرحله ی برداشت یا کمال برسد، که این در واقع همان بیرون کشیدن مرده از زنده توسط خداوند یگانه است. یعنی وقتی درخت برگ داد و سر سبز شد در واقع مرده بوده و با آب در فصل خود زنده شده و وقتی هم میوه می دهد یعنی این میوه مرده ای است که از درخت زنده بیرون آورده می شود و لذا خداوند می خواهد با توجه به این تغییرات نشان دهد که انسان ها هیچ از اینکه او روزی آنان را پس از مرگ از آرامگاه هایشان بیرون خواهد کشید؛ در شک نباشند. // چرا که این او است که آفرینش را شروع کرده ؛ پس باز می گرداند و سپس همه به سوی او باز می گردیم تا نتیجه ی اعمال را در روزی که بر پا می شود ببینیم. و خوشا به حال مومنین و کنندگان کارهای شایسته که پایان کارشان بهشت خداوندی است؛ چه آنکه کافرین و تکذیب کنندگان آیات الاهی در عذاب دورخ خواهند بود : « الله یبدؤا الخلق ثم یعیده ثم الیه ترجعون. و یوم تقوم الساعة یبلس المجرمون. و لم یکن لهم من شرکائهم شفعاؤا و کانوا بشرکائهم کافرین. و یوم تقوم الساعة یومئذ یتفرقون. فاما الذین آمنوا و عملوا الصالحات فهم فی روضة یحبرون. و اما الذین کفروا و کذبوا بآیاتنا و لقاءِ الاخرة فاولائک فی العذاب محضرون. (11 -16روم) » . و ... این همه آیه یعنی اینکه وقوع هر چیزی تابع شرایط لازم و کافی خود است.

و تمام این ها یعنی اثبات همان قیامت یا رستاخیز. یعنی اثبات روزی که انسان ها در آن اختلاف دارند؛ اما با همه ی این اختلافات باز به عنوان یک خبر بزرگ به ارداه ی خداوندی برابر وعده اش رخ خواهد داد و همه خواهند دانست. پس چه بهتر که بدان ایمان آورده شود : « بسم الله الرحمن الرحیم. عم یتسائلون. عن النباء العظیم. الذی هم فیه مختلفون. کلا سیعلمون. ثم کلا سیعلمون.... (1-5 نباء) » . // یعنی روزی که باید نمونه ی آن را همانطور که گذشت با توجه به تغییرات طبیعت[11] مبتنی بر آفرینش بدان پی برد و نسبت به آن کور و نابینا نبود. زیرا گروندگان و ستمگران یکسان نیستند و پایان کارشان هم یکسان نخواهد بود، همانطور که کور و کر همانند بینا و شنوا نیستند؛ امری که باید یادآور آن بود : « مثل الفریقین کالاعمی و الاصم و البصیر و السمیع ج هل یستویان مثلا ج أفلا تذکرون. (24 هود با توجه به آیات 18-23) » . // همانگونه که نه تنها بینا و نابینا؛ که تاریکی ها و روشنایی هم با یکدیگر برابر نیستند: « قل من رب السماوات و الارض قل الله ج قل أفاتخذتم من دونه اولیاء لا یملکون لانفسهم نفعا و لا ضرا ج قل هل یستوی الاعمی و البصیر ام هل تستوی الظلمات والنور ق ام جعلوا لله شرکاء خلقوا کخلقه فتشابه الخلق علیهم ج قل الله خالق کل شیء و هو الواحد القهار. (16رعد با توجه به آیات 15-18) » . // و البته که این مهم را فقط خردمندان یادآور می شوند: « أفمن یعلم انما انزل الیک من ربک الحق کمن هو اعمی ج انما یتذکر اولوا الالباب[12](19 رعد با توجه به آیات 20-24 که بیانگر خصوصیات اولوا الالباب است) » . // به هر جهت باید دانست که خدای یکتا فرموده کسی که در این دنیا نابینا باشد، ضمن گمراهی؛ در آن سرا هم نابینا محشور خواهد شد : « و من کان فی هذه اعمی فهو فی الاخرة اعمی و اضل سبیلا .(72 اسرا) ». که وقتی از خدای یکتا دلیل آن را علیرغم بینایی اش در دنیا می پرسد؛ اینگونه پاسخ می شنود که علت آن این بوده که آیات خدا را در دنیا فراموش کرده، پس این روز هم که یوم تنسی است فراموش می شود: « و من اعرض عن ذکری فان له معیشة ضنکا و نحشره یوم القیامة اعمی. قال رب لم حشرتنی اعمی و کنت بصیرا. قال کذالک اتتک آیاتنا فنسیتها[13]ص و کذالک الیوم تنسی. و کذالک نجزی من اسرف و لم یؤت بآیات ربه ج و لعذاب الاخرة اشد و ابقی. (124-127 طاها) [14]» . // و کوتاه سخن اینکه از کنار آیات الاهی نباید بی تفاوت گذر و یا اینکه اعراض کرد بلکه باید ایمان آورد و از مشرکین نبود و خود را از قهر و عضب خدا ایمن ندانست؛ بلکه با بینایی در راه خدا که بدان سو دعوت کرده است گام برداشت : « و کأین من آیه فی السماوات و الارض یمرون علیها و هم عنها معرضون. و ما یؤمن اکثرهم بالله الا و هم مشرکون . أفأمنوا ان تأتیهم غاشیة من عذاب الله او تأتیهم الساعة بغتة و هم لا یشعرون. قل هذه سبیلی ادعوا الی الله ج علی بصیرة انا و من اتبعنی ص و سبحان الله و ما انا من المشرکین. ( 105-108 یوسف) ». و ... تمام اینها یعنی اینکه نمونه ی آن روز یعنی رستاخیز؛ چیزی نیست جز همین نوروز که ایرانیان آن را پاس می دارند و شروع و دیرینگی آن هم با شروع آفرینش گیاهان و درختان بوده و مصداق و منطبق بر آیات اخیر الذکر می باشد. پس باید از آن درس گرفت و باور پیدا کرد که روز قیامت بالاخره به علم خداوندی اتفاق خواهد افتاد و در وعده هایی که خدا می دهد هیچ تخلفی نخواهد بود : « وعدالله ص لا یخلف الله وعده ولکن اکثر الناس لا یعلمون. یعلمون ظاهراً من الحیاة الدنیا و هم عن الاخرة هم غاقلون. 6-7 روم) ».

باری؛ باید افزود و در واقع دانست که رستاخیز با دو بار دمیده شدن در صور رخ خواهد داد. در مرتبه ی اول هر چیزی و هر کسی که در آسمانها و زمین است، به جز آنچه که خدا خواهد، مدهوش مرگ خواهد شد و مرتبه ی دوم آن همه به عنوان شروع قیامت؛ در پیشگاه حضرت حق قیام می نمایند و سپس با آمدن پیامبران و شهدا، بین مردم بر اساس کتاب و بدون کمترین ستمی حکم می شود و پس از هر کس نتیجه ی کارهایش را می بیند و به بهشت و یا به جهنم می رود : « و نفخ فی الصور فصعق من فی السماوات و من فی الارض الا من شاءالله[15]ص ثم نفخ فیه اخری فإذا هم قیام ینظرون. و اشرقت الارض بنور ربها و وضع الکتاب و جِایء بالنبیین و الشهداء و قضی بینهم بالحق و هم لا یظلمون. و وفیت کل نفس ما عملت و هو اعلم بما یفعلون. ... (68-70 زمر با توجه به آیات 71-75 که مرتبط با نتیجه ی کار کفار و متقین در سرای دیگر است) ».

[1] - و اینجا روشن می شود که باید ضمن ایمان به قرآن؛ تنها آیات خدا را که کلام او می باشد را شنید و فرمان برد و تبلیغ کرد و نه کتابی یا کلامی جز آن را.

[2] - قال رب فأنظرنی الی یوم یبعثون. 79 صاد

[3] - قال فاخرج منها فانک رجیم. و ان علیک لعنتی الی یوم الدین. 77-78 صاد .

[4] - آیات 71-85 صاد .

[5] - ... قال فأنک من المنظرین. الی یوم الوقت المعلوم. 80-81 صاد با توجه به آیات 79

[6] - چرا که شیطان به عزت الاهی سوگند یاد کرده است که جز بندگان صالح خدا؛ بقیه را اغوا و گمراه خواهد کرد : قال فبعزتک لاغوینهم اجمعین. الا عبادک منهم المخلصین. 82-83 صاد .

[7] - قال فالحق و الحق اقول. لأملأن جهنم منک و ممن تبعک منهم اجمعین. 84-85 صاد .

[8] - مرتبط با آیات 1-3 سوره ی نباء .

[9] - برگردان فارسی: بگو ای پیامبر آیا من کسی غیر از خدا را به ربوبیت برگزینم. در صورتی که او پروردگار همه ی موجودات است و هیچکس چیزی نیندوخت مگر به خود و هیچ نفسی بار دیگری را بر دوش نگیرد. سپس بازگشت شما به سوی پروردگارتان است و او شما را به آنچه در آن اختلاف داشتید آگاه خواهد ساخت.

[10] - و لقد ارسلنا موسی بآیاتنا ان اخرج قومک من الظلمات الی النور و ذکرهم بایام الله ج ان فی ذالک لآیات لکل صبّار شکور. 5 ابراهیم.

« قل للذین آمنوا یغفروا للذین لا یرجون ایام الله لیجزی قوما بما کانوا یکسبون. من عمل صالحا ض فلنفسه ص و من اساء فعلیها ص ثم الی ربکم ترجعون. (14-15 جاثیه) » . این آیه ی کریمه وظیفه ای از وظایف مومنین را بر می شمارد مبنی بر اینکه آنان لازم است که از خدا برای کسانی که به ایام الله یا روزهای خدا امیدوار نیستند آمرزش بخواهند که همانا اعمال هر کس برای خودش است.

[11] - « ألم تر ان الله انزل من السماء ماء فسلکه ینابیع فی الارض ثم یخرج به زرعا مختلفا الوانه ثم یهیج فتراه مصفرا ثم یجعله حطاما ج ان فی ذالک لذکری لاولی الالباب. (21زمر) ». آیا نمی بینی که خدا از آسمان آبی فرو فرستاد و در روی زمین نهرها روان ساخت آنگاه انواع گیاهان و روییدنی های گوناگون بدان برویاند. سپس (از سبزی و خرمی) رو به خزان آرد و نخست بنگری که زرد شود و آنگاه (چوب و علف) خشک گرداند. بدرستی که هر آینه در این (دگرگونی های طبیعت به واسطه آن بارش)برای خردمندان یک ذکر و یادآوری می باشد.

[12] - برگردان فارسی: آیا پس کسی که می داند که این قرآن از جانب خدا به حق بر تو فرو فرستاده شده است همانند کسی است که کور است. جز این نیست که تنها خردمندان متذکر این امر می شوند. توضیح اینکه اینجا روشن می شود که برای حق دانستن قرآن ؛ دانش آن لازم است. که این هم در سایه ی ایمان بدان و عمل کردن به آیاتش به دست می آید.

[13] - همانگونه که مشاهده می شود همه جا سخن از آیات خداست مبنی بر اینکه نباید آنها را دروغ شمرد یا از آنها اعراض کرد یا فراموششان نمود یا بدانها کفر ورزید و ... تمام اینها یعنی اینکه در کلیه ی مراتب زندگی انسان ها به ویژه مومنین که کتاب خدا در میان آنان است لازم می باشد که تنها به کتاب خدا استناد و در جهت ترویج آیات و کلام مقدسش کوشش شود و نه کلامی جز آن. چرا که برای نمونه این فراموشی آیات آمده از سوی خداست که فراموشی فرد را در آن سرا بدنبال خود دارد. پس اصل در دین، آیات و کلام خداست .

[14] - که برابر آیه ی 125 سوره ی مذکور (نمل) روشن می شود که منظور از نابینایی در دنیا این نیست که فرد از نعمت بینایی برخوردار نبوده بلکه منظور این است که فرد علیرغم داشتن این نعمت نسبت به آیات خدا که باید بدان وسیله به اصول دین به ویژه توحید و معاد برسد، کور و نابینا دل بوده است.

جان کلام اینکه مرتبط با قیامت نباید از کوردلان بود و در آن شک کرد، امری که دانش آن به عنوان امری از امور غیب فقط نزد خدای یکتاست: « قل لا یعلم من فی السماوات و الارض الغیب الا الله ج و ما یشعرون ایان یبعثون. بل ادارک علمهم فی الاخرة ج بل هم فی شک منها ص بل هم منها عمون. (65-66 نمل با توجه به آیات 59-74) ».

[15] - که می تواند این استثناء، قرآن کریم باشد چرا که وجه الاهی است و آنچه است که تغییر در آن راهی ندارد. به عبارت دیگر اینکه چیزی را مرگ فرا بگیرد و یا در پایان این سرا با دمیده شدن در صور مدهوش شود تنها و تنها مرتبط با فعل خداوند یعنی آفرینش و آفریده های او می باشد و نه با کلام او که تمامش در کتاب قرآن مسطور می باشد. والله اعلم

نوشته . لینک . به قلم سید رضا شفیع اف در 16 آبان 1395 ساعت 23:51

x
ورود به سیستم
ورودثبت نام